فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۷۷۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی شناسایی عوامل مؤثر بر استراتژی توزیع در صنایع غذایی با نگرش بازاریابی و فروش آنلاین می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 12 نفر از اساتید دانشگاهی که در زمینه مدیریت بازاریابی و کانال های توزیع صاحب نظر بوده و در این حوزه کتاب یا مقاله داشته باشند و همچنین نظریه پردازان و محققانی که در این زمینه مطالعات تخصصی داشته اند می باشد. این پژوهش با استفاده از روش علمی متاسنتز (فراترکیب) و با مرور مقاله های منتشر شده، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و براساس 23 مقاله منتخب، تعداد 85 شاخص استخراج گردیدند. در نهایت، 16 مؤلفه ارزیابی و شناسایی شد و در نهایت چارچوب نهایی با اعمال مجموع نظرات خبرگان مولفه های عوامل انسانی، خلق ارزش برای مشتری، توجه به شایستگی مدیران، عوامل داخلی، عوامل خارجی، عوامل مدیریتی، نظر کاوی، بازاریابی دیجیتال، عوامل محیطی، بازاریابی محتوایی، استراتژی های کسب و کار، شناخت کامل محیط درونی و بیرونی، بازاریابی مستقیم، ویژگی های بصری، بهینه سازی، عملکرد رقابتی تأیید و شناسایی شد.
پیش بینی مهارت های کارآفرینانه دانشجویان براساس سواد فناورانه آنان و سبک تدریس مدرسان (مطالعه موردی: دانشگاه بوعلی سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
27 - 42
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مسئله اشتغال دانشجویان اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا بیکاری دانشجویان بعد از تحصیل پیامدهای جبران ناپذیری را در ابعاد مختلف اجتماعی و اقتصادی به وجود می آورد. تعداد زیادی از دانش آموختگان جدید یا بیکارند یا یافتن شغل در بخش هایی که در آن آموزش دیده اند و به آن علاقه مند هستند، برایشان دشوار است. به این ترتیب، دانش آموختگان جدید برای موفقیت در شرایط درحال تغییر فناوری، سیاسی و اجتماعی امروزی به چیزی بیش از انواع دانش رویه ای نیاز دارند. براین اساس، دانشجویان به یک مجموعه مهارت های کارآفرینی نیاز دارند که این مهارت ها تحت تأثیر آگاهی از فناوری و آموزش قرار دارد. درواقع، سواد فناوری و آموزش مناسب به دانشجویان اجازه می دهد تا با نیازهای درحال تغییر زندگی امروزی سازگار شوند؛ بنابراین، دانش و آگاهی از فناوری از شایستگی های کلیدی برای دانش آموختگان آینده است و همچنین مؤثرترین روش های ارائه محتوای آموزشی کارآفرینانه می توانند در افزایش مهارت کارآفرینی نقش مهمی ایفا کنند. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر پیش بینی مهارت های کارآفرینانه دانشجویان براساس سواد فناورانه آنان و سبک تدریس مدرسان دانشگاه بود.
روش شناسی: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 6701 نفر بودند که نمونه آماری مطابق جدول کرجسی و مورگان، به حجم 364 نفر، به شیوه تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مهارت های کارآفرینی، پرسشنامه سواد فناورانه و پرسشنامه سبک تدریس استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بین سواد فناورانه دانشجویان و سبک تدریس مدرسان با مهارت های کارآفرینانه آنان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (01/0p< ). از بین مؤلفه های سواد فناورانه بیشترین تأثیر مربوط به مؤلفه آثار فناوری و کمترین تأثیر مربوط به مؤلفه درک فناوری در جهان اطراف بود و از ابعاد سبک تدریس، بیشترین تأثیر مربوط به سبک تدریس مولد و کمترین تأثیر مربوط به سبک تدریس تحلیلی بود.
نتیجه گیری/ دستاوردها: نتایج مطالعه حاضر نقش آگاهی از فناوری و سواد فناورانه و روش های تدریس کارآفرینانه را در افزایش و بهبود مهارت های کارآفرینی دانشجویان کارشناسی را مورد تأیید قرار داد. یافته های پژوهش نشان داد که دانش فناوری و آموزش مناسب نقش برجسته ای در کسب مهارت های کارآفرینی دارد. درواقع، این مطالعه با شناسایی عوامل مهمی که در افزایش مهارت کارآفرینی مؤثرند، راهنمایی و راهکارهای مناسبی برای سیاست گذاران نظام آموزش عالی فراهم می کند. این یافته ها می تواند به بهبود مهارت های کارآفرینی از طریق آموزش و تدریس مولد کمک کند.
تک فرزندی و تمایل به کارآفرینی دانشجویان دانشگاه ایلام: نقشی برای والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ زمستان م۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
در سال هایی که سیاست فرزند کمتر زندگی بهتر ترویج یافت، تعداد فرزندان یک خانوار نسبت به گذشته کاهش پیدا کرد و تک فرزندی در میان خانواده های ایرانی رواج یافت. برخی مطالعات در سایر کشورها نشان داده اند که گزینش تک فرزندی، موجب شده چنین فرزندانی تمایل کمتری به پذیرش ریسک پیدا کنند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش والدین در گزینش تک فرزندی و تأثیر آن بر تمایل فرزندان به کارآفرینی در میان دانشجویان دانشگاه ایلام انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش، تمام دانشجویان دانشگاه ایلام در سال 1403 بودند (7200=N) که بر اساس جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 364 نفر تعیین گردید که به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی (میانگین، مد و ...) و آمار استنباطی (مدلسازی معادلات ساختاری) از نرم افزارهای SPSS26 و SmartPLS3 بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که تمایل به کارآفرینی در بین فرزندان خانواده های دارای تعداد بیشتر، بالاتر و در این بین فرزندان دارای سنین پایین تر خانواده در مقایسه با فرزندان با سن بالاتر نیز تمایل بیشتری به کارآفرینی دارند و میزان بیشتر منابع مادی در اختیار والدین نیز تأثیر منفی و معناداری بر تمایل دانشجویان دانشگاه ایلام به کارآفرینی دارد. به طور کلی نتایج نشان داد که ضریب تبیین متغیر نهفته درون زای پژوهش، یعنی تمایل به کارآفرینی در بین دانشجویان دانشگاه ایلام 0/44 بود. مهم ترین دستاورد این مطالعه کمک به خانواده ها برای فراهم نمودن شرایط مساعد در درون خانواده ها برای تربیت فرزندانی مستقل، کوشا، تلاشگر و ریسک پذیر است.
ارائه مدل توسعه صنعت گردشگری با تاکید بر نقش مدیریت رسانه با رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل توسعه صنعت گردشگری با تاکید بر نقش مدیریت رسانه با رویکرد آمیخته انجام شده است. در این پژوهش از رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) استفاده شده است. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از استادان و متخصصان و صاحب نظران ارتباطات، رسانه و گردشگری و در بخش کمی پژوهش، شامل 200 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد گردشگری در مازندران بوده است. در نخستین گام پژوهش، به کدگذاری مصاحبه های تخصصی پژوهش با استفاده از تحلیل کیفی مضمون با نرم افزار MAXQDA v10.R150410 پرداخته شده است. در گام بعدی نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار Smart PLS ارائه گردیده است. سپس مقوله های موجود با روش ساختاری-تفسیری با نرم افزار MicMac سطح بندی شده و الگوی اولیه پژوهش طراحی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده در این تحقیق تبلیغات، کیفیت خدمات، سیاست گذاری، مشارکت افراد بومی، فرهنگ گردشگری، بهره برداری مناسب از محیط زیست، درآمدزایی در مقصد گردشگری و تسهیلات زیربنائی به عنوان مولفه های اصلی شناسایی شدند که بر صنعت گردشگری تأثیر دارند. نتایج حاصل از بخش کمی تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش و اعتبار مناسبی جهت تأثیر رسانه های جمعی بر توسعه صنعت گردشگری برخوردار است.
طراحی مدل کنترل بحران کرونا ویروس در کسب وکارهای کوچک و متوسط در واحدهای صنعتی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل کنترل بحران کرونا ویروس در کسب وکارهای کوچک و متوسط در واحدهای صنعتی استان کرمانشاه می باشد. در این پژوهش از رویکرد آمیخته و با استفاده از روش کیفی گراندد تئوری کلاسیک و تعیین ضریب اهمیت آنتروپی شانون بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران کسب وکارهای کوچک ومتوسط در واحدهای صنعتی استان کرمانشاه، اعضای هیئت علمی گروه-های اقتصاد و کارآفرینی، مدیران و مسئولین مربوطه در زمینه تصمیم گیری در حوزه کسب وکارهای کوچک و متوسط در استان می باشدکه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و نظری و با انجام 15 مصاحبه، اشباع نظری حاصل گردید. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری کلاسیک (گلیزر) طی فرآیندی منظم و در عین حال مقایسه مداوم داده ها در هفت مرحله کدگذاری باز، انتخابی، یادداشت برداری، مرتب سازی، کدگذاری نظری، مرور ادبیات و در مرحله نهایی تدوین و طراحی نظریه در نرم افزار Atlas-ti صورت گرفت و در بخش کمی برای تعیین اهمیت و اولویت شاخص ها از روش آنتروپی شانون در Excel استفاده شد. یافته ها نشان دادند، افزایش شفافیت اطلاعاتی مالی و بهبود امور کسب وکار از طریق ابزار دیجیتال، تأمین مالی نیروهای پشتیبانی از کسب و کارهای کوچک و متوسط با مقدار (0232/0)، عدم ساماندهی صحیح داوطلبین و پرستاران و همچنین تسهیل ورود کالاهای ضروری با مقدار (0201/0)، دارای بالاترین ضریب اهمیت هستند و شاخص های مجهزسازی سازمان ها برای جلوگیری از ورود بیماران کرونا ویروس، اشاعه فرهنگ قانون مداری در جامعه، رونق کسب وکار، کاهش فرار مالیاتی، دارای پایین ترین میزان ضریب اهمیت با مقدار (0036/0) از نظر پاسخ دهندگان می باشد
تاثیر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان بر تاب آوری زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری توانایی به دست آوردن مجدد تعادل درونی و عملکردی باثبات در شوک ها تعریف می شود. از این میان تاب آوری زنجیره-های تأمین از اهمیت خاصی برخوردار است . درصورت تاب آوری و پایداری زنجیره های تأمین اثرات حاصل از بحران های سیاسی، اجتماعی و بلایای طبیعی حداقل، کنترل و بازگشت به اوضاع عادی سریع تر صورت می پذیرد. به نظر می رسد تعریف و تعیین سازوکارهای اصولی در عصر حاکمیت اقتصادهای دانش بنیان بدلیل محوریت ارتقا حکمرانی و قواعد اقتصادی، آموزش و توسعه مهارت های نیروی انسانی، توجه و تمرکز بر نوآوری و ابداعات، افزایش زیرساخت-های فناوری و میزان دسترسی به اطلاعات نوین جهانی در رویارویی با شرایط مزبور؛ کاهش مضرات و آسیب های ناشی از تهدیدات و در نتیجه مدیریت بهتر ریسک ها را بهمراه خواهدداشت و خنثی سازی اثرات منفی، بازگشت بهنگام به وضعیت مقبول و سازگاری عنداللزوم فعالین ذیربط را فراهم می نمایند. با توجه به خلأ موجود در مطالعات انجام شده پیرامون تأثیر مؤلّفه های اقتصاد دانش بنیان بر تاب آوری زنجیره تأمین، در این مقاله سعی بر بررسی موضوع مذکور در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری اسلامی طی دوره 2019-2014 با رهیافت داده های تابلویی و روش گشتاورهای تعمیم یافته شده است. نتایج نشان داد، کلیه مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان: رژیم نهادی و مشوق های اقتصادی، آموزش، نوآوری و ابداعات و زیرساخت های فناوری و ارتباطات بهمراه پیچیدگی های بازار و پیچیدگی های کسب و کار (دو مولفه از زیرشاخص ورودی های نوآوری) بر تاب آوری زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارند و با ارتقاء و بهبود هر یک تاب آوری زنجیره تأمین بهبود و افزایش خواهدیافت.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی برای دانشجویان عراقی در جهت خوداشتغالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
54 - 35
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی برای دانشجویان در جهت خوداشتغالی در عراق انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش آمیخته بود که در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه در دو بخش کیفی و کمی پژوهش، شامل خبرگان حوزه مدیریت و کارآفرینی در دانشگاه های عراق بودند که در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با تعداد 22 نفر مصاحبه انجام و اشباع داده ها حاصل گردید. در بخش کمی پژوهش نیز پرسشنامه محقق ساخته حاصل از نتایج بخش کیفی، در میان 110 نفر از خبرگان با استفاده از روش هدفمند توزیع و در نهایت مفاهیم و مقوله های مستخرج از مرحله کیفی مورد ارزیابی و اولویت بندی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مقوله ها به ترتیب شامل استراتژی های دولت و وزارت علوم در خصوص توسعه کارآفرینی (GH)، عوامل مربوط به دانشجویان (ST)، عوامل مربوط به جامعه (SO)، عوامل مربوط به مدرسان (TE)، عوامل مربوط به ابزار و شیوه آموزش (TM) و عوامل مربوط به دانشگاه ها (CA) بودند. بر اساس نتایج، به منظور توسعه آموزش کارآفرینی در بین دانشجویان عراقی باید کلیه دست اندرکاران در دو سطح کلان و خرد از قبیل دولت، جامعه، دانشگاه ها و دانشجویان زمینه بهبود آموزش کارآفرینی را محیا کنند. اصلاح استراتژی ها، به روزرسانی ابزارها و شیوه های آموزش و بهبود نگرش دانشجویان و جامعه مبتنی بر یافته های این پژوهش پیشنهاد می گردد.
بهبود عملکرد صادرات از طریق بررسی تاثیر مشتری گرایی فعال و قابلیت جذب دانش با نقش میانجی گری نوآوری خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش روند جهانی شدن، افزایش رقابت و همچنین تغییرات روزافزون محیط، امر صادرات به دلیل ایجاد مزیت رقابتی، رشد و رونق اقتصادی برای شرکت ها بیش ازپیش حائز اهمیت شده است. در این پژوهش قصد بر این است که شرکت های صادراتی را در توجه بیشتر بر اهمیت مشتری گرایی فعال و استفاده کاراتر از قابلیت جذب دانش و تأثیر نوآوری خدمات در بهبود عملکرد شرکت ها قرار دهیم. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بوده و ماهیت آن در زمره تحقیقات توصیفی - پیمایشی قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های صنعتی فعال صادراتی در شهر ارومیه است که طبق استعلام از سازمان صنعت، معدن و تجارت (صمت)، 349 شرکت می باشد. در این پژوهش تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرض ها و آمار استنباطی از روش های آماری و آزمون های متفاوت با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 وSMART-PLS3 انجام گرفت. نتایج نشان داد که مشتری گرایی فعال با ضریب 251/0، قابلیت جذب دانش با ضریب 210/0 و نوآوری خدمات با ضریب 396/0 بر عملکرد صادرات تأثیر مثبت و معناداری دارند. همچنین، مشتری گرایی فعال با ضریب 347/0 و قابلیت جذب دانش با ضریب 438/0 بر نوآوری خدمات تأثیر مثبت و معناداری دارند و در نهایت نوآوری خدمات به ترتیب با ضریب 137/0 و 173/0 بر رابطه بین مشتری گرایی فعال و قابلیت جذب دانش بر عملکرد صادرات میانجی گری می کند.
مدل سازی و تحلیل سناریوی عوامل کلیدی موفقیت پیاده سازی صنعت 4.0 در بهداشت و درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی صنعت 4.0 در بخش بهداشت و درمان به منظور ارتقاء سلامت جامعه اهمیت بسیار زیادی دارد. بدین منظور، شناسایی عوامل کلیدی موفقیت پیاده سازی صنعت 4.0 در بخش بهداشت و درمان، مدل سازی آن ها و تحلیل سناریو به منظور مداخله های هدفمند، اهمیت بسیاری دارد. این مورد در تحقیقات قبلی بررسی نشده و این تحقیق به منظور پر کردن این خلأ تحقیقاتی انجام شده است. این تحقیق در 2 مرحله کیفی و کمی انجام شده است. جامعه آماری در هر دو مرحله خبرگان و شیوه نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی است. حجم جامعه در مرحله اول بر اساس اشباع نظری برابر با 17 و در مرحله دوم برابر با 10 نفر تعیین گردید. شیوه تحلیل داده ها در مرحله اول تحلیل تماتیک و در مرحله دوم نقشه شناختی فازی است. نتایج نشان داد «مدیران توانمند»، «حمایت و همکاری» و « نیروی انسانی توانمند» دارای بیشترین تأثیرگذاری، «مدیریت پروژه»، «برنامه ریزی مناسب» و «حمایت و همکاری» دارای بیشترین تأثیرپذیری و «حمایت و همکاری»، «برنامه ریزی مناسب» و «مدیریت پروژه» دارای بیشترین مرکزیت هستند. 3 سناریوی روبه جلو و سه سناریوی روبه عقب برای مداخله اثربخش تر طراحی گردید. پیشنهاد می شود با ارتقاء سیستم آموزشی سازمان، تقویت سیستم جانشین پروری، قراردادهای شفاف و ارتقاء کیفیت مدیریت منابع انسانی در راستای تحقق متغیرهای مستقل حرکت شود.
مدل سازی رفتار منطقی خریدار و فروشنده در سیستم تجارت آنلاین با استفاده از شبیه سازی عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرت و محبوبیت سیستم های تجارت آنلاین به دلیل پایین تر بودن زمان و هزینه لازم برای انجام معامله و همچنین وجود انتخاب های گسترده تر برای خریدار، افزایش چشم گیری داشته است. در تجارت آنلاین، مسافت بین خریدار و فروشنده می تواند بر اعتماد خریدار اثرگذار باشد. به علاوه هزینه های ارسال کالا نیز در تصمیم گیری خریدار نقش مهمی دارد. در این پژوهش رویکرد ترکیبی نظریه بازی -شبیه سازی عامل محور برای ارزیابی یک سیستم تجارت آنلاین ارایه شده است که در آن یک سیستم مرکزی مدیریت شهرت توسط شخص سوم مورد اعتماد استفاده می شود. همچنین با در نظر گرفتن موقعیت مکانی برای اشخاص، هزینه ی حمل و نقل و ارسال کالا نیز به مدل اضافه شده است. یافته ها نشان می دهد که در تجارت الکترونیک می توان با سیاست های تخفیف، اثر هزینه های ارسال کالا برای مشتری را کاهش داد تا هم مشتری بتواند از مزیت گزینه های بیشتر در انتخاب خود بهره ببرد و هم بازار رقابت کامل تری برای فروشنده ها ایجاد شود.
تأملی بر پوشش های اعتباری صندوق ضمانت صادرات ایران و چگونگی تأثیر آن در توسعه فعالیت های بین المللی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستردن حیطه فعالیت شرکت های تجاری ورای مرزهای کشورها، که صادرات متداول ترین شیوه آن است؛ امری است که اهمیت آن برای شرکتها و نیز سیاستگذاران اقتصادی پوشیده نیست. اما تحقق آن مستلزم وجود شرایطی است که البته حصول آن برای شرکتهای کوچک و متوسط دشوارتر است. اطلاعات مربوط به تجارت ورای مرزها، دانش تجربی و امکانات فیزیکی از محدودیت های شرکتها در این خصوص هستند. صندوق ضمانت صادرات یکی از مهترین نهادهایی است که عهده دار تمهید صادرات در کشور می باشد و پوشش های بیمه اعتبار از مهمترین ابزارهای آن در این خصوص است، که ظرفیت جدیدی برای فائق آمدن بر پیچیدگی های صادرات فراهم می آورد، چه اینکه پوشش های مزبور نه تنها در صورت بروز حادثه، خسارت شرکتها را جبران می نمایند، بلکه نفس پوشش بیمه ای ارائه شده توسط صندوق با توجه به زیرساختها و الزاماتش، از میزان ریسک پیش روی شرکتهای صادرکننده می کاهد. این مهم در کنار اطلاعات فراهم شده و نیز تسهیل تأمین مالی شرکتها، مجال توسعه فعالیت های تجاری ورای مرزهای کشور را فراهم خواهد نمود. در نوشتار حاضر اولاً تفکیکی ماهیتی در خصوص پوشش های اعتباری صندوق ضمانت صادرات ارائه می گردد و ثانیاً چگونگی تأثیر این پوشش ها در توسعه فعالیتهای بین المللی شرکتها، از نظر خواهد گذشت.
طراحی مدل شایستگی های شغلی مشاورین کسب وکارهای آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
191 - 224
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش کسب و کارهای آنلاین استفاده از مشاورین متخصص در این زمینه امری ضروری است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل پارادایمی شایستگی های شغلی مشاورین کسب وکارهای آنلاین و پیامدهای آن انجام شد. روش پژوهش کیفی با رویکرد زمینه ای بود. در این پژوهش ابتدا نمونه ها به صورت هدفمند وسپس به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. مصاحبه های به صورت عمیق نیمه ساختار انجام شد. در نهایت با فرآیند کدگذاری باز، محوری وانتخابی، 5 مقوله گزینشی و 25 مقوله محوری . مولفه-های شایستگی ها (کسب اطلاعات بروز، برخورداری ازمهارت های چندگانه و اخلاق مداری مشاورین)، شرایط علی(کسب و کار آنلاین شامل پنج مقوله ی تلاش جهت کسب دانش تخصصی، تسلط برتکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، تجربه تجارت آنلاین، داشتن نظم و دیسیپلین در کار ومدیریت منعطف)، شرایط زمینه ای (عملکرد مدیریتی دولت، عملکرد ساختاری دولت، رشد فرهنگ مشاوره در جامعه)، شرایط مداخله گر (بی ثباتی و ساختار نیافتگی اقتصاد در ایران، بوروکراسی ناکارآمد و دست و پاگیر، فقدان قوانین حمایت کننده از صاحبان کسب و کار و محدودیت ها و ضعف های درون شغلی)، راهبردها (راهبردهای سیستماتیک و برنامه-ریزی شده توسط دولت، کسب دانش و اطلاعات به روز در حوزه کسب و کار آنلاین، آموزش عملی و کاربردی کسب و کار آنلاین، دارا بودن قدرت تشخیص، استفاده از تجربه دیگران و گروه های مرجع در حوزه کاری خود) و پیامدها (تفکر راهبردی، توانمندسازی خود، اخلاق مدنی در انجام وظایف شغلی، مدیریت عملکرد) استخراج شدند. مقوله های بدست آمده در این پژوهش ضمن متمایزسازی شغل مشاورین به الگویی دست یافت که می تواند مبنای عملکرد مشاورین کسب وکار آنلاین قرار گیرد.
تاثیر هوشیاری دینی بر ترجیح محصولات داخلی: تحلیل نقش قوم گرایی و بیگانگی مصرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین یکی از جهانی ترین و بانفوذترین نهادهای اجتماعی است که تأثیر چشمگیری بر نگرش ها، ارزش ها و رفتارها در هر دو سطح فردی و اجتماعی دارد. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی تاثیر هوشیاری دینی بر ترجیح محصولات داخلی: تحلیل نقش قوم گرایی و بیگانگی مصرفی است. این پژوهش از دسته پژوهش های کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری مصرف کنندگان نوشیدنی غیر الکلی در شهرستان های سردشت، پیرانشهر و بانه می باشند. از بین این جامعه آماری 398 نفر که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند به پرسشنامه پژوهش پاسخ داد. داده های به دست آمده با نرم افزار اس پی اس اس و پی ال اس تحلیل شدند. نتایج نشان داد هوشیاری دینی تاثیر مثبت و معناداری بر ترجیح محصولات داخلی و قوم گرایی مصرف کننده و تاثیر منفی و معناداری بر بیگانگی مصرفی دارد. همچنین تاثیر قوم گرایی بر ترجیح محصولات داخلی مثبت و معنا و تاثیر بیگانگی مصرفی بر ترجیح محصولات داخلی منفی و معنادار بود. در نهایت نتایج نشان داد هوشیاری دینی از طریق قوم گرایی و بیگانگی مصرفی بر ترجیح محصولات داخلی تاثیر دارد.
درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، از نوع تحلیل مضمون و از نظر ماهیت، بنیادی و توصیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 14 نفر از زنان شاغل در بانک مرکزی می باشد و نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار2020 MAXQDA برای کدگذاری ها استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که 60 مضمون به عنوان مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده (محیط غیر حمایتی، جو سازمانی مثبت، نشانگان زنبور عسل، شکاف حقوقی، توانمندسازی، نقص قوانین حمایتی، ساختار تبعیض آمیز استخدام و ارتقاء، تعصب جنسیتی، رابطه مداری، اضافه کاری، ناسازگاری ساختار شغلی و تعهدات خانوادگی، سنجش بهره وری، هویت شغلی، ویژگی های فردی، نیازمندی های زنان) و در نهایت پس از مقایسه و تحلیل مضامین سازمان دهنده، 3 طبقه اصلی تحت عنوان مضامین فراگیر (جو حاکم از دید زنان، امکان اشتغال در رده میانی به بالا، باور زنان درباره پیشرفت شغل) شناسایی شد و در آخر مدل درک زنان شاغل بخش دولتی از جو سازمانی در مسیر اشتغال و ارتقاء مشخص شد.
تأثیر گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش درون شرکتی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
53 - 72
حوزههای تخصصی:
ارزش آفرینی شرکت برای سهامداران، مشتریان و حتی جامعه از طریق کارایی مطلوب زنجیره ارزش ایجاد می شود و گرایش کارآفرینانه در شرکت از جمله نوآوری بر بهبود عملکرد زنجیره ارزش و در نتیجه ایجاد مزیت رقابتی برتر و موفقیت شرکت در محیط کاملاً پویای تجاری تأثیر به سزایی دارد. منظور از زنجیره ارزش شرکت، فعالیت ها و مراحل شش گانه یعنی تحقیق و توسعه، طراحی، تولید، بازاریابی، توزیع و خدمات به مشتریان است. بر این اساس، در پژوهش حاضر تأثیر گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش شرکت و ارزش بازار آن بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش همه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را شامل می شود که با استفاده از حذف سیستماتیک تعداد 127 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و در دوره زمانی ده ساله (1400-1391) مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری گرایش کارآفرینانه از ابعاد سه گانه (نوآوری، ریسک پذیری و پیشگامی) استفاده شد و کارایی زنجیره ارزش نیز با استفاده از داده های حسابداری و به کمک تابع مرزی تصادفی در نرم افزار استتا نسخه 14 اندازه گیری شد. برای اندازه گیری ارزش بازار شرکت از شاخص کیوتوبین استفاده شد. نتایج رگرسیون خطی چندمتغیره در سطح اطمینان ۹۵ درصد نشان داد، گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش و شاخص کیوتوبین شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی، کارایی زنجیره ارزش شرکت نیز موجب بهبود شاخص کیوتوبین می شود. علاوه بر این، نتایج تحلیل میانجی نشان داد، کارایی زنجیره ارزش نقش میانجی در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و شاخص کیوتوبین شرکت دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای کارآفرینان به منظور ارائه ایده ها و نظریه ها برای به کارگیری فعالیت های نوآورانه در شرکت، برای مدیران به منظور برنامه ریزی و تصمیم گیری در اداره بهتر شرکت، برای مشاوران، تحلیل گران و سرمایه گذاران برای ارزیابی صحیح ارزش شرکت و پیش بینی عملکرد آن، برای سیاست گذاران در جهت ترغیب فعالیت های نوآورانه و اشتغال زا و برای پژوهشگران در پژوهش های آینده مفید باشد.
طراحی مدل محیط بازاریابی دیجیتال در بازارهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه واکاوی مبحث محیط بازاریابی دیجیتال است. روش پژوهش برحسب هدف، کاربردی و برحسب گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. داده ها از طریق مطالعه منابع مستند و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران و همچنین کارشناسان فعال در حوزه بازاریابی دیجیتال، از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 جمع آوری شد. در مرحله کدگذاری باز،242 کد مقدماتی از تحلیل مصاحبه ها شناسایی شد. در دومین مرحله، کدگذاری محوری با استفاده از سازه های مدل کدگذاری محوری حول پدیده موردبررسی انجام شد. بر اساس یافته های پژوهش، مفهوم محیط بازاریابی دیجیتال به عنوان پدیده محوری انتخاب شد. شرایط علی در قالب چهار دسته نوآوری، مدیریت بهینه، عوامل ساختاری، سهولت جای گرفتند و شش مقوله اصلی شامل راهبردهای تجاری، راهبردهای آموزشی، راهبردهای نوآورانه، برنامه ریزی و نظارت به عنوان راهبرد انتخاب شدند. عوامل مداخله گر در دودسته تقویت کننده و تضعیف کننده شناسایی شدند. عوامل فرهنگی، عوامل زیرساختی، آموزش، سبک رهبری، استراتژی ها به عنوان عوامل زمینه و بسترساز محیط بازاریابی دیجیتال تعیین شدند درنهایت پیامدهای عوامل مؤثر بر محیط بازاریابی دیجیتال در سه سطح خرد، میانی و کلان تعیین شدند.
مدل کیفی همکاری نظام بانکی با شرکتهای حوزه فین تک به روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش بانکداری تجاری سنتی از دهه های شصت وهفتاد میلادی بتدریج با توسعه صنعت دیجیتال، افزایش استفاده از نوآوریهای این فناوری در صنعت بانکداری و استفاده روز افزون از توان دانشمندان حوزه فن آوری اطلاعات، سرعت قابل توجهی پیدا کرد. طی سه دهه گذشته نظام بانکی ایران استارت آپهای حوزه فین تک را به رسمیت شناخته است و بتدریج از مقابله و رقابت با فین تکها به همکاری و تشریک مساعی با این شرکتها روی آورده است. در این مقاله به منظور دستیابی به یک چارچوب متقن از نحوه اثر بخشی و چگونگی تعاملات و همکاریهای نظام بانکی ایران و شرکتهای فین تکی نسبت به تبیین و توسعه مدلی فراگیر جهت توضیح عوامل موثر و مولفه های آن در قالب مطالعاتی مشروح پرداخته شده و در نهایت بر لزوم بهره گیری از همکاریهای راهبردی و انعطاف پذیر در ساختاربندی همکاریهای نظام بانکی و فین تکها تاکید شده است . در این پژوهش که از نوع کیفی می باشد به منظور ارایه مدل کیفی پارادایمی با رویکرد داده بنیاد با 14 نفر از بهترین نخبگان کشور مصاحبه و جهت ارایه نتایج از نرم افزار اطلس تی استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق نه تنها می تواند مورد استفاده کارشناسان، فعالان و سیاستگذاران این حوزه جهت ارزیابی نتایج و ترسیم تعاملات راهبردی بهینه در سیستم بانکی کشور قرار گیرد بلکه ضرورت و چگونگی ورود به همکاریهای راهبردی را برای شرکتهای حوزه فین تک و بانکهای کشور به طرز شفافی ترسیم می نماید.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان با رویکرد آمیخته کیفی - کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان بود. مطالعه حاضر، از نوع طرح های پژوهش آمیخته می باشد. در مرحله اول مطالعه کیفی انجام و با بررسی مطالعات انجام شده در زمینه موضوع مطرح شده و مصاحبه عمیق با مدیران شرکت های دانش بنیان، اطلاعات جمع آوری و با روش گراندد تئوری، به کدگذاری و مقوله بندی و ارائه مدل پرداخته است. مرحله دوم مطالعه به صورت کمی و به روش مدل سازی معادلات ساختاری بود. داده های جمع آوری شده از پرسشنامه محقق ساخته، با استفاده از نرم افزار Smart PLS مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از ارزیابی مطالعات داخلی و خارجی انجام شده، با استفاده از مصاحبه ی اکتشافی، سوالات کیفی از جامعه آماری پرسیده شد که پس از 15 مصاحبه، اشباع نظری حاصل گردید. نتایج گراندد تئوری نشان داد الگوی توسعه صادرات محصولات نانوی شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه ساختمان شامل 97 کد باز، 17 کد محوری و 6 کد انتخابی است. سپس در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته شامل 97 گویه در اختیار 217 نفر از مدیران عامل، مدیران فروش، کارشناسان فروش، و کارشناسان بازاریابی شرکت های دانش بنیان قرار داده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که مقدار ضریب معناداری t مربوط به رابطه بین متغیرهای اصلی شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای و پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها در سطح اطمینان 95 درصد، از 96/1 بیشتر است و این مورد حاکی از معنی دار بودن تاثیر متغیرهای شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای، پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها می باشد.
طراحی سیستم استنتاج فازی عصبی انطباقی جهت امکان سنجی استارتاپ های تجارت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد دیجیتالی موجب خلق فرصت های جدید برای ایجاد استارتاپ ها و مدل های جدید مبتنی بر فناوری اطلاعات شده است، اما همه استارتاپ های ایجاد شده به خصوص در حوزه تجارت الکترونیک موفق نبوده و نرخ شکست بالایی را دارند. در نتیجه هدف پژوهش حاضر، ارائه یک مدل امکان سنجی مبتنی بر سیستم فازی عصبی برای استارتاپ های تجارت الکترونیک به منظور کمک به کاهش شکست این استارتاپ ها از طریق شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر موفقیت است. پژوهش حاضر از نظر هدف، تحقیقی کاربردی و از نظر نوع گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مربوط به استارتاپ های فعال در زمینه تجارت الکترونیک در استان آذربایجان شرقی در بازه سال 1400 تا 1401 می باشد. روش پژوهش در نحوه شناسایی عوامل و شاخص ها با استفاده از نسبت روایی محتوا بر مبنای نظرات خبرگان بوده است. به منظور پیش بینی میزان موفقیت استارتاپ ها با استفاده از روش استنتاج فازی عصبی انطباقی، یک سیستم فازی طراحی و آموزش داده شده است. همچنین جهت تعمیم پذیری سیستم، سیستم طراحی شده اعتبارسنجی شده است. خروجی پژوهش یک سیستم هوشمند است و نتایج حاصل از امکان سنجی انجام شده توسط سیستم فازی عصبی انطباقی حاکی از صحت مطلوبیت سیستم و قابلیت اطمینان آن در پشتیبانی از تصمیمات اتخاذ شده به منظور ایجاد استارتاپ های جدید تجارت الکترونیکی است.
شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ ها با بهره گیری از فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آمارهای جهانی بیانگر این واقعیت است که هشتاد درصد شرکت استارت آپ، در مدت کوتاهی شکست می خورند که یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت و چالش استارت آپ ها پیرامون ضعف در استراتژی برندسازی استارت آپ هاست زیرا استارت آپ ها دانش دقیق برندسازی را ندارند. ازاین رو برای کاهش ریسک شکست شرکت های استارت آپ، بازاریابان نیاز به پدیده ای به نام برندسازی هم آفرینی دارند. براین اساس هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ هاست. برای این منظور، از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. در این پژوهش تعداد 196 متن علمی معتبر به زبان انگلیسی در بازه سال های 2007-2022 میلادی شناسایی و استخراج گردید و تعداد 41 عنوان پژوهشی مورداستفاده قرار گرفت. برای تحلیل ادبیات پژوهش از روش مرور سیستماتیک (فراترکیب) استفاده شد. پس از مطالعه و استخراج متن، کدهای کلیدی با نرم افزار مکس-کیودی ای، استخراج و خوشه بندی شده و در قالب مفهوم و مؤلفه ها تنظیم شدند. در نهایت، عوامل مؤثر بر برندسازی هم آفرینی در استارت آپ ها در 4 مقوله، 8 مفهوم و 33 کد متمایز استخراج و طبقه بندی گردید. این مقوله ها عبارت اند از: عوامل محیطی (عوامل مالی، عوامل اجتماعی)، عوامل مدیریت استراتژیک برند (ارزش برند، خلق برند)، عوامل بازاریابی (فعالیت های ترویجی، عوامل مربوط به مشتری)، عوامل فردی کارآفرین (ویژگی های فردی کارآفرین، مهارت کارآفرین).