فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
فرهنگ نامهای اوستا
لیبرالیزم و مشابهت های مضامین «کلیله و دمنه» و «مرزبان نامه» با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لیبرالیزم (آزادی گرایی) مکتبی سیاسی است که آزادی فردی را اصیل می شمرد. در این مقاله ابتدا به اجمال ساختار زیربنایی لیبرالیزم عنوان می شود و سپس به این موضوع که مکتب موردنظر ریشه در عقاید رواقیون و حتی پیش از آن در آرا افلاطون و ارسطو دارد، پرداخته می شود. پس از آن نیز آرای نظریه پردازان بزرگ لیبرالیزم بررسی خواهد شد. لیبرالیزم به دو شاخه دینی و سیاسی تقسیم می شود که نتایج آن در حوزه اجتماعی همچون براندازی نظام برده داری در جهان و ایجاد بنیان های آزادی فردی و حقوق بشر، قابل توجه است. کلیله و دمنه و مرزبان نامه به عنوان متون اجتماعی ادبیات کهن مملو از رویکردهای سیاسی و اجتماعی است که گاه افکار لیبرالیستی مولف را می نمایاند. گرچه کلیله و دمنه و مرزبان نامه به نمونه و الگویی متفاوت از لیبرالیسم تعلق دارند، اما سعی شده است تا اشاراتی درباره مشابهت های مضامین این دو اثر بزرگ سیاسی با لیبرالیزم بیان شود.
تفاوت میان علم و ادب
حوزههای تخصصی:
بازتاب شخصیت پیامبر (ص) در شعر معاصر فارسی
حوزههای تخصصی:
شخصیت والا و سیره انسانی و نبوی پیامبر اکرم (ص) همواره از کانون های مضمون آفرینی و تصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. شاعران فارسی گوی پس از اسلام تاکنون به مناسبت های گوناگون به تکریم آن حضرت پرداخته اند؛ به ویژه در ابتدای سخن خود پس از حمد و ستایش خالق هستی بخش، به بزرگداشت و مدح پیامبر، مقام نبوت و مخصوصا خاتمیت و سرآمدی و محوریت وجود آن حضرت در کل کائنات توجه داشته اند و به تعبیر ابن عربی و عارفان پیرو او حقیقت محمدیه را مرکز و علت ایجاد هستی دانسته اند و عموم ادیبان ایران، حوادث زندگی و جلوه های مختلف شخصیت جامع پیامبر اعظم (ص) را در مقام انسان کامل و اسوه بشر در آثار خویش منعکس ساخته اند که در شعر سنتی فارسی نمودی چشمگیر دارد. در این مقاله میزان توجه شاعران معاصر فارسی به شخصیت پیامبر اکرم (ص) بررسی می شود. هدف این جستار بررسی کیفیت این بازتاب ها در مقایسه شعر سنتی و نو بوده است. بررسی ها نشان می دهد شاعران معاصر فارسی شخصیت پیامبر را در چهار بعد مدحی، حادثه ای، روایتی و تصویری در اشعارشان منعکس کرده اند. در این مقاله همچنین اغلب شاعران برجسته که در این ابعاد، شعری سروده اند، تحلیل و ارزیابی شده اند
نگاهی به پسوند «ـ َ نده» و تحولات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از واژه های رایج در زبان فارسی امروز در طول تاریخ دستخوش تحولاتی بوده است. برخی از این تحولات مربوط به فارسی میانه است و برخی دیگر – تا آنجا که نویسنده اطلاع دارد – در فارسی دری روی داده است و اثری از کاربرد آن در فارسی میانه دیده نمی شود. از جمله این تحولات، دگرگونیهایی است که در پسوند «_َنده» روی داده است. حذف g پایانی آن در دوره رشد و تکوین زبان فارسی از جمله این تبدیلات است ؛ ضمن آنکه تحولاتی نیز در گروه nd موجود در این پسوند روی داده است. این تحولات، خاص این واژه نیست، بلکه واژه های دیگری را با هویت دستوری متفاوت – همان گونه که در بخشهای مختلف مقاله حاضر می بینیم – شامل می شود. این مقاله به تحولات پسوند «_َنده» در فارسی دوره رشد و تکوین می پردازد.
نگاهی به انواع اغراق در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر،نگارنده کوشیده است تاجلوه های متنوع اغراق را در مثنوی جلال الدین مولوی مورد بررسی قرار دهد.اغراق یکی از مهمترین ابزارهای بلاغی است که برای آشنایی زدایی در متون هنری و ادبی،بسیار مورداستفاده قرار می گیرد،بدین ترتیب که شاعر یا نویسنده برای تاکید توصیف خود با تصرف در انواع صور خیال مانند کنایه، تشبیه، تمثیل، تشخیص و پارادوکس و ... با استفاده از شگردهای مختلف زبانی سعی دارد تاموضوع توصیف خودرابه شیوه ای مبالغه آمیز بیان کندو آن را از موقعیت عادی و طبیعی اش خارج نماید.در این مقاله انواع اغراقهای به کار رفته در دودفتر اول و دوم مثنوی بر اساس عنصر اصلی ساختار آنها طبقه بندی شده و بسامد هر گروه به ترتیب درجه اهمیت و کاربردشان ارائه شده است.
تحقیق در منابع علوم بلاغت
حوزههای تخصصی:
آرمان شاعر/ نگاهی به نظریه های ادبی بهار
حوزههای تخصصی:
خوانشی لکانی از شعر «ندای آغاز» اثر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری، شاعر و نقاش ایرانی، اشعار خود را در هشتکتاب گردآورده و بیش تر، از لحاظ نوع نگاهش به زندگی، طبیعت، خدا، نیک و بد، زشت و زیبا و ...، مورد توجه منتقدان بوده است. «حجم سبز» و «ما هیچ، ما نگاه»، دو دفتر پایانی هشتکتاب، بدان جهت که در سیر تکامل شعر و اندیشه، پختهتر هستند، اهمیت بیش تری دارند. هدف از نوشتن این مقاله، نقد و بررسی شعر «ندای آغاز» سهراب سپهری است. بدین منظور نگارنده نظریهی روانکاوی لکان را در نقد شعر به کار بسته و سعی کرده است این شعر را بر اساس نظریهی یادشده، بسنجد و بر اساس آن به درونمایهی شعر، دست یابد. بررسی شعر «ندای آغاز» نشان میدهد سپهری علاوه بر عرفان شرق و ذنبودیسم، به مدد فلسفه و روانکاوی غرب، به ویژه روانکاوی لکان، سعی در شناخت حقیقت دارد. «واژه»، مجازا زبان، نمایندهی ساحت نمادین در تعابیر لکان، است. ترکیب «وسعت بیواژه»، توصیفی از «آغاز» (beginning) و مقصد راوی شعر، نشانهای از دورهی پیشازبانی است که با ساحت واقع در تعابیر لکان انطباق دارد و تاکید راوی شعر برای رفتن به «وسعت بیواژه» این معنی را القا میکند که واژه(زبان) مانعی در راه شناخت است و راوی شعر، سعی دارد آن را از سر راه خود بردارد.
مفهوم تشخیص (اسناد مجازی) از دیدگاه علمای بلاغت
حوزههای تخصصی:
تکرار واژه یکی از شگردهای برجسته سازی در غزل حسین منزوی
حوزههای تخصصی:
تکرار واژه و جا به جایی آن در ساختار متن، یکی از عواملی است که موجب غرابت بخشیدن به زبان شعری یک شاعر می گردد. یکی از عوامل تشخص زبان شعری حسین منزوی نیز «تکرار واژه» در غزلیات اوست. «تکرار واژه» در غزلیات حسین منزوی افزون بر این که مربوط به شیوه بیان اوست و توجه خواننده را از محتوای گزاره ای پیام به خود پیام معطوف می گرداند، در عین حال برای تحت تأثیر قرار دادن ساختار معنایی غزلیات او نیز به کار گرفته شده است. بدین گونه که منزوی، در کنار تکرار واژه، عناصر ادبی و هنری دیگر نظیر تقابل، ایهام، تناسب معنوی و ... را هم به کار برده است. در این پژوهش، مقوله «تکرار واژه»، که منزوی برای برجسته نمودن زبان شعر خویش از این شگرد، بهره جسته، مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است.
جلوه ی معشوق در آیینه ی شعر وحشی بافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر عاشقانه بر سه محور اساسی عشق، عاشق و معشوق استوار است و در این میان معشوق محوری ترین شخصیّت شعر عاشقانه می باشد، به طوری که حضور پررنگ او را در هر دوره ای از شعر فارسی می توان مشاهده کرد. وحشی بافقی یکی از بزرگ ترین غزل سرایان مکتب وقوع است که سیمای معشوق در اشعار وی تا حدودی به گونه ای متفاوت با معشوقِ دیگر ادوار شعر فارسی ترسیم شده است. دراین نوشتار با به کارگیری شیوه ی توصیفی تحلیلی، سیمای معشوق در غزلیّات وحشی بافقی در قالب توصیف زیبایی های ظاهری و ویژگی های رفتاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در پایان بسامد این ویژگی ها با ارائه ی نمودار و جدول نشان داده شده است. نتیجه ی پژوهش نشان از آن دارد که در غزل های وحشی بافقی هم به جنبه های ظاهری و هم به جنبه های رفتاری معشوق به طور کامل توجه شده است و تفاوت بارز آن با دوره های قبل و بعد یعنی سبک عراقی و سبک هندی، بی پروایی شاعر در توصیف معشوق مذکر و نیز نحوه ی برخورد عاشق با برخی ویژگی های رفتاری معشوق و انعکاس مکتب واسوخت در شعر اوست.
ضرورت بررسی، تحلیل و تصحیح مجدّد بستان العارفین و تحفة المریدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بستان العارفین و تحفة المریدین از متون منثور عرفانی قرن پنجم حوزه خراسان است که در میان آثار فارسی برای بسیاری از حکایات و کرامات و اقوال صوفیان منبعی کهن به شمار می آید. افزون بر این، فواید زبانی کتاب نظیر بسیاری از واژه های خاص و وجوه سبک شناختی نثر نزدیک به گفتار قرن پنجم از ارزش های دیگر این اثر است. بستان العارفین و تحفة المریدین، به همراه منتخب رونق المجالس و پیوست هایی در سال 1354(ه. ش.) به اهتمام دکتر احمدعلی رجایی بخارایی منتشر شده و اخیراً به چاپ دوم نیز رسیده است. نگارنده در این نوشتار با استفاده از نسخ خطّی شناخته شده و دست یاب بستان العارفین و نیز دیگر منابع کهن، به بررسی متن چاپی آن پرداخته و نشان داده است که وجود سهوهای گوناگون در متن، ضرورت تصحیح مجدّد آن را به روشنی تأیید می کند.
تصحیح چند بیت از دیوان اثیر اخسیکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثیرالدین اخسیکتی، شاعر پارسیگوی اواخر قرن ششم هجری و از شاعران ورزیده طبع و چیره زبان در ایجاد معانی و مضامین نو و از قصیده سرایان معروف زبان فارسی است که در اخسیکت از محال فرغانه ماورالنهر می زیسته است. دیوان این شاعر، تنها یک بار، آن هم در مرداد ماه 1377، توسط استاد رکن الدین همایونفرخ، تصحیح شده و به چاپ رسیده است. این چاپ شامل مقدمه ای در شرح احوال شاعر، روش تصحیح و بازنویسی مطالب تذکره نویسان درباره اثیر اخسیکتی است. با اینکه مصحح چند نسخه خطی را با یکدیگر مقابله و مقایسه کرده و در تصحیح آن زحمات فراوانی کشیده است به دلیل تاخیر نسخه های مقابله شده و نیز بدخوانیها و ناخوانیهای متعدد مصحح از نسخه اساس و نیز حذف و جابه جایی مصاریع، بسیاری از ابیات این دیوان، همچنان مبهم و مشکوک باقی مانده است و بسیاری از اشعار نیز کاستیهای فراوانی دارد. نگارنده با دسترسی به چند نسخه کهن از دیوان این شاعر و مطابقه و مقایسه آن نسخ با نسخه چاپی، شمار فراوانی از تحریفات، تصحیفات، اغلاط، ابهامات، تعقیدات و اختلالات وزنی این دیوان را تصحیح، و برخی از آن ابیات را در این مقاله ارائه کرده است؛ کلماتی چون «مضا»، «وغا»، «غریم»، «اسل»، «نعیب» و «اوبار» که با تحریف و تبدیل به صورت «قضا»، «دغا»، «عظیم»، «عسل»، «به عیب» و «ادبار» درآمده است
تحلیل قصه های پریان ایرانی بر اساس آرای بتلهایم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برونو بتلهایم، روانکاو و روان شناس اتریشی که اصول روان کاوی خود را از مکتب فروید آموخته بود، در معروف ترین اثر خود، کاربردهای افسون، به بررسی قصه های پریان پرداخته است. وی با توجه به رویکردهای روان کاوی فروید این نمونه داستان ها را تحلیل می کند و بر اهمیت قصه در رشد روانی کودک تأکید می ورزد. در این نوشتار برآنیم با توجه به آرای بتلهایم و فروید به تحلیل روان کاوانه هفت قصه پریان ایرانی بپردازیم.
نمونه های مورد مطالعه در این پژوهش هفت قصه پریان از چهار مجموعه اند: قصه های «احمد صیاد»، «باغ گل زرد»، و «خروسک چینی» از جلد اول قصه های ایرانی؛ «آقاحسنک»، و «هفت برادر و یک خواهر» از جلد دوم قصه های ایرانی؛ «شاهزاده و آهو» از سومین مجلد آن؛ و «ملک محمد و صنم گلعذار» از جامع الحکایات. نتیجهبررسی نشان می دهد که با توجه به شباهت ساختاری و محتوایی قصه های پریان در سراسر جهان، تحلیل های روان کاوانه برونو بتلهایم از قصه های پریان در کتاب کاربردهای افسون قابل تعمیم به قصه های پریان ایرانی نیز هست و اصول خوش بینی، لذت در برابر واقعیت، سحر و جادو، جایگزین سازی، برون افکنی، دگردیسی ، نظم دادن به آشفتگی، دستیابی به یکپارچگی و یگانه کردن طبیعت دوگانه، راه حل تعارض های ادیپی، دستیابی به استقلال، خیال پردازی و تلاش برای دستیابی به بلوغ کامل در قصه های ایرانی دیده می شود. این مقاله نمونه ای عملی از کاربرد نظریات بتلهایم برای تحلیل روان کاوانه قصه های ایرانی است. تحلیل این قصه ها سبب ادراک بالاتری از داستان ها می شود و همچنین در بررسی مراحل رشد کودکان از طریق قصه به کار می آید و زمینه های مطالعات تطبیقی ادبیات را نیز فراهم می آورد.
بررسی وجوه روایتی در روایتهای هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه روایتی تودوروف (Todorov) و روش او در بررسی روایتهای اسطوره ای از جمله پژوهش هایی است که در روشن کردن سازوکار روایتها و به طور خاص قصه های عامیانه به موفقیتهای چشمگیری دست یافته است. وی این نوع قصه ها را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده و در بحث از وجوه روایتی قصه ها به ارتباط میان شخصیتهای قصه پرداخته است. منظور از وجوه روایتی در نظریه تودوروف، جنبه های مختلف حاکم بر روابط میان شخصیتهای قصه است. از آنجا که شخصیت یکی از عناصر اساسی هر قصه ای است، درک ارتباط متقابل شخصیتهای داستان در شناخت سازوکار قصه و چگونگی شکل گیری آن بسیار ضروری است. این نوشته ضمن برشمردن ویژگیهای روایتهای اسطوره ای، هزارویک شب را به عنوان روایتی اسطوره ای و از جنبه وجوه روایتی آن بررسی می کند. به این منظور ابتدا درباره نظریه تودوروف و وجوه روایتی مورد نظر او شرحی مختصر داده می شود و سپس چگونگی ارتباط شخصیتها در روایتهای هزارویک شب، مورد توجه قرار می گیرد و در نهایت بر اساس شکل و کارکرد وجوه روایتی در چگونگی آغاز شدن قصه و تداوم و پایان آن، روایتهای هزارویک شب در شش گروه طبقه بندی می شود.
جماعت دیوان؛ پیشرفت ادبی ونقدی در قرن بیستم (جماعة الدیوان؛ التقدم الأدبی والنقدی فی القرن العشرین)
حوزههای تخصصی:
یلاحظ الدارس فی الأدب الحدیث خلال القرن العشرین أن الأدب والنقد قد تمیزا بطفرة مثالیة علی صعید نموهما وتطورهما وانتقالهما من الانحطاط والتقلید إلی النهضة والإحیاء والتجدید.ومن الطبیعی بأن لاتکون هذه الطفرة الأدبیة فجائیة، وأساساً یجب علینا أن لانسمیها الطفرة، لأن الطفرة کما یعتقد العلماء غیر ممکنة فی الأدب.
کانت هناک أسباب، وعوامل مهدت السبیل لدخول الأدب إلی مسیرة تختلف عما کانت علیه فی الماضی. فکان للجماعات الأدبیة التی تدعو إلی مختلف المدارس أثر کبیر فی نهوض الأدب، وکانت جماعة الدیوان فی مقدمة الجماعات الأدبیة بآرائها وعقائدها من مثل الوحدة العضویة، والتجربة الشعریة، والصورة الشعریة، والحریة فی التعبیر، والأصالة الذاتیة والوجدانیة وقد غیرت مسیرة الأدب والنقد نتیجة لتأثر أصحابها بالآداب الأروبیة، وقد مهّدت السبیل لتغییر أذواق الناس والشعراء فی سبر أغوار المضامین الحدیثة بأسلوب، وتعبیر یختلف عن الماضی اختلافا. وقد سایرتها فیها جماعات أخری من مثل أبولو، المهجر الشمالی والجنوبی.