فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
اشتراک و استمرار برخی از الگوها و مضامین اساطیری در ناخودآگاه فردی، تباری و جمعی انسان، دستاویز اصلی نقد اسطوره ای برای بازیابی و تحلیل تجلیات مختلف اسطوره و آیین در انواع ادبی است. از منظر این نقد و اصول و مبانی آن، در تذکره الاولیای عطار به عنوان یکی از متون پایه ای ادب عرفانی، چند نکته در خور ذکر به نظر می رسد؛ از جمله این که بر طبق ساختارشناسی داستان ابراهیم ادهم و پسرش و مقایسه اجزای داستانی آن با چند روایت مشهور «نبرد پدر و پسر» احتمالا طرح کلی این داستان بر الگوی داستان رستم و سهراب پرداخته شده و در قالب بن مایه حماسی– اساطیری «رویارویی و ستیز پدر و پسر» - البته با تفاوت های ناشی از صیغه عرفانی آن– قابل بررسی است. ابراهیم ادهم از صوفیانی است که گزارش احوال او با مضامین داستانی و افسانه ای درآمیخته است و با توجه به نفوذ و تاثیر شاهنامه در تبدیل سرگذشت و سیمای بعضی شخصیت های تاریخی به روایات و چهره های مردم پسند و غیر تاریخی، این حدس چندان نامتحمل نیست که در پرداخت داستان «ابراهیم ادهم و پسرش» الگوی کلی روایت رستم و سهراب مورد نظر بوده باشد.
بازتاب اسطوره هابیل و قابیل در برخی از رمان های ادبیات ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان هابیل و قابیل در ادامه و کنار داستان آفرینش، یکی از اصلی و اصیل ترین اساطیر انسانی است که جریان روایت آن در حصار زمان و مکان خاص، متوقف نمانده و در سرشت و سرنوشت اعصار، ردپایی ژرف برجای نهاده است.مقاله پیش رو کوششی است برای بررسی داستان هابیل و قابیل در برخی از رمان های ایرانی و غیر ایرانی از جمله «هابیل»، «افسانه فلوت بداغ»، «سمفونی مردگان» و «فریدون سه پسر داشت»؛ و نیز بررسی تاثیر نوع ادبی رمان به عنوان قالب ادبی غالب در ادبیات این روزگار، با امکانات و ویژگی های خاص خود، در روند بازخوانی و بازآفرینی این اسطوره.
رهیافتِ میان فرهنگی به گیاه و درخت در اساطیر و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیاهان و درختان به اعتبار نوع، کارکرد و معنایی که در سبک های زندگی و الگوهای معیشتی اقوام و ملل، فرهنگ ها، فولکلور، اساطیر و ادیان و به تبعِ آنها در ادبیّات (شعر و داستان و آیین ها و مراسم نمایشی) دارند با رنگ بندی های دینی، اسطوره ای، ایدئولوژیک، نظام های مفهومی- تصویری گیاهان و درختان به اعتبار نوع، کارکرد و معنایی که در سبک های زندگی و الگوهای معیشتی گوناگون را رقم می زنند. حیات آدمی در هر ساحتی؛ باز بستة حضورِ نباتات است. نمادها و نشانه هایِ این حضور را می توان در روایات اسطوره ای و انواع مناسک جادویی، شعائر دینی، جشن های دینی و ملی و در مظاهر تمدن (بناها، هنرهای تجسّمی، اشیاء تزیینی یا وسایل زندگی روزمره) مشاهده کرد. این پژوهش برآنست که با درنگ بر ریشه شناسی، نظریة استعاره مفهومی و جهانی هایِ معطوف به گیاهان، طرحی در مطالعة میان فرهنگی گیاهان ارائه دهد
اسطورة زادنِ زروان؛ گذار از زن سروری به مردسالاری و انعکاسِ آن در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آیین های باستانی که ظاهراً در اواخر دورة هخامنشی از بطن دین زردشتی منشعب شده، آیین زروانی است. در این عصر، گروهی از زردشتیان با تأمل در دو مینوی نخستین؛ یعنی اهورامزدا و اهریمن به این باور دست یافتند که باید این دو را پدری باشد؛ بنابراین به ایزد زروان به عنوانِ پدر دو مینو نگریستند و زروان را زایندة آن دو پنداشتند که این اسطوره می تواند گذارِ جامعة ایران از زن سروری به مردسالاری را در ذهن تداعی کند؛ چرا که امرِ زادن – البته در اسطوره- نیز از زنان سلب گشته و این هنرِ زنان، بی مقدار پنداشته و به مردان سپرده شده است؛ بنابراین می توان بر آن بود که با ظهور کیش زروانی در ایران، نظام زن سروری آهسته آهسته به زوال می رود و نقش زن در جامعه بسیار کم رنگ می شود و جایگزین عشقِ مادرسالارانه، قانون پدرمدارانه می گردد. در این قانون مداری که عشق نقش چندانی ندارد، زن کارکرد و خویشکاریِ دگرگونی می یابد؛ او از یک سو ابزار پیوند سیاسی می شود و از سوی دیگر، وسیله ای برای تداوم نسل، که این دو خویشکاریِ زن در شاهنامه انعکاسِ پررنگی دارد. البته این به معنیِ عدم وجود زنانِ بزرگ و تأثیرگذار در شاهنامه نیست؛ چرا که در برخی داستان ها زنان نقش اساسی دارند که این بزرگی و تأثیر می تواند بازمانده ای از دورانِ زن سروری باشد و فردوسی به عنوانِ راویِ حماسة ملیِ ایرانیان، همة این ویژگی های فرهنگی را در اثرِ خود منعکس کرده است.
رویکردی اساطیری و روان شناختی به تولد نمادین شبدیز در خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و اهمیت شبدیز، به عنوان محمل عشق و سفیر تقدیر، در رابطه عاشقانه میان خسرو و شیرین، سبب شده تا او هیئتی فراواقعی و سمبلیک بیابد و تولید عجیب و رازآلود داشته باشد؛ تولدی افسانه ای، در مکان و زمانی کاملاً نمادین. براساس سخن نظامی، شبدیز، نسب از سنگ دارد؛ سنگی سیاه و قدسی که در دل غاری در دامن دیری روحانی قرار گرفته است. زمان شکل گیری نطفه ی او درست در هنگام قران مشتری و زحل است؛ زمانی مسعود برای تولد مولودی که باید صاحب قران باشد. سنگ، کوه، دیر، قران و مادیان بکری که مادر شبدیز است، همه نقشی نمادین و حضوری ضروری و رازآلود در تولد شبدیز دارند و در پس تمامی آن ها اندیشه ای به قدمت عمر بشری نهفته است؛ اندیشه ای که باید لایه لایه باز کاویده شود تا عناصر و نمادهای موجود در این بخش از خسرو و شیرین نظامی آشکار شود.
کردارشناسی گرشاسپ در گذاراز اسطوره به حماسه و تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرشاسپ از روزگار اوستا تا دوران تدوین متون تاریخی کهن و حماسه¬های ملّی ایران، مسیری دراز آهنگ را پیموده است. اژدها کشی و دیواوژنی و دیگر کردارهای این پهلوان اساطیر کهن ایرانی، بخش مهمّی از مضامین پهلوانی مندرج در اوستا را تشکیل می دهد، امّا با ورود به قلمرو متون ادب پهلوی، بنا به عللی چون پری کامگی و اهانت به آتش، بخشی از فرّ و فروغ اوستایی خود را از دست داده و در ایران عهد اسلامی نیز در اغلب متون تاریخی و حماسه های ملّی - جز گرشاسپ نامه– رنگ باخته است. در این جستار به توضیح و تبیین کردار شناسی گرشاسپ از اسطوره تا حماسه و تاریخ پرداخته و به این نتیجه رسیده ایم که مهم ترین دلایل این رنگ باختگی و حضور کم رنگ گرشاسپ در حماسه های ملّی و متون تاریخی این است که در گذار از اسطوره به حماسه در شاهنامه و اغلب متون حماسی به سه شخصیّت مستقل (سام، نریمان و گرشاسپ) تبدیل و برخی داستان-های رستم جایگزین اساطیر گرشاسپی شده است. بعلاوه سیمای گناهکارانه گرشاسپ (پری کامگی، اهانت به آتش مقدّس و خوارداشت آیین مزدیسنا) در برخی متون پهلوی، جهان پهلوانی دربار ضحّاک در گرشاسپ نامه و برخی متون تاریخی، و تلاش فردوسی برای جاودانه کردن رستم به عنوان جهان پهلوان و نگهداشت نظم و وحدت داستانی شاهنامه، از دلایل مهمّ این رنگ باختگی است.
سوگند در شاهنامه و ارتباط اساطیری آن با آب و آتش
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، اثر ماندگار ایرانی و اصیلی است که آیین ها و فرهنگ ایران کهن را در خود نگاه داشته است. هر کدام از آن آیین ها قابل بررسی است. یکی از این آیین ها، آیین سوگند خوردن است که امروزه نیز از آن استفاده می شود و در جای جای شاهنامه به آن پرداخته شده است. بنابراین در این مقاله سوگند و باورهای کهن مرتبط با آن و بازتاب آن در شاهنامه فردوسی و نیز ارتباط اساطیری آن با دو عنصر آب و آتش بررسی می شود. سوگند واژه ای فارسی است و معادل آن در عربی قسم و یمین است. دکتر معین در حاشیه برهان قاطع پس از واژه سوکه آورده است. سوگند به فتح اول و سوم در اوستا saokatevant (گوگرد مند) یعنی دارای گوگرد است. در ایران باستان و محاکمه های مبهم و پیچیده، دو طرف دعوی را مورد آزمایشی به نام سوگند قرار می دادند. سوگند قسمی از وَر (آزمایش های ایزدی در ایران باستان) است. سوگند داروی سمّی است که به صورت شربتی (آمیخته و محلول) در آب به متهم می خوراندند؛ اگر بی گناه بود به او گزندی نمی رسید و حقانیت او ثابت می شد و اگر گناه کار بود، هلاک می شد.
اسطوره چیست؟
حوزههای تخصصی:
اهمیت عدد «سه» با نگاهی به دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه اهمیت اعداد در پدیده تقدسگرایی در اندیشه انسانهای جوامع ابتدایی ریشه دارد. بشر از دیر باز به ویژگی سحرانگیز اعداد معتقد بوده و به همین دلیل در طول قرون متمادی به برخی از اعداد تا حد تقدس اهمیت داده است؛ این پدیده نه تنها در فرهنگ عامه جوامع بشری بلکه در زمینه های مختلف ادبیات آنها نیز مجال ظهور و بروز یافته است. ملل مختلف دنیا با توجه به اساطیر اولیه تمدنهایشان به اعدادی خاص اهیمت داده و حتی آن را تقدیس کرده اند. بدین ترتیب مکاتب مختلفی به وجود آمده است که هر کدام به نوعی بر اساس تقدیس عددی خاص به تنظیم ایدئولوژی خود اقدام کرده اند و این خود بمراتب مجرایی برای ورود برخی اعداد مهم و گاهی مقدس درون ادبیات شده است؛ در این میان شاهد انعکاس گسترده اعدادی خاص در حیطه ادبیات پارسی هستیم که بسامد آن به نسبت مقطع زمانی و موقعیت جغرافیایی در نوسان است. این مقاله تلاشی است برای بررسی پیشینه اهمیت عدد «سه» و کاربرد آن در دیوان خاقانی.
خط در اسطوره ها
سیاوش و سودابه (بررسی تطبیقی موارد مشابه در اساطیر و ادبیات ملل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستانهای «سیاوش و سودابه»، «یوسف و زلیخا» و «هیپولیت و فدرا» در میان ملل جهان شهرت ویژهای دارند. طرح اصلی اغلب این داستانها چنین است که همسر پادشاه یا بزرگی، عاشق ناپسری یا پسرخواندهی خود شده و عشق و تمایلات خویش را بدو ابراز میکند؛ اما پسر به سبب پاکدامنی و وفاداری به پدر یا پدرخواندهی خویش به خواهش های نامادری هوس باز، پاسخ نمیدهد. زن نیز با توطئهچینی و نیرنگ در پی انتقام برمی آید و پدر را میفریبد تا مجازات و آزارهای سختی را بر پسر خود روا دارد. درمقالهی حاضر، نخست موارد گوناگون عشق میان نامادری و ناپسری در روایات اساطیری، ادبی و تاریخی ملل مختلف به کوتاهی، نقل و سپس به مقایسهی آنها با یکدیگر پرداخته شده است؛ پرداختن به دلیل یا دلایل اساسی طرح گستردهی این چنین داستانهایی در میان ملل مختلف، از مباحث دیگر این پژوهش است.
معنی نام فریدون و ارتباط آن با سه نیروی او در سنت های اساطیری و حماسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بررسی مجموع اخبار و روایات مربوط به فریدون در منابع باستانی و متون دوران اسلامی، معلوم می شود که این پهلوان اژدرکش اساطیر ایران، از سه نیرو و قدرت شگفت، یعنی« توان رزمی »، « مهارت پزشکی»و « هنر افسونگری و جادو » برخوردار بوده است. از سوی دیگر، به نظر می رسد معنی لفظی نام «فریدون» (که خود صورت تحول یافته واژه اوستایی θraētaona- به شمار می رود) «دارنده سه نیرو و قدرت» بوده است؛ از این رو چندان بعید نیست که بین این دو مقوله، یعنی نیروهای سه گانه فریدون در روایات و معنی لغوی نام او، ارتباطی وجود داشته باشد. بررسی جزئیات گزارش های مربوط به فریدون در منابع مختلف هندی و ایرانی وجود چنین ارتباطی را تایید می کند و نشان می دهد لفظ فریدون، شاید در اصل صفتی بوده است که ایرانیان با آن یل اساطیری خود را به لحاظ داشتن سه نیروی یاد شده توصیف می کردند، اما سپس تر در اثر تحول تدریجی اسطوره، صفت مذکور به عنوان اسم عَلَم، جانشین نام اصلی پهلوان (یعنی θrīta Āθwya *) شده و برای نامیدن او به کار رفته است.
اژدها در اسطوره ها وفرهنگ ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره ها جلوه هایی از فرهنگ یک ملت و به تعبیری، خاستگاه هنر و ادبیات هستند. درواقع، فرهنگ و تمدن هر قوم و ملتی ریشه در اسطوره های آن ملت دارد. وقتی سخن از اسطوره به میان می آید، در باور همگان، موجودات عجیب اسطوره ای از جمله اژدها نمایان می شوند.اژدها در بسیاری از باورهایاسطوره ای و فرهنگی چینیان حضوری جدی دارد. هدف نگارندگان این نوشتار بررسی جایگاه و مفاهیم اژدها در اسطوره های ایران و چین و در داستان های عامیانه دو ملت است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات تطبیقی است. این پژوهش نشان می دهد که به جز موارد نادر اشتراک، در اسطوره های ایرانی، اژدها در مقابل پهلوانان اسطوره ای قرار می گیرد و پیروزی قهرمان منوط به کشتن اژدها است، اما در اسطوره های چین، در نهایت، اژدها رام می شود و صلحی بین قهرمان و اژدها به وجود می آید. اژدها در فرهنگ و باورهای عامیانه ایران باز همان سیر اهریمنی خود را می پیماید، در مقابل در فرهنگ چین اژدها جایگاه ویژه و مثبتی دارد.
سپر آشیل
منبع:
شعر بهار ۱۳۷۹ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
دیوان در دیوان ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دراین نوشتار، آنچه نزد ناصر خسرو در دیوان اشعارش «دیو» قلمداد شده مورد بررسی قرار گرفته است. ابتدا معانی مختلف این واژه با مراجعه به فرهنگ ها و با عنایت به نحوه کاربرد آن در دین زردشت، شاهنامه فردوسی وبرخی منابع دیگر بازگو شده است.گفتنی است علاوه بر ناصرخسرو، بسیاری از شاعران کهن از این واژه در آثار خود استفاده کرده اند، اما ناصر خسرو در این زمینه پیشتاز است و «دیو» در دیوان او نمودی ویژه دارد. مطالعه سروده های این شاعر بزرگ نشان می دهد اشخاصی چون خلفای عباسی، امیران سلجوقی، عوام، جهال، فقهای دروغین، حریصان و ... دیو خوانده شده اند. علاوه بر اینها شاعر، جهان، جهل، جسم، نفس، دهر، آز و ...را نیز «دیو» می نامد. با ذکر شواهدی از اشعار ناصرخسرو و گاه شاعران دیگر، راجع به هریک از این «دیوها» به اختصار سخن گفته شده، از آنجا که شواهد موجود مربوط به هر موارد متعدد است، به ذکر شاخص ترین آنها اکتفا شده است.