فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۷۰-۵۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه اشتراک دانش، به منشأ دستیابی به مزیت رقابتی تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تأیید عوامل مؤثر بر اشتراک دانش درون سازمانی و ارائه الگوی پیشنهادی اشتراک دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی در رشته پزشکی صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر روش پژوهش ترکیبی و کاربردی است که در سال 1391 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی و مراکز پژوهشی رشته پزشکی بود که از روش «نمونه گیری تصادفی طبقه ای» استفاده شد و حداقل حجم نمونه لازم برابر 423 نفر به دست آمد. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از نرم افزار 15 SPSS و Amos Graphics و روش مدل سازی معادله ساختاری برای ارائه الگو استفاده شد. یافته ها: با توجه به نتایج آماری و تحلیل عاملی از بین سه عامل مورد بررسی، تنها تأثیر عامل سازمانی بر میزان اشتراک دانش درون سازمانی معنادار تشخیص داده شد و دو عامل فردی و فنی تأثیر معناداری را بر میزان اشتراک دانش نشان ندادند. نتیجه گیری: الگوی پیشنهادی ارائه شده در حوزه اشتراک دانش درون سازمانی بر اساس نتایج به دست آمده از بخش کمی و پیشنهادهایی که برای بهبود اشتراک دانش در سازمان های مختلف آموزشی و پژوهشی ارائه شد، الگویی برای پژوهش های آینده خواهد بود. دستاوردهای این پژوهش مبنای تجربی مناسبی برای برنامه ریزی و اجرای سازوکارهای اشتراک دانش را فراهم خواهد آورد.
بازآفرینی معیار نتایج مشتریان الگوی تعالی سازمانی متناسب با بخش بهداشت و درمان در جایزلأ ملی بهره وری و تعالی سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۹۶-۸۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مرور پیشینه و بررسی تجربیات متعدد کشورهای مختلف، بکارگیری الگوهای تعالی در بخش بهداشت و درمان کشور را یکی از راهکارهای دستیابی به توسعه یافته ترین نظام سلامت معرفی میکند. در این مقاله فرآیند بازآفرینی معیار نتایج مشتریان در الگوی تعالی سازمانی (ششمین معیار الگو) متناسب با بخش بهداشت و درمان مورد بحث قرار می گیرد . روش کار: مطابق فرآیند پنج مرحله ای بازآفرینی، در مرحله نخست با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و روش ترکیب، ویرایش اولیه معیار تهیه گردید. در مرحله دوم جهت استفاده از نظر خبرگان در رابطه با ویرایش اولیه معیار، با طراحی دو پرسشنامه از روش دلفی استفاده گردید. در این مرحله برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرنباخ و برای سنجش روایی از روش اعتبار محتوا استفاده گردید و همچنین با استفاده از گروه های کانونی، ویرایش دوم معیار نتایج مشتریان تهیه گردید. در مرحله سوم ویرایش دوم در کمیته تخصصی جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمانی بررسی و در مرحله چهارم با استفاده از نظرات خبرگان موجود در کمیته تخصصی بهداشت و درمان جایزه و نظرخواهی از مدیران و کارشناسان تعالی سازمان ها و ارزیابان جایزه، از طریق سایت جایزه، معیار نتایج مشتریان بازآفرینی شده، مورد بازنگری قرار گرفت. در مرحله آخر برای سنجش روایی مدل بازآفرینی شده، این مدل در 23 بیمارستان پیاده سازی و با انجام اصلاحات لازم نهایی گردید. یافته ها: برای درک هرچه بهتر الگوی عمومی تعالی سازمانی در بخش بهداشت و درمان بیش از 200 نکته برای معیار نتایج مشتریان متناسب سازی شده است. این نکات به دو قسمت اصلی تقسیم می شود: 156 نکته راهنمای متناسب سازی شده برای جزء معیارهای الگوی تعالی سازمانی و 95 نکته تکمیلی که مکمل نکات راهنما می باشد. نتیجه گیری : فرآیند بازآفرینی معیار نتایج مشتریان در الگوی تعالی سازمانی با توجه قرار دادن جنبه های مختلفی از نتایج مشتریان در بخش بهداشت و درمان آماده استفاده توسط کاربران و بهره برداران متعددی می باشد و با اجرای الگوی تعالی سازمانی بعنوان راهکار، می توان امکان دستیابی به توسعه یافته ترین نظام سلامت را فراهم نمود.
افزایش یادگیری در سازمان ها در پرتو نقش آفرینی رهبران تحول آفرین در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1392- 1391(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۵۰-۳۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش های انجام شده در زمینه رهبری تحول آفرین نشان می دهد که رهبری تحول آفرین منجر به رشد و توسعه سازمانی می شود. به همین دلیل در چند دهه اخیر، توجه رهبری تحول آفرین به یک ضرورت غیرقابل اجتناب تبدیل شده است چرا که سازمان ها از طریق رهبری تحول آفرین می توانند شاخص های مزیت رقابتی خود از جمله یادگیری سازمانی را بهبود و توسعه دهند. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رهبری تحول آفرین و مؤلفه های آن با یادگیری سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشد. روش کار: روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی است. جهت جمع آوری داده های مورد نظر، تعداد 117 نفر از کارکنان و مدیران دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رهبری تحول آفرین باس و آوالیو و پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف می باشد که پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.87 و0.88 به دست آمد. روایی این پرسشنامه ها نیز مورد تائید متخصصان قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای و همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته ها: نتایج تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت رهبری تحول آفرین و یادگیری سازمانی در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد . نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین رهبری تحول آفرین و تمامی مؤلفه های آن با یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که وجود رهبری تحول آفرین در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان منجر به توسعه و بهبود یادگیری سازمانی می شود.
مدل پیشنهادی بازنمائی مکانی مجموعه منابع کتابخانه با استفاده از جی آی اس (مطالعه موردی: کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۳
۳۵-۲۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به مشکلات کاربران کتابخانه ها در جستجو و یافتن مکان منابع موجود در کتابخانه و عدم آشنائی آن ها با نظام های رده بندی، این تحقیق با هدف کلی ارایه مدل پیشنهادی بازنمایی مکانی مجموعه منابع کتابخانه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(جی آی اس) و هدف فرعی به کارگیری جی آی اس در بازنمایی مکانی مجموعه منابع کتابخانه در سطح قفسه، انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر تلفیقی از روش پیمایشی- توصیفی و روش طراحی سیستم است. در این پژوهش به منظور گردآوری داده های مورد نیاز از روش پیمایشی-توصیفی و برای پیاده سازی و ورود اطلاعات و داده ها به نرم افزار آرک جی آی اس و همچنین تحلیل داده ها و نمایش نتایج بر روی نقشه های طبقات کتابخانه از روش طراحی سیستم استفاده شد و طراحی پایگاه اطلاعات مکانی با استفاده از منابع و نقشه ساختمان کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران به عنوان نمونه موردی انجام شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد در هنگام جستجوی منابع در پایگاه اطلاعات مکانی ایجاد شده، مکان منبع جستجو شده بر روی نقشه طبقات کتابخانه در سطح طبقه، بخش و قفسه قابل مشاهده است. در نهایت با استفاده از یافته های تحقیق مدل پیشنهادی بازنمایی مکانی مجموعه منابع کتابخانه با استفاده از جی آی اس، بر اساس واقعیت اجرایی مراحل مختلف پژوهش ترسیم گردید. نتیجه گیری: استفاده از این مدل به کاربران در تعیین مکان دقیق منابع کتابخانه کمک می کند و در نتیجه موجب صرفه جویی در وقت آن ها می شود. همچنین کاربران می توانند دسترس پذیری منابع (در شکل های مختلف آن ها، و در مکان های مختلف کتابخانه) را تنها با نشستن در پای رایانه دریابند.
مقایسه ی دو روش آموزش «سمینار تحقیق» کارشناسی ارشد رشته «آموزش مدارک پزشکی»(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۳
۵۷-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از عناصر مهم در چرخه آموزش، پایش و ارزشیابی محتوای دروس به منظور اطمینان از طراحی آن ها بر مبنای نیازهای به روز و واقعی دانشجویان است. نتایج این ارزشیابی می تواند تعیین کننده نوع اقدامات اصلاحی مورد نیاز باشد. بنابراین این مطالعه با هدف مقایسه ی دو روش قدیمی و جدید آموزش درس ‹‹ سمینار تحقیق›› کارشناسی ارشد رشته آموزش مدارک پزشکی انجام شد. روش کار: این پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات مداخله ای-آموزشی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رشته آموزش مدارک پزشکی دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی اصفهان در سال های 1389-1388بود ابزار جمع آوری داده فرم های ماتریسی ارزش دهی مقایسات زوجی به معیارها و روش جمع آوری اطلاعات از طریق شرکت در جلساتی بود که هر دو گروه در آن شرکت داشتند. که داد ه ها پس از اجرای مداخله، بعد از 6 ماه جمع آوری شد. در این فرم های ماتریسی با توجه به میزان برتری هر مورد نسبت به مورد دیگر مقایسات زوجی انجام شد و امتیازی از 1تا 9 ( 1 کاملاً یکسان، 2 برتری ضعیف، 5 برتری متوسط، 7 برتری قوی، 9 برتری کاملاً قوی) به آن ها داده شد. سپس میانگین نمره بدست آمده از فرم های ماتریسی وارد ماتریس های مقایسات زوجی شدند. برای وزن دهی به فاکتورها ماتریس های به دست آمده از مقایسات زوجی وارد نرم افزار شد و وزن نسبی و درجه اهمیت آن ها به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار Expert Choice ویرایش نهم ) این نرم افزار یک نرم افزار تصمیم گیری چند معیاره است و برای تحلیل داد ه های فرآیند سلسله مراتبی به کار می رود.) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که محتوا و روش تدریس جدید، هم از جنبه کاربرد برای دانشجو در طول تحصیل و هم تولید دانش نسبت به محتوا و روش تدریس قدیمی، دارای رتبه بالاتری است. نتیجه گیری: آموزش با هدف ایجاد تغییر به منظور رفع نیاز انجام می شود و با توجه به اینکه در شرایط زندگی امروز، نیازهای جامعه در حال تغییر دائمی هستند چنین توصیه شده که دانشگاه ها نیز باید بطور منظم محتوای دروس آموزشی خود را اصلاح نمایند.
سنجش تفکر استراتژیک در بین مدیران ستادی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۳
۸۴-۷۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفکر استراتژیک در استمرار بقا و پیشرفت در محیط متغیر و پویای امروزی نقش بسیار مهمی را بازی می نماید. تفکر استراتژیک ابزاری است که به مدیران کمک می کند تا فرصت های جدید را خلق نمایند. هدف اصلی تحقیق حاضر، سنجش تطابق تفکر استراتژیک سازمان دانشگاه علوم پزشکی تهران، با مولفه های مدل گلدمن که شامل تفکر مفهومی، تفکر سیستمی، فرصت طلبی هوشمندانه و آینده نگری می باشد. روش کار: پژوهش حاضر، یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد، و از نظر اهداف جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران ارشد ستادی دانشگاه با حجم نمونه 97 نفری که طبق مدل گلدمن (2005) تفکر حاکم بر دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران ارزیابی شد. برای تحلیل نتایج، پس از استخراج داده های جمع آوری شده از پرسشنامه استانداردی با ضریب آلفای کرونباخ0.83 به کمک نرم افزارSPSS18، و از طریق آزمون t تک نمونه و آزمون فریدمن به عنوان آمار استنباطی،و جدول فراوانی و نمودار ستونی برای آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها:آزمون ها این نتیجه را تایید کردند که کلیه مولفه های مدل در سازمان اجرا شده است و ترتیب مولفه ها با توجه به آزمون فریدمن به ترتیب تفکر سیستمی، تفکر مفهومی، آینده نگری و فرصت طلبی هوشمندانه می باشند. نتیجه گیری: یافته ها بیانگر این مساله است که مدیران دانشگاه درحدخوبی پایبند به تفکر استراتژیک هستند. تفکر سیستمی بالاترین کاربرد را در این سازمان دارد و کمترین کاربرد در زمینه فرصت طلبی هوشمندانه است. .
فاکتورهای مورد انتظار پزشکان از پیاده سازی پروژه ی پرونده ی الکترونیک سلامت در دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرونده ی الکترونیک سلامت شامل طیف گسترده ای از سیستم های اطلاعات است که تمامی اطلاعات مربوط به طرح مراقبت پرستاری، تجویز دارو، ارزیابی فیزیکی و ایمن سازی را براساس استانداردهای شناخته شده ممکن می سازد و با توجه به پیچیدگی پرونده ی الکترونیک سلامت (Electronic Health Record) قابلیت استفاده از این سیستم توسط کاربران آن امری حیاتی است. بنابراین پژوهشی با هدف تعیین فاکتورهای مورد انتظار پزشکان از پیاده سازی پروژه ی پرونده ی الکترونیک سلامت در دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان در سال 1391صورت گرفت.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی بود که در سال 1391 در دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان انجام شد. جامعه ی آماری شامل پزشکان عضو هیأت علمی و دستیاران تخصصی مشتمل بر 129 نفر بودند. پرسشنامه ای برگرفته از پایان نامه ی دکترای Morton در دانشگاه Drexel به عنوان ابزار پژوهش انتخاب گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصین و صاحب نظران در این زمینه و پایایی آن از طریق test-retest به میزان 78 درصد سنجیده شد. داده های گردآوری شده از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و بوسیله ی روش های آمار توصیفی (جداول توزیع و درصد فراوانی، شاخص های آماری میانگین و انحراف معیار) و آزمون های آماری ANOVA و T-TEST یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بیشترین امتیاز کسب شده مربوط به فاکتور پشتیبانی مدیریت با میانگین 65/3 و کمترین امتیاز کسب شده مربوط به فاکتور آموزش مناسب و کافی با میانگین17/3 بود. در ارتباط با موانع اجرای پیاده سازی پرونده ی الکترونیک سلامت بیشترین درصد کسب شده مربوط به هزینه های اقتصادی با 84 درصد و کمترین امتیاز کسب شده مربوط به مقاومت پرسنل در برابر تکنولوژی جدید با 50 درصد بود و از دیدگاه پزشکان مهمترین مزایای پرونده ی الکترونیک سلامت افزایش کنترل بر فعالیت های کاری 9/82 درصد ارزیابی شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج کسب شده در دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان، پزشکان عضو هیأت علمی و دستیاران با پیاده سازی پرونده ی الکترونیک سلامت در این دانشگاه موافق بودند و با توجه به نظرات ارائه شده توانایی و آمادگی لازم جهت پیاده سازی پرونده ی الکترونیک سلامت وجود داشت.
عوامل مؤثر بر بهره وری نیروی انسانی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره مطالعه موردی: کارکنان بیمارستان شهید صدوقی یزد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۸۳-۷۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درک بهره وری از دیدگاه کارکنانی که در یک فرایند صنعتی یا خدماتی دخیل و نقش آفرین هستند و به کارگیری دیدگاههای آن ها، مهمترین اقدام اولیه برای افزایش بهره وری است. لذا، هدف اصلی این تحقیق شناسایی، تعیین درجه اهمیت و رتبه بندی عوامل اثرگذار بر بهره وری کارکنان بیمارستان شهید صدوقی یزد می باشد. روش کار: این مطالعه از روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و ریاضی با پیمایش به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل؛ کلیه کارکنان بیمارستان صدوقی یزد با حجم نمونه 145نفر می باشد. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری مانند؛ آزمون میانگین یک نمونه ای و تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره استفاده شده است. یافته ها: بررسی ویژگی های جمعیت شناختی (سن، سابقه کار و تحصیلات) نشانگر پتانسیل بالقوه کارکنان می باشد. ضمنا، با به کارگیری آزمون های آماری و پردازش داده ها، تعدادی از فرضیه ها (ا تا 8) تایید و نهایتا 8 عامل اثرگذار بر بهره وری کارکنان نیز شناسایی و رتبه بندی شدند. نتیجه گیری: رتبه بندی عوامل مؤثر بر بهره وری کارکنان به ترتیب عبارتند از؛ عوامل سازمانی و مدیریتی، عوامل حمایت سازمانی و نظام جبران خدمات، عوامل فیزیکی و روانی محیطی، عوامل میزان آزادی و استقلال کارکنان در انجام امور، عوامل فردی، عوامل ایجاد کننده جو صمیمیت و همکاری در بیمارستان، عوامل برنامه ریزی و هدایت عملکرد کارکنان، عوامل تقویت حس تعهد و وفاداری در کارکنان. ضمنا، با استفاده از تکنیک تاپسیس، رتبه بندی مؤلفه های مربوطه نیز تعیین شدند. علیهذا، عوامل شناسایی شده می تواند مبنای پیاده سازی هسته و چرخه بهبود بهره وری، طراحی و اجرای آموزش های ضمن خدمت ویژه مدیران و سایر طرح های پرسنلی قرار گیرد.
میزان انطباق و قابلیت استفاده از سیستم طبقه بندی مراقبت های بالینی در مستندسازی مراقبت های پرستاری در بخش های مراقبت های ویژه ی نوزادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از چالش های نظام سلامت، توسعه ی پرونده ی الکترونیک سلامت و کاربرد اصطلاحات بین المللی به منظور تعمیم معنایی است. بر این اساس، لازم است مراقبت های پرستاری به شیوه ای استاندارد و بر پایه ی یکی از سیستم های طبقه بندی موجود، در پرونده ی الکترونیک سلامت ثبت شود. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان انطباق و قابلیت استفاده از سیستم طبقه بندی مراقبت های بالینی در بخش های مراقبت ویژه ی نوزادان بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی از نوع تحلیل محتوا و جامعه ی پژوهش، تعداد 503 گزارش مراقبت های پرستاری ثبت شده در پرونده های نوزادان بستری در بخش های مراقبت ویژه ی نوزادان در 3 ماهه ی نخست سال 1390 و نیز 48 مورد مشاهده ی مراقبت های پرستاری به عمل آمده توسط پرستاران بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه و سیاهه وارسی (چک لیست) مشاهده ای بود که روایی آن از طریق روایی محتوا و پایایی آن از طریق محاسبه ی ضریب توافق میان مشاهده گرها بررسی شد. مستندات پرستاران از طریق تحلیل محتوای آشکار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و عبارات به دست آمده با تشخیص ها و مداخلات سیستم کدگذاری و طبقه بندی مراقبت های بالینی انطباق داده شد و روایی این انطباق با استفاده از دلفی تایید گردید.
یافته ها: بیشترین اجزای مراقبت در بخش مراقبت ویژه ی نوزادان، مربوط به جزء مراقبت تنفسی و دارودرمانی (5/16 درصد) بود. بیشترین فراوانی تشخیص های پرستاری، تشخیص های مربوط به وضعیت تنفسی نوزاد مثل وابستگی به دستگاه تهویه ی مکانیکی (1/21 درصد) و بیشترین مداخلات پرستاری، مربوط به مداخلاتی که با دستور پزشک انجام می شود، مثل خون گیری و دارو دادن (9/23 درصد) بود. در مرحله ی بعد، مراقبت های پرستاری انجام شده در بخش های مراقبت ویژه ی نوزادان مشخص و با سیستم طبقه بندی مراقبت های بالینی انطباق داده شد. میزان انطباق پایین (361/1 درصد) نشان دهنده ی عدم ثبت استاندارد مراقبت ها و در نتیجه نیاز به یک سیستم کدگذاری و طبقه بندی برای ثبت استاندارد مراقبت ها بود.
نتیجه گیری: با عنایت به عدم آشنایی کامل پرستاران با فرآیند پرستاری و عدم بکارگیری آن در روند مستندسازی مراقبت ها، استفاده از سیستم طبقه بندی مراقبت های بالینی به عنوان چارچوبی برای ثبت گزارش های پرستاری در پرونده ی الکترونیک سلامت پیشنهاد می گردد.
رابطه ی گونه شناسی فرهنگی Harrison با پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مفهوم فرهنگ سازمانی به طور معمول، به عنوان عامل تعدیل کننده در استفاده از فن آوری اطلاعات تلقی می شود. هدف مطالعه ی حاضر، شناسایی رابطه ی بین گونه های فرهنگی بر اساس مدل Harrison با پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی از سوی کاربران، در بیمارستان های غیر آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران سابق بود.
روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بود و به روش توصیفی و تحلیل همبستگی انجام شد. ابتدا مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مطالعه ی ادبیات موضوع، تدوین و با نظرسنجی از خبرگان مورد تأیید قرار گرفت. سپس پرسش نامه ی مربوط بر اساس متغیرهای مدل مورد نظر، مشتمل بر 93 سؤال، طراحی گردید. روایی پرسش نامه، با استفاده از نظرات خبرگان و تکنیک نسبت اعتبار محتوا و پایایی این ابزار نیز با محاسبه ی Cronbach's alpha بررسی و تأیید شد. سپس داده های پژوهش از ابتدای تابستان تا مهرماه 1389 از طریق توزیع حضوری پرسش نامه ها در میان 400 نفر از کاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی، با استفاده از شیوه ی نمونه گیری طبقه ای در بیمارستان های مورد مطالعه، گردآوری گردید. آزمون مدل مفهومی و بررسی برازش آن با داده های گردآوری شده با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و بهره گیری از نرم افزار LISREL (Linear structural relationships) صورت پذیرفت.
یافته ها: فرهنگ غالب در بیمارستان های مورد بررسی بر اساس گونه شناسی Harrison، فرهنگ مبتنی بر نقش بود. بررسی شاخص Chi-square نرم شده (4/1 = df/2x) نشان داد که مدل این پژوهش با داده ها برازش مطلوبی دارد. شاخص های نیکویی برازش، برازندگی تطبیقی، برازش تعدیل شده و خطای ریشه ی مجذور میانگین تقریب به ترتیب برابر با 990/0، 990/0، 960/0 و 033/0 بودند. بر اساس مدل پژوهش، رابطه ی گونه ی فرهنگی مبتنی بر وظیفه با متغیر رضایت کاربر از سیستم از جمله متغیرهای پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی، از نظر آماری معنی دار بود و مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجه گیری: با توجه به مطلوب بودن شاخص های برازش محاسبه شده در مدل پژوهش، می توان نتیجه گیری نمود که به کارگیری این مدل، می تواند به بهبود فرهنگ سازمانی و پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی از سوی کاربران در بیمارستان های مورد مطالعه کمک نماید.
ترسیم و تحلیل نقشه علمی پزشکی ایران با استفاده از روش هم استنادی موضوعی و معیارهای تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۵۹-۴۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت حوزه پزشکی و ترسیم نقشه ها ی علمی در حوزه ها ی مختلف و نظر به اینکه معیارهای تحلیل شبکه ها ی اجتماعی می تواند در تحلیل این نقشه ها موثر واقع شود، هدف پژوهش حاضر تحلیل نقشه علمی پزشکی ایران در سال 2007 با استفاده از معیارهای مرکزیت درجه و مرکزیت بینیّت است. روش کار: در این پژوهش که از انواع مطالعات علم سنجی است، جامعه پژوهش کلیه تولیدات علمی پزشکی ایران در سال 2007 (3967 مدرک) است که در نمایه نامه استنادی علوم منتشر شده است. نقشه ها ی مورد نظر، با استفاده از تکنیک تحلیل هم استنادی مقوله ها ی موضوعی و با کمک نرم افزار ( NWB ) Network Workbench Tool ترسیم شد. یافته ها : بیش از 37 درصد از کل تولیدات علمی ایران در سال 2007 به مقوله ها ی پزشکی و بیشترین تولیدات علمی ایران به پزشکی عمومی و داخلی و بیشترین تعداد استنادهای دریافتی به داروشناسی و داروسازی اختصاص دارد. این دو مقوله موضوعی در کنار بیوشیمی و بیولوژی مولکولی از نظر هر دو شاخص مرکزیت درجه و مرکزیت بینیّت دارای بیشترین رتبه در بین مقوله ها ی موضوعی پزشکی هستند. مقوله ها ی موضوعی پزشکی عمومی و داخلی با بهداشت عمومی، حرفه ای و محیط دارای قوی ترین رابطه هم استنادی هستند. نتیجه گیری: استفاده از شاخص ها ی تحلیل شبکه اجتماعی در تحلیل نقشه ها ی علمی موثر است. مقوله ها ی موضوعی پرتولید و پر استناد، حضور مؤثرتری در نقشه علمی هم استنادی دارند. برنامه ریزی و سیاستگذاری به منظور افزایش کمیت و کیفیت تولیدات علمی در مقوله ها ی موضوعی مختلف به منظور حضور مؤثرتر در نقشه ها ی علمی ضروری است.
دانش، نگرش و عملکرد از نظر کاربرد فن آوری اطلاعات و ارتباطات توسط دانشجویان دانشکده ی زیست پزشکی در سارایوو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با تمام پیشرفت هایی که امروزه در زمینه ی پزشکی اتفاق می افتد، امکان استفاده از فن آوری اطلاعات مدرن بزرگترین سود محسوب می شود. پزشکی امروزه با استفاده ی گسترده از اطلاعات و فن آوری ارتباطات information and communication technologies (ICT) نظیر، گوشی های تلفن همراه، تله تکس، فکس و پست الکترونیکی (ایمیل) شناخته می شود. شبکه ی کامپیوتری جهانی به تعدادی از پایگاه های داده با اطلاعات کتابشناختی، اپیدمیولوژیک، تصویر و اطلاعات دیگر -که به طور فزاینده ای بر اهمیت استفاده از اینترنت در پزشکی تأکید دارد- اجازه ی دسترسی می دهد. سیستم هایی برای ارزیابی وضعیت سلامت و تشخیص بیماری ها و سیستم هایی به منظور حمایت از عملکرد بالینی بر روی اینترنت در دسترس می باشند. هدف از این بررسی برآورد این بود که، چه تعداد از دانشجویان آماده ی پذیرش دانش با استفاده از انفورماتیک پزشکی برای کار در آینده هستند و کدام قسمت ها از انفورماتیک پزشکی در عملکرد پزشکان آینده حائز اهمیت است.
روش بررسی: پژوهش در میان دانشجویان سال ششم دانشکده ی پزشکی دانشگاه سارایوو در سال های 10/2009 و 13/2012 از طریق پرسشنامه با هدف خاص انجام شد. این پرسشنامه به طور کامل ناشناس بود و پنج طبقه از داده های دربرگیرنده ی متغیرهای مربوطه که توسط نویسنده برای اولین بار تهیه شد را شامل شد. برای ارزیابی نظرات مقیاس لیکرت مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: بازخورد دانشجویان در مورد آموزش در زمینه ی انفورماتیک پزشکی بیشتر شده بود، به طوری که دانشجویان در سال 2009/2008 معتقد بودند که باید کار عملی بر روی کامپیوتر وآموزش و یادگیری از طریق اینترنت و از راه دور وجود داشته باشد. دانشجویان در هر دو نظرسنجی به توافق رسیدند که آنها باید دانش خود را در مورد پایگاه داده بهبود بخشند، اما در سال 2009 نیاز آنها به بهبود دانش خود در مورد افیس ام اس و اینترنت بیش از دو برابر سال جاری بود.
نتیجه گیری: دسترسی به اطلاعات مفید پزشکی برای کاربران مراقبت بهداشتی، پزشکان و دیگر پرسنل مراقبت بهداشتی در مؤسسات بهداشتی مختلف در هر نقطه از سیاره ی زمین راحت تر شده است. همه ی آنها این قدرت را دارند که با سرعت زیاد و به راحتی به جمع آوری و به اشتراک گذاری اطلاعات از مناطق محلی خود و حتی فراتر از آن بپردازند.
عوامل فردی مؤثر بر اشتراک دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اشتراک دانش به عنوان یکی از موضوعات جالب و چالش برانگیز علم مدیریت در هزاره ی جدید است. این مقاله با هدف عوامل فردی مؤثر بر اشتراک دانش میان اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کشور انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود. جامعه ی آماری شامل3430 نفر هیأت علمی شاغل در مراکز پژوهشی و 12428 نفر هیأت علمی شاغل در دانشگاه های علوم پزشکی کشور در سال 1391 بود که با توجه به نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تخصیص متناسب حداقل حجم نمونه برابر 423 نفر به دست آمد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط اساتید مجرب تایید گردید، با توجه به اینکه ضریب Cronbach`s alpha بزرگتر از 6/0 بود، پایایی ابزار نیز مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 15 و آزمون ضریب همبستگی Pearson انجام شد.
یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که حدود 49 درصد اساتید نسبت به اشتراک دانش دید مثبتی داشتند. حدود 53 درصد آنها نیز تمایل زیادی به اشتراک دانش با سایر اعضای هیأت علمی داشتند. 35 درصد اساتید با انگیزه های مختلف به اشتراک دانش با دیگر اساتید پرداختند. حدود 52 درصد نیز نقش اعتماد و تعهد را در به اشتراک گذاری دانش بسیار زیاد دانستند.
نتیجه گیری: دستاوردهای این پژوهش مبنای تجربی مناسبی برای برنامه ریزی و اجرای ساز و کارهای اشتراک دانش را فراهم خواهد آورد.
ارائه مدل ارزیابی و اعتبار سنجی ابعاد مختلف پاسخگویی در بیمارستان های آموزشی کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۸۵-۷۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کنترل و سنجش کیفیت خدمات بهداشتی ودرمانی به منظور پاسخگویی، اولین گام ضروری در ارائه صحیح خدمات است و بیمارستان ها به عنوان مهم ترین سازمان درمانی در کشورها بیشترین نیاز به ارزیابی را دارند. هدف از انجام این پژوهش مطالعه اعتبار سنجی ابعاد اخلاقی، قانونی، مالی، عملکردی، سیاسی، ساختاری، فرهنگی و اطلاع رسانی (ابلاغ قوانین بیمارستانی) در بیمارستان های آموزشی کشور بود. روش کار: روش این مطالعه از نوع اعتبار سنجی است. حجم نمونه بر اساس فرمول کرجسی- مورگان، 580 نفر تعیین گردید. افراد تحت مطالعه به روش نمونه گیری سهمیه ای- تصادفی از بین کارکنان بیمارستان های آموزشی کشور انتخاب گردیدند. پرسشنامه مورد نظر با هشت بعد و 34 شاخص بر اساس طبقه بندی لیکرت میان پرسنل توزیع گردید. نتایج با آزمون تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل مسیر و رگرسیون چندگانه به وسیله نرم افزار لیزرل تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: شاخص برازش مقایسه ای ابعاد پرسشگری که نشان دهنده درجه همخوانی مدل ما با داده های واقعی بود، در این پژوهش دقیقاً برابر یک به دست آمد که حاکی از قوت تک بعدی بودن مدل بود. آلفای کرونباخ جهت تعیین سازگاری درونی ابعاد مورد بررسی، بین اعداد 0.791 تا 0.901 به دست آمد که کمترین آن مربوط به بعد مالی و بیشترین آن مربوط به بعد اطلاع رسانی بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر، با سنجش اعتبار مدل و اهمیت سنجی این ابعاد و مؤلفه ها، رویه و الگویی سیستماتیک را فرا روی مدیران قرار می دهد. نوآوری ها و ویژگی های خاص این پژوهش، در ارائه مدلی نوین و شناسایی ابعاد و شاخص های برتر جهت بهبود پاسخگویی در بخش بهداشت و درمان می باشد.
مقایسه ی کیفیت کدگذاری حوادث سوختگی در پرونده ی بیماران فوتی و غیر فوتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به افزایش وقوع صدمات سوختگی، ارائه برنامه های پیشگیری از اهمیت بالایی برخوردار گردیده است. اجرای این گونه برنامه ها مستلزم ارائه ی آمار و اطلاعات درست است که این امر از طریق کدگذاری با کیفیت و صحیح امکان پذیر می شود. در این پژوهش کیفیت کدگذاری حوادث سوختگی پرونده ی بیماران فوتی و غیرفوتی در مرکز آموزشی درمانی سینا تبریز مورد مقایسه قرار گرفت.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مقایسه ای و به صورت مقطعی بود. جامعه ی پژوهش شامل1500 پرونده از بیماران سوخته ی بستری شده در مرکز آموزشی درمانی سینا تبریز در سال 90-1389 بود. با توجه به عدم وجود اطلاعات مورد نیاز جهت تعیین حجم نمونه، مطالعه ی میدانی به منظور تعیین ویژگی های جامعه با توجه به آمار بیماران سوخته فوتی و غیرفوتی در یک سال اخیر انجام شد. براساس میانگین و انحراف معیار به دست آمده از مطالعه ی میدانی، حجم نمونه برآورد گردید، این میزان مشتمل بر 150 پرونده بود که به نسبت مساوی و با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک از دو گروه فوتی و غیرفوتی انتخاب شد. داده ها با استفاده از فرم استخراج داده که اعتبار محتوای آن توسط اساتید صاحب نظر تایید شده بود، جمع آوری گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 و روش های آمار توصیفی و آزمون های تحلیلی شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آزمون مان ویتنی تحلیل شد.
یافته ها: صحت و کامل بودن کدها در گروه فوتی به ترتیب 8/41 و 4/61 درصد و در گروه غیر فوتی 3/47 و 2/71 درصد بود. در هیچ یک از دو گروه کاراکتر پنجم کدگذاری نشده بود. ویژگی به موقع بودن به طور میانگین 50 روز بود که با استاندارد سازمان جهانی بهداشت که 2 روز است، فاصله زیادی داشت.
نتیجه گیری: برای افزایش کیفیت کدگذاری در گروه فوتی باید کدگذاری سایر تشخیص ها و فعالیت حین حادثه مورد توجه کدگذاران قرار گیرد. ویژگی به موقع بودن کدگذاری نیز مشکل داشت که لازم است در این زمینه با اتخاذ رویه های تشویقی یا تنبیهی و یا ابلاغ آیین نامه های داخلی از سوی مراجع مربوط از جمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کدگذاران را به انجام به موقع کدگذاری و ورود آن به سیستم اطلاعات بیمارستان ترغیب نمود.
اولویت بندی عوامل مؤثر بر شاخص های بهره وری در بیمارستان نور و علی اصغر شهر اصفهان: تحلیل سلسله مراتبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت بهره وری و استفاده ی مطلوب از منابع محدود در بیمارستان ها، از مهمترین رسالت های مراکز درمانی به شمار می آید. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مؤثر بر شاخص بهره وری، به کمک تکنیک تحلیل سلسله مراتبی در مرکز آموزشی درمانی نور و علی اصغرانجام شده است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی – مقطعی بود که در سال 1389 انجام شد. جامعه ی پژوهشی شامل مدیریت، ریاست، سوپروایزر آموزشی و مسؤولین کلیه ی بخش های بستری بیمارستان نور و علی اصغر اصفهان بودند که به صورت سرشماری تمامی آنها انتخاب شدند (25 نفر). ابزار جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه مقایسات زوجی بوده که روایی آن با نظر اساتید فن مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله ی نرم افزار Expert Choice انجام شد.
یافته ها: در رابطه با شاخص طول مدت اقامت زیر معیار ترخیص در روزهای پایانی هفته با وزن نهایی(566/0) در شاخص ضریب اشغال تخت، زیر معیار ویزیت به موقع متخصص یا رزیدنت دارای بیشترین وزن نهایی (169/0) در شاخص عملکرد تخت، زیر معیار ویزیت به موقع متخصص یا رزیدنت با بیشترین وزن نهایی(210/0) و در شاخص هزینه ی تخت روز زیر معیار هزینه ی لوازم مصرفی و سرمایه ای با وزن نهایی(159/0) دارای بالاترین تأثیر بر شاخص بهروری بود.
نتیجه گیری: با توجه به اولویت بندی عوامل مؤثر بر شاخص بهر وری در بیمارستان به منظور افزایش بهره وری، تدوین برنامه ی آموزشی مستمر برای کارکنان درمانی، توجه به تریاژ مناسب در بخش اورژانس، بکارگیری راهبردهای هزینه ی اثربخش در بیمارستان و راهبرد مدیریت نگهداشت تجهیزات بیمارستانی پیشنهاد می شود.
تعیین سنجه های عملکردی مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان براساس الگوی کارت امتیازی متوازن ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کاربرد کارت امتیازی متوازن در سازمان های سلامت دولتی و غیرانتفاعی در حال افزایش است. این الگو یک چارچوب مفهومی جهت تدوین مجموعه ای از سنجه های عملکرد در راستای اهداف استراتژیک می باشد. یکی از اصول کلیدی در فرایند کارت امتیازی متوازن شناسایی آن دسته از سنجه هایی است که به درستی تحقق استراتژی ها را اندازه گیری می کند. هدف این پژوهش تعیین سنجه های عملکردی مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان براساس الگوی کارت امتیازی متوازن ایران بوده است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع پژوهش های کیفی بود که در مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) شهر اصفهان در سال 1390 انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش 20 نفر از مدیران سطوح مختلف بیمارستان بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری هدفمند بود که در آن افراد مطلع کلیدی که در تدوین سنجه های عملکردی بیمارستان مشارکت داشتند، به عنوان اعضای تیم کارت امتیازی متوازن انتخاب شدند. با تشکیل جلسات بحث گروهی متمرکز، در ابتدا 50 سنجه تعیین شد که با نظر تیم کارت امتیازی متوازن 30 سنجه به عنوان سنجه های عملکردی بیمارستان نهایی گردید. سپس این سنجه ها دسته بندی و در مناظر کارت امتیازی متوازن قرار داده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات سیاهه وارسی (چک لیست) طراحی شده براساس سنجه های زمینه ی تحقیق و سنجه های پیشنهادی مرکز الزهرا (س) بود که روایی صوری و محتوایی آن با چند بار بازنگری توسط اساتید راهنما و مشاور تأیید شد. همچنین روایی سازه آن با استفاده از مناظر کارت امتیازی متوازن محرز گردید. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوا انجام شد.
یافته ها: کارت امتیازی متوازن این مرکز در چهار منظر بیماران و جامعه (مشتری)، فرایندهای داخلی، یادگیری و رشد و منظر مالی تعیین شد که با مناظر الگوی کارت امتیازی متوازن ایران انطباق مفهومی داشته و در راستای مناظر اصلی کاپلان و نورتون بود. سپس سنجه های تعریف شده با نظر اعضای تیم کارت امتیازی متوازن ، در منظر مربوط به خود قرار گرفت. بیشترین تعداد سنجه ها به ترتیب در منظر فرایندهای داخلی و منظر یادگیری و رشد نهایی گردید.
نتیجه گیری: کارت امتیازی متوازن ابزاری را برای تبدیل مأموریت سازمان به اهداف قابل سنجش ملموس، فعالیت ها و سنجه های عملکردی ارائه می دهد. موفقیت کارت امتیازی متوازن به انتخاب دقیق سنجه هایی است که جوهره اصلی استراتژی سازمان را در خود دارند. طبقه بندی سنجه ها در چهار منظر، کمک شایانی به ارتقای سطح عملکرد بیمارستان می نماید. بنابراین پایش و ارزیابی مستمر این سنجه ها در راستای اهداف کلان و استراتژی های بیمارستان لازم و ضروری است.
بررسی کاربردپذیری سیستم اطلاعات اورژانس با استفاده از روش ارزیابی اکتشافی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۷۲-۶۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نظر به اهمیت حیاتی فعالیت های بخش اورژانس در نجات جان انسان ها، سیستم های اطلاعاتی این بخش باید فاقد مشکلات کاربردپذیری باشد تا از بروز هر گونه خطا توسط آن ها جلوگیری شود. برای سنجش این خصوصیت از روش های ارزیابی کاربردپذیری استفاده می شود. روش ارزیابی اکتشافی از جمله این روش هاست که با صرف زمان، هزینه و منابع کمی، مشکلات کاربردپذیری را شناسایی می نماید. هدف این پژوهش ارزیابی کاربردپذیری زیرسیستم پذیرش اورژانس HIS ( Hospital Information System ) دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود. روش کار: سه نفر ارزیاب آموزش دیده به طور مستقل زیرسیستم مربوطه را با استفاده از اصول دهگانه نیلسن، ارزیابی و درجه شدت مشکلات را تعیین نمودند. در نهایت از ترکیب مشکلات یافت شده توسط ارزیابان مستقل، یک لیست واحد تهیه شده و میانگین درجه شدت آن ها محاسبه گردید. یافته ها: در مجموع 163 مشکل کاربردپذیری شناسایی شدند. کمترین میزان رعایت اصول ارزیابی اکتشافی مربوط به ویژگی «پیشگیری از خطا»، به میزان سه درصد و بیشترین آن مربوط به ویژگی «همسانی و استانداردها»، به میزان 27 درصد بود. میانگین درجه شدت مشکلات از 3 . 2 (مسئله کوچک) مربوط به ویژگی «وضوح وضعیت سیستم» تا 9 . 2 (مسئله بزرگ) مربوط به ویژگی «کمک به کاربران در شناسایی و اصلاح خطا» بود. نتیجه گیری: روش ارزیابی اکتشافی را می توان برای شناسایی تعداد زیادی از مشکلات کاربردپذیری نرم افزارهای کاربردی حوزه سلامت به کار برد. این نوع مشکلات، در صورت مرتفع نشدن، باعث اتلاف زمان کاربران و بیماران، افزایش خطا، کاهش کیفیت اطلاعات و به طور کلی تهدید سلامت بیماران خواهند گردید.
مدیریت بازآموزی همتامحور پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۹۴-۸۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه های بازآموزی پرستاران معمولاً به صورت کارگاه های آموزشی و بحث گروهی اجرا می شوند که خود دارای چالش هایی نظیر محدودیت در تعداد شرکت کنندگان، طولانی بودن زمان اجرا و صرف هزینه زیاد می باشد. این در حالی است که اکثر این برنامه ها توسط مدرسین خارج از محیط بالین برگزار می گردند. بنابراین استفاده از روشی که مقرون به صرفه و اثربخش باشد و بتوان با استفاده از آن، در مدت کوتاهی تعداد زیادی از پرستاران را آموزش داد ضرورت پیدا می کند. لذا این مطالعه با هدف تعیین تأثیر استفاده از شیوه سخنرانی توسط همکار پرستار بر میزان دانش پرستاران بخش ویژه از تفسیر نوار قلب انجام شد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه تجربی بود. دو بخش از بین هفت بخش مراقبت های ویژه وابسته به دانشگاه علوم پزشکی سمنان به صورت تصادفی، به عنوان گروه های آزمون و شاهد انتخاب شدند. در ابتدا میزان دانش پرستاران درباره اصول تفسیر نوار قلب در گروه آزمون (11 نفر) و شاهد (11 نفر) با استفاده از پرسشنامه ای شامل 25 سئوال در حیطه های عمده تفسیر نوار قلب شامل مبانی نوار قلب، آریتمی های فوق بطنی، آریتمی های بطنی، بلوک های دهلیزی بطنی و شاخه ای و ریتم های جانکشنال و پیس میکرها سنجیده شد. سپس یکی از پرستاران گروه آزمایش که نمره مطلوبی از آزمون اولیه کسب کرده بود، انتخاب گردید و پس از دریافت آموزش های تکمیلی درباره تفسیر نوار قلب، به عنوان سخنران گروه آزمایش در نظر گرفته شد. وی در طی یک جلسه اصول تفسیر نوار قلب را به پرستاران آموزش می داد. یک هفته بعد میزان دانش پرستاران از تفسیر نوار قلب هر دو گروه سنجیده شد. در نهایت داده ها توسط آمار توصیفی و استنتباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : تفاوت معنی داری بین نمرات کل و حیطه های تفسیر نوار قلب در قبل و بعد از مداخله در گروه سخنرانی وجود داشت ( P<0.01 ) . همچنین تغییرات میانگین نمرات کل و حیطه های تفسیر نوار قلب در گروه آزمون به صورت معنی داری بالاتر از گروه شاهد بود ( P< 0.01 ) . نتیجه گیری: آموزش به روش سخنرانی توسط یکی از همکاران بخش ویژه می تواند به عنوان یک روش مقرون به صرفه و کارآمد جهت آموزش تفسیر نوار قلب مورد استفاده قرار گیرد. لذا مدیران سلامت می توانند راه کارهای لازم به منظور توانمندسازی پرسنل شایسته بخش های بالینی و استفاده از آن ها به عنوان مدرس در برنامه های بازآموزی را مدنظر قرار دهند.
ارزیابی سیستم اطلاعات انبار دارویی مراکز آموزشی درمانی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۵۴
۱۵-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیستم اطلاعات انبار دارویی، نرم افزاری است که انجام عملیات تهیه و نگهداری داروها را از مرحله درخواست تا مرحله تهیه و تحویل به مصرف کننده مسیر می سازد. به منظور ارزیابی این سیستم باید به مقایسه ابعاد آن پرداخته شود که در این پژوهش سیستم مذکور در ابعاد نظر کاربران و مدیران، ویژگی های فنی و قابلیت های سیستم بررسی شد. روش کار: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش توصیفی – مقایسه ای انجام شده است. در این پژوهش نُه مرکز آموزشی درمانی شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه و چک لیست انجام شد وروایی آن ها بر اساس نظر پنج نفر از کارشناسان مرتبط با سیستم سنجیده و برای تعیین پایایی پرسشنامه از شیوه آزمون – بازآزمون استفاده شد. نتایج در قالب جداول و نمودارهای آماری ارائه شد. یافته ها: بررسی نظر مدیران و کاربران نشان داد که آن ها با بیشتر ویژگی های مورد پرسش در خصوص این سیستم موافق بودند . در بررسی ویژگی های فنی سیستم مشخص شد که مرکز رازی و انستیتو کانسر سیستم عامل و پایگاه داده قوی تری دارد. در بررسی قابلیت ها نرم افزار بیمارستان بوعلی و امیراعلم با کسب 84 امتیاز بیشترین قابلیت و نرم افزار بیمارستان نجمیه با کسب 70 امتیاز در زمینه مذکور کمترین قابلیت را داشتند . نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که کاربران با بهره گیری از فناوری های جدید در این سیستم موافق نیستند. ویژگی های فنی سیستم ها تقریباً یکسان و مطلوب هستند و تمامی سیستم ها دارای قابلیت های عمومی گزارش ها و محاسبات هستند ولی در قابلیت های مدیریت استثناء، پشتیبانی و نظارتی برخی از سیستم ها کمترین امتیاز را کسب کردند.