فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراقبت بهداشتی اولیه زیربنای اصلی نظام مراقبت بهداشتی است. مدیریت مؤثر اطلاعات مراقبت بهداشتی اولیه در گرو وجود سیستم اطلاعات مناسب است. بدیهی است ایجاد و یا بهبود چنین سیستمی بدون آگاهی از وضعیت آن ها امکان پذیر نمی باشد، از این رو پژوهش حاضر به منظور تعیین وضعیت سیستم اطلاعات مراقبت بهداشتی اولیه در مراکز بهداشتی درمانی استان تهران انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- مقطعی بود. جامعه ی پژوهش متشکل از سیستم اطلاعات مراقبت های بهداشتی اولیه در مراکز بهداشتی درمانی شهری و روستایی استان تهران مشتمل بر 363 مرکز بود، که از این میان تعداد 60 مرکز بر اساس روش های نمونه گیری به عنوان نمونه های مورد پژوهش انتخاب شدند. گردآوری داده ها از طریق مشاهده ی مستندات و مصاحبه ی حضوری با استفاده از چک لیست انجام شد. روایی چک لیست از طریق اعتبار محتوا (Content validity) و پایایی آن با روش آزمون مجدد (Test-retest) سنجیده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: سیستم اطلاعات مراقبت بهداشتی اولیه در تمام مراکز تحت مطالعه دستی بود که داده های دموگرافیک به میزان 3/71 درصد، جمعیت مناطق تحت پوشش در 7/88 درصد و وضعیت بهداشتی در 9/82 درصد موارد وجود داشتند. اما داده های مربوط به اثربخشی، در دسترس بودن خدمات و وضعیت اقتصادی- اجتماعی در سیستم اطلاعات هیچ یک از مراکز موجود نبود. پردازش های مربوط از قبیل انواع محاسبات آماری در 3/74 درصد، گزارش های ماهیانه در 4/46 درصد و گزارش های سالانه در 5/23 درصد مراکز تهیه می گردید. انتقال الکترونیک و استانداردهای بین المللی سیستم اطلاعات مراقبت بهداشتی اولیه، در هیچ یک از مراکز وجود نداشت.
نتیجه گیری: در مراکز بهداشتی و درمانی، وجود رویکرد سازمان دهی شده جهت جمع آوری، ذخیره سازی، تجزیه و تحلیل داده ها، بازیابی اطلاعات و گزارش دهی منظم در سیستم اطلاعات به منظور اطمینان از اثربخشی خدمات و در دسترس بودن مراقبت ها به عنوان اساس ارایه ی خدمات بهداشتی ضروری است. با توجه به لزوم استفاده از تکنولوژی های کامپیوتری، اینترنت و نرم افزارهای اطلاعاتی در زمینه ی مراقبت بهداشتی اولیه به منظور افزایش قابلیت سیستم اطلاعات در پشتیبانی از اتخاذ تصمیمات، افزایش کیفیت مستندسازی و ... اقدامات لازم جهت مکانیزه کردن این سیستم ها با مشاوره ی متخصصان مربوط انجام شود.
مطالعه ی موارد مغایر با ضوابط و مقررات مندرج در پرونده ی پزشکان طرف قرارداد بیمه ی خدمات درمانی استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افزایش سریع هزینه های سلامت، جوامع را به استفاده از برنامه های بیمه ای ترغیب نموده است. همواره قیمت خدمات مذکور برای سازمان های بیمه گر مهم بوده است؛ به طوری که عدم کنترل هزینه ها به کاهش توان مالی آن ها در ارایه ی خدمات به بیمه شدگان می انجامد. تقلب و سوء استفاده از بیمه از عوامل اصلی افزایش هزینه های سلامت در آمریکا می باشد. سالانه 3 تا 15 درصد از بودجه ی بخش سلامت، از این طریق به هدر می رود. این پژوهش با هدف، تعیین موارد مغایر با ضوابط و مقررات سازمان بیمه ی خدمات درمانی مندرج در پرونده ی قراردادی پزشکان طرف قرارداد بیمه ی خدمات درمانی استان اصفهان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه در سال 1390 به روش توصیفی انجام شد. از مجموع 2752 پرونده ی قراردادی پزشک، نمونه ای با حجم 384 پرونده به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، انتخاب گردید. پس از استخراج اطلاعات و انتقال آن ها به فرم گردآوری داده ها و ثبت در رایانه، از نرم افزار SPSS جهت تحلیل داده ها استفاده شد. اعتبار ابزار به روش تعیین اعتبار محتوی و پایایی آن با ضریب Cronbach's alpha، 75/0 تعیین شد.
یافته ها: انجام ویزیت با دفترچه ی غیر (02/0 = P)، جدا کردن بیش از یک نسخه در یک نوبت ویزیت (008/0 = P) و تجویز دارو و انجام خدمات درمانی منجر به خسارت مالی (024/0 = P) توسط پزشکان عمومی به طور معنی داری بیشتر از پزشکان فوق تخصص بوده است. عدم رعایت تعرفه ها توسط پزشکان متخصص به طور معنی داری بیشتر از پزشکان عمومی بوده است (01/0 = P). انجام ویزیت به صورت دسته جمعی توسط متخصصین به طور معنی داری بیشتر از پزشکان فوق تخصص بوده است (007/0 = P). ایجاد محدودیت در پذیرش بیمه شدگان توسط پزشکان فوق تخصص به طور معنی داری بیشتر از پزشکان عمومی بوده است (000/0 = P).
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که در بسیاری از موارد، پزشکان طرف قرارداد قوانین و مقررات را رعایت نموده اند و در کمتر از 1 درصد موارد نسبت به برخی قوانین توجه کافی نداشته اند. بنابراین سازمان های بیمه گر می توانند با اطلاع رسانی قوانین و مقررات، حذف دفترچه ی بیمه و جایگزینی آن با کارت الکترونیک بیمه ی سلامت، پرداخت به موقع مطالبات، برگزاری سمینارهای بازآموزی اخلاق حرفه ای با محوریت شرع و قانون و ... زمینه ی پیش گیری از کم توجهی نسبت به قوانین و مقررات را فراهم آورند.
گزارش کوتاه: کاربردهای رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند توسط اینترن ها و رزیدنت ها در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران؛ یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۸
۱۲-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه در سال های اخیر میزان استفاده از تلفن های همراه، رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند رشد قابل توجهی یافته است. ] 1 [ این ابزارهای قابل حمل، باعث دسترسی سریع به اطلاعات و ارتباط آسان تر بین افراد شده است. از جمله گروه هایی که از رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند استفاده می کنند، متخصصان علوم سلامت می باشند. پزشکان، پرستاران و دانشجویان پزشکی به دسترسی سریع و بموقع به اطلاعاتی از قبیل منابع مرجع پزشکی، اطلاعات دارویی، اطلاعات بیماری ها و آخرین پژوهش های انجام شده در حوزه های تخصصی پزشکی نیازمند می باشند. این افراد باید در اسرع وقت و بدون محدودیت مکانی و زمانی به این اطلاعات دسترسی داشته باشند، تا بتوانند بهترین درمان را بر روی بیماران اعمال نمایند. ] 2-4 [ بنابراین جهت دسترسی به اطلاعات مورد نیازشان از ابزارهای قابل حملی مانند تلفن های هوشمند و رایانه های جیبی استفاده می کنند. ] 5 [ به کمک تلفن های هوشمند و رایانه های جیبی می توان برنامه های مختلف پزشکی مانند منابع مرجع دارویی، کتاب های مرجع پزشکی و دیگر اطلاعات مورد نیاز را به صورت دیجیتالی در مواقع نیاز مورد استفاده قرار داد. دسترسی به اینترنت بی سیم، وب سایت ها و پایگاه های اطلاعاتی، پرونده الکترونیک سلامت، مشاوره از راه دور و ... نیز به کمک رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند امکان پذیر شده است. ] 6-7 [ مطالعات متعددی کاربردهای این ابزارها را مورد بررسی قرار داده اند؛ برای مثال، مطالعه فوآ نشان می دهد این ابزارها در دسترس پذیر ساختن منابع پزشکی، کسب اطلاعات دارویی و مدیریت اطلاعات شخصی مفید می باشند. ] 8 [ مطالعه استرود نیز نشان می دهد استفاده از برنامه های دارویی بیشترین کاربرد را در میان پرستاران داشته است و استفاده از رایانه های جیبی در تصمیم گیری بالینی، ارتقاء ایمنی و سلامت بیمار نقش مؤثری داشته است . ] 4 [ همچنین طبق پژوهش چاترلی کاربرد این ابزارها در میان دانشجویان پزشکی بر اساس میزان استفاده به ترتیب شامل تقویم، اطلاعات دارویی، پست الکترونیک، منابع مرجع پزشکی، فرهنگ لغت، انجام محاسبات بالینی ( Clinical calculations )، تشخیص افتراقی بیماری ها ( Differential diagnoses ) و ذخیره یادداشت های روزانه بوده است. ] 9 [ در مطالعات پیشین عموماً از روش پژوهش کمّی استفاده شده و کاربردهای رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند به صورت کلی بررسی شده است، درحالی که در مطالعه حاضر جهت بررسی و شناخت عمیق موضوع از روش پژوهش کیفی استفاده شد و کاربردهای این ابزارها به صورت جداگانه در امور روزمره و شغلی مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی متون مرتبط و تخصصی توسط پژوهشگران این مطالعه، معلوم گردید که تا زمان انجام این پژوهش، در مورد کاربرد های مختلف رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند در پزشکی و حرفه های وابسته، پژوهشی در کشور ایران انجام نشده است. لذا، در این تحقیق کاربردهای رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند در میان گروه کوچکی از اینترن ها و رزیدنت های ایرانی مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به اهمیت استفاده از رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند در مراکز بهداشتی و درمانی مانند بیمارستان ها، با انجام این پژوهش علاوه بر معرفی کاربرد های این ابزارها به مسئولین و شاغلین حوزه درمان، می توان برنامه ریزی های لازم جهت معرفی و آموزش کاربرد ها و چگونگی استفاده از این ابزار ها را انجام داد. همچنین می توان جهت رواج استفاده از این فناوری نوین در مراکز بهداشتی و درمانی کشور تصمیم گیری و برنامه ریزی نمود. روش کار این مطالعه به روش پژوهش کیفی انجام شد . جامعه پژوهش آن دسته از اینترن ها و رزیدنت های دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که با رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند سروکار داشتند و در سال 1390 در بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) و بیمارستان امام خمینی(ره) واقع در شهر تهران به تحصیل اشتغال داشتند . در این پژوهش نمونه گیری بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف بود. در این روش پژوهشگر نمونه های خود را با توجه به اهداف پژوهش انتخاب می کند ] 10 [ و می کوشد تا به صورت هدفدار، بر مبنای اینکه چه نوع اطلاعات خاصی مورد نیاز است نمونه هایی را انتخاب کند. بنابراین، اینکه بعداً چه افرادی انتخاب می شوند تحت تأثیر این است که قبلاً چه کسانی مورد مصاحبه قرار گرفته اند و چه اطلاعاتی داده اند. ] 11 [ «در مطالعات کیفی اشباع داده ها ( Saturation ) خصوصیتی است
رابطه ی بین مدیریت دانش و خلاقیت در میان کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فن آوری ها می باشد. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه ی بین مدیریت دانش با خلاقیت در میان کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز در سال 1389 بود.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر توصیفی- همبستگی بود که جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش، 120 کتابدار زن و مرد کتابخانه های دانشگاهی دولتی و آزاد شهر شیراز در سال 1389 بود، که همه ی آنان به عنوان نمونه ی پژوهش در نظر گرفته شدند؛ لذا به 120 نفر از آن ها پرسش نامه داده شد، که 90 نفر (75 درصد) بازگردانده شد. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه ی محقق ساخته ی مدیریت دانش و پرسش نامه ی خلاقیت Randsip بود. ضرایب پایایی Cronbach's alpha که برای محاسبه ی همسانی درونی پرسش نامه های مدیریت دانش و خلاقیت استفاده گردید، به ترتیب برابر با 90/0 و 81/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی Pearson، t-test و آزمون ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین دو متغیر مدیریت دانش و خلاقیت با توجه به ضریب همبستگی 261/0، رابطه ی مثبت و معنی داری در سطح 013/0 وجود دارد. از نتایج دیگر آن بود که، بین نمره مؤلفه ی « افراد» و «فرهنگ» در مدیریت دانش کتابداران با نمره ی خلاقیت آنان، به ترتیب با ضرایب همبستگی 273/0 و 338/0 ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت، اما بین نمره مؤلفه های «فن آوری» و «فرایند» با نمره ی خلاقیت کتابداران، به ترتیب با ضرایب همبستگی 122/0 و 094/0 ارتباط معنی داری وجود نداشت. نتایج آزمون ANOVA نیز نشان داد که میزان تحصیلات بر مدیریت دانش کتابداران تأثیر معنی دار دارد. در حالی که جنسیت، سابقه ی خدمت و میزان تحصیلات تأثیر معنی داری بر خلاقیت کتابداران ندارد.
نتیجه گیری: هرچه قدر خلاقیت کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شیراز بالاتر باشد، مدیریت دانش نیز بیش تر می باشد.
ارزیابی نیازهای اطلاعاتی سیستم اطلاعات مدیریت مرکز آمار و مدارک پزشکی معاونت درمان دانشگاه های علوم پزشکی کشور مبتنی بر روش های فاکتورهای حیاتی موفقیت و برنامه ریزی سیستم شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در عصر حاضر، با توجه به ارزش خاص اطلاعات، تجهیز مدیریت به یک سیستم اطلاعات صحیح و مطمئن، که توانایی مدیریت را در اتخاذ تصمیمات در مورد برنامه ریزی، سازمان دهی و کنترل ارتقا بخشد، به یک ضرورت اساسی تبدیل شده است. این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی نیازهای اطلاعاتی واحد آمار معاونت درمان دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام گرفت تا نتایج آن در طراحی و انتخاب یک سیستم جامع اطلاعات مدیریت در این دانشگاه ها مورد استفاده قرار گیرد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی- مقطعی بود که در سال 1387 انجام گرفت. جامعه ی مطالعه ی آن شامل مدیران واحد آمار و مدارک پزشکی معاونت درمان 39 دانشگاه علوم پزشکی کشور و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه بود. با توجه به وجود روش های مختلف طراحی سیستم های اطلاعاتی، از دو روش BSP (Business system planning) -بر مبنای فرایندها و شرح وظایف- و CSF (Critical success factors) -بر مبنای فاکتورهای حیاتی موفقیت مدیران- الگوبرداری شد. جهت تحلیل و آنالیز داده ها از نرم افزار 16SPSS استفاده گردید.
یافته ها: در مجموع از 137 مورد نیاز اطلاعاتی شناسایی شده، 63 درصد جزء نیازهای اطلاعاتی اولیه از دیدگاه خود مدیران بوده است. 12 درصد از نیازهای اطلاعاتی، جزء فاکتورهای حیاتی موفقیت مدیران واحد (CSF) قرار گرفتند. 17 درصد نیازهای اطلاعاتی شناسایی شده، پایین تر از حد اولویت قرار گرفتند. 18 درصد نیازهای اطلاعاتی از طریق فرم، 9 درصد از طریق بانک اطلاعاتی، 33 درصد از طریق فرم و بانک اطلاعاتی به طور مشترک، 3 درصد از طریق وب سایت اینترنتی در دسترس بودند و 37 درصد نیازها منبع مشخصی نداشتند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه 37 درصد نیازهای اطلاعاتی مدیران فاقد منبع اطلاعاتی بودند، طراحی سیستم اطلاعات مدیریت در این واحد ضروری است. با وجود شناسایی 63 درصد از نیازهای اطلاعاتی واحد توسط خود مدیران، طراحی سیستم های اطلاعاتی نباید به تنهایی متکی بر نیاز آن ها باشد و استفاده از روش های علمی در طراحی سیستم های اطلاعاتی توصیه می شود.
مطالعه ی تطبیقی مفاهیم و کاربردهای پرونده ی سلامت فردی در کشورهای منتخب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرونده ی سلامت فردی، دسترسی افراد به اطلاعات سلامت خود را فراهم می نماید و با آموزش بیمار، تسهیل ارتباط پزشک- بیمار و حمایت از روش مراقبت از خود، ارتقای کیفیت مراقبت را موجب می گردد. هدف این تحقیق، مقایسه ی مفاهیم و کاربردهای پرونده ی سلامت فردی در کشورهای منتخب بود.
روش بررسی: مطالعه به روش توصیفی- تطبیقی در خصوص مفاهیم (تعریف و توصیف، اصول اصلی، اهداف، استانداردها، رسانه و منبع داده ها) و کاربردهای پرونده ی سلامت فردی در کشورهای آمریکا، استرالیا، انگلستان و ایران در سال 1388 صورت پذیرفت. فرم جمع آوری داده ها (پس از تأیید روایی صوری و محتوایی توسط متخصصین) با استفاده از منابع داده شامل مقالات، کتب، مجلات و سایت های معتبر به زبان انگلیسی و فارسی –سال های 1995 تا سپتامبر 2009- تکمیل شد. سپس جداول مقایسه ای تهیه و نقاط ضعف و قوت هر یک مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در هر سه کشور منتخب، بیمار/ فرد مالک پرونده ی سلامت فردی بود؛ اطلاعات تنها در اختیار افرادی که توسط بیمار مجاز اعلام شده اند، قرار می گرفت. پرونده با درخواست و رضایت فرد تشکیل می گردید. هدف و کاربرد این پرونده در هر سه کشور به ترتیب در دسترس قرار دادن اطلاعات سلامت فرد برای او و امکان تبادل پیام و استفاده از پایگاه های دانش ذکر شده بود.
نتیجه گیری: پرونده ی سلامت فردی در بیشتر کشورها با هدف دسترسی افراد به اطلاعات سلامت خود فراهم شده است. ضرورت دارد در کشور ما نیز بر اساس تجربیات سایر کشورها در این زمینه اقدام گردد.
رتبه بندی استان های کشور جمهوری اسلامی ایران از لحاظ دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه، خدمات بهداشتی و درمانی در هر جامعه زمینه ساز سلامت جسمی و روانی افراد و پیش نیاز توسعه ی پایدار است. البته لازمه ی این زمینه، در دسترس بودن متوازن و متعادل امکانات و تجهیزات بخش بهداشت و درمان در نواحی مختلف جغرافیایی می باشد. مطالعه ی حاضر به شناسایی وضعیت توسعه یافتگی و رتبه بندی استان های کشور از لحاظ دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان پرداخته است.
روش بررسی: این پژوهش، از نظر هدف، از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر ماهیتی، از نوع پیمایشی- توصیفی و از نظر زمان، تک مقطعی محسوب می گردد. جامعه ی آماری تحقیق کلیه ی استان های کشور در سال 1387 مشتمل بر 30 استان بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات برای تهیه ی پیشینه و ادبیات نظری این تحقیق، مستندات کتابخانه ای و اینترنتی بود و از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و مرکز آمار ایران به عنوان مراجع رسمی اطلاعات کشور در این زمینه، برای جمع آوری داده های مربوط استفاده شد. در این مطالعه، از تکنیک تاکسونومی به منظور تعیین درجه ی توسعه یافتگی استان های کشور در این بخش، از تکنیک آنتروپی شانون به منظور تعیین اوزان شاخص ها و از تکنیک تاپسیس به منظور رتبه بندی استان های کشور از لحاظ دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان استفاده شده است.
یافته ها: نتایج تکنیک تاکسونومی حاکی از آن است که از 30 استان کشور در این بخش، تعداد 12 استان توسعه یافته، 9 استان نیمه توسعه یافته و 9 استان دیگر توسعه نیافته تلقی می شوند. شاخص نسبت تعداد داروساز به جمعیت استان ها به عنوان مهم ترین شاخص از سوی تکنیک آنتروپی شانون معرفی شد. همچنین نتایج تکنیک تاپسیس نشان داد که از لحاظ دسترسی به شاخص های بخش بهداشت و درمان، استان سمنان رتبه ی اول و استان سیستان و بلوچستان رتبه ی سی ام را دارد.
نتیجه گیری: بنابراین به برنامه ریزان و مسؤولان مربوط پیشنهاد می شود در برنامه ریزی منطقه ای و تخصیص بودجه در این زمینه، جهت رفع و یا کاهش نابرابری بین استان های کشور، اولویت ها را با توجه به درجه ی توسعه یافتگی استان های کشور و میزان برخورداری استان های کشور از این شاخص ها تعیین نمایند.
میزان آمادگی بیمارستان های دارای سیستم مدیریت کیفیت اصفهان بر اساس مدل عملکردی استاندارد اعتباربخشی کمیسیون مشترک بین الملل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه موضوع اعتباربخشی با هدف ایجاد و ارتقای فرهنگ ایمنی و کیفیت مراقبت از بیمار جایگاه ویژه ای یافته است. در چند سال اخیر، اقداماتی نیز در جهت استقرار استاندارد اعتباربخشی در کشورمان در جریان بوده است که در سال 1390 جایگزین استانداردهای ارزشیابی بیمارستان گردید. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان آمادگی بیمارستان های منتخب استان اصفهان بر اساس مدل عملکردی استاندارد اعتباربخشی کمیسیون مشترک بین الملل بود.
روش بررسی: مطالعه ی توصیفی- مقطعی حاضر در سال 1390 بر روی چهار بیمارستان دکتر غرضی، دکتر شریعتی، فاطمه الزهرا (س) نجف آباد و شهید بهشتی صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، 13 چک لیست مدل عملکردی کمیسیون اعتباربخشی بین المللی با 323 گزاره ی مورد تأیید مرکز نظارت و اعتباربخشی معاونت درمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود. پژوهشگر از طریق مشاهده ی مستندات و پرسش از نمایندگان مدیریت کیفیت بیمارستان، داده ها را جمع آوری و بر اساس اهداف پژوهش در سطح آمار توصیفی و در نهایت از طریق نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار داد.
یافته ها: میزان آمادگی بیمارستان های منتخب در استانداردهای بیمار محور حدود 64 درصد و در استانداردهای سازمان محور حدود 66 درصد بود. بیمارستان های مورد بررسی در راستای استقرار استانداردهای اعتباربخشی با میانگین حدود 65 درصد دارای آمادگی نسبی بودند.
نتیجه گیری: با توجه به این که بیمارستان های مورد مطالعه دارای نظام مدیریت کیفیت (9000 ISO یا
International Organization for Standardization 9000) بود، امکان استقرار استانداردهای نوین ارزیابی فرایند، پیامد و ساختاری به جای استانداردهای سنتی در این بیمارستان ها وجود دارد. در این راستا، برخی از محورهای مورد بررسی، از جمله حقوق بیمار باید به طور جدی مورد توجه متولیان نظام سلامت قرار گیرد.
ارایه ی الگوی ارزیابی عملکرد برای بیمارستان های تأمین اجتماعی ایران با رویکرد کارت امتیاز متوازن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارت امتیاز متوازن یکی از الگوهای موفق و پرکاربرد در زمینه ی ارزیابی عملکرد در سازمان های بهداشتی و درمانی، به خصوص بیمارستان ها می باشد. این الگو یک چارچوب مفهومی جهت تدوین مجموعه ای از شاخص های عملکرد در راستای استراتژی سازمان می باشد. این پژوهش با هدف ارایه ی الگوی ارزیابی عملکرد بیمارستان های تأمین اجتماعی ایران با رویکرد کارت امتیاز متوازن انجام گرفت.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی- تطبیقی، 11 الگوی نظری و عملی کارت امتیاز متوازن بررسی شد. الگویی برای بیمارستان های تأمین اجتماعی ایران طراحی شد. پرسش نامه ای مبتنی بر مدل پیشنهادی جهت جمع آوری داده ها تهیه شد. اعتبار آن به روش دلفی با استفاده از نظرات صاحب نظران تأیید گردید. ضریب پایایی پرسش نامه (Cronbach’s alpha) 94/0 بود. به منظور تعین معنی دار بودن پاسخ ها از آزمون اختلاف میانگین جامعه استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین نمرات حاصل شده از نظرسنجی خبرگان در الگوی پیشنهادی در رابطه با بیانیه ی رسالت پیشنهادی 02/4 (از 5 نمره)، نمره ی استراتژی بهبود مداوم کیفیت و ایمنی خدمات بهداشتی- درمانی 5/4، استفاده ی بهینه از امکانات و منابع موجود 66/4، تلاش مداوم و گروهی به منظور جلب رضایت مندی مراجعان 66/4 و مسؤولیت پذیری در خصوص بهداشت و ایمنی کارکنان و محیط زیست 32/4 بوده است. میانگین نمره ی منظر بالینی 66/11، منظر بیماران 5/11، منظر فرایندهای داخلی 66/11، منظر مالی 78/10 و منظر رشد کارکنان 46/11 بود. در کل، 27 شاخص برای 5 منظر ارایه شد که یکی از آن ها از الگوی نهایی حذف گردید. میزان معنی داری آزمون t در سطح 95 درصد کمتر از 05/0 بود.
نتیجه گیری: الگوی پیشنهادی هم برای یک بیمارستان و هم برای مجموعه ی بیمارستان های تأمین اجتماعی کشور قابل اجرا بوده و امکان مقایسه ی عملکرد بیمارستان ها را نیز فراهم می آورد. این الگو به دلیل ماهیت پویای کارت امتیاز متوازن، چارچوبی قابل انعطاف است که می تواند برحسب شرایط واحدهای مختلف تعدیل گردد.
عوامل مؤثر بر رضایتمندی دارندگان دفترچه بیمه روستایی از برنامه پزشک خانواده در جمعیت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی سبزوار؛ 1390(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴۹
۷۶-۶۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پزشک خانواده و نظام ارجاع یکی از برنامه های مهم برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور در بخش بهداشت و درمان است. میزان رضایت گیرندگان خدمت باید به عنوان محوری ترین شاخص موفقیت برنامه، مبنای بازنگری در مکانیسم پرداخت و فرایند پایش عملکرد پزشک خانواده باشد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرثر بر رضایتمندی دارندگان دفترچه بیمه روستایی از خدمات پزشک خانواده در جمعیت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی سبزوار به انجام رسیده است. روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی بوده و در جمعیت روستایی و شهرهای زیر 20 هزار نفر تحت پوشش برنامه در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 1390 انجام گردید. داده های مورد نیاز توسط پرسشنامه روا و پایا جمع آوری شد و با استفاده از آزمون های آماری t مستقل، همبستگی پیرسون، ANOVA و رگرسیون خطی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در هشت بعد مورد بررسی (مراقبت و تکریم، ایمنی و رفاه، اعتماد و اعتقاد به عملکرد، زمان انتظار، سودمندی اقدامات، میزان هزینه پرداختی، عملکرد واحدهای پیراپزشکی و دسترسی به موقع)، بیشترین و کمترین میزان رضایتمندی به ترتیب از هزینه پرداختی و اعتماد و اعتقاد به عملکرد پزشک خانواده ب ه دست آمد. رضایتمندی کلی بیماران 20.86 ± 85.73 بود. بر اساس آزمون های انجام شده رابطه بین محل سکونت، تحصیلات و نوع مرکز ارائه دهنده خدمات با میزان رضایتمندی از برنامه پزشک خانواده از نظر آماری معنی دار بود و بر اساس مدل رگرسیون خطی، محل سکونت و تحصیلات توضیح دهنده رضایتمندی افراد از برنامه پزشک خانواده بودند. بحث: به نظر می رسد که تحصیلات بالاتر و محل سکونت، رضایتمندی بیشتری را برای مراجعین به همراه دارد.
آشنایی با رویکرد مدیریت فرایند کسب و کار در سازمان های بهداشتی و درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
تغییرات روزافزون محیط و پیشرفت سریع تکنولوژی، تطابق سازمان های بهداشتی و درمانی را در جهت ایجاد تغییرات مناسب، الزامی ساخته است. در قلمرویی مانند بهداشت و درمان، تیم درمان ملزم به تبعیت از قوانین و دستورالعمل های زیادی هستند که این امر منجر به کاهش آزادی عمل، نداشتن قدرت و اختیار کافی برای سازمان دهی مجدد فرایندها و حذف فعالیت های بدون ارزش افزوده توسط آن ها می شود. اصول انعطاف پذیر مدیریت فرایند کسب و کار (BPM یاBusiness process management) راهکاری است که در حال حاضر در بسیاری از کشورهای پیشرفته با موفقیت به کار گرفته می شود. مدیریت فرایند کسب و کار، شامل شناسایی وضعیت موجود فرایندها، مدل سازی آن ها و تعیین تأثیر مدیریت فرایندها پس از اجرای اصلاحات می باشد. این رویکرد، که در بسیاری متون با عنوان موج سوم اصلاحات فرایند معرفی شده است، با هدف رفع مشکلات روش های پیشین و با در نظر گرفتن محدودیت های بودجه و الزامات قانونی موجود، بیانگر روشی قابل اجرا در سازمان ها می باشد. مدیریت فرایند کسب و کار، با در نظر گرفتن گام های ضروری برای انجام کار، یکپارچه سازی آن ها و حذف فعالیت های بدون ارزش افزوده، سعی در افزایش انعطاف پذیری، کیفیت و سرعت انجام فرایندها دارد. این رویکرد در سازمان های بهداشتی و درمانی، با به کارگیری نرم افزار BPMs (Business process management suite) و از طریق یکپارچه سازی پرونده ی الکترونیک بیمار (EHR یا Electronic health record)، دستورالعمل ها (Guidelines) و سیستم اطلاعات بیمارستان (HIS یا Health information system) به اهداف خود دست می یابد. در این مقاله، پس از شرح تاریخچه ی مختصری بر روند فرایندگرایی، رویکرد مدیریت فرایند کسب و کار، اهداف و حوزه های مداخله ی آن در سازمان های بهداشتی و درمانی شرح داده شده است.
داده کاوی و کاربرد آن در سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
پایگاه داده ها در حوزه ی سلامت حاوی میزان وسیعی از داده های بالینی است که کشف ارتباطات و الگوها در آن می تواند به دانش جدید پزشکی بیانجامد. امروزه با توجه به ظهور نظام های اطلاعات یکپارچه و رشد فن آوری اطلاعات، این مهم بیش از پیش نمایان شده است.
داده کاوی از جمله پیشرفت های فن آوری در راستای مدیریت داده ها است و استفاده ی گسترده از سیستم های اطلاعات و پایگاه های داده، ادغام آن را با شیوه های سنتی به یک الزام تبدیل کرده است. در این مقاله که از نوع مروری می باشد هدف آن است تا به بررسی مفاهیم مرتبط با داده کاوی و کاربرد آن در حوزه ی سلامت پرداخته شود.
ویژگی های مطلوب خدمات درمانی سرپائی از دیدگاه بیماران؛ با استفاده از تکنیک تحلیل هم پیوندی مبتنی بر انتخاب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۸
۵۶-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: درک جنبه های گوناگون خدمات سلامت از دیدگاه بیماران می تواند بینش های مفیدی برای توسعه و بهبود مراقبت های بهداشتی و درمانی فراهم کند. این پژوهش تکنیک تحلیل هم پیوندی مبتنی بر انتخاب را برای آشکارسازی دیدگاه های بیماران درباره ویژگی های مطلوب خدمات درمان سرپائی به کار می برد . روش کار : در این مطالعه، پنج ویژگی مرتبط با خدمات درمان سرپائی درمانگاه ها بررسی گردید که شامل: روش تعیین نوبت، زمان انتظار، حضور دانشجویان پزشکی در اتاق معاینه، تشکیل پرونده پزشکی و حضور سایر بیماران در اتاق معاینه با استفاده از تکنیک تحلیل هم پیوندی مبتنی بر انتخاب بود. روش گردآوری داده ها، مصاحبه ی ساختاریافته بود. تعداد 200 نفر از مراجعین با روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مدل رگرسیون لجیت تحلیل شدند. یافته ها: سه ویژگی مهم از دیدگاه بیماران مورد پژوهش عبارت بودند از: عدم حضور سایر بیماران در اتاق معاینه (57 درصد)، روش تعیین نوبت (17 درصد) و تشکیل پرونده (15 درصد). مطلوب ترین سناریو برای دریافت خدمات سرپایی بدین شرح بود: تعیین نوبت به صورت تلفنی، داشتن پرونده پزشکی، حضور نداشتن دانشجویان پزشکی و سایر بیماران در اتاق معاینه و حداکثر زمان انتظار نیم ساعت برای ملاقات با پزشک. بحث: بیماران سرپائی ترجیح می دهند به هنگام معاینه توسط پزشک تنها باشند و سایر بیماران حضور نداشته باشند. این یافته می تواند حاکی از تمایل بیماران به حفظ حریم خصوصی در هنگام ویزیت توسط پزشک باشد. همچنین تعیین نوبت تلفنی و تشکیل پرونده پزشکی برای بیماران در اولویت های بعدی قرار دارند. تکنیک تحلیل هم پیوندی مبتنی بر انتخاب می تواند به عنوان یک تکنیک بالقوه مفید برای آشکار سازی ترجیحات کاربران خدمات بهداشتی درمانی پیشنهاد شود.
ارزیابی ماژول مدارک پزشکی سیستم اطلاعات بیمارستانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس استاندارد ایزو 10-9241(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیران و ارایه دهندگان خدمات بیمارستانی جهت افزایش کارایی و اثربخشی سازمان و پیشبرد اهداف آن باید به سیستم اطلاعات بیمارستانی مناسب دسترسی داشته باشند. به منظور پاسخگویی به این نیاز، در این مقاله به ارزیابی میزان رعایت اصول استاندارد ایزو 10/9241 در ماژول مدارک پزشکی نرم افزار سیستم اطلاعات بیمارستانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پرداخته شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و یک مطالعه توصیفی- مقطعی بوده است که طی آن بر اساس اصول استاندارد ایزو 10/9241 ماژول مدارک پزشکی سیستم اطلاعات بیمارستانی منتخب دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در هفت بیمارستانی که در آن ها پیاده سازی گردیده است، از طریق سیاهه استاندارد ایزو 10/9241 متشکل از 74 مؤلفه درجه بندی شده در مقیاس لیکرت 5 گزینه ای، با استفاده از تجربیات کاربران سیستم در سال 1388 مورد سنجش قرار گرفت. این سیاهه، استاندارد سازمان جهانی استاندارد سازی بوده است و امکان تغییر در مؤلفه های آن وجود نداشت. با این حال برای اطمینان از بومی سازی سیاهه و تناسب آن با محیط پژوهش، روایی آن با نظر استادان رشته های نرم افزار و پایایی آن از طریق بازآزمایی Cronbach's Alpha برابر با 95 درصد به تأیید رسید. داده ها با مراجعه مستقیم پژوهشگر به مراکز و تکمیل سیاهه جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی (شاخص های تمایل مرکزی و پراکندگی) تحلیل گردید.
یافته ها: تحلیل یافته ها نشان داد که تناسب نرم افزار با وظایف کاربران 68 درصد، خود- توصیف کنندگی نرم افزار 67 درصد، قابلیت کنترل کاربر 70 درصد، انطباق با نیازهای کاربر 74 درصد، خطا پذیری 69 درصد، امکان خصوصی سازی 53 درصد، امکان آموزش مطلوب کاربر 68 درصد و میزان مقبولیت کلی نرم افزار 67 درصد بود.
نتیجه گیری: پایه و اساس تصمیم گیری، سیاست گذاری، و برنامه ریزی در سطوح مدیریت اجرایی و بالینی بیمارستان، اطلاعات دقیق، صحیح، به هنگام و معتبر و تفسیر درست این اطلاعات است. به نظر می رسد توسعه دهندگان نرم افزار باید در طراحی و پیاده سازی نرم افزار تجدید نظر نموده و ضمن کاهش خطاهای سیستم اطلاعات بیمارستانی منتخب، تناسب آن با وظایف کاربران، خود- توصیف کنندگی، قابلیت کنترل، سازگاری با انتظارات کاربران، خطا پذیری، مناسب بودن برای خصوصی سازی و امکان آموزش مطلوب کاربر را افزایش دهند.
بخش مدارک پزشکی بیمارستان ها و تصمیم گیری چند معیاره(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بخش مدارک پزشکی نقش مهمی در ارزیابی، برنامه ریزی و اولویت بندی کمی و کیفی خدمات مراقبت بهداشتی درمانی بیمارستان ها دارد. در پژوهش حاضر، پژوهشگران اقدام به ارزیابی عملکرد بخش مدارک پزشکی در بیمارستان های منتخب شهر اصفهان (بیمارستان های الزهرا، کاشانی و خورشید) با روش تصمیم گیری چند معیاره نمودند.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی- مقطعی بود. جامعه ی پژوهش شامل بخش های مدارک پزشکی بیمارستان های الزهرا، آیت ا... کاشانی و خورشید بود که در سال 1387 انجام شد. منبع اطلاعات 15 نفر از متخصصین مدارک پزشکی (افراد صاحب نظر در رشته ی مدارک پزشکی در سطح بیمارستان ها، دانشگاه و ارزشیابی بیمارستان ها از معاونت درمان) انجام گردید. داده ها در جلساتی با حضور این افراد صاحب نظر با روش نظر سنجی، تکنیک بارش افکار و طوفان مغزی جمع آوری شد. نتایج حاصل از جلسات فوق، در فرم های ماتریسی (ابزارهای جمع آوری داده) وارد گردید. اساس کار رتبه بندی بخش مدارک پزشکی بیمارستان های منتخب، با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره بود. در این روش، ابتدا معیارهای مربوط به ارزیابی این بخش شناسایی و سپس معیارها با کمک بارش افکار از دیدگاه افراد فوق ارزش دهی و وزن دهی شد. نمودار سلسله مراتبی فرایندهای مؤثر بر عملکرد واحدهای تابعه ی بخش مدارک پزشکی نیز با اجماع نظرات جامعه ی پژوهش ترسیم گردید و سپس با روش مقایسات زوجی، تمام رده ها و زیر رده های هر چهار واحد تابعه ی بخش مدارک پزشکی، با توجه به درجه ی اهمیت هر کدام نسبت به مقایسه ی زوجی و امتیازدهی از 1 تا 9 وزن دهی تهیه شد. سپس میانگین هندسی ماتریس های مقایسات زوجی محاسبه و در نرم افزار Expert choice وارد و وزن نسبی و درجه ی اهمیت هر کدام از فاکتورهای مؤثر بر عملکرد بخش مدارک پزشکی به دست آمد.
یافته ها: از جنبه ی مدیریت اطلاعات، واحد بایگانی با وزن نسبی 426/0 دارای بیشترین درجه ی اهمیت نسبت به سایر واحدها بود، در حالی که از جنبه ی مشتری، واحد پذیرش با وزن نسبی 086/0 بیشترین درجه ی اهمیت نسبت به سایر واحدها را به خود اختصاص داده بود. در ضمن وزن نسبی بخش مدارک پزشکی بیمارستان ها به ترتیب امتیاز عبارتند از الزهرا با 394/0 در رتبه ی اول، کاشانی با 342/0 در رتبه ی دوم و خورشید با 264/0 در رتبه ی سوم قرار گرفتند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت و رتبه های کسب شده در واحدهای مختلف، ضروری است که اولویت بندی و تخصیص منابع بر اساس نتایج کارشناسی شده حاصل از تحلیل فرایند سلسله مراتبی صورت گیرد.
تحلیل ذی نفعان صنعت گردشگری پزشکی: ارایه ی راهبردهای مؤثر در شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: گردشگری پزشکی یکی از صنایع پرشتاب در جهان است و کشورهای مختلفی برای توسعه ی آن تلاش می کنند. سیاست گذاران و تصمیم گیران صنعت گردشگری پزشکی برای موفقیت در این حوزه ابتدا باید ذی نفعانی راکه از یک سو می توانند از صنعت تأثیر بپذیرند و از سوی دیگر برآن تأثیر بگذارند، شناسایی و جایگاه آنان را برای همکاری و مشارکت مشخص نمایند. از این رو هدف مطالعه ی حاضر، شناخت و تحلیل ذی نفعان صنعت گردشگری پزشکی اصفهان و ارایه ی راهبردهای مؤثر در توسعه ی آن بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که به روش مطالعه ی کیفی در سال 1390 انجام شد. در مرحله ی اول ذی نفعان کلیدی گردشگری پزشکی در استان اصفهان شناسایی و در مرحله ی دوم با ذی نفعان کلیدی صنعت گردشگری پزشکی مصاحبه شد. به منظور تحلیل داده ها از مراحل تحلیل ذی نفعان استفاده شد و در نهایت راهبردهای توسعه ی گردشگری پزشکی ارایه گردید.
یافته ها: ذی نفعان کلیدی صنعت گردشگری پزشکی در اصفهان به 9 دسته ی اصلی تقسیم بندی شدند. این ذی نفعان شامل استانداری، اداره ی کل میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی، نظام پزشکی، ارایه دهندگان خدمات بخش بهداشت و درمان، ارایه دهندگان خدمات گردشگری، بانک توسعه ی صادرات، سرمایه گذاران بخش خصوصی و اتاق بازرگانی بودند. ویژگی ذی نفعان نشان داد که از میان ذی نفعان، روابط بین الملل دانشگاه علوم پزشکی، اداره ی کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و کلینیک از برنامه ی دولت در زمینه ی گردشگری پزشکی آگاهی کامل داشته اند. از نظر قدرت ذی نفعان، بیمارستان خصوصی، نظام پزشکی، سرمایه گذار و دانشگاه علوم پزشکی دارای قدرت زیاد بودند. از میان ذی نفعان، دانشگاه علوم پزشکی، کلینیک، بیمارستان خصوصی و اداره ی کل میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری در موضع کاملاً موافق قرار داشتند. با توجه به تحلیل ذی نفعان، راهبردهای مؤثر شامل راهبردهای متمرکز بر افزایش قدرت، راهبردهای متمرکز بر افزایش موافقت و راهبردهای متمرکز بر حفظ موضع بود.
نتیجه گیری: در صنعت گردشگری پزشکی اصفهان ذی نفعان مختلفی وجود دارند، بنابراین می توان با طراحی شبکه ی ذی نفعان گردشگری پزشکی، تشکیل شورای استانی گردشگری پزشکی و مشخص شدن نقش و وظایف هر یک از ذی نفعان، به صورت نظام مند و منسجم در راستای توسعه ی گردشگری پزشکی اصفهان برنامه ریزی، سیاست گذاری و تصمیم گیری نمود و راهبردهای مؤثری را در جهت تحقق اهداف مربوط به کار گرفت.
شناسایی و اولویت بندی موضوعات مهم مدیریت بیمارستانی جهت مستندسازی در نظام مدیریت دانش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت مدیریت دانش به عنوان یکی از سرمایه های اصلی سازمان ها، توجه روز افزون صاحبان کسب و کارها و صنایع را به دنبال داشته است. این اهمیت به خصوص طی دو دهه ی گذشته، سیر بسیار قابل توجهی داشته و در حوزه ی سازمان ها و نهادهای دولتی نیز توجه زیادی را به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت این مسأله، هدف تحقیق حاضر مطالعه ی مهم ترین موضوعات در حوزه ی مدیریت بیمارستانی و شناسایی مواردی با اولویت بالاتر جهت مستندسازی دانش و تجارب مربوط در وزارت بهداشت بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی بود. جامعه ی آماری تحقیق را استادان دانشگاهی در حوزه ی مدیریت پزشکی و مدیریت پرستاری تشکیل دادند که دارای مدرک Mini MBA از وزارت علوم بودند. تعداد اعضای جامعه ی آماری در زمان انجام تحقیق که سال 1389 صورت گرفت، عبارت از 45 نفر بود. در تحقیق حاضر، برای تعیین اولویت حوز ه های شناسایی شده، از دو روش مصاحبه با خبرگان و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. روایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از روایی محتوا و صوری و پایایی آزمون- بازآزمون، تأیید شد. تحلیل داده های 30 پرسش نامه ی جمع آوری شده با استفاده از آزمون دو جمله ای و آزمون رتبه بندی Friedman توسط نرم افزار SPSS صورت پذیرفته است.
یافته ها: با مطالعه ی گسترده ی ادبیات موضوع مدیریت بیمارستانی و مصاحبه با 5 خبره، 70 موضوع مهم مدیریت بیمارستانی استخراج شده و در نهایت 29 موضوع اولویت دار مدیریت بیمارستانی جهت تعیین اهمیت و اولویت آن نهایی شده و در پرسش نامه ی خبرگان وارد شد. طبق نتایج آزمون دو جمله ای، 26 موضوع از مجموعه ی 29 موضوع نهایی دارای اهمیت زیاد یا خیلی زیاد بودند که به معنی بالا بودن اهمیت آن ها جهت مستندسازی در سیستم مدیریت دانش بیمارستانی کشور می باشد. در این مقاله، علاوه بر شناسایی مهم ترین موضوعات مدیریت بیمارستانی، اولویت و سطح اهمیت هر مورد نیز تعیین شده است. برنامه ریزی استراتژیک در سطح بیمارستان، مدیریت کیفیت جامع و مدیریت و رهبری مشارکتی در بیمارستان، به عنوان موضوعات دارای بیش ترین اولویت جهت مستندسازی تجارب مدیریت بیمارستانی کشور شناسایی شدند.
نتیجه گیری: شناسایی و اولویت بندی موضوعات مهم مدیریت بیمارستانی، به مدیران و مسؤولین کمک میکند تا با توجه به حوزه ی گسترده و متنوع مباحث و موضوعات موجود در این حوزه، منابع محدود مالی، زمانی و انسانی خود را جهت مستندسازی موارد ارجح و اولویت دار، تخصیص دهند و بدین ترتیب از خروج دانش عظیمی که همراه با ترک مدیران با سابقه ی بیمارستانی از وزارت بهداشت خارج می شود، جلوگیری به عمل آورند.
مطالعه ی تجارب کشورهای منتخب در خصوص به کارگیری قرارداد پیمان مدیریت در حوزه ی بهداشت و درمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
در اغلب کشورها بخش دولتی ارایه دهنده ی خدمات سلامت، دچار چالش ها و کاستی های فراوانی بوده و از کارایی پایینی برخوردار است. یکی از راهکارهای اصلی حل معضلات نظام سلامت، واگذاری خدمات مختلف در قالب پیمان مدیریت می باشد. هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تجارب کشورهای منتخب در خصوص به کارگیری پیمان مدیریت بود. همچنین در کنار آن به بیان اشکال مختلف عقد قرارداد، خدمات مورد قرارداد، اثرات عقد قرارداد روی فاکتورهای مورد مطالعه، نحوه ی کنترل و پایش قراردادها و شیوه های پرداخت در پیمان های مدیریت پرداخته شد.
پژوهش حاضر، از نوع مطالعه ی مروری بود که طی آن داده های مربوط به موضوع تحقیق از کشورهای منتخب (انگلستان، هند، نیوزیلند و ایران) با استفاده از پایگاه داده ای دانشگاه علوم پزشکی تهران، بانک جهانی و سازمان جهانی بهداشت جمع آوری شد. متغیرهای مطالعه شامل اشکال عقد قرارداد، خدمات تحت پوشش قرارداد، اثرات عقد قرارداد روی فاکتورهای مورد مطالعه، شیوه های پرداخت در پیمان مدیریت و کنترل و پایش قراردادها بود.
روش عمده ای که در کشورهای مورد مطالعه برای عقد قرارداد وجود دارد، واگذاری مدیریت (پیمان مدیریت) می باشد. در این روش، اختیار و مسؤولیت مدیریت و اداره ی سازمان های بهداشت و درمان از دولت به یک مؤسسه ی خصوصی واگذار می شود تا این نهاد غیر دولتی، مؤسسه ی بهداشتی درمانی را اداره نموده و کلیه ی خدمات مورد نیاز را ارایه دهد.
مشارکت میان بخش خصوصی و دولتی در حوزه ی بهداشت و درمان روز به روز در حال گسترش است. واگذاری مدیریتی یا پیمان مدیریت طی فرایند عقد قرارداد به بخش خصوصی، یکی از مهم ترین راه های کارامد برون سپاری خدمات سلامت است، ولی اثر بخشی آن نیازمند اعمال کنترل، پایش و نظارت دقیق و همچنین توسعه ی مستمر ظرفیت مدیریتی نتیجه بخش در قالب طراحی و تدوین قرارداد دقیق و همه جانبه می باشد تا از کارایی خدماتی که به این شکل ارایه می گردند، اطمینان حاصل شود.
وضعیت سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی بیمارستان های تابعه ی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مراقبت سرپایی یک قسمت تفکیک ناپذیر از سیستم مراقبت بهداشتی و درمانی است که اغلب درگاه ورود بیمار به سیستم مراقبت بهداشتی می باشد. مراقبت سرپایی با کیفیت بالا، نقش مهمی در کاهش میزان مرگ و میر و ناخوشی دارد. کیفیت اطلاعات نیز نقش اساسی را در ایمنی و کیفیت مراقبت سرپایی ایفا می کند، بنابراین مدیریت صحیح اطلاعات در این حیطه امری ضروری می باشد. پژوهش حاضر با هدف، شناسایی وضعیت سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی بیمارستان های تابعه ی دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعه ی توصیفی حاضر، سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی (درمانگاه و اورژانس) بیمارستان های تابعه ی دانشگاه های علوم پزشکی شهید بهشتی و تهران را در سال 1389 مورد بررسی قرار داد. داده ها به روش پرسش و با ابزار پرسش نامه جمع آوری گردید. حجم نمونه مطابق با حجم جامعه، تعداد 42 بیمارستان بود.
روایی ابزار بر اساس اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق آزمون مجدد تعیین گردید و داده ها با استفاده از آمار توصیفی و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: هیچ کدام از سیستم های مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی از تحلیل کیفی برای ارتقای کیفیت داده های جمع آوری شده استفاده نکرده بودند، همچنین 62 درصد مراکز اورژانس و 6/78 درصد درمانگاه های تحت مطالعه، هیچ اقدامی برای سازماندهی درون پرونده ای انجام ندادند.
نتیجه گیری: وجود سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی پویا و کارامد امری ضروری و حیاتی می باشد، بنابراین باید فرایندها و قوانین مربوط به جمع آوری، ذخیره سازی، پردازش و توزیع اطلاعات در سیستم مدیریت اطلاعات مراقبت سرپایی اصلاح و بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
نگرش کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان درباره ی اهمیت استفاده از سیستم اطلاعات بیمارستان، پیش نیازهای به کارگیری و معیارهای انتخاب آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: به دلیل این که بیمارستان ها ارایه دهندگان اصلی مراقبت سلامت هستند، برای به کار گرفتن سیستم های اطلاعاتی سلامت به عنوان مؤسسات هدف در نظر گرفته می شوند. بیمارستان ها برای مدیریت نیازمندی های رو به افزایش خود به سیستم اطلاعات بیمارستانی (Hospital information system یا HIS) اثربخش نیاز دارند. مطالعه ی حاضر اهمیت استفاده از HIS از دیدگاه کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان را شناسایی نمود.
روش بررسی: در یک مطالعه ی توصیفی- مقطعی که نمونه ی آماری آن کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان در بهار 1390 بودند، دیدگاه کارکنان با استفاده از یک پرسش نامه ی محقق ساخته جمع آوری گردید. روایی پرسش نامه از طریق روایی محتوی (بررسی منابع و گرفتن نظرات صاحب نظران) و پایایی آن با آزمون Cronbach¢s alpha (94/0) سنجیده شد. حجم نمونه با حجم جامعه (71 نفر) مساوی بود. داده ها با مراجعه ی حضوری جمع آوری و بعد از ورود به نرم افزار SPSS نسخه 19 با استفاده از آمار توصیفی و آزمون 2c مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: از دیدگاه کارکنان، اهمیت هر سه حیطه ی «معیارهای مختلف برای انتخاب HIS»، «اهمیت پیش نیازهای استقرار HIS» و «اهمیت استفاده از HIS» در حد زیاد تا خیلی زیاد (به ترتیب 4/91، 6/89 و 4/77 درصد) بود. بین افراد با تحصیلات بالاتر، استقرار پیش نیازهای HIS اهمیت بیشتری داشت. در بین افرادی که مدرک تحصیلی آن ها مرتبط با پست سازمانی بود، نیز اهمیت معیارهای انتخاب HIS بیشتر احساس می شد.
نتیجه گیری: کارکنان بخش مدارک پزشکی دیدگاه بسیار مثبتی نسبت به استقرار HIS داشتند. مدیران در راه توسعه و ارتقای سیستم ها، باید توجه ویژه ای به نظرات و تجربیات کاربران داشته باشند.