فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
فلسفه سیاسی، هرگونه تامل عقلی از چیستی زندگی و نظم سیاسی، تعیین جهت و هدف و غایت آن و بیان اصول سامان دهی جامعه و حکومت و تحقق آنها می باشد.
دوره معاصر ایران از آغاز تاکنون از عدم حاکمیت یک تفکر فلسفی بر ارکان، اجزاء و مبانی زندگی سیاسی خود رنج برده و فقدان آن، جامعه سیاسی ایران را دچار تشتتات فکری و ذهنی عمیق و گاه با بحران های جدی روبه رو ساخته است. پرسش، آن است که ریشه بی ثباتی در ایران معاصر چیست؟
ادعا آن است که آشفتگی های فکری و بی ثباتی های ذهنی و علمی زندگی سیاسی دوره معاصر ایران ناشی از عدم توانایی بخش هایی از سنت فلسفی سیاسی به پرسش های اساسی مطرح شده در جامعه سیاسی و عدم کارآمدی آن در تنظیم و جهت دهی زندگی سیاسیِ این دوره می باشد. در این مقاله ضمن بیان شاخصه های بی ثباتی در زندگی سیاسی ایران معاصر، وجوه مختلف کاستی های سنت فلسفی سیاسی در زندگی سیاسی این دوره بررسی می شود.
اندیشه: اومانیسم در ساحت انسان متجدد
حوزههای تخصصی:
نسبت سنجیِ هرمنوتیک و حقوق بشر در نگرش دینی مجتهد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد مجتهد شبستری از جمله نوگرایان دینی ایران معاصر است که بر مبنای معرفت شناسی هرمنوتیکی به ویژه با استفاده از هرمنوتیک دیالوگی گادامر و هرمنوتیک روشی بتی و هیرش به دین و متون دینی می نگرد. کانون نگرش دینی شبستری دو مقوله «پلورالیسم دینی» و «تجربه دینی» است که محصول قرائت وی از دین بر مبنای هرمنوتیک است. از نظر شبستری، اساساً مقوله دین در حوزه خصوصی جای دارد. از طرفی، شبستری در حوزه سیاست نیز نظراتی را ابراز نموده که مرکز ثقل آن مقوله «حقوق بشر» است. این مقاله به بررسی و سنجش نسبت میان این دو پرداخته است. حاصل کار اینکه تضمنات و استلزامات هرمنوتیک و مفاد و اصول حقوق بشر به روایت شبستری با یکدیگر سازگار نبوده و رابطه میان آنها از شفافیت و استحکام منطقی لازم برخوردار نیست زیرا «حقوق بشر» مبتنی بر نگرش سوژه محورِ مدرنیته است که تضمنات این نگرش با مبانی معرفت شناختی هرمنوتیکی خصوصاً با مبانی «هرمنوتیک دیالوگی»، ناهمخوان و متعارض است
ایرانشهری در آثار یونانی: با تاکید بر آثار فلسفی سیاسی: افلاطون- گزنفون (2)
حوزههای تخصصی:
ایرانیان و یونانیان در راستای گسترش فضای زندگانی خود، خیلی زود با یکدیگر در تماس قرار گرفتند: به رغم غلبه سویه های سیاسی-نظامی، نباید از سویه های تاثیرگذاری و تاثیرپذیری سیاسی، فلسفی-دینی صرف نظر کرد. تا جایی که به تعامل گسترده ایرانیان و یونانیان دراوان رابطه آنان برمی گردد، باید توجه داشت که یونانیان بیشتر از آموزه ها و سلوک سیاسی، فلسفی-دینی ایرانیان متاثر بودند. این بخش از مقاله، مهمترین تاملات یونانیان، (آتنیان)، بر آموزه های سیاسی، فلسفی-دینی ایرانیان را برجسته می سازد.
چاهی به نام نوگرایی
روشن فکر بومی یعنی روشن فکر سازشکار (1) و (2)
حوزههای تخصصی:
عدالت سیاسی در گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در صدد تبیین شاخص های عدالت سیاسی در گفتمان اسلام سیاسی فقاهتی است. عدالت سیاسی، یعنی امور کشور به نحو شایسته اداره شود، تا مردم در یک فضای عادلانه به زندگی خود ادامه دهند. برخورداری از برابری، آزادی، امنیت و آسایش، به عنوان حقوق طبیعی افراد جامعه، تامین کننده این فضای عادلانه خواهد بود. همچنین عدالت سیاسی دارای شاخصه هایی از جمله مشارکت سیاسی برابر، گزینش سیاسی برابر و امنیت سیاسی برای همگان است که به بررسی این شاخصه ها در گفتمان مذکور پرداخته می شود.
دمکراسی و چالش های پیش روی آن در جهان اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مفهوم دمکراسی، در خاورمیانه همیشه با فراز و نشیب های بسیاری همراه بوده و در طی زمان، دچار تحول زیادی شده است. اگر چه چالش های ظهور مفهوم دمکراسی در بسیاری از حکومت های خاورمیانه قابل مشاهده است؛ شدت و ضعف این چالش ها با توجه به سابقه تاریخی، فرهنگی و اقتصادی کشورهای جهان اسلام متفاوت است. پیش بینی و فرضیه غالب، این است که توسعه سیاسی و بسط دمکراسی در جهان، زمینه ساز ظهور جنبش های مخالف، در تمامی کشورهای جهان اسلام خواهد بود؛ اما نهادینه شدن فرایند دمکراسی، دارای روندی است که گذر از آن، نیازمند مطالعه و دقت بیشتری است.
نسبت عدالت و امنیت در اندیشه سیاسی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این واقعیت که عدالت و امنیت هر دو از فضایل عالی به شمار آمده و مطلوب جوامع مختلف هستند، پاسخ دادن به این سوال را که «در مقام تعارض، کدامیک از این دو اصل می باشند، و یا اینکه نسبت بین این دو فضیلت چگونه است؟»، بسیار دشوار می سازد. در مقاله حاضر نگارنده ضمن تعریف مفاهیم مذکور و تبیین مواضع بروز تعارض بین «عدالت» و «امنیت» در دو ساحت نظر و عمل، به دسته بندی دیدگاه های موجود جهت خروج از این وضعیت می پردازد. این دیدگاه ها عبارتند از: رویکردهای امنیت محور و عدالت محور. در ادامه ضمن نقد این رویکردها، دیدگاه بدیلی را که بر اصل تعامل استوار است، ارایه می نماید. مطابق این رویکرد جدید، باید بین دو وجه اصلی عدالت و امنیت (کارکرد و بنیاد) تفکیک قائل شد. تنها در این صورت است که مشخص می شود عدالت و امنیت در شرایط طولی (کارکرد امنیت با کارکرد عدالت و یا بنیاد امنیت با بنیاد عدالت) از در تعارض درنمی آیند و تنها در شرایط تقاطعی (کارکرد امنیت با بنیاد عدالت و یا بنیاد امنیت با کارکرد عدالت) چنین تعارضی امکان تحقق می یابد. در این مواقع نیز به طور طبیعی کارکردها بر بنیادها اولویت پیدا می کنند.
مقایسه شعار عدالت خواهی در اعلامیه حقوق بشر و نهضت عاشورا (تعاریف، مبانی، مصادیق)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که شعار عدالت خواهی را در متن و بطن اعلامیه حقوق بشر و مکتب عاشورا بکاود. به این منظور به بررسی سه محور «مفهوم عدالت»، مبانی و مصادیق عدالت خواهی پرداخته می شود. فرضیه این نوشتار این است که به صرف اینکه بپذیریم عدالت خواهی، پایه و مایه در سرشت آدمیان دارد و همواره به صورت یک آرمان مطلوب و مورد مطالبه انسانها بوده است، باعث نمی شود که ادعا شود عدالت در قلمرو مفهوم، مبانی و مصادیق نیز مورد وفاق همگان بوده است، زیرا از یک سو حداقل تجلی آن اصل فطری، چنین چیزی را نشان نمی دهد. از سوی دیگر اگرچه عدل و حق همواره همراه هم بوده اند، اما تقارن این دو مفهوم به شکلی که در اعلامیه حقوق بشر دیده می شود عمر درازی ندارد. نگاه به ماهیت عدالت و حقوق بشر در اعلامیه غالباً رنگی اعتباری دارد، در حالی که در سنت های دینی و مکتب عاشورا این دو با هم پیوندی ناگسستنی دارند و جدای از واقعیت رنگی ندارند. از همین رو است که عدالت در سنن دینی همواره با شعور انسانی در بعد نظر و با شور و احساس در بعد عمل درهم تنیده اند و همه لایه های وجود آدمی را در نوردیده است.
مرجعیت و سیاست در عراق پس از اشغال؛ با تاکید بر اندیشه آیت الله سیستانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، تلاشی در جهت بررسی نقش مرجعیت در تحولات سیاسی عراق امروز و چگونگی تعامل مرجعیت با ساختار سیاسی ـ اجتماعی آن کشور است. نویسنده مرجعیت را به عنوان عاملی تاثیرگذار و کنشگری فعال در تاریخ حیات سیاسی عراق با چارچوب تحلیلی ساختار کارگزار بررسی می کند. همچنین با استفاده از رهیافت واقع گرایی انتقادی، در تحلیل تحولات سیاسی عراق از رابطه میان کارگزار ـ مراجع ـ و ساختار داخلی و خارجی عراق، نوعی درک پویا به ما می دهد و ما را از اولویت دادن به یکی از دو عنصر ساختار و کارگزار در این کنش دیالکتیکی منع می نماید، و در نتیجه، بینشی مورد قبول به ما عرضه می کند. سقوط رژیم بعث در سال 2003 فرصتی را در اختیار شیعیان قرار داد تا با توجه به اکثریت جمعیتی و محرومیت آنها از مشارکت در حکومت در زمان رژیم بعث، زمام امور را به دست گیرند که در نتیجه این کسب قدرت سیاسی شیعیان، قدرت مراجع دینی چون آیت الله سیستانی نیز افزایش یافت.
دموکراسی آتنی و نمایشهای تراژیک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشم تا تراژدی یونانی را در مقام ژانری ادبی-نمایشی، به منزله ابداعی در نظر آورم که صرفا در شرایط سیاسی-اجتماعی خاص آتن در سده پنجم پیش از میلاد امکان ظهورش فراهم شد. تراژدی به عنوان یکی از انواع درام یونانی اهمیتی فراتر از صرف نمایشی دراماتیک داشت و این خود درست به این دلیل بود که دموکراسی آتنی، به صرف ساختارهای اساسی حکومت و نحوه اعمال حکمرانی محدود و منحصر نمی شد. به عبارتی دموکراسی در آتن پنجم پیش از میلاد باید به مثابه پدیده ای فرهنگی مورد ملاحظه قرار گیرد؛ پدیده ای که دقیقا به همین دلیل امری متفاوت از دموکراسی به عنوان صرف شکلی از حکومت است.
ارزشهای بشردوستانه در فرهنگ ایران
حوزههای تخصصی:
مقاله: قانون اساسی، راهبرد مشروعیت دولت شهر نبوی
حوزههای تخصصی:
نسبت حق، عدالت و رضایت عمومی در اندیشه امام علی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی (ع) در نامه خود به حاکم مصر می نویسد «باید بهترین کارها در نزد حاکم، حد وسط آنها در «حق»، فراگیرترین آنها در «عدل» و جمع کننده ترین آنها در «رضایت مردم» باشد». به نظر می رسد سخن امام جمله پیچیده ای است که نیاز به تبیین دارد و باید در آن نسبت بین سه مفهوم سیاسی «حق، عدل و رضایت عمومی» روشن شود. در مراجعه نگارنده به برخی تفاسیر نهج البلاغه و آثاری که در این خصوص وجود دارد، مطلب جدیدی به دست نیامد، پس از آن بود که تلاش شد تفسیر جدیدی از این سخن ارایه شود و بر اساس آن یک قاعده کلان سیاسی در حوزه عدالت ارایه گردد. فارغ از اینکه تفسیر و قاعده ارایه شده درست یا نادرست باشد، اما به اندازه ای اهمیت دارد که هم مقاله حاضر را شایسته نقد می کند و هم نگارش تفسیرها و مطالب جدید را در خصوص جمله علی (ع) می طلبد.