فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۵٬۶۷۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در تاریخ آفرینش آثار ادبی فارسی، نوع ادبی حماسه موقعیتی محوری دارد. برزونامه و همای نامه، دو اثر از آثار موجود در جریان حماسه سرایی فارسی اند که به دلیل قرار گرفتن در سیر جریان یادشده و بازتاب روح حماسی حاکم بر جامعة ایرانی و بازشناسی هویت ملّی ایرانیان در برهه های تاریخی قرون ششم تا هشتم هجری شایسته توجّه اند. این پژوهش به شیوه ای توصیفی- تحلیلی در تلاش است ضمن واکاوی ارزش های این دو اثر از منظر حماسه سرایی، به مقایسه و تحلیل عناصر حماسی موجود در آنها بپردازد و میزان تطبیق آن دو را با مختصات حماسی آشکار سازد. بنا بر نتایج این پژوهش، خلق آثار یادشده را باید متأثّر از فضای رقابتی ادبیات کلاسیک فارسی دانست و نوآوری سراینده برزونامه در غیر منتظره و خلاف آمد نشان دادن پایان داستان و همچنین نوآوری سرایندة همای نامه در موضوع، نشان از قرار گرفتن در چنین فضای رقابتی است. به ویژه همای نامه که مختصات حماسی آن متناظر با دگرگونی های فکری و ادبی سبک عراقی، به دلیل تلفیق با مضامین عاشقانه و غنایی به غثّ و سمین گرفتار شده است. بنابراین در ارزش گذاری مقایسه ای، منظومة برزونامه در مقابل همای نامه به دلایلی چون تبعیّت از سنّت حماسه سرایی ملّی که قهرمانان اصلی اش را از خاندان رستم برمی گزیند، افتخار به نژاد و اصالت خانوادگی و ملّی، دغدغه های بومی و گاه رویکرد ملّی گرایانه در کنش های قهرمانان داستان و تقابل با نیروهای بیگانه، توانسته است خصایص حماسی خود را با شدّت و ضعف در محورهای عرضی و طولی اثر نمودار سازد و در بخش هایی به قدرت و اقتدار حماسی فردوسی نزدیک کند.
تکرار در معانی عاطفی و زبان هنری غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توالی و نظم منطقی بین اشیا و رویدادها در عرصه های مختلف و به خصوص حوزه ی خیال، زیبایی و گیرایی خاصی را به دنبال دارد. وجود تکرار در ساخت و فرم شعر، ارزش زیباشناختی شعر را دو چندان می سازد به ویژه اگر تکرار در شعر شاعری خلاق و نو آفرین همچون سعدی رخ داده باشد. این مقاله با روش تحلیل بسامدی به بررسی تکرار در معانی عاطفی، تصاویر، کنایات و همچنین موسیقی غزلیات سعدی می پردازد. هدف از نگارش این مقاله نشان دادن موارد تکرار در غزلیات شاعر و همچنین بیان این مطلب است که تکرار در اشعار وی نه تنها باعث ایستایی و رکود شعری نشده است بلکه این تکرار نمایش معنایی و عینیت عاطفی کلام او را بالا برده است.
بحث استقرائی در اطراف یکی از معمیات حکیم انوری علیه الرحمه
حوزههای تخصصی:
تطبیق مفاهیم نمادین شیر در آثار حماسی، غنایی و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمادها بخشی از فرهنگ یک ملّت هستند که برای درک بهتر اسطوره های آن ملّت باید به مفاهیم آن ها پی برد. نماد، ع ﻼمت، اشاره یا کلمه ای است که پیامی گاه متناسب با ظاهر و گاه ورای معنی ظاهری خود دارد. جانوران، گیاهان، آدمیان، اشیا و... مصادیقی هستند که با نمادها در پیوندند. این پژوهش با روش کتاب خانه ای و شیوه تحلیلی تطبیقی ب ه بررسی مفاهیم نمادین شیر در آثار حماسی، غنایی و عرفانی (با تکیه بر شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی و مثنوی مولوی) می پردازد. ابتدا نگرش حاکم بر اوستا و متون پهلوی در مورد شیر خواهد آمد؛ آن گاه مفاهیم نمادین این چارپا در حیطه های حماسه، غنا و عرفان بیان خواهدشد. نیز در پایان هر قسمت درصد تطبیق مفاهیم نمادین در دو یا هر سه اثر، بسامد نام جانور و درصد کاربرد مفاهیم نمادین شیر در هر اثر تعیین می گردد. نتیجه ای که از این مقاله بدست آمده، این است که شیر پرکاربردترین جانور از نظر تکرار نام (با 1487 بار کاربرد) و بعد از اسب، دومین جانور پرکاربرد از نظر شمار مفاهیم نمادین (با 19 مفهوم) است. چهار مفهوم نمادین آن (دلیری، قدرت مندی، شکارکنندگی و خشمگینی) در هر سه اثر (21 درصد) و شش مفهوم (تنومندی، چالاکی، ظالم بودن، کینه توزی، بزرگان و وفاداری) در دو اثر (5/31 درصد) مطابقت دارد؛ نه مفهوم (5/47 درصد) نیز فقط در یکی از سه اثر بکار رفته است. نیز 5/47 درصد مفاهیم در حیطه حماسی، 5/10 درصد مفاهیم در حیطه غنایی و 5/42 درصد مفاهیم در حوزه عرفانی می گنجند.
داستان غنایی مدرن (تحلیل داستان کوتاه «ابر بارانش گرفته است» بر مبنای نظریه آیلین بالدشویلر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
135 - 156
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه غنایی یا شاعرانه یکی از گونه های داستان مدرنیستی است. بنابر نظریه آیلین بالدشویلر در «داستان کوتاه غنایی»، ذهن و دنیای درونِ شخصیت ها برجسته می شود و هدف نویسنده ارائه تصویری بی واسطه از افکار و احساسات شخصیت اصلی است که با زبانی غنایی روایت می شود و حالات روحی و فراز و فرود احساسات و عواطف شخصیت را درباره موضوعی خاص نشان می دهد. داستان «ابر بارانش گرفته است» از شمیم بهار، داستانی است مدرن که در آن، دنیای ذهنی و درونی شخصیت اصلی برجسته شده و منحنی عاطفی و فراز و فرود احساسات و عواطف راوی در یک رابطه عاشقانه ناکام نشان داده می شود. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و می خواهد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چه شگردهایی داستان «ابر بارانش گرفته است» را به داستان غنایی مدرن تبدیل کرده است؟ بهره گیری نویسنده از شیوه ذهن گرایانه روایت با زبانی غنایی و شاعرانه و ایجازی و شگردهایی چون تک گویی درونی، پیرنگ نامتعارف، ابهام و پیچیدگی در روایت، نمادپردازی و برجسته کردن تنهایی و تک افتادگی عاطفی راوی از طریق برخی تصاویر و توصیف مکان ها، مشابهت روایی و تکنیکی این داستان را با نظریه «داستان کوتاه غنایی» بالدشویلر نشان می دهد.
جایگاه خبر و انشای طلبی در انتقال اندیشه های تعلیمی خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم نظامی از بزرگ ترین شاعران ادب فارسی است که در آثار خود به اندیشه های تعلیمی توجه ویژه دارد. او در غنایی ترین اثر خود یعنی منظومه خسرو و شیرین نیز بسیار به مسائل تعلیمی و اخلاقی اشاره می کند و در این راه به نحو مؤثری از ابزارهای بلاغی و به ویژه علم معانی بهره می برد. این شاعر بزرگ با استفاده از علم معانی و ابزارهای مناسب آن مانند جملات خبری، امری و پرسشی به شیوه ای مؤثر، موفق به انتقال مفاهیم اخلاقی و تعلیم آن ها به مخاطب خود شده است و در عین حال از این طریق حضور مخاطب در متن را نیز برجسته تر نشان داده است. در این پژوهش به بررسی این دسته از جملات و معانی ثانویه آن ها پرداخته شده، لطایف و ظرایف سه مبحث از علم معانی یعنی جملات خبری، امری، پرسشی و نقش و تأثیر آن ها در انتقال مؤثر اندیشه های تعلیمی شاعر در یک متن غنائی تبیین شده است.
فرهنگ طنز
نقالی در ایران
حوزههای تخصصی:
بررسی گرایش های نوظهور در رمان نویسی افغانستان (بعد از کودتای 7ثور 1357 ه .. ش. تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به رمان نویسی افغانستان و فراز و فرودهای آن، واقعیت هایی از تحولات فکری و ادبی این جامعه بر مخاطب آشکار می شود که نیازمند پژوهش های درازدامن است. یکی از این واقعیت ها رویکردهای مدرنیستی و پست مدرنیستی در ادبیات داستانی افغانستان است که جامعه رمان نویسان آن کشور را به جامعه داستان نویسی معاصر پیوند زده است و جنبه های زندگی انسان افغان، به ویژه خیل روشنفکران افغان را به تصویر می کشد. این جستار به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش کرده است با واکاوی رمان های معاصر افغانستان بعد از وقوع کودتای 7ثور 1357ه. ش. تا به امروز گرایش های مهم مدرنیستی و پست مدرنیستی رمان نویسان افغانستان را انعکاس دهد. از این تحقیق برمی آید که گرچه نمی توان از نهادینه شدن مکتب رمان نویسی مدرنیستی و پسامدرنیستی در ادبیات داستانی افغانستان سخن گفت، رشد فزاینده عناصر و مؤلفه هایی نظیر بحران هویت شخصیت های داستانی، پیامدهای جنگ و مهاجرت برای زنان و مردان افغان، تلاش برای واسازی تقابل مرد/زن در نظام نوشتاری مردسالار افغانستان، بازنمایی تقابل پرتنش میان سنت گرایی با تجددطلبی و... از پیدایش جریان های ادبی جدید در ادبیات داستانی افغانستان حکایت می کند؛ جریان هایی شبه مدرنیستی و گاه شبه پسامدرن که اغلب روشنفکران مهاجر به تبعیت و تقلید از تکنیک های داستان نویسی غرب در پیش گرفته اند.
لک ها و ادبیات عامیانه
دوبیتی های «سیاه مو و جلالی»
منبع:
شعر پاییز ۱۳۷۶ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
پیکرهای رنگی «هفت پیکر»
رمان نو، انسان نو
بچه ها سلام: صبحی و فولکلور ایران
حوزههای تخصصی:
التهکم الفکاهی فی مقامات الهمذانی(ریشخند انتقادی در مقامات همدانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز یکی از غنی ترین انواع ادبی در ادبیات از جمله در ادبیات عربی است. ازجمله متون طنزآمیز ماندگار،فن مقامات است که بدیع الزمان همدانی ازپیش آهنگان آن است. یکی از مهمترین انواع طنز در مقامات همدانی تهکم و انواع آن است که این مقاله به بررسی آن می پردازد و نشان می دهد همدانی به عنوان یک طنز نویس پر طرفدار چگونه و با استفاده از چه مهارتهایی در خنداندن و جذب خواننده موفق بوده است.نگاه تیزبین او در تشخیص امراض اخلاقی مردم زمانه خود و انتخاب ماهرانه و تجویز انواع طنز به فراخور حال اقشار جامعه عباسی ، طبیبی حاذق را ماند، یا معلمی عالم را،که همگان را به تاثیر نصایح غیر مستقیم طنز آمیز در تعلیم و تربیت آگاه می سازد. در این پژوهش دریافتیم که چون هدف همدانی اصلاح اجتماعی است بنابراین ریشخند اخلاقی در مقامات او زیاد است اما از ریشخند فردی استفاده نکرده است. در نهایت نیز موفق شدیم تعریفی از ریشخند انتقادی (التهکم الفکاهی) ارائه دهیم.