فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ابن فارض و حافظ در فرهنگ مصر و ایران جایگاهی مشابه دارند. ویژگی های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی روزگارشان همانند بوده است. هر دو به مشرب عشق ومستی و نیز اندیشه های وحدت ِوجودی ابن عربی متمایل بودند. در نقد فرد و اجتماع کوشیده و شیوه ای ملامتی داشته اند و.... این همدلی ها، همزبانی حافظ با ابن فارض را در ابعاد فکری-ادبی به دنبال داشته است.
ازجمله، چنان که از قراین برمی آید ابن فارض و حافظ، جهان بینی، عرفان و سلوک اجتماعی و فردی خود را بر شالوده ی عشق بنانهاده و از شُرب مدام سخن گفته اند به گونه ای که در باور آن ها عشق– عموماً یا خصوصاً- مهم ترین موضوع هستی شناسی، مبدأ و معادشناسی، انسان شناسی و بزرگ ترین انگیزه برای تعالی آدمی است. در مقاله ی حاضر با مقدمه ای درباره ی اسباب آشنایی حافظ با ابن فارض، دیدگاه آن ها را درباره ی حقیقت عشق ومستی، منشأ حسی و ماورائی عشق، اوصاف و اقتضاهای عشق، دشواری های طریق عشق و اسباب آن، ارزش عشق، ادعای عاشقی، نشانه های عشق، مراتب عشق، نسبت عقل و عشق، ویژگی های عاشق (ازجمله: مستی)، با روش توصیفی- تطبیقی بررسی کرده ایم.
نگاهی تطبیقی به تصویرِشب از نگاه ادوارد یونگ و آلفرد دو موسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
135 - 148
حوزههای تخصصی:
ادوارد یونگ شاعر انگلیسی اواخر قرن هفدهم در اثر معروف خود با عنوان تفکراتِ شبانه تصویری غریبانه از صحنه مرگِ همسرشارائه می هد. آلفرد دو موسه، شاعرِ فرانسوی قرنِ نوزدهم در سرودنِ مجموعه شعری اش با عنوان شبها از ادوراد یونگ الهام می پذیرد. او شب را تنها شاهد روزگار غم زده اش در نظر می گیرد و الهه های شعر را برای التیامِ دردِ فراقش از ژرژ ساند به یاری می طلبد. در این مقاله در نظر داریم این دو مجموعه ی شعری را باهم مقایسه کنیم.
بن مایه های افسانه شهرزاد ایرانی در نمایشنامه شهرزاد توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسانه شهرزاد، مشهورترین افسانه هزار و یک شب ، الهام بخش آثار ادبی فراوانی در ادبیات عرب گشته است. توفیق الحکیم با الهام از این اثر، نمایشنامه زیبای خود را با نام شهرزاد آفرید که ارزیابان ادبی آن را شاهکاری در نمایشنامه نویسی دانسته اند. تحلیل این نمایشنامه و مقایسه آن با افسانه شهرزاد هزار و یک شب براساس روش ادبیات تطبیقی، بیانگر آن است که حکیم شخصیت شهرزاد را ژرف ساخت نمایشنامه خود قرار داده است و با تصرفی ادیبانه در آن، به نمایشنامه خود صورت نمادین و عرفانی بخشیده است و هزار و یک شب را در حد اعتلای عظمت فکری نشان داده است. مقایسه این دو نوع رویداد ادبی و فرهنگی، نه تنها تاثیر فرهنگ ایرانی بر ادبیات جهان را نشان می دهد، بلکه برخی تشابه ها و تفاوت های فرهنگی ایران و عرب را نیز آشکار می نماید. برای روشن شدن این موضوع، در این مقاله به روش تطبیقی و تحلیل مضامین، مشابهت ها و تفاوت های محتوایی و ساختاری دو اثر نشان داده می شود.
بازتاب «منطق الطیر» عطار در قصیدة «یاداشت های بشرحافی صوفی » صلاح عبدالصبور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان صوفیانه یکی از مهم ترین ابزارهای پرداختن به معانی سیر و سلوک و مدارج عرفانی به شمار می رود؛ زبانی که شاعران معاصر عرب از آن به خوبی بهره برده اند. عبدالصبور از جمله شاعرانی است که با میراث عظیم تصوف ایرانی آشنا بوده و به گفتة خودش، آثار عطار و مولانا جزئی از شعرش به شمار می روند. وی در قصیدة «یاداشت های بشرحافی صوفی (مذکرات الصوفی بشر الحافی)» که در آن از قناع (صورتک) استفاده می کند، تحت تأثیر منطق الطّیر عطار قرار گرفته است که داستانی تمثیلی و نمادین از حرکت نفس به سوی کمال می باشد؛ به طوری که قصیده در یک فضای اگزیستانسیالیستی به سوی «وحدت وجود» و «انسان کامل» در حرکت است و در نهایت بی آنکه به پایان برسد، به شکل مفتوح همچنان می ماند. در این پژوهش که به روش ادبیات تطبیقی انجام می گیرد با بررسی مشابهات دو اثر یاد شده، تأثیرپذیری قصیدة «یادداشت های صوفی بشرحافی» از درونمایة سفرِ کشف حقیقت داستان مرغان منطق الطّیر نشان داده شده است.
بررسی تطبیقی «روایت پردازی» در «رسالة الطیر غزالی» و«منطق الطیر عطار»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان تجربه ها و آموزه های عرفانی از طریق متون روایی نمادین، پیشینه ای طولانی دارد. متونی از این دست به دلیل بهره گیری از ابزاری کارآمد جهت انتقال مخاطب از حقیقت به عینیت و هدایت ذهن «روایت-گیر» در سیری استعلایی، موجبات استحالة وی را در جهت انفکاک از من تجربی و دست یافتن به جهانی آرمانی فراهم می آورد. در این میان «رسالة الطیر غزالی» و«منطق الطیر عطار» حکایت هایی تمام عیار و با پردازشی ماهرانه هستند که با نگرشی نمادین به قلم درآمده اند و در حقیقت نوعی «حماسة عرفانی» به شمار می روند که سفر فکرت قلبی را در قالب هجرتی پرمخاطره به تصویر می کشند.
با وجود وجوه افتراق در ساختار و پرداخت دو حکایت، از جمله توجه ویژه عطار به بهره گیری از حکایت های میانی، استفاده از عناوین ابتدایی، شرح و تفصیل ماجراها و بر صحنه آوردن شخصیت هایی گسترده و همه جانبه، عنایت خاص غزالی به خط روایی متصل، به تصویر کشیدن قهرمانان ناشناس و رعایت حداکثر ایجاز در روایت پردازی، موارد تشابه دو حکایت نیز درخور توجه هستند که از آن جمله اند: بهره گیری از راوی دانای کل و بن مایة «سفر» در هر دو حکایت، اشتراک مقصد نهایی سفر پویایی و استحالة شخصیت ها و حاکمیت بی چون و چرای اقتدار الهی که در نهایت راهگشای تفکر مخاطب در بررفتن از محسوس به معقول و تعین به شهود می شود.
هدف اصلی این نوشتار، انجام پژوهشی تطبیقی میان دو حکایت برای دست یابی به موارد اشتراک و افتراق دو اثر و واکاوی ابزار کارآمد روایت برای پردازش متنی اثرگذار است.
بررسی تطبیقی تجلی عشق به میهن در اشعار فرخی یزدی و معروف الرصافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم سیاسی
میهن دوستی در شعر ملک الشعرای بهار و جمیل صدقی زهاوی
حوزههای تخصصی:
همزمان با انقلاب مشروطه در ایران و انقلاب مردم عراق علیه عثمانی ها، شاعرانی پا به عرصه ی ادبیات نهادند که وطن خواهی و میهن دوستی یکی از مضمون های مشترک اشعارشان است؛ میهن دوستی این شاعران در قالب موضوعاتی همچون؛ استعمار ستیزی، عدالت خواهی، نفی استبداد، آزادی طلبی و... خود را نشان داد؛ این شاعران، خواهان آزادی و پیشرفت کشورشان بودند و رشد و ترقی وطن خود را در گرو آزادی بیان و اندیشه و گاه آزادی زنان می دیدند. برخی از آنان با پیروی از فرهنگ مغرب زمین، آزادی زنان از حجاب را نوعی گام نهادن در مسیر رشد و پیشرفت تلقی می کردند و در اشعار خود، خواهان تحقّق این خواسته بودند. از جمله ی این شاعران، بهار و زهاوی دو شاعر بنام معاصر ایران و عراق هستند که هر دو در یک دوره ی زمانی می زیستند و با یکدیگر دوستی دیرینه و گفت وگوهای ادبی داشتند، آن دو در روزگاری زندگی می کردند که بسیاری از مسایل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دو کشور شبیه به یکدیگر است؛ بهار در عصر خفقان مشروطه و شاهان قاجار و زهاوی در دوران پر اختناق پادشاهان عثمانی زندگی می کرد.
بیان مشکلات روانشناختی کودکان در ادبیات ایرانی و اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۸
11 - 32
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل محتوای کتاب های داستانی کودکان می پردازد و میزان پرداختن این کتاب ها را به مشکلات روانشناختی کودکان مورد بررسی قرار می دهد؛ مشکلاتی همچون پرخاشگری، کمی اعتماد به نفس، ترس و اندوه. این مقاله همچنین ضمن مقایسه این مبحث در کتاب های ایرانی و اروپایی به تعریف ادبیات کودکان اشاره می کند و اهداف و انواع آن ها را مورد تحلیل قرار می دهد. محیط مورد پژوهش در این مقاله، ۵۱ کتاب داستانی منتشرشده بین سال های ۷۵-۸۵ است که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن ها را منتشر کرده است. نتایج کلی مقایسه کتاب های مورد بررسی نشان می دهد که مشکل روانشناختی کمی اعتماد به نفس، بیشتر از سایر مشکلات روانشناختی مورد توجه نویسندگان اروپایی است و نویسندگان ایرانی، بیشتر از همه موضوعات به اندوه کودکان توجه دارند.
بررسی و مقایسه دو نماد فرهنگی شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۹
133 - 147
حوزههای تخصصی:
همواره از میان شخصیت های داستانی بالیده در بستر فرهنگ و ادبیات های مختلف، چهره هایی وجود دارند که بنا بر برخی از خصایص منحصر به فرد، امکان فرا روی از بستر دراماتیک خویشتن و مبدل شدن به یکی از شخصیت های ممتاز تاریخ ذهنی افراد انسانی آن جامعه را می یابند و به تعبیری نیز می توان آنها را «مجسمه های فرهنگی» یا «نمونه های ازلی ذهن» آن جامعه نامید. فاوست ، قهرمان نمایشنامه گوته و شیخ صنعان ، قهرمان «منطق الطیر» عطار از اینگونه نمونه های ازلی ماندگار هستند که در این مقاله به عنوان دو نماد فکری و فرهنگی شرق و غرب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند.
بررسی تطبیقی نوستالژی در شعر أحمد عبد المعطی حجازی و نادر نادرپور
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یا دلتنگی برای گذشته، حالتی است روانی که به صورت ناخودآگاه در فرد آشکار و تبدیل به یک اندیشه می شود. در زمینه ی ادبیات، این حالت برای شاعر یا نویسنده ای رخ می دهد که پیرو انگیزش های فردی و اوضاع اجتماعی - سیاسی، دچار احساس دلزدگی از زمان حاضر می شود و اندیشه ی بازگشت به گذشته و خاطرات شیرینش را در سر می پروراند و سپس شعر و یا نوشته ی خود را آمیخته با فضایی غم انگیز می نماید.
احمد عبد المعطی حجازی و نادر نادرپور به عنوان دو شاعر پرآوازه ی ادبیات معاصر عربی و فارسی و پرچمدار مکتب ادبی رمانتیسم، با توجه به شرایط فردی و اجتماعی زمانه ی خود و با گریز از آن زمان، بخش عمده ی شعرشان را آمیخته با غصه، حسرت و دلتنگی برای گذشته نموده اند.
نگارندگان در این پژوهش، با مطالعه ی توصیفی و تحلیلیِ دفترهای شعری این دو شاعر، و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، به بررسی و مقایسه ی چگونگیِ نمود این اندیشه ی شعری در شعر این دو شاعر پرداخته اند. برخی از نتایج نشان داد که این دو شاعر، در مضامین نوستالژیکی، دوری از سرزمین، کودکی، معشوق، خانواده، آشنایان و آینده ی آرمانی اشتراک دارند. همچنین ثابت شد که نوستالژی، سبک شعری دو شاعر را در عناصر تکرار، موسیقی، و اسلوب استفهام، تحت تأثیر قرار داده است.
تحلیل تطبیقی هفت وادی عرفان با سوره ی حضرت یوسف و داستان شیخ صنعان
حوزههای تخصصی:
در کتاب مقامات الطیور، داستان شیخ صنعان، شاخه ای فرعی یا داستانی در میان داستان است که ضمن بیان توجّه عطار به شیوه ی داستان در داستان؛ پیوندی از داستان مثال با قهرمان های انسانی و تمثیل با شخصیّت های حیوانی را در کل منطق الطیر به نمایش می گذارد. از دیگر سوی، در محتوا، همان محتوای بخش پرندگان، یعنی هفت وادی سیر و سلوک را به دیگر زبان نقل می کند.
این داستان؛ یعنی شیخ صنعان (صنعا، سمعان) پیوندهای ویژه ای (در ظاهر و باطن) با سوره ی مبارکه ی یوسف(ع) دارد و نیز، سفر جان و تن شیخ پیر بغداد را در هفت منزل خطرناک عشق به نمایش می گذارد تا تأییدی بر سخن رمزی عطار در بخش داستان پرندگان باشد.
این پژوهش، برآن است تا بر اساس مبانی نظری ادبیات تطبیقی، پیوند دو سویه ی داستان شیخ صنعان با قرآن (داستان حضرت یوسف) و داستان پرندگان و هفت وادی یا هفت خان عروج روحانی را نشان دهد.
تأثیر فرهنگ فارسی بر شعر ابن هانی اندلسی (أثر الثقافة الفارسیة فی شعر ابن هانی الأندلسی)
حوزههای تخصصی:
تعنی هذه الدراسة برصد الملامح والمفردات الفارسیة الواردة فی شعر ابن هانی الأندلسی، کی تقدم دلیلا آخر علی العلاقات المتبادلة العریقة بین اللغتین الفارسیة والعربیة منذ أقدم الزمان إلی یومنا هذا وهی تعرض أیضا دلیلا آخر علی التفاعل الحضاری والثقافی بین العرب والفرس، وتعطی فکرة واضحة عن مدی تأثیر کل من اللغتین فی الأخری، مع أن هذا الشاعر الأندلسی یبعد کل البعد عن مستقر اللغتین الرئیس.
وقد تطرق البحث أیضا إلی معالم (الحضورالإیرانی فی شعر ابن هانی الأندلسی) وتقسیمها موضوعیا وشرحها شرحا وافیا، وقد تناولنا محاور عدّة فیما درسناه لنعرض بحثا من بحوث الأدب المقارن ولنکشف الغموض المسدل علی بعض المصطلحات الواردة فی شعر ابن هانی الأندلسی.
مقایسة شعر و زندگی امیلی دیکنسون و ژاله قائم مقامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه زنان و ادبیات
- حوزههای تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها شاعران معاصر
اسطوره در شعر نیما و نازک الملائکه پیشگامان شعر جدید پارسی و تازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
53 - 64
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی ادبیات دو ملت که از نظر زبان و جغرافیای سیاسی با هم تفاوت دارند ، به کشف اندیشه ها و تحولات ادبی مشترک می انجامد و نشان می دهد دو شاعر علی رغم تفاوت زبانی تا چه اندازه در سبک و محتوا به هم شبیه و دارای چه شباهات و مشترکات روحی هستند .در راستای این نگرش ، اسطوره پردازی در آثار دو شاعر نوگرای پارسی و تازی – نیما و نازک الملائکه – مورد مقایسه قرار گرفت و روشن شد که آنان به دلیل خفقان سیاسی حاکم بر جامعه شان مجبور بودند برای طرح اندیشه های جدید و بیان مشکلات اجتماعی و سیاسی ، از اسطوره های کهن و نو بهره جسته و به خلق اسطوره ها و نمادهای جدیدی دست یازیدند و تحولی شگرف در شعر معاصر کشورشان به وجود آوردند.
مقایسه دیدگاه جلال آل احمد و مصطفی لطفی منفلوطی در زمینه روشنفکری و غربزدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
101 - 116
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی و تطبیق آثار مصطفی لطفی منفلوطی، شاعر و نویسنده مبارز و برجسته مصری با آثار جلال آل احمد، با تکیه بر نظریه پسا استعماری (روشنفکری و غرب زدگی) پرداخته شد؛ نیز به مقوله هایی مانند: دیدگاه های این دو نویسنده در مورد زن، هجوم غرب به زنان جامعه مصری و ایرانی، تحت شعاع قرار گرفتن حجاب و عفاف، تهاجم غرب به روستاهای این دو کشور و علت لامذهبی و دین گریزی جوانان مصری و ایرانی و بی قیدیشان نسبت به خانواده و وطن. همچنین نظر نویسنده درباره لزوم تصفیه دستاوردهای غربی، وجه اشتراک و افتراق آنها و در پایان نیز دیدگا ههای برخی از روشنفکران و متفکران معاصر این دو نویسنده آورده شده است.
جلوه های خردورزی ایرانیان باستان در شاهنامه و منابع عربی
حوزههای تخصصی:
خردگرایی از اندیشه های بنیادین فرهنگ ایرانی است، زیرا این فرهنگ، سعادت و رستگاری آدمی را در استخدام خرد می داند. از این دیدگاه خرد بزرگترین موهبت الهی و مهم ترین ابزار برای مبارزه با دیوهایی است که در درون آدمی به صورت صفات ناپسند چون حرص، خشم، حسد و...فرو خفته اند. این بینش از آغاز تا پایان، چون خون در پیکر شاهنامه جاری است. فردوسی در جای جای شاهنامه صفات نیک و آثار پر برکت آن را بر می شمارد و در ستایش امور پسندیده و نکوهش امور ناپسند، خرد را معیار قرار داده، آن را چون ترازو ملاک سنجش می داند. این جهان بینی، موجب شده است که فردوسی ستایش خرد را مقدم بر ستایش پیامبر بیاورد و برخلاف دیگر ستایش گرانِ دانش، قید و شرطی برای ستایش دانش نیاورد. در شاهنامه، سخنان حکیمانه ی بسیاری دیده می شود که فردوسی آنها را از خردمند، مرد خرد، خردمند ایران و... نقل کرده است، تأمل در منابع عربی که آکنده از اقوال حکیمانه ایرانیان است، نشان می دهد بسیاری از این خردمندان، حکیمان ایرانی چون بزرگمهر و انوشروان هستند.