فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۸۲۰ مورد.
الزامات راهبردی و شرایط برتری در جنگ های ناهمطراز
حوزههای تخصصی:
کارکرد مکتب پساگرامشی در تشریح رفتار نرم افزاری بازیگر چیره طلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه چیره طلبی (هژمونیسم) یکی از نافذترین نظریه های روابط بین الملل است که برای آشنایی با ابعاد گوناگون کارکرد قدرت های چیره طلب (هژمونیک) راهگشاست. در چهارچوب دیدگاه هایی که از زوایای نظامی، اقتصادی و سیاسی به این مقوله پرداخته، مکتب گرامشی به ویژه آنچه که در آرای مفسرین متاخر آن (پساگرامشی ها) انعکاس یافته، با نوآوری خاصی همراه است؛ ابتکاری که در تاکید بر نقش منابع غیر مادی یا نرم افزاری قدرت در جریان ظهور ، قدرت یابی و تداوم بقای این قبیل بازیگران ریشه داشته و الگوی رفتاری آنان را در چهره ای از آرمان ها و اهداف روشنفکرانه به تصویر می کشد. در این نوشتار سعی شده که بر مبنای تشریح زوایای گوناگون مکتب پساگرامشی بر محور نظریه چیره طلبی(هژمونیسم) ، چگونگی کاربرد منابع غیر مادی قدرت در رفتار چیره جوی مهم ترین مصادیق قدرت های امپراطوری به ویژه بریتانیا و امریکا تبیین شود، آنچه که به شکل گیری تصویری پذیرفتنی از «برتری طلبی روشنفکرانه» آنان در نزد دیگر دولت ها منجر شده است.
ابر قدرت تنها
قرارداد اجتماعی خاورمیانه ای (ماهیت، امکان و نحوه ی وجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله کوششی است در صورتبندی یک روایت خاورمیانه ای قرارداد اجتماعی. استدلال نویسنده آن است که همگام با تحوّلات کالایی، حرکت آگاهی در تاریخ و به تبع آن، دگرگونی ساختاری حوزه ی عمومی در اُفق جوامع خاورمیانه، به تدریج لحظه ای در تاریخ هر یک از این جوامع فرا می رسد که در آن لحظه، نوعی توازن میان قدرت نخبگان سیاسی و نیروهای اجتماعی شکل می گیرد. نویسنده این لحظه ی خاصّ تاریخی را لحظه ی اضطرار قدرت، وضعیت استثناءِ خاورمیانه ای و زمان تولّد سوژگی در خاورمیانه نامیده و بر این باور است که به موازات نزدیک شدن به این لحظه و وضعیت خاصّ، نخبگان قدرت و نیروهای اجتماعی، در دو راهیِ تاریخی مسیر خشونت بار انقلاب/ جنگ و مسیر صلح آمیز قرارداد اجتماعی قرار می گیرند. وی با تاکید بر پیش بینی ناپذیری رفتارها در این لحظه و وضعیت حادّ، در ادامه موجّه ترین مسیر را قرارداد اجتماعی جدید خاورمیانه ای دانسته و ماهیت، شرایط امکان، نحوه ی وجود، منافع و موانع آن را به ویژه در جوامع هیدروکربنی خاورمیانه شرح داده است.
فرهنگ یابربریت
بازبینیِ طرح سپر دفاع موشکی و افق آن در روابط روسیه – امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح سپر دفاع موشکی امریکا، یکی از راهبردی ترین مباحث در حوزه امنیت بین المللی است. تحولات مربوط به آن و کشیده شدن دامنه این طرح به مرزهای غربی روسیه پس از سال 2007، بیش از پیش بر مناسبات مسکو - واشنگتن سایه انداخته است. بر این اساس، مقاله حاضر در پی پاسخ به چند پرسش کلیدی است؛ نخست اینکه محرک ها و دلایل استقرار این سامانه در شرق اروپا چیست؛ چه تحولاتی را ظرف یک دهه اخیر پشت سر گذاشته؛ دیدگاه ها و رفتارهای امریکا و روسیه در این خصوص چگونه قابل ارزیابی است؛ و در نهایت، تلاش ها و تحرک های متقابل دو کشور در این چارچوب ناظر به چه سیاست ها و اقداماتی در شرایط فعلی و آتی است؟ در پاسخی کلی نیز اشاره می شود که حساسیت نسبت به این موضوع در پرتو نگاه کلان به بحران مزبور، از زاویه مسائل و نگرانی های استراتژیک و مناسبات امنیت بین الملل قابل تحلیل است. با عنایت به این فرض که استقرار سامانه دفاع موشکی در اروپا، در راستای کاهش قابلیت استراتژیک روسیه و کنترل و محدود کردن قدرت مانور این کشور پیگیری می شود، مجموعه اقدامات و رقابت های امریکا و روسیه در منطقه ژئواستراتژیک شرق و مرکز اروپا در فضای جدیدی قرار گرفته است که بر اساس فعال سازی الگوهای معطوف به موازنه قدرت و انگاره دفع تهدید از هر طرف پیگیری می شود. بنابراین نظر به انگیزه های تازه همچون بحران اوکراین و تشدید اختلافات دو کشور، این مقاله بر آن است تا ضمن تأمل تاریخی در موضوع و تشریح و تبیین ابعاد این طرح، و همچنین بررسی اقدامات تقابلی و توانمندی های موشکی و دفاعی روسیه، با رویکرد و روشی توصیفی – تحلیلی، عوامل و دلایل نگرانی میان دو کشور و افق آن را نیز مورد واکاوی و کنکاش قرار دهد
بررسی قدرت نرم در سیاست بین الملل با تکیه بر سیاست نرمافزارانه ی آمریکا در افغانستان
حوزههای تخصصی:
قدرتِ سخت به عنوان یکی از اشکال اصلی و اساسی در تقویت وگسترش قدرت کشورها مطرح بوده است؛ اما در دروان جدید به مرور توجه بیشتری به ابعادِ نرم قدرت جلب شده است و دولت ها را بر آن داشته است تا در این جهت، مساعی خود را به کار برند؛ چراکه تقویت این بٌعد از قدرت در واقع رابطه ی لاینفکی با سایر ابعاد قدرت داشته و دارد. از این رو ما در این پژوهش به دنبال واکاوی و تبین چیستی و چرایی قدرت نرم هستیم که در نهایت با نگاهی به مورد آمریکا، از جمله سیاست های این کشور در افغانستان نشان دهیم، قدرت نرم و در پی آن سیاست های نرم افزارانه در کنار سایر سیاست های یک کشور به کار رفته و می رود؛ که این عمل با کمک روش توصیفی و تحلیلی انجام خواهد گرفت.