فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
درجه حرارت یکی از مهمترین عوامل محیطی موثر بر رشد و نمو گیاهان است. دماهای بالاتر از حد مقاومت گیاهان موجب کاهش فعالیت فیزیولوژیک آنها می گردد که اصطلاحا تنش گرمایی گفته می شود. واکنش گیاهان به دماهای بالا با نوع کشت و مرحله رشد متفاوت است. دوره بحرانی حساسیت برای گندم در زمان پرشدن دانه است؛ به طوری که در طی مرحله رسیدن چنانچه دمای بیشینه از 30 درجه سلسیوس فراتر رود و رطوبت نسبی کمینه کمتر از 30 درصد و همزمان وزش باد بیش از 3 متر بر ثانیه باشد، سبب بروز تنش گرمایی در محصول می شود. چنانچه مجموعه عوامل فوق در یک روز رخ بدهد، آن روز به عنوان روز بحرانی نامیده می شود. در چنین حالتی گندم دچار تنش گرمایی می شود؛ به طوری که دانه ها چروک خورده، وزن آنها کاهش می یابد. بررسیهای همدیدی بیانگر آن است که احتمال رخداد چنین شرایطی در استان های جنوبی کشور (خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان) در طی مرحله پرشدن دانه بسیار زیاد است. از این رو، بررسی فراوانی و شدت تنش گرمایی بر این محصول استراتژیک حایز اهمیت است. در این بررسی، با استناد به دو تعریف برای روزهای بحرانی و شدیدا بحرانی و با استفاده از داده های روزانه اقلیمی، تنش گرمایی برای محصول گندم مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین تعداد روزهای بحرانی در طول دوره پرشدن دانه در مناطق عمده کشت گندم در استان خوزستان از 3 تا 9 روز و روزهای شدیدا بحرانی به غیر از ایذه از 2 تا 4 روز متغیر است. در استان هرمزگان به علت بالا بودن رطوبت نسبی در دوره حساس گندم روز بحرانی تقریبا وجود نداشته و صرفا در برخی از سال ها رخ می دهد. میانگین این روزها در میناب به یک روز می رسد. در استان سیستان و بلوچستان، میانگین تعداد روزهای بحرانی در زاهدان 5 و در خاش 4 روز است. این روزها در ایرانشهر 6 و در سراوان به 12 روز می رسد که به ترتیب 2 و 3 روز از آنها بشدت بحرانی است. میانگین تعداد روزهای بحرانی در دوره حساس گندم در بندر دیر و بوشهر هر کدام یک روز محاسبه گردیده است. نتایج حاصل از بررسی داده های ایستگاه های مورد مطالعه به دشت های هم اقلیم آنها تعمیم داده شده است.
شبیه سازی حرکت کادمیم در خاک با استفاده از معادله تودهای- پراکنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و پهنهبندی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش دامنههای شمالی آلاداغ (مطالعه موردی حوضه زهکشی چناران در استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استاندادردها و مقررات کاربردی در زمینه درختان و طراحی فضای سبز در سطح شهر
حوزههای تخصصی:
پایش و پیشبینی خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی کشاورزی در ایران به عنوان یک فاجعه ی طبیعی برای تمام مردم، به ویژه کشاورزان، شناخته شده است. هرچند از وقوع خشکسالی نمی توان جلوگیری کرد، اما اگر ماهیت و خصوصیات آن مورد مطالعه و بررسی قرارگیرد، می توان نسبت به پیش بینی آن امیدوار بود و با آمادگی از اثرات زیان آور آن کاست. در این نوشتار استان سیستان و بلوچستان با توجه به داشتن شرایط خاص اقلیمی، از نظر پدیده ی خشکسالی، مورد بررسی قرارگرفته است. دراین پژوهش، پایش و پیشبینی خشکسالی استان سیستان و بلوچستان، با استفاده ازالگویی که بر اساس شاخص SPI و درصد از نرمال و زنجیره ی مارکف تهیه شده ،انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که منطقه ی مورد مطالعه نسبت به خشکسالیهای میان مدت و کوتاه مدت حساس است و بیشتر خشکسالیهایی که در این منطقه اتفاق افتاده است، خشکسالی ملایم و متوسط است و احتمال وقوع پدیده ی خشکسالی در مناطق مرکزی استان بیشتر است.
راه های پیش بینی زمین لرزه
حوزههای تخصصی:
بررسی انطباق معماری ساختمانهای شهر سنندج با شرایط زیست اقلیمی آن به روش ماهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با توجه به ساختار جوان جمعیت در شهر سنندج، نرخ بالای مهاجرت روستاییان و نیاز هر چه بیشتر به مسکن شهری در رابطه با لزوم استفاده بهینه از منابع ملی به¬ویژه صرفه¬جویی در زمینه مصرف انرژی در بخش ساختمان، متناسب با پارامترهای اقلیمی موجود و موقعیت منطقه مطالعه¬شده از معیار ماهانی برای مطالعه وضعیت زیست¬اقلیم و میزان سازگاری اقلیمی بافت قدیم و جدید شهر سنندج و ارائه پیشنهادهای معماری به منظور استفاده هر چه بیشتر از انرژیهای طبیعی (خورشید، باد و ... ) و صرفه¬جویی در مصرف سوختهای فسیلی استفاده شده است. پس از محاسبه وضعیت زیست اقلیم شهر سنندج، مساکن موجود بر ¬اساس قدمت و ویژگیهای معماری به سه دسته بافت جدید، قدیم و فرسوده تقسیم شدند؛ آن¬گاه تعداد 142 نمونه از بافتهای معماری در مناطق مختلف شهر سنندج انتخاب شد. سپس بر اساس معیار ماهانی پرسشنامه¬ای تنظیم شد و با توجه به ویژگیهای معماری هر کدام از نمونه¬ها، پرسشنامه¬ای تکمیل شد. نتایج پرسشنامه¬ها برای هر بافت، جداگانه استخراج شد. این نتایج به منظور تطبیق با معیار ماهانی و براورد میزان سازگاری اقلیمی مساکن در نرم¬افزار رایانه¬ای SPSS با هم مقایسه و تحلیل شدند. بر اساس معیار ماهانی، بافت قدیم شهر بیشترین سازگاری با اقلیم محلی و بافت جدید کمترین سازگاری را دارد. در مجموع می¬توان گفت حدود 50 درصد از مساکن شهر سنندج با شرایط اقلیمی محل سازگار هستند.
مطالعه نوسانات دما و بارش سالانه در منطقه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از داده های مربوط به دما و بارش سالانه در یک دوره آماری 44 ساله برای ایستگاه های منطقه شمال غرب ایران که مشتمل بر 16 ایستگاه سینوپتیک می باشد استفاده شده است. از بین این ایستگاه ها تعداد 8 ایستگاه که دارای کامل ترین آمار بوده و منطقه مورد مطالعه را تحت پوشش قرار می دهند انتخاب شده و تجزیه و تحلیل داده ها در مورد این ایستگاه ها انجام گردیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش مدل های تابع تبدیل می باشد که جزء روش های تجزیه و تحلیل سری های زمانی است. در همین راستا ابتدا ایستگاه ها بر اساس روش مذکور مدل سازی شده و سپس تحلیل داده ها و عمل پیش بینی بر روی آن ها انجام گرفته است نهایتاً با استفاده از آزمون روند، ایستگاه های مطالعه شده مورد آزمون قرار گرفته و معنی داری روند نوسان های دما و بارندگی در آن ها مشخص شده است. نتایج حاصل از این مطالعه در زمینه بررسی روند دمای سالانه نشان می دهد که سه ایستگاه میانه، تبریز و ماکو دارای روند معنی دار می باشند. در زمینه بررسی روند بارندگی سالانه نیز طبق نتایج آزمون روند، ایستگاه های تبریز، اردبیل، ارومیه وخوی دارای روند معنی دار بوده و در همه آن ها بارندگی سالانه دارای روندی نزولی می باشد.
پیش بینی بارش فصلی بر اساس الگوی سینوپتیکی با استفاده از سیستم استنباط فازی - عصبی تطبیقی ( ANFIS )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی فرآیندهای آب و هوایی ابزار مناسبی در اختیار مدیران حوزههای مختلف قرار می دهد تا با در نظر گرفتن این پیش بینی ها، سیاست های آینده را در جهت بهینه نمودن صرف هزینه ها و امکانات بهره وری حداکثر طرح ریزی کنند. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط الگوهای سینوپتیکی بزرگ مقیاس اقلیمی با بارش محدوده خراسان بزرگ می باشد. در این مطالعه با استفاده از سیستم استنباط فازی- عصبی تطبیقی پیش بینی بارش در بازه زمانی دسامبر تا می(آذر تا اردیبهشت) در منطقه خراسان بزرگ شامل سه استان خراسان رضوی، خراسان شمالی و خراسان جنوبی ارائه شده است. در این مطالعه، ابتدا ارتباط بین تغییرات الگوهای سینوپتیکی شامل فشار سطح دریا، اختلاف فشارسطح دریا، دمای سطح دریا، اختلاف دمای سطح دریا و سطح 1000 میلی باری، دمای سطح 850 هکتوپاسکال، ارتفاع معادل سطح 500 هکتوپاسکال و رطوبت نسبی سطح 300 هکتوپاسکال با بارش متوسط منطقه ای مورد بررسی قرار گرفته است. در انتخاب این مناطق که مجموعه ای از نقاط در خلیج فارس و دریای عمان، دریای سیاه، دریای خزر، دریای مدیترانه، دریای شمال، دریای آدریاتیک، دریای سرخ، خلیج عدن، اقیانوس اطلس، اقیانوس هند و سیبری را شامل می شوند، تاثیر پذیری بارندگی منطقه شمال شرق ایران از الگوهای سینوپتیکی در مناطق فوق مورد توجه قرار گرفته است. سپس، مدل سیستم استنباط فازی عصبی تطبیقی در دوره 1993-1970 آموزش داده شده است و در پایان، پیش بینی بارش در دوره 2002-1993 انجام شده است. نتایج نشان می دهد سیستم استنباط فازی- عصبی تطبیقی در 70 درصد سال ها می تواند بارش را با دقت قابل قبولی پیش بینی کند.
شناسایی و معرفی تودههای جنگلی طبیعی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برسی خطر زمین لغزش و تحلیل ریسک پذیری آن در نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش یکی از پدیده های طبیعی است که در تحول و فرسایش اشکال زمین مشارکت دارد. این پدیده زمانی که جوامع انسانی را تحت تاثیر قرار می دهد می تواند به حادثه خطرناکی تبدیل شود. با توجه به اینکه خطرپذیری جوامع انسانی در مطالعات مربوط به رویداد زمین-لغزش کمتر مورد توجه قرار می گیرد، بنابراین این پژوهش سعی دارد ضمن ارائه نقشه خطر، به شناسایی روستاهای در معرض خطر زمین لغزش پرداخته و خطرپذیری جوامع انسانی شمال توده کوهستانی سهند را تحلیل و بررسی کند. برای دستیابی به این هدف با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS)) و نرم افزار Arc /View، روش های آماری ومدل وزنی شاهد، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش در 5 پهنه بسیار پرخطر، پرخطر، متوسط، کم خطر و بسیار کم خطر، ترسیم شد. برای تحلیل ریسک پذیری، یافته های پهنه بندی خطر زمین لغزش با داده های محیط انسانی ترکیب شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که 68/41 درصد از مساحت دامنه شمالی کوهستان سهند از نظر وقوع زمین لغزش در پهنه خطر متوسط تا بسیار پرخطر قرار دارد. 60 درصد آبادی های این منطقه با 17531 نفر جمعیت در نواحی با خطر متوسط و 20 درصد روستاها با 2348 نفر جمعیت در محدوده های با خطر زیاد وقوع زمین لغزش زندگی می کنند.
تاثیر حرکات سیستم گسلی نهبندان بر ژئومورفولوژی اطراف شهر نهبندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گستره مورد مطالعه در اطراف شهر نهبندان و در شرق ایران قرار دارد. در این تحقیق تاثیرحرکات امروزی گسل های نه شرقی و نه غربی که از اطراف این شهر می گذرند، بر ژئومورفولوژی ساختاری منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. تغییر مسیر رودخانه ها و آبراهه ها، دره های V شکل، تراورتن زایی در مسیر گسل، چین خوردن رسوبات کواترنری و تغییر رنگ رسوبات و سنگ ها در پهنه برشی گسل، از شاخص های ژئومورفولوژیکی مهمی هستند که در برداشت های صحرایی و در ارتباط با حرکات سیستم گسلی نهبندان بررسی شده اند. تصاویرماهواره ای و برداشت های صحرایی از منطقه نشان می دهد که گسل ها، مرز بین کوه و دشت هستند. این گسل ها دارای شیب تند 90-80 درجه می باشند. به گونه ای که شکل مورفولوژیکی آنها در تصاویر 1 ماهواره ای به صورت خطی صاف در مرز بین کوه و دشت نمایان است. مولفه معکوس این گسل ها باعث برخاستگی این کوه ها شده و شکل توپوگرافی کنونی نواحی کوهستانی را در کنترل دارد. با توجه به جهت شیب گسل ها که در صحرا اندازه گیری شده است، این کوهها در قسمت فرا دیواره گسل ها قرار دارند و در خلاف جهت شیب گسل در حال ارتفاع گرفتن هستند
بررسی رابطه تغییرات بارش سالیانه تبریز با ناهنجاریهای دمایی کره زمین و شبیه سازی عددی آن با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق داده¬های مربوط به ناهنجاریهای دمایی کره زمین و بارش متوسط سالیانه ایستگاه تبریز در طی دوره آماری 1951-2005 استفاده شده¬اند. روشهای اصلی به¬کار¬ گرفته شده در این مطالعه عبارت است از روش تعیین ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مؤلفه روند سری¬های زمانی، رگرسیون خطی ساده و رگرسیون پولی¬نومیال به عنوان یک روش نیمه¬خطی و شبکه¬های عصبی مصنوعی. نتایج حاصل از کاربرد و تحلیل همبستگی پیرسون نشانگر همبستگی منفی و معکوس معنا¬داری بین بارش سالیانه تبریز و ناهنجاریهای دمایی کره زمین است. این به آن معنا است که غالباً با منفی¬شدن ناهنجاریهای دمایی کره زمین، بارش سالیانه تبریز افزایش¬پیدا کرده و ترسالی به¬وقوع می¬پیوندد و برعکس با مثبت شدن ناهنجاریهای دمایی کره زمین، متوسط بارش سالیانه تبریز کاهش پیدا کرده و خشکسالی به وقوع می¬پیوندد. تحلیل مؤلفه روند بلندمدت سری¬های زمانی نشان می¬دهد که در طول دوره آماری از بارش متوسط سالیانه تبریز کاسته می¬شود، اما روند ناهنجاریهای دمایی کره زمین روندی افزایشی از خود نشان¬می¬دهد. ارتباط بارش متوسط سالیانه تبریز با گرمایش جهانی نیز با استفاده از شبکه¬های عصبی مصنوعی شبیه¬سازی شده است. نتایج حاصل از کاربرد روشهای مختلف در این مطالعه نشان می¬دهد که روش شبکه عصبی مصنوعی در مقایسه با روشهای رگرسیون خطی ساده و رگرسیون نیمه خطی پولی¬نومیال درجه 6، روش شبیه¬سازی بهتر و دقیقتر است. روشهای مختلف شبکه¬های عصبی مصنوعی به¬کار گرفته شده در این مطالعه نشان¬ می¬دهد که روش پرسپترون چند لایه با 3 لایه مخفی و الگوریتم آموزش پس انتشار قابلیت بسیار عالی در پیش¬بینی همبستگی بین سری¬ها دارد.
کارایی پلیاکریلآمید آنیونی در افزایش سرعت نفوذ آب به خاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی و ژنتیکی مخروطه افکنه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط افکنه ها از بارزترین پدیده های ژئومورفولوژی جریانی هستند. بسیاری از محققان حوزه علوم زمین، حاکمیت اقلیم نیمه خشک یا نیمه مرطوب را یکی از ارکان اصلی تشکیل و تکوین این پدیده به شمار آورده اند (معتمد، (1379. زمین شناسان با تاکید بر حرکات پوسته زمین، موتور اصلی ایجاد چنین پدیده هایی را به حرکات منطقه ای پوسته نسبت می دهند و بستر اصلی ایجاد مخروطه افکنه ها را مشروط به تغییر ناگهانی سطوح دانسته اند (Harvey, 1989). در مواردی نیز مخروط افکنه ها را نشانه وجود حرکات گسلی تلقی کرده و از آنها به عنوان شاهد این گونه حرکات نام برده اند (Hooke, 1977) و بعضا مخروطه افکنه ها را شاهدی برای ارزیابی تحرکات پوسته در متدهای بررسی تحرکات جنبا تلقی نموده اند (Bull, 1964). نکته درخور تامل پیرامون مخروطه افکنه های ایران، رابطه آنها با سیستم های شکل زای حاکم بر ایران است. ایران را می توان از نظر سیستم های فرم زای اقلیمی و نه پهنه بند ی های اقلیمی رایج به چهار ناحیه متفاوت طبقه بندی نمود (اکرمی، (1385. چند و چون شکل زایی سطوح ژئومورفیک در این نواحی بستگی به چگونگی تعامل عوامل شکل زا در این سیستم ها دارد. به عبارتی می توان گفت ساختار سیستمی هایی که عوامل شکل زا همانند آب، باد، یخ، ... در آن عمل می کنند، در تکوین و الگوی فرمی آن سیستم ها بشدت موثر خواهند بود، حتی اگر پدیده ویژه ای در دو سیستم مختلف بوجود آمده باشد فرم همسانی نخواهند داشت. برای مثال، مخروط افکنه ای که در سیستم شکل زای کانون های برودتی به وجود آمده، با مخروط افکنه هایی که در سیستم شکل زایی حرارتی شکل گرفته اند، هم از نظر شکل شناختی و هم از دیدگاه تکوینی متفاوتند.در این جا سعی بر آن است که با بهره گیری از فنون و داده های هندسی، توزیع فضایی مخروطه افکنه هایی بزرگ ایران تحلیل کمی شده و رابطه بین سیستم های شکل زا (حرارتی، برودتی و رطوبتی) و نحوه پراکندگی و الگوی تیپ شناسی آن بازخوانی و شاخص های فرم شناختی خاصی برای هر تیپ و الگو ارایه شود. نتایج حاصل از این طرح پژوهشی که در دانشگاه اصفهان اجرا شده، نشان دهنده آن است که : ویژگی های هندسی، الگوهای ژنتیک مخروطه افکنه های ایران را تبیین می کند.- الگوهای ژنتیکی مخروطه افکنه های ایران از سه تیپ دلتایی، یخچالی و آبرفتی تبعیت می کند.- توزیع مخروطه افکنه های ایران از مدل همجواری (Neighborhoods Model) سیستم های شکل زا پیروی کرده و بعضی از سیستم های شکل زای ایران علی رغم وجود تمامی عواملی که زمین شناسان و ژئومرفولوژیست ها به عنوان شروط اولیه تکوین مخروطه افکنه ها بیان می دارند، قادر به تولید فرم های مخروطی نیستند.
ژئومورفولوژی و مطالعات آن در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران آب و لزوم توجه به بهره وری آب کشاورزی در نواحی خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بحران آب از جمله چالش های مهم زیست محیطی منطقه خاورمیانه می باشد. بسیاری از کارشناسان نگران آن هستند که استفاده از منابع آب در ایران بدون در نظر گرفتن محدودیت آن در آینده مشکلات جدی را ایجاد می نماید.
در چند دهه اخیر رشد جمعیت و توسعه ی فعالیت های کشاورزی و صنعتی باعث شده است فاصله بین نرخ تجدید و نرخ بهره برداری از آبخوان ها افزایش یابد و این شکاف در نتیجه وقوع خشکسالی ها بسیار عمیق شده است به طوری که کارشناسان، مدیریت بر مصرف منطقی منابع آبی آبخوان ها بالاخص در بخش های پر مصرف و کم صرفه اقتصادی از جمله بخش کشاورزی را خاطر نشان می سازند. این موضوع در تبصره یک ماده 106 قانون برنامه سوم و بندهای ماده 17 برنامه چهارم توسعه نیز گنجانده شده است. به طوری که دولت را مکلف به اقدامات لازم جهت تطبیق الگوی کشت، مطابق با امکانات و ظرفیت های آبی مناطق از طریق تخصیص آب به تولید محصولات با نیاز آبی کمتر و بازدهی اقتصادی بیشتر گردانده است. در مناطق خشکی همچون خراسان جنوبی که بیشترین فشار بر آبخوان ها از طریق برداشت مازاد صورت می گیرد، می توان از شاخص های بهره وری آب کشاورزی جهت سامان دهی الگوی زراعی که موجب تحدید مصرف آب گردد، استفاده نمود. این شاخص ها در محدوده ای از غرب دشت بیرجند به عنوان یکی از بحرانی ترین دشت های خراسان جنوبی با استفاده از روش نمونه گیری دو مرحله ای و از طریق تکمیل 76 پرسشنامه هزینه - درآمد مربوط به محصولات عمده زراعی در بین بهره برداران کشاورزی منطقه و استخراج داده ها و آنالیز آنها با استفاده از نرم افزارcost انجام گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که کشت های با مصرف آب بالا و بازده اقتصادی پایین همانند چغندرقند و یونجه باید از الگوی کشت منطقه حذف و به جای آنها کشت هایی نظیر ذرت علوفه ای و یا تناوب یکساله ای از کشت های بومی نظیر گندم و ارزن، که هم موجب کاهش استحصال آب و هم متضمن منافع اقتصادی بالا برای بهره برداران کشاورزی باشد، جایگزین شود. "
عوامل کنترل کننده هوازدگی حفره ای ( تافونی ) در گرانیت های جنوب مشهد و سازند شمشک واقع در بخش شمالی بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین سیمای هوازدگی در توده های گرانیتی، هوازدگی حفره ای است که به آن تافونی می گویند. تافونی ها حفرات عمیق و توخالی اند که توسط سازوکارهای متفاوت هوازدگی به وجود می آیند. در این نوشتار، چگونگی پیدایش تافونی ها و عوامل کنترل کننده آنها در گرانیت های جنوب مشهد و ماسه سنگ های سازند شمشک در یک آب و هوای نیمه خشک بررسی شده است. براساس مطالعات پتروگرافی، این سنگ ها متشکل از کوارتز ، فلدسپات پتاسیم، پلاژیوکلاز و میکا هستند. در ناحیه ی مورد مطالعه ، تافونی ها بیشتر به وسیله فرایند های فیزیکی و شیمیایی تشکیل شده اند. در این سنگ ها ، تافونی ها به وسیله عوامل کانی شناسی و ساختاری سنگ ، تغییرات آب و هوای محلی اطراف تافونی ها و میکروکلیمای درون خود حفرات کنترل می شوند. به دلیل فابریک (بافت) دانه ای در گرانیت ها ، یکی از مهمترین فرایند های ایجاد کننده هوازدگی حفره ای ، فروپاشی دانه ای کانی های ناپایدار مانند فلدسپات ها و میکاهاست. آنالیز خاک های تولید شده در زیر گل سنگ های روی صخره های گرانیتی توسط XRD وجود کوارتز، اورتوکلاز، آلبیت، کلسیت و کانی های رسی ( به ترتیب فراوانی شامل کائولینیت ، ایلیت و مونتموریونیت ) را به اثبات رسانده است. سیستم های درزه ، رگه های پگماتیتی ، تورق سطحی ، سست شدن و سخت شدن رویه ی رخنمون های سنگی از عوامل مهم کنترل کننده شروع تشکیل تافونی ها و رشد آنها محسوب می شود. بنابراین پیشنهاد می شود که لیتولوژی و ساخت سنگ و نیز تغییرات محیطی از عوامل مهم کنترل کننده هوازدگی حفره ای در این سنگ ها باشد. در سازند شمشک نیز انحلال سیمان آهکی و هوازدگی نمکی نقش بسیار مهمی در تشکیل تافونی ها ایفا می نماید.