فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵٬۶۷۶ مورد.
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
109 - 139
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل تطبیقی مؤلفه های مشترک ادبیات سلحشوری و پایداری در کتب فارسی متوسّطه دوم طی دهه های ۸۰ و ۹۰ انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل چهار عنوان کتاب فارسی دهم، یازدهم، دوازدهم و پیش دانشگاهی به همراه تغییرات و تحولات آن ها در طی بیست سال است. یافته ها نشان می دهد که این دو گونه ادبی، علی رغم تفاوت ها، دارای وجوه مشترکی هستند و نقش کلیدی در انتقال مفاهیم والای مقاومت، ایثار و دفاع از ارزش های ملّی و دینی ایفا می کنند. همچنین برای دفاع مشروع در برابر ظلم، بر رویکرد حقیقت جویانه تأکید دارند. دو عنصر ستیز یا تاب آوری در برابر هر نوع اعمال قدرت نامشروع، در ذات آن ها نهفته است و دو مقوله ستیهندگی و عشق و ستیهندگی و ایمان جزء فصل ذاتی آن ها به حساب می آیند. ادبیات سلحشوری در کتاب های درسی توانسته است دو عنصر ملّت ساز یعنی تاریخ و زبان را متّحد و یکپارچه نگه دارد؛ به طوری که روایت های شاهنامه در کتاب های درسی یکدیگر را نقض نکرده اند؛ بلکه مکمل هم بوده اند. ادبیّات پایداری نیز امروزه توانسته است در کتاب های درسی یکپارچگی سیاسی و جغرافیایی ایران و یکپارچگی اقوام ایرانی را با دستاوردهای خود حفظ نماید. بررسی ها نشان می دهد که سه اتّفاق مهم در کتاب های درسی رخ داده است. اتّفاق اوّل این است که با همسویی ادبیّات سلحشوری و پایداری از ملّی گرایی ادبیّات سلحشوری کاسته شده و بر ظلم و استبداد ستیزی آن تأکید بیشتری شده است. اتّفاق دوم این است که در تغییر و تحولات کتب درسی از حجم ادبیات سلحشوری کاسته شده و بر حجم ادبیّات پایداری افزوده شده است. اتّفاق سوم این است که با مطرح شدن موضوعات جدید، ادبیّات سلحشوری مانند بهشت گمشده، نمود و جلوه خود را از دست داده است. پیشنهاد می شود وزارت آموزش و پرورش با تشکیل کارگروهی از نخبگان حوزه های ادبیّات، علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی، گام های مؤثرتری را در راستای غنی سازی و تعدیل محتوای کتب فارسی دوره متوسّطه دوم بردارد و با کاستن از یک سویی و یک جانبه گرایی در تقویت مؤلفه های مشترک ادبیّات سلحشوری و پایداری بکوشد.
تحلیل جایگاه فرش در برخی عناصر معنوی فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۵۶
1 - 41
حوزههای تخصصی:
فرش از مهم ترین اسباب خانه ایرانی است و بسامد فراوان واژه هایی مانند «قالی» و «فرش» در مثل ها، چیستان ها، آیین ها، افسانه ها و ترانه ها نشان دهنده اهمیت آن در فرهنگ مردم است. در این پژوهش، با روش گردآوری اطلاعات از منابع مختلف و تحلیل محتوای آن ها، جایگاه فرش در برخی عناصر معنوی فرهنگ عامه بررسی شده است. نتایج گویای آن است که در فرهنگ عامه، فلسفه پیدایش و ماهیت باورهای قالی بافان و قالی بافی ایران، به ترتیب عبارت اند از: فرافکنانه، تدافعی، ذوقی و تسکینی؛ و تحلیل آیین هایی چون «می بچکلسن» آلاشت از کاریاری مرتبط با تهیه پشم بافندگی حکایت دارد و پیوند آیین های کهن باران خواهی ایرانی با اعتقادات مذهبی در قالی شویان مشهد اردهال دیده می شود. در ادبیات عامه، در مثل ها با اشاره به مهم ترین مناطق قالی بافی ایران، نکاتی درباره نگه داری قالی و رنج قالی بافان آمده و با اشاره به نکات اقتصادی درباره فرش، از اصطلاحات تخصصی قالی، مضامین متنوعی ساخته شده و برخی آداب و رسوم در آن ها منعکس شده است. عمده ترین درون مایه ترانه های قالی بافان ایران را عشق، دوری از معشوق، غم غربت، رنج و سختی قالی بافان، توصیف زیبایی های قالی و استمداد از امام رضا (ع) در کار و آرزوی اتمام کار قالی و زیارت امام رضا(ع) تشکیل می دهد. در افسانه های شکل گرفته در موضوع قالی و بافته ها، در افسانه قالیچه سلیمان، قهرمانی با شخصیت واقعی، بر عناصر طبیعی غلبه می کند و قالیچه نیز در این میان عنصری خیالی است که عامه به افسانه افزوده اند؛ در افسانه «نمد و پسر سلیمان» نیز عنصر تصادف، به کشف چگونگی ساخت کرباس منجر می شود. همه این موارد جایگاه انکارناپذیر فرش را در فرهنگ و ادبیات عامه نشان می دهد. عامه خود این باورها، مثل ها، ترانه ها و افسانه ها را ساخته اند و زمزمه می کنند و خود مجری آیین های قالی بافی اند.
تحلیلی بر اخلاق گرایی عنوان نگار با تکیه بر شهنشاه نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
78 - 107
حوزههای تخصصی:
شاعران حماسه سُرا در ادبیات کشور ما از یک طرف، بار بخشی از تاریخ را به دوش کشیده و ازطرفی دیگر، رسالت ادبی خود را در ادبیات حماسی و تعلیمی به انجام رسانده اند. آنان ضمن روایت حماسی تاریخ، از گسترده ترین نوع ادبی ایران، یعنی ادبیات تعلیمی، غافل نمانده و به آن پرداخته اند. میرزا تقی خان نجم آبادی نیز در کتاب حماسی- تاریخی خود، شهنشاه نامه، که دربَرگیرنده تاریخ عصر قاجار است، از این مهم غافل نبوده و دیدگاه های اخلاقی خود را ضمن روایات حماسی- تاریخی بیان می کند. جُستار حاضر به دنبال بررسی اندیشه ها و ملاحظات اندرزی تقی خان عنوان نگار در کتاب شهنشاه نامه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد نجم آبادی به عنوان یک شاعر و متفکر با تأسی به پیشینیان، در ملاحظاتِ اندرزی خود با تکیه بر مفاهیمی که مانع بُروز جنگ می شوند (همچون دنیاگریزی، بصیرت، عفو و بخشایش، صداقت و راستی) و نیز منع صفات و عواملی که باعث جنگ افروزی هستند (مانند غرور، نفاق و خیانت، دنیاگریزی و نکوهش نفس)، ضمن تأکید بر دفاع حماسی از وطن، نشان می دهد صلح طلب بوده و با جنگ افروزی و خودکامگی مخالف است. او همچنین به صداقت و عبرت آموزی بیش از سایر صفات اخلاق پرداخته و نبود آن ها را بیش از سایر صفات برجسته عامل خصومت و دشمنی دانسته است. این جُستار به بررسی نقش این آموزه ها و مفاهیم در اندیشه های عنوان نگار می پردازد. روش کار با مطالعه دقیق منابع اصلی، فرعی و مربوط به موضوع چون منابع ادبی و تاریخی، تحلیل و توصیف محتوای کیفی است.
تحلیل توصیفی آیین قربانی در دو اثر حماسی «رامایانا» و «انه اید»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
279 - 308
حوزههای تخصصی:
قربانی از قدیمی ترین آیین های دینی و عقیدتی است که تاریخ آن به درازای زندگی بشر است. قربانی به شیوه های گوناگون در میان اقوام و ملل مختلف انجام می شود که برای رضایت خدایان و خدای یگانه است. گاهی این آیین آن قدر به افراط می رود که پیش کش ها از هدیه، نذر، نیایش و قربانی حیوانات پا فراتر می گذارد و انسان قربانی می شود و این پیش کش ها غم انگیز و وحشتناک می شود. انسان تا جایی پیش می رود که زنان، دختران و کودکان را به جهت بی گناهی قربانی می کند تا میزان دلدادگی به نیروی معنوی را ابراز کند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی و خوانشی تطبیقی به بررسی بن مایه آیین قربانی در دو حماسه سترگ رامایانا و انه اید پرداخته است. حاصل این جستار که به روش مکتب آمریکایی است، نشان می دهد که سنگ بنای قربانی در این دو اثر بر بنیاد جنبه الهی و مقدّس پایه ریزی شده است. قربانی کننده با موجودات ماورایی ارتباط معنوی برقرار می کند. او پیش از آن که به دنبال منافع خویش باشد، در گام نخست قدم در وادی معنوی می گذارد. او رضایت نیرو یا نیروهای معنوی را بر خود مقدّم می دارد. در دو فرهنگ هندی و رومی به صورت مشترک قربانی کننده باید آن چه را در فرهنگ سرزمینش درباره این آیین وجود دارد، محقّق کند. آن چه در این دو فرهنگ از بسامد بالایی برخوردار است، تطهیر و نیایش قبل و همراه این آیین است.
بازنمایی دین در ضرب المثل های گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۵۵
157 - 194
حوزههای تخصصی:
بسیاری از عقاید و باورهای جامعه در دین ریشه دارد. چگونگی بازتاب دین در جامعه و فرهنگ یکی از موضوعات جالب توجه در حوزه جامعه شناسی دین است. نظام باورها و ارزش های جامعه در ادبیات و فرهنگ شفاهی جامعه بازتاب پیدا می کند. ضرب المثل ها به عنوان یکی از مهم ترین عناصر ادبیات شفاهی می توانند بازتابی از باورها و نگرش های حاکم بر جامعه باشند. در این مطالعه تلاش شد تا با بررسی مثل های گیلکی تصویری نسبتاً روشن از چگونگی بازنمایی دین و ابعاد آن در ادبیات عامه گیلان ارائه شود. این مطالعه یک بررسی توصیفی تحلیلی است که در آن ضمن تحلیل محتوای تعداد 4562 ضرب المثل حوزه شرق و غرب و مرکز گیلان، تعداد 209 ضرب المثل مرتبط با موضوع دین برگزیده شده است. داده ها براساس محتوا و مفاهیم در قالب چند مقوله مورد دسته بندی قرار گرفت. با تکیه بر یافته های تحقیق می توان گفت بازتاب ابعاد چهارگانه اعتقادی (43%)، مناسکی و آیین ها و آداب و رسوم (24%)، اخلاقی (16%) و شریعتی (16%) در مثل ها نشان می دهد در فرهنگ عامه گیلان در کنار توجه به ظواهر دینی و شعائر و مناسک، بر جنبه های اعتقادی و نقش کارکردگرایانه دین در جامعه و نهادینه شدن روح دین داری و اخلاق دینی در جامعه توجه و تأکید می شود.
نقد اسطوره شناختی کهن الگوی همزاد (آنیما) در داستان عروسک پشت پرده اثر صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
131 - 160
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه نقد اسطوره شناختی کارل گوستاو یونگ، در ضمیر ناخودآگاه جمعی هر مردی، همزاد زنانه ای وجود دارد که تصویری ازلی از میراث روانی زنانه یک مرد در طول قرون و اعصار است؛ یونگ این کهن الگوی همزاد را آنیما می نامد. آنیما مانند سایر کهن الگوها، در قالب نماد، قابلیت تجلی و به تصویر کشیده شدن را دارد و به صورت الگوهایی جهانی می تواند در اساطیر، و متون ادبی مطرح شود. یکی از جمله آثاری که کهن الگو آنیما در قالب همزادی زنانه در آن مطرح شده داستان کوتاه عروسک پشت پرده اثر صادق هدایت است. در پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی و با تکیه بر نظریه نقد کهن الگویی انجام شده است، نگارنده به دنبال پاسخ به پرسش ذیل است: کهن الگوی همزاد یا آنیما در این داستان چگونه مطرح شده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که زیرساخت داستان یاد شده، بن مایه ای اساطیری دارد و کهن الگوی آنیما در قالب همزادی زنانه به هر دو صورت مخرب و مثبت، نمودی از روح ناخودآگاه زنانه مهرداد، شخصیت اصلی داستان است.
تحلیل آمیختگی های مفهومی در مجموعه شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سردِ» فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
107 - 128
حوزههای تخصصی:
زندگی انسان با استعاره ها در هم تنیده شده است و زبان نحوه فهم ما از جهان به واسطه استعاره ها را انعکاس می دهد. یکی از مهم ترین و تازه ترین نظریه ها در حوزه استعاره پردازی، نظریه آمیختگی مفهومی است که توسط فوکونیه و ترنر(1998، 2002) ارائه گردید و بر اساس آن، نقش زبان در ساخت خلاقانه معنا به ویژه استعاره های جدید مورد توجه خاص قرار گرفت. در این نظریه، حوزه های مفهومی مبدأ و مقصد استعاره در قالب فضاهای ذهنی مطرح شده اند که به صورت فضاهای درون دادی قلمداد می شوند و به نوبه خود، از حوزه های شناختی جداگانه ای بوجودآمده اند. هدف پژوهش حاضر تحلیل استعاره های مجموعه شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» اثر فروغ فرخزاد بر اساس نظریه آمیختگی مفهومی است. در حقیقت، در این پژوهش، نگارندگان به دنبال یافتن استعاره های پر تکرار این مجموعه و یافتن پیوند معنایی میان آن ها هستند. در این راستا، انواع استعاره های موجود در این مجموعه، شناسایی و بر اساس روش تحلیل محتوا، از این منظر، توصیف و تحلیل شده اند. بررسی و تحلیل این اشعار نشان می دهد که تمام استعاره های این مجموعه، حول چهار حوزه مفهومیِ شیء، انسان، موجودات زنده و مکان پدید آمده اند و از نظر انتزاعی یا عینی بودن حوزه های مبدأ و مقصد نیز به دو دسته ی «انتزاعی- عینی» و «عینی- عینی» تقسیم می شوند. فروغ در این مجموعه، با زبانی پخته، و با بهره گیری از استعاره ها که بیشترین تکرار آن متعلق به «استعاره زمان» است، به شکلی ضمنی بر سرگردانی و تباهی انسان معاصر در گردونه زمان تأکید می ورزد.
بررسی تطبیقی زبان و جنسیت در اشعار طاهره صفارزاده و فدوی طوقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
217 - 234
حوزههای تخصصی:
پیشینه مطالعات زبان و جنسیت به دهه هایی از قرن نوزدهم می رسد. هنگامی که در بستر مفاهیم نقد ادبی نو، نخستین جریان ها تحت عنوان "فمینیسم" در غرب شکل گرفت. بر مبنای نظراتی که سبک گفتار و نوشتار زنان و مردان را با یکدیگر متفاوت می داند، زبان می تواند محل بروز و ظهور عناصر جنسیتی واقع شود. بر اساس این آراء، پژوهش های متعددی در بررسی نشانگان جنسیتی زبان در آثار ادبی صورت گرفته است. از آنجایی که شعر زنان یکی از مواضع قابل تامل در بررسی تعامل زبان و جنسیت است، پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی– تحلیلی فراهم آمده، با رویکردی تطبیقی به بررسی شاخص های جنسیتی زبان در دو سطح فکری و زبانی اشعار طاهره صفارزاده و فدوی طوقان پرداخته است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که اولا شاخص های جنسیت چگونه و در چه سطحی در زبان شعری این شاعران بازتاب یافته و دیگر اینکه وجود عوامل مشترک فرامتنی در شعر این دو تا چه حد توانسته برآیند مشابهی در دستاوردهای پژوهش داشته باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل مشترکی چون زنانگی، تاثیرپذیری هر دوی این شاعران از تحولات اجتماعی و سیاسی عصر خود، زیستن در بازه زمانی واحدی از تاریخ معاصر و نیز اثرپذیری شعر آنان از آموزه های ادبی رمانتیسم و رئالیسم، موجب شکل گیری رفتارهای جنسیتی اغلب مشابهی در زبان شعری آنان شده است.
کارکرد جمله های استفهامی در شعر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
209 - 224
حوزههای تخصصی:
یکی از پایه های اساسی علم معانی، بررسی چگونگی القای سخن به مخاطب است و هر نویسنده و شاعری سعی می کند از ابزار مختلف همچون امر، نهی و پرسش برای بیان مقصود بهره بگیرد. با توجه به اینکه هدف از پرسش در زبان خبر، طلب آگاهی است و ارائه پیام به طورمستقیم، چندان هنری و تأثیرگذار نیست؛ بنابراین مسلّم است که پرسش در ادبیات به ویژه شعر، در مفهوم اصلی خود به کار نرود و دارای اغراض ثانوی باشد. با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، با هدف بررسی استفهام انکاری در آثار فروغ فرخزاد و در پی پاسخ دهی به این سؤال اساسی است که استفهام انکاری در شعر فروغ در کدام معانی ثانوی و با چه مفاهیمی مطرح شده که باعث دو معنایی یا چندمعنایی جملات شده است؟ به همین سبب، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ دهی به این سؤال اصلی است که جملات پرسشی شعر فروغ چه معانی ثانوی دارد و در چه مفاهیم مختلفی به کار رفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هشت معنای ثانوی برای استفهام انکاری در شعر فروغ فرخزاد وجود دارد و به این نتیجه دست یافتیم که بالاترین معنای ثانوی استفهام انکاری در معنای تعجب و کم بسامدترین آن در معنای پشیمانی بوده است که 9 مورد در معنای تعجب، 3 مورد در معنای حسرت، 2 مورد در معنای هشدار و تذکر، 4 مورد در معنای دردمندی، 2 مورد در معنای اندوه، 1 مورد در معنای پشیمانی، 2 مورد در معنای جرأت و 3 مورد هم در معنای تمنّاست.
تاثیرپذیری شعر شفیعی کدکنی از تمثیل های عرفانی و داستان های تاریخی ایرانی-اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیرپذیری محمد رضا شفیعی کدکنی (م. سرشک) از عرفان و داستان های تاریخی انجام گرفت. از آن جا که این تحقیق از گونه ی بررسی های ادبی است لذا نوع روش تحقیق تحلیلی- توصیفی است.جامعه پژوهش شامل سروده های شفیعی کدکنی از سال 1344 تا 1377 می باشد.شیوه ی گردآوری اطلاعات در این پژوهش، مطالعه ی دقیقِ جامعه ی آماریِ تحقیق، یعنی آثار شعری شفیعی کدکنی و منابع علمی مرتبط با آن و یادداشت برداری بوده است. با بررسی-های به عمل آمده از دفاتر شعری م. سرشک به این نتایج دست یافته ایم که زبان شعری م. سرشک با توجه به اوضاع نابسامان دهه های چهل و پنجاه جامعه ی ایران که در فقر و فساد و ظلم ناشی از سیاست های حکومت پهلوی به سر می برد، زبانی سمبلیک و نمادین است. اما در بکارگیری نمادها افراط و تفریط نمی کند و درعین حال، در استفاده از "نماد= سمبل" تعمدی زیرکانه و به نوعی دلسوزانه دارد.فرهنگ ایرانی- اسلامی همچون دین های پیش از اسلام (زرتشت) به تأسی از شاعرانی چون اخوان ثالث، و نیز اسطوره های ملی- باستانی، دیگر جنبه های سمبلیک شعر شفیعی کدکنی را تشکیل می دهند. در دفتر دوم نیز شفیعی به تأثیر از اخوان به دین های ایران پیش از اسلام توجه و علاقه نشان می دهد. لذا در این دفتر علاوه بر لحن حماسی و پرشکوه اخوان، با مضامین فکری او همچون زرتشت و آتشکده و... برمی خوریم. با تمام این تفاسیر در مجموع می توان گفت که با وجود احترام فراوانی که م. سرشک برای شاعران گذشته قایل بوده است و با وجود تأثیر فروان از آنان اما زبان نمادین شفیعی وامدار...
بررسی دلالت های ایدئولوژیک زیبایی شناسی شعر فولکلوریک کودکانه شاملو با رویکرد مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۳ شماره ۶۰
111 - 145
حوزههای تخصصی:
ادبیات عامه؛ اعم از قصه های شفاهی و شعر فولکلور، روایت هایی باز هستند که هر گوینده ای به فراخور قصد خویش از آن بهره می جوید. این گونه ادبی اما به دلایلی چندان محل اعتنا نبوده است. شاملو، پس از نیما و شاید بیش از او، برجسته ترین شاعری است که قلمرو شعر را به گونه های مختلف، به عرصه عمومی کشانده؛ بی آنکه از وجه فاخر شعر غفلت ورزیده باشد. این رویکرد البته برآیند نظریه او نسبت به ادبیات است که برای آن وظیفه تعهد و التزام به عدالت و بیدارگری توده مردم و نسل سازی کودکان علیه ستم و بی عدالتی قائل است؛ از همین رو با استفاده از رمزگان ویژه مردم عامه و افسانه های کودکانه؛ چه به صورت شعر فولکلور که مبتنی بر قصه ها و افسانه های مردم است و چه واژگان عامیانه و حتی تدوین کتاب کوچه، به تثبیت این ایدئولوژی مبادرت ورزیده است. این مقاله با رهیافت مطالعات فرهنگی که ایدئولوژی، دال مرکزی آن است، دو سوی متناقض بهره گیری استعاری از زبان و شعر فولکلوریک او را مورد تأمل قرار داده است: 1. واسازی رویکرد نخبه گرا به ادبیات از طریق آشنایی زدایی با زبان عامیانه و شعر فولکلور؛ 2. بهره گیری ایدئولوژیک شاملو از زبان و گفتمان کودکانه در شعر فولکلوریک؛ که بر همسانی توده و کودک دلالت دارد و لزوم هدایت و رهبری توسط یک منجی، و به این نتیجه رسیده است که این رویکرد ایدئولوژیک به شعر، درنهایت به تقویت و تثبیت همان ایدئولوژی مورد انتقاد او؛ یعنی فرادستی شاعر(در اینجا به عنوان نجات بخش) و فرودستی توده مردم منجر می شود.
استعاره مفهومی عشق در غزلیات خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
235 - 254
حوزههای تخصصی:
در مطالعاتِ زبان شناختی معاصر، کارکردِ استعاره ادراک و شناخت مفاهیم است. استعاره مفهومی عبارت است از درک مفاهیم انتزاعی بر اساس تجربه موجود از مفاهیم عینی. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی و در چهارچوب نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون به بررسی چگونگی و چرایی ادراک مفهومِ عشق در اندیشه خاقانی با تمرکز بر بخش غزلیات از دیوان وی می پردازد. طبق بررسی ها استعاره های هستی شناختی عشق در غزلیات خاقانی از بیشترین فراوانی برخوردار هستند و نمونه ای از استعاره جهتی در متن یاد شده وجود ندارد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، طرح استعاره های هستی شناختی عموماً در پیوند با استعاره های ساختاری و ناظر بر جنبه دشواری آفرین عشق است. به طور کلّی تجربه عشق در نگاه خاقانی امری دشوار اما ارزشمند است. چنان که بیشتر استعارهای متن با تأکید بر ماهیتِ نابودگر و دشواری آفرین عشق و تمرکز بر جنبه ارزشمند و مقتدر آن شکل گرفته اند. نگارندگان معتقدند شرایط زندگی شخصی و اجتماعی شاعر، روحیات، تمنّیات و تجربیات وی زمینه خلق و پرداخت استعاره های متن را فراهم آورده اند.
بررسی و تحلیل افسانه های کُردی براساس نظریه جامعه شناسی جنسیت استفانی گرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۵۶
75 - 106
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان فرهنگ، ادبیات و اجتماع، امری ناگزیر است، زیرا بسیاری از رویدادهای اجتماعی و حتی سیاسی، تاریخی و اقتصادی روزگاران گذشته را می توان از طریق جست وجو در لایه های فرهنگی و ادبی کشف کرد. علم جامعه شناسی با رویکردهای مختلف ازجمله جامعه شناسی ادبیات، تحلیل گفتمان انتقادی و غیره این وظیفه را برعهده دارد و با مطا لعه آثار فرهنگی و ادبی، تلاش می کند تأثیر برساخت های اجتماعی بر زوایای زندگی انسان ها را که در آثار فرهنگی، هنری و ادبی بازتاب پیدا می کند بررسی و تحلیل کند. جامعه شناسی جنسیت استفانی گرت از شاخه های نوپای علم جامعه شناسی است که ساختار روابط و نابرابری های جنسیتی را مطالعه می کند. نوشتار حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی تحلیلی از نگاه جامعه شناسی جنسیت و براساس افسانه های کُردی، ذهنیت و فرهنگ مناطق کردنشین را نسبت به زنان نشان دهد. دستاورد پژوهش بیانگر آن است که ما در این افسانه ها با دو رویکرد مثبت و منفی نسبت به زنان روبه رو هستیم و با وجود بسامد فراوان وجه منفی، همواره زنان در افسانه های کُردی در ایفای نقش مادری، همسری و معشوقگی که برای آن ها سیما و وجودی قدسی را به همراه آورده است، توانمندی خویش را در مدیریت امور، ریاست منزل، تأمین معیشت و مشورت در امور مهم را به خوبی نشان داده اند.
تحلیل دیالکتیک «خدایگان و بنده» میان «معشوق و عاشق» در غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
129 - 146
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم فلسفه گئورگ هگل در کتاب «پدیدار شناسی روح»، گفتار «خدایگان و بنده» است. دیالکتیک خدایگان و بنده آغاز سیر اندیشه و مبنایی برای خودآگاهی و آزادی انسان است. بنابراین خودآگاهی و آزادی در فرایند دیالکتیکِ پیکار، میان شخصیت ها به مثابه خدایگان و بنده محقق می شود. این مقاله با روش توصیفی _ تحلیلی، رابطه کنشگرانه خدایگان – بنده را میان معشوق و عاشق در غزلیات سعدی تحلیل می کند. همچنین خودآگاهی و آزادی عاشق در رابطه با معشوق واکاوی می شود. با توجه به گفتار خدایگان و بنده می توان گفت که ستیز میان معشوق و عاشق در فرایند دیالکتیک روی می دهد. وجود معشوق برای تحول اندیشه و عواطف عاشق لازم است. عاشق از رهگذر دیالکتیک به خودآگاهی و آزادی می رسد. ذهن عاشق در غزل سعدی در دو روند حرکت می کند؛ عاشق در فرایند دیالکتیک با وصال معشوق و شناسایی ابژه از حرکت باز می ماند. در فرایند دیگر، تحمیل ارج به معشوق برای عاشق، مُیسَّر نمی شود. عاشق از خودبیگانگی می شود و عوامل بیرونی و واقعی عشق را «نفی» می کند و در این وضعیت بی آنکه دیالکتیک رفع شود؛ عاشق به رهایی و آزادی دست می یابد. سپس خودآگاهی، عاشق از شناخت حسی معشوق جدا می شود و در سیر آگاهی، خواست فردی او با خواست کلی یگانه می شود. از این رو مانایی معشوق برای عاشق اهمیت می یابد.
ملاحظاتی درباره تصحیح فرامرزنامه بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
15 - 32
حوزههای تخصصی:
فرامرزنامه بزرگ یکی از مهم ترین منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه است که در اواخر سده پنجم هجری بر اساس متن منثوری به همین نام سروده شده و وصف کارکیایی های فرامرز، پور رشید رستم است. سراینده ناشناس این منظومه توانسته است به شیوه ای نگارین و با لحنی حماسی، فرامرزنامه بزرگ را در در 5442 بیت بسراید که هم از نظر زبانی درخور توجه است و هم بخش مهمی از روایات حماسی خاندان رستم را در خود جای داده است. ماریولین فان زوتفن و ابوالفضل خطیبی بر اساس سه دست نویس، تصحیحی شایسته و عالمانه از این منظومه به دست داده اند. در این جستار ضمن معرفی چند و چون این تصحیح دانشمندانه، کوشش شده که با توسل به منابع درون-متنی و برون متنی، درباره ی ضبط برخی از ابیات این منظومه، ضبط های پیشنهادی ارائه گردد و گره از برخی فروبستگی های این منظومه گشوده شود. در فرجام برای حدود 44 بیت از این منظومه، ضبطی پیشنهادی ارائه گشته است.
جریان شناسی شعر پایداری در ادبیات ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
301 - 328
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر به جریان شناسی شعر پایداری ترکیه پرداخته است و جریان های ادبی مختلف ترکیه را که اشاعه دهند ه مولفه هایی مثل آزادی، عدالت، ظلم ستیزی، ملی گرایی، جنگ، میهن، دین و... بوده اند، معرفی کرده است. در این پژوهش موضوع جنگ به خاطر گستردگی آن در تاریخ و ادبیات ترکیه بیشتر مورد بحث قرار گرفته است؛ اما در کنار آن، جریان های آزادی خواه، انسان محور و سوسیالیستی نیز معرفی شده اند. طبق بررسی های انجام شده در دور ه مشروطه، وقتی هنوز شاعران به طور کامل از ادبیات عثمانی جدا نشده اند می توان ادبیات ارزش محوری را دید که نگاهی سلحشورانه به جنگ دارد و مفاهیمی مثل دین، شهادت، میهن و پیروزی ها و شکست ها را بسط می دهد. با رخ دادن جنگ جهانی دوم ادبیات ترکیه دگرگون شده، چهره ای سوسیالیستی به خود می گیرد. تغییرات حاصل از جنگ جهانی دوم باعث می شود ادبیات پایداری ترکیه از ادبیاتی سلحشورانه و ارزش محور به ادبیاتی انتقادی و جنگ ستیز تبدیل شود که در آن موضوعاتی چون اجتماع، مردم و سیاست بسیار برجسته اند. یافته ها که با تکیه بر منبع پژوهی مستقیم و به شیو ه کتابخانه ای به دست آمده اند، نشان می دهند شاعران در این بُرهه نگاهی انسانی دارند و در پی گسترش شعر ضد جنگ هستند. هم این که چنین رویکردی در ادبیات ترکیه با اتمام جنگ جهانی دوم خاتمه نمی یابد؛ بلکه شاعران ترک همواره با پرداختن به مضامین پایداری همسو با تحولات اجتماعی پیش می روند .
مکان های اسطوره ای در طومارهای نقالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
79 - 114
حوزههای تخصصی:
مکان، یکی از بن مایه های اساطیری است که بشر همواره با آن ارتباطی فرامادی دارد. پذیرفتن نقش اسطوره ای بعضی مکان ها و قداست آن ها، مضمونی است که در روایت های اساطیری، حماسی و نقالی دیده می شود. این مضمون به صورت کوه، غار، چاه، چشمه، دخمه، دژ، باغ، مکان طلسم شده و... نمود یافته است. در باور اساطیری، مکان با آنچه در محیط کیهانی و مادی تعریف شده، متفاوت است؛ اشیا و پدیده های مادی و دنیوی به امور ماورایی و قدسی تبدیل می شوند و قهرمان با قرار گرفتن در مکان اسطوره ای، به بلوغ و تکامل می رسد و به تحول روحی و نیز جاودانگی دست می یابد. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی در نظر دارد که به معرفی مکان های اسطوره ای و واکاوی کارکرد و کیفیت آن ها در روایات طومارهای نقالی بپردازد تا پس از مطالعه در روایات حماسی شاهنامه و طومارها، نمونه هایی از این بن مایه های مهم مکان های اسطوره ای بررسی و تحلیل شوند. نتایج پژوهش حاضر پس از تحلیل کیفیت اسطوره ای مکان ها در طومارها حاکی از آن است که کوه به دلیل جایگاه بلند و نزدیکی اش به آسمان، از مقدس ترین این مکان هاست و دیگر مکان های اساطیری و مقدس چون چشمه، قلعه، دخمه و باغ نیز اغلب بر فراز کوه ها هستند.
واکاوی جایگاه ابزار تمثیل در شکل دهی به اشعار اخوان ثالث و سهیل محمودی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
صنعت ادبی تمثیل ابزاری برای تبیین زبان شعر است و می تواند جنبه ی رمزی نیز بیابد. مسئله ی اصلی این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و به صورت کتاب خانه ای صورت گرفته، بررسی جایگاه تمثیل در اشعار اخوان ثالث و سهیل محمودی است و این که هر دو شاعر به چه شکل از تمثیل در شعر خود بهره گرفته ا ند. اهمیت این پژوهش به جهت ارزش و اهمیت صنعت تمثیل به عنوان زبانی شعری و نیز جایگاه ارزشمند دو شاعر در ادب معاصر است. پرسش اصلی آن است که اخوان ثالث و محمودی در مقایسه با یک دیگر چگونه از تُمثیل بهره جسته اند؟ فرضیه آن است که گرچه اخوان و محمودی هردو تمثیل را در اشعار خود به کار برده اند اما مسلما چگونگی کاربرد ایشان نسبت به یک دیگر دارای وجوهی از تفاوت و شباهت است. هدف این پژوهش شناخت چگونگی کاربرد تمثیل در شعر دو شاعر مورد نظر و ضرورت انجام تحقیق آن است که به جهت کاربرد بسیار تمثیل توسط هردو شاعر، این پژوهش موجب درک ژرف تر خواننده از شعر این دو شاعر معاصر خواهد شد. برخی از یافته های تحقیق؛ زبردستی اخوان در سرایش تمثیلات توصیفی و روایی، محتوا و فضای تمثیلات اخوان؛ بسیار محزون، سیاسی- اجتماعی و ملی گرایانه و محتوا و فضای تمثیلات محمودی؛ آیینی، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، عشق و سیاسی- اجتماعی، ساختار تمثیلات اخوان و محمودی در هردو محور افقی و عمودی، از نظر چگونگی وضوح تمثیل ها؛ تمثیلات اخوان اغلب رمزگونه و به ندرت تمثیل گویا اما تمثیلات محمودی بیش تر تمثیل گویا و واضح و به ندرت رمزگونه و دیریاب است.
تحلیل جایگاه تمثیلی گرگ در مقیاس کوچکی از شعر معاصر فارسی( اخوان. مشیری. فرخ زاد و نیما)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شعر معاصر فارسی به عنوان یک عرصه هنری، به بررسی عمیق تر سمبل ها و تمثیل های پیچیده پرداخته است. تمثیل «گرگ» به عنوان نمادی از قدرت، خشونت و ارتباط انسان با طبیعت، در اشعار مختلف به شکل های گوناگون معرفی شده و بررسی آن می تواند بینش های جدیدی درباره ی دغدغه های اجتماعی و فرهنگی شاعران ایجاد کند، هدف ازنگارش این مقاله تحلیل تمثیلی «گرگ» در آثار منتخب شاعران معاصر فارسی است. با تمرکز بر ابعاد مختلف معنایی و فرهنگی این تمثیل، به دنبال بررسی نقش آن در بازتاب مسائل اجتماعی و روان شناختی در شعر امروزاست. ضرورت نگارش تحقیق حاضر با توجه به تحولات اجتماعی و فرهنگی اخیر در ایران و تأثیر آن بر ادبیات، مطالعه ی تمثیل های رایج در شعر معاصر، کمک می کند تا درک بهتری از گفتمان های پنهان و آگاهی اجتماعی شاعران به دست بیاید، بنابراین پژوهش حاضر می تواند زمینه ساز مطالعات بیشتر در حوزه ی تمثیل در ادبیات فارسی باشد، روش این تحقیق به شیوه ی تحلیلی-توصیفی انجام شده است. با انتخاب نمونه هایی از اشعار شاعران معاصر مانند؛ اخوان ثالث، فریدون مشیری، فروغ فرخزاد و نیما یوشیج، تمثیل «گرگ» از زوایای مختلف معنایی بررسی شده است. تحلیل متن، به عنوان روش اصلی تحقیق، این امکان را می دهد که ارتباط این تمثیل با زمینه های اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی بهتر درک شود. این مقاله با در نظر گرفتن تفاسیر مختلف از تمثیل «گرگ» سعی در ارائه ی چشم اندازهای نوین و معتبر در فهم شعر معاصر فارسی دارد.
بررسی مهارت های زندگی در رمان «یک عاشقانه آرام»« نادر ابراهیمی» بر مبنای نظریه مارتین سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۳
108 - 128
حوزههای تخصصی:
تحلیل و ارائه مهارت های زندگی، از اهداف مشترک میان ادبیات تعلیمی و دانش روانشناسی است؛ از میان نظریات روانشناسی، الگوی مثبت گرای مارتین سلیگمن، با تأکید بر هنجارهای رفتاری مثبت، در پی آن است تا اعضای جهان اجتماعی را جهت دست یابی به رضایت پایدار در زندگی یاری سازد. پژوهش حاضر بر مبنای آرای سلیگمن، مهارت های زندگی را در رمان یک عاشقانه آرام ابراهیمی به شیوه تحلیلی-توصیفی، بررسی کرده است. هدف از انجام این پژوهش، تبیین سبک زندگی سالم در لایه روانی رمان یک عاشقانه آرام است. یافته های پژوهش حاکی از آن است بهره بالای هوش هیجانی، علاقه به یادگیری توأم با تفکر انتقادی در کنش "عسل و گیله مرد" (زوج ایرانی و اشخاص اصلی رمان) مطابق با خوشه نخست نظریه سلیگمن مشاهده می شود. انواع هنجار مثبت همچون نوع دوستی، اعتدال، تواضع، کنش گروهی و احترام به حقوق شهروندی، مجموعه منسجم از مهارت های زندگی را در روابط بین فردی در رمان شکل داده است. عامل اصلی تسکین و تاب آوری زوج ایرانی، وجود معنویت و روحیه مذهبی است که مطابق با آخرین خوشه در نظریه سلیگمن، در خلق معنا و دستیابی اشخاص رمان به تعالی موثر است. نتایج این پژوهش نشان می دهد زوج ایرانی حاضر در این رمان، در قرابت معنادار با آرای سلیگمن، نمودار زندگی موفق و ارائه کننده دستورالعمل های آموزشی جهت دستیابی به زندگی پویا، سالم و شاد هستند؛ از همین رو رمان یک عاشقانه آرام نادر ابراهیمی را می توان در زمره آثار موفق ادبیات تعلیمی معاصر به شمار آورد.