فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تعامل بین ادبیات و جنگ تحمیلی، علاوه بر نشان دادن بستر های اجتماعی و سیر تحول این تعامل، منتقدین ادبی را در درک بهتر آثار این دوره و شناخت رسالت ادبیات دفاع مقدس کمک می کند. در این مقاله سعی شده است با بررسی گفتمان شعر جنگ تحمیلی از منظر جامعه شناسی، نحوه انعکاس تحولات اجتماعی در شعر جنگ-حد فاصل سال های 1359 تا 1367 هجری شمسی-نمایان گردد. این بررسی حاکی از این است که گفتمان شعر دفاع مقدس را می توان به طور کلی به دو شاخه ایدئولوژیک و انسانی-انتقادی تقسیم کرد. در گفتمان ایدئولوژیک که خود بر اساس لحن کلام شاعر به انواعی نظیر شعاری-شورانگیز، حماسی-ملی، حماسی-عرفانی، نوستالوژیک و ... تقسیم می شود؛ آنچه بیش از هر چیز نمایان است؛ جایگاه ایدئولوژی انقلاب و ارزش های بر آمده از آن در ذهن و زبان شاعر است. در حالی که در گفتمان انسانی-انتقادی بیشتر با نگاهی انسان شناسانه، فراملی و ساختارشکنانه نسبت به پدیده جنگ مواجه هستیم.
بررسی چند شگرد صرفیِ ادبی ساز زبان در سروده های بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که شعر نتیجه درهم شکستن نظام و اصول حاکم بر زبان معیار (خودکار) است، شاعر برای خلق یک اثر هنری ناگزیر است از این هنجارها عدول کند و برای ظهور این دگرگونی از ابزارها و شگردهای گوناگونی بهره می برد که سبب نزدیک شدن محور زبان به نقش ادبی آن می گردد. در این میان، بیدل دهلوی به عنوان برجسته ترین شاعر سبک هندی در به نمایش درآوردن ویژگی های فرمی و محتوایی این دوره، به خلق و به کارگیری شگردهایی زبانی پرداخته است که یا آن ها را تنها در زبان بیدل می توان یافت یا سروده های وی تبلور کامل و زیباتری از آن ها را دربردارد. از این رو، در پژوهش حاضر سعی شده است برخی از این شگردهای ابهام انگیز زبانی و ساختارهای سازنده و معانی قابل دریافت از آن ها، براساس فرایندهایی که در ژرف ساخت این عبارات و ترکیبات بر روی محورهای فرضی جانشینی و هم نشینی زبان صورت می گیرد و عامل پیوند آن ها به روساخت می گردد، تحلیل و ارائه گردد.
پایان بندی مصراع در شعر نیمایی
حوزههای تخصصی:
جلوه های جمال شناختی سبک هندی در شعر پایداری قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه می انگاشتند نبود؛ سبک هندی آنقدر ها توانایی های تاکنون به چشم نیامده داشت که بتواند پس از دوره ای هویت خدشه دار شده خود را باز بسازد و با همان نازک خیالی ها و مضمون پردازی های انکار شده، از شاعران دلبری کند و در کنار رمانتیسیسم و سمبولیسم اروپایی در شعر نیما و پیروان وی رسوخ کند و به ویژه چشم هایی را که پس از انقلاب، به واسطه دردها و دغدغه های برخاسته از یک ایدئولوژی نوظهور، کمتر به افق های غرب می نگریست، به شگفتی آفرینی های رنگارنگ خود خیره کند و در این میان سهم بیدل دهلوی و صائب تبریزی از همه بیشتر بود. قیصر امین پور، نام آشنای ادبیات معاصر ایران نیز با همه وابستگی ها و دلبستگی ها به سنت های ادبی و رسم و راه های شعر نیمایی، از تاثیر پذیری از شگردهای شاعرانه سبک هندی بر کنار نماند و شعر خویش را از نظر برخی جلوه های جمال شناختی باز آمده در این سبک، به سبک هندی ماننده کرد. «جلوه های جمال شناختی سبک هندی در شعر قیصر امین پور» تفصیل این اجمال است.
شرح حاشیه؛ نگاهی به کتاب شرح حاشیه (بررسی جریان های حاشیه ای شعر معاصر بعد از نیما)
حوزههای تخصصی:
تقویم تاریخ شعر
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
بررسی برخی از ویژگی های فرهنگ دموکراتیک در شعر عصر مشروطه و تفاوت های آن با شعر عصر بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی بررسی برخی ویژگی های فرهنگ دموکراتیک در شعر عصر مشروطه است. به این منظور ابتدا با اشاره به دیدگاه نظری مانهایم، مفهوم دموکراسی تعریف شده است. ساختار این مقاله بر اساس مفهوم فاصله زدایی مانهایم شکل گرفته است. این مفهوم که ویژگی اصلی فرهنگ دموکراتیک است، در پی حذف یا تحدید فواصل عمودی است. حاصل امر در حوزه های مختلف دارای وجوه بروز متفاوت است که در مجموع سیمای کلی فرهنگ دموکراتیک را شکل می دهد. برخی از وجوه این سیمای کلی در حوزة ادبیات قابل رؤیت است. بخش دوم مقاله به ارائة نمودهای ادبی فرهنگ دموکراتیک پرداخته است. در نهایت و در جمع بندی نهایی، این مقاله شعر عصر مشروطه را دارای ویژگی های دموکراتیک دانسته است.
پیچیدگی های سبک اصفهانی یا هندی و زمینه های پیدایش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان غالب بر ادبیات عصر صفوی، به دلیل قرار گرفتن در متن حکومتی ایدئولوژیک، رگه های نیرومندی از فرمالیسم را در بطن خود نهفته دارد. فرم گرایی و نگرش غیر ایدئولوژیک و سنت ستیزی و مبارزه به شیوه های غیر سیاسی و تساهل و تسامح و نگرش فرامذهبی و فراملیتی که از خصوصیات این ادبیات است، در واکنش به رویه های کاملا وارونه با این گونه شاخصه ها، در ادبیات این دوره مطرح گردیده است. بر اساس این ذهنیت و در واکنش به زمانه و زمینه های فرهنگی آن است که در ادبیات این دوره، پیچیدگی و دگر اندیشی و مضمون یابی و منطق تمثیلی و استقلال و فقدان وحدت در ابیات و نوآوری در همه موضوعات از اهمیت اساسی برخوردار شده است. چون همه این ویژگی ها در فرهنگ ساده و سنتی و یک رنگ و تقلیدگرانه حاکم بر جامعه به فراموشی سپرده شده است. البته تاثیر نقدهای محفلی در قهوه خانه ها و گویش فارسی زبانان هندوستان و خلاقیت های شماری از شاعران اصفهان و شهرهای پیرامون آن را بر شکل گیری این سبک نیز نباید به فراموشی سپرد.
مقایسه رویکردهای استعمار ستیزی در دو جریان کلاسیک و نوگرای شعر معاصر عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه شعر سیاه فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله قصد نگارندگان این است که ضمن بیان مبانی فکری شعر سیاه در غرب و بیان مناسبتهای آن با مکتبهایی همچون مکتب باروک، رمان گوتیک، گروتسک، ابسوردیته و ... عناصر زیرساختی شعر سیاه را در شعر معاصر فارسی، که عمدتا شامل برخی از نظریات فلسفی و نیز اوضاع اجتماعی و تاریخ سیاسی درهم تنیده شده ای است، گذرا تبیین کنند و جلوه های گوناگون این نوع شعر را در آثار فروغ فرخزاد و نصرت رحمانی نشان دهند و تا حد امکان به مقایسه آنها بپردازند. با شیوه تحلیل توصیفی تطبیقی در خواهیم یافت که اشعار فروغ و رحمانی از جهت دربرداشتن مفاهیمی همانند 1- اندوه 2- شکست 3- ناامیدی 4- ظلمت/شب 5- تنهایی 6- سخنان هنجارستیزانه عقیدتی 7- سخن از کامجویی جسمانی نظیر هم است و در اموری نیز با هم متفاوت است که عبارت است از: 1- اختلاف در انگیزه تلخکامی 2- استنباط متفاوت از عشق 3- شیوه های گوناگون بیان طنز 4- تفاوت در تصویرسازی 5- تفاوت در روش ستیز با هنجارها.
سووشون
بررسی تخلّص در غزل های نظیره وار دوره بازگشت ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخلّص در غزل، ذکر نام شعری شاعر، در پایان غزل است که بعد از دوره مغول رواج یافت، گرچه پیش از آن نیز، بعضی از شاعران، تخلّص خود را در غزل ذکر می کردند. شاعران دوره بازگشت در سرودن غزل، از سعدی و حافظ پیروی می کردند و می خواستند در هر مورد، روش استادان خود را کاملاً تقلید کنند؛ از این رو، در ذکر تخلّص غزل نیز، از این دو استاد غزل پیروی می کردند. معمولاً تخلّص در آخرین بیت غزل ذکر می شود؛ اما گاه غزلسرایان، به دلایلی، از جمله مدح و نیز آوردن تمثیل، تخلّص را در بیت ماقبل آخر ذکر کرده اند. بندرت شاعران بنا به دلایلی چون ناتمام ماندن غزل و نیز به سبب آن که نخواسته اند نام شعری خود را در کنار نام ممدوح بیاورند، تخلّص خود را ذکر نکرده اند و اغلب ضمیر «من» را جایگزین تخلّص خود ساخته اند. در این مقاله، همچنین به زاویه دید در تخلّص، ایهام در تخلّص، صفت های تخلّص و مضامینی که در کنار تخلّص
می آید، پرداخته می شود. علاوه بر این در این مقاله، تخلّص در غزل های نظیره وار دوره بازگشت با تخلّص در غزل سعدی و حافظ مقایسه می گردد تا جنبه های خاص کاربرد تخلّص در غزل این دو استاد غزلپرداز مشخص شود و میزان تقلید نظیره سرایان در کاربرد تخلّص روشن گردد.
نگرش دینی شاعران دوره مشروطه
حوزههای تخصصی:
در دوره مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، به دلیل تفاوت هایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاه های خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفاده ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام وتمدن نوین و روحانیون به دو گروه محافظه کاران مخالف تجدد و مشروطه خواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و با تامل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره، به بررسی نگرش دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسیده که سه جریان فکری عمده در میان شاعران وجود داشته است. یک جریان، دین را در مقابل تجدد قرار می دهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه می داند. جریان دیگر، به حذف بسیاری از سنت های دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تاکید می کند. جریان سوم تجدد را بر بستر سنت های دینی می پذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد، خواهان تغییر در بعضی از سنت ها و اصلاح آنهاست. این جریان به حفظ دین در جامعه تاکید می کند.