فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۳٬۶۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ابن عربی از شخصیت های مهم عرفان اسلامی است که نظریاتش مکتب و رویکرد خاصی را در بینش عرفانی پدید آورد. آرای وی در میان اشعار عرفانی ظهور بسیار داشته است. در این مقاله، خاستگاه آموزه های عرفانی مثنوی محیط اعظماز بیدل دهلوی بررسی شده است. با توجه به مباحثی که شیخ اکبر مطرح کرده، به نظر می رسد در تصنیف این مثنوی توجه خاصی به این اثر شده است. در این پژوهش، تناظر مورد نظر میان فصوص الحکمو مثنوی محیط اعظمبا ذکر قراینی که در صورت ظاهری این مثنوی و مضامین عرفانی آن آمده ، بررسی شده است. در این میان علاوه بر صورت بندی، تعبیرات و اصطلاحات، آموزه های عرفانی مثنوی محیط اعظمنظر مذکور را تأیید می کند؛ بحث سریان وجود حق در همة هستی- که در مکتب ابن عربی وحدت وجود خوانده شده- و مراتب این ظهور و ویژگی های آن ازجمله مضامین عرفانی طرح شده در مثنوی یادشده است که برخاسته از بنیان های مکتب فکری ابن عربی است. این مقاله با ارائة شواهد مربوط، اثرپذیری بیدل دهلوی از فصوص الحکمرا در ساختار صوری و محتوایی مثنوی محیط اعظمتأیید می کند.
خوانش نمادگرایی پایداری در مجموعة شعرگنجشک و جبرئیل و الحسین لغة ثانیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر پایداری عاشورایی عربی و فارسی هر روز پرتوان تر از دیروز، عرصه های معنایی و تصویرآفرینی و صور خیال را می پیماید و غنی تر و شکوفاتر می گردد تا جایی که توانسته از مرزهای عادی درگذرد و در مقایسه با شعر دهه های گذشته زیباتر، خیال انگیر تر و پر رمز و رازتر شود. توجّه به این نمادها ما را با پیام ها و آرمان های عاشورا و شاعران عاشورایی آشنا می سازد؛ «گنجشک و جبرئیل سید حسن حسینی و «الحسین لغة ثانیة» سروده جواد جمیل دو اثر سرآمد نمادپردازی در شعر عاشورایی هستند که در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی تطبیقی نمادها ی آنها می پردازیم. از دید حسینی، عاشورا نه تنها حادثه ای مغموم نیست، بلکه او با کاربرد بالای بسامد نمادهای حنجره، گلو و گلوگاه و رنگ سرخ بر عدالت خواهی ، فریاد و مبارزه طلبی قیام عاشورا تکیه می کند. اندیشه و فلسفة حاکم بر تمامی اشعار این مجموعه «ما رایتُ إلاّ جمیلاً» می باشد؛ همچنین در زمنیة نمادهای ملّی و اسطوره ای حسینی با تکیه بر فرهنگ ایرانی و اسلامی و با اعتقاد به حکمت اشراق اشعار خود را می سراید. جمیل با نگاهی فرامکانی و فرازمانی به عاشورا می نگرد. نمادهای لب، خاکستر و خاکستری در شعر او، فضای استبداد و ابهام حاکم بر کشور عراق را مجسّم می نماید و زخم و جراحت حسین (ع)زبانی دیگر است؛ زبان دومی که تفسیر زبان وحی و پیامبر (ص) است.
بررسی تطبیقی پایگاه تکوینی عبودیت در غزلیات حافظ واندیشه افلاطون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
16 - 36
حوزههای تخصصی:
در میان آثار ماندگار ملل مختلف، مباحث و موضوعاتی بیان شده که اگر درون مایه های آن بررسی شود در تعامل و گفتگوی میان آن ها به امکان هایی دست خواهیم یافت که تطبیق آن ها را معقول می نماید. موضوع عبودیت و پایگاه تکوینی آن نیز از موضوعاتی است که در دیوان غزلیات حافظ و آثار افلاطون از نظر دور نمانده است. موضوعی که با توجه به سنخیت آن با فطرت و عهد الست به تعبیر حافظ ( البته بر مبنای اعتقاد به قرآن) و با مشاهده ایده ها قبل از هبوط روح در جسم انسان به تعبیر سقراط آثار افلاطون (البته بر مبنای تفکر فلسفی)، ریشه در نوع خلقت و سرشت آدمی دارد و با عشق نسبتی دیرینه دارد. بنابر اهمیت این دو اثر در ادبیات ایران و فلسفه و ادبیات غرب و نیز ضرورت تبیین موضوع مورد بحث که جایگاه اساسی در رساندن انسان به سعادت ابدی دارد پژوهش حاضر سعی کرده تا با رویکرد تحلیلی- تطبیقی به واکاوی این دو اثر بپردازد. از نتایج تحقیق بر می آید که شباهت ها و هم داستانی و هم زبانی حافظ و سقراط آثار افلاطون با وجود فاصله طولانی بین زمان بودن آن ها، به این بر می گردد که به زبان فطرت پاسخ سعادت طلبی فطری انسان را دادند و عشق را با سرشت انسان عجین و برای سیر مراتب انسان تا قرب الهی جاودان ترسیم کردند.
شگرد باورپذیری در حکایات عطار در مقایسه با داستانهای مارکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شگرد باورپذیری اولین شرط روایت در ادبیات داستانی است. رئالیسم جادویی از آنجا که شیوه ای روایی برای نقل حوادث جادویی، خارقِ عادت، فراواقعی، غلوآمیز و شگفت است، طبیعی است که برترین شگردِ آن، باورپذیری یا منطق روایت باشد. تذکره نگاران صوفی، به ویژه عطار، برای باورپذیر جلوه دادن کرامات و خوارق عاداتِ منقول از مشایخ خویش تلاش هایی کرده اند. در این نوشتار، نخست وجوه مختلف به کارگیری این شگرد در متون تذکره ای تصوف، به خصوص حکایات برترین حکایت پرداز تصوف یعنی عطار نیشابوری در تذکر ة الاولیا ، بررسی می شود. عطار شیوه های خاصی برای باورپذیریِ حکایات داشت که استخراج و برشمردن برخی از آن ها از دستاوردهای این پژوهش است. در مرحلة دوم، مقایسة روش های مختلف عطار و مارکز، برترین نویسندة رئالیسم جادویی، در به کار بستن شگرد باورپذیری انجام شده است که به نویسنده و پژوهشگر برای بومی سازی این شگرد در ادبیات داستانی بسیار کمک می کند.
بررسی تطبیقی مفهوم تصویر شعری از دیدگاه نقدی محمّد رضا شفیعی کدکنی و جابر عصفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر شعری، یکی از عناصر زیبایی شناختی شعر است که از دیرباز مورد توجّه ناقدان بوده است. محمّد رضا شفیعی کدکنی و جابر عصفور از جملة ناقدان معاصر ایران و مصر هستند که با نگاهی نو به این مسئله پرداخته اند. این جستار می کوشد تا با شیوة توصیفی - تحلیلی و در چارچوب دو کتاب صور خیال در شعر فارسی از محمّد رضا شفیعی کدکنی و الصورة الفنّیّة فی التّراث الّنقدی والبلاغی عند العرباز جابر عصفور، به بررسی و تحلیل دیدگاه های نقدی این دو ناقد در خصوص تصویر شعری بپردازد. یافته های پژوهش، نشان می دهد که دیدگاه های شفیعی کدکنی در خصوص عناصر تشکیل دهندة تصویر شعری، کامل تر از دیدگاه های عصفور است؛ امّا هر دو ناقد، تعریف مشترک و مفهوم یکسانی از تصویر ارائه دادند و از میان اجزای تصویر شعری بیشتر به مبحث تشبیه و استعاره پرداخته اند. هر دو ناقد معتقدند که تصویر باید با دیگر اجزای شعر، چون معنی، عاطفه و موسیقی پیوند داشته باشد. دیدگاه های نقدی جابر عصفور در مبحث کارکرد تصویر شعری، کامل تر از دیدگاه های شفیعی کدکنی است؛ چراکه کارکردهای بسیار و مهمّی چون شرح و توضیح، اقناع مخاطب، مبالغه در معنی و تحسین و تقبیح را برای تصویر شعری برمی شمرد. از سوی دیگر، دیدگاه های نقدی شفیعی کدکنی، الهام گرفته از آراء عبدالقاهر جرجانی است، امّا دیدگاه های عصفور، ریشه در دیدگاه های ناقدان پیشین چون جاحظ، عبدالقاهر جرجانی و حازم قرطاجنی دارد.
بهشت و دوزخ زهاوی و بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دیدگاه ملک الشعراء بهار و جمیل صدقی الزهاوی در باره بهشت و دوزخ مورد بررسی قرار گرفته است. بهار از یک سو وارث اندیشه های سنتی مرتجعانه جامعه خود است. وبه نحوی خاص با آنها مبارزه می کند، زهاوی نیز همان شرایط را در جامعه خود حاکم می بیند. هردو با مبارزه با خرافات و ارتجاع به شکلی طنزآمیز جامعه خویش را به منظور بیداری مخاطب قرار می دهند. قدر مسلم این پژوهش نشان می دهد که بهار از زهاوی به شدّت متاثّر است. زهاوی خود با تأثیر از ""رسالة الغفران"" ابوالعلاء معری وکمدی الهی دانته، ""انقلابی در دوزخ "" را مطرح می کند، سپس بهار تعداد قابل توجهی از ابیات این قصیده را ترجمه می کند! و سروده ای مختصر با هدف مشترکِ قصیده ""انقلابی در دوزخ "" زهاوی بیان می کند. وجوه مشترک و اختلاف را در این دو قصیده در این نوشتار عرضه می گردد.
روابط بینامتنی در شعر شمع منوچهری و میکالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جلوه های مهمّ همگرایی فکری - فرهنگی میان ملل و اقوام بشری، سنّت های مشترک ادبی است. از جملة این اشتراک ها در ادب فارسی و عربی، شعر شمع است که به ادب الشّمعة نیز معروف است و از دیرباز در آثار برخی پارسی سرایان و تازی گویان انعکاس یافته است. این سخنوران، با به کار گیری ابزارهای هنری گوناگون به ویژه تشبیه، شمع را در دواوین و آثار خویش به تصویر کشیده اند و امروزه می توان هنرنمایی آنان را دستمایة پژوهش های بینامتنی در ادبیّات تطبیقی قرار داد. از جمله شاعران شمع پرداز در ادب پارسی و عربی، منوچهری و میکالی به شمار می آیند. منوچهری در توصیف شمع، بیشتر از اجزاء و عناصر طبیعت بهره برده است ولی میکالی غالباً آدم نمایی نموده و شمع را به انسانی عاشق یا معشوق همانند ساخته است. گاهی نیز هر دو سخنور، شمع را همچون شاخة گلی (زرد) یا عاشقی زرد و زار دانسته اند. این جنبه های اشتراک و افتراق در تعابیر و تشبیهات دو شاعر و شیوه های اندیشیدن آن ها دربارة شمع، موضوع پژوهش تطبیقی این مقالة بنیادی است که به شیوة تحلیلی - توصیفی فراهم آمده است؛ از جمله
ره آوردهای این پژوهش، گسترش و تعمیق ادبیّات تطبیقی در مشرق زمین و ارائة وجوه دیگری از اشتراک فرهنگی – ادبی میان ایران و ملل عربی است.
نگاهی تطبیقی به رویکرد پوزیتیویسم در رمان های ژرمینال و سنگ صبور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث درباره تطبیق آثار ادبی در حوزه های زبانی و جغرافیایی گوناگون از مهم ترین مباحث در تحقیقات ادبی است. در این پژوهش، نویسندگان می کوشند تا تطبیق دو اثر تأثیرگذار در حوزه ادبی فرانسه و ایران را وجهه همت خویش قرار دهند. هیچ ادبیّات پویایی، آشکار و نهان، از تأثیر ادبیات کشورهای دیگر برکنار نیست و، در این میان، ادبیات داستانی فرانسه و ایران جایی برای یک مطالعه تطبیقی اند. از میان داستان نویسان این دو کشور، امیل زولا، بانیِ مکتب ناتورالیسم و آغازگر بحث پوزیتیویسم در ادبیات، و صادق چوبک، نماینده این رویکرد در ایران، جلوه ای از تطبیق را می نمایانند. بررسی ها نشان می دهد که زولا در رمان ژرمینال بسیاری از اصول اساسی رویکرد پوزیتیویسم چون تجربه گرایی و اصالت دادن به مشاهده عینی، تحلیل جزء به جزء حقایق پیرامون، اعتقاد به عامل وراثت، علم ژنتیک و ساختار فیزیولوژیکی انسان را گنجانده است. چوبک نیز تلاش می کند تا با به کارگیری عناصر پوزیتیویستی از قبیل اصالت دادن به مشاهده و تجربه، جزئی نگری، خرافه ستیزی و اعتقاد به اصل وراثت در رمان سنگ صبور حرکت کند. امّا، تفاوت هایی در نحوه به کارگیری رویکرد پوزیتیویسم در این آثار وجود دارد. پژوهش حاضر در نظر دارد با روشی تطبیقی به این تفاوت ها بپردازد. در این جستار با رویکردی توصیفی تحلیلی با برشمردن جلوه های تشابه و تمایز در چگونگی بهره گیری از عناصر پوزیتیویستی در رمان های ژرمینال و سنگ صبور به مطالعه تطبیقی این آثار می پردازیم.
خوانش تطبیقی مؤلفه های پست مدرنیسم در رمان های پستی و فرانکشتاین فی بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های پست مدرن از دیدگاه های بسیاری با داستان های مدرن و کلاسیک متفاوت است و توجه به مؤلفه های این نوع داستان به خواننده کمک می کند تا آن ها را بهتر درک کند و بستر و فضای فرهنگی و اجتماعی را که این آثار در آن ها شکل گرفته، بهتر بشناسد. این مقاله تلاشی است برای خوانش تطبیقی دو رمان پست مدرن عربی و فارسی با نام های فرانکشتاین فی بغداداثر احمد سعداوی و پستیاثر محمدرضا کاتب. این تحقیق با روش تحلیلی- توصیفی، برخی مؤلفه های پست مدرنیسم مانند بینامتنیت، جابه جایی، روش چندصدایی، بی نظمی زمانی و مکانی در روایت رویدادها، فقدان قاعده در مضمون، عدم قطعیت و تک گویی را در این دو رمان نشان می دهد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که وجوه اشتراک میان داستان فرانکشتاین فی بغداد و درون مایه های رمان پستی در پاره ای موارد، ماهیت تقلیدی پیدا کرده و در عین حال عناصری از مدرنیسم را نیز در خود جای داده است. همچنین این رمان ها، آثاری ساختارشکن و چندپاره است که بخش های متفاوتشان از نظر زمانی، مکانی و روایی، فاقد تسلسل خطی و توالی منطقی است.
واکاوی سیمای نیشابور در شعر عبد الوهّاب البیاتی و محمّدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده شهر، در بیان رنج های جامعه و همچنین در نمود آرزوی آفرینش ناکجاآباد، نگاه شاعران زیادی را به یکدیگر پیوند داده است. نیشابور، شهری است که در آثار عبد الوهّاب البیاتی و محمّدرضا شفیعی کدکنی، جایگاه ویژه ای دارد. بیاتی به ویژه در مجموعة شعری «الّذی یأتی ولا یأتی» و شفیعی در دفتر شعر «در کوچه باغ های نشابور» سیمایی متفاوت از نیشابور را ترسیم نموده اند. این پژوهش، با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با نظر به اصول مکتب ادبیّات تطبیقی فرانسه می کوشد تا چگونگی نمود سیمای نیشابور را در شعر البیاتی و شفیعی کدکنی بررسی نماید و همسانی ها و ناهمخوانی های تصویر نیشابور را در رویکرد دو شاعر، مورد بازخوانی و تحلیل قرار دهد. نگارندگان در این نوشتار، برآنند تا با بررسی شهرسروده های بیاتی و شفیعی کدکنی، وجوه اشتراک و افتراقِ بازتاب یافته در سروده های آنان را در ترسیم شهر و به ویژه شهر نیشابور به بوتة بحث و بررسی بگذارند. برآیند پایانی این خوانش تطبیقی، از یک سو حکایت از ترسیم همانند جلوه هایی مانند ترس، تاریکی، درّنده خویی، تسلیم، بیم و امید از شهر نزد دو شاعر دارد و از سوی دیگر، نشان از کاربست یک طیف واژگانی مشابه توسّط دو سراینده دارد که به ویژه در راستای ترسیم احساس حسرت، دریغ و اندوه آنان نسبت به شهر ستمدیده و به قهقرارفتة نیشابور نمود یافته است؛ هرچند گونه ای امیدواری به رستاخیز نیشابور و ساخت ناکجاآباد نیز در اشعار دو شاعر، قابل ردیابی است.
بررسی تطبیقی صبغه اشرافی شعر عنصری و ابن معتز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات، بازتاب دهندة وضعیت اجتماعی ادیب و شرایط اجتماعی زندگی اوست. براساس مکتب اروپای شرقی ادبیات تطبیقی، عوامل اجتماعی، نقش مؤثری در ایجاد ادبیات دارد و هرگاه دو جامعه در درجة یکسانی از پیشرفت اجتماعی و اقتصادی باشند، این امر، منجر به ظهور تشابه زیاد در ادبیات آنها می شود. یکی از بارزترین وجوه شعری عنصری، قصیده پرداز مشهور قرن چهارم و ا بن معتز عباسی، صبغة اشرافی و ذکر آثار و مظاهرآن است. بی تردید، شرایط زندگی دو شاعر در دربار و تمکّن مالی آنها، در به کارگیری عناصر و مظاهر اشرافی در شعر آن دو بسیار مؤثر بوده است. این جستار، براساس شیوة توصیفی - تحلیلی و با مقایسة شعر این دو شاعر و پرداختن به مصداق های اصلی و مهم صبغة اشرافی در شعر آنها، نشان می دهد که رنگ اشرافی و صور خیال مبتنی بر محیط درباری در شعر دو شاعر، بسیار محسوس و ملموس است؛ با این تفاوت که سایة مدح وستایش بر وصف های اشرافی عنصری چیره شده امّا ابن معتز در وصف های اشرافی خود، کمتر از مدح و ستایش بهره گرفته است.
مقاله به زبان روسی: ویژگی های اسم شدن در زبان هایی با ساختارهای گوناگون (روسی و تاجیکی) ( Характеристика отглагольных субстантиватов в разноструктурных языках (на примере русского и таджикского языков) )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده فعل هایی را که به اسم تبدیل شده اند، بررسی کرده و نشان داده است که فعل های اسم شده را می توان با اضافه کردن پسوند به ریشه فعلی ایجاد کرد، اسم هایی که با اضافه شدن پسوند به ریشه فعل ایجاد می شوند. در زبان شناسی اسم شدن فرآیندی است که در آن فعل یا صفت به اسم تبدیل می شوند. این اصطلاح همچنین به فرآیندی اشاره دارد که در آن یک اسم از سایر بخش های دستوری با اضافه شدن وندهای اشتقاقی ایجاد می شود. این مقاله نشان داده است که اسم های عمل، به عنوان یک واحد معنی، واژه هایی را که مفهوم کار و عمل دارند، با هم ترکیب می کنند و ارتباط بین آن ها را توسط واژه ای که به عنوان اسم یا شبه اسم استفاده می شود، نشان می دهد. فعل های اسم شده ای که برای توصیف معانی گوناگون استفاده شده اند، دو گروه هستند و بسته به اینکه کدام واژه استفاده شود، چندین گروه معنایی به وجود خواهند آورد. بعضی از فرآیندهای واژه سازی روابط بین فرآیند، اشیا و صفت ها را نشان می دهند (اسم انسان، عمل و مفاهیم انتزاعی). این فرآیند در زبان های گوناگون به روش های مختلفی نشان داده می شود. به عتوان نمونه در زبان روسی بر خلاف تاجیکی فرآیند واژه سازی احساسی بسیار بیشتر است. این مقاله نشان داده است فعل هایی که به اسم تبدیل شده اند، با استفاده از پسوندها یا براساس فرایند اشتقاق و ترکیب ساخته شده اند.
درآمدی بر تاریخ تحول و نوگرایی در ایران و مصر با تأکید بر دیدگاه های عبدالرحیم طالبوف و رفاعه طهطاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۹
65 - 82
حوزههای تخصصی:
ایران و مصر در زمینه های گوناگون، مشترکات فراوانی با یکدیگر دارند. این مشترکات، مشابهت های زیادی را در مسیر تحولات این دو سرزمین ایجاد نموده که مهم ترین آن، زمینه های ایجاد تحولات فکری و علمی در هر دو کشور است. دو شخصیتی که در عصر نوین، نقش برجسته ای در بیداری مردم و تحولات فکری و علمی این دو کشور بر عهده داشتند؛ عبدالرحیم طالبوف تبریزی در ایران و رفاعه طهطاوی در مصر است. این دو اندیشمند، بحران عقب ماندگی علمی را در جامعه خود به خوبی احساس کردند و در پی یافتن راه برون رفت از آن و نجات کشور خویش، کوشش های فراوانی نمودند. این نوشته می کوشد تا نگرش و عملکرد این دو روشنفکر را درباره ضرورت تحول و نوگرایی فکری و علمی در جامعه خویش، مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.
واکاوی تطبیقی خاستگاه پدیداری اسطورة جفت گیاهی در تمدّن های فارسی و عربی (مطالعة موردپژوهانه: اسطورة سیاوش و سودابه و تمّوز و عشتار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاوش و سودابه، جفت گیاهیِ اسطورة ایرانیِ مرگ و باززایی دوباره هستند که در سیر گریزناپذیر اساطیر کهن، سرنوشتی همچون جفت گیاهی اسطورة مرگ و باززایی بین النّهرین برایشان رقم خورده است. بر بنیاد پژوهش های نگارندگان، در تصاویر پیوندخورده با این دو جفت گیاهی، ایزدبانوان آب، سبب مرگ ایزدان گیاهی و هبوط آنان به جهان فرودین مرگ می شوند. در این جستار، نگارندگان کوشیده اند تا با شیوة نقد اسطوره گرا به خوانش و تفسیر تطبیقی اساطیر یادشده و بررسی خاستگاه ظهور این جفت گیاهی در دو تمدّن ایران و بین النّهرین بپردازند. در راستای نیل بدین مقصود، به حضور گستردة این اساطیر، تحلیل مضامین هبوط به عالم فرودین و بن مایة قربانی و رستاخیز در نمونه هایی از شعر و ادب فارسی و عربی اشاره خواهد شد. دریافت فرجامین جستار حاضر، حکایت از آن دارد که از یک سو خاستگاه پدیداری اسطوره در دو تمدّن، بر آب در جایگاه بزرگ - مادر سبزینه و گیاه و به عنوان بن مایة زندگانی طبیعت استوار است و از دیگر سوی، بن مایة اسطوره در دو تمدّن، دارای خاستگاه آیینی متأثّر از شرایط اقلیمی و جغرافیایی متغیّر با ریزش های جوّی اندک و غلبة خشکسالی است و از همین روست که نمودهای آیینی این اسطوره تا روزگار حاضر نیز همچنان در آیین های آب و تمنّای باران قابل بازیابی است و اشعار عامیانة فولکلور و سروده های ناب زبان معیار، این اساطیر را جاودانه ساخته است.
بررسی تطبیقی اندیشه های پوپولیستی در شعر میرزادة عشقی و احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز پیامدهای مختلفی چون صنعتی شدن جوامع، جنگ جهانی اوّل، تضاد طبقاتی، مفاسد اجتماعی، نظام های سیاسی مستبد، حکومت های استعماری و نظایر آن، سبب شد که شماری از نویسندگان و شاعران در فرانسه گرد هم آمده، ادبیّات پوپولیستی را بنیان نهند و توجّه قشر روشنفکر ادبی را به این مقوله جلب کنند؛ از آنجایی که گرایش به این مکتب در ایران و دولت عثمانی و در کشورهای تابعه این حکومت، نظیر مصر چشمگیر بوده است، از این رو، در این جستار، تلاش شده است تا به بررسی جنبه های گوناگون تفکّرات پوپولیستی در شعر میرزاده عشقی و احمد شوقی پرداخته شود؛ چراکه شحصیّت های مذکور در جریان انقلاب مشروطه ایران و نهضت بیداری مصر، با تکیه بر سلاح قلم در جهت آگاهی و بیداری قشرهای مختلف جامعه خود گام های مؤثری برداشته اند و مطالعه مجموعه اشعار آن ها بیانگر این است که این شاعران، نه تنها از پیشگامان تجدّد، نوگرایی و استقلال طلبی ملّت های خود بوده اند؛ بلکه از پیش قراولان ادب معاصر ایران و مصر نیز هستند که شعر را از دام سنّت های کهن و مدایح پادشاهان رها کرده و در خدمت مردم و جامعه قرار داده ا ند.
تشابهات و تمایزات صورخیال بیدل دهلوی با نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صور خیال یکی از رایج ترین اصطلاحات در نقد ادبی است و از جمله اصطلاحاتی است که بیشترین تکثّر معنایی را داراست. واکاوی صورخیال شاعرانه یکی از راه های تشخیص افتراق و اشتراک آثار ادبی است. بررسی از این دیدگاه در نهایت، سبک و ارزش هنری را روشن کرده و میزان قدرت، نوآوری و بهره گیری از میراث گذشتگان را مشخص می کند. بیدل دهلوی (و بالطبع شاعران سبک هندی به ویژه شاخة رهرو خیال) با باریک بینی و تیز بینی، در عناصر و پدیده های اطراف خود، جزئی نگر بوده و در جستجوی معنای بیگانه، نوآوری های بی شماری را در انواع صور خیال از خود به جای گذاشته است. این نوآوری ها در بطن خود، ویژگی هایی را داراست که نیما یوشیج نیز در نوگرایی هایش آنان را به کار برده است. از آنجا که سنجش صور خیال این دو تن(بیدل و نیمایی) می تواند نشانگر تمایزات و تشابهات این دو با یکدیگر باشد، ازین رو در این مقاله، نخست به تعریف صور خیال، بررسی چهار حوزه استعاره، تشبیه، کنایه و تصاویر، بررسی چگونگی صور خیال در اشعار این دو تن و در نهایت سنجش و مقایسة این دو سبک به صورت نمودار پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی در رمان ابن الفقیر اثر مولود فرعون و داستان مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«مولود فرعون» و «جلال آل احمد» در ادبیّات الجزایر و ادبیّات فارسی، متأثّر از اوضاع نابسامان جامعه خویش در ضمن داستان پردازی، به نقد و تحلیل رفتارهای اجتماعی نامناسب روزگار خود پرداخته اند، و هر دو از مصلحان و روشنفکران جامعه خود نیز بوده اند. رفتارهای نامطلوب در میان مردم همچون حسادت، سوءظن، خرافات و تقلید از پوشش های غربی نیز مورد انتقاد این دو نویسنده قرار داشته است. این مقاله به شیوه توصیفی - تحلیلی و بر اساس مکتب تطبیقی آمریکایی، رمان ابن الفقیر مولود فرعون و داستان مدیر مدرسه جلال آل احمد را از منظر جامعه شناسی ادبی مورد بررسی قرار داده است. از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر می توان انعکاس مفاهیم و مضامینی چون فقر، تبعیض، جهل و اوضاع نابسامان خانواده و... را نام برد، با این تفاوت که «مولود فرعون» جامعة روستایی خود و «جلال آل احمد» جامعة کوچک مدرسه را مورد انتقاد قرار داده اند؛ امّا با این حال، فقر را عامل اصلی نابسامانی مردم می دانند.
مقاومت در آثار محمدرضا میرزاده عشقی و پرسی بیش شلی با نگاهی به دوره شکست و وحشت در ادبیات فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به ادبیات فارسی و انگلیسی، به نظر می رسد شباهت هایی میان جوانان ایرانی چون محمدرضا میرزاده عشقی در دوره شکست پس از انقلاب مشروطه و جوانانی چون پرسی بیش شلی در دوره وحشت در انگلیس پس از انقلاب فرانسه وجود دارد و مطالبی را که در دوره شکست و وحشت در این دو سرزمین مطرح می شود می توان مقایسه کرد. این پژوهش دوره شکست و وحشت حاکم بر ایران و انگلیس پس از دو انقلاب و نیز مقاومت و واکنش روشنفکرانی چون عشقی و شلی را از دریچه ماتریالیسم فرهنگی بررسی می کند. آلن سینفیلد به وجود گسست هایی در متن ادبی اشاره می کند که به دنبال تضاد میان گفتمان های گوناگون شکل می گیرند و ایدئولوژی حاکم را زیر سؤال می برند. هدف گفتمان های غالب در عصر عشقی و شلی راندن به انزوا و سرکوب شاعران انقلابی بود. اما در چنین فضایی، این دو با زیرسؤال بردن ایدئولوژی حاکم، صدای خود را، که صدایی مخالف است، به گوش همگان رساندند و نوعی پایداری از خود نشان دادند. این نوشتار بر آن است تا نشان دهد آثار عشقی و شلی را می توان مقاومت، مخالفت و گسست در ایدئولوژی حاکم در ایران و انگلستان آن دوران دانست.
بررسی و مقایسة قابوسنامه و انیس النّاس(تحریری دیگراز قابوسنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابوسنامه ازآثار برجستة نیمة دوم قرن پنجم هجری است و یکی از شاهکارهای ادب تعلیمی به شمار می رود که بسیاری از آداب اجتماعی و فرهنگ کهن ایران را دربردارد. از زمان نوشتن قابوس نامه تا دوره های متأخّر، آثار فراوانی به پیروی از این کتاب نگاشته شده است؛ یکی از این آثار که در دورة تیموری نوشته شده وکمتر در حوزه های پژوهشی از آن سخن به میان آمده، «انیس النّاس» از نویسنده ای کمتر شناخته شده به نام «شجاع» است که در سال 830 هجری نگارش یافته و به کتابخانة شاهرخ عرضه گردیده است. بررسی و مقایسة موضوعات و محتوای این دو اثر و نحوة تأثیر پذیری صاحب انیس النّاس از شیوة عنصرالمعالی، همچنین چگونگی تحوّلات عناصر زبانی در طول این مدّت زمان (در نثر فارسی)، مهم ترین موضوعاتی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است. بر اساس بررسی انجام شده، انیس النّاس «تحریری دیگر از قابوسنامه» است، ولیکن زبان تقلیدی مؤلّف آن، زبانی مُرده و ایستا است، درحالی که زبان اصلی و روایی او، زبانی زنده وپویا است که در متن مقاله به سبب های آن اشاره شده است .
بازتاب مضامین «نی نامه» مولانا در شعر معاصر عرب(با تکیه بر دیوان شش شاعر نام آور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۰
49 - 75
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیرپذیری از اندیشه های متعالی مولانا جلال الدین محمد بلخی در ادبیات ملل این امکان را فراهم می آورد که بتوان انعکاس آثار عرفانی او را در آیینه اشعار دیگران دید و بر کمال و نقص آن واقف شد. جستار حاضر در صدد است تا جلوه هایی از مضامین «نی نامه» مولانا را که عمده ترین محور بحث آن جدایی نی از نیستان و اشتیاق بازگشت به سوی آن هست، در شعر جبران خلیل جبران ، خلیل حاوی ، عبدالوهاب بیاتی ، ابراهیم ناجی ، حسین مجیب مصری و محمود درویش بررسی قرار دهد و میزان تشابه و یا تباین آن ها را تبیین سازد. پرسش اصلی مقاله این است که شاعران مذکور، به هنگام سخن گفتن از نی، تا چه حدودی به معانی و مضامین «نی نامه» نزدیک می شوند و آن ها را چگونه بیان می دارند؟