فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۱۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
زندگی و سرگذشت پیامبران به عنوان انسان هایی کامل و دارای شخصیّت آسمانی و سیره انسانی در اکثر متون ادب فارسی انعکاس یافته و یکی از غنی ترین منابع الهام در شکل گیری آثار هنری و ادبی، همواره سرچشمه مضمون آفرینی و تصویرسازی شاعران و نویسندگان در ادب فارسی بوده است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود، تحلیل سرگذشت پیامبران در قصاید خاقانی است. شاعر شروان برای طرح هنرمندانه اشعارش از سرگذشت هفده پیامبر بهره برده که جلوه های زندگی حضرت رسول اکرم (ص)، بالاترین کاربرد را در میان هفده پیامبر به خود اختصاص داده است. خاقانی با استفاده از داستان پیامبران، گاه تنها در پی ذکر گوشه های از زندگی آنان در قالب شعر است؛ امّا در بسیاری از مواقع، وی سرگذشت انبیا را وسیله ای برای طرح موضوع های مختلف می کند. شاعر با دست مایه قرار دادن داستان انبیا در پی طرح موضوع های متنوّعی است که در این میان، مدح، نخستین رتبه را دارد. این رویکرد خاقانی بر تعلّق خاطر شاعر به ممدوحان و دستگاه قدرت، ناظر است. شاعر شروان برای رسیدن به مقصود خویش از شیوه های بلاغیِ گونا گونی مانند تشبیه و اغراق بهره جسته است. وی با این شگردها، کوشیده است توصیف هایی دقیق و روشن از موضوع های شعریش ارائه کند.
رموز ادبی و تأویل داستان یوسف (ع) در ادبیات فارسی
منبع:
حافظ مرداد ۱۳۸۹ شماره ۷۲
حوزههای تخصصی:
بررسی مفهوم الست از دیدگاه عارفان (تا قرن هشتم ه ..ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع میثاق گرفتن خداوند از بندگان خود در آیه 172 سورة اعراف آمده است، اما این آیه مفهومی کلی را بیان کرده و درباره تمام جزئیات آن بحث نکرده است. همین عامل باعث شده تا مثل بعضی از دیگر مفاهیم قرآنی، مفسران، متکلمان، فقها، اندیشمندان و عارفان برداشت ها و دیدگاه های مختلفی را مطرح کنند. حتی با اینکه در این آیه به صراحت به بعضی از موارد این میثاق ازلی، از جمله عهدگرفتن از بنی آدم، اقرارگرفتن از مردم به خدایی خود و جواب «بلی» دادن بنی آدم اشاره شده است، اما مفسران و عارفان در این مسائل نیز برداشت های مختلف و حتی متناقضی داشته اند. این جستار با بررسی و تحلیل فرآیند شکل گیری مفاهیم و اندیشه های مختلف، از اولین مفسران تا کتاب های عرفانی ادب فارسی، حول مفهوم «الست» و مسائل مربوط به آن، بحث جامع و دقیقی ارائه کرده است.
تحلیل متن شناسی زیارتنامه حضرت امام رضا (ع) بر پایه نظریه کنش گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه کنش گفتار یکی از مهم ترین نظریاتی است که بر دو حوزه فلسفه زبان و زبان دین تاثیر گذاشته است. آستین، ارائه کننده این نظریه، کاربرد زبان برای انجام کارهایی از قبیل اعلام کردن، وعده دادن، اظهار داشتن، تهدید کردن و ... را کنش گفتار نامید. وی واحد ارتباط زبانی را کنش های گفتاری اعلام کرد، بدین معنی که ارتباط زبانی هنگامی اتفاق می افتد که گوینده، کنش گفتاری انجام دهد. جان سرل بر پایه این نظریه کنش های گفتاری را به پنج دسته تقسیم بندی کرد: کنش های اظهاری، اعلامی، تعهدی، ترغیبی و عاطفی. بررسی متن شناسی زیارتنامه حضرت امام رضا (ع) بر اساس طبقه بندی فوق نشان داد از مجموع 107 کنش گفتاری به کار رفته در این متن، کنش های عاطفی با 38 مورد بیشترین و کنش های اعلامی با 22 مورد کمترین تعداد را به خود اختصاص داده اند. ضمن آن که در متن فوق هیچ گونه کنش گفتاری تعهدی به کار نرفته است. نتایج فوق نشان دهنده ایجاد ارتباط عمیق عاطفی گوینده و مخاطب یا مخاطبان زیارتنامه است. به عبارتی گوینده متن تلاش کرده است احساساتی از قبیل ارادتمندی، قدردانی و دوستی خویش را در قالب این متن با مخاطب خویش به اشتراک بگذارد. اختلاف ناچیز بین تعداد سایر کنش های به کار رفته در متن با توجه به تعداد کل کنش های موجود معنی دار به نظر نمی رسد.
معنای باطن قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باطن قرآن در برابر ظاهر به کار می رود و دارای معانی گوناگونی است که در مقاله حاضر به مشهورترین آنها با ذکر شاهد قرآنی اشاره شده است. این معانی عبارت است از:
1. معنایی که مفسر آن را از سبب حکم استخراج می کند؛ سپس آن را بر موارد مشابه تعمیم می دهد. این نوع باطن، از ظاهر و معنای لفظ گرفته شده است؛ از این رو دانشمندان علوم قرآنی آن را پذیرفته اند.
2. باطنی که لازم معناست و برگرفته از لفظ نیست، اما چون مبنای آن دلیلی عقلی است دانشمندان با آن مخالفتی ننموده اند.
3. نوع سوم تطبیق دادن آیه بر یکی از مصادیق است که به آن «جَر ْ ی» گویند.
4. تفسیر آیه به آنچه و آنکه مفسر دوست می دارد.
نوع سوم و چهارم برگرفته از لفظ و ظاهر آیات نیست و بسیاری از پژوهش گران آن دو را با هم درآمیخته اند. در این مقاله تفاوت میان این دو نوع را روشن ساخته ایم؛ سپس با شواهد گوناگون ثابت نموده ایم که دانشمندان و مفسران شیعه و سنی نوع سوم را به کار برده اند؛ از این رو مخالفت برخی از دانشمندان اهل سنت با نوع سوم (جَر ْ ی) که در کتب شیعی فراوان به چشم می خورد، بی پایه است. اما نوع چهارم بازیچه قرار دادن قرآن است و باید از آن دوری کرد.
مقام انسان در ادبیات با نگرش به قرآن مجید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آیاتی در قرآن مجید راجع به «انسان» آمده که (اختصاص به خلقت یا انسان اول ندارد و) شامل همه انسان ها و موجودیت انسان بر اساس مشی و اراده خداوندی می باشد، همچنانکه نمونه های فراوانی در مثنوی مولوی و یا آثار نظامی گنجوی از این جهت وجود دارد. اطلاق واژه «انسان» به خاطر انس گرفتن او با دیگران، برای ادامه زندگی اجتماعی است، چرا که بدون برقرار کردن این ارتباط انسانی، قادر به ادامه حیات نمی باشد. حق تعالی موجودی به نام انسان آفرید که جامع تمام نیروهای ظاهری و باطنی، مادی و معنوی، ملکی و ملکوتی است. هر صفت و هر خاصیتی که در طبیعت و ذات یک انسان وجود داشته باشد به طور طبیعی در طبیعت تمام انسانها یافت می شود.بیشترین مضامینی که در نیل انسان به حقیقت و عدالت در ادبیات فارسی آمده (مفهوم اصلی و پیام موجود در آنها) از قرآن مجید اخذ شده است. انسان به هر اندازه که به صفات خداوندی متصف شود به همان اندازه به خالق واحد نزدیک شده است.
بررسی واژه شناختی زبان شعر «انتظار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باور به وجود منجی و رهایی بخش و تشکیل جامعه ای آرمانی که الگوهای معنوی و مینوی بر آن حاکم باشد، در ادبیات آرمان شهری و تعلیمی جهان اهمیت به سزایی دارد. باور به سوشیانت و نجات دهنده، بخش در خور توجهی از باورهای دینی، آرمانی و مفاهیم فرهنگی را در عرصه های فرهنگ و ادبیات ایران پیش از اسلام در برگرفته بود و از زمانی که دین اسلام با سرشت فارسی زبانان درآمیخت، این باور بازتابی گسترده در شعر شاعران ادب فارسی بر جای گذاشت و به ویژه پس از انقلاب، این مفهوم و رویکرد آن در ادبیات، فراگیرتر شد.شعر «انتظار» درمیان شاعران ایرانی که به ویژه از دریچه دینی به تبیین مسایل می پردازند، جایگاه در خوری دارد و کارکردهای زبانی، درون مایه ای و زیبا شناختی این شعر به گونه ای است که با باورهای دینی درآمیخته است. اما واقعیت این است که به سبب جنبه های محتوایی-دینی و آرمان اندیشی، تاکنون زبان و کارکرد های هنری و زیبا شناختی این شعر کمتر کاویده شده است. از این رو، هدف این مقاله، نقد و تحلیل و بررسی شعر انتظار، در عرصه ادبیات معاصرِ پس از انقلاب، از دیدگاه زبانی و به ویژه پژوهش بسامدی واژگان، تحلیل واژه شناختی و کارکردهای زبانی این گونه شعر و چگونگی پیوند با کارکردهای درون مایه ای و سرشت آن هاست.
کلام شیعی در عرفان بایزید ثانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی اجمالی مؤلّفه های کلام شیعی در عرفان علی بن عنایت الله بسطامی بایزیدی، ملقّب به بایزید ثانی در متن کتاب روضة العارفین می پردازد. نویسنده یکی از عرفا و محدّثان شیعة قرن 10 و 11 هجری است که رسالة روضةالعارفین را در تبیین مسائل توحیدی، اعتقادی، عرفانی و آداب سیر و سلوک تحریر کرده است. هدف این نوشتار تلاش برای پاسخ گویی به این سؤالات است: 1. مؤلّف در مقام صوفی وحدت وجودی و محدّث شیعی، چگونه مسائل اصول اعتقادی شیعة امامی را با عنایت به نحلة فکری فلسفی عرفانی خویش مطرح می کند؟ 2. آیا اصولاً آوردن برهان ها و استدلال های کلامی از جانب یک صوفی، با در نظر گرفتن این شبهه که صوفیان از مباحثات عقلانی به شیوة متکلمان گریزان اند، با حکمت ذوقی صوفیانه تناسبی دارد؟ با در نظر گرفتن مهم ترین مشخّصه های کلام شیعی مطرح شده در رسالة روضة العارفین و مقایسة آن با مسائل کلامی بحث شده نزد مهم ترین متکلّمان شیعی پیش از او، به این نتیجه می رسیم که مؤلّف، متکلّم شیعة عارف مسلکی است که عرفان را بستری مناسب برای طرح مباحث کلامی شیعه دانسته است و چنان که عرفان او کلامی است، کلام او نیز عرفانی است
رموز زندگی از نظر علامه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه اقبال عقیده و اندیشه ی خویش درباره ی زندگی و رمز و راز آن را در اشعارش بازتابی روشن داده است. مضامین بلند عشق، ایمان، امید و آرزو، تلاش و کوشش، حرکت و پویایی، آینده نگری و خودشناسی در آثار اقبال جایگاه روشن و گسترده ای دارد وآنگاه که این مضمون را با مفهوم زندگی پیوند میدهد، درخشش و جلوه ی دیگری پیدا میکند. اقبال آرزو و امید را سرمایه ی اصلی زندگی، و زندگی را گنجینه دار این سرمایه ی ارزشمند میداند. خودی، خودشناسی وخودسازی از نظر علامه اقبال با قداست طوف حرم برابر است. وی آزاده زندگی کردن و از زیر بار ناملایمات رستن و قد خم نکردن در برابر دیگران را از رموز زندگی میداند:
زندگی ازطوف دیگررستن است خویش را بیت الحرم دانستن است (اقبال،1376: 45)
اقبال با توجه به آیات قرآن کریم سیر انفسی را برای انسان لازم و ضروری میشمارد و به تعبیری زیبا در خود نگریستن و به شناخت خود رسیدن را چون مجموعه و خلاصه ی نوری میداند که در فطرت ما نهان است و ظهور و بروز جرقه های آن، راه درست زندگی را برای ما نمایان ساخته، ما را به سوی هدایت و کامیابی رهنمون میسازد:نقطه ی نوری که نام او خودیست زیر خاک ما شرار زندگیست (اقبال،1376: 45)