فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی آثار محیط زیستی شهرک گلخانه ای در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تغییرات تپّههای ماسهای ساحلی استان سیستان و بلوچستان (از سال 1346 تا 1372)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقة ساحلی غیر سنگی شرق دریای عمّان از واحدهای رسوبی محیطهای بیابانی، رودخانه ای، ساحلی و دریائی کمعمق تشکیل شده و مهمترین آنها که حاصل اندرکنش توأم فرایندهای دریائی و خشکی است، تپّههای ماسهای میباشند. این تپّهها در اشکال طولی، عرضی، برخان، مرکّب، پناهگاهی،گنبدی شکل و پهنههای ماسهای رخنمون یافته اند. تپّههای ماسهای این منطقه به لحاظ ماهیّت تغییر پذیر خود، شاهد تحوّلات بسیاری بهصورت تشکیل تپّههای جدید، تبدیل آنها به یکدیگر و فرسایش کلّی و جزئی بودهاند. فرسایش و حرکت تپّههای ماسهای بهعنوان یکی از فرایندهای مهمّ مناطق حاشیة بیابانهای ساحلی استان سیستان و بلوچستان مشکلات فراوانی برای ساکنین این مناطق ایجاد کرده است. هدف از این تحقیق بررسی الگوی تغییرات بیابانهای ساحلی دریای عمّان و تأثیر این تغییرات برروی منابع طبیعی مجاور آنها بوده است. در این تحقیق عکسهای هوائی سالهای 1346 و 1372 منطقة ساحلی سیستان و بلوچستان مورد استفاده قرار گرفته است. منطقة بررسی شده بالغ بر 636123 هکتار مساحت داشته و کرانهای بهطول 300 کیلومتر از سواحل دریای عمّان را در برگرفته است. کلّیة اطلّاعات پایه و بهعلاوه نتایج پیمایشهای میدانی با استفاده از روش GIS آنالیز و بررسی شده است. حاصل این بررسیها، تهیّة نقشههای پراکنش انواع تپّههای ماسهای و تعیین نوع و میزان تغییرات آن بوده است. مساحت تپّههای ماسهای در انواع مختلف در سال 1346بالغ بر 45600 هکتار بوده و این در حالی است که پس از 26 سال در سال1372، مساحت آنها با 35/10 درصد رشد به 50867 هکتار رسیده است. در این بین، تپّههای ماسهای عرضی، پناهگاهی، مرکّب، و پهنههای ماسهای به علّت تبادل رسوب بین دریا و منطقة ساحلی، رویش گیاهان در حاشیة رودخانههای فصلی، حرکت تپّههای ماسهای به سمت مرکز بیابان و تبدیل آنها به انواع دیگر و فرسایش انواع تپّههای ماسه و پخش رسوبات در حاشیة آنها شاهد افزایش و توسعة بیشتری بودهاند؛ درحالیکه انواع طولی، برخان وتپّههای گنبدی شکل به لحاظ فرسایش بادی و تغییر شکل به انواع دیگر دچار کاهش سطح شدهاند.
تحلیل سیستمی، به عنوان یک الگوی پایه در روش تحقیق ژئومورفولوژی
حوزههای تخصصی:
نقش فرآیندهای دینامیک بیرونی در مرفوژنز کوهستان تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوّع، ویژگی ذاتی سرزمین ما است .مطالعات ژئومرفولوژی با علّتیابی تنوّع در محیط طبیعی، امکان بهرهبرداری بهینه و منطقی آنرا فراهم میآورد و با شناسائی مناطق پایدار و ناپایدار در ارتباط با نوع فعّالیّت، آن را در خدمت انسان قرار میدهد . بررسی فرآیند های فعّال در مرفوژنز ارتفاعات تالش، محور اصلی این تحقیق بشمار میرود. کوهستانی بودن منطقه، شیب تند دامنهها، گسل های فعّال، میانگین بالای بارندگی، نوسان دمایی در ارتفاعات، پوشش غنی گیاهان و رودخانههای دائمی از ویژگیهای طبیعی منطقة مورد مطالعه محسوب میشود. با توجّه به فرآیندهای فرسایش و محدودة عملکردی آنها، کوهستان تالش به دو طبقة مجاور یخچالی در ارتفاع بیش از 2000 متر با برتری اعمال مکانیکی و غلبة مرفوژنز به پدوژنز، و طبقة جنگل از مرز تحتانی طبقة مجاور یخچالی تا پای دامنه، با برتری فرآیندهای فیزیکوشیمیائی و غلبة پدوژنز به مرفوژنر تقسیم میشود . زمین لغزش چشمگیرترین پدیدة ژئومرفولوژیکی این بخش از کشور است که بهدلیل سوء مدیریّت و رفتار ناآگاهانة انسان، محیط حسّاس و ناپایدار کوهستان را بهشدّت تحت تاثیر قرار میدهد و نهایتاً عامل زیانهای طبیعی و اقتصادی در منطقه میشود. سیستم فرسایش رودخانهای، سیستم فعّال مرفوژنز کوهستان و مهمترین عامل حمل رسوبات است. رودخانههای جوان در عمق درّههای v شکل بهشدّت خصلت کاوشی دارند و با حمل مقادیر معتنابهی رسوب از پای دامنهها، چشم انداز ساحلی را میسازند
ارزیابی روشهای برآورد تبخیر- تعرق در مناطق خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد میزان تبخیر- تعرق از پارامترهای بسیار مهم در برنامه ریزی های توسعه آبیاری می باشد. با توجه به این که روشهای گوناگونی برای این منظور توصیه شده است، انتخاب روش مناسب یکی از معضلات تصمیم گیری در این مورد می باشد. در این تحقیق از داده های لایسیمتر وزنی الکترونیکی جهاد دانشگاهی کرمان استفاده شده است و روشهای مختلف تجربی مقایسه شده اند. دستگاه لایسیمتر قادر است در دوره های زمانی کوتاه (حداقل 5 دقیقه) مقدار تبخیر- تعرق و پارامترهای هواشناسی را اندازه گیری و ثبت نماید. علاوه بر آن با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده توسط لایسیمتر و داده های هواشناسی اندازه گیری شده در ایستگاه جهاد دانشگاهی (به عنوان ایستگاه مرجع) و ایستگاه هواشناسی فرودگاه کرمان (به عنوان یک ایستگاه غیرمرجع)، روشهای مختلف برآورد تبخیر- تعرق گیاه مرجع چمن مورد واسنجی قرار گرفت. مقایسه تبخیر- تعرق اندازه گیری شده از لایسیمتر وزنی و برآورد شده با روشهای مختلف، نشان داد که در ایستگاه مرجع روشهای پنمن- مونتیث، پنمن فائو اصلاح شده دارای بهترین برآورد و روش جنسن- هیز دارای کمترین دقت بود. در ایستگاه غیرمرجع به ترتیب روشهای پریستلی- تایلور، پنمن 1948 بلانی- کریدل اصلاح شده فائو برآوردهای دقیق تری برای تبخیر- تعرق ارائه کردند و روش پنمن- کیمبرلی 1972 دارای کمترین دقت بود.
ژئومرفولوژی و تغییرات آب و هوایی هولوسن در کوه گچی قلعهسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استوک گچی قلعهسی در دامنة شمالی رشتة کوهستانی میشوداغ در شمالغرب ایران و در '25?38 عرض شمالی و ''45'33?45 طول شرقی قرار گرفته است.در اواخر دورة پلیوستوسن و در طول دورة هولوسن، تغییرات آب و هوایی در منطقه حاکمیّت شرایط انباشتی (آب و هوای سرد و مرطوب) و کاوشی (آب و هوای گرم و خشک) درسطح دامنهها را بهدنبال داشته است. بررسی آثار بجای مانده از هر کدام از این شرایط میتواند راه را برای بررسی تغییرات آب و هوایی هولوسن هموار کند. در این مقاله سعی شده است تا با تحلیل وضعیّت لیتولوژیکی و اقلیمی منطقه و رابطة بین آنها، پدیدههای ژئومرفولوژیکی موجود شناسایی و با تغییرات آب و هوایی منطقه در گذشته در ارتباط گذاشته شوند. درّة طوق مانند پای کوه گچی قلعهسی، درّههای پرشده، تالوس و مخروطهای واریزهای، لغزشهای دیرینه، وجود اشکال پریگلاسیر از قبیل رودخانههای سنگی، مزارع بلوکی و جوشهای گلی از جمله پدیدههای ژئومرفولوژیکی قابل توجّه در منطقه میباشند که ایجاد آنها ارتباط مستقیم با شرایط آب و هوایی حاکم در گذشته دارد. بر این اساس، پدیدههای موروثی و فعلی سطح دامنهها با توجّه به سنّ نسبی آنها، در چهار دورة کاوشی و سه دور? انباشتی دستهبندی شدهاند.امروزه سطح دامنهها بیش از هر عامل دیگر تحت تأثیر دستکاریهای انسان قرار دارد و عدم برنامهریزی و مدیریّت مناسب موجبات ناپایداری بیش از پیش دامنهها را به همراه خواهد داشت.
طبقه بندی و تحلیل مورفولوژی لندفرم های زمین با استفاده از DEM و GIS (مطالعه موردی دامنه های شمالی سبلان)
حوزههای تخصصی:
آثار یخساری در ایران
حوزههای تخصصی:
ارزیابی چهار روش طبقه بندی اقلیمی درایران با مدسازی رایانهای
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: شناسائی چهار روش طبقهبندی اقلیمی و بررسی توانمندی های هریک از آنها در تشخیص اقلیم ایستگاههای و ارزیابی این روشها با یکسری اطلاعات همسان در نرمافزار رایانه و نتایج حاصل از آن است روش نمونهگیری: ۵۰ ایستگاه کلیماتولوژی و سینپوتیک کشور که داری آمار حدود ۳۰ ساله بوده و پراکنش مناسبی درسطح ایران داشتهاند، برای پژوهش انتخاب و برخی از عناصر اقلیمی هر ایستگاه استفاده گردید روش پژوهش: با شناسائی گردش اطلاعات هریک از این روشها و دادههای اولیه مورد نیاز، بطور دستی و رایانهای اقلیم چندین ایستگاه محاسبه و جهت تسریع در محاسبه و ارزشیابی آنها، یک نرمافزار طراحی گردید طرح پژوهش: مشکلات اجرائی و تشخیص اقلیمی روشهای سنتی نیاز به یک تحول و بازنگری در جوابگویی کامل دراین زمینه دارد و یافتن جایگاه مدلهای ریاضی و رایانهای دراین پژوهش مدنظر میباشد نتیجهگیری کلی: باوجود آسان بودن روش دومارتن و کوپن، برای ریزپهنه بندی اقلیمی روش تحلیل عاملی و لیتین اسکی بهتر جوابگو هستند. استفاده از روش تحلیل عاملی بدلیل تعریف معیار توسط خود محقق، نیاز به مهارت رایانهای و اقلیمی بیش از روشهای دیگر است، روش کوپن برای واسطهیابی نتایج درGIS نیاز به یک اصلاح دارد. برخی از اصلاحات مورد نیاز هریک از روشها دراین پژوهش آورده شده است
پهنه های حساس به فرسایش بادی حوضه ی آبریز دستگرد بیرجند
حوزههای تخصصی:
لایه ازون، ویژگی ها، چگونگی و علل تخریب
حوزههای تخصصی:
فازهای کوهزایی میوسن در ایران
حوزههای تخصصی:
اقلیم و تاثیر آن در مسائل کشاورزی بخش مرکزی شهرستان قزوین
حوزههای تخصصی:
پژوهش شامل موارد ذیل است.استان زنجان، شهرستان قزوین، فیزیوگرافی، ژئومورفولوژی، اقلیم و تأثیر آن در کشاورزی، بارندگی، کشاورزی، صنایع.
مدل سازی روند بارش و پیش بینی خشکسالی های حوضه آب ریز دریاچه ارومیه
حوزههای تخصصی:
تحلیل فعّالیّتهای نئوتکتونیک با استفاده از روشهای ژئومرفورلوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه مورد مطالعه در شمالغربی ارتفاعات تالش واقع شده است. فعّالیّتهای کوهزایی در قسمتهای مختلف ایران هنوز هم ادامه دارد. کوههای تالش نیز به عنوان بخشی از پیکره جغرافیائی ایران از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین برای آگاهی از میزان فعّالیّتهای نیروهای درونی و تکتونیکی در دامنه شمالغربی تالش از شاخصهای ژئومرفیک نظیر سینوزیته جبهه کوهستان، نسبت پهنای کف درّه به ارتفاع، شاخص گرادیان رودخانه و … استفاده گردیده است. شاخص گرادیان رودخانه (SL)، در پانزده حوضه شمالغربی بین 5/88 تا 9/780 محاسبه شده است. جنوبشرقی منطقه با متوسّط گرادیان 5/524 دارای گرادیان بیشتری نسبت به سایر بخشها (ارتفاعات جنوب اردبیل و ارتفاعات شمالشرقی)، از فعّالیّت تکتونیکی بیشتری برخودار میباشد. میزان سینوزیته رودخانه در پانزده حوضه بین 1 تا 6/1 میباشد که نشانه فعّالیّت تکتونیکی منطقه است. مقدار نسبت پهنای کف درّه به ارتفاع آن در جنوبشرقی منطقه کمتر از دو بخش دیگر میباشد(64/0). این قسمت از بالاآمدگی بیشتری نسبت به سایر قسمتها برخودار است و دارای درّههای تنگتری است. جنوبشرقی منطقه بادارا بودن پائین (1/1 تا 5/1) از فعّالیّت تکتونیکی بیشتری نسبت به ارتفاعات شمالشرقی وارتفاعات جنوب اردبیل برخورداراست. به طور کلّی بررسی و مطالعه پارامترها و شاخصهای فوق نشان میدهد که منطقه مورد مطالعه از نظر تکتونیکی هنوز هم فعّالیّت دارد. اما در بخش جنوبشرقی منطقه این نیروها دارای شدّت بیشتری نسبت به ارتفاعات جنوب اردبیل و ارتفاعات شمالشرقی منطقه است.