فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیش بینی دماهای کرانگین اصفهان با استفاده از روش سری های زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیر دما در شرایط اقلیمی هر منطقه و اهمیت پیش بینی آن در برنامه ریزی های محیطی، استفاده از روش های دقیق تر آماری برای مطالعه تغییر و پیش بینی عناصری مثل دما، کاربرد وسیعی پیدا کرده است. یکی از روش های مذکور کاربست مدل سری زمانی هالت - وینترز است. با توجه به هدف پیش بینی که تخمین مقادیر کرانگین دمای اصفهان برای 10 سال آتی در بازه 2006 تا 2015 بوده است، ابتدا با توجه به تعداد داده های موجود از هر یک از سری ها که 55 عدد (بازه زمانی داده ها 1951 تا 2005 میلادی بوده است) بود، روش های مختلف پیش بینی سری زمانی مورد آزمون قرار گرفت. از میان روش های مذکور فقط مدل سری زمانی هالت - وینترز قابلیت پیش بینی اعداد منفی سری حداقل مطلق دماهای به ثبت رسیده سالانه اصفهان را داشت. پس از بررسی و آزمون مدل ها و درنظر گرفتن شاخص های ارزیابی، دقت و صحت مدل بار دیگر ثابت شد که مدل هالت - وینترز نتایج بسیار بهتری نسبت به سایر مدل ها ارایه می کند و به این علت به عنوان مدل مطالعاتی برای پیش بینی مقادیر 10 سال آتی دماهای مطلق حداقل و حداکثر اصفهان انتخاب گردید. این مطالعه نشان داد که بهترین مدل برای پیش بینی آتی دماهای مطلق حداقل و حداکثر اصفهان، مدل هالت - وینترز است.
ارائه یک رابطه جدید برای تخمین میزان تابش کل در اقلیمهای مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محاسبه تابش خورشیدی رسیده به یک سطح افقی کاربردهای زیادی در محاسبات مصرف انرژی دارد. روش های زیادی برای پیشبینی تابش خورشیدی رسیده به یک سطح افقی در سطح زمین ارائه شده که این روش ها برای اقلیمها و شرایط خاص مقدار تابش خورشیدی را صحیح پیشبینی می کنند و یا بر اساس دادههای اندازهگیری شده در آن منطقه به دست آمدهاند. بنابراین ارائه روش مناسب برای پیشبینی صحیح میزان تابش خورشیدی برای اقلیمهای مختلف ایران ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق با استفاده از دادههای اندازهگیری شده میانگین ماهانه و روزانه تابش کل خورشیدی توسط سازمان هواشناسی کشور برای یک دوره 14 ساله (1992-2005)، روش جدیدی برای برآورد میزان تابش کل خورشیدی رسیده به یک سطح افقی ارائه شده است. نتایج نشان می دهند که رابطه جدید ارائه شده و همچنین روش واتانابه به شرطی که ضریب صافی هوا به صورت صحیح برآورد شود، برای شهرهای مختلف ایران نتایج خوبی به دست میدهد.
آب و هوا و رفتار در شهرهای سردسیر
حوزههای تخصصی:
در شهر گوتنبرگ کشور سوئد ، چهار فضای عمومی شهر که الگوها و میکروکلیماهای گوناگونی ارائه می دهند ، به منظور ارزیابی اثر میکرواقلیم و وضع هوا بر روی مردم در محیط های عمومی شهر مطالعه شده اند . روش تحقیق ، چند رشته ای و میان رشته است و دانشمندانی از سه رشته معماری ، آب و هواشناسی و روانشناسی را در بر می گیرد . این پروژه ها که بر اساس یک مطالعه موردی مشترک در طول چهار فصل سال انجام پذیرفته است شامل سنجش متغیرهای اتمسفری ، مصاحبه ها و مشاهدات فعالیت های انسانی در هر مکان می باشد ...
اثرات تکنولوژی و توسعه صنایع در محیط طبیعی
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی پتانسیل های اقلیمی کشت گندم دیم در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"شناخت اقلیم و بررسی نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. با بررسی های هواشناسی کشاورزی می توان امکانات بالقوه اقلیمی را در مناطق مختلف مشخص و از آنها حداکثر بهره برداری را نمود. نظر به اهمیتی که عوامل اقلیمی در تولیدات دیم داشته، همچنین به علت توانایی های بالقوه دیم زارهای استان آذربایجان غربی، بررسی جامعی بر اساس آمارهای بلندمدت عناصر اقلیمی انجام گرفت. برای انجام این مطالعه از سامانه های اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. پارامترهای مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از: احتمال وقوع بارش سالانه 300 میلی متر و بیشتر، مقادیر بارش پاییزه، بهاره و ژوئن (خرداد) با احتمال وقوع 75%، احتمال وقوع دماهای مناسب (14-8 درجه سانتیگراد) در مرحله جوانه زنی گندم دیم، احتمال وقوع دمای حداکثر روزانه 25 درجه سانتیگراد و بیشتر در مرحله گل دهی و احتمال وقوع دمای حداکثر روزانه 30 درجه سانتیگراد و بیشتر در مرحله پر شدن دانه. برای بررسی پارامترهای بارش از 26 ایستگاه و پارامترهای دما از 13 ایستگاه هواشناسی موجود در منطقه استفاده گردید. برای دستیابی به تاریخ رسیدن به مراحل مختلف رشد گندم، از درجه- روزهای رشد (GDD) استفاده شد.
با بهره گیری از نیازهای رویشی (شرایط اقلیمی مطلوب) گندم دیم، لایه های اطلاعاتی کلاسه بندی و ارزش وزنی هرکدام از پهنه ها مشخص شد. نهایتا با همپوشانی و تقاطع لایه های اطلاعاتی به روش «ارزش وزنی طبقه بندی شده» مخدوم، نقشه نهایی که پتانسیل های اقلیمی را برای کشت گندم دیم در استان آذربایجان غربی نشان می داد تهیه گردید. نتایج نهایی نشان دهنده این واقعیت است که نقش هر یک از عناصر اقلیمی بارش و دما، متناسب با مراحل مختلف رشد، در مناطق مختلف استان متفاوت است همچنین از طریق انطباق لایه های موثر در فرایند کشت دیم گندم در محیط GIS، امکان شناخت میزان مطلوبیت مناطق جهت کشت این گیاه زراعی ارزشمند وجود دارد"
بررسی اجتماعات گیاهی حوزه آبخیز رودخانه شور سیرجان، کرمان
حوزههای تخصصی:
اکوسیتم های خشک و نیمه خشک ایران به خاطر فعالیت های تخریبی انسان و دام در معرض تخریب قرار گرفته اند و پروژه های حفاظت و نگهداری و استقرار مجدد این اکوسیستم ها بدون بررسی جوامع گیاهی و عوامل محیطی امکان پذیر نخواهد بود. منطقه مورد مطالعه با وسعتی بالغ بر 3/29291 هکتار در قسمت شمالی استان کرمان واقع گردیده است. تفکیک جوامع گیاهی با روش فیزیونومیک، فلوریستیک، اکولوژیک انجام شد و نمونه برداری جوامع گیاهی با روش نمونه برداری تصادفی طبقه بندی شده اجرا گردید. با کوادراتهای 10×10 متر (100 متر مربع) پوشش تاجی گیاهان، پوشش لاش و لاش برگ، سنگ و سنگریزه و خاک لخت در آنها تخمین زده شد. نقشه های اقلیم و فیزیوگرافی و همچنین مطالعات خاک در حوزه تهیه گردید و در نهایت رویشگاه های هر گونه تهین شدند.
رویشگاه هایی در منطقه به صورت موزاییک وجود دارد که باعث تشکیل اکوتون و افزایش تنوع ترکیب گیاهی شده است. در منطقه مورد مطاله 12 جامعه گیاهی قابل تفکیک است. اجتماعات گیاهی منطقه شامل گونه های زیر است.
بررسی شرایط محیطی و نیازهای حرارتی کشت پسته در دشت جرقویه سفلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات آب و هواشناسی کشاورزی، شناخت ویژگیهای آب و هوایی هر منطقه به منظور بررسی تطابق کشت هر گیاه و پیش بینی احتمال رخدادهای نامطلوب جوی برای جلوگیری از آسیبهای گیاهی و افزایش راندمان تولید حایز اهمیت است. در این پژوهش، شرایط محیطی و نیازهای حرارتی کشت پسته در دشت جرقویه سفلی اصفهان با روش توصیفی تحلیلی - میدانی برای سالهای 84-1383 بررسی شده است. بدین منظور پس از جمع آوری اطلاعات لازم از منابع و سازمانهای مختلف با احداث یک ایستگاه هواشناسی کشاورزی در باغ پسته، اقدام به دیده بانیهای فنولوژیک و هواشناسی گردید. آنگاه داده های جمع آوری شده با استفاده از برنامه های SPSS و Excel تجزیه و تحلیل آماری گردید. یافته های این تحقیق نشان داد که طول دوره فعالیت بیولوژیک پسته در این منطقه 273 روز است که در این مدت گیاه در مجموع به 6/4234 درجه - روز حرارت در فازهای مختلف نیاز دارد. در این دوره، از میان عناصر آب و هوایی، بارش و تابش می توانند برای گیاه محدودیت ایجاد کنند، اما رطوبت نسبی هوا و نوع خاکها برای آن محدودیتی ایجاد نمی کنند. پیش بینی تاریخ احتمالی آغاز، طول و توسعه هر فاز فنولوژیک و همچنین رو به رو شدن با سرمای بهاره و پیش رس در منطقه از یافته های این تحقیق است.اگر چه درجه حرارت عنصر شروع کننده و عامل فرآینده بیداری و رشد هر گیاه در دوره فعالیت بیولوژیک است، اما همین عامل می تواند باعث توقف و یا نارسا شدن رشد گردد و یا به طور کلی نابودی آن را موجب شود. شناخت درجه حرارتهای لازم و مطلوب در هر یک از فازهای فنولوژیک و درجه توسعه هر فاز با توجه به مجموع واحدهای حرارتی کسب شده و نیز آستانه های حداقل و حداکثر محدوده های طاقت گیاه و نیز میزان رطوبت نسبی و آب موردنیاز آن مسایلی است که باید برای کشت هر گیاه درنظر گرفته شوند. علاوه بر آن، ویژگی های خاک نیز از موضوع هایی است که در بررسیهای محیط باید مدنظر قرار گیرد.
تحلیل مقایسه ای روند بارش و خشکسالی حوضه خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این پژوهش برای ارزیابی روند خشکسالی های اقلیمی در 23 زیرحوضه آبی دریای خزر، داده های بارش ماهانه با روش میانیابی به داده های پهنه ای تبدیل گشته سپس برحسب مختصات حوضه ها، بارش ماهانه هر حوضه تفکیک گردید. آنگاه از روش شاخص بارش استاندارد (SPI) برای ارزیابی خشکسالی های اقلیمی استفاده شده و این شاخص به صورت ماهانه برای هر یک از حوضه ها محاسبه گردید. به منظور تفکیک مکانی- خشکسالی حوضه خزر، با اعمال تحلیل خوشه ای بر روی ماتریس شاخص بارش استاندارد، زیرحوضه های خزر از نظر خشکسالی اقلیمی به 4 قلمرو به نام های ساحلی جنوب غربی، ساحلی جنوب شرقی، حاشیه ای و شمال غرب تفکیک گردید.
بر اساس آزمون پارامتری رگرسیون خطی، بارش زیرحوضه های دریای خزر در ماههای ژانویه، می و دسامبر در سطح اطمینان 95% روند معناداری نشان نمی دهد. 5 زیرحوضه در ماههای فوریه و ژوئیه روند مثبت و 11 زیرحوضه عمدتا در ماههای مارس و سپتامبر روند منفی نشان می دهد. با اعمال آزمون ناپارامتری مان - کندال بر روی ماتریس شاخص SPI مشخص شد که در ماه می هیچ حوضه ای روند معناداری نشان نمی دهد. بالاترین روند در 6 زیرحوضه در ماههای ژوئیه و اوت بوده است"
توزیع جغرافیائی پوشش گیاهی و یادمان های تاریخی جاذب توریسم استان گلستان
حوزههای تخصصی:
پرواضح است که یکی از مهمترین دغدغه های کشورهای پیشرفته وکشورهای در حال توسعه این است که بتوانند جهت حفظ انرژی های موجود از جمله نفت، گاز و زغال سنگ و نیز تولید سرمایه از طرق دیگر به ویژه بهره گیری کامل از توانمندی های محیطی و انسان ساخت برای ایجاد فعالیت جدید جهت پیدایش فرصت های شغلی ومنابع درآمدی ودر نهایت ارتقاء به سطح زندگی جامعه انسانی استفاده نمایند ودراین راستا فعالیت صنعت گردشگری در کانون توجه قرار دارد وتلاش دراین است که از شکوفایی و رونق هر چه بیشتر صنعت توریسم دراین زمینه استفاده نمایند. لذا با این دیدگاه استان گلستان زیرچتر مطالعه قرار گرفته است. استان گلستان با وسعت حدود 20437 کیلومتر مربع و با حدود جغرافیایی آن از شمال به کشور ترکمنستان، از جنوب به استان سمنان، از شرق به استان خراسان و از غرب به دریای خزر و استان مازندران، در یک موقعیت مکانی بسیار مناسبی قرار گرفته و دسترسی را در شرایط سهل وآسان قرار داده است. ویژگی توپوگرافی آن چون، کوه های البرز که با گسترش خود در امتداد شرق و غرب در جنوب این استان از دریا فاصله قابل توجهی گرفته است و در این میان جلگه وسیعی را پدیدار ساخته است و در همین راستا، در حدود 80 کیلومتر طول سواحل دریا نیز چشم انداز بسیار متنوع و زیبائی را از جهت فراغت و تفریح و گردشگری به وجود آورده است که با سایر پدیده های طبیعی مثل انواعی از گیاهان، پرندگان ، آبزیان و نیز آثار و ابنیه ی تاریخی موجود در استان گلستان بر اعتبار آن افزوده است
تحلیل تغییرپذیری شاخص اقلیم توریستی ایران در شرایط خشکسالی و ترسالی
حوزههای تخصصی:
توریسم به عنوان یکی از مهمترین منابع اقتصاد در جهان، به وسیله هوا و آب و هوا تحت تأثیر قرار می گیرد که این اطلاعات برای تعیین مقصد و مسیر توریست مهم و حیاتی می باشد. برای بررسی وضعیت اقلیم توریستی ایران از شاخص میسزکوفسکی و داده های 144 ایستگاه سینوپتیک استفاده گردید. با تعیین دورهی تر و خشک مربوط به هر ایستگاه در و 6 همسایه IDW ماهانه، پهنهبندی وضعیت اقلیم توریستی ایران به روش TCI 1990 و تعیین مقدار - دوره زمانی 2005 صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که وضعیت اقلیم توریستی مناطق جنوبی در فصل سرد سال و مناطق شمال غرب و شمال شرق کشور در فصل گرم سال شرایط بهینهای دارند. اما مناطق شمال، غرب و نیمه شرقی کشور دو بار در سال شرایط بهینه را تجربه می کنند. در فصل پاییز با توجه اثر کمبود بارش ماه های قبل، شرایط بدتری در اغلب نقاط کشور حاکم می باشد، بهطوری که در سال خشک، در ماه نوامبر، مناطق جنوبی کشور وضعیت بدتری نسبت به سال تر دارند. بدترین شرایط اقلیم توریستی شمال و شمال غرب در ماه دسامبر سال خشک، ماه ژانویه و آوریل حالت میانگین رخ داده است. در مجموع خشکسالی می تواند بر انتقال زمانی مناطق بهینه، به چند ماه بعد منجر شود، همچنین باعث نامطلوب شدن مناطق شمال و شمال غرب کشور نسبت به سال تر می شود. حالت میانگین در اغلب ایام سال به حالت ترسالی نزدیکتر است، همچنین در عرض های میانی کشور شرایط ترسالی تنها در ایام تابستان شرایط بهینهتری را فراهم کرده است، اما در مجموع مناطق شمال غرب در شرایط خشکسالی، بهینهتر از حالت میانگین و تر بوده است. مناطق شمال در هر سه حالت و در اغلب ایام سال به دلیل بارش زیاد و اثرات ناشی از آن شرایط بد اقلیم توریستی دارند.
تجزیه و تحلیل پدیده خشکسالی کشاورزی شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به عنوان یک پدیده نامطمئن و غیرقابل پیش بینی ، پدیده ای متناوب و منطقه ای است که با ایجاد کمبود آب در هوا و خاک بر عملکرد و تولیدات محصولات کشاورزی و تولید برق نیروگاه های برق آبی تاثیر گذاشته و با ایجاد قحطی ، گرسنگی بر شرایط اقتصاد معیشتی آسیب های جبران ناپذیری را وارد می کند. برآورد و پیش بینی شدت و نوسانات وقوع این پدیده در جلوگیری از تخریب های اقتصادی و اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است . خشکسالی ملایم ولی طولانی ممکن است بیشتر از یک خشکسالی کوتاه مدت و شدید بر اقتصاد یک کشور و یا یک منطقه تاثیر بگذارد. در این مقاله تلاش می شود تا با استفاده از اقتصاد آب و یا موازنه طبیعی آبی ، وضعیت تعادل آبی ایستگاه سینوپتیک رامسر را برای مدت 53 سال (2009-1956 میلادی و یا 1387-1335 شمسی ) بررسی و با برآورد تعداد دفعات وقوع خشکسالی شدت آنها نیز اندازه گیری شود. علت انتخاب روش موازنه آبی نسبت به روش های دیگر این است که در این روش از پارامترهای متعدد عوامل طبیعی مانند درجه حرارت ، سرعت باد، درخشش و تابش خورشید، بافت و ساختار و یاچگالی خاک در ذخیره سازی آب ، رطوبت خاک ، تبخیر و تعریق ، دوره رشد گیاهان و عمق ریشه آنها و سابقه و پیشینه بارندگی منطقه ؛ منطقی ترین و معقول ترین روش به منظور برآورد پدیده خشکسالی به کار گرفته شده است . با به کارگیری این روش نشان داده شده که در هر دوره ، میزان کمبود و یا مازاد آب در چه ماه هایی از سال وجود داشته و با تعیین شاخص خشکی و انحراف معیار آن از میانگین متوسط ؛ مشخص شده که ایستگاه رامسر هر ده سال حداقل سه الی 4 بار متوالی با پدیده خشکسالی شدید مواجه گردیده و احتمال وقوع این پدیده در این منطقه در یک دوره ده ساله 0.4 می باشد.در سال 2001 میلادی و یا 1380 شمسی با وجود آنکه از متوسط بیشترین بارندگی سالیانه برخوردار است ، ولی با پدیده خشکسالی شدید مواجه گردیده و در سال 2002 که از بارندگی کمتری برخوردار است، شدت خشکسالی آن بسیار شدید و یا حاد بوده است.
کاربرد ژئومرفولوژی در توسعه و محدودیت شهر کرج
حوزههای تخصصی:
بررسی شرایط آب و هوایی شمال استان آذربایجان غربی به منظور کشت زیتون و پهنه بندی زراعی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این تحقیق به منظور تطبیق شرایط آب و هوایی ایستگاه های منتخب در استان آذربایجان غربی (ارومیه، خوی، سلماس، کهریز، ماکو) با نیازهای بیوکلیماتیک درخت زیتون و بررسی کمی و کیفی عناصر اقلیمی موجود در منطقه، جهت کشت این گیاه صورت گرفته است. عناصر اقلیمی ایستگاه ها به صورت اطلاعات روزانه در طی دوره 15 ساله (1989-2003) برسی گردیده است. پس از بررسی داده های اقلیمی و مقایسه آنها با شرایط مورد نیاز گیاه زیتون، ابتدا ایستگاههایی که امکان کشت این گیاه در آنها فراهم است، مشخص گردیده و سپس با استفاده از نرم افزار AutoCad و روش های پهنه بندی اراضی روی نقشه های منطقه نمایش داده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلی عناصر اقلیمی و مطابقت آن با نیازهای زیست اقلیمی درخت زیتون نشان میدهد که این گیاه به کاهش دما (مخصوصا به صورت ناگهانی) حساس بوده و بر اساس مطالعات انجام شده عنصر دما به عنوان یک عامل محدود کننده در منطقه مورد مطالعه ارزیابی می شود بطوری که کشت درخت زیتون را فقط به ایستگاه های کهریز و ارومیه محدود می سازد.
همچنین در این مطالعه زمان دقیق کاشت و برداشت محصول زیتون برای منطقه مورد مطالعه مشخص گردید. با توجه به آب و هوای سرد و کوهستانی منطقه، زمان گل دهی و برداشت محصول دیرتر از سایر نواحی می باشد. زمان گل دهی این گیاه در منطقه، خردادماه و زمان برداشت محصول اواخر شهریورماه و اوایل مهرماه بوده و برای برداشت به منظور روغن کشی، آذرماه، مناسب می باشد."
مطالعه شاخص های ناپایداری در تشکیل تگرگ در ایستگاه هواشناسی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مخاطرات اقلیمی مهم در محیط طبیعی و انسانی، پدیده تگرگ است. میزان خسارت تگرگ بسته به اندازه تگرگ و شدت رگبار آن، متفاوت است. شناخت روش های مقابله با این پدیده، مستلزم بررسی ماهیت وقوع و توزیع زمانی و مکانی آن در مناطق مهم می باشد. برای این منظور در این مطالعه از داده های 14 مورد بارش تگرگ مربوط به ایستگاه هواشناسی تبریز در طی دوره آماری بین سال های 2005- 1987 استفاده شده است. روش های مورد استفاده در این مطالعه شاخص های ناپایداری در تشکیل تگرگ نظیر شاخص هایLCL ،CCL و K می باشد. نتایج نشان می دهد که در ایستگاه تبریز هر اندازه سطح یخبندان کمتر از 3000 متر باشد، احتمال وقوع تگرگ کمتر و هر چقدر فاصله سطح یخبندان تا قله ابر زیاد باشد، احتمال وقوع تگرگ بیشتر خواهد شد.
بررسی تغییرات دما و بارش تهران طی نیم قرن اخیر
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تغییرات دما و بارش ایستگاه هواشناسی سینوپتیک تهران و مطالعه انحراف احتمالی آن از حالت نرمال می باشد. بدین منظور ابتدا سری زمانی دادههای دمای میانگین، ماکزیمم و مینیمم و بارش ماهانه طی دوره 1951-2005 جمعآوری و تنظیم گردید. نواقص آماری برخی از سری ها با روش جرم مضاعف برطرف گردید. به منظور بررسی و شناخت تغییرات سری های زمانی روش آماری- گرافیکی من- کندال استفاده شد. سپس نوع و زمان تغییر دادهها من- t مشخص گردید. نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان میدهد که، با توجه به آماره آزمونهای نیکویی برازش و آماره آزمون آماری- گرافیکی من کندال فرض تصادفی بودن دادهها به شدت رد شد و روند افزایشی معنی داری u کندال و مولفه بو یژه بر متغیرهای مربوط به دما حاکم است. بر اساس بررسی نمودارهای گرافیکی، دما و بارش در طی 55 سال اخیر تغییراتی در عنصر دما اتفاق افتاده است. بیشتر این تغییرات از نوع نوسانات کوتاه مدت اقلیمی و روند می باشد که در سری های مربوط به دمای سالانه و دمای سالانه و دماهای حداکثر سالانه عمدتاً در اوایل دهه 2000 بیشتر مشهود است. تغییرات از نوع روند برای دمای سالانه، دماهای حداقل و حداکثر سالانه افزایشی و در جهت مثبت بوده است. اما تغییرات سری های مربوط به بارش نوسانات پیدرپی داشته است. بیشترین تغییرات ناگهانی در سری های سالانه و فصلی در اوایل دهه 2000 می باشد که معنی دار نمی باشند.
مطالعات کانی شناسی و سیالات درگیر در کانسار مس- طلا کالچویه، شرق اصفهان
حوزههای تخصصی:
کانسار مس- طلا کالچویه در 110کیلومتری شرق اصفهان و در داخل سنگهای آتشفشانی و آذر آواری ائوسن واقع شده است. توفهای ماسه ای و گدازه های آندزیتی بیشتر حجم این مجموعه را به خود اختصاص داده اند. کانی سازی در منطقه به شکل رگه ای و رگچه ای بوده و گانگ اصلی کانی سازی، کوارتز می باشد. کانیهای فلزی اصلی شامل کالکوپیریت، کالکوسیت، گالن و کانی های هوازده شامل گوتیت، اکسیدهای آهن، مالاکیت و آزوریت می باشند. بررسیهای انجام شده در این منطقه حاکی از آن است که کانی سازی فلزی کالچویه از نوع کانسارهای کم سولفید کوارتز رگه های گرمابی است و نتایج مطالعات دماسنجی بر روی کانیهای کوارتز، نشان دهنده وجود محلول با دمای کم تا متوسط و قدرت کم کانی سازی است.
خاستگاه دگرسانی های گرمابی با استفاده از ایزوتوپ های پایدار در منطقه تاکستان (زون طارم سفلی)
حوزههای تخصصی:
سنگهای آتشفشانی و آذرآواری منطقه تاکستان تحت تاثیر فرآیندهای دگرسانی گرمابی وسیع قرار گرفته است. وجود شکستگیهای فراوان و ژرف از یک طرف و توده های نیمه ژرف از طرف دیگر سبب توسعه دگرسانیهای گرمابی به عنوان آخرین نمودهای حرارتی در منطقه مورد مطالعه شده است. زونهای دگرسانی موجود در منطقه عبارتند از زون پروپلیتیک، آرژیلیک، آرژیلیک پیشرفته و زون سیلیسی. توسعه هر یک از زونهای دگرسانی در بخشهای مختلف متفاوت است. تشکیل سینترهای سیلیسی، توف های سیلیسی با حفظ لایه بندی اولیه و گسترش زونهای خالص آلونیتی از مهمترین رخدادهای منطقه مورد مطالعه می باشد. از مهمترین کانیهای تشکیل دهنده توف ها می توان به کوارتز، پلاژیوکلازهای سوسوریتی شده،کلریت، سریسیت و آلونیت اشاره نمود. براساس نتایج ژئوشیمیایی سنگهای آتشفشانی دارای ترکیب شیمیایی از ریولیت، داسیت، آندزیت، آندزیت بازالتی تا بازالت می باشد. نوع دگرسانی گرمابی در منطقه طارم اسید- سولفات می باشد و آلونیت کانی غالب این زون دگرسانی است. بر اساس نتایج ایزوتوپ های پایدار اکسیژن، هیدروژن و گوگرد بر کانیهای دگرسانی (مسکوویت، کائولینیت و آلونیت) منشا سیالات دگرسانی در این منطقه، ماگمایی است.
مروری بر مدل سازی تجربی و فیزیکی زمین لغزش های ناشی از بارندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز پدیده زمین لغزش می تواند ناشی از عوامل متعدد زمین شناسی، ژئومورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، بیولوژیکی و انسانی باشد. با وجود این، نقش اساسی در شروع زمین لغزش را عمدتاً عاملی ماشه ای ایفا می کند. بارندگی، به عنوان متداول ترین عامل ماشه ای وقوع زمین لغزش ها شناخته شده است. از این رو، مهمترین بخش در مدل سازی تجربی، آماری و یا فیزیکی زمین لغزش، بخش هیدرولوژیکی آن خواهد بود. در پژوهش حاضر کوشش شده است با بررسی پژوهش های صورت گرفته (کتاب ها و مقالات پُراستناد از پژوهشگران شناخته شده در زمینه مدل سازی هیدرولوژیکی زمین لغزش)، در بازه زمانی 1975 (معرفی مفهومی به نام آستانه بارندگی برای شروع زمین لغزش به وسیله کمبل) تا 2008 میلادی (ارائه مدل فیزیکی HSB-SM از سوی طالبی و همکاران)، مفاهیم به کار رفته در این پژوهش ها معرفی و دستاوردهای حاصل از آنها بررسی شود. اغلب مدل های فیزیکی، مقدار بارندگی مورد نیاز برای وقوع زمین لغزش را به صورت دینامیک (در هر لحظه از رخداد بارندگی) برآورد می کنند، اما محدودیت بزرگ مدل های فیزیکی (به خصوص در کشورهایی مانند ایران) نیاز آنها به اطلاعات مفصل و دقیق از خصوصیات خاک، هیدرولوژی و مورفولوژی دامنه است، که البته جمع آوری آنها معمولاً دشوار و پرهزینه است. بنابراین با توجه به در دسترس بودن داده های بارندگی در اغلب مناطق کشور، پیشنهاد می شود برای تعیین آستانه بارندگی وقوع لغزش در مناطق مستعد کشور، مدل های تجربی ـ آماری در نظر گرفته شود و برای هر منطقه رابطه قابل اطمینانی بین خصوصیات بارش و وقوع زمین لغزش ارائه گردد. ورودی این مدل ها اغلب داده های بارندگی در پایه های زمانی مختلف است که باعث سهولت استفاده از آنها می گردد. از طرفی با توجه به تحقیقات انجام شده در نقاط مختلف جهان و نمونه ای در ایران (به وسیله نگارندگان)، نتایج این مدل ها از دقت مناسبی برخوردار است.
تاثیر تکتونیک جنبا بر مورفولوژی مخروط افکنه درختنگان در منطقه شهداد کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مخروط افکنه حوضه آبریز درختنگان یکی از مخروط افکنه های بزرگ ایران در ناحیه ای کاملا خشک در شمال- شمال شرق کرمان است. این مخروط افکنه به واسطه فرسایش مواد در حوضه آبریز رودخانه درختنگان و نهشته شدن این مواد در بخش انتهایی این حوضه یعنی دشت لوت شکل گرفته است. تکتونیک به عنوان یکی از عوامل درونی در شکل گیری این پدیده نقش اساسی داشته است. فعالیت های تکتونیکی با تاثیرگذاری در محل استقرار مخروط افکنه، افزایش رسوب دهی، افزایش شیب و در نتیجه افزایش توان حمل و مقدار رسوب رودخانه درختنگان، نقش خود را در تحـول و تکامل امروزی آن ایفا نموده است و به استناد ارزیابی روش های متعدد تکتونیک جنبا(Active Tectonic) این منطقه جزء مناطق فعال تکتونیکی قلمداد می شود. از مهمترین شواهد تکتونیکی در منطقه می توان به وجود گسل های موجود در منطقه، رسوبات مخروط افکنه از راس تا انتها، بررسی نیمرخ طولی مخروط افکنه در گذشته و حال و... اشاره نمود.
حوضه رودخانه درختنگان از شرق به کویر لوت، از غرب به کوههای باغ بالا و کلیسکی از طرف شمال به ارتفاعات دهران و از جنوب به کوه جفتان محدود می شود. در این پژوهش با بررسی شواهد ژئومورفیک، تاثیر تکتونیک جنبا در نحوه تکوین و تغییر شکل مخروط افکنه تحلیل شده است"