فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۲۱ تا ۳٬۳۴۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه در مورد کیفیت و خصوصیات اشکال فرسایش بادی و همچنین ارتباط این اشکال با سایر لندفرمها و پدیده های موجود در محیط به عنوان یک معیار مهم و باارزش در ارزیابی شرایط منابع طبیعی به خصوص در مناطقی که دارای حساسیت بالایی نسبت به فرسایش می باشند ضروری می نماید. در بررسی ویژگی های اشکال فرسایش بادی استفاده از بعضی از پارامترهای مرفومتریک می توانند اطلاعات بسیار مهمی را از رفتار این اشکال در محیط های مختلف ارائه دهند. این پژوهش سعی در بررسی اختلافات موجود بین خصوصیات مورفومتری ریپل مارک ها به صورت طرح تصادفی در حوضه کویر سیرجان در سه موقعیت مکانی متفاوت، یعنی در پناه تپه های طبیعی، در پناه پوشش گیاهی و در سطوح هموار به صورت کمی اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفت. فاکتورهای مورفومتری مورد مقایسه ریپل مارک ها شامل طول موج ریپل مارک ها و ارتفاع موج ریپلمارک ها در موقعیت های مختلف یک مکان می باشد. نتایج آنالیز واریانس اختلاف معنی داری بین پارامترهای طول موج و ارتفاع موج ریپل مارک ها در موقعیت های مختلف را نشان می دهد. در سطح احتمال خطای کمتر از 1 درصد (01/0›α) نتایج آزمون مقایسه میانگین ها برای هر یک از عوامل ذکرشده ریپل مارک ها را در سه گروه متمایز تفکیک می کند. گروه اول شامل ریپل های در پناه پوشش گیاهی، گروه دوم شامل ریپل های باد پناه تپه های طبیعی و گروه سوم شامل ریپل های سطوح هموار می باشد. بنابراین می توان با آنالیز پارامترها نتیجه گرفت الگوی ریپلمارک های ماسه ای به شدت تحت تأثیر شرایط محیطی تشکیل دهنده آن ها قرار دارند.
نقش زون گسله منطقه ی خضرآباد یزد در ایجاد حرکت های توده ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل ایجادکننده ی حرکت های توده ای وجود گسل می باشد. حوضه ی مورد مطالعه در این تحقیق، حوضه ی خضرآباد بوده که یکی از زیر حوضه های دشت یزد – اردکان در دامنه ی شمالی رشته کوه های شیرکوه یزد بین ً30-َ41- ْ53 تا 00-12َ- ْ54 طول شرقی و 00-َ46- ْ31 تا 00-َ06- ْ32 عرض شمالی واقع گردیده است و بالغ بر 418 کیلومتر گسل در این حوضه وجود دارد. این حوضه بخشی از شهرستان صدوق بوده و در جنوب این شهرستان واقع شده است. همچنین مساحت حوضه برابر 105995 هکتار می باشد. در این پژوهش زون گسله از طریق شاخص های ژئومورفیک مورد شناسایی قرار گرفته و برای اثبات فعال بودن منطقه از شاخص سینوزیته جبهه کوهستان و با تشخیص خطوارگی سازندهای سنگی از طریق عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای (سنجش از دور) و نقشه های زمین شناسی اقدام شد که این شاخص در پهنه ی شرقی 2/1 و در پهنه ی غربی3/1 شد که نشان از فعال بودن حوضه از نظر مورفوتکتونیکی می باشد. سپس با شناسایی زون گسله در منطقه و شناخت گسل های اصلی و فرعی و تهیه ی نقشه ی گسل ها در محیط Arc GIS تأثیر زون گسله در ایجاد حرکت های توده ای مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین با تهیه ی نقشه DEM منطقه و تلفیق آن با لایه های دیگر و تهیه نقشه های شیب و جهت در نهایت تعداد 44 مورد ریزش سنگی و 12 مورد ریزش بلوکی که همگی در نزدیکی گسل های منطقه می باشد شناسایی شده که نشان از نقش زون های گسله و گسله ی اصلی در ایجاد حرکت های توده ای می باشد.
آستانه های ژئومورفیک حوضه آبی قزل اوزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات محوری در مطالعات ژئومورفیک، بررسی چگونگی روند تغییرات در اشکال سطح زمین است. امروزه ماهیت مطالعات ژئومورفولوژی را تبیین و تحلیل فرم و فرایندهای ژئومورفیک موجود در سطح زمین تشکیل می دهد. در دیدگاه سیستمی، تحلیل های ژئومورفیک بر اساس رابطه میان فرم و فرایند صورت می گیرد. آستانه های ژئومورفیک به این علّت که شرایط مرزی در وقوع تغییرات را نشان می دهند و نیز به منظور درک تغییرات زمانی، یکی از مفاهیم اساسی در تئوری سیستمی است، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. این پژوهش که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی در حیطه آستانه ها و تعادل در راستای تحلیل سیستمی است تلاش دارد آستانه ها و طبقه بندی آن را در حوضه قزل اوزن موردمطالعه قرار دهد. بر همین اساس در سه محور مختلف، درونی، بیرونی و ترکیبی،تجزیه وتحلیل مجازی فرم و فرایندهای حوضه با کمک نقشه های توپوگرافی، لیتولوژی، شیب، خشکسالی (با کمک شاخص SPIو Moran)، ژئونرون های حوضه (با کمک نقشه های هم دما و هم بارش و استفاده از روش جاستین )، ردیابی دریاچه های قدیمی و سطوح فرسایشی، شواهد ژئومورفولوژیکی اسارت و انحرافانجام شده است.نتایج نشان داد که در قسمت جنوب حوضه نوعی تعادل ژئومورفیک حاصل شده و دلیل آن را می توان تخلیه تدریجی چاله بیجار و شکل گیری سطوح فرسایشی آن دانست. با تخلیه این سطوح رودخانه های مهمی همچون انگوران-چای و سجاس رود تغییر مسیر داده و با انحرافی که به دست آورده اند در شرایط کنونی در جای دیگری به قزل اوزن می ریزند. بررسی ژئونرون های منطقه نیز نشان داد که پایاب زنجان رود و میانه تحلیل برنده بوده و مقدار آبی که دریافتی بسیار کم تر از آبی است که از آن ها خارج می شود و اگر رودخانه هایی همچون انگوران چای، قلعه چای و قرنقو چای در مسیر به قزل اوزن نمی پیوست، چه بسا رودخانه کاملاً خشک می شد. این در حالی است که اکثر زیرحوضه های منطقه (سرآب و پایاب) جزء تقویت کننده ها بوده و همین امر سبب شده رودخانه قزل اوزن در این مناطق به دلیل وارد شدن مادّه و انرژی از زیرحوضه ها، همچنان پویا بماند و از تعادل ژئومورفیک خود دور شود.
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر رژیم هیدرولوژیکی جریان سطحی رودخانه حوضه آبخیز ارازکوسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی اثرات تغییر اقلیم بر وضعیت هیدرولوژیکی حوضه آبخیز ارازکوسه پرداخته شده، برای این منظور پس از واسنجی و اعتبارسنجی مدلLARS-WG ، خروجی HadCM3 تحت سناریوی A2 در ایستگاه های ارازکوسه، رامیان و مینودشت برای عناصر اقلیمی بارش، دمای حداقل و دمای حداکثر ریزمقیاس گردید. پارامترهای اقلیمی پیش بینی شده دوره های 2030-2011، 2065-2046 و 2099-2080 به مدل SWATکه در دوره گذشته واسنجی و اعتبارسنجی شده، وارد و رژیم جریان سطحی دهه های مذکور پیش بینی شد. نتایج نشان دهنده افزایش 8/0، 1/2 و 9/4 درجه سانتی گرادی در متوسط دمای سالانه در دوره های نامبرده بود. همچنین بارش در سال های ابتدایی و میانی قرن با افزایش 8/8 و 2/11 درصدی و در سال های انتهایی قرن با کاهش 7/8 درصدی رو به رو خواهد بود. اوج بارش از ماه مارس به دسامبر و به سمت فصول سرد جابه جا خواهد شد. به دنبال تغییرات اقلیمی، دبی رودخانه جاری در منطقه مطالعاتی در آینده نزدیک و متوسط، 13 و 5 درصد افزایش و در آینده دور، 18 درصد کاهش خواهد یافت. میزان آبدهی دهه های آتی رودخانه درفصل تابستان افزایش و در بهار با کاهش رو به رو خواهد بود. همچنین نتایج پیش بینی شده در این خصوص بیانگر جابه جایی دبی اوج سالانه از ماه مارس به آوریل در منطقه مورد پژوهش بود.
بررسی زمین ساخت فعال با استفاده از شاخص های ژئومورفولوژی در البرز مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های بررسی حرکات زمین ساخت فعال، استفاده از اطلاعات ریخت زمین ساخت است. اندازه گیری کمی شاخص های ژئومورفولوژی، یک ابزار مهم برای تعیین سطح فعالیت زمین ساخت منطقه است. این اندازه گیری های کمی امکان مقایسه زمین ریخت های مختلف و محاسبه متغیرها را فراهم و شناسایی نرخ فعالیت زمین ساختی یک منطقه را امکان پذیر می سازد. در این مطالعه، زمین ساخت فعال البرز مرکزی در حوضه های هراز و نور- نوشهر با اندازه گیری شش شاخص ژئومورفولوژی ناهنجاری سلسله مراتبی (∆a) ، انشعابات (R) ، انتگرال و منحنی فرازسنجی (Hi) ، برجستگی نسبی (Bh) ، تراکم زهکشی (Dd) و ضریب شکل (Ff) مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتدا با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی (DEM) 30 متر در محیط GIS حوضه ها و آبراهه های منطقه مورد مطالعه استخراج شد، سپس شاخص های ژئومورفولوژی در هر زیرحوضه اندازه گیری شد. هر شاخص به سه رده به لحاظ فعالیت زمین ساختی تقسیم شد و در نهایت براساس تقسیم بندی هر شاخص، سطح فعالیت زمین ساختی کل برمبنای شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) منطقه تعیین شد و گستره مورد بررسی به 4 رده فعالیت زمین ساختی بسیار بالا، بالا، متوسط و کم تقسیم شد، سپس نقشه پهنه بندی سطح فعالیت زمین ساختی درگستره مورد مطالعه ترسیم شد. نتایج حاصل از شاخص زمین ساخت فعال نسبی نشان می دهد که گستره مورد بررسی دارای فعالیت زمین ساختی بسیار بالا و بالا است به ویژه در مناطق منطبق با گسل های شمال البرز، خزر، گلندرودشمالی و جنوبی، بلده و گسل های جنوب باختری و چین خوردگی های جنوب خاوری محدوده مورد بررسی را تایید می کند، همچنین شواهد زمین ریختی حاصل از مشاهدات صحرایی اثبات کننده نتایج حاصل از شش شاخص ژئومورفولوژی در گستره مورد مطالعه است.
راه های پیش بینی زمین لرزه
حوزههای تخصصی:
آتشفشان ها و مراکز آتشفشانی جدید
حوزههای تخصصی:
تحلیل کمی تأثیر فعالیت های نوزمین ساختی بر شاخص های ریخت زمین ساختی در حوضه آبریز زیارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش کنونی به منظور شناخت فعالیت های نو زمین ساختی حوضه آبریز زیارت، در دامنه شمالی البرز خاوری واقع در جنوب گرگان و با استفاده از محاسبه شاخص های ریخت زمین-ساختی و شواهد زمین ساختی موجود در منطقه، صورت گرفته است. در این راستا 6 شاخص زمین ریختی (شاخص های شیب رود، نامتقارنی حوضه زهکشی، شکل حوضه، منحنی فرازسنجی، انتگرال فرازسنجی و پیچ و خم پیشانی کوهستان) محاسبه و نتایج به دست آمده از آنها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج کلی بررسی این ویژگی ها، به عنوان شاخص زمین ساخت فعال نسبی محاسبه شد و به چهار رده شامل مناطق خیلی فعال، فعال، متوسط تا مناطقی با فعالیت کم، تقسیم بندی شد. رده های بالای فعالیت زمین ساختی اغلب در خاور و جنوب خاوری حوضه زیارت بدست آمد، در حالی که بقیه نواحی دارای رده های متوسط است. از دیگر نتایج این پژوهش، پایین بودن مقادیر محاسبه شده شاخص پیچ و خم پیشانی کوهستان و مقادیر بالای شاخص شیب رود است. افزایش میزان فعالیت زمین ساختی در بخش های این حوضه می تواند وابسته به موقعیت نقاط اوج شاخص شیب رودخانه ها در راستای گسل ها و پاره های گسلی باشد. همچنین مقدار نامتقارنی حوضه زهکشی در بیشتر زیرحوضه های این منطقه بیشتر یا کمتر از 50 محاسبه شده است که نشان دهنده انحراف حوضه ها به سوی باختر یا خاور هر آبراهه است. از سوی دیگر، بالا بودن مقادیر نامتقارنی حوضه زهکشی در شاخه اصلی رودخانه زیارت به طور واضح حاصل عملکرد گسل های کاسپین و در بخش های جنوب و جنوب خاوری این حوضه تحت تأثیر فعالیت گسل های رادکان و تل انبار می باشد. همچنین نتایج به دست آمده از بررسی شاخص زمین ساخت فعال نسبی در ناحیه مذکور، بیانگر تمرکز مناطقی با فعالیت بالای زمین ساختی در بخش مرکزی و جنوب خاوری حوضه زیارت است، در حالی که سایر مناطق دارای رده های متوسط فعالیت زمین ساختی هستند، این امر مؤید فعال بودن منطقه مذکور از نظر نو زمین ساختی می باشد. مطالعات انجام شده بر روی روند شکستگی ها، آثار گسلی و آبراهه ها در ایستگاه های شمالی و مرکزی این منطقه بیانگر این مطلب است که ارتباط نزدیکی بین خطواره ها، عناصر ساختاری و روابط هندسی موجود بین آنها و موقعیت قرار گیری آبشارها و چشمه ها وجود دارد.
تجزیه و تحلیل مورفوژنز و تفاوت های کمّی و کیفی مخروط افکنه های رشته کوه بینالود با رویکرد هیدرومورفوتکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشته کوه بینالود یک سیستم چین خورده ی تراستی است که در شمال شرق ایران واقع شده و افزون بر فرایند های آغازین و حرکات دامنه ای، فرایند های جریانی و رودخانه ای آن را دگرگون کرده و لندفرم های آبی گوناگون و متعدّدی را، چه در پیکره ی کوهستان و چه در نقاط پایکوهی و دشت های مجاورش خلق کرده است. یکی از بارزترین و مهم ترین لندفرم ها ی بیان شده، شکل گیری مخروط افکنه های متنوّع در پایکوه های شمالی و جنوبی بینالود است که از دیدگاه منشأ و ژنز، شکل و ابعاد کمّی (تعداد، وسعت، و...) تفاوت های بارز و آشکاری را از خود نشان می دهند. این تفاوت های ژئومورفولوژیکی مخروط افکنه های شمالی و جنوبی بینالود، معلول دخالت عوامل و عناصر هیدرومورفوتکتونیکی بوده و در پتانسیل ها و تنگنا های محیطی، پیدایش و تعدّد سکونتگاه های شهری و روستایی و نیز، فعّالیّت های وابسته به آنها تأثیرگذار بوده است. ازجمله اینکه مخروط افکنه های دامنه ی شمالی، از نظر کشاورزی دارای منابع آب و خاک فراوان و مطلوب بوده، درحالی که مخروط افکنه های دامنه ی جنوبی دچار تقطیع شده و این قطعه قطعه شدن و کوچکتر بودن مخروط های مذکور، مانع هرگونه فعّالیّت می شود. بنابراین شناخت مخروط افکنه های منطقه، هم از دیدگاه پژوهش های بنیادی و هم از دیدگاه برنامه ریزی محیطی، امری ضروری و مهم به شمار می آید. از این رو، پژوهش پیش رو برپایه ی روش تاریخی و به ویژه، روش تجربی بوده و بر اساس آن به واکاوی مسأله پرداخته است. در راستای انجام این پژوهش و رسیدن به اهداف آن، هم زمان با انجام عملیّات میدانی و آزمایشگاهی و کارگاهی (مانند تفسیر اسناد جغرافیایی و گرانولومتری) از مدل های ژئومورفولوژیکی (استرالر) و نرم افزار های GIS، ArcGIS هم استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که عوامل گوناگونی در بروز تفاوت های ژئومورفولوژیکی مخروط افکنه های شمالی و جنوبی بینالود تأثیرگذار بوده و در این میان عوامل تکتونیکی (چین خوردگی های تراستی بینالود ) و عوامل هیدرومورفوتکتونیکی بیشترین نقش را داشته اند.
مدل سازی بار رسوب زیرحوضه دو حوضه آبخیز زاینده رود علیا با استفاده از روش رگرسیون کمترین مربعات فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد تولید رسوب حوضه های آبخیز، یک امر مهم در طراحی سازه های آبی، مسائل زیست محیطی و کیفیت آب رودخانه ها است. یکی از متداول ترین روش ها برای برآورد میزان رسوب، روش های تجربی است. با توجه به عدم قطعیت ارتباط بین تولید رسوب و عوامل مؤثر بر آن، روابط تجربی ارائه شده در این زمینه کارایی چندانی در این امر ندارند. این پژوهش به مدل سازی بار رسوب یکی از زیر حوضه های (زیرحوضه 2) حوضه آبخیز زاینده رود علیا پرداخته است. روش آن از نوع توصیفی تحلیلی مبتنی بر روش های آماری، میدانی و کتابخانه ای است؛ بدین گونه که ابتدا منطقه به واحدهای همگن ژئومورفولوژی بخش شد، سپس نمونه برداری خاک از عمق 30-15 سانتی متری انجام گرفت و عوامل فیزیکی و شیمیایی خاک در هر واحد همگن، تعیین و مدل سازی بار رسوب با استفاده از مدل رگرسیون کمترین مربعات فازی انجام گرفت. نتایج نشان داد که رسوب برآورد شده کل زیرحوضه با روش رگرسیون کمترین مربعات فازی سالانه 625/2 تن در هکتار است که واحد همگن 10 حساس ترین واحد همگن به فرسایش و تولید رسوب است. همچنین نسبت نیکویی برازش بین رسوب برآوردی مدل مذکور و رسوب مشاهده ای 73/0 است.
بررسی ویژگی های مورفومتری خندق ها و ارتباط آن با ویژگی های خاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین عامل بررسی مناطق خندقی وقوع فرسایش و تخریب زیاد خاک است. با توجه به اهمیت بررسی خندق ها هدف از این مطالعه بررسی خندق های واقع در جنوب شهرستان فسا و شمال شهرستان داراب می باشد. خندق های واقع در این دو منطقه ازنظر ابعاد با یکدیگر متفاوت هستند به طوری که خندق های واقع در جنوب شهرستان فسا دارای ابعاد بزرگ تری در مقایسه با خندق های واقع در شمال شهرستان داراب می باشد. برای این منظور ویژگی های مورفومتری خندق ها که شامل طول، عرض، عمق و ارتفاع می باشد اندازه گیری شد. همچنین به منظور بررسی ارتباط بین ویژگی مورفومتری خندق و ویژگی های خاک پارامترهای سدیم، پتاسیم، منیزیم، روی، کلر، آهن، منگنز، کربن آلی و بیکربنات اندازه گیری شد. نتایج حاصل از رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که حجم خندق با عمق خندق ارتباط مستقیم و با میزان مواد آلی رابطه معکوس دارد. بنابراین با کاهش میزان مواد آلی در خاک فرسایش آبی در منطقه افزایش می یابد و زمینه برای فرسایش خندقی که پیچیده ترین و مخرب ترین نوع فرسایش آبی است، فراهم می شود.
کاربرد شاخص خشکسالی(CPEI) در تعیین متغیرهای مناسب برای تحلیل خشکسالی های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی با استفاده از شاخص های متعددی مطالعه می شود. عنصر رایج در اکثر این شاخص ها، بارندگی است. اهمیت بارش در تحلیل و پیش بینی خشکسالی ها باعث شده است که محققان شاخص های متعددی بر اساس متغیرهای بارشی تعریف و ارائه نمایند. در پژوهش حاضر، شاخص متغیرهای تاثیرگذار بارندگی (CPEI) برای بررسی خشکسالی های فصلی و سالانه ایران مورد استفاده قرار گرفته است. در این شیوه، برخلاف شاخص های کمی مورد استفاده در مطالعه خشکسالی ها، خروجی ها به صورت مدل های ریاضی و مقادیر کمی ارائه نمی شود بلکه نتایج شاخص مذکور به صورت تعداد و عناوین متغیرهای تاثیرگذار بارندگی هستند که می توانند در بررسی مطالعه خشکسالی در یک مکان مورد استفاده مدلسازان قرار بگیرد. در این راستا، داده های بارش روزانه 40 ایستگاه سینوپتیک ایران طی دوره آماری 1980 تا 2009 مورد استفاده قرار گرفت. براساس روش های ریاضی- آماری و مقادیر همبستگی بین متغیرها ، ترکیب بهینه ای از متغیرهای تاثیرگذار بارندگی برای هر ایستگاه تعیین و میزان انطباق دوره های زمانی و مکانی با شاخص CPEIبرای بررسی خشکسالی ها و پایش آن ها در ایران به دست آمد. نقشه های پهنه بندی براساس تناسب ایستگاه ها با شاخص CPEI تهیه شد. نتایج نشان داد که در بیشتر ایستگاه ها شاخص مذکور قابل استفاده است و از شاخص CPEI برای تعیین دوره های خشک فصلی و سالانه در ایران می توان در طراحی مدل ها استفاده نمود. همچنین معلوم شد که استفاده از این روش برای مطالعه خشکسالی های فصل بهار و سالانه مناسب تر از بقیه دوره های زمانی است. مناطق شمالی و شمالغرب، در دوره های سالانه و فصلی (به استثنای فصل بهار) با شاخص CPEI، هماهنگی کمتری نشان دادند.
حساسیت پذیری اکوریژن های خراسان رضوی به بیابان زایی بر پایه ارزیابی چرخه حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی درجة حساسیت اکوریژن های خراسان رضوی، یکی از استان های مستعد شرایط تخریب و بیابانی شدن اراضی، به پدیدة بیابان زایی با استفاده از الگوی ارزیابی چرخة حیات (LCA) است. اکوریژیون ها مناطقی با شرایط اقلیمی تقریباً یکسان و تحت ماکرواقلیم ها با فرم غالب پوشش گیاهی است. ابتدا نقشة اکوریژن های منطقة مطالعاتی تهیه و در کلاس فراخشک سرد، خشک بیابانی فراسرد، خشک بیابانی سرد، خشک بیابانی معتدل، نیمه خشک فراسرد و نیمه خشک سرد طبقه بندی شد. سپس شش شاخص اصلی ضریب خشکی، کاربری اراضی، فرسایش بادی، فرسایش پذیری خاک، شوری و پوشش گیاهی با استفاده از تکنیک دلفی در منطقة مطالعاتی انتخاب و ارزیابی شد. درجة اهمیت هر شاخص با استفاده از الگوریتم آنتروپی برآورد شد. در نهایت، نقشة حساسیت پذیری بیابان زایی منطقه مورد مطالعه با استفاده از میانگین گیری هندسی تهیه شد. نتایج نشان داد که بیشترین درجة تأثیر مربوط به شاخص خشکی و پس از آن فرسایش بادی به ترتیب به میزان 37/0 و 22/0 است. همچنین، نتایج پژوهش مشخص کرد که در خراسان رضوی، اکوریژن خشک بیابانی معتدل دارای بیشترین میزان حساسیت پذیری به بیابان زایی است.
تحلیل آماری و پیش بینی یخبندان های زودرس شهرستان خاش طی دوره آماری 1387-1365
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی روابط الگوهای پیوند از دور با دمای ماهانه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با هدف آشکارسازی روابط الگوهای پیوند از دور با دمای ماهانه، رابطه بین دماهای ماهانه 24 ایستگاه سینوپتیک شمال غرب ایران با هفده الگوی پیوند از دور با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون گام به گام در دوره آماری (2011-1992) برای سنجش روابط استفاده شد و در نهایت، توزیع فضایی میزان همبستگی الگوها با ایستگاههای مورد مطالعه در محیط GISبا روش درون یابی کریجینگ پهنه بندی و ترسیم گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که ارتباط معنی داری بین الگوها و دمای منطقه وجود دارد که در این بین، الگوهای پیوند از دور EA/WR، MEI، SOI، EP/NPو AOبیشترین رابطه را با دمای منطقه از خود نشان داده و به عنوان تأثیرگذارترین الگوها شناسایی شدند. با توجه به محاسبات انجام شده در تأخیرهای زمانی 1 ماهه، 2 ماهه و 3 ماهه، بیشترین همبستگی متعلق به تأخیر زمانی 1 ماهه بوده و قویی ترین ارتباط معنی دار، مربوط به ایستگاه سردشت در ماه فوریه با ضریب همبستگی 771/0- با الگوی EA/WRاست.
شناسایی منشأ عناصر در ذرات معلق (PM10) (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۴۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۲)
557 - 569
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، ذرات معلق، به عنوان یکی از آلاینده های هوا، توجه زیادی را به خود معطوف کرده است؛ این امر به سبب نقش این ذرات در تغییر آب و هوای جهانی، ایجاد آلودگی، و خطرهای بهداشتی است. هدف از این مطالعه شناسایی منشأ عناصر نادر و اصلی ذرات معلق (PM10) در اتمسفر کرمانشاه است. برای شناسایی منشأ طبیعی و انسانی این عناصر در ذرات معلق از روش آماری همانند تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. مناطق تأثیرگذار از نظر تولید ذرات معلق با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تحلیل گل طوفان و گلباد تعیین شده است. تحلیل عاملی چهار منشأ احتمالی را شناسایی کرده است: 1. انتشارات وابسته به خاک؛ 2. انتشارات وابسته به وسایل نقلیه؛ 3. رهاسازی آلاینده ها از وسایل نقلیه؛ 4. صنعت و سوزاندن نفت. با توجه به واریانس بالای عامل اول، منابع انتشار وابسته به خاک کمک کننده اصلی عناصر اصلی و نادر در PM10در کرمانشاه محسوب می شوند. نتایج حاصل از بررسی منشأ ذرات معلق با استفاده از تصاویر ماهواره ای نشان می دهد که بیشترین فراوانی شکل گیری هسته گردوغبار مربوط به شمال غربی و نواحی بین شمال غرب و شمال شرق کشور عراق و در مراحل بعدی شرق سوریه و شمال غرب عربستان است. بررسی گل طوفان ها نشان می دهد که عمدتاً بادهای حاکم در منطقه دارای سرعتی کمتر از 5/4 متر بر ثانیه اند (حدود 80 درصد).
ال نینو و نابهنجاریهای جوی
حوزههای تخصصی:
آشنائی اجمالی با کشورهای جهان: اتیوپی
حوزههای تخصصی:
تازه های زمین شناسی
حوزههای تخصصی: