برخی محققان که راجع به ناصر خسرو سخن گفته اند، زندگی این بزرگمرد را با توجه به فراز و فرودهایش به دوره هایی تقسیم کرده اند. در اکثر این تقسیم بندی ها، دوره نخست، مربوط به زندگانی این شاعر سترگ پیش از دگرگونی فکری و تحول روحی است که در چهل و دو سالگی حادث شده است. در بیشتر آثاری که در شرح احوال ناصر خسرو تالیف شده، در مورد این بخش از دوران حیات شاعر، مطالبی که بیشتر بر سر زبانهاست چون شغل دیوانی، زندگی درباری، خوشگذرانی و باده گساری و مطالبی پراکنده که از برخی اشارات شاعر در دیوان و سفرنامه، دریافت می شود، ذکر گردیده و بحث مستوفی و مجزایی در این زمینه صورت نگرفته است. از آنجا که این دوره زمانی، تقریباً نیمی از عمر شاعر را در بر می گیرد و به قول آقای دکتر دبیر سیاقی در مقدمه سفرنامه، درباره مبدا اعتقادات ناصر خسرو باید براساس رفتار، اعمال، اندیشه ها وسخنان بازمانده از دوره اول و دوم زندگی او سخن گفت، (ناصر خسرو، 1370، مقدمه دبیرسیاقی: 26) لذا نگارنده بر آن شد با مطالعه برخی آثار شاعر چون دیوان و سفرنامه که در آنها خود گهگاه به وضع گذشته و احوال پیشین خود اشاره و گاه اعتراف می کند، با ارائه شواهدی به ترسیم سیمای این شاعر گران سنگ در دوره نخست حیات بپردازد.
اوحدالدین کرمانی، صوفی جنجال برانگیز و شاعر بلند آوازه قرن های ششم و هفتم هجری، بنیانگذار و رهبر طریقتی نیمه سیاسی و نهضتی تاثیرگذار در آسیای صغیر است که مشرب او در عراق، آذربایجان، قفقاز، سوریه و مصر آن روز گسترش یافته و پیروانی پیدا کرده است )ص 9 (. اوحدالدین در عصر خود از ارزش و اعتباری والا برخوردار بوده چندان که سهروردی، به هنگام مرگ، او را بر بالین خود طلبیده و، پس از درگذشت سهروردی، خلیفه رهبری خانقاه مرزبانیه و شیخ الشیوخی بغداد را بدو سپرده است )ص (45-43. وی، با همه این اوصاف، کمتر مورد توجه نویسندگان کتب تذکره و طبقات قرار گرفته، و جایگاهی فروتر از همعصران نامدارش چون شهاب الدین ابوحفص عمر سهروردی، ابن عربی، شمس تبریزی و مولوی برای او قایل شده اند.شاید بتوان مهم ترین دلیل این بی توجهی گاه عامدانه را مشرب خاص عرفانی او دانست - جمال پرستی یا به تعبیر اصطلاحی آن شاهد بازی - که بی پروا در رباعیات خویش و بر سر کوی و برزن به تبلیغ آن می پرداخته و جنبه های دیگر شخصیت او را در سایه قرار داده است.
این مقاله با نگاهی تازه به زندگی، آثار، احوال و افکار معروف کرخی می کوشد: 1. ابعاد مختلف زندگی فردی، اجتماعی، تربیتی، عبادی و عرفانی معروف را روشن سازد. 2. ارتباط معروف کرخی با امام رضا (ع) را به استناد منابع رد کند؛ 3. تاثیر پذیری معروف را از صابئیان معلوم سازد؛ 4. گفتار و اقوال و ادعیه معروف را بررسی و تحلیل نماید؛ 5. نقش معروف را در تکوین تصوف اسلامی از زهد به تصوف روشن نماید؛ 6. انعکاس داستان های وی را در ادب فارسی نشان دهد. این مقاله با اتکا به منابع معتبر درباره معروف نگاشته شده و ضمن بحثی کوتاه به نقد منابع درباره معروف می پردازد.
شکوه بر باد رفته ایوان مدائن از دیرباز تاثر روحی بینندگان این بنای تاریخی را به دنبال داشته است. خیام، بحتری، خاقانی، شیخ رضا طالبانی و معروف الرصافی از جمله کسانی هستند که حاصل تاثرات و انفعالات درونی خود را از مشاهده بازمانده های این بنای سترگ در سروده هایی نغز و پر مغز ارایه داده اند که در این میان سروده خاقانی به دلیل سادگی و روانی، فرم و محتوای اثر و موتیف تاثر برانگیز آن از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که آیا خاقانی - آن گونه که بسیاری از پژوهشگران معاصر پنداشته اند - این چامه را بر اساس حس میهن دوستی سروده یا بی اعتباری دنیا و عبرت گرفتن از آن عامل سرایش این چامه به شمار می رود. نتیجه نشان خواهد داد که با این پژوهش می توان به درک درست تری از این چامه دست یافت.
نویسنده در این مقاله به نقش سعدی در تکامل شعر کلاسیک فارسی میپردازد. آغاز شعر فارسی و به طور کلی پیشینه شعر کلاسیک فارسی از خراسان بزرگ سرچشمه فرهنگی گرفته است و کسانی چون رودکی، عنصری و... آن را پایهگذاری کردند. شعر کلاسیک با حماسه سرگرفت، به منظومههای عاشقانه – اخلاقی تطور یافت و به مثنوی و غزل انجامید. مثنوی و غزل کلاسیک معرف عصر بلوغ شعر فارسیاند که نمایندگان برجستهشان مولوی و سعدیاند. نویسنده سعدی را وارث به حق غزل و حکایتپردازی منظوم و منثور فارسی میداند. او ابداع کننده این سه ژانر نیست ولی آنها را به اعتلای سهل و ممتنع خود رسانده است.
نویسنده در مقالة حاضر نحوة کاربرد تعابیر شاعران پارسیگوی را در وصف نهج البلاغه مطالعه و بحث را با یادکرد پاره ای از ویژگیهای این شاهکار بیبدیل چند جانبه و برخوردار از کمال فصاحت و بلاغت که زاییدة فکر بکر و بلند و نشئت گرفته از روح وسیع و نیرومند مولای متقیان است، آغاز کرده است. آنگاه تعابیر مورد نظر را از دو بعد لفظی و معنوی بیان کرده و بحث توصیف شاعران از نهج البلاغه را در مقایسه با قرآن پیگرفته است. بدیهی است که در طول تحقیق به شواهدی از اشعار شاعران قدیم و جدید استناد شده و در پایان از کیفیّت نفوذ و تأثیر نهج البلاغه در نفوس به اختصار سخن رفته است.
میر سید علی همدانی از مشایخ بزرگ صوفیه در شبه قاره است. خانقاه وی زیارتگاه عموم مسلمانان اعم از حنفی، شافعی، حنبلی، شیعه و حتی هندو، سیک و بودایی می باشد. شرح حال و آثار او در این مختصر مورد بررسی قرار خواهد گرفت و جایگاه والای او در مناطق کشمیر و جامو و گلگت و بلتستان، بخصوص در میان مسلمانان این نواحی مشخص خواهد شد.