فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
مبارزات انتخاباتی امریکا: سه شنبه بزرگ و جذب رای
انتخاب رییس جمهوری امریکا از لحاظ واقعیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به شدت متاثر از «مبارزات انتخاباتی» است. کاندیداهای حزبی تنها در صورتی موفق می شوند که در طول مبارزات انتخاباتی بتوانند نخست، پای گاه حزبی خود را یک پارچه نگه دارند؛ دوم، در جذب بخشی از رای دهندگان حزب مقابل توفیق حاصل کنند؛ و سوم، شاید از همه مهم تر، این که بتوانند اکثریت وسیع رای دهندگان مستقل را به سوی خود جلب کنند. مبارزات انتخاباتی است که ظرفیت های سازمان دهی، ماهیت دستورکار، اولویت موضوعات و شیوه مدیریتی هر کاندیدا را مشخص می سازد. در عین حال، پیروزی در انتخابات نیازمند بهینه سازی سازوکارها و ساختارهای انتخاباتی است. در این جا است که متوجه می شویم چرا سه شنبه بزرگ از چنین نقش قاطعی در مشخص ساختن این که کدامین کاندیدا یا کاندیداها از دو حزب دمکرات و جمهوری خواه شانس بالاتری برای دستیابی به کاندیداتوری حزب خود در مبارزات عمومی برخوردار هستند.
تحلیل جامعه شناختی جنگ استقلال الجزایر و بازنمایی آن در آینه ادبیات
حوزههای تخصصی:
جنگ استقلال الجزایر که از سال 1954 تا 1962 به طول انجامید و قربانیان زیادی بر جای گذاشت، در ادبیات فرانسه و فرانسه زبان بازتاب گسترده ای داشته و دارد، چنانکه امروزه نیز، پس از گذشت نیم قرن از امضای توافقات اِویان، همچنان شاهد پیدایش آثار جدیدی در مورد این جنگ هستیم. این آثار ادبی نه تنها به ثبت و ضبط برگی از تاریخ در حافظه جمعی دو ملت کمک می کنند، بلکه می کوشند پاسخی در خور کنجکاوی های زیرکانه نسل پرسشگر نو بیابند. البته باید توجه داشت که هر نویسنده، هرچند به دنبال ترویج جهان بینی از پیش تعیین شده ای نباشد، جنگ را از منظر خود بیان می کند و دیدگاه خاص خویش را نسبت به متن و حواشی آن دارد؛ بنابراین بررسی و مقایسه روایت های مختلف از یک پدیده واحد می تواند از تفسیرهای یکسویه جلوگیری کند و زوایای پنهان آن را نمایان سازد. در این مقاله تلاش شده ضمن ارائه تاریخچه مختصری از روابط فرانسه و الجزایر، و معرفی زمینه های اجتماعی و سیاسی تولید آثار ادبی، با رویکردی تطبیقی به برخی از آثار شاخص ادبیات فرانسه زبان در حوزه جنگ، به چگونگی بازنمایی جنگ استقلال در ادبیات فرانسه و الجزایر از منظر روایی پرداخته شود.
سیاست خارجی ژاپن در خاورمیانه و خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
معرفی کتاب: جایگاه ژاپن و چین در همگرایی شرق آسیا
حوزههای تخصصی:
مشروعیت توسل به زور علیه عراق: بررسی نظریه پیش دستی در دفاع از خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه آفریقا در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس سند چشم انداز ارائه راهکارها براساس ماتریس SWOT
حوزههای تخصصی:
در تنظیم راهبرد سیاست خارجی، درک و تبیین صحیح و کامل قدرت و توان ملی، به ویژه در بعد سیاست خارجی، مقتضیات و ویژگی های محیط خارجی و قاعده و الگوی حاکم بر محیط منطقه ای و بین المللی، شناخت فرصت ها، آسیب پذیری های محیطی و تهدیدهای موجود و بسیاری عوامل دیگر، اهمیت دارند. هدف از این تحقیق، شناخت جایگاه آفریقا در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس سند چشم انداز بیست ساله است و سعی شده ضمن اشاره به روابط تاریخی ایران با این قاره و بررسی وضعیت موجود، با استفاده از ماتریس SWOT (قوت، ضعف، فرصت و تهدید)، قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای جمهوری اسلامی ایران در قاره آفریقا بررسی و از این طریق، راهکارهایی به سیاستگذاران عرصه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ارائه شود. با اجرایی شدن این راهکارها؛ آفریقا جایگاه واقعی خود را در روابط خارجی جمهوری اسلامی پیدا می کند و در پی آن، بخشی از سند چشم انداز که به روابط خارجی وابسته است، محقق می شود.
جنگ نامتقارن لبنان و امنیت ملی اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صُور بنیادی حیات نفتی (به سوی گذار از رانتیریسم و ادبیات دولت رانتیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده با طرح «هیدروکربُنیسم» به مثابه رهیافتی جایگزین برای «رانتیِریسم»، بر آن است که«سنّت، نفت و شبه بازار»، کلّیتی یکپارچه و منبع اصلی گذارِ جوامع نفتی خاورمیانه از «شیوه ی تولید هیدرولیکِ» پیشاسرمایه داری به یک«شیوه ی تولید هیدروکربنی» در قرن بیستم بوده است. وی، وحدت دائمی سنّت، نفت و شبه بازار را گونه ای «وضع طبیعی خاورمیانه ای» فرض می کند که زمینه ساز تأسیس یک «تکنوکراسی رفاهی» در این جوامع نفتی بوده و نخبگان قدرت از این نوع تکنوکراسی برای خرید مداوم کالاهای سیاسی از بازارهای اجتماعی و به تبع آن، دستکاری مستمر «درآمد، مصرف و زندگی سیاسی» استفاده می کنند. نویسنده، نتیجه ی این وضع طبیعیِ خاورمیانه ای را «بی سوژگی» و غایت آن را حلّ مداوم «معمّای بازتولید» پارادایم های قدرت مستقر در این جوامع می داند. امّا به زعم وی، حلّ دائم معمّای بازتولید بیش از هر چیز به «فاکتور ایکس اجتماعی» بستگی دارد و تکنوکراسی رفاهی به دلیل ناتوانی در خلق مداوم این فاکتور، به تدریج باعث زوال همه ی اَشکال سرمایه و در نهایت، افول «رشد اقتصادیِ باثبات همراه با توسعه سیاسی ریشه دار» می شود. به زعم نویسنده، حرکت به سوی نوعی «قرارداد اجتماعی خاورمیانه ای» و تأسیس یک «لویاتان مالیاتی»، پیش شرطِ عبور هرچند کُند، دشوار و پیچیده ی این جوامع، از وضع طبیعی خاص خویش به وضع اجتماعی خاص خود است.
مقاله: عراق به سوی دیکتاتوری وحدت ملی، عراق پس از 2010
حوزههای تخصصی: