فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۵٬۶۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله با ادامه دادن بحث ناتمام تزوتان تودورف در تقسیمبندی انواع داستانهای فراواقعی در ادبیات غرب آغاز می شود و در ابتدا میکوشد با اتساع ایده تودورف و با استفاده از ملاک های طبقهبندی او، ژانر داستان سوررئالیستی و نظریه داستان سوررئالیستی را- در معنای عام و کلی آن- به عنوان یکی از انواع فراواقعی معرفی و تشریح کند. پس از تعریف داستان یا روایت سوررئالیستی- به معنای عام- نگارندگان با این فرضیه که نظریة داستان سوررئالیستی نظریهای کهن است و در مورد شماری از حکایتهای منثور عرفانی ما نیز صدق می کند، برگزیده ای از این حکایتها را در کنار آثار متأخری که نامبردار به داستان های سوررئالیستی اند، به لحاظ عناصر و اجزاء و کلیت فضا تحلیل می کنند؛ تا سرانجام نشان دهند آثار سوررئالیستی در غرب و شرق و از زمان کهن تاکنون، بر اساس نظریه یکسان شکل گرفته و در اجزاء نیز قابل قیاس اند.
غیرت در منظومه های عاشقانه (ویس و رامین، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
21 - 32
حوزههای تخصصی:
اساس و موضوع اصلی منظومه های عاشقانه، عشق و محبت است و از آنجا که از دید عرفا عشق و غیرت ملازم همدیگرند، در این منظومه ها شاهد موارد گوناگون غیرت ورزی شخصیت ها هستیم. در منظومه ویس و رامین، موبد و ویرو و رامین رقیبانی هستند که بر سر تصاحب ویس به جدال با یکدیگر می پردازند و گاه در این راه دچار غیرت می شوند و حتی گاه کار به جنگ و لشکرکشی می کشد. همین رشک و غیرت بین گل و ویس بر سر رامین نیز وجود دارد. در منظومه خسرو و شیرین این غیرت را از سوی خسرو و فرهاد و شیرویه بر سر شیرین و رشک و حسادت بین شیرین و مریم و شکر بر سر خسرو مشاهده می کنیم. در منظومه لیلی و مجنون، مجنون و لیلی نسبت به هم غیرت دارند. واژه غیرت دارای مفاهیم گوناگون است و غیرت از دید عرفا انواع گوناگونی دارد. در این مقاله، شواهد، مفاهیم و انواع گوناگون غیرت، در این سه منظومه عاشقانه بررسی و تحلیل می گردند.
تنوع مشبه به در قصاید خاقانی و انوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
87 - 109
حوزههای تخصصی:
تشبیه نخستین و رساترین صنعت در عرصه صور خیال است که شاعر با بهره گیری از آن بین عالم ذهن و جهان محسوسات پل می زند و مخاطب شعر را در عین آگاه کردن از ما فی الضمیر خود دچار اعجاب و شگفتی کرده و برخوردار از التذاذ ادبی می کند. در میان ارکان تشبیه توجه اکثر صاحبنظران بیشتر معطوف به اهمیت ماهیت و ذکر یا حذف وجه شبه و بعد از آن ناظر به ذکر یا حذف ادات تشبیه بوده است و دو رکن دیگر یعنی مشبه و مشبه به اغلب در این میان عناصری کلیشه ای تلقی شده اند؛ اما باید توجه داشت که رکن مشبه به نیز درکنار ارکان یاد شده دارای اهمیت والایی است؛ چرا که در واقع مشبه به است که هدف غایی تشییه را برآورده می کند و ویژگی های مشترک آن با مشبه است که تعیین کننده ی ارزش زیبایی شناسانه تشبیه است. در تحقیق حاضر با عنایت به این مهم، عنصر مشبه به در قصاید دو شاعر برجسته سبک عراقی مورد دقت نظر قرار گرفته و با تقسیم بندی محتوایی مواردی که شاعر به عنوان مشبه به از آنها بهره جسته؛ ویژگی های دنیای عینی شاعر تصویر و تجسم شده است. با بهره گیری از این تقسیم بندی که شامل مواردی چون: طبیعت بی جان، گیاهان و جانوران، است؛ می توان دریافت که هریک از دو سخنور مورد مطالعه در سخن آفرینی های خود بیشتر به محاکات کدام یک از اجزا طبیعت پیرامون پرداخته اند و این گرایش چه تاثیری در انسجام و زیبایی شناسی کلام ایشان داشته است.
قابلیّت های بازآفرینی تاریخ شفاهی در قالب های مختلف تلویزیونی؛ حکایات سلاطین
حوزههای تخصصی:
اهمیت داستان های حماسی- پهلوانی منثور در تاریخ ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان عربی: بررسی جلوه های پسامدرن در رمان «براری الحمی» اثر ابراهیم نصرالله (دراسه ملامح ما بعد الحداثه فی روایه ""براری الحمّی"" لابراهیم نصرالله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جلوه های پسامدرن در رمان «براری الحمی» اثر ابراهیم نصرالله احمد رضا صاعدی* عالیه جعفری زاده** واژه ی پسامدرن بیانگر فصل نوینی در تاریخ تمدن غرب است، که شاخصه آن احساس سرخوردگی از مدرنیسم و نقد آن و تلاش در راستای انتخاب جایگزین های نوین می باشد.این دوره تاثیر گسترده ای بر عرصه های مختلف فرهنگی،اقتصادی،سیاسی واز جمله حوزه ادبیات داشته است.بنابراین در دوره پسامدرنیسم ادبیات داستانی نیز،در ساحت ساختار و درونمایه، شاهد تغییر و نحولاتی بنیادین بوده است.بر این اساس؛هدف از این پژوهش، بررسی پدیده پسامدرن در رمان «براری الحمی» اثر ابراهیم نصر الله است، زیرا متنی ادبی است که توانایی برخورداری از ویژگی های بارز پسامدرن را داراست.بنابراین و درابتدا به طور مختصر به پدیده پسامدرنیسم و ظهور آن در ادبیات داستانی اشاره ای می شود و سپس بازتاب برخی از بارزترین ویژگی های پسامدرن دراین رمان مانند:غلو واغراق در خیال،زمان پریشی، نبود موضوع اصلی، ضد قهرمان، احساس خشم و وهمی بودن روایت، و نفی سببیت موردبررسی و تحلیل قرار می گیرد و سرانجام به این نتیجه می رسد که کاربست پسامدرنیسم در این رمان کاملا محسوس است و این رمان جریان غالب بر آثار پسامدرن وگرایش های فکری و هنری این پدیده را به تصویر می کشد، به خصوص این که ابراهیم نصرالله توانسته است این پدیده را به طور کاملا هنرمندانه و متمایز ،در این رمان به نمایش بگذارد و این گونه این رمان را در زمره ادبیات داستانی پسامدرن قرار دهد. واژگان کلیدی : ابراهیم نصرالله، براری الحمی، ادبیات داستانی، رمان پسامدرن.
بررسی کارکرد هجو در شعر حطیئه و انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع سنّتی رایج در ادبیّات منظوم غنایی، هجویه سرایی است. این گونة ادبی، بخش قابل توجّهی از آثار شاعران پارسی و عرب را به خود اختصاص داده است و سهم مهمّی در ورود به دنیای ذهنی شعرا و شناختن اندیشه ها، عواطف و رویکردهای آن ها دارد؛ ضمن این که می تواند مخاطب را با شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دوران شاعر نیز آشنا کند. بر این اساس و با توجّه به همین اهمّیّت، پژوهش حاضر بر آن است با استفاده از شیوة توصیفی- تحلیلی، بارزترین کارکردهای هجو و زمینه های آن را در اشعار دو شاعر مهمّ هجویه سرا بررسی کند و به پرنمودترین شباهت های موضوعی شعر آن ها از این منظر بپردازد. یکی از این دو شاعر، حطیئه شاعر پرآوازة عرب در عصر جاهلی است و دیگری انوری ابیوردی، شاعر بزرگ قرن ششم در ایران. بارزترین انگیزه های هجویه سرایی نزد این دو شاعر را، باید در زمینه ها و عواطف شخصی جست و جو کرد؛ امّا دلایل انوری گاه اجتماعی تر می شوند. نقش نیاز های مادّی در هجوسرایی هر دو شاعر تعیین کننده است؛ امّا نداشتن اعتماد به نفس و احساس انزجار نسبت به دیگران، برای حطیئه اساسی تر است. حطیئه اغلب صریح تر، مفصّل تر و بی پرواتر هجو می کند. هر دو شاعر از صور خیال مدد می گیرند؛ امّا شعر انوری معمولاً تصویری تر و به خصوص نمادین تر است. انوری از عناصر طنزآفرین نیز بیشتر استفاده می کند.
تشابهات ویس و رامین و بهمن نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهمن نامه یکی از منظومه های مهم حماسی پیرو شاهنامه است که در اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن ششم سروده شده است. این منظومه از چهار بخش تشکیل شده که بخش اول آن ماجرای بر تخت نشستن بهمن و ازدواج او با دختر پادشاه کشمیر است. بخش اول این اثر، منظومة عاشقانة مستقلی است که ویژگی های یک اثر غنایی برجسته را دارد. در این مقاله با مقایسة دو داستان نشان داده شده که این بخش منظومه در مواردی چون توصیف صحنه ها، شخصیت پردازی، استفاده از مضامین، نوع حوادث، شیوة روایت، ضرب المثل ها و.... تشابه بسیار زیادی به ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی دارد.
مینی مالیسم ادبی
کارکرد روانی پیرنگ در دو روایت قدیم و جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کنایه در شعر احمد شاملو از منظر زیباشناسی و نوآوری در کنایات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کنایه یکی از عناصر چهارگانه علم بیان است که نقش مهمّی در زیبا آفرینی کلام و تصویرسازی هنری دارد. اوج زیبایی کنایه همانند هر تصویر خیالی دیگر در تازگی آن است. برخی از کنایه ها به دلیل استفاده بیش از حد در شمار کنایه های قاموسی در آمده اند و زیبایی و خیال انگیزی چندانی ندارند. در شعر شاملو هم کنایه های قاموسی وجود دارد و هم کنایه های ابداعی. او گاهی در معنی و مفهوم برخی کنایات قاموسی تصرف کرده و متناسب با بافت و زمینه شعر، معنایی غیر از معنای قاموسی آن را اراده نموده است. در این مقاله که بر روی تمام اشعار شاملو صورت گرفته کنایات شعر وی استخراج و به سه دسته: 1-کنایات قاموسی 2- کنایات زبانی(مردمی) 3- کنایات ابداعی تقسیم بندی و به نوآوری ها و ابداعات او در این خصوص اشاره شده است.
کردار گفتمانی و اجتماعی در رمان مدار صفر درجه بر پایه الگوی تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان دارای سه رویکرد ساخت گرایانه، نقش گرایانه و تحلیل انتقادی گفتمان است. نورمن فرکلاف از نظریه پردازان این شیوه در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به بررسی متون پرداخته است. بر این مبنا، رمان مدار صفردرجه (1370) اثر احمد محمود از گونه های رمان سیاسی با این رویکرد تحلیل می شود. در تحلیل رمان هایی از این سنخ، بهترین رویکرد، نوع اخیر است؛ زیرا در این داستان دربارة این مباحث می توان بحث کرد که آیا گفتمان غالب بر انقلاب اسلامی در دهة شصت در آفرینش داستان هایی مانند مدار صفردرجه در فضای جدید تأثیرگذار بوده است؟ بنابراین، در این تحلیل باید از الگوی سه لایة فرکلاف برای تحلیل گفتمان استفاده کرد که به اصل متن (شامل تحلیل زبانی در قالب واژگان، دستور، نظام آوایی و انسجام در سطح بالاتر از جمله)، کردار گفتمانی (تولید و مصرف متون) و کردار اجتماعی توجه ویژه ای دارد. در نهایت، می توان متن مدار صفردرجه را متأثر از گفتمانی دانست که تولید چنین متنی را می طلبید و آن گفتمان و هژمونی غالب نیز در سال های بین 1350 تا 1357 منطبق با جامعة سال های دهة شصت تا هفتاد در زمینة فرهنگ، اقتصاد و سیاست آن دوره (کردار اجتماعی) بوده است که وجود و چاپ و انتشار چنین متنی را می طلبیده است.
مقاله به زبان فرانسه: آیا کتاب «واردها، قرن اول و دوم» اثر فردریک ورست یک رمان فرانسوی است؟ (Ward (Ier et IIe siècles) de Frédéric Werst (2011), un roman français ?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به معرفی کتاب «واردها، قرن اول و دوم» اثر فردریک ورست که در سال 2011 به چاپ رسیده است، میپردازد. رمان مذکور، گزیدهای از ادبیات مردم ساکن سرزمینی خیالی یعنی واردها میباشد. ویژگی خاص این رمان این است که به یک زبان ابداعی غیر قابل فهم برای خواننده نوشته شده است و سپس به زبان مادری نویسنده یعنی زبان فرانسه ترجمه شده است. در این مقاله، نگارنده سعی دارد با مطالعه بر روی نوآوری در ادبیات، نشان دهد چگونه این اثر غیر قابل طبقهبندی و پست مدرن مسایلی اساسی در ارتباط با ترجمه و خلق اثر هنری مطرح میکند.
ارتباط عقل و ایمان در مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گفتار پیش رو، بحثی است پیرامون عقل و ایمان در مثنوی؛ این پژوهش بر آن است که حقیقت عقل و ایمان را از نظر مولوی بکاود و پرده از چند و چون ارتباط آن دو کنار زند و بررسی نماید که ارتباط عقل و ایمان، از دیدگاه شاعر، کلامی است یا فلسفی یا عرفانی، سپس روشن نماید که عقل و ایمان در رسیدن به وحدت عرفانی چه نقشی دارند. نکته شایان توجّه این است که جایگاه عقل در سخن، اندیشه و جان مولانا، مقدّم بر ایمان است؛ او به عقل ایمانی و ایمان عقلی می اندیشد. این نوشتار، که عقل و ایمان و ارتباط آن دو را از نظر عرفانی مورد تحلیل و بررسی قرار داده است، بر این باور است که در سایر نوشته ها و تحقیقات ادبی کمتر به این زاویه از بحث پرداخته اند %;- - n pt'>