فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۱٬۷۷۸ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
159 - 206
حوزههای تخصصی:
شکست های آبشاری یکی از مهم ترین چالش ها و مخاطرات کسب وکارهای ابری است که می-تواند به طور زنجیروار به بخش های دیگر سیستم آسیب برساند و منجر به فروپاشی کل سیستم شود. هدف این پژوهش بررسی عوامل مختلف مرتبط با شکست های آبشاری در مدل های کسب وکار ابری و معرفی رویکردهای مناسب برای پیش بینی، جلوگیری و مدیریت این نوع شکست ها است. در این پژوهش، از روش مرور ادبیات با استفاده از پردازش زبان طبیعی برای جمع آوری اطلاعات و تحلیل موضوع استفاده شده است. منابع مورد استفاده شامل مقالات علمی معتبر درزمینه فناوری اطلاعات و کسب وکار از سال 2015 تا 2024 از دیتاست های IEEE Xplore، Google Scholar و arXiv بود که 23 مقاله با روش های پردازش زبان طبیعی مورد بررسی قرار گرفت. استفاده از تکنیک های پیشرفته NLP، امکان ارزیابی دقیق تر و تحلیل عمیق تر عوامل مرتبط با شکست های آبشاری را فراهم می کند. همچنین، ریشه یابی خطاها و تدوین نقشه راه عملی برای مدیریت بهتر آن ها، به کسب وکارها امکان می دهد تا بهبود و بهره وری در محیط ابری خود را تسهیل کرده و مسیری پایدارتر را در پیش گیرند. این مراحل نه تنها به افزایش کیفیت و کارایی خدمات ابری کمک می کنند، بلکه هزینه ها و زمان مورد نیاز برای رفع مشکلات را نیز به شدت کاهش می دهند. عوامل مختلف مرتبط با شکست های آبشاری در مدل های کسب وکار ابری به طور مفصل بررسی شده است. این عوامل شامل مشکلات فنی، مشکلات مدیریتی و مشکلات بازاریابی است. همچنین، رویکردهای مختلف برای پیش بینی، جلوگیری و مدیریت این نوع شکست ها معرفی شده است.
الگوی توسعۀ کارآفرینی دانش بنیان مبتنی بر ویژگی های شبکه اجتماعی کارآفرینان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
167 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، توسعه الگوی نظری وکاربردی است که در برگیرنده ابعاد و مؤلفه های توسعه کارآفرینی دانش بنیان مبتنی بر ویژگی های شبکه اجتماعی کارآفرینان می باشد. برای رسیدن به این هدف، روش نظریه داده بنیاد مورد استفاده قرار گرفت که از طریق آن، تجربه زیسته کارآفرینان در مراکز رشد و پارک علم و فناوری استان سیستان و بلوچستان مفهوم سازی شد. جامعه آماری این پژوهش، مؤسسان و یاکارآفرینان واحدهای فناور رشد یافته مستقر در این پارک و علم و فناوری می باشند که بر اساس سازوکارهای نمونه گیری نظری 18 نفر برای انجام مصاحبه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون مورد استفاده قرارگرفت. برای انجام این کار، از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، 11 مؤلفه شناسایی شد که عبارتند از: مراحل کسب وکار، شبکه اجتماعی، شبکه سازی، تأثیر بر جامعه، تحول و نوآوری در صنعت، محدودکننده ها، توانمندسازها، اکوسیستم فناوری، تقویت اقتصاد محلی، نوآوری محصول و فرهنگ اجتماعی. این مؤلفه ها در پنج بُعد پیشایندها، پدیده محوری، زمینه ها، مداخله گرها، راهبردها و پیامدها طبقه بندی شدند و روابط میان آنها مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، سهم نظری، پیشنهادات کاربردی، محدودیت ها و پیشنهاداتی برای پژوهشگران مورد بحث قرار گرفتند.
طراحی مدل اولویت بندی عوامل موفقیت برندهای کارآفرینانه کرمانشاهی؛ کاربست رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
25 - 48
حوزههای تخصصی:
برندسازی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل پیش برنده در رشد و پایداری کسب وکارهای کارآفرینانه شناخته می شود. در دنیای رقابتی امروز، شناسایی و تقویت این عوامل می تواند نقش مؤثری در توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال پایدار ایفا کند. این مطالعه با رویکرد آمیخته اکتشافی در دو بخش کیفی (روش نظریه بنیانی) و کمی (توصیفی) با هدف طراحی مدل اولویت بندی عوامل موفقیت برندهای کارآفرینانه کرمانشاهی انجام پذیرفته است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 31 نفر از خبرگان از قبیل مدیران با سابقه، متخصصان بخش خصوصی، اساتید دانشگاه ها و سیاست گذاران مرتبط با برندسازی، با روش نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی جمع آوری شد و تحلیل آنها به شناسایی 2918 کد باز، 301 مفهوم و 60 زیرمجموعه منجر گردید. در بخش کمی، اطلاعات با پرسشنامه محقق ساخته از 20 نفر از خبرگان گردآوری و با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و به کارگیری نرم افزار Expert Choice تحلیل شد. یافته ها نشان داد مهمترین عوامل در مدل پژوهش شامل مهارت های مدیریتی، محصول و برند به عنوان شرایط علّی هستند. در شرایط مداخله گر، عوامل تأمین منابع مالی، حمایت های دولتی و خصوصی نقش دارند. از نظر شرایط زمینه ای، عوامل اجتماعی-فرهنگی، سیاسی-قانونی به عنوان مهم ترین عوامل شناسایی شدند. در راهبردها، استراتژی های مدیریتی، ساختارسازی سازمانی مجدد، توانمندسازی و استراتژی های عملکردی در تأمین و تولید از اهمیت بالایی برخوردارند. پیامدهای کلان شامل افزایش انگیزه فعالان کسب وکار، فرصت های ورود برای تازه واردین و افزایش اشتغال پایدار هستند. در سطح بنگاه، کاهش بدهی های مالی، جذب نیروی انسانی متخصص از جمله پیامدهای اصلی می باشند. بهبود مدیریت، همکاری فروش، توسعه فناورانه و برنامه ریزی برند به عنوان پیشنهاداتی جهت موفقیت برندسازی برای کسب وکارها می توانند مؤثر باشد.
پیش بینی زمان انتظار سفارشات قطعات خودرو در زنجیره تأمین با استفاده از یادگیری ماشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر در پیش بینی زمان انتظار و ایجاد مدل پیش بینانه زمان انتظار سفارشات کانبان به جهت بهبود پایداری و تاب آوری در زنجیره تامین ناب می باشد. برای دستیابی به این هدف، مطالعه از روش داده کاوی پیروی می کند، مجموعه داده ها شامل 103023 مشاهده، ازسیستم کانبان واکسترانت زنجیره تامین با رعایت الزامات شاخص های کیفیت دیتاست در بازه 6/1402 تا 11/ 1402 استخراج شده است. ابتدا شاخص های موثر بر زمان انتظار سفارشات استخراج شده است و به جهت بهبود عملکرد و دقت پیش بینی، از فرآیندکاوی جهت شناسایی متغیرهای پرتکرار و تاثیرگذار در واریانت های اصلی و سپس در مرحله برازش مدل، از رویکرد تحلیل گام به گام تلفیقی جهت انتخاب ویژگی ها و از تنظیم پارامتر رویکردهای رگرسیونی ناپارامتریک استفاده شده است. مدل پیش بینانه با استفاده از مدل های رگرسیونی خطی چندمتغیره، چندمتغیره دارای انحنا، لاسو، الاستیک نت، درخت تصمیم تقویتی، جنگل تصادفی بوت استرپ، k- نزدیک ترین همسایه، شبکه عصبی تقویتی برازش داده شده است. عملکرد مدل های رگرسیونی برازش شده با استفاده از شاخص های ارزیابی R^2 ، RASE و اعتبارسنجی نتایج و مدل تایید شده است. نتایج نشان داد که عوامل لجستیکی در زمان انتظار سفارشات موثر بوده و الگوریتم شبکه عصبی تقویت شده بهترین مدل در پیش بینی زمان انتظار سفارشات با دقت 96 درصد و با خطا 84/5 است. سپس قابلیت پیش بینی مدل برای دیتاهای جدید در سیستم صدور سفارشات کانبان به کار گرفته شده است، نتایج و بهبودهای حاصل از بهره گیری قابلیت های داده کاوی در سیستم کانبان همگی بیان گر تاثیر معنی دار ترکیب ابزار ناب و یادگیری ماشین به جهت توانمندسازی و تاب آوری زنجیره تامین ناب می باشد.
روشی برای بیشینه سازی بهره وری مالی بسته های اینترنت اپراتورهای تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاید بتوان گفت که مهمترین هدف اپراتورهای تلفن همراه، بیشینه کردن بهره وریشان است. فارغ از هزینه های عملیاتی و سرمایه گذاری، بهره برداری حداکثری از منابع موجود می تواند آنها را به این هدف نایل کند. بدین منظور، اپراتورها برای پر کردن ظرفیت های خالی شبکه خود در ساعات کم بار بودن آن، بسته های داده با قیمت های مناسب ارائه می دهند تا کاربران را برای استفاده از شبکه در این ساعات، تشویق کنند. آنها این بسته ها را بر اساس میزان متوسط بار ترافیکی کل شبکه خود در ساعات مختلف روز تنظیم می کنند. اما به این نکته مهم توجه نمی کنند که در نواحی مختلف جمعیتی یک شهر، الگوی ترافیکی در ساعات مختلف متفاوت است. در این مقاله، به صورت اتوماتیک، نواحی مختلف جمعیتی تشخیص داده شده اند. این کار به کمک خوشه بندی روی الگوی ترافیکی انجام شده است. با تشخیص نواحی جمعیتی و با توجه به الگوی ترافیکی ناحیه مربوطه، برای کاربران، نسبت به منطقه ای که بیشتر در آن حضور دارند، نحوه تخصیص بسته مناسب بررسی و تحلیل شده است. در ادامه، دیگر کاربردهای قابل استفاده این خوشه بندی برای ارائه سرویس های مختلف بیان شده است و نهایتا نتیجه گیری انجام گشته است.
بررسی عدم اثربخشی سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی در اقتصاد جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
73 - 88
حوزههای تخصصی:
عدم قطعیت سیاست های اقتصادی آثار جبران ناپذیری را بر پدیده های اقتصادی تحمیل می کند؛ بنابراین، جلوگیری از تبعات عدم قطعیت سیاست های اقتصادی امری ضروری است. یکی از این پدیده ها کارآفرینی است. ازاین رو، بررسی تأثیر عدم قطعیت سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی نیازمند مدل سازی دقیق است. در این مقاله با استفاده از مدل رگرسیون فازی با ضرایب متقارن در محیط برنامه گمز به بررسی عدم اثر بخشی سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی در ایران برای دوره زمانی 1400- 1387 پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که با کاهش عدم قطعیت در سیاست های پولی، ارزی، درآمدی و مالی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر میزان کارآفرینی دارند؛ به گونه ای که با افزایش و کاهش عدم قطعیت (به ترتیب درجه عضویت 1/0 و 9/0) سیاست های مذکور، میزان شاخص کارآفرینی برابر با 985/8 و 623/80 است که نشان دهنده آن است با کاهش عدم قطعیت در سیاست های اقتصادی، کارآفرینی به شدت افزایش می یابد. از سوی دیگر، نتایج برآورد پهنای راست و چپ نشان می دهد که کارآفرینی در اقتصاد کشور به صورت بالقوه است و با اتخاذ سیاست های پولی و ارزی مناسب، شاخص کارآفرینی به شدت افزایش خواهد یافت و در موقعیت پهنای راست قرار خواهد گرفت. نتایج این مطالعه به لحاظ اولویت بندی تأثیر سیاست های اقتصادی در افزایش کارآفرینی نیز اهمیت فراوانی دارد از جمله سیاست های پولی که نسبت به سایر سیاست های اقتصادی در تحقق اهداف برنامه ریزان اقتصادی جهت کاهش بیکاری مؤثر است.
بررسی تأثیر شرکت های دانش بنیان بر کارآفرینی، خودکارآمدی کارآفرینانه و نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
63 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دهه های اخیر، رشد و توسعه شرکت های دانش بنیان به ویژه در حوزه های ورزشی، اثرات قابل توجهی بر کارآفرینی ورزشی و افزایش خودکارآمدی کارآفرینان ورزشی داشته است. این شرکت ها با استفاده از نوآوری های علمی و فناوری، قادر به ایجاد محصولات و خدمات جدیدی هستند. افزون براین، این شرکت ها می توانند با ایجاد محصولات و خدمات نوآورانه، بازاری جدید برای خود ایجاد کرده و با استفاده از استراتژی های متنوع تبلیغاتی و بازاریابی، به گسترش فروش و درآمد خود دست یابند. براین اساس، هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر شرکت های دانش بنیان بر کارآفرینی، خودکارآمدی کارآفرینانه و نوآوری بود.
روش شناسی: پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر از نظر هدف، کاربردی بود که به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی در گرایش های مختلف تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه های استان اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 524 نفر بودند. حجم نمونه آماری براساس فرمول کوهن، برابر با 247 به دست آمد. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسش نامه ای استاندارد بودند. برای تأیید روایی از سه نوع روایی همگرا، روایی واگرا و روایی محتوایی استفاده شد. جهت تعیین پایایی بخش های مختلف پرسش نامه ، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. باتوجه به پرسش نامه های ناقص، درنهایت، تعداد 224 پرسش نامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 21 و AMOS نسخه 22 استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که شرکت های دانش بنیان ورزشی بر کارآفرینی ورزشی 20 درصد و بر خودکارآمدی کارآفرینانه 52 درصد تأثیر مثبت و معنادار داشتند. شرکت های دانش بنیان ورزشی بر نوآوری در بازار های جهانی 35 درصد، کارآفرینی ورزشی بر نوآوری در بازارهای جهانی 24 درصد و خودکارآمدی کارآفرینانه بر نوآوری در بازارهای جهانی 34 درصد تأثیر مثبت و معنادار داشت که این موضوع نشان دهنده اهمیت استفاده از ابزارهای کارآفرینی و خودکارآمدی در شرکت های ورزشی دانش بنیان بود.
نتیجه گیری/ دستاوردها: شرکت های دانش بنیان ورزشی با ارائه فناوری های نوین و محصولات باکیفیت، به رشد کارآفرینی ورزشی و ارتقای خودکارآمدی کارآفرینانه کمک می کنند. آن ها با ایجاد تکنولوژی های پیشرفته و خدمات نوآورانه، بازارهای جهانی را بهبود می بخشند و تأثیر قابل توجهی در جذب مشتریان و رقابت با برندهای بزرگ دارند. به این ترتیب، نقش میانجی این شرکت ها در ترویج کارآفرینی و افزایش رقابت پذیری در صنعت ورزش، بسیار ارزشمند و حیاتی است.
طراحی الگوی دولت کارآفرین در جذب و گزینش منابع انسانی بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی دولت کارآفرین در جذب و گزینش منابع انسانی بخش دولتی (مورد مطالعه؛ استان سیستان و بلوچستان) می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی؛ و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران و کارشناسان منابع انسانی در سازمان های دولتی واقع در استان سیستان و بلوچستان می باشند که تعدادشان در سال 1399 بالغ بر حدود 700 نفر می باشد و حجم نمونه با استفاده از قاعده پیشنهادی توسط بنتلر و چو (1987) تعداد 390 نفر و به روش نمونه گیری، به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر پرسشنامه ساخته محقق، برگرفته از بخش کیفی می باشد. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. نتایج نشان داد که هفت فرضیه از مجموع نه فرضیه تدوینی طبق مدل پژوهش، در سطح خطای 5% شواهدی مبنی بر رد آنها بدست نیامده است و تأثیر مثبت و معنی داری دارد و همچنین نتایج میانگین مقادیر اشتراکی و میانگین مقادیر R Squares؛ نشان می دهد که مقدار GOF برابر است با 790/0 که نشان دهنده برازش قوی مدل می باشد.
هدف گذاری کسب و کار در ایران: رهیافت ترکیبی شبیه سازی – بهینه یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور محاسبه روند اشتغال در ایران هدف مقاله، روند اشتغال در ایران برای سال های اجرای برنامه ی ششم توسعه ی اقتصادی (1400-1396)، اجتماعی و فرهنگی کشور بهینه یابی شده است. برای این منظور، ابتدا با استفاده از الگوریتم گاوس_ سایدل، سیستم معادلات کلان سنجی پویا و غیرخطی و اهداف کمی ششمین برنامه توسعه، روند اشتغال در کشور شبیه سازی گردید. سپس روند بهینه جمعیت شاغل، از حداقل سازی تابع زیان رفاهی سیاست گذار با برنامه نویسی و اجرای یک الگوریتم چرخه ی باز و حل معادلات بلمن محاسبه گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که دستیابی به اشتغال بالاتر، نیازمند کنترل تورم در نرخ های پایین تر و همچنین دستیابی به نرخ رشد اقتصادی بالاتر است. یافته های این تحقیق با نظریه کینزی های جدید مانند گرایش، کلاریدا، گرتلر، منکیو، والش و تیلور مبنی بر لزوم کاهش همزمان تورم و افزایش تولید سازگار است. از این رو، جهش تولید و مهار تورم می تواند کنترل بهینه اشتغال و کسب و کار در سطح هدف گذاری شده را امکان پذیر نماید. بر این اساس، هدف گذاری شاخص های اقتصاد کلان در قلمرو در دسترس (امکان پذیر)، انضباط کامل پولی و مالی، استقلال بانک مرکزی و استفاده از نظریه کنترل بهینه تصادفی در هدف گذاری برنامه های توسعه، از جمله توصیه های سیاستی این مقاله محسوب می شوند.
راهبردهای کارآفرینانه در توسعه خوشه های بندری برای دستیابی به زنجیره ارزش جهانی غلات (مورد مطالعه: بندر انزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
69 - 92
حوزههای تخصصی:
بنادر به عنوان مراکز توزیع تجارت و شبکه حمل و نقل، نقش مهمی در توسعه اقتصاد ملی دارند. بندر انزلی، با موقعیت راهبردی در شمال ایران، نقطه ای مهم برای دسترسی به بازارهای اوراسیا محسوب می شود. این پژوهش با هدف تدوین راهبردهای کارآفرینانه در توسعه خوشه های بندری برای ارتقاء بندر انزلی به نسل سوم بنادر و ورود به زنجیره ارزش جهانی غلات انجام شده است. برای گردآوری داده ها از دو بخش اسنادی- میدانی استفاده شد. نمونه گیری هدفمند برای انتخاب خبرگان شامل 18 متخصص صنعتی، سازمانی و دانشگاهی انجام شد که در حوزه خوشه های بندری و صادرات صنایع تبدیلی غلات تجربه داشتند. تحلیل کیفی داده ها با روش تحلیل لایه ای علت ها نشان داد که عوامل تأثیرگذار بر نفوذ به زنجیره ارزش جهانی در چهار لایه ی (10 عامل در لایه عینی (لیتانی)، 8 عامل در لایه ساختاری و سیستمی، 5 عامل در لایه باورها و گفتمان و 4 عامل در لایه نمادین و استعاره ای) تقسیم بندی می شوند. بر اساس این یافته ها، راهبردهایی برای گذار از وضعیت فعلی پیشنهاد شد که در 5 محور کلیدی دسته بندی می شوند: مالی-مالیاتی، آموزشی-ترویجی، دیپلماسی-فرهنگی، زیرساختی-فناوری و قانونی-حقوقی. این گستردگی راهبردها نشان می دهد که صرفاً حمایت مالی از بنگاه ها کافی نیست و باید به جنبه های متنوع تری پرداخته شود. رویکرد پیشنهادی می تواند مدیران را در طراحی دورنمای واقعی صادرات، به ویژه در بخش کشاورزی، یاری دهد و از شکل گیری رانت های اقتصادی جلوگیری کند.
شناسایی عوامل موثر بر تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری و مراکز رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری و مراکز رشد می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 12 نفر از صاحب نظران و متخصصان حوزه مراکز دانش بنیان در استان آذربایجان غربی می باشد و نمونه ها از روش نمونه گیری بصورت هدفمند انتخاب شدند. گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده های از طریق داده بنیاد و کدگذاری و از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی طراحی شده با 14 شاخص که شامل شرایط علی (عوامل مدیریتی، عوامل اطلاعاتی، عوامل مالی)، شرایط زمینه ای (قوانین و مقررات، قابلیت های فناورانه)، مقوله محوری (عوامل بازار، عوامل محصول)، راهبردها (تقویت تعاملات، توانمندی بازاریابی و فروش)، پیامدها (توسعه اقتصادی، اقتصاد دانش بنیان، توسعه کارآفرینی)، شرایط مداخله گر (عوامل فردی، عوامل فرهنگی- اجتماعی)، تبیین کننده مؤلفه های تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان می باشد، شناسایی شدند.
شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر توسعه و بین المللی سازی کارآفرینی دیجیتال دانشگاهی در ایران و ارائه چارچوب مفهومی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه و بین المللی سازی کارآفرینی دیجیتال دانشگاهی در ایران و طراحی چارچوب مفهومی برای آن است. نوع تحقیق اکتشافی و کاربردی است. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 22 نفر از خبرگان و سیاستگذاران در حوزه کارآفرینی دیجیتال دانشگاهی انجام شد و 37 عامل موثر شناسایی شدند. عوامل در شش بعد آموزش، اکوسیستم، زیرساخت، دولت، دانشگاه و امور بین الملل دسته بندی شدند. این تحقیق از دو بخش کیفی و کمی تشکیل شده است و از روش های تحلیل مضمون و مدل سازی ساختاری تفسیری به عنوان روش آماری استفاده شده است. نرم افزارهای تحقیق در بخش کیفی MaxQDA2020 و در بخش کمی MS Excel می باشد. بر اساس نتایج تحقیق، ابعاد آموزش، اکوسیستم و امور بین الملل در سطح اول و بُعد دولت در سطح دوم، بُعد دانشگاه در سطح سوم و بُعد زیرساخت در سطح چهارم قرار گرفتند. ابعاد بر اساس میزان نفوذ و میزان وابستگی در یکی از چهار گروه متغیری قرار گرفتند که مطابق نمودار ابعاد آموزش، دولت، دانشگاه و امور بین الملل متغیرهای پیوندی، بعد زیرساخت به عنوان کلیدی ترین عامل یا متغیر مستقل و در نهایت اکوسیستم متغیر وابسته گزارش شدند.
نقش مهارت و تخصص و منابع سازمانی به همراه مولفه های مربوطه در محیط رقابتی سازمان (مطالعه موردی: شهرداری استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی ارائه مدل عملکرد تیمی سازمانی با رویکرد انگیزه های غیر اقتصادی رفتار شهروندی سازمانی در شهرداری های استان تهران می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان شهرداری استان تهران به تعداد 100 هزارنفر می باشد که به دلیل حجم بالای نمونه با استفاده از جدول مورگان کرجسی 384 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، شامل پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از روش کیفی می باشد. پایایی تحقیق با استفاده از معیار آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و تأیید شد. جهت برازش مدل مفهومی تحقیق از نرم افزار PLS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که مهارت و تخصص و منابع سازمان به همراه مؤلفه های مربوطه بر محیط رقابتی سازمان، تاثیرگذار می باشند. یافته ها همچنین نشان داد نقش مهارت و تخصص با ضریب 462/0 در محیط رقابتی سازمان پررنگ تر از نقش منابع سازمانی با ضریب 390/0 می باشد و مدل از برازش خوبی برخوردار می باشد.
ارائه الگوی برندسازی مقصد مبتنی بر نوستالژی صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش، ارائه الگوی برندسازی مقصد مبتنی بر نوستالژی صنعت گردشگری است، بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف در حیطه تحقیقات کاربردی-توسعه ای می باشد. همچنین پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی با رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است که از لحاظ زمانی به شکل مقطعی انجام می شود. نمونه آماری در بخش کیفی شامل 30 نفر از خبرگان دانشگاهی و بازار در رابطه با صنعت گردشگری می باشد که به صورت هدفمند غیرتصادفی و در نهایت با تعداد 30 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته اشباع نظری رسیده است. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه گردشگران استان تهران در سال 1401 می باشد که از این میان، نمونه ای متشکل از 384 نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه حاصل از فاز کیفی است. تحلیل داده ها در روش کیفی با رویکرد داده بنیاد و نرم افزار MAXQDA 20 انجام شد. اعتبار سنجی مدل با تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.آل. اس انجام گرفت. بر اساس تحلیل کیفی، مدل پارادایمی تحقیق در شش بعد عوامل علی (گاهی از برند مقصد، تصویر برند مقصد، مدیریت ارتباط با گردشگران، مشارکت گردشگران)، شرایط زمینه ای (زیرساخت های گردشگری)، عوامل مداخله گر (فرهنگ گردشگری میزبان)، راهبردها (برندسازی مبتنی بر نوستالژی)، پدیده محوری (توسعه برند گردشگری) و پیامدها (تصمیم سفر گردشگر) طراحی شد. بر اساس نتایج بدست آمده از اعتبارسنجی مدل در بخش کمی مشخص شد که مدل پیشنهادی این تحقیق از اعتبار مناسبی برخوردار است.
مدل هم تخریبی ارزش در فین تک ها (پرداخت های موبایلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در صنایع مختلف به خصوص کسب وکارهای خدماتی مبتنی بر دیجیتال مثل فین تک ها، برای جذب و نگهداری مشتریان به پایش پیوسته چگونگی هم تخریبی ارزش نیاز است. در این مقاله ابعاد و مؤلفه های هم تخریبی ارزش، عوامل مؤثر بر آن و عوامل متأثر از آن بررسی می شود. این تحقیق از نظر هدف، توسعه ای و کاربردی و به لحاظ نوع پژوهش، آمیخته (کیفی، کیفی و کمی) است. همچنین از جنبه استراتژی پژوهش از روش های فراترکیب، تحلیل مضمون و دلفی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در روش فراترکیب، مقالات پایگاه داده های معتبر علمی و در روش های تحلیل مضمون و دلفی، خبرگان صنعت فین تک و دانشگاهی انتخاب شده است. در فاز فراترکیب، با روش نمونه گیری قضاوتی، درنهایت تعداد 30 مقاله از سال های 2015 تا 2023 انتخاب گردید، در ادامه در بخش تحلیل مضمون و دلفی، با نمونه گیری قضاوتی و گلوله برفی تعداد 10 نفر از خبرگان انتخاب شدند. در آخر با انجام دو دور دلفی، ابعاد و شاخص های استخراج شده در مراحل فراترکیب و تحلیل مضمون، ارزیابی و با محاسبه ی ضریب هماهنگی کندال، توافق خبرگان تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد که ابعاد و مؤلفه های هم تخریبی ارزش، شامل تعامل اجتماعی و یکپارچه سازی منابع می شود. نتایج حاکی از آن است که منابع شرکت، منابع بازیگران، ویژگی های شرکت، ویژگی های بازیگران، فناوری و الزامات قانونی ازجمله عوامل مؤثر بر هم تخریبی ارزش در فین تک ها هستند. سرانجام عوامل متأثر از هم تخریبی ارزش، شامل استراتژی های آتی و آسیب های احتمالی نیز استخراج شدند.
فراتحلیل عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
93 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دنیای امروزی به دلیل گسترده شدن فناوری ها و ابزارها و دسترسی راحت تر به آن ها، به شدت رقابتی شده است. در محیط هایی که به شدت درحال تغییر و تحول هستند، دانش یکی از منابع مهم خلق ارزش محسوب می شود که می تواند منجر به توسعه و تداوم مزیت رقابتی شود. مزیت رقابتی به واسطه استفاده شرکت ها از ظرفیت ها و منابع شان سبب موقعیت سازمانی منحصربه فردی می شود که می تواند منجر به تمایز آن ها از رقبا شود. سازمان ها برای ماندن دراین عرصه باید توانایی های لازم را کسب کرده و تحولاتی را به وجود آورند. یکی از منابع مهم برای ایجاد تحول و بقای سازمان و رسیدن به اهدف و رسالت های سازمانی، نوآوری و کارآفرینی است که خود زمینه را برای مزیت رقابتی و متمایز شدن سازمان از رقبا فراهم می آورد. این امر سبب بقای سازمان در محیط های متغیر کنونی می شود. هدف این پژوهش شناسایی پیشایندهای کارآفرینی سازمانی با استفاده از رویکرد فراتحلیل بود.
روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر هدف، توصیفی و ازنظر نوع استفاده، کاربردی و ازنظر نوع رویکرد، کمی بود. جامعه موردبررسی پژوهش، شامل مقالات چاپ شده درزمینه کارآفرینی سازمانی در کلیه مجلات علمی – پژوهشی داخل کشور از سال 1390 تا سال 1403 بود که 55 مورد بااستفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند. پژوهش های منتخب با استفاده از نرم افزار CMA2 (نرم افزار جامع فراتحلیل) مورد تحلیل قرار گرفتند. پایایی پژوهش شامل پایایی شناسایی ازطریق توافق داوران در انتخاب پژوهش ها و طبقه بندی آن ها، پایایی کدگذاری ازطریق توافق داوران درباره استفاده از مفاهیم خاص برای کدگذاری متغیرها و پایایی سطح معنی داری و اندازه اثر ازطریق توافق در محاسبات اندازه اثر بین دو فراتحلیل گر به دست آمد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که ازبین عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی، به ترتیب متغیرهای ظرفیت سرمایه فکری (886/0)، جذب دانش (802/0)، چابکی سازمانی (753/0)، هوش سازمانی (743/0)، رهبری معنوی (737/0)، رهبری خدمت گزار (682/0)، جو خلاقیت (632/0)، سلامت سازمانی (622/0)، کیفیت زندگی کاری (608/0)، فرهنگ انطباق پذیری (587/0)، ساختار سازمانی (554/0)، قابلیت بازاریابی (516/0) و سرمایه اجتماعی (508/0) دارای اندازه اثر زیاد (بالای 5/0) بودند.
نتیجه گیری/ دستاوردها: متغیرهای ظرفیت سرمایه فکری، جذب دانش، چابکی سازمانی، هوش سازمانی، رهبری معنوی، رهبری خدمت گزار، جو خلاقیت، سلامت سازمانی، کیفیت زندگی، فرهنگ انطباق پذیری، ساختار سازمانی، قابلیت بازاریابی و سرمایه اجتماعی به ترتیب از مهم ترین پیشایندهای کارآفرینی سازمانی هستند. انجام این فراتحلیل می تواند برنامه ریزی برای ارتقای کارآفرینی سازمانی در کشور را دقیق تر و عملیاتی تر نماید؛ به گونه ای که به جای برنامه ریزی برای طیف وسیعی از پیشایندها، بر متغیرهایی تمرکز دارد که دارای اهمیت بیشتری هستند.
ارزیابی سطح دیجیتالی بودن فرایند نوآوری با رویکرد هوش مصنوعی در تحول دیجیتال شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی مدلی برای ارزیابی سطح دیجیتالی شدن فرآیند نوآوری با محوریت هوش مصنوعی در شرکت های دانش بنیان می باشد، تا بتوان از این طریق بلوغ دیجیتال فرایند نوآوری در یک سازمان را سنجید. نتایج 188 شاخص در قالب پرسشنامه لیکرت 5 نقطه ای و به روش دلفی در دو مرتبه بین 18 خبره در این زمینه توزیع شد. نتیجه کار 5 مؤلفه به عنوان ورودی مدل بود که در قالب پرسشنامه برای 230 شرکت دانش بنیان پارک فناوری پردیس ارسال شد. 198 شرکت آن را تکمیل و مجدداً ارسال کردند. از این تعداد نمونه، 150 داده برای داده های آموزشی و 48 داده به عنوان آزمون مدل بر اساس یک تابع تصادفی جدا شد. در مرحله آخر یعنی مدل سازی، از روش استنتاج عصبی- فازی تطبیقی برای مدل استفاده شد. از روش جداسازی شبکه یا جدول جستجو (PG) در نرم افزار متلب 2023 برای ارزیابی عملکرد مدل با استفاده از ریشه میانگین مربع، خطای (RMSE) و خطای نسبی (E) استفاده گردید. این تحقیق توانست مدلی هوشمند را با خطای بسیار کم ارائه دهد. در نتیجه توانست به شاخص های مؤثر در میزان دیجیتالی شدن فرآیند نوآوری دست یابد.
طراحی چارچوبی برای توسعه تخریب خلاق داده محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاستگاه تغییرات فناورانه مدرن، زمینه را برای درک تحولات فناورانه، بررسی تاثیر فناوری های دیجیتال جدید، و بررسی پدیده اختلال دیجیتال در صنایع و مشاغل فراهم می کند. آنچه قابل توجه است نقش داده ها در تحولات فناورانه و در نتیجه تخریب خلاقی است که تحول دیجیتال و مدل ها و استراتژی های کسب وکار جدید، نوآوری و قابلیت ها در سطوح جهانی، ملی، شرکتی و محلی را در منجر می شود. هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی چارچوبی برای توسعه تخریب خلاق داده محور است. روش تحقیق، به صورت کیفی با رویکرد داده بنیاد و نظریه اشتراوس و کوربین و رهیافت نظام مند انجام گرفت؛ جامعه آماری تحقیق شامل کسانی که دانش نظری در رابطه با تئوری های کارآفرینی به ویژه تخریب خلاق و کسانی که تجربه کافی در حوزه کسب و کارهای داده محور داشته باشند. برای تحلیل داده های کیفی، مراحل کدگذاری باز، محوری و انتخابی را طی کرده و در نهایت الگوی پارادایمی گراندد تئوری در بر دارنده 5 بعد اصلی و 21 بعد فرعی شامل عوامل علی(فناوری، شخصییتی و رفتاری، چارچوب نهادی) عوامل زمینه ساز(داده های رفتاری،داده های متنی، داده های روانشناختی، اطلاعات دموگرافیک، داده های جغرافیایی، میل به تخریب)، عوامل مداخله گر(فناوری سازمانی، درجه ای که ارزش جدید خلق می شود، اثربخشی و مدیریت هزینه)، راهبردها(راهبرد توسعه خلاقیت، راهبرد مبتنی بر ساختار، راهبرد بازتعریف مدل کسب و کار، راهبرد حس کردن و شکل دادن، راهبرد شناسایی و توقیف، راهبرد تغییر شکل و پیکربندی مجدد) و پیامدها( فناورانه، اجتماعی- اقتصادی) شکل گرفت.
تحلیل یادگیری زدایی مدیران در مهارت افزایی در عصر تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان پر شتاب و تحول آفرین کنونی، همه شواهد حکایت از محوری بودن نقش انسان در عبور از مشکلات، گشایش تنگناها، ایجاد تکنولوژی پیشرفته و تولید فناوری های گوناگون دارد. در این عرصه مدیران سنگ زیر بنای هر سازمانی هستند و سازمان در صورت مدیریت صحیح و برخوداری از مدیران بامهارت می تواند به توانمندی و توسعه برسد. لذا در این مقاله ،سعی شده است یادگیری زدایی مدیران در مهارت افزایی در عصر دیجیتال مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از جمله پژوهش های jترکیبی می باشد، که داده های از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با نخبگان، که به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، گردآوری شدند. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون بهره گرفته شد، در نهایت 59 مضون پایه، 11مضمون سازمان دهنده و 3 مضمون عالی بدست آمد. مضمون های بدست آمده با روش توافق جمعی و آزمون دوجمله ای مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سه عامل کلیدی درک دیجیتالی شدن)داشتن چشم انداز دیجیتال، تفکر انتقادی و انعطاف پذیری شناختی)، بستر سازی دیجیتال(باز تعریف وظایف و مسئولیت ها، سازگاری و انطباق پذیری، سواد دیجیتال، ذهنیت دیجیتال) و تغییرات پیشرو(هوش عاطفی- اجتماعی ،شبکه سازی، تفکر انعکاسی) از مهارت های اساسی مدیران برای موفقیت سفر دیجیتال سازمان ها می باشد.
فراتحلیل اثر هزینه های آموزشی دولت و بار مالیاتی بر توسعه صادرات محصولات با فناوری بالا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف فرا تحلیلی بر اثر هزینه های آموزشی دولت و بار مالیاتی بر توسعه صادرات محصولات با فناوری بالا در ایران انجام شده است. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و برحسب نوع داده ها کمی و از نظر شیوه ی پردازش داده ها مبتنی بر روش فرا تحلیل می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل مقالات و پژوهش های چاپ شده در مجلات معتبر علمی در زمینه مورد تحقیق به خصوص توسعه صادرات محصولات با فناوری بالا در بازه ی زمانی سال های 2005 تا 2022 میلادی است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن معیار غربالگری تعداد 35 تحقیق به عنوان مطالعات منتخب وارد فرآیند فراتحلیل شدند. پایایی اندازه های اثر متغیرهای استخراج شده از مطالعات منتخب از طریق بررسی سطح معنی داری و آماره T در روش فرا تحلیل به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری روش فرا تحلیل و نرم افزارهای مربوطه استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اندازه های اثر هزینه های آموزشی دولت و بار مالیاتی بر توسعه صادرات محصولات با فناوری بالا به ترتیب برابر با 518/0 و 483/0 می باشد که در این میان هزینه های آموزشی دولت بیشترین اثر را به خود اختصاص داده است. همچنین طبق یافته های تحقیق اندازه اثر کلی هر دو مؤلفه بر توسعه صادرات محصولات با فناوری بالا برابر با 647/0 که در سطح (P<0/05) معنادار می باشد.