فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۱۲۹ مورد.
دعا در مثنوی
الإلهامات والإشارات القرآنیة فی القصیدة الثانیة من دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی (595-520ق) شاعر فارسی اللسان، معروف، وهو صاحب قصائد فخمة وأشعار عمیقة وصعبة ومبهمة، کما یعد أکثر شعراء الأسلوب الأذربیجانی شهرة فی القرن السادس. شعره یزخر بالمواضیع العلمیة والمصطلحات الدینیة، وهو دائرة المعارف فی علوم القرآن والحدیث. إن التسلط على مختلف أنواع العلوم واستخدامها فی شعر هذا الشاعر الکبیر وفکره وإبداعه جعل فهم شعره یبدو معقداً ومبهماً، فقد ضمن شعره الکثیر من مفاهیم الزهد والأخلاق بالاستفادة من الأحادیث النبویة والآیات القرآنیة، ولا شک فی أن الإلمام بالقرآن وتفسیره من مفاتیح حل الکثیر من مشکلات أبیات هذا الشاعر. وسنتناول فی هذه المقالة سبل توظیف القرآن والمضامین الإلهیة فی القصیدة الثانیة – فقط - من دیوان خاقانی. ومن المؤکد أننا سنذکر فی البدایة توضیحات عامة عن الشاعر، وارتباطه بالقرآن ونقدم تعریفا للقصیدة الثانیة التی مطلعها:
ای پنج نوبه کوفته در دار ملک لا لا در چهار بالش وحدت کشد تو را
- أیها الطارق باب ملک ""لا"" خمس مرات إن ""لا"" تقودک إلى مسند التوحید.
احادیث و روایات اسلامی در دوره آغازین شعر پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ادبیات پارسی از دیرباز بصورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر متون اسلامی و بخصوص احادیث و روایات بوده، نگارنده در این مقاله سعی کرده است روند و چگونگی این، تاثیرات را در شعر پارسی دوره آغازین مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و دلایل و شواهدی را مبنی بر اینکه: نه تنها تقریبا تمام متون مهم ادبی دورههای تاریخ ادب فارسی به شکلهای گوناگون از این مقوله مهم بهرهمند شده؛ بلکه بخش قابل توجهی از غنا و ارجمندی خود را از مفاهیم احادیث و روایات دینی کسب کردهاند. این تاثیرات در دورههای نخستین که مقارن شکل گرفتن پارسی دری است؛ اندک ولی در دورههای بعد فراوان و شگفتانگیز است.
حکیم نظامی گنجوی
ریشه یابی معرفت در خاطره ازلی الست و همانندی آن با نظریه یادکرد افلاطون با تأکید بر مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارفان مسلمان سرچشمه های معرفت را در میثاق الست می جویند. مولانا بی تردید یکی از سرآمدان این ریشه یابی است. در این نوشته با طرح موضوع ریشه یابی معرفت در ماجرای الست و همانندی آن با نظریّه یادکرد(anamnesis) افلاطون، به شیوه تحلیلی، دیدگاه مولانا در مثنوی را بازکاویده ایم. بر بنیاد این دیدگاه کسانی که در ماجرای الست و پیش از تعیّن وجودی از معرفت اجمالی شهودی بهره ور شدند، هرچند در زندگی دنیایی، مدّتی حکمت و دانایی نخستین را ازیادمی برند و گرفتار نسیان و گاه غفلت می شوند، این استعداد در آن ها هست که پرورده شریعت و طریقت شوند و با تجدید خاطره ازلی الست، آرزومندانه به جست و جو پردازند و به حضرت حق راه یابند. میثاق الست ماجرایی همگانی بوده است و اگر برخی روح ها گویی بویی از آن شراب ازلی نبرده اند و انگار گم شده ای ندارند، دلیل آن را باید در فراموشی و نسیان جست. بنابراین مولانا بر این باور است که هیچ آفریده ای از معرفت بی نصیب نیست بلکه مرتبه ای از معرفت شهودی اجمالی، از الست با همه هست و محبوب ازلی گم کرده ای همگانی است.
اسلوب تصریح و تبیین در ترجمه ی قرآن (بررسی موردی ترجمه ی فیض الإسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که هدف از ترجمة متون دینی، تفهیم هرچه بهتر و بیشتر مفاهیم و معارف ناب دینی و اسلامی به مخاطبان است، مترجمان باید تلاش کنند تا تعادل ترجمه ای را در متون دینی و ارائة ترجمه ای که پاسخگوی نیاز مخاطب باشد، رعایت کنند. دستیابی به تعادل ترجمه ای، مستلزم اعمال تعدیل ها و تغییر هایی در فرایند ترجمه است. یکی از این تغییرها که نخستین بار از سوی «وینه و داربلنه» (Vinay and Darbelnet) مطرح شد، «تصریح» است.تصریح از جمله تغییراتی است که در قلمرو اختیارات مترجم قرار می گیرد که به صورت آگاهانه و به عنوان راهبردی در ترجمه صورت می گیرد. فیض الإسلام دانشمندی فقیه و ادیب است که به ترجمة متون دینی (قرآن، نهج البلاغه، صحیفة سجّادیّه) پرداخته است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی زبانشناختی است، درصدد است تا تصریح را به عنوان شاخصة سبک شناختی ترجمة فیض الإسلام در قرآن مورد کاوش قرار داده تا اثرگذاری ها و فوائد آن در ترجمه، به ویژه ترجمة متون دینی مشخّص شود. ایشان با استفاده از تکنیک تصریح به شفّاف سازی واژگان فرهنگ مدار و مقولات ناآشنا برای مخاطب و تصریح به عوامل انسجام (حذف، جانشینی و ارجاع) ونیز ایجاد ارتباط و تناسب میان آیات قرآن پرداخته اند که موجب تفهیم بهتر به خواننده و مانع از ایجاد چالش ذهنی و گسستگی در خوانش وی می گردد. امّا باید گفت که ترجمة ایشان ویژگی خاصّ دیگری را از آن خود ساخته است و ایشان دریچة دیگری را در فنّ ترجمه گشوده است که می توان آن را نظریّه یا انگارة تبیین نامید. در واقع، ایشان افزوده هایی می آورد که حدّ وسط میان تصریح و تفسیر است.