فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۱۲۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
برخی شاعران معاصر در برهه¬ای از زمان به دلیل اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی و شکست های پیاپی فردی و اجتماعی و در فضایی آکنده از اندیشه های فلسفی غرب، به عقیدة غیاب خدا که یکی از اندیشه های بنیادین فلسفة غرب است اعتقاد پیدا می کنند؛ امّا به دلیل گرایش ذاتی انسان به مفهومی به نام خدا و نیز تحت تأثیر اندیشه های فلسفی غرب به خدایی دیگرگونه روی میآورند. همین مسأله سبب به وجود آمدن شکل متفاوتی از خداباوری در شعر این شاعران شده است. نگارندگان در این گفتار ضمن اشاره به پیشینة عقیدة غیاب خدا و باز آفرینی آن در سنّت دینی و فلسفة غرب، به بررسی چگونگی ظهور، دوام یا افول، شباهت ها و تفاوت های آن در شعر سه شاعر برجستة معاصر، یعنی اخوان، فروغ و شاملو میپردازند.
رموز زندگی از نظر علامه اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه اقبال عقیده و اندیشه ی خویش درباره ی زندگی و رمز و راز آن را در اشعارش بازتابی روشن داده است. مضامین بلند عشق، ایمان، امید و آرزو، تلاش و کوشش، حرکت و پویایی، آینده نگری و خودشناسی در آثار اقبال جایگاه روشن و گسترده ای دارد وآنگاه که این مضمون را با مفهوم زندگی پیوند میدهد، درخشش و جلوه ی دیگری پیدا میکند. اقبال آرزو و امید را سرمایه ی اصلی زندگی، و زندگی را گنجینه دار این سرمایه ی ارزشمند میداند. خودی، خودشناسی وخودسازی از نظر علامه اقبال با قداست طوف حرم برابر است. وی آزاده زندگی کردن و از زیر بار ناملایمات رستن و قد خم نکردن در برابر دیگران را از رموز زندگی میداند:
زندگی ازطوف دیگررستن است خویش را بیت الحرم دانستن است (اقبال،1376: 45)
اقبال با توجه به آیات قرآن کریم سیر انفسی را برای انسان لازم و ضروری میشمارد و به تعبیری زیبا در خود نگریستن و به شناخت خود رسیدن را چون مجموعه و خلاصه ی نوری میداند که در فطرت ما نهان است و ظهور و بروز جرقه های آن، راه درست زندگی را برای ما نمایان ساخته، ما را به سوی هدایت و کامیابی رهنمون میسازد:نقطه ی نوری که نام او خودیست زیر خاک ما شرار زندگیست (اقبال،1376: 45)
مقام انسان در ادبیات با نگرش به قرآن مجید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آیاتی در قرآن مجید راجع به «انسان» آمده که (اختصاص به خلقت یا انسان اول ندارد و) شامل همه انسان ها و موجودیت انسان بر اساس مشی و اراده خداوندی می باشد، همچنانکه نمونه های فراوانی در مثنوی مولوی و یا آثار نظامی گنجوی از این جهت وجود دارد. اطلاق واژه «انسان» به خاطر انس گرفتن او با دیگران، برای ادامه زندگی اجتماعی است، چرا که بدون برقرار کردن این ارتباط انسانی، قادر به ادامه حیات نمی باشد. حق تعالی موجودی به نام انسان آفرید که جامع تمام نیروهای ظاهری و باطنی، مادی و معنوی، ملکی و ملکوتی است. هر صفت و هر خاصیتی که در طبیعت و ذات یک انسان وجود داشته باشد به طور طبیعی در طبیعت تمام انسانها یافت می شود.بیشترین مضامینی که در نیل انسان به حقیقت و عدالت در ادبیات فارسی آمده (مفهوم اصلی و پیام موجود در آنها) از قرآن مجید اخذ شده است. انسان به هر اندازه که به صفات خداوندی متصف شود به همان اندازه به خالق واحد نزدیک شده است.
جلوه های نمادین عزاداری ماه محرم در مناطق مختلف ایران
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی بازتاب رویدادها و شخصیتهای مذهبی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات نمادین
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی تئاتر و نمایش ایران تاریخچه سنتی
بررسی نمودهای مذهبی در شعر عهد قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران جامعه ای با زیر ساخت مذهبی است که دین اسلام و مذهب تشیع از دیرباز در آن نفوذ فراوانی داشته که در این میان فرهنگ و ادبیات ایرانی و خاصه شعر نیز جلوه گاه مهمی برای بازتاب نمودهای دینی شده است. عصر قاجار یکی از دوره های شعری ادبیات فارسی است که مذهب، به ویژه تشیع در آن جلوه و بازتاب گسترده ای دارد. در این دوران شاعر می کوشد با تقویت بن مایه های دینی در اشعار، مخاطب خود را پرورش اخلاقی داده، نگاه و اندیشه ی دینی خود را به او منتقل کند. در این نوشته سعی بر آن خواهد بود تا با روش توصیفی و برداشت های تحلیلی، بررسی شود که دین در شعر این دوران چگونه بازتاب یافته و از چه اهمیتی برخوردار بوده و در تعامل ذهن شاعر و مخاطب چه نقشی پیدا کرده است.
مبانی نظری دفاع مقدس در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دفاع، مفهومی مقدس، ارزشی و مبتنی بر آفرینش بشر و یکی از ارکان بقا، حفظ نوع و سعادتمندی دنیا و آخرت اوست. فهم حقیقی و التزام عملی به آن، سبب امنیت، عدالت و رفاه عمومی می شود.اسلام در مورد دفاع مقدس، برخوردار از نظریه ای است که بر دو مبنای توحیدی استوار است: -1 خواست و مشیت الهی و خارج از اراده انسان -2 خواست و مشیت الهی که بر فطرت یعنی آگاهی، اراده و انتخاب انسان مبتنی است. در این مقاله پس از بررسی معنا و مفهوم دفاع مقدس در قرآن کریم و پاره ای از اسناد دیگر، به تبیین مبانی نظری آن پرداخته شده است. اهمیت شناختی دفاع برای ایجاد جوامع سالم بیان گردیده است.
اشکال، ساختار و کارکرد تمثیل درتفسیرعرفانی میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، شناختن توان تمثیل در بیان روشن و زیبای اندیشه های پیچیده یک نیاز فرهنگی است. هدف این پژوهش، شناخت تمثیلهای میبدی و کارکردهای شکلهای مختلف تمثیل در بخش تفسیر عرفانی، کشف الاسرار می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که انواع تمثیل در این اثر درخشان نثر عرفانی کاربرد چشمگیری دارند و بر اساس نیاز به بیان روشن و رسای تجربه ها، اندیشه ها و مفاهیم عرفانی و ماهیت تفسیری متن به کار رفته اند. در این متن علاوه بر شکلهایی چون اسلوب معادله و حکایت، شکلهای دیگری چون، تمثیل «تصویرمعنا»، «روایت حکایت»، تمثیل «اندیشه» و تمثیل «رمزگشوده» نیز به کار گرفته شده اند. کاربرد شکلهای گوناگون تمثیل نیاز زبانی عارف مفسر را در بیان رسا و زیبای معنای مورد نظر او را برآورده ساخته است. ویژگیها و کارکرد این گونه تمثیلها در این شاهکار عظیم نثر عرفانی، یکی از رازهای زیبایی و تاثیر زبان میبدی بر خواننده است.
بررسی تطبیقی سخنان بوزرجمهر در شاهنامه با قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوزرجمهر از جمله شخصیتهایی است که در شاهنامه از جایگاه ممتاز و نیکویی برخوردار است. او حکیم خردمند و فرزانه ای است که سخنان منقولش در شاهنامه در راستای اخلاق، خرد، هدایت، رشد، راستی و نیکوییهاست. همچنین آیین اسلام آیینی است که همه دستورها و قوانین اصیل و حقیقی آن در راستای کمال انسانی و هم سو با دلالتهای خرد و عقلانیت است. با بررسی سخنان بوزرجمهر در شاهنامه و مقایسه آنها با آیات قرآن و احادیث امامان معصوم ـ ع ـ که دو سرچشمه اصیل آیین اسلام به شمار می آیند، مشخص می شود میان بسیاری از سخنان بوزرجمهر و آیات و احادیث، شباهتها و هم سوییهای نزدیکی وجود دارد.
بر این اساس دو سؤال اساسی در این مقاله مطرح است: الف ) چه نوع تقسیم-بندیهایی از شباهتهای سخنان بوزرجمهر در شاهنامه و قرآن و احادیث می توان ارائه داد؟ ب ) علل این شباهتها چیست؟ روش تحقیق در این مقاله روش علی ـ مقایسه ای است. با این توضیح که نخست با مقایسه سخنان بوزرجمهر با آیات و احادیث به توصیف و طبقه-بندی انواع شباهتها و مشترکات گوناگون آن پرداخته می شود، سپس با در نظر گرفتن دلایل عقلی و نقلی علل این شباهتها بررسی و ریشه یابی می گردد.
أثر قصّه سلیمان(ع) و ملکه سبأ فی غزلیّه 216 دیوان حافظ الشیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
للقرآن الکریم أثر هامّ فی غزلیّات حافظ الشیرازی و قد تأثّر حافظ، بهذا الکتاب الکریم بشکل رمزیّ و تأویلیّ یمیل إلی الإبهام الفنیّ و الشعریّ أکثر من أن یدلّ علی الوضوح. یأخذ حافظ الشاعر، ألفاظاً و معانیَ قرآنیّه ثمّ یصوغ منها أسلوبا شعریّا خلابا له سلطه تأثیریّه قویّه. هناک یبدو، بین الغزلیّه 216 فی الدیوان و قصه سلیمان و ملکه سبأ فی سوره النمل، تَلاؤم فنیّ و رمزیّ من حیث المفردات و المضامین بحیث اقتبس الشاعر، من القصّه القرآنیّه و الروایات التی جاءت فی تفسیر الآیه الرابعه و الأربعین من سوره النمل فی التفاسیر لا سیما الکشّاف للزمخشری حول الجنّ و ملکه سبأ من کراهیه الجنّ أن یتزوجها سلیمان خوفا من إفضاء الملکه بأسرارهم الی سلیمان و العیوب التی نموها الی الملکه من العیب فی عقلها و ساقها و قدمها و کشفها عن ساقها واختبار عقلها بتنکیر العرش و... من المضامین التی تؤید هذا التلاؤم و الاشتراک أکثر فأکثر و قد اتّخذ حافظ الشیرازیّ، هذه القصّه القرآنیه الخلابه، بناء وطیدا و مادّه غنیّه لأفکاره و غزلیّته و أثری بها جمالیّتها بحیث نری أنّه هدم بناء القصّه و أحدث منها و علیها بناء جدیداً کما أنشد شعره فی أسالیّب أدبیّه بشکل رمزیّ یلقی الضوء علی کل مخاطب یتلقی منه معناه الخاصّ و یؤولّه تأویلا یختلف مع الآخراختلافا ما. مثلا انّ حافظا أخذ مادّه ""نظر"" من قصّه سلیمان التی استعُملت فی تراکیب: سَنَنظُرُ /فَانظُرْ/فَانظُرِى /فَنَاظِرَه/نَنظُر، فأحدث منها بناءا جدیدا و تراکیب حدیثه ذات إبهام جمیل و رمزمثالیّ و هی"" منظور خردمند"" (المنظوره العاقله) و ""صاحب نظر"" و ""نظر کردن"" (النظر) جاء بها فی غزلیّته بشکل رمزیّ لا ینتقل المخاطب إلی القصّه القرآنیّه إلّا بعد تأمّل عمیق. و هذا الأسلوب الرمزیّ ممّا جعل شعره فتانا طیله الزمن و خلابا علی مرّ الدهور.
ریخت شناسی داستان پیامبران در تفسیر طبری و سورآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی به مفهوم بررسی اجزای سازنده قصه ها، روابط متقابل سازه ها با یکدیگر و کل قصه است. پراپ معتقد است اگرچه در قصه های پریان شخصیت های متفاوت و گوناگونی دیده می شود، اما عناصری در آنها وجود دارد که پیوسته در قصه تکرار می شوند. او این عناصر را خویشکاری (Function) می نامد.
اگرچه ریخت شناسی پراپ بر روی قصه های پریان صورت گرفته است اما این الگو کم و بیش در قصه های عامیانه و رمزی قابل انطباق است. در ادبیات، داستان پیامبران، در زمره داستان های رمزی قرار می گیرد و خویشکاریهای (همانندی ها) در آن دیده می شود. مقاله حاضر 26 مورد خویشکاری داستان پیامبران را در تفاسیر طبری و سورآبادی بررسی کرده و به بیان شباهتهای آنها پرداخته است و به این نتیجه می رسد که در میان متون مقدس روابط بینامتنی محکمی وجود دارد.
نمودهای قرآنی گلستان
استعاره های جهتی قرآن با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی زبان شناختی استعارة جهتی در قرآن با توجه به رویکرد نظریة معاصر استعاره است. اهمیت این تحقیق در اینجاست که استعاره بخش مهمی از ارتباط های گفتاری و کلامی را تشکیل می ¬ دهد و آن قدر طبیعی وارد زندگی ما می شود که ممکن است در عمل جلب توجه نکند. استعاره در زبان دین نیز کمتر از سایر صورت های زبانی نیست. در استعاره¬های جهتی، نظامی کلی از مفاهیم با توجه به مفاهیمی از نظامی دیگر سازمان¬بندی می¬شود. استعاره¬های جهتی، مفاهیم را با اعطای صورت مکانی در جهات متقابل به یکدیگر مرتبط می¬کنند. این جهت¬های مکانی، قراردادی یا دلبخواهی نیستند؛ بلکه بر مبنای تجربه های فیزیکی و فرهنگی انسان ها شکل می¬گیرند. وظیفه این نوع استعاره ها بیش از هر چیز، برقراریِ انسجام در نظام مفهومیِ ماست. تقابل های «بالا یا پایین، جلو یا پشت، راست یا چپ، مرکزی یا حاشیه¬ای، درون یا بیرون» همه از این دست است. این جهت¬های فضایی یا مکانی با تصویر فضایِ هندسی¬ای که در ذهن به وجود می آورند، مفهومی جدید و در نتیجه درکی جدید می آفرینند.
نگرش دینی شاعران دوره مشروطه
حوزههای تخصصی:
در دوره مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، به دلیل تفاوت هایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاه های خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفاده ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام وتمدن نوین و روحانیون به دو گروه محافظه کاران مخالف تجدد و مشروطه خواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و با تامل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره، به بررسی نگرش دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسیده که سه جریان فکری عمده در میان شاعران وجود داشته است. یک جریان، دین را در مقابل تجدد قرار می دهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه می داند. جریان دیگر، به حذف بسیاری از سنت های دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تاکید می کند. جریان سوم تجدد را بر بستر سنت های دینی می پذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد، خواهان تغییر در بعضی از سنت ها و اصلاح آنهاست. این جریان به حفظ دین در جامعه تاکید می کند.
تاثیر اشه در تجربه های تفسیری متون کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین اصل در دین ایران باستان، اصل اشه (asha) یا نظم و راستی در مقابل بی نظمی و دروغ بوده است. برخی حوادث و حکایات در فرهنگ ایرانی هست که قابل تطبیق با اسلام یا دیگر ادیان نیست بلکه متاثر از اندیشه اشه است. تجلی اشه در این موارد، حاصل نوعی تجربه دینی موسوم به تجربه تفسیری است. تجربه تفسیری در حقیقت، تبیین دینی است، و هر تبیینی بر مجموعه ای از پیش دانسته ها و پیش فرضها مبتنی است که شخص تبیین گر بر پایه آنها به کشف روابط پدیده ها و حوادث می پردازد. در این مقاله مواردی استخراج شده که پیش فرض این تجربه ها مبتنی بر اصل اشه در ایران باستان بوده است. بر اساس این پژوهش روشن می شود تجلی اشه در قالب تجربه های تفسیری بیشتر در حوزه قدرت سیاسی و نقد و مهار قدرت رخ داده است هر چند در حوزه روابط فردی و نظام طبیعی نیز اندیشه اشه به صورت تجربه تفسیری نقش مؤثری داشته است و موجب نظام جامعه و پیشرفت تمدن گشته است.
مباحث کلامی در تاریخ بیهقی
حوزههای تخصصی:
در اینکه ابوالفضل بیهقی اهل سنت بوده تردیدی نیست؛ اما اینکه بر منوال کدامین فرقه می گشته جای درنگ است. از سویی در تاریخ او اعتقاد استواری بر تقدیرگرایی که ذهن را به جانب جبر می برد، وجود دارد؛ در حالی که بیهقی ضمن تقدیرمداری، با توجه به مسئولیتی که برای کارهای شخصیت های تاریخش قائل است، ظاهراً اختیار آدمی را منکر نیست. از دیگر سوی، تمجید و توصیف هایی گسترده از خرد و خردورزی به چشم می آید و این در حالی است که خردگرایان معتزلی را هم رتبه زندیقان و دهریان، دشمنان دین می شمارد. این چه شیوه و مذهبی تواند بود؟
اشعری نمی تواند باشد؛ زیرا اشاعره با خردورزی چندان میانه ا ی نداشتند و حتی تمییز نیک و بد را از حیطه عقل برکنار می دانستند و حسن و قبح شرعی را گردن می نهادند؛ ضمن آن که از جنبه سیاسی نیز تا زمان به قدرت رسیدن سلجوقیان (حدود نیمه قرن پنجم هجری) مکتب اشعری از موقعیت خوبی برخودار نبود. اما در همان زمان که اشعری در بصره و بغداد به اصلاح عقاید دینی پرداخت در ناحیه سمرقند، ابومنصور ماتریدی (متوفای 333هجری) با آرمانی مشابه اشعری ظهور کرد که به سبب اهمیت دادن به خرد – نه تا حد معتزله- شاگردان اشعری را به خود جلب کرد و آنان از عقاید ماتریدی به عنوان احیا کننده تسنن کامل دفاع می کردند. بنابراین، ابوالفضل بیهقی را «ماتریدی» توان دانست؛ به ویژه که در تاریخ خود از ابوحنیفه به نیکی یاد می کند و این، گمان حنفی بودن او را تایید می کند. در زمان قدیم، بیشتر حنفیان ماتریدی بودند؛ در این نوشتار، با در نظر گرفتن برخی نوشته های بیهقی در تطبیق و مقایسه با اندیشه های اشاعره و ماتریدیه، احتمال ماتریدی بودن ابوالفضل بیهقی مطرح شده است.