فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۷ مورد.
11 ستامبر، ساختار نظام بینالملل و هژمونی آمریکا
حوزههای تخصصی:
در فرایند شکلگیری و قوام ماهیت روابط بینالملل، حوادث به خودی خود فاقد اهمیت و ویژگیاند. آنچه حوادث را برجستگی میدهد، روند جایگزین شدن قالبهای فکری، چارچوبهای متحول شده و سیاستهای برخاسته از نظم در حال پاگیری با نگرشها، ساختارها و عملکردهای برخاسته از نظم در حال زوال است.
اقدام های جامعه ی بین المللی در مبارزه با مواد مخدر
حوزههای تخصصی:
تحکیم صلح ملل متحد ؛ چالش های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو پس از تشریح و تبیین تحکیم صلح در چارچوب عملیات صلح متحد به چالش های پیش روی آن می پردازد. تحکیم صلح در حقیقت مجموعه ای است در هم تنیده از فعالیت هایی که از لحاظ نظری فاقد مبنای حقوقی روشن در منشور ملل متحد، ولیکن به لحاظ عملی و تجربی مهمترین ابزار قابل دسترس برای تامین حفظ اصلح و امنیت بین المللی می باشد، در حالی که تحکیم صلح یک رهیافت عملی برای حفظ اصلح و امنیت بین المللی است و نمی توان دست آوردهای مثبت آن را انکار نمود، ولیکن در عمل با چالش های زیادی روبرو بوده که موجب تحلیل کارائی آن می باشد. این چالش ها خود به عوامل متعددی وابسته هستند که ریشه ای ترین آنها آپارتاید جهانی، نظام بین المللی ناعادلانه مبتنی بر تبعیض می باشد.
امپریالیسم خبری و شکل دهی به افکار عمومی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل امپریالیسم
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه رسانه ها و حوزه عمومی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی مطبوعات
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات سیاسی، بین الملل و توسعه ارتباطات بین الملل
حقوق بشر و سیاست خارجی: چهارچوب های مفهومی و عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، حقوق بشر به یکی از جدی ترین مباحث بین المللی بدل شده و هیچ گاه همانند امروز در سیاست خارجی، تعاملات دوجانبه و چندجانبه کشورها مطرح نبوده و امنیت ملی کشورها را متأثر نساخته است. دلیل این درهم تنیدگی را می توان در گسترش ارتباطات ناشی از فضای جهانی شده، عمومی و فراگیر بودن بحث حقوق بشر، گسترش و تعدد بازیگران، توانمندتر شدن افراد به عنوان بازیگران مؤثر در روابط بین المللی، استفاده ابزاری از حقوق بشر برای مقاصد سیاسی، تجارب فروپاشی نظام های سیاسی در دو دهه گذشته، با تأکید بر عناصر حقوق بشر یافت. در مجموع آنکه، حقوق بشر از امری فکری و ذهنی به امری حیاتی و استراتژیک که با حیات سیاسی کشورها ارتباط پیدا کرده، تغییر ماهیت داده است. از این رو، در این مقاله، رابطه حقوق بشر و سیاست خارجی از دو منظر مفهمومی و عملیاتی مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
جامعه مدنی جهانی و حاکمیت حقوق بین الملل
حوزههای تخصصی:
تاثیر چین بر ایجاد توازن منطقه ای در خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس به دلایل مختلف ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک همواره از جایگاه و اهمیت ویژه ای در سیاست جهانی برخوردار بوده است. این منطقه به تنهایی با داشتن بیش از 60 درصد از ذخایر نفت دنیا و حدود 40 درصد از ذخایر گازی جهان، به عنوان یک هارتلند اقتصادی دارای جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی قدرت های بزرگ جهانی است. یکی از کشورهایی که در سال های اخیر توجه ویژهای به خلیج فارس داشته است، جمهوری خلق چین است. این کشور جهت تداوم رشد اقتصادی خود که مهم ترین ابزار مشروعیت ساز حزب کمونیست است، نیاز روزافزونی به نفت خلیج فارس پیدا کرده است و در این میان ایران و عربستان به عنوان پایه های دیپلماسی نفتی چین در خلیج فارس به ترتیب 9 و 19 درصد از نفت وارداتی چین را تأمین می کنند. از این رو پژوهش حاضر در صدد است تا به تحلیل و بررسی تأثیر حضور چین در خلیج فارس بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بپردازد. پژوهش حاضر با توجه به حضور چین در خلیج فارس، سه سناریوی امنیتی را در مورد امنیت این منطقه فراروی ایران می نهد: «سناریوی امنیت آمریکامحور»، «سناریوی امنیت دسته جمعی» و «سناریوی توازن قدرت» و منافع و معایب هر کدام را توضیح داده و در پایان به این نتیجه می رسد که محتمل ترین سناریوی پیش روی ایران در مورد امنیت خلیج فارس، توازن قدرت در مقابل آمریکا و متحدین عربی اش از طریق ایجاد تفاهم استراتژیک با چین است.
رسانه ها و جنگ نرم
مطالعات بین الملل: رژیم های جهانی و تحول جایگاه جنبش های قومی
حوزههای تخصصی:
گسترش جهانی رژیم های فراملی و بین المللی اعم از موازین حقوق بشر و مناسبات دموکراتیک همراه با رشد سازمانهای غیردولتی و فراملی و تفسیر موسع شورای امنیت از مفاد منشور سازمان ملل در خصوص حفظ صلح و نظم بین المللی ، از مهمترین پیامدهای فرآیند جهانی شدن در دهه های پایانی قرن بیستم است که می تواند جنبش های قومی و دولت های کثیر القوم را با فرصت ها و تهدیدهای جدیدی مواجه سازد .
جایگاه منطقه ای ایران پس از جنگ سرد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان « جایگاه منطقه ای ایران پس از جنگ سرد» می باشد که به بررسی جایگاه ایران در زمان بعد از جنگ سرد می پردازد. چرا که روند های جهانی به گونه ای پیش می رود که هیچ کشوری از جمله ایران نمی تواند از تأثیرات رشد منطقه گرایی غافل بماند. از این رو موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئو اکو نو میک از جمله متغیرهای مستقل جغرافیایی محسوب می شود که تأثیر چشمگیری بر روابط خارجی ایران دارد.
بر همین اساس از جمله متغیرهایی که می توان بر اساس آن جایگاه ایران را مشخص کرد که در پژوهش پیش رو به بررسی آن خواهیم پرداخت شامل مواردی چون: وضعیت جغرافیایی ایران، جغرافیای انسانی، فرهنگ سیاسی ایرانیان، موقعیت نظامی و بررسی موقعیت ژئوپلیتیک و ژئو استراتژیک ایران پس از جنگ سرد میباشد.
یافته ها حاکی از آن است که عصر جدید سامانه اقتصاد محور، بر مبنای ترتیبات سیاسی و با هدف کسب برتری های اقتصادی شریان های حیاتی اقتصادی و تمرکز ویژه ای، حداقل در حوزه جغرافیایی خاورمیانه، بر روی انرژی است.از این رو اهمیت و نقش کشورها وابسته به برتری های اقتصادی آن ها است که موقعیت جغرافیایی آن ها نیز در این میان بسیار حائز اهمیت است.
روند مواجهه آمریکا و اتحادیه اروپا با تروریسم از ادراکات متفاوت تا همکاریهای مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حملات 11 سپتامبر و اهمیت یافتن بیش از پیش تروریسم برای آمریکا و اتحادیه اروپا، دو طرف را وادار نمود که برخورد جدی تری با این مسأله داشته باشند. این موضوع باعث شد تا دو طرف بر تقویت همکاری در مبارزه با تروریسم تأکید کنند. از سوی دیگر، رویکرد دو طرف به تروریسم کاملاً یکسان نبود و این موضوع اختلافاتی در بین دو طرف برانگیخت. در این پژوهش سعی شده است تا با اتخاذ روش توصیفی – تحلیلی و بررسی و مقایسه استراتژی ها و سیاست های آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال تروریسم در یک دهه گذشته، میزان همکاری و اختلاف آنها در این موضوع مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.یافته ها حاکی از آن است که در ابتدا چون ماهیت تهدید جدید (تروریسم) چندان روشن نبود، اروپا و آمریکا تعریف و درک یکسانی از این تهدید نداشتند و همکاری و اجماع آنها در زمینه مبارزه با تروریسم تا حدودی با دشواری مواجه شده بود، اما با گذشت زمان و بر مبنای اصل واقع گرایی تدافعی که وجود «تهدید مشترک» باعث تقویت همکاری خواهد شد، به تدریج موجب افزایش همکاری اروپا و آمریکا در مقابله با تروریسم و نزدیک شدن رویکردهای آنها به یکدیگر بوده است.