فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
بوستان سعدی از جمله کتاب هایست که در اعصار مختلف، توسط نگارگران ایرانی مصور شده است. نگاره"گدایی بر در مسجد"یکی از نگاره های مصور محفوظ در کتابخانه قاهره است که توسط کمال الدین بهزاد، مصورگردیده. مبنای مصورسازی بهزاد شعر سعدیست که در این داستان از احادیث و روایات استفاده شده است و به بهترین شیوه به نظم ارائه گشته. براین اساس مفروض است، بهزاد نیز به برای تصویرگری داستان بوستان از روایات، داستان ها و احادیث دیگری بهره گرفته است. با شیوه های جدید خوانش اثر که تحت عنوان بینامتنیت در عصر حاضر متداول گشته و به طور مفصل در تفکر ژنت تدوین شده است، می توان تحلیل تطبیقی را از ارجاعات متون، به صورت بینامتنی ارائه نمود و همچنین بر اساس ارجاعات، سنجشی از برگرفته گی تحت عنوان گشتار در فزون متنیت ارائه داد. در این پژوهش یکی از گونه های ترامتنی ژنت، یعنی بیش متنیت، جهت بررسی چگونگی ارتباط نگاره"گدایی بر در مسجد"اثر بهزاد با شعر سعدی تحت عنوان"عشق و شور و مستی"،مورد استفاده قرارگرفته است. این پژوهش علاوه بر تطبیق این نگاره با شعر سعدی، به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است که سعدی در شعر، از چه منابع دیگری بهره برده و همچنین بهزاد در تصویرگری شعر مذکور از چه متون و ارجاعات دیگری علاوه بر شعر سعدی استفاده کرده است. روش تحقیق نظری و بنیادین است که به شیوه توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته و ابزار فیش برداری برای گردآوری اطلاعات مورد استفاده است. یافته های پژوهش برمبنای مباحث بینامتنیت حاکی از آن است که سعدی در نگارش بوستان از احادیث و روایات بهره جسته. بهزاد نیز در تصویرگری علاوه بر متن بوستان، از احادیث و داستان های دیگری که منشاء اصلی پیداش تصویر می باشند بهره برده و صرفاٌ به بازنمایی صرف از داستان اکتفا نکرده است.
ارتباط عشق، زیبایی و هنرمند از دیدگاه عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
173 - 199
حوزههای تخصصی:
زیبایی و عشق از مهم ترین مفاهیم عرفان اسلامی اند که ارتباط عمیقی با مفهوم تجلی حضرت حق دارند. معرفت عشق همراه با زیبایی است. از نظر عرفای اسلامی، زیبایی کشش و جاذبه دارد. آنجا که زیبایی هست، عشق و طلب و کشش وجود دارد. بنابراین این دو مفهوم ترجمان مدارج هستی شناختی و معرفت شناختی عرفان اسلامی هستند. در عرفان اسلامی، هنرمند نمی تواند زیبایی را بیافریند، اما به واسطه قوای ادراکی شهود باطنی و حسی و قلبی، خیال به زیبایی های کشف شده در مراتب هستی "حضرات خمس"، صورت محسوس می بخشد و در نهایت هنرمند کاشف و آشکارکننده زیبایی است. بنابراین هنر تجلیگاه عشق هنرمند است و هنرش حاصل روح تزکیه شده ای است که با شهود باطنی جمال مطلق و عالم خیال را دریافت می شود و از نور معنویت عشق، زیبایی و جمال را در کالبد هنر عرفانی تابانده است. برای دستیابی به اهداف مورد نظر، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شد. بدین منظور نگارنده به نظرات اندیشمندان و مطرح نمودن دیدگاه های آنان پرداخته و در ادامه به تفسیر زیبایی و ارتباط بین عشق، زیبایی و هنرمند اقدام نموده است.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در شعرهای جان دان و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
9 - 22
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آن ایم که مفهوم «مرگ» را میان آثار جان دان - شاعر متافیزیکال عصر باروکِ انگلستان در قرن هفدهم میلادی- و مولانا - شاعر ایرانی قرن هفتم هجری قمری- به سبب هایی که در متن مقاله می آید مورد مداقه و سپس در صورت امکان مطابقت قرار دهد. از آن رو که هر دو نامبردگان، نخست از دو نگرگاه متفاوت اما دیگرگونه پدیده «مرگ» را میان آثارشان مورد نظر می آورند، پَسین شرایط دوپاره زندگی هر دوی آن ها و سپسین بن مایه های عرفانی و مذهبی درون آثارشان، نگارندگان را بر آن داشته تا با تبیین مفهوم «مرگ» در عصر باروک نزد جان دان - به عنوان سردمدار شعر متافیزیکال(فرارونده) در انگلستان قرن هفدهم میلادی - و نیز تأویل همین مفهوم نزد مولانا در محدوده زمانی حدود چهارصد سال پیش از آن به چیستی و چگونگی آن بپردازد. این مقاله هیچ تلاش بی ثمری جهت یک بررسی «این همان گونه» جهت تطبیقِ اجباری و مبتنی بر برساخته های ذهنی خود ندارد، تنها قرار بر این است که مفهوم «مرگ» به مثابه دو خط، یکی جان دان در عصر باروک و دیگری مولانا ، از یک مرکز (مرگ) بررسیده شده و وجوه مشارکت و مفارقت آن ها، که ممکن است حال در جایی موجب تقطیع این دو خط، موازات و یا اینکه جدایی آن ها شود را بَررسد.
تحلیل تطبیقی اصالت بشر از دیدگاه مولانا با اندیشه های ژان پل سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
253 - 271
حوزههای تخصصی:
اصالت بشر یا وجود مسأله ای فلسفی است که در طول تاریخ زندگی انسان همواره دغدغه فلاسفه و متفکران غرب و شرق بوده است. اگزیستانسیالیست های غربی به خصوص سارتر بر ماهیت فرامادی و فرامعنوی انسان تأکید داشته وجود را بر ماهیت مقدم می دارند؛ حال آنکه ماهیت وجودی انسان در عرفان اسلامی به خصوص اندیشه و آثار مولوی به ویژه در «غزلیات شمس» دارای دو بعد مادی و معنوی است که ماهیت یا چیستی اش بر وجودش تقدم دارد. یافته های تحقیق که به روش اسنادی و بررسی توصیفی به دست آمده، بر آن است که تفاوت در تعریف ماهیت انسان نزد سارتر و مولانا موجب شده تا اصالت وجود نزد ایشان متمایز باشد. سارتر با رد الهیات، ماهیت وجودی انسان را نهایتاً اخلاقی می داند که با مرگ پایان می پذیرد. در مقابل مولوی برای وجود انسان دو ماهیت روحانی و مادی می شناسد که با خودآگاهی می تواند با گذر از جهان مادی و رسیدن به دنیای معنوی، به ازلیت و ابدیت دست یابد.
بررسی تطبیقی مینی مالیستی داستان های کودکانه زکریا تامر و صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنبش فرمالیسم (1920) مغرب زمین، باعث شکل گیری منشور مینی مالیسم، با شعار «کم، زیاد است» در ادبیات گردید و نویسندگان از این رویکرد استقبال کردند، چنان که داستان های کودکانه تامر و هدایت متأثر از اصول فرمالیسم است. داستان های تامر شکل دهنده آغاز راه صحیح برای کودکان و نوجوانان و مبلغ ارزش های انسانی است و نیز هدایت در داستان های کودکانه خویش توجه ویژه ای به نکات اخلاقی و تربیتی دارد. این دو نویسنده، گاه فضا را برای بیان ارزش ها آماده می کنند و زمانی نتیجه گیری و درک آن را به مخاطب وامی گذارند. بیشتر داستان های مورد بحث، از طرحی ساده؛ یعنی خرده پیرنگ برخوردارند و زبان آن ها برای همگان قابل فهم است. شخصیت ها در این داستان ها نماینده افکار، رفتار و گفتار جامعه سوری و ایرانی هستند و زمان داستان ها بر گذشته و حال دلالت دارد؛ اما به مکان وقوع حوادث، اشاره ای نشده است و تنوع مکانی نیز در آن ها وجود ندارد. این مقاله، عناصر مینی مالیسم را در داستان های تعلیمی زکریا تامر و صادق هدایت با هدف تبیین مشخصه های مینی مالیسم و انگیزه نویسندگان از توجه به این شگردها در رویکردی توصیفی- تحلیلی وبا تکیه بر مکتب تطبیقی آمریکایی بررسی کرده و نشان داده است که بسیاری از داستان های این دو نویسنده، مشخصه های مینی مالیستی مانند: محدودیت شخصیت ها، گفت وگوی زیاد، جملات کوتاه و... را بازنمایی کرده اند.
نگاهی به درونمایه های اجتماعی در رمان های الطیب صالح سودانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
323 - 345
حوزههای تخصصی:
هرچند اکثر شخصیت ها در رمان های الطیب صالح رمان نویس سودانی برگرفته از جامعه سنتی و عربی- آفریقایی سودان است؛ کشوری که طعم بسیار تلخ استعمار انگلستان را چشیده و با گذر از این دوران شوم، مرحله پسا استعماری و پیامدهای آن را تجربه کرده و می کند، اما نوع نگرش الطیب صالح جدای از آفریقایی و عرب بودنش، نگرشی بشر دوستانه توأم با حس نوع دوستی فارغ از وابستگی به جریان ها و گرایش های سیاسی، اجتماعی، رنگ، نژاد، جنس، و دین است. در این میان، تأثیرپذیری شاعران و نویسندگان ایرانی نیز از شرایط اجتماعی و سیاسی امری است که مورد تأیید اکثر صاحبنظران است. فرخی یزدی نیز از شرایط اجتماعی و سیاسی متأثر است. هدف از این پژوهش معرفی الطیب صالح و رمان های او به جامعه دانشگاهی و ادبی ایران و بررسی تبیین دیدگاه الطیب صالح نسبت به پدیده های اجتماعی در رمان هایش. روش مورد استفاده در این مقاله، کتابخانه یا اسنادی است که با ابزار فیش برداری مبادرت به جمع آوری داده ها و اطلاعات پرداخته شده است.
بررسی نقش مضامین در ادبیات و کاربرد های آن در ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستره پژوهش حاضر، بررسی و تشریح اهمیت به کارگیری بن مایه یا مضمون، به عنوان روش تحقیق در مطالعات تطبیقی است. هرچند به ظاهر این موضوع شاکله از پیش تعریف شده ای دارد و در نگاه اول سبک و سیاق جدیدی را در مطالعات ادبی تطبیقی فراهم نمی آورد، پژوهش حاضر، به اثبات این موضوع می پردازد که با بررسی مضامین در آثار ادبی (به عنوان یکی از عناصر مهم در مطالعه ادبیات) می توان به نظامی پیچیده و غنی از ارجاعات و مفاهیم دست یافت که در نتیجه سازمان بندی آن ها شرایط مطالعه تطبیقی فراهم می شود. بخش مهمی از این نظام، به بافت فرهنگی و اجتماعی در پس آثار ادبی باز می گردد که منبعی قابل ارجاع و نامحدود از معانی را برای خواننده نکته بین فراهم می سازد. این نکته، فرصت را برای بحث و گفتگو در زمینه چند نکته اساسی در حوزه ادبیات تطبیقی فراهم می آورد و به پرسش هایی از این دست پاسخ می دهد که هدف از انجام یک مطالعه تطبیقی چیست؟ در انجام آن باید چه موضوعات و عناصری را مورد بررسی قرار داد و چه روشی را در پیش گرفت؟ و اینکه نتایج این پژوهش چه کمکی به مطالعات آینده در زمینه های مربوطه می کنند؟ پاسخ به این دسته از پرسش های کلیدی، زمینه یکپارچگی در روش و چارچوب مطالعات ادبی تطبیقی، به ویژه جنبه های فرهنگی آن را، به وجود می آورد؛ همچنین، این مطالعه در پی آن است تا چگونگی استفاده از مضامین به عنوان راهکاری خلاقانه و بنیادی در بحث کاربرد و روش در ادبیات تطبیقی را به بحث و گفت وگو گذارد.
خوانشی عرفانی از نماد پرنده در قصیده «اوراق طائراللیل» فیتوری با تکیه بر تأثیرپذیری از منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز وز مستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
157 - 180
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل گرایش شاعران معاصر عرب به استفاده از اصطلاحات و نمادهای عرفانی، تمایل بیش از اندازه این شاعران به مکتب رمانتیسم و حزن عمیقی بود که شاعران این مکتب، آن را فریادمی زدند. محمّد الفیتوری، شاعر سودانی که در برهه ای از زندگی شعری اش از مکتب رمانتیسم متأثرشد، برای بیان اندوه (درد) درونی متعالی و تجربه عرفانی خود، به استفاده از زبان صوفیانه روی آورد. او در قصیده «اوراق طائراللیل»، پرنده را نماد روح شفاف خود قرار داده است که معبود را تسبیح می کند و نغمه های صوفیانه سرمی دهد. این شاعر سودانی، در این قصیده، با تکیه بر نماد پرنده، حالت غربت و اندوه خود را به تصویرمی کشد و برای تحقق این هدف، نمادپردازی عطار در منطق الطیر و دو اندیشه اصلی این منظومه، یعنی صیرورت و شدن و نیل به وحدت وجود را مطمح نظر قرار داده است. این پژوهش نشان می دهد که وحدت وجود انفسی و به دنبال آن حیرت، اصلی ترین مفاهیمی است که دو اثر با استفاده از نماد پرنده سعی در بیان آن دارند، هرچند در برخی موارد اختلاف هایی وجود دارد. همچنین، تأویلی عرفانی از تجربه شعری فیتوری ارائه داده و به شیوه تطبیقی، تأثیرپذیری وی از نماد پرنده در منطق الطیر را تحلیل کرده است.
علاقه الشخصیه بالمکان المغلق والمفتوح وتشکیل الفضاء الروائی؛ حامل الورده الأرجوانیه نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
34 - 9
حوزههای تخصصی:
الروایه کبناء تتشکّل من عناصر سردیه تدعمها ومن هذه العناصر عنصر المکان. هناک من اعتبره من الأعمده الأساسیه فی الروایه ومنهم من اتخذه عنصراً فرعیاً یخدم باقی العناصر ویقوم بقیامها کالزمن والشخصیات وغیرها من العناصر. تناول هذا البحث المکان وتأثیره على الشخصیه فی روایه "حامل الورده الأرجوانیه"للکاتب اللبنانی أنطوان الدویهی. ومن أهداف هذا المقال تبیین کیفیه تشکیل الفضاء الروائی عبر حرکه الشخصیات فی المکان وصراع التقاطبات الضدیه. وتمّ اختیار هذه الروایه کنموذج تحلیلیّ لکونها حامله للدلالات المکانیه المکثّفه مثل السجن، وحاول هذا البحث أن یزیح الستار عن غموض مفهوم الفضاء الروائی وکیفیه تشکیله. والمنهج المتّبع فی هذا البحث، هو البنیویه التکوینیه ومن أهم ما وصل إلیه البحث هو أن هذه الروایه أظهرت التقاطبات الضدیه المکانیه وتسرب هذا التقابل إلى الشخصیه کذلک فکان هناک علاقه متبادله بینهما فی التأثیر والتأثر، وأدى إلى تشکیل فضاءین مختلفین (القمع/ الحریه) فی هذه الروایه.
بررسی لحن روایت در داستان اعرابی درویش و ماجرای زن با او؛ بر پایه نظریّه کانون روایت ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶
48 - 60
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی در دهه های اخیر با ارائه نظریّه های گوناگون بیش از پیش مورد توجّه قرار گرفته و دست کم در ادبیّات داستانی از جهات بسیاری راه گشا بوده است. در این رابطه، یکی از نظریّه پردازان برجسته، ژرار ژنت نام دارد که با تکیه بر مقوله لحن، تحوّل مهمّی در روایت شناسی پدید آورده است. کاربست مبانی آراء ژنت در داستان های فارسی، بخش های نوینی از هنرنمایی نویسندگان را آشکار می کند. در حوزه ادبیّات داستانی کلاسیک فارسی، مولوی چهره ای ممتاز است. او در مثنوی بسیاری از موضوعات اخلاقی، عرفانی و دینی را در قالب داستان تشریح کرده است. در مقاله پیش رو، با روش توصیفی- تحلیلی، تکنیک های روایی به کاررفته در حکایت اعرابی درویش و ماجرای زن با او و لحن آن با رویکرد به آراء ژنت، کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زمان غالب روایت، هم زمانی و کانون مکان روایت پربسامد، من- قهرمان بوده است. دیگر آن که، تک گویی درونی تنها مؤلّفه ای بوده که در داستان دیده نشده است. این امر، بیانگر برون گرایی شخصیّت ها و کنشگری آن ها در دنیای واقعی است.
التداخل اللغوی الأسلوبی بین الأمثال العامیه الأهوازیه والأمثال الفارسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر المثل جنساً عریقاً ویحتل حیزاً وسیعاً بین الآداب العالمیه وذلک أنّه سجل صادق للشعوب علی مرّ العصور وهو یمثل أحداث وعادات وطقوس الشعوب وذلک بإیجاز واختصار لغوی کما یعوّل علی الأسالیب اللغویه تنویعاً من أجل التعبیر المعنوی. وتبعاً لهذا عالج البحث مقتطفات من الأمثال الأهوازیه والفارسیه عامداً علی الأسلوبیه مقارناً أسالیبها علی ضوء المدرسه الأمریکیه وذلک بناء علی رؤیه رنی ویلیک کما یعتقد بعدم التأثیر والتأثر، والانخراط فی اللغه بأسالیبها لتتبع التداخل الأدبی بین الآداب. ولهذا تعتبر هذه الورقه البحثیه الأسالیب اللغویه نهجا لها لتناول الأمثال العامیه الأهوازیه والفارسیه وتداخلها بحیث ترمی إلی تبیین تداخل المثلین أسلوبا ودلاله بالإضافه إلی تتبع عوامل التطورات والتغیرات اللغویه منها الصوتیه والمعجمیه للمثل الأهوازی، وتأثّرها باللغه الفارسیه.
هذا وتوصّل المقال إلی أنّ التداخل الأسلوبی والمعنوی لکثیر من الأمثال الوارده موجود وذلک علی المستوی المعجمی والترکیبی والبلاغی لأنّ الأهوازیین والأقوام الفارسیه الأخری یقطنون إقلیما جغرافیا واحدا ولیس من المستغرب أن یستعیر کلٌ منهما عن الآخر المثل ویحوّره مع بعض التغییرات فی الأسلوب اللغوی بحیث إنّ التداخل ممتد فیما بین اللغات والآداب وذلک علی المستوی المعجمی والدلالی والترکیبی فاللغات تختلف فی طریقه الأداء والانتقاء معجماً وترکیباً لتبنی دلاله جدیده للإبداع فی العمل الأدبی. أمّا أسباب التطورات والتغییرات اللغویه الموجوده للمثل الأهوازی فتعود إلی القوانین اللغویه منها الإبدال، والصدفه، والتواضع والإصطلاح اللغوی، والتخفیف والتیسیر اللغوی، والجهد العضلی الأقل فی النطق بحیث فرضتها اللهجه وظروف النطق. فبناءً علی هذه الأسباب تداخلت الأمثال مفرده وترکیبا بینما لم تتأثر الأمثال الأهوازیه باللغه الفارسیه صوتا ومعجما.
دراسه مقارنه للتصدیر البدئی فی الروایات العربیه والفارسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
33 - 49
حوزههای تخصصی:
یسعی النقد الجدید بالبحث عن العتبات النصّیه لما له من أهمیّه فی قراءه النص والکشف عن دلالاته والتصدیر بوصفه عتبه ذا أهمیّه ذات وظیفه جمالیه و دلالیه، استُثمِر فی کثیر من الأعمال الروائیه؛ فهذه الدراسه تتناول مدی استخدام هذه العتبه فی الروایات الفارسیه والعربیه ویهدف إلی دراسه مقارنه للتصدیر بین الأدبین روایهً، للوقوف علی طبیعه استثمار عتبه التصدیر وللإطّلاع علی کمیّه توظیف التصدیر وأنواعه ونوع مصادره وتعدّد التصدیر وعلاقه التصدیر مع العنوان. الدراسه هذه تعمل بالرصد والوصف والتحلیل والمقارنه من خلال استخدام المنهج الوصفی والتحلیلی وبواسطه استخدام برنامج SPSS، یتمّ عرض السکّان الإحصائیه. الروائیون العرب أکثر حرصا لاستخدام التصدیر فی مستهلّ روایاتهم فتعدّدت مصادر تصدیراتهم من الدینی والأوروبی والشرقی والکتاب المقدّس والشعر والنثر والمثل و... فی حین اختیار التصدیر واستخدامه فی الروایه الفارسیه عفویه ولیس فیها تعمّد وتکلّف. تعدّدت التصدیرات فی الروایه العربیه وتنوّعت وصارت أسلوبَ خاصٍّ للکاتب الروائی. غاده السمّان وواسینی الأعرج وإبراهیم الکونی أکثر مستخدما للتصدیر فی الروایه العربیه وفی الروایات الفارسیه، محمد أیوبی ونادر إبراهیمی أکثر استخداما له. إنّ نصیب التصدیر الغربی من مجموعه التصدیرات العربیه أکثر من سائر التصدیرات ویمتلک 60% منها.فی حین التصدیر الغربی فی الروایه الفارسیه یمتلک أقلّ نصیب (5/17%) وفی الروایه الفارسیه التصدیر الشرقی أکثر، یلیه فی المرتبه الثانیه، التصدیر الذاتی. والمصادر الفارسیه المستفاده، فی الأغلب هی أشعار حافظ ومولوی. برتولد بریخت ومیکل أنجلوو، إریک فروم، باسکال، لئون تولستوی أکثر حضورا فی التصدیرات الروائیه العربیه. إنّ الروائی العربی تأثّر من الغربیین واستخدم التصدیر کفنّ وزخرفه والروائی الفارسی استخدمه للمعنی ویأتی بالأقوال الشهیره لدی المخاطب.
شهر بی نشان در اندیشه عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
109 - 130
حوزههای تخصصی:
شهر آرمانی نمایانگر حقیقتی است دست نیافتنی که از گذشته های دور همواره در اندیشه انسان وجود داشته و پناهگاه او برای گذر از ناملایمات روزگار و تلخی های هستی بوده است. این نامرادی ها سبب شده که شاعران معاصر بکوشند در آثار خود دنیایی آرمانی و شایسته زیستن انسان بیافرینند. در این آرمانشهرها کمال مطلوب، دستیابی به نظام و سامانی عقلانی و انسانی است که شر و فساد و سایر خوی های تباه کننده بدان راه نداشته باشند. پژوهش حاضر، به آفرینش آرمانشهر و متضاد آن پلیدشهر، در اندیشه دو شاعر معاصر ایرانی و عراقی، مهدی اخوان ثالث و عبدالوهاب البیاتی ، می پردازد. محیط یکسان زندگی دو شاعر، برداشت و واکنشی یکسان را از رویدادهای هستی برای دو شاعر در پی داشته است. اخوان و بیاتی هر دو نگاهی یکسان به پدیده آرمانشهر داشته اند و در مقابلش پلیدشهر را نیز تصویر کرده اند، اما در پرداختن به این موضوعات تفاوت هایی نیز باهم دارند که این پژوهش به شرح این تفاوت ها می پردازد.
نگرشی تطبیقی بر شگردهای طنز در شعر نیما یوشیج و احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
49 - 69
حوزههای تخصصی:
از آنجا که به اعتقاد برخی، طنز، هنری ترین شیوه انتقاد است، در جامعه و فضایی که بی عدالتی اجتماعی و سیاسی، خفقان، تزویر و دروغ، بر ذهن و زبان جامعه مسلّط می شود، زبان شاعر تیزبین از طنز به عنوان هنری ترین سلاح مبارزه با این مفاسد بهره می گیرد. نوشتار حاضر پژوهشی است که در آن نگارندگان کوشیده اند پس از معرّفی مختصر طنز و انواع آن، شگردها و شیوه های گوناگون طنز در شعر دو شاعر معاصر ایران و عراق را بررسی نمایند. از آنجا که در بیان طنزآمیز، هدف مطلب گاهی در لفّافه قرار می گیرد و مخاطب در فهم آن با پیچیدگی مواجه می شود، این گونه پژوهش ها می تواند به شناخت لایه های درونی شعر شاعران از حیث معناشناختی، زبان شناختی و حتّی زیباشناختی یاری رساند و همچنین در شناخت ابعاد طنز در قلمرو شعر معاصر به مخاطب کمک کند؛ بنابراین، پس از توصیف و تحلیل نمونه هایی از آثار هر دو شاعر به این نتیجه می رسد که این دو شاعر با به کارگیری شیوه ها و شگردهایی خاص؛ همچون استفاده از تشبیه و تصویرآفرینی، استفاده از شخصیّت های غیر انسانی و غیره، از طنز بین سوژه های متن و پیام و معنی آن ها در بیان انتقادی اغراض خود بهره جسته اند.
مظاهر الثقافه الإیرانیه فی الشعر العربی بخراسان وسجستان خلال القرنین الرابع و الخامس الهجریین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
133 - 145
حوزههای تخصصی:
من رموز الوحده الحضاریه بین المسلمین ذلک التفاعل الأدبی بین الإیرانیین والعرب بدءاً من حضور الإسلام فی إیران ومروراً بالعصور اللاحقه وخاصه فی القرنین الرابع والخامس الهجریین. أما خراسان وسجستان، وبوصفهما من البُقع ذات المکانه الأدبیه فی المشرق والقریبه من مراکز الحضاره العربیه، فلهما ازدهار عظیم للغه العربیه وآدابها فی القرنین الرابع والخامس؛ حیث أسَر شعراؤهما قلوبَ المشتاقین من أقاصی البلاد وعرضوا مفاهیمهم إلیهم مزیجه بالتعبیر عن ثقافتهم الفارسیه. کانت مجالس هؤلاء الشعراء من أمثال أبی بکر الخوارزمی، وأبی منصور الثعالبی، وأبی الفتح البستی، وغیرهم تجمع کبار المثقّفین والشعراء العرب؛ ولکنهم رغم تأثّرهم باللغه العربیه فقد اهتموا بالغه الفارسیه ونقلوا معارفها، وطقوسها، ویومیاتها، وأساطیرها إلى العرب وذلک عن طریق الشعر الذی نظموها باللغه العربیه؛ لغه العلم، والأدب فی تلک الأیام. جاء البحث للکشف عن البواعث التی دفعت الشعراء إلى هذا النقل وتبیین محاورها معتمداً على المنهج الوصفی- التحلیلی. تبیّن من خلال البحث أنّ النزعه الوطنیه، وحاجه الشعراء إلى إفهام معانیهم، والتعبیر عن مهاراتهم الأدبیه، والتملح والاستظراف مما جعل الشعراء الخراسانیین والسجستانیین ینقلون الثقافه الإیرانیه فی شعرهم العربی، ویتحقّقون ذلک عبر ذکر الأبطال الإیرانییّن، والمفردات الفارسیه، وترجمه الأمثال والأبیات الفارسیه.
تأثیر شعر و اندیشه های عمر خیّام بر شعر عبد الوهّاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
207 - 234
حوزههای تخصصی:
اثرپذیری و اثرگذاری پدیده هایی هستند که از دیرباز در میان شاعران و نویسندگان وجود داشته و در آثار آن ها منعکس شده اند. حکیم عمر خیام نیشابوری شاعر و فیلسوف قرن پنجم و ششم هجری را به حق می توان یکی از اثرگذار ترین شاعران بر ادیبان شرق و غرب دانست که بسیاری از ادیبان دیدگاه های فلسفی وی را در آثار خود منعکس کرده اند. عبد الوهاب بیاتی (1926- 1999م)، شاعر معاصر عراقی تبار- که با ادبیات ایران زمین و به ویژه عمر خیام آشنا بود - وام ها از معدن اندیشه ناب خیام ستانده است. بر همین اساس، پژوهش حاضر که از نوع کیفی است و با روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته، شناساندن زمینه های اثر پذیری بیاتی از خیام و بیان گستره این وام ستانی ادبی را بر اساس مکتب فرانسه در ادبیات تطبیقی، وجهه همّت قرار داده است.
بررسی تطبیقی سیاست مدن در گلستان سعدی و کلیله و دمنه عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
275 - 301
حوزههای تخصصی:
نویسندگان کتاب های «کلیله و دمنه عربی» و «گلستان» هر یک به گونه ای در طرح مسأله سیاست مُدُن و آیین حکومت داری تأکید ورزیده اند. رعایت اصول و موازین اخلاقی در سیاست مدن و آیین حکومت داری و کشورداری همچون عدالت، رعیّت پروری، رازداری، برقراری امنیت اجتماعی، خردورزی، مشورت و رایزنی در تدبیر مصالح مملکت، اتحاد و یکدلی، قناعت و خرسندی، توجه به قدرت اهورایی و اعتقاد به تقدیر و سرنوشت و ... پیوندی استوار با شیوه شخصی پادشاهان و حاکمان دارد و حتی این امر در منابع تاریخی ایران نیز نمود فراوانی دارد. سعدی در«گلستان» یک باب را به سیرت پادشاهان اختصاص می دهد و در بقیه باب ها کم و بیش نکات مهمی را در این زمینه متذکر می شود. در کتاب «کلیله و دمنه عربی» نیز این امر به گونه ای دیگر و با زبان حیوانات به شکل نمادین و در هیأت فابل، بازگو می شود. هر دو نویسنده در صدد یافتن چاره ای برای رفع مشکلات مردم و دفع ظلم و فساد هستند. نویسندگان هر دو اثر برای رسیدن به الگوی برتر حکومتی، نگرشی اسوه گرا دارند و برای نشان دادن نمودار عینی آن به آموزه های دینی تکیه می کنند و بر اهتمام به امور دنیا و دین تأکید می ورزند. با بررسی دو اثر، این نتیجه حاصل می شود که در هر عصری نه تنها حاکمان بلکه برخی ادیبان هم به عالم سیاست روی آورده اند و گاهی نقش مشاوران سیاسی حاکمان را ایفا کرده اند.
رویکردی تطبیقی به پدیده چندگانگی معنایی در متون فارسی و عربی (رویکرد نظری پژوهش: نظریّه کثرت گرایی در فهم متنِ ریکور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۱
107 - 127
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد براساس نظریّه کثرت گرایی در فهمِ متن پل ریکور ثابت کند که در متون عربی و فارسی، در کنار نظریّه «قصدی گرایی انحصاری» که امروزه مورد پذیرش جمهور مفسّران است، برای متن می توان معانی متعدّد صحیحی که فراتر از قصد مؤلّف هستند در نظر گرفت که امکان اخص بودن معانی مقصود از معانی احتمالیِ متن نیز مهیّا و با استفاده از «ضوابط تأیید تفسیر» نظیر «تبیین»، «مشروعیّت»، «مطابقت»، «تناسب» و «سازگاری» امکان دارد. از این رو، با به کارگیری «ضوابط تأیید تفسیر» می توان تفاسیر متعدّد عرضی (تفاسیر متفاوت نه متناقض) از متون داشت و در سایه آن از نسبیّت، آنارشیسم و اجتهاد به رأی محفوظ ماند؛ بنابراین، نوشتار حاضر که به شیوه توصیفی - تحلیلی همراه با گردآوری اطّلاعات اسنادی و کتابخانه ای انجام گرفته است به این نتیجه می رسد که نظریّه کثرت گرایی در فهمِ متنِ پل ریکور با عنایت هم زمان به ظرفیّت های متنی و ظرفیّت های ذهنی مفسّران، راه را به منظور رسیدن به فرضیه «قصدی گرایی شمولی و ذهنی گرایی معتدل» که در پی نفی توأمان «قصدی گرایی انحصاری» و «ذهنی گرایی افراطی» در باب تفسیر متون است و نظری میانه را برمی تابد هموار ساخته است.
مقایسه مقامات حمیدی ادیب قرن ششم با مقامات همدانی و حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
337 - 361
حوزههای تخصصی:
در اواخر قرن چهارم هجری قمری، از شاخه های فن قصص که در آن زمان در نثر عربی شهرت و رواجی داشت، فنی جدید ابداع شد که مبتکر آن بدیع الزمان همدانی ، آن را «مقامات» نامید و سپس نثرنویسان دیگری که در زبان عربی و فارسی از آن تقلید کردند همین عنوان را برای آن برگزیده و به کار بردند. در این مقاله پیرامون کاربرد سجع در معروف ترین مقامات عربی و فارسی و تاریخچه مقامات مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین به بررسی مقامات بدیع الزمان همدانی و مقامات حریری و تأثیر مقامه نویسی تازی بر ادبیات عربی پرداخته شده است. مقامات در زبان فارسی مانند زبان عربی، طرفداران زیادی پیدا نکرد چراکه علاوه بر بی ارزش بودن موضوع مقامات و صرف نظر از تکلّفات انشائی، اصل موضوع داستان نیز چنگی به دل نمی زند و جنبه انتقادی آن چه از جهت تعلیم اجتماعی و چه از نظر تبلیغ مذهبی ضعیف است. همچنین درباره اینکه چرا مقامات حمیدی ، مقلدانی پیدا نکرد و در میان فارسی زبانان که دارای فرهنگی پر پیشینه و ذوقی شگرف اند ریشه نگرفت و پیروز نگشت بحث و بررسی شده است. در پایان مقامات حمیدی از ادیبان قرن ششم با مقامات همدانی و حریری از نظر کاربرد سجع مقایسه شده است.
نقش عشق در رسیدن به مقام فنا از دیدگاه مولانا(با تأکید بر مثنوی معنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
81 - 102
حوزههای تخصصی:
«مثنوی معنوی» مولوی ، متضمّن عمیق ترین مباحث خداشناسی، هستی شناسی، انسان شناسی و ... است. این کتاب که حاصل جمیع تجارب عارفانه و صوفیانه در سنّت اسلامی است، در حقیقت حکایت یک نوع سفرنامه معنوی و تجربه شخصی است که در ضمنِ یک رشته تعالیم و مفاهیم عرفانی به تصویر کشیده شده است. دو مبحث «عشق» و «فنا» از جمله آن مفاهیمی هستند که مولانا در «مثنوی» به آن ها پرداخته است. نوشتار حاضر به شیوه مطالعات کتابخانه ای، با هدف بررسی دو مقوله «عشق» و «فنا» با تکیه بر دیدگاه مولانا در «مثنوی معنوی»، نخست به توصیف عشق و فنا، و سپس به تبیین و تحلیل این دو مقوله و یاری گریِ «عشق» به سالکِ عارف در رسیدن به مقام فنا از دیدگاه عرفانی مولانا در «مثنوی معنوی» خواهد پرداخت.