فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۵٬۶۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایران سرزمینی کهن است که آغاز آن به دوران پیشاتاریخی باز می گردد. این آغاز پیدایش، در اساطیر ضبط شده و از راهِ متن شاهنامه، انتقال یافته است. شکل گرفتن یک سرزمین، در چارچوب کشوری با وجود یک پادشاهی، به ناچار منجر به رابطه با مردمان سرزمین های هم سایه و پادشاهان آن ها، به عنوان بیگانگان، می شود. این روابط، در دو گونه جنگ و صلح و زیرمجموعه های آن ها شکل گرفته و موجب غیریت بخشی به سرزمین و منافع خودی در قبال بیگانگانِ غیر می شود. بر این پایه، نویسنده در این مقاله می کوشد تا استواری سیاست شهریاری در برابر بیگانگان را بر پایه دال های برآمده از گفتمان سیاسی ایران شهری نشان داده و فرآیند تجربی این روابط میان ایران با بیگانگان را با واکای آن در دوره کیانیان (کی قباد، کی کاووس و کی خسرو)، بر اساس بخش حماسی شاهنامه، توصیف کند. روش انجام این مقاله، تحلیل گفتمان است و به عنوان نتیجه کلی، پیامد تمامی این روابط، پیدایی و نگه داشت کشوری به نام ایران، مرزبندی آن با بیگانگانِ غیر و امنیت آن، بر پایه اصل بقا است.
پیوند موسیقی با عاطفه شاعر در سروده «فلسطینی کحدّ السیف» از «علی فوده»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
85 - 102
حوزههای تخصصی:
موسیقی به عنوان یک عنصر اصلی در شکل گیری و ساختار شعر، پیوند تنگاتنگی با عاطفه و خیال شاعر و اغراض وی دارد. شاعرِ توانمند با بهره گیری از دانش زبانی و نیز با گزینش موسیقی متناسب با عاطفه خود، ارزش ادبی و میزان تأثیرگذاری شعر خود را افزایش می دهد؛ از این رو می توان گفت لایه های آوایی شعر به خوبی معنا، تخیّل و عاطفه نهفته در شعر را به مخاطب منتقل می کند و باعث انسجام و هماهنگی معنوی در شعر می شود. در این پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، پس از نگاهی به زندگی «علی فوده» (1982-1946م) شاعر معاصر فلسطین و بیان دیدگاه های ناقدان ادبی در باب موسیقی شعر و اقسام آن، رابطه میان سطوح موسیقایی شعر با عاطفه و اغراض این شاعر در سروده «فلسطینی کحدّ السیف» واکاوی شده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش، تناسب کامل موسیقایی سروده مورد بحث با مضامین و عواطف شاعرانه حاکم بر آن است که خود را در سطوح سه گانه موسیقی بیرونی، کناری و درونی نشان می دهد.
سیر تقاضای معاش در شعر شاعران مدّاح با تکیه بر نسبت تکدی گری به انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
257 - 280
حوزههای تخصصی:
مدح، سنتی رایج در میان شاعران فارسی زبان و ازجمله راه های امرار معاش بوده است. انوری در کنار قصاید مدحی، قطعه های تقاضای گاه حقیرانه و در عین حال زیبایی نیز سروده است. به دلیل این تقاضاها از میان صدها شاعر، بعضی از پژوهشگران فقط او را متکدّی دانسته اند. برای معلوم کردن صحّت و سقم این نسبت، تقاضاهای برخی از شاعران را بررسی کرده ایم و مشخص شد عواملی چون: عدم امنیّت شغلی، دشواری شرایط شاعر شدن، امساک ممدوحان از دادن صله، احتیاج شاعران و اهمیّت مدح برای ممدوحان باعث شده است مدیحه سرایی و به تبع آن تقاضاسرایی هرروز رایج تر شود. بی ثباتی موقعیّت سیاسی از دوره سنجر و برکیارق بن ملکشاه و از دست رفتن ثبات شغلی و درآمد شاعران، سبب شده تا آن ها در این برهه از تاریخ نسبت به دوره های قبل تقاضای چیزهای کم بها تر کنند. همچنین دریافتیم که اشعاری از انوری که تکدّی خوانده شده، مشابهات زیادی در دیوان های شاعران دیگر دارد؛ از این رو دادن عنوان تکدی گری تنها به انوری عادلانه نیست. موارد زیر را می توان عاملِ دادن این نسبت به انوری دانست: اقرار انوری به اینکه «گدایی شریعت شُعر است» و معروف شدن او به عنوان یکی از سه پیغمبر شعر باعث شده محقّقانی که او را در این پایه نمی دیدند، عیب هایش را بیشتر آشکار کنند.
تحلیل ادبیات تعلیمی در انواع ادبی دیگر قرن چهاردهم (نظم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
86 - 130
حوزههای تخصصی:
ادبیات، زیبایی آفرینی در زبان است و ادبیات تعلیمی، آن دسته از آثار ادبی را شامل می شود که با زبانی ادبی و هنرمندانه به تعلیم و هدایت انسان ها بپردازند. ادب تعلیمی در ایران یکی از پردامنه ترین انواع ادبی است؛ به طوری که اگر یک اثر ادبی کاملاً از نوع تعلیمی نباشد و در انواع حماسی، غنایی و یا نمایشی قرار گیرد، باز تعلیماتی در آن نهفته یا آشکار است. این مقاله پس از تحلیل ادبیات تعلیمی در قلمرو زبانی و ادبی به بررسی این نوع ادبی در قلمرو فکری می پردازد. در قلمرو فکری، ادبیات تعلیمی از نظر محتوایی در شاخه های تربیتی، آموزشی و نیز در دیگر انواع ادبی مورد تحلیل قرار گرفته است. در هرکدام از انواع ادبی تعلیماتی با همان درون مایه به صورت غیرمستقیم وجود دارد. در ادبیات غنایی، تعلیمات بر پایه احساسات انسانی است و شاعر ضمن توصیف و بیان احساسات شخصی خویش در موضوعات مختلف به بیان تعلیمات عاشقانه، عارفانه، آیینی، فلسفی و طنز نیز می پردازد. در ادبیات حماسی، تعلیمات انقلابی، جنگ و پایداری جایگاه ویژه ای دارند. در ادبیات نمایشی، محتوای ارزشی و اخلاقی به صورت غیرمستقیم در آثار نمایشی استفاده می شود که نقش تربیتی آن ها به ویژه برای کودکان و نوجوانان، اهمیت زیادی دارد. وجود ادبیات تعلیمی در انواع ادبی دیگر، نشانه ای از «ادبیات متعهد» در آن آثار است.
تحلیل داستان «ورقه و گلشاه» بر اساس نقد کهن الگویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
109 - 127
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها یکی از مهمترین مباحث در روان شناسی یونگ به شمار می آید. از آنجا که کهن الگو ها مانند استخوان بندی ادبیات عمل می کنند منظومه های عاشقانه یکی از عرصه هایی است که می تواند بستر ظهور این کهن الگوها گردد. از آن جا که ادبیات هر ملت، ریشه در فرهنگ و باورهای آن سرزمین دارد و مطالعه این داستان های کهن، نه تنها از جنبه ادبی، هنری یا سرگرمی، بلکه از نظر آشنایی با افکار و ارزش های فردی و اجتماعی مردم یک سرزمین حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، با تببین نمادها و کهن الگوهای داستان ورقه و گلشاه و نقش آن ها در تعالی عاشق، می کوشد جایگاه معشوق تعالی بخش را در منظومه ورقه و گلشاه مورد بررسی قرار دهد. مشاهده می شود اتحاد و ارتباط کهن الگوها در این منظومه در جهت رشد و شناخت و رسیدن به کمال انسانی عاشق است.
نقش روایت بوف کور؛ عشق ناکام و گشودن ابهام ساختاری متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
103 - 120
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، گشودن ابهام ساختاری بوف کور را ازطریق روایت کوتاه عاشقانه ای مورد توجه قرار می دهد که دارای دو موقعیت است و در هر موقعیت یک کنش به انجام می رسد؛ کنش موقعیت نخست عبارت است از اینکه پیرمرد قوزکرده ای انگشت سبّابه دست چپش را به حالت تعجب بر روی لبش گذاشته است و در موقعیت دوم، دختری خم شده و گل نیلوفری را به پیرمرد تعارف می کند. با این دو موقعیت، مناسک عشقی به نمایش گذاشته شده و ارجاع سازی صحنه عاشقانه به جهان بیرون بر ناکامی دلالت دارد. در متن بوف کور از روایت مذکور با عنوان مجلس بر روی قلمدان یاد شده و این مجلس نقاشی در پژوهش حاضر، «نقش روایت» نامیده می شود. نگارنده، تبیین نقش روایت را با طرح این پرسش ها که نقش روایت چیست، چه ویژگی های برجسته ای دارد و نقش روایت بوف کور چگونه در گشودن ابهام ساختاری روایت اصلی اثرگذار است، مورد توجه قرار می دهد. هدف پژوهش این است که مفهوم برجسته عشق را در این نقش روایت ازطریق نظام دیداری و برمبنای شکل زایی تجسمی نشان دهد و این نقش روایت عاشقانه را به عنوان ابزاری معرفی کند که گره روایت بوف کور با توجه به عناصر آن باز می شود. برپایه مطالعه انجام شده در پژوهش حاضر، می توان به این تعریف از نقش روایت رسید: روایتِ تصویری موجز و فشرده که روایتِ اصلی، صورت گسترش یافته آن است و در آن عناصری مانند نور، رنگ، فضا، مکان، عمق، سطح، حالت و... که ویژگی های برجسته متون دیداری هستند، در یک کادر مشخص با ابزار واژه قاب بندی می شود.
بررسی نمود ادبیات تعلیمی در شعر اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
161 - 180
حوزههای تخصصی:
در میان شاعران معاصر، اخوان ثالث جزء چهره هایی است که از دیگر آفرینشگران ادبی معاصر متمایز است. آثار او حلقه پیوند شعر سنتی با شعر مدرن ایران است. پژوهش های صورت گرفته درباره اشعار اخوان ثالث، اغلب معطوف به جنبه های نمادگرایانه و گرایش های ملی و حماسی آثار اوست و از دریچه ادبیات تعلیمی به اشعار او کمتر نگریسته شده است. در این مقاله سعی بر آن است که جلوه های ادبیات تعلیمی، در اشعار اخوان بررسی شود. به همین منظور با راهبرد توصیفی، به نمود ادبیات تعلیمی در چهار مجموعه ارغنون ، تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم ، سال دیگر ای دوست ای همسایه و زمستان پرداخته شده است. هدف این پژوهش ارائه نمونه هایی از ادبیات تعلیمی در این مجموعه ها، بررسی فراوانی و دسته بندی آن هاست. به طور کلی، نمودهای تعلیمی در اشعار این مجموعه ها در حیطه فلسفی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی است.
تحلیل ارجاعات بینامتنی و فرامتنی در تمثیل های صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
189 - 208
حوزههای تخصصی:
نظریه ارجاع به بررسی روابط و خوانش بینامتنی و فرامتنی در متن ها می پردازد. این نظریه، آثار ادبی مخاطب را به دیگر متن ها و فرامتن ها ارجاع می دهد و مخاطب می تواند براساس آن، متن ها را با ارجاع به مصداق های عینی و بیرونی، یا با ارجاع به متن های دیگر درک و دریافت کند. پژوهش حاضر تمثیل های صائب را ازمنظر این نظریه بررسی می کند؛ چراکه صائب در هر تمثیلی، مخاطب را به یک متن یا فرامتن ارجاع می دهد. نویسندگان سعی کرده اند با شیوه توصیفی– تحلیلی به معرفی و تحلیل متن ها و فرامتن هایی بپردازند که صائب در ساختن تمثیل ها از آن ها بهره برده است. دستاورد این پژوهش بیانگر دو نکته مهم است: اول اینکه تمثیل مبنای ارجاعی دارد؛ یعنی شاعر برای اثبات هر مدعایی خواننده را به یک مثل ارجاع می دهد و دیگر اینکه این مثل ها براساس ارجاع بینامتنی یا فرامتنی ساخته شده اند. قرآن مجید، احادیث، احکام شرعی و سرگذشت انبیاء از مهم ترین متن ها و اجتماعیات و طبیعت نیز از اصلی ترین فرامتن هایی هستند که صائب در تمثیل پردازی از آن ها بهره برده است. شیوه پژوهش ابتدا جمع آوری و دسته بندی تمثیل های صائب براساس پیش زمینه های دینی، فکری و فرهنگی بوده است؛ سپس این شواهد با توجه به گونه های ارجاع درون متنی یا برون متنی و خوانش محاکاتی یا نشانه ای تحلیل و بررسی شده اند.
پیوند داد و شاهی در شاهنامه و چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
27 - 66
حوزههای تخصصی:
یکی از پایه های تفکر فردوسی و از پرکاربردترین کلمات و مفاهیم در شاهنامه، داد است؛ چنان که برخی شاهنامه را «حماسه داد» نامیده اند. داد از دید فردوسی به گونه ای کلی در طبیعت و زندگی جریان دارد تا آنجا که او مرگ را که پیچیده ترین و رمز آلودترین مسئله هستی است، از داد روزگار می داند. فردوسی بین داد با شادی، آرامش، امنیت و آبادی و بیداد با ناخشنودی، ناآرامی و ویرانی رابطه ای اساسی می بیند. با وجود آنکه او داد را وظیفه همه می داند، در این کتاب پیوند بسیار برجسته ای میان داد و شاهی وجود دارد؛ چنان که دادگری برجسته ترین خصوصیت اغلب شاهان شاهنامه و مانیفیست همه آنان هنگام بر تخت نشستن است. این مقاله به ارتباط داد با حکومتگران شاهنامه به شیوه توصیفی و تحلیلی می پردازد. از نتایج این پژوهش آن است که معیار داد و بیداد در شاهنامه در دوره های مختلف متفاوت است؛ برای مثال گاه داد با ملاک دین سنجیده می شود، ولی عموماً در دوره های مختلف، معیار داد خود شاهان هستند چه به لحاظ روان شناسی، همه خود را بر حق می دانند. داد در شاهنامه (به ویژه با معیارهای امروز و به خصوص در بخش اسطوره ای شاهنامه ) گاه مفهومی پر از پارادوکس و مطلب بسیار چالش برانگیزی است.
تحلیل سیر شخصیت قهرمان در یک داستان عاشقانه- قهرمانی از منظر نقد روان شناختی (بر مبنای مطالعه موردی: داستان بیژن و منیژه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد روان شناختی گونه ای از نقد ادبی است که بر اساس اصول روان شناسی به نقد و تحلیل اثر ادبی می پردازد. در این نوع نقد، شخصیّت مهم ترین مسأله تحقیق است. مطابق این روی کرد، در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده، شخصیّت قهرمان در یک داستان عاشقانه (بیژن و منیژه)، از حیث تحلیل روان کاوانه بررسی شده تا این فرضیه اثبات شود که یک داستان عاشقانه– قهرمانی، فارغ از جنبه های رمانتیک خود، داستانی از تعالی شخصیّت قهرمان در مسیر تشرّف از من به فرامن یا منِ آرمانی است. بیژن در این داستان، هبوط در ظلمت ناخودآگاه را تجربه می کند، سپس، احساس گناه، زمینه تعالی او را فراهم می کند؛ مسیری که با تبعید به چاه تاریک آغاز می شود. این چاه را می توان مظهری از جنبه تاریک خویشتن بیژن دانست که خروج وی از آن، مستلزم فرایندی چون یک درمان روان شناختی است تا این چاه تاریک درون را به روشنای خودآگاهی و رهایی تبدیل کند. در نتیجه بیژن (خود)، هم راه منیژه که نمادی از اروس اوست، تاوان گناه را با سخت ترین رنج ها می پردازد تا ناخودآگاه (چاه) به خودآگاه (رهایی) تبدیل شود. آزمون پایانی او نمادی از همین تعالی است.
بررسی ساختار پیمان ها در آثار حماسی و پیوند آن با باورهای اسطوره ای و دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
119 - 147
حوزههای تخصصی:
عهد و پیمان یکی از عناصر مذهبی و اجتماعی و اساس انضباط در جوامع ابتدایی است که مراعات آن سبب هم بستگی اقوام اولیه می شود و به عقیده آنان پیمان شکنی گناهی نابخشودنی و برهم زننده نظم اخلاقی بوده است. «میترا» از ایزدان بزرگ اقوام هند و اروپایی است که هم راه با «ورونه» کار حفاظت از پیمان ها را بر عهده دارد. این ایزد وارد هر سرزمینی که می شود با خدایان آن سرزمین امتزاج می یابد و تقدس خود را حفظ می کند. پیمان که نزد اقوام هند و اروپایی دارای تقدس و جای گاهی والا است، بخشی مهم از آثار حماسی و اساطیری آن ها را تشکیل می دهد و سرنوشت تعدادی از حوادث مهم و قهرمانان داستان های حماسی را تعیین می کند. در این جستار ساختار و اجزای مشترک انواع پیمان ها را در آثار حماسی، تاریخی و اسطوره ای ایران، هند و یونان بررسی و مقایسه می کنیم. نتایج به دست آمده نشان می دهدکه آدابی مانند قربانی کردن، جرعه افشانی، حضور شاهد و حضور دو عنصر مقدس آب و آتش و فشردن دست در هنگام پیمان بستن، اجزای مشترک پیمان ها بوده است. سپس با در کنار هم قراردادن همین آداب و عناصر مشترک به الگوهایی یک سان و نزدیک به هم می رسیم که در بیش تر پیمان ها رعایت می شود. مقایسه این الگوها و آداب مشترک با باورهای اساطیری و دینی اقوام هند و اروپایی مشخص می سازد که ساختار پیمان ها با ساختار و باورهای آیین میترائیسم (ایزد پیمان) پیوندی بسیار نزدیک دارد.
سیمای کودک فلسطینی در سروده های لطیف هَلمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
187-215
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل دیرین جهان اسلام، مسئله فلسطین و اشغال آن به وسیله اسرائیل و انجام دادن جنایت های گوناگون در حق فلسطینیان، به ویژه کودکان آنهاست. مظلومیّت و مقاومت بی نظیر کودکان فلسطینی در برابر این رفتارهای ناجوانمردانه به شیوه های مختلف در شعر شاعران جهان نمود پیدا کرده است. لطیف (هه لمه ت) هَلمت، شاعر مقاومت کُردستان عراق نیز، از جمله شاعرانی است که فراملیّتی اندیشیده و فارغ از چارچوب سرزمینی خود، کردستان، به کودکان فلسطینی پرداخته است.وی با بهره گیری از توانمندی ادبی درد و رنج، شهادت و شجاعت آنها را در سروده های کودکانه به تصویر کشیده و در راستای بیان مظلومیّت مردم فلسطین و مقاومت آنان، از تمام ظرفیت های شعر کُردی بهره گرفته است. مقاله حاضر در پی آن است که به شیوه توصیفی- تحلیلی، سیمای کودکان فلسطینی در شعر هَلمت را از دو منظر ساختار و محتوا مورد بحث و بررسی قرار دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در «دیوان مندالان» او، ما با دو سیمای متفاوت از کودکان فلسطینی روبه رو هستیم؛ نخست، سیمای مظلومانه آنها و دوم، سیمای مبارز و مقاوم آنان که علیرغم کودکی، استوار در برابر ناملایمات ایستاده و باعث ترس دشمنان شده اند. از نظر ساختاری و واژگانی نیز، شعر او ساده و روان است و وزن و محتوای اشعار با هم تناسب دارند.
چندصدایی در تعلیمات بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
67 - 85
حوزههای تخصصی:
بهارستان کتابی منثور نوشته نورالدین عبدالرحمن جامی نوشته شده به تقلید از گلستان سعدی است. در این اثر، جامی خواننده را به گفت وگو با متون اجتماعی و ادبی متعددی می کشاند و از این طریق دریچه های جدیدی را از جهان بینی مبتنی بر مکالمه، بر ذهن مخاطب می گشاید. این پژوهش بر مبنای روش توصیفی تحلیلی از طریق یادداشت برداری کتابخانه ای انجام شده و هدف اصلی آن، تبیین چندصدایی در بهارستان جامی بر مبنای نظریه میخائیل باختین است. نتایج حاکی از آن است که کتاب بهارستان نمونه خوبی از کتاب هایی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات فارسی متولد و تبدیل به فضایی گفت وگومحور شده که در آن، ائتلاف اندیشه ها و صداهای متعدد آشکار است. چندصدایی متن بهارستان از یک سو نتیجه حضور صداهای متفاوت باارزش و اعتباری یکسان است و از سوی دیگر حاصل هم آوایی متون مختلف با یکدیگر است که از طرق مختلف ایجاد می شود: هم آوایی از طریق گونه های ادبی مرتبط با متن، هم آوایی از طریق گفت وگوهای نقل شده از متون دیگر و هم آوایی از طریق تأثیرپذیری از متون مختلف.
بررسی مؤلفه های «خودشکوفایی» و «کمال طلبی» در تذکره عرفانی کلام الملوک باباجان قزوینی و نظریات آبراهام مَزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
188 - 206
حوزههای تخصصی:
تذکره کلام الملوک از باباجان قزوینی در سال 1043 به فارسی تالیف شده است. موضوع کلام الملوک باباجان قزوینی درمقامات عرفانی، احوالات و سخنان عرفا و اولیاء است.توجه به کمال آدمی و شکوفایی فرد در آرای عرفانی باباجان بسیار مورد توجه بوده است. به علاوه انسان کامل محور اصلی عرفان نظری است. آبراهام مزلو (1908- 1970م.) بنیان گذار روان شناسی انسان گرا است. استفاده از دستاوردهای دانش روان شناسی در ادبیّات، ابزاری سودمند در تحلیل شخصیّت ها در متون عرفانی است. موضوع انسان و الزامات حیاتی او سیر کمال درآرای مزلو و باباجان نقشی محوری دارد. این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی با تلفیق الگو و تفکرکمال طلبی و خودشکوفایی شخصیت آبراهام مزلو و باباجان قزوینی تلاش دارد به این مهم دست یابد. از نتایج تحقیق برمی آید که تحلیل نگرش باباجان قزوینی بر پایه دیدگاه مزلو و در ارتباط با حسّ همدردی نشان می دهد که رفتار او همچون مزلو، در مناسبات بینافردی توأم با خشم و مهربانی بوده است. نگرش باباجان قزوینی نسبت به مخاطبان خود، کل نگر و فراگیر بوده و دغدغه های او شامل همه افراد جامعه انسانی می شده است.
تحلیل نمادهای شعر پایداری در اشعار احمد شاملو بر پایه نقد اسطوره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
125-154
حوزههای تخصصی:
احمد شاملو با بهره گیری از درون مایه های اساطیری نمادین و رمزآلود در آفرینش و ترسیم فضای اسطوره ای در اشعارش همواره کامیاب بوده است. شاملو از شاعرانی است که هر چند میزان پرداختن وی به اسطوره و جنبه های حماسی نسبت به بعضی شاعران معاصر کمتر است؛ ولی توانسته است نمودهای زیبایی از اسطوره سازی را هر چند اندک در شعر خود عرضه کند و به ویژه در عرصه شعر پایداری، به بازآفرینی اسطوره های کهن و آفرینش اسطوره های تازه بپردازد. وی با خارج نمودن قالب اصلی اسطوره از فضای کهن اسطوره ای خود، از آن به عنوان نمادی تأثیرگذار در صحنه سیاسی و اجتماعی بهره برده است تا شرایط نابسامان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه مورد ستم خود را اصلاح کند. این جستارکه با روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفته است، نشان می دهد که وی همواره با بهره گیری از نمادها در بازآفرینی اسطوره ها توانمند بوده و با توجه به نیازهای جامعه اش به اسطوره آفرینی پرداخته است ؛ همچنین بسیاری از اشعار شاملو بر پایه بن مایه های اسطوره ای بنا شده است. پژوهش هایی درباره شعر شاملو از دیدگاه نقد اسطوره شناختی صورت گرفته است؛ اما این مقاله، نخستین پژوهشی است که به گونه ای ویژه، نمادهای اساطیری مرتبط با ادبیات پایداری در شعر شاملو را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.
بازتعریف اسطوره، حماسه و تراژدی در ادبیات تعلیمی با تکیه برگلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
110-145
حوزههای تخصصی:
اسطوره به صورت های گوناگون تعریف شده است. پس از بررسی، این نتیجه حاصل می شود که ظاهراً اسطوره قابل تعریف جامع و مانع نیست. در اغلب این تعاریف و دسته بندی ها شاخص هایی چون روایت، نمادین، جهان بینی، مقدس، فراتاریخی، قدسی، مینوی، تخیل، نظام، ایزدان، فرشتگان و... به چشم می آید. در این پژوهش کوشش شده است تعریف دیگری از اسطوره، حماسه و تراژدی ارائه شود. در این بازتعریف، اسطوره «مفاهیم ناشناخته یا چند گونه شناخته ذهن بشرند»؛ مفاهیم ناشناخته ای که ذهن او را در بر می گیرد، همیشه و همه جا همراهی اش می کند و کوشش بی پایان انسان، شناختن و شناساندن آن هاست. از آنجا که این مفاهیم، انسانی، جهانی و همیشگی اند و در این ویژگی با اسطوره یکسان می نمایند، می توان مفاهیم ناشناخته ذهن بشر را اسطوره نامید. این همگون سازی، گره از تعاریف فراوان و گهگاه ناهمخوان و رودررو (از اسطوره) می گشاید. حماسه «چالش انسان برای شناختن و شناساندن آن مفاهیم» و تراژدی، «نتیجه (میزان پیروزی/ شکست بشر در) شناختن و شناساندن آن مفاهیم» است. مفاهیم، خود نمایشی شان را در پدیده ها نمایان می کنند که در اینجا با عنوان نماد از آن ها یاد می شود. پذیرندگی، گنجایی، ژرفایی و گستردگی مفاهیم، نمادهای به کاررفته، کارافزارهای لازم و متغیرهای فراوان در فرایند چرخه «اسطوره، حماسه، تراژدی» کارایی دارند. ادبیات تعلیمی در فرهنگ ایرانی، جایگاه ویژه ای برای یاددهی و کاربردی کردن این مفاهیم دارد؛ مفاهیمی که گاه از تعالیم دین اسلام و گاه از فرهنگ کهن ایران زمین برگرفته شده است. گلستان سعدی به عنوان نمونه ارزنده ای از ادبیات تعلیمی، گستره مناسبی برای تحلیل مفهوم شناختی است. ابَرمفهوم مورد توجه سعدی، انسان است که با مادرمفهوم آرامش چالش دارد اما اسطوره بنیادین آز پیش روی اوست که در سراسر کتاب، حضوری شگرف دارد و مانع دستیابی (و پیروزی) می شود و او را از شناخت خود و دیگر مفاهیم (آرامش، ترس، مرگ و...) بازمی دارد.
رمانتیسم اتوبیوگرافیک (شرح حالی) در شعر امیری فیروزکوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
237 - 260
حوزههای تخصصی:
مکتب رمانتیسیسم در اواخر قرن هجدهم در اروپا و در برابر مکتب عقل گرای کلاسیسیم به وجود آمد. این مکتب زمینه های گوناگونی مانند ادبیات، فلسفه، علوم اجتماعی، سیاسی، هنر و... را دربرمی گیرد. اوج رمانتیسم، در اروپای قرن نوزدهم بود؛ اما بعد ها به سرتاسر جهان رسید و کشورهای دیگری را تحت تأثیر قرار داد. ایران نیز مانند سایر کشورها تحت تأثیر این مکتب قرار گرفت. محققان برآنند که رمانتیسم در ادبیات معاصر ایران با «ایده آل» عشقی و «افسانه» نیمایوشیج آغاز شد. بعدها شاعران دیگری تحت تأثیر این مکتب شعر سرودند. فردگرایی و توجه به هویت فرد، از تأثیرهای رمانتیسم بر جهان مدرن است. اتوبیوگرافی یا خودزندگی نامه، نوشته ای است که نویسنده از ذهن و زندگی شخصی خود حکایت می کند. امیری فیروزکوهی، از شاعران سنت گرای معاصر است که در انواع قالب ها شعر سروده است و اغلب شعرهای وی نیز روایتی از زندگی شخصی و هنری و به تعبیری حسب حال اوست که ماهیتی رمانتیکی دارد و سرشار است از احساس درد، غم، رنج، اندوه، نا امیدی و... . این جستار به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. از جمله نتایج این پژوهش می توان به جلوه هایی از رمانتیسم، همچون احساس گرایی، طبیعت گرایی، نوستالژی، میل به سفر و... در اشعار زندگی نامه ای امیری فیروزکوهی و همچنین وجود تصویرهای رمانتیکی در شعرهای اتوبیوگرافیک او اشاره کرد.
سخن و شایست و نشایست های آن در آیینه ضرب المثل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
87 - 130
حوزههای تخصصی:
سخن و سخن گفتن مهم ترین ویژگی انسان اندیشمند است که می تواند کارکردی دوسویه و بسیار متناقض داشته باشد. ازاین رو برای آن باید و نبایدهای بسیار گفته شده است؛ از جمله در گستره ضرب المثل ها بخش قابل اعتنایی را چنین مضامینی برساخته است. مثل ها از سویی زاییده فرهنگ مردم و از سوی دیگر نمایاننده عناصر موجود در همین فرهنگ اند و منبع ارزشمندی در پژوهش ها و مطالعات فرهنگی به شمار می روند. سخن و مقوله های گسترده آن نیز در گنجینه امثالِ مردمِ این سرزمین بسیار محل توجه بوده و مثل های بسیاری می توان یافت که در آن مستقیم یا غیرمستقیم «زبان»، «سخن»، «سخنوری» و شایست و نشایست های آن طرح شده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین چندوچون بازتاب این مضامین در ضرب المثل های فارسی سامان یافته است. بدین منظور منبع اصلیِ کارنوشتِ پیش رو، فرهنگ بزرگ ضرب المثل های فارسیِ ذوالفقاری قرار داده شده و با گردآوری همه نمونه هایی که به گونه ای با موضوع سخن و لوازم آن پیوند داشته، محورها و خطوط اصلی از نظر محتوایی تحلیل و طبقه بندی شده است. یافته ها نشان می دهد شمار زیادی از نمونه ها به رابطه سخن و ویژگی های گوینده اشاره دارد و مواردی چون شخصیت اجتماعی، پایگاه طبقاتی، شرایط اقتصادی و دانش گوینده در رد و پذیرش سخن او مؤثر دانسته شده است. خاموشی دومین موضوع پربسامد در مثل هاست که با وجود نمونه های گاه متناقض، برآیند آن برتری سکوت بر گفتار است. موضوعات دیگری چون لزوم سنجیده گویی، آسیب های سخن، بیهودگی یا مؤثر بودن کلام و نیز نکاتی مربوط به شنونده در مراتب بعدی قرار می گیرند که هریک دربردارنده نکاتی فرهنگی و اجتماعی هستند که در جای خود بررسی شده اند.
کاربرد انواع و اغراض کنایه در مقامات بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
169 - 188
حوزههای تخصصی:
بدیع الزمان همدانی از نویسندگان زبردست عرب زبان در قرن چهارم هجری است که ابتکار فن مقامه نویسی را به نام خود ثبت کرده است. او در بخش هایی از مقامات خود با هنرمندی خاص، از اسلوب کنایه برای القای معانی بهره برده است. کنایه اسلوب بلاغی است که نویسنده با بیان مبهم، مقاصد خود را بیان می کند. به عبارت دیگر، کنایه از اسلوب های بیان است که به روش مجاز به انتقال معانی می پردازد. این نوع مجاز قرینه مانعه ندارد و می توان معنای حقیقی را -با آنکه مدنظر نیست- در کنار معنای مجازی اراده کرد. این پژوهش در پی آن است که با بررسی کنایه در مقامات بدیع الزمان همدانی به روش توصیفی- تحلیلی، پاسخی برای این سؤال بیابد که نویسنده هنر پرداختن به کنایه را با چه اغراضی به کار برده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نویسنده انواع کنایات موردنظر علمای بلاغت را با اغراض مختلفی چون ترسیم امور معقول به محسوس، احترام، تفاؤل و تطیر، دلیل و برهان، ذم، فخر، استرحام، استهزاء، بزرگداشت، کراهت از ذکر نام، مدح، مبالغه و... به کار برده است.
گره خوردگی غنایی و اجتماعی در شعر بهار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عصر مشروطه از دوره های متفاوت در تاریخ ایران است که در آن تمام جنبه های زندگی دستخوش تغییر گردید و به تبع آن شعر نیز دگرگون شد و نگاه شاعران این دوره با نگاه شاعران دوره های پیشین تفاوت کلی پیدا کرد. در این عصر همه چیز در خدمت اجتماع قرار گرفت حتی شعر. بزرگترین شاعران این دوره کسانی هستند که در متن اجتماع و حوادث اجتماعی قرار دارند و نسبت به آنها عکس العمل نشان می دهند؛ از این رو شعر این دوره شعری است صریح و شفاف با حاکمیّت اندیشه، امّا رگه هایی از احساس نیز در آنها می توان یافت که هرچند نمی توان شعر غنایی به معنای واقعی کلمه به حساب آورد، امّا نمی توان بار عاطفی و گاه زبان نسبتاً غنایی آنها را نیز نادیده گرفت. گاه شاعران تلاش می کنند در اثنای انتقال اندیشه، بار عاطفی شعرشان را نیز تقویت کنند؛ بنابراین موضوعات اجتماعی با زبانی تقریبا غنایی مطرح می شود که در چنین حالتی نوعی گره خوردگی غنایی اجتماعی در اشعارشان به وجود می آید؛ هرچند که این گره خوردگی کمرنگ باشد. این نوع تلفیق شعر غنایی و اجتماعی در شعر عارف، فرّخی، عشقی، بهار و دیگرشاعرانِ این عصر وجود دارد البتّه با شدّت و ضعف نابرابر. شعر محمّد تقی بهار به عنوان یکی از بزرگان ادبیّات فارسی از این نظر قابل بحث و بررسی است؛ چراکه در این دوره ، هیچ شاعری به اندازه وی با شعر کلاسیک فارسی آشنا نیست و از سیاسی ترین شاعران این دوره است.