فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱٬۱۲۹ مورد.
نگاهی به فرهنگ لغات، وجوه و متشابهات قرآن بر اساس تفسیر ابوالفتوح رازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن مبتنی بر کلام پیامبر است و نخستین مفسر قرآن که همه مفسران به کلام مبارکش استناد جسته اند، رسول خداست (ص).(ناصری، دانش پژوه، 1369، ده).در این راستا ابوالفتوح رازی مفسر برزگ شیعی مذهب قرن ششم برجسته ترین اثر خود را، تفسیر گران سنگ و ارجمند قرآن، در صفحاتی به فراخنای حیات جاودان بشری نگاشته است، صرف نظر از تفسیر قرآن، این مجموعه مشحون از کلمات و تعبیرات اصیل پارسی است، هم چنین متن، سرشار از ذوقی حکیمانه و ادیبانه است.در این کوتاه سخن، هدف آشنایی با تفسیر چند سویه این مفسر هنرمند- و معرفی فرهنگی ارزشمند بر اساس این تفسیر شگرف است، از طریق این فرهنگ سه جلدی- دو جلد عربی به فارسی، یک جلد فارسی به عربی- به ارزش کارِ مولف و ظرافت او در فن تفسیر ادب، زبان شناسی، وجه تسمیه و پیشینه برخی الفاظ و ... آشنا می شویم.
سوره تماشا
ارتباط ترامتنی اشعار حکمی حافظ شیرازی و ابوالفتح بستی با قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشعار حافظ شیرازی و ابوالفتح بستی نمونة خوبی از متونی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات اسلامی متولد و تبدیل به فضایی شده اند، با ابعاد بسیار متنوع که در آن انواع مفاهیم حکمی و اخلاقی از دستورات قرآنی ریشه گرفته اند. هدف اصلی در این پژوهش، کشف و شناخت محورهای مشترک حکمی و اخلاقی شعر بستی و حافظ و نشان دادن انواع روابط ترامتنی این اشعار با قرآن کریم است. برای رسیدن به این هدف بر اساس نظریة ترامتنیت ژرار ژنت اشعار حکمی و اخلاقی هر دو شاعر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و این نتیجه به دست آمد که هر دو شاعر در زمینه های (قصاص، دعوت به توکل به خدا، پرهیز از دلبستگی به خوشی های ناپایدار دنیا، پرهیز از ظاهربینی و قضاوت سطحی، پرهیز از معاشرت با افراد ناسالم، دعوت به شکرگزاری نعمت های الهی، التزام به صبر و بردباری و...) هم عقیده و دارای تشابه هستند؛ علاوه بر این حضور چشمگیرآیات قرآن کریم در جای جای این اشعار، روابط ترامتنی معتبری را تأیید می کند و این ارتباط در جهت ایجاد نظام معنایی این اشعار، شامل روابط بینامتنیت و فرامتنیت در نظریة ترامتنیت ژرار ژنت است.
از رمز و راز نگینهای قرآنی در چینش و گزینش و سنجش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سخن که از جلوه های فصل ممیز انسان از سایر جانداران است وخوانید «بیان»- بزرگترین فضیلتی که خداوند آن را به بشر ارزانی بخشیده- در دایره فصاحت و بلاغت از چنان شعاعی برخوردار می باشد که از صفر تا بی نهایت امتداد می یابد. تردیدی نیست که این صعود و نزول مولود نحوه چینش و گزینش و سازش و پوشش واحدها و اجزای بافت هنری کلام به حساب آید. زیرا مهره ها در نظم سخن حالتهای نامحدود را تجربه می کنند و چهره های متفاوت را در القای بار امانت به خود می گیرند.مقاله حاضر بر آن است تا گوشه هایی تامل برانگیز و مشخص در ارتباط با چگونگی چینش و گزینش و سنجش گوشه نشین ترین اعضای جمله یعنی «حروف معانی» آن هم «حروف جر»- که آن را نگین می خوانیم- در محدوده کوچکش چون: «علی» «فی» و «ل» از قرآن مجید مورد بحث قرار دهد. آنها را در ارتباط با ساختارهای مربوطه نبض شناسی کند، جلوه گری، الهام بخشی، پویایی و تاثیرگذاریشان را به وقت «ذکر» و «حذف» بنمایاند.
بررسی برخی از لغزش های تفسیری میبدی پیرامون سوره یوسف در نوبت سوم کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
زبان و ادبیات فارسی: ترجمه های منظوم فارسی قرآن
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۷ شماره ۵۵
حوزههای تخصصی:
ادبیات مذهبی، بیدار کننده هیولی
منبع:
پروین آذر ۱۳۸۱ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
تحلیل ادبی درونمایه ی اصلی داستان یوسف(ع) در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی درونمایه که همان فکر مسلط بر هر عمل ادبی است، در داستان های قرآن از اهمیت خاصی برخوردار می باشد؛ چرا که کشف درونمایه یا مضمون داستان، باعث شناخت بهتر عمل داستانی و شخصیت های آن می شود و درنهایت فهم عمیق تر کلام خداوند را در پی دارد. داستان یوسف(ع) در قرآن کریم، درونمایه های فراوانی دارد تا جایی که به داستان درونمایه معروف شده است. در این میان، درونمایه ی اصلی داستان، دارای نقش محوری می باشد و سایر عناصر داستان بر گرد آن می چرخند و با شیوه های مختلف در جای جای داستان، آن را نمایان می سازند. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، چگونگی ارائه ی درونمایه ی اصلی داستان و نیز شیوه های کشف آن تبیین شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد: درونمایه ی اصلی در این داستان با یافتن سرنخ هایی به دست می آید که مهم ترین آن ها عبارتند از: شخصیت یوسف(ع)، حوادث داستان،گفتار شخصیت ها، سخنان راوی،صحنه های داستان و انگاره های تکرار.
در مکان بی مکانی
پرتو کنایات قرآنی در دیوان جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنایه ها، به سبب کوتاه بودن، در میان عامه مردم کاربرد بسیار دارند و از آنجا که دارای معنای مجازی هستند، اغلب شعرا و نویسندگان برای جلوگیری از بیان صریح و مستقیم از کنایه استفاده می کنند. کنایه، چون تصویر ساز است و ذهن شنونده را در تعلیق می گذارد، زیبایی هنری می آفریند؛ به همین دلیل کنایه در ادبیات، جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است و شاعران از آن بهره های فراوانی برده اند. عبدالرحمان جامی نیز از جمله سخنوران و نویسندگانی است که در آثار خویش با رویکردی ویژه، بدین مهم پرداخته است و کنایه به عنوان ابزاری کارآمد در علم بیان، مورد توجه او قرار گرفته تا آنجا که بسیاری از سخنان خود را در قالب این شیوة بیانی مطرح ساخته است. در این پژوهش، کارکردهای کنایات قرآنی در دیوان اشعار جامی، بررسی شده و نگارنده در صدد است تا رابطه کنایات به کار رفته در دیوان جامی و کنایات و تعابیر کنایی موجود در قرآن کریم را مشخص کند و میزان شباهت و اشتراک این مقوله ادبی را در قرآن کریم و دیوان جامی بازنماید.
برآیند این تحقیق نشان می دهد که جامی در به کارگیری کنایه در اشعارش، به سه شیوه از قرآن اثرپذیرفته است: الف) همان تعبیر کنایی قرآن را عیناً در شعرش بکار گرفته است؛ ب) به تعبیر یا لفظ قرآنی، که در قرآن معنای کنایی نداشته، معنایی کنایی داده و از لفظ قرآنی کنایه جدیدی خلق کرده است؛ ج) همان کنایه قرآنی را با بار معنایی جدیدی به کار برده و معنی کنایی جدیدی برآن افزوده است.