فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱۱٬۴۳۴ مورد.
منبع:
شعر آذر ۱۳۷۳ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
رئالیسم و روانشناسی فروید
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی تخیلات ادبی بر اساس نقد ادبی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژیلبر دیوران، شاگرد گاستون باشلار، برای بنا کردن «نقد اسطوره شناختی»، «نقد تخیل مادی» را که الهام گرفته از باشلار است رها می کند. در واقع، بین افکار گاستون باشلار و ژیلبر دیوران هم تداوم فکری و هم گسستگی فکری وجود دارد. این اختلاف فکری برای بهتر شناختن کار بدیع ژیلبر دیوران دارای اهمیت بسیار است زیرا به لطف تحقیقات و پیشرفت های علمی اواخر قرن گذشته، ژِیلبر دیوران توانست انقلاب و تحول باشلاری در نقد ادبی را به انتهای مسیر برساند. یکی از ویژگی های اصلی تفکر دیوران تداوم همیشگی افکارش می باشد. خواننده آثار ژیلبر دیوران، برخلاف گاستون باشلار، از میان نوشته ها با یک «تغییر» مواجه نمی شود. بلکه، می توانیم در کارهای ژیلبر دیوران یک پیوستگی و تداوم همیشگی را در روش های نقد ادبی مشاهده کنیم؛ برای مثال، اسطوره ویژگی مشترک و همیشگی در مطالعات و بررسی های گوناگون او می باشد؛ در واقع، اسطوره موضوع (تم) اصلی در تحقیقات اوست. با این حال، می توان در عمق این پیوستگی و تداوم همیشگی چندین شاخه روشمند را از دل آن بیرون کشید و آن را شاخه شاخه کرد
صمد و افسانه ی عوام
اقتباس سینمای ایران از ادبیات داستانی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درباره اقتباس سینمای ایران از ادبیات داستانی معاصر است و سعی دارد تا با نگاهی آماری به مساله آثار سینمایی اقتباس یافته از ادبیات داستانی معاصر ایران، به بررسی رابطه این دو رسانه در چند سال گذشته بپردازد و با تمرکز بر روی آثاری که در طی این چند سال، بازتاب این گونه سینمایی بوده اند، نویسندگان و کارگردانان موثر در این روند را معرفی کند. یکی از آثار قابل قبول در این زمینه، فیلم سینمایی « چکمه » ساخته محمد علی طالبی است که بر اساس داستانی به همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده است. اثر مذکور در این مقاله ابتدا به طور مجزا بررسی می شود و نکاتی که در روند اقتباس آن، لحاظ شده است با توجه به منابع، معرفی می گردد.
نقد و تحلیل پارادوکس در روند و سیر تاریخی و بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفی و اثبات در شعر فارسی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله 12 مسأله از مسائل بلاغی راجع به کاربرد نفی و اثبات در شعر فارسی مطرح شده که در کتب بلاغت (علوم و معانی و بیان و بدیع) یا ذکری از آنها نشده و یا به اجمال برگزار شده است. این مسائل عبارتند از تأکید به طریق نفی، چگونگی حصر در جمله منفی، نفی و اثبات به عنوان نشانهای از تزلزل رأی و عمل، تأکید از راه جمع اثبات و نفی، تأکید نفی با نفی دیگر، نفی در جمله مقیّد به قید، استفاده از ادات تشبیه برای سلب و... و سرانجام نفی در نفی که همه موارد بااشعاری تأیید شده است.
اوصاف عقل در تقابل با عشق و جنون در دیوان صائب تبریزی و دیگر عرفا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عقل و خردی که صائب تبریزی، با تاسی از مکتب عرفانی بزرگان عارفی نظیر: سنایی، عطار، مولانا، حافظ، شاه نعمت الله ولی و دیگران، با آن در افتاده است، عقل یونانی است که پیرو نفس بوده و به مانند حجاب و مانعی در راه رسیدن به سر منزل معرفت و حقیقت است و به تعبیر مولانا «عقل جزوی است که منکر عشق است» منظور ازآن عقل کلی نیست که در بینش عرفانی - اسلامی و نیز در آیات و روایات دینی به عنوان محبوبترین خلق خدا مورد تمجید و تکریم فراوان واقع گردیده است. صائب جهت تحقیر عقل جزوی یونانی (اندیشه استدلالی و فلسفی ارسطویی) در برابر عظمت بیکران عشق و جنون (بینش ذوقی و شهودی افلاطونی)، آن را با اوصاف و عناوین مختلف توصیف می کند. این نوشتاربه برشمردن اوصاف چنین عقلی در دیوان صائب تبریزی با ذکر شواهدی از دیگر متون منظوم و منثور عرفانی پرداخته است.
بررسی دلالت های ضمنی گفت وگو در داستان رستم و اسفندیار از دیدگاه علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بلاغت سنتی، دو سطح معنایی واژه ها و گزاره ها با اصطلاحاتی چون معنای ظاهری و باطنی، معنای حقیقی و مجازی، معنای اولیه و ثانویه، و دلالت صریح و دلالت ضمنی شناخته می شوند. علم معانی که در کنار بیان و بدیع، یکی از اصلی ترین شاخه های علوم بلاغی است، کارکرد مج ازی جملات و دلالت های ض منی آن را بازمی شناسد. مب انیِ این علم نشان می دهد گاه افق معنایی متن از طریق دلالت های ضمنی جملات حاصل می شود. ازآنجاکه در علم معانی دلالتمندی سخن با توجه به حال مخاطب و اقتض ای موضوع دریافت می شود، با دسته بندی گروه ه ای هم سخن و تحلیل گفت وگوهای آنان در موقعیت های مختلف داستان می توان به طور مشخص و مستدل به معانی مجازی گفت وگوها و کارکرد هنری آن دست یافت؛ چنانکه در داستان رستم و اسفندیار می توان استدلال کرد: 1. پردازش درونمایه و تأثیر عاطفی داستان رستم و اسفندیار بر معانی مجازی گفت وگوها استوار است. 2. گفت وگوهایی که در معنای حقیقی و اولیه فهمیده می شوند، یا کارکرد داستانی دارند و به نقاط فصل و وصلی شبیه هستند که رویدادها را به یکدیگر متص ل می کنند یا کارکرد عاط فی دارند و احساسات شخصیت ها را به صورت مستقیم بیان می کنند. 3. طیف دلالت های ضمنی می تواند درونمایة داست ان، کانون عاطفی روایت، وضعیت تراژیکی داست ان و ویژگی های شخصیت ها را در داده های کمّی و عینی بازنماید؛ چنانکه زیربنای مشترک معانی مجازی کلام اسفندیار، اعتراض و انتقاد از دو قدرت مسلم شاهنامه رستم و گشتاسب است و ایستادگی او را در برابر سنت حماسی فاش می کند؛ یا بسامد تقریباً یکسان معانی «مقاومت» و «سازش» در گفت وگوهای رستم از یک سو شخصیت پیر و با تجربه او را نشان می دهد و از سوی دیگر جایگاه برزخی او را در داستان مشخص می نماید.
شعر منوچهر آتشی و جایگاه اسطوره در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها، با اینکه مربوط به دوران باستان و متعلق به دوران کودکی نوع بشر هستند عناصر پویایی اند و هم چنان به حیات خود ادامه می دهند. تمام نویسندگان و شاعران به نحوی از آن ها در شعر خود استفاده کرده اند. برخی روایت گر مستقیم آن در هنر خود بوده و برخی دیگر خلاقیتی در روایت آن ها به خرج داده و تحلیل های امروزی و گاه جامعه شناسانه بر پایة آن ها کرده اند. آتشی از شاعران معاصری است که از عناصر اسطوره ای در شعر خود استفاده کرده و با تاکید بر برخی از جنبه های خاص در بعضی از موارد تفسیر جدیدی از آن ها به دست داده است. در این مقاله، جایگاه شخصیت های اسطوره های ایرانی و تفسیر تازه ای از آن در شعر آتشی، با روش تحلیلی مورد مطالعه واقع شده است.
نگاهی پدیدار شناختی به نینامه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا فاتحهالکتاب مثنوی معنوی مولوی را که فشرده شش دفتر مثنوی است و در عرف ادبی از آن به «نینامه» تعبیر میشود با معیارهای فلسفه پدیداری مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
تاملی در تعریف بلاغت و مراحل تکامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله بلاغت و زبان آوری و دانش بلاغت دو امر متفاوت از یکدیگر است. بلاغت راپیشینه ای طولانی است، و در زبان عربی سالها پیش از ظهور اسلام شاعران و خطیبان از آن بهره مند بوده و به آن عنایت داشته اند ولی دانش بلاغت پس از اسلام در تمدن اسلامی نشو و نما یافت.در آغاز تعاریفی ابتدایی از بلاغت مطرح گردید و بتدریج همگام با تحول و تطور علم بلاغت، تعاریفی دقیق تر و علمی تر از آن ارائه گردید که با تعاریف نخستین تفاوت داشت. سیر تحول این تعریف ها و تفاوت آنان موضوعی است که این مقاله عهده دار آن است.
تحلیل ساختار روایت در رمان آفتاب پرست نازنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی شاخه ای از مطالعات ادبی است که ریشه در ساختارگرایی دارد و در پی یافتن یک دستور زبان جهانی واحد برای متون روایی مختلف است. هر یک از روایت شناسان به برخی از الگوهای تکرار شونده در متون روایی اشاره کرده اند. ژرار ژنت هم یکی از روایت شناسان مطرح ساختار گراست که طرح جامع و کاملی برای بررسی متون روایی پیشنهاد می دهد. او در نظریّات خود به بررسی سه جنبه از سخن روایی، یعنی زمان، وجه یا حالت و لحن می پردازد. این سه جنبه با بررسی ساختار زمان، کانون های روایت، فاصلة روایت با بیان راوی و انواع دیدگاه به کار رفته در یک اثر روایی مشخّص می شوند و با بررسی و تحلیل این سطوح، می توان به تحلیل دقیق و منسجم از یک متن روایی دست یافت و توانایی داستان پردازی نویسنده را در شکل دادن به نظام و ساختار روایی یک اثر داستانی سنجید. در این پژوهش با استفاده از نظریّات ژنت سطوح مختلف گفتار روایی و روابط متقابل این سطوح در رمان آفتاب پرست نازنین بررسی و تحلیل می شود. نویسنده این رمان یعنی محمّدرضا کاتب از نویسندگان مطرح ادبیّات معاصر ایران است و طی سال های أخیر به نوعی به سبک و مخاطب های خاصّ خود دست یافته است؛ سبکی همراه با پیچیدگی، تعلیق، بازی های زبانی و گرایشی به پُست مدرنیسم. امّا در آفتاب پرست نازنین این خصوصیّات سبکی اندکی تعدیل شده است و آغاز و انجام مشخصی وجود دارد و تلاش شده است تا توجّه طیف بیشتری از مخاطبان جلب شود. این مقاله به بررسی تکنیک های روایی مختلفی می پردازد که نویسنده جهت روایت داستان آفتاب پرست نازنین از آنها استفاده کرده است.
بررسی کهن الگوی پیر فرزانه در داستان زال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نقد کهن الگویی تحلیل نمادهای مظهر کهن الگو، محور اصلی مباحث را تشکیل می دهد. پیر فرزانه از برجسته ترین نمونه های کهن الگو است که به گفته یونگ، شخصیت ثانوی همه افراد است و در ادبیات و اساطیر، در قالب شخصیت پیران خردمند روشن ضمیر، تمثل یافتهاست. یونگ در آثار مختلف خود شاخصه های متعددی همچون دانش، تعمق، بینش، خرد، زیرکی، جذبه و نیز ارتباط با ماوراءالطبیعه را برای این کهن الگو برشمرده و مصادیقی چند برای آن در اساطیر جهان مشخص کردهاست. در داستان های شاهنامه فردوسی نیز چهره های زیادی همچون فریدون، جاماسپ و بزرگمهر وجود دارند که شاخصه های کهن الگوی پیر فرزانه بر آنها قابل تطبیق است، اما برجسته ترین مصداق پیرفرزانه در بخش حماسی شاهنامه، زال زر است؛ پیر خردمندی که در مقاطع حساس تاریخ اسطوره ای به یاری ایرانیان می شتابد و با بهره گیری از هوش متعالی و خرد ناب خود، گره گشای معضلات فروبسته است.
لایه های مورد بررسی در سبک شناسی انتقادی داستان کوتاه و رمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد تقی بهار با انتشار تاریخ تطوّر نثر فارسی (1331) آغازگر سبک شناسی تاریخی در ایران است و شیوة وی تا به امروز ادامه یافته است. برای خروج از وضعیت رکودی که سبک شناسی نثر فارسی بدان دچار است، یکی از راه حل هایی که در این مقاله پیشنهاد می شود، به کارگیری شاخه های جدید سبک شناسی و بازیابی ابزارهایی مناسب برای تجزیه و تحلیل متون فارسی است. به منظور برداشتن گامی در این باره، در مقالة حاضر سبک شناسی انتقادی را به عنوان یکی از شاخه های جدید، مورد توجه قرار می دهیم و به طور خاص به لایه های سبکی قابل بررسی در سبک شناسی انتقادی داستان کوتاه و رمان می پردازیم.
پرسش اساسی ای که پژوهش حاضر به آن می پردازد، این است که در بررسی انتقادی سبک داستان کوتاه و رمان چه متغیّرهای سبکی ای را می توان مطرح کرد که منجر به کشف ایدئولوژی و رابطة قدرت در متن شود؟
برای پاسخ گویی به پرسش ذکر شده، بررسی داستان و رمان را در کلان لایه های روایی و متنی با تجزیه و تحلیل کانون سازی، میزان تداوم کانون سازی (کانونی سازی متغیر و چندگانه) و جنبه های کانون سازی (جنبة ادراکی: زمان؛ ترتیب، دیرش، بسامد و مکان؛ دیدی پرنده وار و کلی یا دیدی جزئی نگرانه و درشت نما، جنبة شناختی و جنبة ایدئولوژیکی) و نیز خردلایه های واژگانی، نحوی، کاربردشناسی و بلاغی را در ارتباط با لایة بیرونی آن (بافت موقعیتی متن) مورد توجه قرار می دهیم. با این هدف که به کارگیری شاخه های جدید سبک شناسی در بررسی متون ادب فارسی مورد توجه قرار گیرد. گفتنی است بسیاری از معیارها و مؤلفه های سبکی مطرح شده در این مقاله را در مطالعة ویژگی های سبکی دیگر شاخه های ادبیات داستانی: اسطوره، قصه، حکایت و رمانس نیز می توان به کار گرفت.
صور خیال در اشعار فروغ فرخ زاد (قسمت اول)
منبع:
شعر زمستان ۱۳۸۰ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
تحلیلی صورتگرا از حرکت پرسشواژه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، فرایند حرکت پرسشواژه در زبان فارسی بر پایه اصل جهانی حرکت آلفا مبتنی بر نظریه حاکمیت و مرجع گزینی مورد مطالعه قرار می گیرد. تحلیل این مقاله بر بحث پیرامون حرکت اختیاری پرسشواژه در جمله های پرسشی ساده و دورنه ای یا مرکب در این زبان استوار است.....
گفتمان در داستان «مسجد مهمان کش» مثنوی با تکیه بر آرای «میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان و گفتمان، دو عنصر مهم زندگی هستند که گاه موجب زایش عناصر دیگری می شوند. از جمله این عناصر، مقولة «قدرت» است که به نوبة خود موجد برخی فرآیندهای دیگر مانند «تهدید»، «مقاومت»، «ملامت» و «وحشت» می شود. مولانا جلاالدین محمد بلخی، شاعر بنام قرن هفتم هجری، توانسته است در خلال اشعار عارفانه، گفتمان های فرهنگی، سیاسی و عقیدتی عصر خود را هنرمندانه و نامحسوس از زبان اشخاص داستان های مثنوی بیان کند. هدف و قلمرو اصلی این تحقیق، بررسی یک نمونه از داستان های مثنوی مولانا از دیدگاه تاریخ گرایی نوین و روشن کردن ویژگی و کارکردهای آن در محدودة تعریف جدیدی است که میشل فوکو - فیلسوف فرانسوی - از آن ارائه می دهد. گفتمان های بحث شده در این جُستار، نشان دهندة تکثر قدرت در متن داستان مورد مطالعه و به تبع آن در زمان مولوی است. زبان نیز مانند ابزار قدرت در روابط شخصیت های داستان و جامعه، عامل اقتدار به شمار می آید. در این میان خرافه پرستی و خرافه بافی، پررنگ ترین گفتمان بوده، رمز اصلی داستان «مسجد مهمان کش» به شمار می آید. بر مبنای گفتمان مورد مطالعه، مولوی در دیاری به سر می برد که غبار تیرگی ها، فضای جامعه را در برگرفته بود. این حکایت رازآمیز، حساسیت مولوی را نسبت به چنین فضایی آشکار کرده است.
تحلیل نشانه شناختی فیلم بدون دخترم هرگز
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین رویکردها در نقد ادبی، رویکرد مطالعات فرهنگی است که با هدفِ بررسیِ فرهنگ به عنوان متنی با قابلیت رمزگشایی، به بررسی زندگی روزمره می پردازد. بررسی ادبیات، سینما، موسیقی، تلویزیون، مکان های زندگی همچون کافی شاپ ها، مراکز خرید، کافی نت ها، انواع کلوپ ها و به طور کلی همه امور مرتبط با زندگی روزمره، موضوع کار و علاقه در مطالعات فرهنگی است. تأثیر این رویکرد در مطالعاتِ مرتبط با نقد ادبی منجر شده است تا بررسی فرهنگ به عنوان متن اعم از ادبیات، سینما، تئاتر و غیره به حوزه نقد ادبی نیز وارد گردد و این دو حوزه بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شوند. در این پژوهش تلاش شده است تا با اتخاذ رویکرد مطالعات فرهنگی در زمینه بررسی متون فرهنگی، به یکی از حوزه های زندگی روزمره، یعنی سینما قدم گذاریم. هدف از انتخاب سینما به عنوان موضوع کار نیز بیانگر اهمیت این رسانه در شکل دهی به هویت و ذهنیات مخاطبان در جریان بازنمایی واقعیات است. از آنجا که پیام های رسانه ای در چارچوبی گفتمانی شکل می گیرند، این پیام ها اموری ایدئولوژیک هستند نه طبیعی و انعکاس صرفی از واقعیات بیرونی، که به آن اشاره دارند. وظیفه نشانه شناس در این مرحله طبیعت زدایی از این پیام ها و بسیاری از کلیشه های ساخته شده توسط رسانه ها و دستیابی به ایدئولوژی نهفته در متن است. به منظور دستیابی به این مهم، تلاش شده است تا با به کارگیری روش تحلیل نشانه شناسانه و یافتن نشانه های موجود در این متن، علاوه بر معانی آشکارِ آن، به معانی ضمنی آن و به قولی به ایدئولوژی موجود در متن دست یابیم. در این پژوهش فیلم «بدون دخترم هرگز» به عنوان نمونه کاملی از بازنمایی و کلیشه سازی فرهنگ « دیگری» از سوی هالیوود بررسی می شود.