گفتمان واقع گرایانه «دولتمحور»، که به دولت به عنوان کنشگر انحصاری عرصه سیاست و روابط بین الملل می نگریست، در پی تحولات نوین ناشی از پایان جنگ سرد، جهانیشدن، وابستگی متقابل، حادثه یازدهم سپتامبر، نقش رو به گسترش جنبشهای اجتماعی فراملی، جامعه مدنی جهانی ، نهادهای غیردولتی ملی و بین المللی و رشد گروه های تروریستی، مورد بازتعریف قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر آن است با اتکا به رهیافت های سه گانه جیمز روزنا در مورد مطالعه روابط بین الملل، ضمن گذار از تلقی مفهوم کنشگر در رویکرد واقعگرایی، به بررسی تحولات مفهومی آن در عصری بپردازد که پلورالیسم وجه شاخص آن است و سپس با ذکر گونه های نوین این مفهوم، دیدگاههای موجود را نقد و ارزیابی کند.
با پدیداری گونههای گوناگون درگیری و روشهای نوین جنگی که در افغانستان و عراق پیاده شد ، حقوق بشر دوستانه با مشکلات تازهتری روبه رو شده است . گفتمانهای گوناگونی درباره منطقه گرایی حقوق بین المللی بشر دوستانه در جریان است . گفتمان نسبیت گرایی فرهنگی که تنها در دانشگاهها جریان داشت به تازگی توجه همه کشورها را جلب کرده و حقوق بشر دوستانه اسلامی مورد توجه قرار گرفته است . با این همه ، پیش بینی سودمندیها و آسیبهای موضوع منطقهگرایی برای حقوق بین المللی بشر دوستانه ضروری است...