فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۵٬۴۴۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
مفهوم تاب آوری در گفتمان مدیریت زیست محیطی، به ویژه در مورد استراتژی های مرتبط با طبیعت ریشه دوانده است و به طور گسترده به عنوان یک ویژگی مهم سیستم های ساحلی در نظر گرفته شده و به طور فزاینده ای در سیاست های توسعه برجسته شده است. تحقیق حاضر تحلیلی-اکتشافی مبتنی بر مصاحبه گروه های کانونی و به روش دلفی و در زمره تحقیقات کیفی قرار دارد. در گام اول مفاهیم مرتبط با تاب آوری شهرهای ساحلی در فرآیند پنج مصاحبه گروه کانونی و با روش تحلیل مضمون کیفی به دست آمد. در این مرحله مصاحبه ها در قالب کدگذاری انتخابی، محوری و گزینشی استخراج شده اند. این فرآیند با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیو دی ای نسخه 2020 انجام شده است. پس از آن مضامین برای امتیازدهی در اختیار 35 نفر از کارشناسان خبره قرار گرفته و بر اساس تحلیل آینده پژوهی و با استفاده از نرم افزار میک مک پیشران های کلیدی شناسایی شده اند. یافته ها نشان می دهد در گام اول تعداد 45 کد انتخابی، 15 کد محوری و 5 کد گزینشی به دست آمده است. کدهای گزینشی به عنوان پیشرانهای کلیدی در اختیار خبرگان قرار داده شد و نتایج به دست آمده نشان داد پیشران های نهادی ، اقتصادی و اجتماعی به عنوان موثرین عوامل در تاب آوری شهرهای ساحلی مطرح هستند. بنابراین هر گونه سیاست گذاری و برنامه ریزی در مسیر تاب آور کردن سواحل باید این عوامل را مورد توجه قرار دهند. پیشران نهادی شامل عوامل ساختار قانونی مناسب، مدیریت ریسک، سیاستگذاری و مدیریت مخاطرات، ارزیابی مخاطرات و فرصت ها، دارابودن بانک های اطلاعاتی، شبکه سازی، سازمان های مردم نهاد، سیاست های توسعه، درگیرکردن همه ذی نفعان، واکنش های اضطراری، استفاده از فناوری روز، مدیریت یکپارچه، حکمروایی خوب شهری و بسیج منابع و امکانات می شود. پیشران اجتماعی عوامل سرمایه اجتماعی، مراقبت های بهداشتی، انسجام اجتماعی، همکاری های محله ای، مشارکت شهروندان، امنیت غذایی، خدمات اساسی، تحقیق و توسعه، شبکه اجتماعی و فرهنگی، آموزش شهروندان و مدیران، سبک زندگی را در بر می گیرد. همچنین پیشران اقتصادی شامل عوامل سرمایه اجتماعی، مراقبت های بهداشتی، انسجام اجتماعی، همکاری های محله ای، مشارکت شهروندان، امنیت غذایی، خدمات اساسی، تحقیق و توسعه، شبکه اجتماعی و فرهنگی، آموزش شهروندان و مدیران، سبک زندگی شده است.
تحلیل رابطه ی مدیریت دانش با سبک رهبری و استرس شغلی مدیران ستاد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نزاجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵
154 - 181
حوزههای تخصصی:
یک عامل آسیب زا در سازمان، تنش و استرس زیادی است که بین کارکنان وجود دارد. استرس در محیط کار علل گوناگونی دارد اما از مهم ترین آن ها می توان به سبک رهبری و شیوه ی مدیریت دانش در سازمان اشاره کرد. پژوهش حاضر به دنبال مشخص کردن سطح استرس شغلی در ستاد نزاجا و تحلیل ارتباط آن با شیوه ی رهبری و مدیریت دانش است.از نظر هدف این مطالعه کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی-همبستگی است. این تحقیق بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده، انجام شده است. برای سنجش سوال های تحقیق از آزمون های آماری T تک نمونه ای، رگرسیون خطی و تحلیل واریانس یک طرفه توسط نرم افزار SPSS 27 استفاده شده است.یافته های حاصل از تحلیل های کمی نشان می دهد که مدیریت دانش مدیران در ستاد وضعیت مناسبی ندارد و از میانگین پایین تر است. همچنین، آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد مدیریت دانش میزان بالایی از تغییرات سبک رهبری و استرس شغلی را پیش بینی می کند و ارتباط مستقیمی با این دو متغیر دارد. از سوی دیگر، تفاوت معناداری در مدیریت دانش مدیران با میزان تحصیلات، سن و سابقه ی مختلف آنان وجود ندارد.نتیجه ی مطالعه نشان می دهد که برای کاهش سطح استرس در ستاد نزاجا باید شیوه ی مدیریت دانش و سبک رهبری مدیران تغییر کند. مهم ترین راهکارها باید بر اساس و در نظر گرفتن تاثیر آن ها بر دیگر بخش ها باشد. از این رو با تعیین شاخص های این سه متغییر مدیران و رهبران به سادگی می توانند از این پژوهش استفاده ای عملی داشته و با توجه به شاخص ها، ارزیابی دقیقی از روند اجرا و سازمان داشته باشند.
خوانشی بر پیشران های اثرگذار بر وضعیت آینده متابولیسم شهری (مطالعه موردی: منطقه 22 کلان شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد سریع شهرها، جوامع شهری را با مشکلات متعددی مواجه کرده است و اهمیت مسائل محیط زیست شهری، هیچ گاه به انداز ه امروز نمایان نبوده است. زیرا امروزه شهرها به عنوان مهم ترین دستاورد تلاش های تکنولوژیکی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی انسان محسوب می شوند،که به تناسب رشد سریع جمعیت شهری و شهرنشینی، مصرف منابع و انتشار آلودگی های زیست محیطی هم در شهر ها افزایش پیدا کرده است. این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، پیشران های موثر بر وضعیت آینده متابولیسم شهری منطقه 22 کلانشهر تهران را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان شهری بر اساس نمونه گیری هدفمند و پیشران های توسعه، 36 نیروی پیشران در 5 بعد اقتصادی، اجتماعی، نهادی-مدیریتی، کالبدی و زیست محیطی است که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیسم نشان داد که 645 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط پیشران های کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. همچنین نتایج دیگر پژوهش از تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه بندی پیشران ها حاکی از تمرکز پیشران های دوگانه است. از مجموع 36 نیروی پیش-برنده توسعه، 8 پیشران کلیدی شامل زیرساخت های شهری، ساختار شهری، رشد جمعیت، توسعه مسکن، پذیرش فناوری های پایدار، حفاظت از محیط زیست، ایمنی و بهداشت و توسعه امکانات فرهنگی و تفریحی شناسایی شده است.
سناریونگاری به مثابه روشی برای آزمایشگاه سیاستی (مطالعه موردی: ساختار نهادی سیاست علم و فناوری در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
119 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، توسعه سناریونگاری به عنوان روشی برای آزمایشگاه سیاستی است. به این منظور ساختار نهادی سیاست علم و فناوری در ایران به عنوان مورد مطالعه، انتخاب و با 20 نفر از خبرگان و مطلعین سیاست علم وفناوری در ایران، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. همچنین برای سناریونگاری از روش هشت مرحله ای شوارتز استفاده شد. بر این اساس، دو عدم قطعیت کلیدی، 1- ساختار (باز/ بسته) و 2- قواعد رفتار (مشارکت همکارانه و مجادله منازعانه) و چهار سناریوی، 1- شبکه سیاستی مشارکتی، 2- نظام دولتی، 3- رویکرد رفع تکلیفی و 4- ساختار جزیره ای، شناسایی شد. همچنین پیامدهای هر سناریو، احصا و سناریوی مطلوب (سناریوی شبکه سیاستی مشارکتی) انتخاب شد. به این ترتیب، نشان داده شد که سناریونگاری به عنوان یک روش متداول در مطالعات آینده پژوهی می تواند با شناسایی پیامدهای یک سیاست، به مثابه روشی برای آزمایشگاه سیاستی نیز مورد استفاده قرار گیرد. این ادعا از طریق بررسی یک مورد واقعی (ساختار نهادی سیاست علم وفناوری در ایران) به آزمایش گذاشته شد. به این ترتیب، مفهوم آزمایشگاه سیاستی به لحاظ روش شناسی، توسعه پیدا کرد. بر این مبنا، توصیه می شود که سیاست گذاران علم و فناوری پیش از اجرای هر سیاست در گستره جامعه و آزمون و خطای آن در عرصه عمومی، به ارزیابی پیامدهای آن در آزمایشگاه سیاستی، به روش های مختلف ازجمله روش سناریونگاری بپردازند.
واکاوی علل شکست ارزشیابی اجرای خط مشی های زیربنایی در ایران (حیطه پژوهش: خط مشی های توسعۀ صنعتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
13 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف: مطابق شواهد تجربی و مطالعات مختلف، ارزشیابی اجرای خط مشی های زیربنایی در ایران، در چند دهه اخیر نتوانسته است به اهداف ارزشیابی منتهی شود که همانا ارائه بازخورد مناسب به مسئولان امر، افزایش انباشته تجربه و یادگیری، ارائه پیشنهادهای اصلاحی در خط مشی ها یا فرایند اجرای آن ها، ترمیم و تکمیل این خط مشی ها یا رفع موانع محیطی در ارتباط با اجرای این خط مشی ها است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش هایی اجرا شده که به چنین اشکالاتی منجر شده است و در پی پاسخ به چرایی مؤثر نبودن ارزشیابی های مزبور (شکست ارزشیابی) با تمرکز بر خط مشی های توسعه صنعتی است.
روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی و تحلیل مضمون انجام شده است. در این پژوهش با ۴۸ نفر از خبرگانی مصاحبه شد که با حوزه ارزشیابی خط مشی آشنا بودند و در سازمان های نظارتی (ارزشیاب)، دانشگاه ها و پژوهشکده ها، دستگاه های اجرایی و سازمان های خط مشی گذار در حوزه ارزشیابی فعالیت می کردند. این افراد به روش هدفمند و نمونه برداری گلوله برفی انتخاب شدند. داده های حاصل از مصاحبه با خبرگان، به کمک روش تحلیل تم، تجزیه وتحلیل و به استخراج ۵۶۴ کد از این مصاحبه ها منتهی شد.
یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل مضمون داده های پژوهش نشان داد که به طورکلی، پنج ابرچالش کلان (مضمون فراگیر اصلی) در نظام ارزشیابی ایران وجود دارد که به شکست ارزشیابی اجرایی خط مشی های زیربنایی منجر شده است. از این پنج ابرچالش، دو چالش «ایجاد بستر نهادی لازم برای ارزشیابی مؤثر» و «حکمرانی ضعیف سامان دهی نظام ارزشیابی»، در سطح ملی و کلان کشور نمود دارد که رفع آن ها، به اقدام های اصلاحی در سطح کلان نیاز دارد. سه ابرچالش دیگر، یعنی «چالش مربوط به روش ها و فرایندهای ارزشیابی»، چالش اختصاصی مرتبط با «ویژگی های سازمانی» و چالش مربوط به «ارائه نتایج ارزشیابی»، در سطح سازمانی نمود یافته و در آن سطح نیز رفع می شود. همچنین، از مجموع ۱۳۶ عامل (مضمون پایه) ۱۷ چالش کلان فرعی (مضمون فراگیر فرعی) و ۴۸ چالش جزئی تر (مضمون سازمان دهنده) نیز در زیرمجموعه هر یک از این ابرچالش ها به دست آمد که هر یک عاملی بسیار مهم برای شکست اجرای ارزشیابی خط مشی های زیربنایی در ایران به حساب می آید.
نتیجه گیری: مطابق یافته های پژوهش، برای ارزشیابی اجرای خط مشی های زیربنایی در ایران چالش های متعددی وجود دارد که به شکست ارزشیابی اجرای خط مشی های زیربنایی کشور منجر شده است؛ به نحوی که ارزشیابی های انجام شده به لحاظ کمّی، محدود است و برخی از آن ها، متناقض، مبهم، کلی، بی استفاده و دور از دسترس خط مشی گذاران قرار دارد. تنها با رفع چالش های موجود می توان به موفقیت ارزشیابی اجرای خط مشی ها در تحقق اهداف اصلی خود در درس آموزی، عبرت گیری، درک درست از اصلاحات لازم در اجرا و محتوای خط مشی های مصوب امیدوار بود. مطابق نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود که برای رفع این چالش ها، ضمن بازبینی و اصلاح قوانین و مقررات حوزه ارزشیابی، بهبود فرهنگ ارزشیابی و پرورش نیروهای متخصص ارزشیابی در کشور و امکان پذیر کردن ایجاد مؤسسه های خصوصی و مردم نهاد ارزشیابی و بازمهندسی ساختار و بافتار سازمان های ارزشیاب متناسب با ویژگی های لازم، روی روش ها و فرایندهای بومی ارزشیابی، نظام های آماری مناسب برای ارزشیابی و انتشار به موقع و آزادی در نشر نتایج ارزشیابی تأکید و اقدام شود.
ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵
27 - 79
حوزههای تخصصی:
امروزه به منظور افزایش کارایی ، اثربخشی، کاهش هزینه ها و ارتقاء سطح عملکردی سازمان ها مطابق با انتظارات ذینفعان، نظام ارز یابی عملکرد واحد های سازمانی، نه تنها در بخش خصوصی، بلکه در بخش دولتی نیز مهم تلقی گردیده و به یک چالش اساسی برای مدیران تبدیل شده است. با توجه به نقش قابل توجهی که مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی در توسعه صنعت دفاعی و در نتیجه ارتقاء بازدارندگی دارند، اندازه گیری و ارزیابی عملکرد آنها در دستیابی به این هدف، اهمیت روز افزونی پیدا نموده و وجود نظام کارآمد ارزیابی عملکرد این واحد ها در بخش دفاع، ضرورتی انکار ناپذیر است. گرچه در حال حاضر ارزیابی عملکرد این واحد ها تا تا حدودی صورت می گیرد اما بررسی ها نشان می دهد که نواقص موجود در نظام فعلی ارزیابی عملکرد آنها، از مهمترین دلایل عدم بکارگیری آن در عمل می باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی جهت ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی مبتنی بر رویکرد های چند بعدی، از کارکرد آنها در رفع نیاز های دفاعی تا عملکرد در محور های مورد توجه ذینفعان مختلف، می باشد. ابتدا با مرور تحقیقات پیشین، معیارهای ارزیابی شناسایی شده و سپس با تشکیل گروه کانونی متشکل از 15 نفر از مدیران کارشناسان و اعضای هیئت علمی مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی، این معیارها بومی و تعدادی معیار جدید اضافه گردید. سپس برای رسیدن به عامل های اصلی و تایید معیارها، روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی به کمک نرم افزار SPSS و PLS به کار گرفته شد.
شناسایی و مدل سازی کارکردهای هوش مصنوعی در ارتقای کارآمدی نظام اداری و ارائه خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 147
حوزههای تخصصی:
ارائه خدمات عمومی مناسب نقش مهمی در کارآمدی دولت ها و بهبود کیفیت حکمرانی دارد. دراین راستا استفاده از ظرفیت های هوش مصنوعی در اداره امور عمومی می تواند زمینه ساز ارتقای کیفیت تصمیم گیری در بخش دولتی شده و ارتقای کارآمدی خدمات عمومی به شهروندان و افزایش رضایت آن ها از حاکمیت را به همراه داشته باشد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی کارکردهای هوش مصنوعی در ارتقای کیفیت خدمات عمومی تدوین شده است. همچنین پژوهش حاضر با مطالعه منابع علمی در حوزه کارکردهای هوش مصنوعی و براساس روش تحلیل مضمون، 11 کارکرد اصلی و مبناییس برای هوش مصنوعی در ارتقای نظام اداری شناسایی کرده است. در مرحله بعد با استفاده از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM)، کارکردهای شناسایی شده در چهار سطح قرار گرفتند. دراین امتداد، تسهیل تصمیم گیری مبتنی بر داده در بخش عمومی به عنوان زیربنایی ترین کارکرد در سطح چهارم قرار گرفت و به عنوان کلیدی ترین کارکرد هوش مصنوعی در کارآمدی نظام اداری شناسایی شد. همچنین کارکردهای افزایش کیفیت و بهره وری اقتصادی ارائه خدمات، کاهش هزینه پیامدهای تصمیمات نسنجیده و ارتقای شفافیت، پاسخگویی و اعتماد عمومی به عنوان خروجی ها و تأثیرات هوش مصنوعی شناخته شدند و در سطح اول قرار گرفتند. به علاوه کارکردهای هوشمندی و خودکارسازی فرایندها، بهره مندی از هوش جمعی و تعامل بیشتر با شهروندان، شخصی سازی خدمات، ارتقای کیفیت و هوشمندسازی مدیریت منابع انسانی، عارضه یابی هوشمند در ارائه خدمات عمومی و ایجاد زمینه تعامل هوشمند بین سازمانی به عنوان متغیرهای پیوندی و دارای خاصیت اهرمی در تحقق کارآمدی نظام اداری و خدمات عمومی مبتنی بر هوش مصنوعی شناخته شدند.
خط مشی افزایش وفاداری مشتری: رمزی نوین درگشودن تأثیر بازی سازی بر برنامه های نوین وفاداری (موردمطالعه آژانس های مسافرتی استان البرز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
56 - 78
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر بازی سازی بر ارتقای وفاداری مشتریان و رابطه بین راهبردهای بازی سازی و نتایج وفاداری مانند خریدهای تکراری، معرفی ها و تبلیغات برند می پردازد. این پژوهش با داده های کمی و روش همبستگی، نوآورانه است زیرا تأثیر بازی سازی در صنعت خدمات مسافرتی و در استان البرز را که تاکنون کمتر موردمطالعه قرار گرفته، بررسی می کند. اطلاعات از طریق پرسش نامه ای که توسط مدیران فروش و خدمات پس از فروش آژانس های مسافرتی استان البرز تأیید شده، جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل مشتریان آژانس های مسافرتی استان البرز و نمونه 384 نفری به صورت تصادفی انتخاب شده اند. این تحقیق نشان می دهد که بازی سازی در برنامه های وفاداری می تواند ارتباطات پایدار با مشتریان ایجاد کرده و به افزایش درآمد بازار کمک کند. نوآوری این پژوهش در بررسی یک روش نوین بازاریابی و تأثیر آن در یک منطقه خاص جغرافیایی است که می تواند راهگشای تحقیقات آینده در صنعت خدمات مسافرتی باشد.بازی سازی افزایش وفاداری مشتریان و بهبود تجربه کاربری و رشد شرکت ها را تسهیل می کند. پژوهش حاضر اهمیت بازی سازی در برنامه های وفاداری را تأکید می کند و به شرکت ها توصیه می کند که این استراتژی را اجرای کنند. نتایج این تحقیق به شرکت ها کمک می کند تا استراتژی های مناسبی برای بهبود برنامه های وفاداری خود تدوین کنند و به افزایش فروش و سودآوری بیشتر دست یابند.
ارائه مدل چادر گروهی نظامی با رویکرد توجه به سازه های انعطاف پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
183 - 201
حوزههای تخصصی:
هدف: چادر نظامی یکی از وسایل مورد نیاز نیروهای ارتش است که در روند کار آن ها تاثیرگذار می باشد. بنابراین طراحی خلاقانه و نوین آن با روی کار آمدن نرم افزارهایی جهت مدلسازی سازه و اجرای آن به صورت واقعی حائز اهمیت است. به همین دلیل، هدف کلان پژوهش حاضر بررسی یک نمونه ی سازه چادری موجود و به دست آوردن نقاط ضعف و قوت آن است که در نهایت با بهره گیری از آن بتوان نقاط قوت را حفظ و برای نقاط ضعف راه حلی مناسب ارائه داد. روش: روش پژوهش حاضر باماهیت کیفی، مدلسازی-شبیه سازی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است. به این صورت که پس از بررسی مدل چادر نظامی موجود، مدل نهایی پژوهشگر در نرم افزار راینو6 با افزونه ی گرس هاپر طراحی و در بخش یافته های پژوهش حاضر جهت استفاده ی ارتش ارائه شده است.یافته ها: با پیشرفت تکنولوژی، مصالح جدید با خاصیت ضدآب و مقاوم بودن تولید شده که با استفاده از سازه هایی از جنس مصالح سبک، می توان به چادرهای با قابلیت بالاتری دست یافت. نکته ی حائز اهمیت دیگر در طراحی سازه های چادری، سهولت در جابه جایی و انعطاف پذیری است، به صورتی که سازه بتواند به قطعات کوچک تقسیم شده و به راحتی متصل و جدا شود و نصب چادر و حمل آن به آسانی انجام شود.نتیجه گیری: نتایج حاصله حاکی از آن است که چادر نظامی دارای ابعاد ساختاری، عملکردی و فضایی در طراحی است و جهت رسیدن به رویکرد انعطاف پذیری، هرکدام از ابعاد به ترتیب باید دارای خصوصیت تغییر پذیری، تطبیق پذیری و تنوع پذیری باشد.
طراحی مدل تاب آوری کارراهه شغلی در کارکنان صنعت بانکداری (مورد مطالعه: بانک تجارت استان گیلان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
49 - 62
حوزههای تخصصی:
توسعه کارراهه شغلی و ارتقا سلسله مراتبی نیازمند تقویت ظرفیت انطباق پذیری و سازگاری با چالش ها است. تاب آوری کارراهه شغلی بیانگر تعامل ویژگی های فردی و محیط بوده و توانایی سازگاری با محیط در حال تغییر و مقابله با شرایط نامطلوب در محیط کار را به ارمغان می آورد. از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل تاب آوری کار راهه شغلی در کارکنان صنعت بانکداری انجام شده است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی و مدیریت دولتی به تعداد 21 نفر، یافته ها ترکیب و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها و پژوهش ها با استفاده از نرم افزار 2020MaxQda ابعاد و کدهای مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 3 مقوله، 37 مفهوم و 121 کد استخراج گردید. ابهامات نقش، چابکی استراتژیک و جلوگیری از تضعیف عملکردی در بخش عوامل علی، هوشیاری محیطی، چشم انداز استراتژیک و ارزیابی کارراهه شغلی در بخش عوامل راهبردها و ارتقاپذیری، سلامت روانشناختی و ارتقا ظرفیت حل مسئله در بخش پیامدها بیشترین ضریب اهمیت را به دست آوردند. در این پژوهش، مدل تاب آوری کار راهه شغلی در قالب سه بخش عوامل علی، راهبردها و پیامدها ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای تاب آوری کار راهه شغلی ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در راستای چالش های نوظهور، توسعه مسیر شغلی و ارتقا بهره-وری در صنعت بانکداری سودمند باشد.ز آنجا که تاکنون مدل جامعی برای تاب آوری کار راهه شغلی ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در راستای چالش های نوظهور، توسعه مسیر شغلی و ارتقا بهره-وری در صنعت بانکداری سودمند باشد.ز آنجا که تاکنون مدل جامعی
بررسی و مطالعه (تحلیل) چالش های قانونی و مقرراتی در نظارت بر ساخت وسازهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۷۲-۵۵
حوزههای تخصصی:
ساخت وساز شهری یک پدیده پیچیده و متنوع است که دامنه وسیعی از روابط قانونی مختلف را در بر می گیرد. بر اساس ماده 33 قانون شهرداری ها مسئولیت نظارت عالیه بر اجرای ضوابط و مقررات ملی ساختمان در طراحی و اجرای تمامی ساختمان ها و طرح های شهرسازی و شهرک سازی و عمران شهری که اجرای ضوابط ومقررات مزبور در مورد آنها الزامی است. هدف از این پژوهش بررسی و مطالعه (تحلیل) چالش های قانونی و مقرراتی در نظارت بر ساخت وسازهای شهری بوده و به صورت بنیادی و نظری و تحلیل اطلاعات نیز توصیفی – تحلیلی مبتنی بر روش شناسی کیفی می باشد. روش جمع آوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای است. چالش های قانونی و مقرراتی در نظارت بر ساخت وسازهای شهری عبارتند از: عدم شفافیت و پیچیدگی قوانین موجود، کمبود هماهنگی بین نهادهای مختلف مسئول نظارت بر ساخت وساز، به ویژه در سطح شهری و توجه به آموزش و آگاهی عمومی در زمینه قوانین و مقررات ساخت وساز می باشد. ارتقاء سطح آگاهی عمومی می تواند به کاهش تخلفات و تقویت نظارت مؤثر کمک کند. به طور کلی، بهبود نظارت بر ساخت وسازهای شهری نیازمند یک رویکرد جامع و هماهنگ است که شامل بازنگری قوانین، تقویت همکاری بین نهادها و افزایش آگاهی عمومی باشد. با اجرای این اقدامات، می توان به بهبود کیفیت ساخت وساز و ارتقاء ایمنی و رفاه عمومی در شهرها دست یافت و در نهایت پیشنهاد می شود که پژوهش های بیشتری در زمینه تحلیل و بازنگری قوانین و مقررات موجود در حوزه ساخت وساز انجام شود. این پژوهش ها می توانند به شناسایی نقاط ضعف و خلأهای قانونی کمک کرده و به تدوین قوانین جدید و به روزتر منجر شوند که پاسخگوی نیازهای فعلی جامعه باشند.
مطالعه و بررسی طراحی مسکات سازمان تأمین اجتماعی بر اساس الگوهای ایرانی-اسلامی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
143 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف معرفی و طراحی مسکات سازمان تأمین اجتماعی و احصای ویژگی های یک کاراکتر مبتنی بر الگوهای ایرانی-اسلامی و با توجه به رویکردهای سازمان و نیازهای گروه های هدف برای ارتباط با نسل حاضر انجام شده است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. ابتدا به تعریف مسکات پرداخته و انواع آن را مشخص نموده، سپس نمونه های مرتبط را مورد واکاوی قرار داده و پس از بررسی ویژگی های ظاهری و شخصیتی کاراکتر و الگوهای ایرانی و اسلامی، به معرفی کاراکتری مناسب با فعالیت های سازمان تأمین اجتماعی پرداخته می شود.یافته ها: به منظوردستیابی و طراحی مسکات سازمان تأمین اجتماعی، طراحی شناسنامه ای اعم از تمام ویژگی های کاراکتر از قبیل ویژگی های شخصیتی و ظاهری به دست آمد و مجموعه پیشنهادات تئوری و نظری به منظور شناخت بیشتر این ویژگی ها ارائه شد.نتیجه گیری: نتایج این تحقیقات و بررسی ها نشان داد که مسکات از نوع انسانی و با ویژگی های ظاهری منطبق با الگوهای ایرانی-اسلامی، مناسب با رویکردهای سازمان تأمین اجتماعی است. در بخش ویژگی های شخصیتی، ویژگی هایی از قبیل صادق، مشاور، باهوش، خانواده مدار، دانا، مسئولیت پذیر، صبور و قابل اعتماد بودن و در بخش ویژگی های ظاهری، کاراکتری مرد، حدود 30 الی 40 ساله، دارای خانواده، با اسامی آهنگین و مرتبط با سازمان تأمین اجتماعی، اندامی لاغر و چهره ای با چشمان درشت، موی دارای موج و دارای ریش و سبیل، می تواند مناسب باشد. طراحی لباس کاراکتر نیز باید رسمی باشد و برای رنگ آن می توان از گزینه های رنگی همچون سرمه ای، سبز کهربایی و سفید بهره برد.
مأموریت گرایی دانشگاه خط مشیِ مؤثر در راستای حکمرانی خوب نظام دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
64 - 87
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تربیت نیروی انسانی متخصص برای سال های آینده، ایفای نقش پیشتاز در امور علمی، آموزشی و فرهنگی، ارتباط با تحولات علمی جهان و انتقال دانش علمی و فناوری از جمله ضرورت وجودی دانشگاه فرهنگیان است. در سال های اخیر و با توجه به ظهور اندیشه های جدید همچون رویکرد نوین مدیریت، مفاهیمی همانند کارایی، اثربخشی و پاسخگویی در بخش عمومی، توجه بیشتری را به خود معطوف کرده اند. نظام دانشگاهی ایران نیز مستثنا از این تحولات نبوده و سعی در تغییر رویکرد حکمرانی خود و پایبندی به اصول و حکمرانی خوب در فعالیت های دانشگاه و همخوانی بیشتر با تغییرات محیطی داشته است. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر، مأموریت گرایی دانشگاه رویکردی مؤثر در راستای حکمرانی خوب نظام دانشگاهی ایران است. روش: این پژوهش با رویکرد آمیخته(کمی-کیفی) و متوالی انجام شد. در بخش کمی و کیفی مدیران، معاونین و اعضای هیئت علمی بودند. بخش کمی نمونه ها به روش تصادفی طبقه ای انتخاب و در بخش کیفی نمونه گیری با 17 نفر از افراد کلیدی دانشگاه فرهنگیان ایران به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری تعیین شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند بود. تحلیل داده های کمی با روش آزمون T تک نمونه ای و میانگین مفروض در قالب نرم افزار SPSS و تحلیل داده های کیفی بر مبنای رهیافت نظام مند استراوس و کوربین(2008) و بر اساس کدگذاری و تحلیل محتوا انجام شد. تایید روایی پرسشنامه با نظر متخصصان و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 99/0 برآورد گردید.
مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
82 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف: بی شک رشد و توسعه پایدار و همه جانبه سازمان ها در گرو حضور تیم مدیریتی شایسته در رأس آنها است. حاکمیت شایسته سالاری در دستگاه های اداری، باعث دگرگونی و تغییرات زیاد و در نتیجه باعث ارتقای سرمایه انسانی و توسعه کشورها می گردد. ایجاد نظام شایسته سالاری در سازمان ها می تواند به تأمین عدالت اجتماعی، افزایش انگیزش، پویایی، خلاقیت و نوآوری و تحرک مدیران، کاهش فساد اداری و مالی، افزایش بهره وری سازمان و مصرف بهینه بودجه ادارات و توسعه سرمایه انسانی ختم شود. رویکرد شایسته سالاری یکی از مؤثرترین و کارآمدترین رویکردها جهت ایجاد انسجام گروهی در سازمان به شمار می رود. با استفاده از این رویکرد سازمان می تواند به عنوان یک سیستم منسجم در جهت پیشبرد اهداف پیش بینی شده خود گام بردارد. همچنین رویکرد شایسته سالاری باهدف به کارگیری نیروهای شایسته و توانا به دنبال این است که مدیران سطوح بالای سازمان های ورزشی از تخصص، توانایی و شایستگی های لازم برخوردار باشند تا ضمن افزایش بهره وری در این سازمان ها از فساد و سوء استفاده های مختلف و هدر رفت منابع جلوگیری شود. لذا به کارگیری افراد در پست های مناسب با توانایی آن ها به ویژه در سازمان های ورزشی که شرایط خاص خود را دارند در قالب سیستم شایسته سالاری بسیار اهمیت دارد. بررسی شرایط حال حاضر در عرصه ورزش کشور نشان می دهد مشکلات و موانع فراوانی در راستای مدیریت سازمان های ورزشی و مدیریت صحیح منابع انسانی وجود دارد. نبود قوانین و چارچوب مشخص در به کارگیری مدیران ورزشی، سیاسی کاری و سیاسی بازی در ورزش، بوروکراسی بی مورد اداری، تزلزل در پست های مدیریتی با جابجایی دولت ها، عدم شفاف سازی عملکرد، نبود فرهنگ شایسته سالاری در ورزش، کم اهمیت جلوه دادن مبحث ورزش، ورزشی نبودن مدیران بلندپایه سازمان های ورزشی و غیره می تواند از جمله چالش های موجود در مسیر شایسته سالاری در سازمان های ورزشی به شمار رود. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری بود.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش از نوع کیفی، از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پژوهش های اکتشافی است که در آن از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه پژوهش را مدیران ارشد سازمان های ورزشی و اعضای هیئت علمی رشته مدیریت ورزشی دانشگاه های کشور تشکیل دادند. از روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند برای انتخاب مصاحبه شوندگان استفاده شد. نمونه پژوهش شامل 21 نفر از مدیران ارشد سازمان های ورزشی و اساتید رشته مدیریت ورزشی کشور بود. برای گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد که تا حد اشباع نظری ادامه یافت. برای تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از نرم افزار MAXQDA20 استفاده شد. همچنین در تحقیق حاضر از روش توافق بین کدگذاران و تعیین ضریب کاپای فلیس برای محاسبه پایایی استفاده شد. در نهایت ضریب کاپای فلیس کل 70/. به دست آمد که نشان می دهد که بین کدگذاران توافق خوبی وجود دارد.یافته های پژوهش: بر اساس یافته های پژوهش عوامل مؤثر بر مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری، شامل 132 کد باز شد که در 16 مضمون فرعی قرار گرفتند. از مضامین فرعی به دست آمده نیز 7 مضمون اصلی به دست آمد که شامل: عوامل فردی (شایستگی های عمومی، شایستگی های هوشی، شایستگی های اعتقادی، شایستگی سیاسی، شایستگی علمی–تخصصی، شایستگی مدیریتی، شایستگی های ارتباطی، شایستگی اقتصادی)، عوامل سیاسی، عوامل اقتصادی (شرایط اقتصادی)، عوامل قانونی (قانون گذاری، قانون مداری)، عوامل اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل سازمانی بودند.محدودیت ها و پیامدها: متأسفانه ملاحظه شد بخشی از جامعه پژوهش، خود بر اساس شایسته سالاری در رأس سازمان های ورزشی نبودند. همچنین یافته های این پژوهش صرفاً مربوط به سازمان های ورزشی دولتی در کشور بوده و قابل تعمیم به سایر سازمان ها نیست.پیامدهای عملی: یافته های این پژوهش می تواند با ارائه چارچوبی منسجم از عوامل مؤثر بر مدیریت مطلوب سازمان های ورزشی با رویکرد شایسته سالاری، عملاً راه را برای موفقیت و دستیابی به اهداف در این سازمان ها هموار کند. رشد و موفقیت سازمان های ورزشی کشور بی شک به اعتلای ورزش کشور در همه جوانب منجر خواهد شد.ابتکار یا ارزش مقاله: موضوع پژوهش تاکنون در کشور مورد مطالعه قرار نگرفته است و این پژوهش برای اولین بار در سازمان های ورزشی مورد بررسی قرار گرفت.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
مدل سازی تأثیر کارکنان دشوار بر عملکرد فرماندهان کلانتری و پاسگاه-های انتظامی با نقش میانجی سکوت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۶
174 - 198
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه اکثر سازمان ها در حوزه کارکنان به لحاظ رفتاری و اخلاقی با چالش های متعددی مواجه هستند که رفع این چالش ها، موجب ارتقاء عملکرد می گردد. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی تاثیر کارکنان دشوار بر عملکرد فرماندهان کوپ با نقش واسطه سکوت سازمانی انجام گرفته است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را 290 نفر از فرماندهان کوپ تشکیل می دهند که از این تعداد 165 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های این پژوهش در بسته نرم افزاری SPSS و PLS Smart مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که کارکنان دشوار اثر مستقیم بر عملکرد فرماندهان کوپ داشته و سکوت سازمانی با نقش واسطه گری، تاثیر معناداری در عملکرد فرماندهان کوپ دارد. کارکنان دشوار بر عملکرد فرماندهان کوپ 714/0- درصد اثر مستقیم و از طریق سکوت سازمانی 687/0- درصد اثر غیرمستقیم البته با بار منفی دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر این است که در راستای ارتقاء عملکرد فرماندهان کوپ در اجرای مأموریتهای جاری و محوله و همچنین اهداف تعیین شده، بایستی مدیران مهارت و قابلیت لازم برای هدایت کارکنان دشوار از موقعیت های غیرسازنده به بهبود عملکرد و ارتباطات کاری را داشته و همچنین با استفاده از شیوه های مدیریتی و سبک رهبری مناسب، عوامل شکل گیری و تأثیرگذار بر سکوت سازمانی را رفع نمایند.
الگوی تفکر استراتژیک مدیران صنعتی دفاعی با بهره گیری از روش دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵
118 - 153
حوزههای تخصصی:
تفکر استراتژیک روشی برای حل مسائل استراتژیک است که با رویکردهای عقلایی ادغام و با توسعه فرآیندهای خلاقانه و اندیشه های گوناگون همگرایی پیدا می کند. دارا بودن این نوع از تفکر مدیر را قادر می سازد تا بفهمد چه عواملی در دستیابی به اهداف موردنظر موثر است و چگونه منجر به ارزش آفرینی می شود. با عنایت به موارد فوق، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تفکر استراتژیک مدیران صنعتی دفاعی با بهره گیری از روش دیمتل فازی به رشته تحریر درآمده است و تلاش می کند به این پرسش اصلی که الگوی تفکر استراتژیک برای مدیران صنعت دفاعی چگونه است؟ پاسخ دهد. این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی صورت گرفته و جامعه آماری آن به صورت هدفمند انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی آن توسط نرم افزار اس.پی.اس.اس، 982/0 محاسبه و از آنجائی که داده ها نرمال بودند، برای تجزیه و تحلیل آن ها از تحلیل عاملی تائیدی با استفاده از نرم افزار لیزرل بهره جویی شده است. عمده ترین نتایج پژوهش به این قرار است: «تفکر سیستمی و مهندسی سیستم» دارای بیشترین تاثیرگذاری و بعد از آن به ترتیب «تفکر مبتنی بر بازار و نیازسنجی»، «تفکر چشم انداز محور و هدف گرا»، «تحول گرایی و تغییرپذیری»، «هوشیاری نسبت به محیط و رقبا»، «فرصت طلبی و کشف حوزه های رقابتی»، «بصیرت و قدرت تحلیل»، «دوراندیشی و آینده نگری»، «ارزش آفرینی و قابلیت سازی»، «فرضیه محوری و انعطاف پذیری»، «تفکر انتزاعی و شهودی»، «مدیریت زمان» و «تفکر انتقادی و نوآورانه» به ترتیب بر تفکر استراتژیک تاثیرگذار هستند.
مدیریت نوین صادرات بر مبنای خط مشی های مدل جاذبه کامل (مورد مطالعه: کشورهای سازمان کنفرانس اسلامی )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
33 - 54
حوزههای تخصصی:
با توجه به پدیده جهانی شدن اقتصاد و نیاز مبرم به حضور فعال تر کشورها در صحنه بین المللی، افزایش تجارت بین المللی به عنوان یکی از مسائل حیاتی در دستور کار بسیاری از دولت ها قرار گرفته است. امضای توافق نامه های بین المللی بین کشورهایی که از نظر جغرافیایی به هم نزدیک هستند یا ارزش های دینی و فرهنگی مشترک دارند، به عنوان یک راهبرد مهم برای افزایش تجارت بین این کشورها شناخته می شود. با توجه به موقعیت جغرافیایی و پتانسیل های خاص، سازمان کنفرانس اسلامی نقش مهمی در اقتصاد جهانی و جهان اسلام ایفا می کند. از این منظر این مطالعه با استفاده از مدل جاذبه دوطرفه (کامل) و داده های تابلویی، عوامل مؤثر بر حجم صادرات دوجانبه بین کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی را مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان می دهد که تولید ناخالص داخلی کشورهای صادرکننده و واردکننده، جمعیت کشورهای واردکننده، نرخ ارز حقیقی و شاخص درک فساد کشور صادرکننده، اثر مثبت و معناداری بر حجم صادرات دوجانبه اعضای سازمان دارند. همچنین فاصله ی جغرافیایی نیز به طور منفی و معناداری بر حجم صادرات بین این کشورها تأثیر می گذارد. این پژوهش با ارائه تحلیل به تبیین وضعیت و روندهای موجود در حوزه مدیریت صادرات دوجانبه بین کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی می پردازد و پیشنهاداتی برای بهبود این مدیریت ارائه می دهد.
راهبردهای تقویت امنیت داخلی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با جنگ شناختی از دیدگاه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این مقاله به بررسی راهبردهای مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در تقویت امنیت داخلی و مقابله با جنگ شناختی دشمنان جمهوری اسلامی ایران می پردازد. هدف اصلی پژوهش، شناسایی و تحلیل این راهبردها در راستای حفظ ثبات و انسجام ملی است.روش شناسی: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون، بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) را در بازه زمانی شهریور ۱۴۰۱ تا مهر ۱۴۰۲ بررسی کرده است. داده ها از سخنرانی های منتشرشده در وب سایت رسمی ایشان گردآوری و با نرم افزار MAXQDA کدگذاری و تحلیل شده اند.یافته ها: تحلیل اغتشاشات ۱۴۰۱ و جنگ شناختی دشمنان نشان می دهد که راهبردهای مقام معظم رهبری (مدظله العالی) برای تقویت امنیت داخلی شامل ارتقای هوشیاری عمومی، تقویت هویت دینی و ملی، هم افزایی نهادهای امنیتی، و ایجاد امید و اعتماد عمومی است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که راهبردهای مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در مقابله با جنگ شناختی، از جمله تقویت هویت ملی، افزایش آگاهی عمومی، تأکید بر نقش زنان در جامعه، و برخورد قاطع با تهدیدات، توانسته اند نقشه های دشمن را خنثی کرده و امنیت داخلی را تقویت کنند.
شناسایی چالش های بازخورد به مدیران در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
135 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف: بازخورد فرآیندی دوسویه و پویا در سازمان ها تلقی می شود که نیازمند تعامل بین ارسال کننده و گیرنده آن است. پژوهش های بسیار کمی در ارتباط با بازخورد مدیران در ایران انجام گرفته است، به نوعی که می توان گفت یک خلأ علمی – پژوهشی در این زمینه احساس می شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی چالش های بازخورد به مدیران در سازمان های دولتی است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از لحاظ نوع، یک مطالعه ترکیبی و از نظر هدف، کاربردی است. داده ها از طریق روش کتابخانه ای گردآوری شده و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، مصاحبه ساختاریافته بوده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کلیه کارشناسان و متخصصان حوزه مدیریت در ادارات و سازمان های دولتی شهر کرمانشاه بود. برای انتخاب نمونه ها در بخش کیفی از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. در جریان مصاحبه ها، پس از انجام 9 مصاحبه، اشباع نظری حاصل گردید و فرآیند متوقف شد. سپس، مؤلفه های مورد نظر از طریق کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA20 استخراج گردیدند. به منظور بررسی روایی مؤلفه های استخراج شده، از روایی محتوایی و دو ضریب نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد. مقادیر به دست آمده برای شاخص CVR همگی بیشتر از 49/0 و برای شاخص CVI بیشتر از 79/0 به دست آمد؛ به این معنی که ابعاد مورد بررسی دارای روایی مناسبی بودند. همچنین برای بررسی پایایی مؤلفه های استخراج شده در بخش کیفی از روش های بازآزمون و بازآزمون دو کدگذار استفاده شد. باتوجه به اینکه مقدار به دست آمده از روش های بازآزمون (28/84 درصد) و بازآزمون دو کدگذار (47/84 درصد) بیشتر از سطح استاندارد بود؛ بنابراین می توان گفت قابلیت اعتماد کدگذاری ها تأیید شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل 32.647 کارمند رسمی شاغل در سازمان های دولتی شهر کرمانشاه است. بر اساس جدول مورگان تعداد 377 نفر و با روش نمونه گیری در دسترس برای پژوهش حاضر انتخاب شدند. برای بررسی روایی و پایایی پرسشنامه در بخش کمی از سه معیار آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا استفاده شد.یافته های پژوهش: نتایج تحقیق نشان می دهد که چالش های مرتبط با بازخورد به مدیران در سازمان ها به شش دسته اصلی تقسیم می شود. چالش های رفتاری کارکنان شامل سستی و کم کاری در ارائه بازخورد، خویشتن داری و سکوت در مواجهه با رفتار مدیران، ترس از ارائه بازخورد، نبود امنیت شغلی، ویژگی های شخصیتی، بی تفاوتی نسبت به رخدادهای سازمانی و عدم امید به تغییر است. در سطح مدیریتی، چالش ها به کارشکنی در برابر بازخورد، خودرأی بودن، برخورد نادرست با ارزیابان، فرار از ارزیابی عملکرد، عدم احساس وظیفه، انتقام جویی از بازخورد دهندگان، انتقادناپذیری و خودسانسوری مدیران مربوط می شود. چالش های شخصیتی مدیران شامل آستانه تحمل پایین، رفتارهای تدافعی و پرخاشگرایانه، بازخورد هراسی، عدم شجاعت، نبود اعتماد به نفس، درون گرایی، بی انگیزگی نسبت به بازخورد، ذهنیت منفی نسبت به بازخورد، عدم اعتقاد به تأثیر بازخورد و وجود حریم های ممنوعه در ذهن است. از نظر ساختاری، چالش ها به عدم وجود دستورالعمل ها و مقررات برای ارائه بازخورد، نبود دستورالعمل های پاداش، تقدم روابط بر ضوابط، نظام ارتباطات انسانی ضعیف، عدم تبادل اطلاعات، نظام مشارکت نامطلوب، فضای بسته، عدم سیستم ارزیابی عملکرد و نبود بستر فرهنگی مناسب مربوط می شود. چالش های فرهنگی به طور مشابه شامل نبود دستورالعمل ها و مقررات، عدم پاداش به بازخورد های اصلاحی، تقدم روابط بر ضوابط، نظام ارتباطات ضعیف، عدم تبادل اطلاعات، نظام مشارکت نامطلوب، فضای بسته و نبود سیستم ارزیابی عملکرد و بستر فرهنگی مناسب است. نهایتاً، چالش های شناختی شامل ترس از تلافی جویی، عواقب احتمالی ارائه بازخورد، فرهنگ سازمانی تملق گویی، مصونیت ضمنی مدیران، فاصله قدرت زیاد و فرهنگ مدیریتی پدرسالارانه می باشد.محدودیت ها و پیامدها: نبود تمایل سازمان ها و اعضای آن ها به افشای اطلاعات محرمانه مربوط به عملکرد و بازخورد مدیران، طفره روی مدیران در پاسخگویی را به همراه داشت.پیامدهای عملی: شناسایی چالش های بازخورد به مدیران در سازمان های دولتی می تواند زمینه ایجاد ساختار سازمانی مبتنی بر شفافیت و عدالت در سازمان را فراهم کند.ابتکار یا ارزش مقاله: موضوع شناسایی چالش های بازخورد به مدیران در سازمان های دولتی برای اولین بار در ایران در این پژوهش صورت گرفته است که این موضوع ابتکار این مقاله به حساب می آید.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
اثربخشی مشاوره گروهی راه حل محور بر پایستگی تحصیلی و کامیابی تحصیلی دختران دانش آموز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
۹۲-۷۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مشاوره گروهی راه حل محور بر پایستگی تحصیلی و کامیابی تحصیلی دختران دانش آموز انجام گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل می دادند. به منظور انتخاب مشارکت کنندگان ، 30 نفر دانش آموز به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15) و کنترل(15) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مشاوره گروهی راه حل محور قرار گرفتند. در پایان دوره مشاوره پس آزمون اجرا و پس از آن پیگیری انجام شد. برای سنجش پایستگی تحصیلی و کامیابی تحصیلی به ترتیب از پرسشنامه های پایستگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری (2012) و کامیابی تحصیلی اسرینر و همکاران (2009) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد و با استفاده از نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که فرضیه ی پژوهش مبنی بر اثربخشی مشاوره گروهی راه حل محور بر پایستگی تحصیلی و کامیابی تحصیلی مورد تایید قرار گرفته است (05/0 P<) و دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری به طور معناداری، افزایش پایستگی تحصیلی و کامیابی تحصیلی داشتند (05/0 P<). همچنین نتایج حاصل از پیگیری نشان داد، این تغییرات مانایی اثر داشته است. می توان نتیجه گرفت که مشاوره گروهی راه حل محور بر پایستگی تحصیلی و کامیابی تحصیلی اثربخش است. روان شناسان تربیتی و مشاوران می توانند از مشاوره گروهی راه حل محور به عنوان یک راهبرد آموزشی، مداخله ای و پیشگیرانه جهت ارتقاء سلامت روان و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده کنند.