فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار شناسی باغ در نهاوند
حوزههای تخصصی:
بررسی شدت و دامنه ی خشک سالی ها در غرب ایران
حوزههای تخصصی:
مطالعه موردی طرح ساماندهی آبراهه کارون- روشی جدید در ارزیابی زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
گل فشان چیست؟ (همراه با نگرشی بر گل فشان های ایران)
حوزههای تخصصی:
غار تاریخی کتله خور
حوزههای تخصصی:
"جایگاه ذخیره گاه زیستکره میانکاله در طبقه بندی زیست جغرافیایی جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استفاده از سامانه اطلاعا"آمایش سرزمین حوزه آبخیز کبار - کهک قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالاب هشیلان یک سوء تفاهم جغرافیایی معرفی یک تالاب الگو یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرشی بر تفاوت نرخ افزایش دمای حداقل و حداکثر و کاهش دامنه شبانه روزی دما در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دما یک متغییر ترمودینامیک و مهم جوی است که تغییر آن منشا بسیاری از تغییرات فیزیکی، شیمیایی و زیست محیطی بوده و اندازه گیری های آن در جو در مقایسه با سایر عناصر جوی از سابقه طولانی تری برخوردار است. علیرغم وجود شواهدی برای تغییرات دما و هشدار تنی چند از دانشمندان در سالهای 1947 و 1948 راجع به گرم شدن کره زمین، عقیده مبتنی بر ایستایی اقلیم تا دهه 1970 کماکان وجود داشت.نتایج مطالعات گسترده ای که در سطوح ملی، منطقه ای و جهانی انجام شده است، بیانگر افزایش دما در بسیاری از نقاط کره زمین و به طور کل افزایش میانگین دمای هوای کره زمین می باشد. در طی چند دهه گذشته دماهای حداقل و حداکثر، رفتارهای متفاوتی از خود نشان داده اند و دمای حداقل در بسیاری از نقاط به طور آشکار نرخ افزایشی داشته است. گرچه دمای حداکثر هم در خیلی از نقاط نرخ افزایشی نشان می دهد ولی به علت نرخ کمتر آن در مقایسه با دمای حداقل، موجب کاهش دامنه شبانه روزی دما شده است. در این مقاله تحلیل داده های دما، که در مطالعات پروژه آشکار سازی آماری تغییر اقلیم در ایران به دست آمده، مرور شده است. در این مطالعه علاوه بر استفاده از آخرین روش های آماری توصیه شده توسط سازمان هواشناسی جهانی مطالعات متفرقه ای که در دیگر کشورها انجام شده نیز مد نظر قرار گرفته است. نتایج مطالعات انجام شده نشان می دهند که الگوی تغییرات دماهای حداقل، حداکثر و میانگین در سطح کشور یکسان نیست، هر چند روند افزایشی دمای حداقل در اکثر ایستگاه ها به ویژه ایستگاه های واقع در شهرهای بزرگ و رو به گسترش، قابل ملاحظه می باشد که به عنوان مثال می توان به روند شهر اصفهان اشاره نمود. علاوه بر آن در دهه 1970 جهش دما در بسیاری از نقاط رخ داده است که در انطباق با جهش دما در دیگر نقاط دنیا می باشد. دامنه تغییرات شبانه روزی دما در برخی از شهرهای بزرگ کشور مثل شیراز، تهران و اصفهان نرخ کاهشی قابل ملاحظه ای داشته است که به عنوان نمونه می توان به کاهش حدود 4 درجه ای آن در شهر اصفهان اشاره نمود. در این مقاله با ذکر موارد استثنا و تحلیل آنها همراه با ترسیم هایی در زمینه همگنی داده های دما، به معنی داری و عدم معنی داری روند دما نیز پرداخته شده است
مورفوتکتونیک و مناطق عمده گسلی استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان یزد با وسعت بیش از یکصد و سی و یک هزار کیلومتر مربع، به نسبت مساحت خود، پس از استان سیستان و بلوچستان، بیشترین نواحی کویری و بیابانی کشور را در بر می گیرد. استان بر اثر تنوع و تضاد ارتفاع همراه با تفاوت شکل و جهت ناهمواری ها، از تنوع نسبی طبیعی، زیستی و جمعیتی برخوردار شده است. از دیدگاه طبیعی یکی از علل مهم این تنوع وجود واحدهای مختلف مورفوتکتونیک یا پیکر زمینی ساختی است که ناشی از باقی ماندن آثار فعالیت ها و رویدادهای تکتونیکی از دوره های بسیار قدیم (پرکامبرین) تا بسیار جدید (کواترنر) می باشد. در این مقاله ویژگی ها و روندهای فضایی تکتونیکی استان یزد برای تشریح شرایط مورفوتکتونیک منطقه مورد بررسی قرار می گیرند. این نوع بررسی ها می توانند به عنوان مقدماتی جهت مطالعات خاص و محلی برای شناخت مسایل تکتونیکی موضعی، از جمله احتمال وقوع زمین لرزه، مورد استفاده قرار گیرند.
بررسی اثر پدیدههای ژئومورفولوژی بر رسوبخیزی رودخانه کوهزن
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی پدیدههای ژئومورفولوژی موجود در حوضه با تاکید بر حرکات دامنهای و فرسایش میباشد و بررسی ارتباط آنها با سایر پارامترهای طبیعی مانند زمینشناسی سطحی، اقلیم، منابع آب و خاک و پوشش گیاهی و ویژگیهای فیزیکی حوضه و فرایند تاثیر این عوامل بر رسوبخیزی حوضه کوهزن میباشد. در این راستا برآورد رسوب حوضه به روش MPSIAC و تهیه نقشه ژئومورفولوژی انجام شد. با توجه به روش تحقیق در علوم طبیعی یعنی مشاهده - فرضیه - آزمون و استنتاج کوشش گردیده تا با حداقل امکانات و استفاده از منابع مختلف (تحقیقات کتابخانهای) و بررسیهای میدانی (تحقیقات مشاهدهای) به اهداف این پژوهش دست یافته شود. در این پژوهش مشخص گردید که در حوضه آبخیز کوهزن انواع مختلف فرسایش از جمله فرسایش سطحی شیاری و خندقی و کنار رودخانهای به وفور یافت میشود و از لحاظ حرکات دامنهای با لغزش و ریزش مواجه میباشد که در رسوبخیزی حوضه نقش عمدهای دارند و از بین عوامل نه گانه موثر در فرسایش و رسوب به روش MPSIAC، فرسایش کنار رودخانهای بیشترین تاثیر را دارد. و همچنین با مقایسه برآورد رسوب حوضه به روش ترسیم منحنی دوام و برآورد رسوب حوضه به روش MPSIAC که عامل ژئومورفولوژی و سنگشناسی و... در آن بررسی میشود، در نتیجه ژئومورفولوژی در رسوبخیزی حوضه تاثیر عمدهای دارد.
تحلیل و بررسی نقش عوامل توپوگرافی و مرفوژنزدرخندق زایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به لحاظ شرایط حاکم و وجود بستر مساعد (از نظر لیتولوژی، پدولوژی و توپوگرافی )، دامنههای شمالی قوشه داغ از نظروقوع حرکات تودهای (لغزش وریزش و…) از ناپایدارترین وهمچنین از نظرتشکیل و توسعة خندقها، از مستعدترین مناطق محسوب می شود. در اثر تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه مقدار زیادی از خاکهای قابل کشت سطوح شیبدار در اختیار شبکههای زهکشی قرار میگیرند. به همین دلیل بررسی و مطالعة دقیق علل تشکیل وتوسعة خندقها در منطقه از اهمّیّت زیادی برخوردار است. در بررسی علل وعوامل خندقزایی، نقش عوامل مرفوژنز و توپوگرافی همواره مدّ نظر قرار دارد. شیب وطول دامنه، اختلاف ارتفاع، شکل دامنه به عنوان مهمترین عوامل توپوگرافی در نحوة جریان روانابها و افزایش و یا کاهش قدرت فرسایشدهی آنها نقش عمدهای ایفاء میکند. در مقالة حاضر از طریق روشهای کمّی، رابطة عوامل توپوگرافی در توسعة سر خندقها مورد تجزیه و تحلیل کمّی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیلها نشان میدهد که سهم طول دامنه در طویل شدن خندقهای منطقه به مراتب بیش از سایر عوامل توپوگرافی دخیل در رشد خندقها است؛ بهطوریکه اگر طول دامنه افزایش یابد و سایر عوامل ثابت نگاه داشته شوند، پتانسیل فرسایش خاک در سطوح شیب دار 5/2 برابر افزایش خواهد یافت. سهم دامنههای مقعّر که در اثر عمل برفساب و لغزش (و یا به نحوی در اثر تغییر در شیب دامنهها) پدید میآیند، در تشکیل و توسعة خندقهای منطقه قابل توجّه است. خندقهای متعدّدی که در پای چنین دامنههایی پدید آمدهاند از نقش و سهم مهمّ دامنههای مذکور در تشکیل و توسعة خندقها حکایت میکنند.
انسان، اقلیم، آسایش
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش آشنایی با روشهای عملی موجود و قابل استفاده در جهت فراهم آوردن شرایط آسایش و درنهایت نحوه بکاربستن آنها در نمونه های امروزی و در مناطق مختلف آب و هوایی ایران مدنظر بوده است تا به این وسیله محیطی مطلوب و با قواعد طبیعی و مطابق با زمان خود طراحی شود. فصل اول مربوط به حوزه های آب و هوایی ایران است که تقسیم بندی دکتر گنجی ، کسمایی و پهنه بندی جدید اقلیمی ایران را بیان کرده است. در فصل دوم به بررسی تحلیلی ابزار و روشهای طراحی اقلیمی در ابنیه سنتی محدوده آب وهوایی D,C.B.A پرداخته است. فصل سوم در مورد هماهنگی با اقلیم است که تدابیر طراحی منطبق با اقلیم درگروه اقلیمی ۸و۷و۶و۵و۴و۳و۲و۱ را بیان کرده است و شیوه های بکارگیری اهداف عمده طراحی اقلیمی در گروههای ۸ گانه ایران را مطرح کرده است فصل چهارم در مورد آنالیز و طراحی است که به طراحی در گروه اقلیمی ۲و بررسی لایه های طراحی در زیر گروه اقلیمی ۴-۲ ، کلیات ساختار کالبدی بنا، طراحی پلان و نمای ساختمان، محوطه سازی، جزییات خاص ساختمانی ، بررسی لایه های طراحی در زیر گروههای اقلیمی پردخته است.
بررسی و ارزیابی اجرای طرح بیابانزدایی در دشت لامرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای طرح احیای اراضی بیابانی دشت لامرد در استان فارس از طریق عملیّات نهالکاری، بذرپاشی و حفاظتی در سطحی معادل هشت هزار هکتار با استفاده از گونههای مقاوم به خشکی و شوری نظیر آتریپلکس ، سمر(کهور پاکستانی) از سال 1374 آغاز گردید. با توجّه به اهمیت اجرای طرح مذکور، این تحقیق به منظور بررسی تغییرات خاک و پوشش گیاهی در اثر اجرای طرح انجام شد. در هر منطقه (نهالکاری، بذرپاشی و حفاظتی) تعداد پنج پروفیل جهت بررسی خصوصیّات فیزیکی و شیمیائی خاک (بافت، هدایت الکتریکی، اسیدیته، آهک، گچ، نسبت جذب سدیم، املاح محلول سدیم، پتاسیم، کلسیم، منیزیم و کلر) حفر گردید. همچنین خصوصیّات پوشش گیاهی از جمله درصد پوشش، تولید، وضعیّت و گرایش پوشش گیاهی با استفاده از روشهای معمول در هر یک از برنامههای اجرائی تعیین شد. به منظور مقایسة خصوصیّات خاک و پوشش گیاهی در مناطق و عمقهای مختلف از آنالیز واریانس و جهت گروهبندی میانگین خصوصیّات از آزمون چند دامنه دانکن استفاده شد. براساس نتایج حاصله، خاکهای منطقه مورد مطالعه دارای میزان شوری زیادی است و سایر املاح موجود در خاک در مقایسة با زمان اجرای طرح، بهویژه در منطقة حفاظتی (بحرانی) افزایش قابل توجّه داشته و گسترش منطقه حفاظتی به درون منطقه نهالکاری و بذرپاشی کاملاً مشهود است. با توجّه به بررسیهای انجام شده، از دلایل مهّم خشکیدگی نهالها در منطقة نهالکاریشده طیّ سالهای بعد از اجرای طرح (علیرغم رشد قابلتوجّه در سال اول) میتوان به قطع عملیّات آبیاری تکمیلی، برخورد ریشة گیاهان با سختلایه ناشی از آهک (در عمق 60-30 سانتیمتری) و سطح ایستابی بالا و آب شور، آسیبدیدگی ریشه گیاهان به دلیل سلهبندی شدید خاک سطحی و سنگینی بافت خاک اشاره کرد.
رویشگاها و فلور منطقه ساحلی چمخاله – جیر باغ و تالاب ساحلی امیر کلایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد ژئوموفولوژیکی عملکرد گسل های تبرته و تخلفات در فرونشست چاله میقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین شواهد ژئومرفولوژیکی میزان و نحوه عملکرد خطوط گلی – ویژگی های ژئومرفولوژیک عوارض پیرامون آنها و به ویژه مرفولوژی مخروط افکنده و سلسله مراتب آنها از نظر زمانی – مکانی و توپوگرافی است . محدوده تحت بررسی – چاله مرفوتکتونیکی کویر میقان اراک می باشد . از آنجا که متغیر های موثر در تکامل ژئومرفولوژیکی این حوضه فراتر از خط تقسیم پیرامون آن عمل نموده اند . بنابراین محدوده تحت بررسی به چهار گوش نقشه زمین شناسی قم تعمیم داده است . فرضیه تحقیق ارتباط هیدرولوژیکی دو حوضه مسیله و چاله میقان اراک را حکایت می کند . بر اساس این فرضیه – حوضه میقان تا اواخر پلیوستوسن یکی از زیر حوضه های چاله مسیله بوده است . سرانجام فعالیت گسل های حاشیه ای ( گسل های تلخاب و تبریه ) و جهش گرابنی آنها موجب تفکیک چاله میقان از حوضه مسیله شده است . بررسی شواهد موجود از جمله مرفولوژی مخروط افکنه های قدیمی و جدید – موفقیت – جهات و جهش گل ها – رسوب شناسی چاله میقان و همچنین بررسی اختلاف ارتفاع موجود بین سطوح مخروط افکنه ای قدیمی و خط تقسیم بین حوضه های میقان و چاله مسیله از مهمترین شواهدی هستند که فرضیه فوق را اثبات می کنند.
بررسی اثر کوهستان بر روی کیفیت هوای تهران بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است که با توجه به موقعیت جغرافیایی چند شهر بزرگ ایران، از جمله تهران، که در دامنه کوهستان قرار گرفته اند؛ آثار کلی کوهستان بر جو در مقیاس همدیدی، از جمله شکل گیری امواج پس کوه و تقویت سامانه های جوی، ساز و کار بادهای کوهدشت و دشتکوه، بررسی شود. اهمیت این بادهای محلی، به ویژه در مورد شهرهایی مانند تهران، در مطالعات مربوط به مدل سازی پخش و پراکنش آلودگی هواست. به این منظور، ضمن نگاهی کلی به وضعیت اقلیمی تهران، نتایج کاربست یک مدل مقیاس توزیع جریان باد سطحی روی ناهمواری پیچیده برای این شهر ارائه شده است. اساس علمی این مدل بر مبنای ساز و کار واداشته گرمایی مربوط به بادهای محلی کوه- دره- دشت است که در اغلب موارد از عوامل اصلی انتقال آلودگی هوا در شهر تهران به شمار می روند. از جمله موارد استفاده دیگر این مطالعه می توان به کاربردهای گسترده آن در مطالعات مربوط به پخش و پراکنش آلودگی هوا، مطالعات مربوط به انرژی باد و نیز شناسایی محل وقوع فعالیت های همرفتی اشاره کرد. این مطالعات مبنای بسیار خوبی برای طراحی و اجرای مدل های عددی کیفیت آلودگی هوا محسوب می شوند