فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
برای مطالعه اثرات اقلیم و تغییرات آن بر تولید محصولات کشاورزی، از تلفیق مدل های گردش عمومی جو و مدل های آب و هوا-محصول استفاده می شود. در این پژوهش ضرایب مدل APSIM برای شبیه سازی عملکرد و مراحل فنولوژی کلزا واسنجی شد و به منظور بررسی اثرات تغییر اقلیم از فراسنج های اقلیمی ریز مقیاس شده مدل دینامیکی NOAA-GFDL استفاده شد. نتایج نشان دهنده آن است که با سناریوی RCP8.5 مدت زمان مراحل فنولوژیکی سبزکردن، گُل دهی، غلاف بندی، و رسیدن و با سناریوی RCP4.5 مراحل گُل دهی و غلاف بندی کاهش خواهد داشت و بیشترین میزان کاهش در دوره گُل دهی با سناریوی RCP8.5 دیده می شود. با این سناریو دوره رزت 10 روز و با سناریوی RCP4.5 این دوره 9 روز طولانی تر خواهد شد. پیش بینی می شود میانگین عملکرد کلزا با هر دو سناریوی مورد مطالعه تا 6/18درصد افزایش یابد. چشم انداز افزایش عملکرد کلزا در استان چهارمحال و بختیاری بیانگر آن است که این منطقه تا افق 2030 از استعداد مطلوبی در کشت و توسعه این محصول برخوردار خواهد بود.
تحلیل روند کیفیت شیمیایی آب رودخانه های استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تحلیل روند کیفیت آب رودخانه های استان آذربایجان شرقی با روش های ناپارامتری می باشد. بدین منظور، از اطلاعات داده های غلظت یون هایCa ،Mg، Cl، Na، HCo3، pH، SO4، TDS، EC،SAR ، درصدسدیم، مجموع آنیون ها، مجموع کاتیون هادرده ایستگاه آب سنجی (1387-1362) استفاده شد. برای آزمون روند از روش من-کندال پس از حذف اثر ضرایب خودهمبستگی معنی دار استفاده شد. به منظور تخمین شیب خط روند از روش تخمین گر Sen استفاده شد. نتایج نشان داد که در اغلب ایستگاه های مورد بررسی غلظت یون های مثبت و EC دارای روند افزایشی بود. در ایستگاه هایی که میزان رواناب آن ها روند منفی معنی دار داشته است روند تغییرات غلظت اغلب عناصر شیمیایی موجود در آب های سطحی مثبت و معنی دار بود. بررسی کیفیت آب رودخانه ها با روش ویلکاکسن نیز نشان داد که کیفیت آب رودخانه ها نسبت به دهه های گذشته افت کرده است. دلیل این افت به کاهش دبی رودخانه ها و تخلیه آلاینده های مختلف به رودخانه ها نسبت داده شد.
مطالعه تاثیرات هواویزها بر خردفیزیک ابرها در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات در غلظت هواویزها بخصوص در جو مناطق شهری و صنعتی، یکی از عوامل اصلی در تغییر خرد فیزیک ابرها می باشند. این مطالعه در محدوده زمانی سالهای ۲۰۰۳-۲۰۱۲ میلادی و با استفاده از داده ها و اطلاعات، هواویز، خردفیزیک ابر و رطوبت سنجنده مادیس ماهواره آکوا برای شهر تهران انجام شده است. در این مقاله، هدف اول، تعیین بهترین جایگزین از بین عمق نوری هواویز(AOD) و شاخص هواویز (AI) برای هسته های میعان ابر (CCN) می باشد. دوم، تاثیرات هواویزها بر روی خردفیزیک ابر در شهر تهران مورد بررسی قرار می گیرد. برای بررسی خردفیزیک ابرها، ابرهای نازک و پایین یعنی ابرهای با میانگین فشار بالای ابر بیشتر از ۸۰۰ هکتوپاسکال برای محدوده شهر تهران، بررسی شده اند. دلیل انتخاب ابرهای نازک و پایین به عنوان نماینده ابرهای تهران، کاهش خطاهای ناشی از بازیابی داده های سنجنده مادیس می باشد. نتایج بدست آمده نشان می دهند که، شاخص هواویز جایگزین خیلی بهتری برای CCNها در شهر تهران می باشد. مقدار هواویزها با فشار بالای ابر و دمای بالای ابر همبستگی مثبت و با کسر ابرناکی، ضخامت نوری ابر و مسیر آب ابر همبستگی منفی داشتند. بین شعاع موثر قطرک ابر و شاخص هواویز همبستگی منفی و معنی دار با همبستگی اسپیرمن و عدم همبستگی با ضریب همبستگی پیرسون مشاهده شد. نتایج همبستگی ها نشان می دهند که افزایش هواویزها در شهر تهران در بسیاری از مواقع باعث وقوع پدیده فرابارورسازی و کاهش ابرناکی در این ۱۰ سال اخیر شده است. همبستگی های بین خود کمیت های خردساختار ابر، کاملاً با مطالعات تئوری مطابقت دارند.
بررسی تغییرات زمانی بارش های پوششی و فرا رفتی مبتنی بر کدهای داده های همدیدی (مطالعه موردی: استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نوع ابر و مقدار بارش ابرها از مواردی است که کمتر در کارهای پژوهشی به آن پرداخته می شود؛ لذا در این پژوهش با استفاده از فنّ دی کد کردن داده های سینوپ شش ایستگاه هواشناسی استان خراسان جنوبی، ویژگی های اقلیمی و روند بارش های پوششی و فرا رفتی موردبررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد درصد بارش های پوششی، فرا رفتی و مخلوط در استان خراسان جنوبی در دو فصل پاییز و زمستان مشابه یکدیگر و درصد بارش های پوششی، فرا رفتی و مخلوط فصل تابستان تفاوت زیادی با دیگر فصول دارد. بیشینه بارش های فرا رفتی در بیرجند در ماه های می تا اکتبر، در بشرویه در ماه های می تا جولای، در فردوس در ماه های می و ژوئن، در قاین در ماه های مارس تا نوامبر، در نهبندان در ماه های آوریل تا نوامبر و در طبس در ماه های می تا سپتامبر رخ می دهد و ایستگاه های بیرجند، قاین و نهبندان که ارتفاع بالاتری از سطح دریا نسبت به سه ایستگاه دیگر دارند بیشتر بارش های تابستانه آن ها از نوع فرا رفتی است.
روند تغییرات فصلی رودباد جنب حاره در محدودة اقلیمی ایران طی دهه های اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش از داده های مربوط به مؤلفة مداری و نصف النهاری باد طی 1330-1389 برای ابعاد مکانی 20 تا 80 درجة عرض شمالی و 10- تا 120 درجة طول شرقی و در تراز ارتفاعی 200 هکتوپاسکال استفاده شده است. این داده ها از NCEP/NCAR اخذ شده است. محاسبات روند از روش رگرسیون خطی با روش کمترین مربعات خطا (LSE) انجام گرفته است. نتایج بررسی روند در چهار فصل سال نشان داد که مقدار معنی داری روند سرعت رودباد برای فصل های بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب 10، 9/2، 11 و 10 درصد از پهنه بوده است. در فصل های بهار و پاییز، مقدار روند بین 05/0- تا 15/0- مشاهده شد که در سدة آینده کاهش شدت رودباد را در پی خواهد داشت. به طورکلی، کاهش شدت بهاره، پاییزه و تابستانة رودباد جنب حاره در سدة آینده، در سطح اطمینان 95 درصد پیش بینی می شود. بررسی روند مؤلفة مداری و نصف النهاری رودباد در فصل های مختلف نشان داد که بیشترین تغییرات شرق سو در فصل زمستان 4/7 درصد و بیشترین تغییرات شمال سو در فصل بهار و پاییز با 6/10 و 4/8 درصد از پهنة مطالعه شده است. بررسی متوسط رودباد در دهه های مختلف نشان داد که بیشترین تغییرات رودباد مربوط به دهة پنجم (1370-1380) بوده است.
تعیین فعالیت گسل پیرانشهربه عنوان شمال غربی ترین قطعه راندگی جوان زاگرس با کاربرد مدل DTM و نرم افزار GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکتونیک، نقش بسیار مهمی در تکامل مورفولوژیکی هر منطقه ایفا می کند و به خوبی، به وسیله شاخص های مورفومتری، رودخانه ای و ساختمانی منعکس می شود. تحلیل تکتونیک فعال با استفاده از شاخص های مورفومتری، به مقاومت سنگها و گسلهای موجود در منطقه بستگی دارد. از طرفی، نتایج حاصل از بررسی های مورفوتکتونیکی برای ارزیابی و پیش بینی خطر زمینلرزه در یک منطقه، روشی کارآمد می باشد. به منظور تعیین میزان فعالیت گسل پیرانشهربه عنوان شمال غربی ترین قطعه راندگی جوان زاگرس واقع در جنوب غربی استان آذربایجان غربی ، شاخص های مورفوتکتونیکی شامل: نسبت عرض دره به ارتفاع دره (V )، نسبت Vc، نسبت پهنای کف دره به عمق دره (Vf) و کاهش سینوسیته پیشانی کوهستان (Smf) به کار گرفته شده اند.نتیجه ی اندازه گیری ها نشان دهنده ی نرخ سریع بالا آمدگی دره ها و مسطح شدگی فعال در پیشانی کوهستان است. همچنین، ارقام حاصل از بکارگیری شاخص های مختلف نیز نشان دهنده فعال بودن تکتونیک در محدوده گسل پیرانشهر می باشد. نتایج بررسی های لرزه زمینساختی نیز نشان می دهند گسل پیرانشهر با طول تقریبی 95 کیلومتر، توان ایجاد زلزله ای با حداقل بزرگی 9/6 درجه در مقیاس ریشتر را دارد.
بررسی ساختار منطقه ای جو در زمان رخداد توفان تندری همراه با تگرگ از 16 تا 18 جولای 2016 مورد مطالعه: شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل همراهی توفان های تندری با رگبارهای باران و توفان های تگرگ و نقش مؤثر آن در ایجاد سیلاب های ناگهانی، هم از جنبه ی کشاورزی و هم ازنظر خسارات مالی و جانی، این پدیده همواره موردتوجه محققان بوده است. برای این منظور ابتدا به بررسی مقادیر فشار، دمای هوا و دمای نقطه شبنم در لایه های مختلف جو پرداخته شد. سپس، برای بررسی دقیق تر شرایط جوی پارامترهای دمای هوا، فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، نم ویژه، سرعت قائم، مؤلفه باد مداری و مؤلفه نصف النهاری باد از تارنمای (NCEP/NCAR) اخذ شد. همچنین برای بررسی ناپایداری در سطوح مختلف جو از شاخص های صعود، موجودی انرژی پتانسیل فرارفتی، آب قابل بارش، K و هوای توفانی استفاده شد. بررسی ها نشان داد که صعود سریع بسته هوا در منطقه با انرژی پتانسیل همرفتی در دسترس بالایی همراه بوده و سبب شده تا در این سه روز هوای صعودکننده تا لایه های فوقانی جو پیشروی کرده و جوی مغشوش را برای منطقه به وجود آورده است. با بررسی نقشه های ارتفاع ژئوپتانسیل و تاوایی تراز 500 هکتوپاسکال در روز اول بارندگی مشخص شد که توفان تندری حاصل برهمکنش های مختلف جو بوده، بطوریکه در تراز میانی جو پشته بسیار قوی با گستره مکانی بیش از 25 درجه عرض جغرافیایی بر روی دریای خزر ایجاد و تا حوالی مناطق عرض های قطبی گسترش یافته است. در روز دوم، توفان تندری در داخل پر ارتفاع تشکیل شده بر روی خزر هسته سرد چالی بر جانب شرق ترکیه، شمال عراق و شمال غرب ایران ایجادشده که ارتفاع مرکزی آن 5750 ژئوپتانسیل متر می باشد. در روز سوم، هسته سردچال به بریده کم فشاری بر روی منطقه تشکیل شده که بیشینه تاوایی مثبت در داخل این سیستم جوی است.
مطالعه تطبیقی روش های برآورد بارش مؤثر در زراعت گندم دیم در اقلیم های مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد بارش مؤثر که قسمتی از بارش کل بوده و برای تأمین نیازهای تبخیر تعرقی در بخش توسعه ریشه گیاه در دسترس است، به دلیل هزینه بالای به کارگیری ابزار های دقیق، عمدتاً به کمک روش های تجربی انجام می شود. هدف از این پژوهش، مقایسه چند روش تجربی برآورد بارش مؤثر با روش مبتنی بر بیلان آب خاک و معرفی روش تجربی مناسب در اقلیم های مختلف کشور است. برای این امر از داده های هواشناسی، فنولوژی و خاک و عملکرد گندم دیم مربوط به بیست ویک ایستگاه هواشناسی کشاورزی کشور (نماینده اقلیم های خشک، نیمه خشک، نیمه مرطوب و مرطوب) استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مدل بیلان آب خاک تدوین شده با توجه به محدودیت های داده های اندازه گیری، توانایی مناسبی را در تعیین بخشی از تغییراتِ میزان محصول گندم دیم که به وسیله تغییرات در میزان بارش مؤثر قابل توجیه است دارد. همچنین هرچه میزان ضریب خشکی دومارتن افزایش یابد، درصدی از بارش که در کشت گندم دیم مؤثر است، کاهش خواهد یافت. در مناطق با هویت اقلیمی خشک و نیمه خشک، روش تجربی نسبت تبخیر تعرق به بارش و در مناطق با هویت اقلیمی مرطوب و نیمه مرطوب، به ترتیب روش های اداره حفاظت خاک ایالات متحده و فائو نسبت به روش های تجربی دیگر برتری دارند.
بررسی آثار تغییر اقلیم بر میزان بازدید از جزیره هنگام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی تعداد بازدیدکنندگان جزیره هنگام در شرایط تغییر اقلیم طی سال های 2040-2010 است. برای انجام این پژوهش از داده های اقلیمی (دما، بارندگی، رطوبت نسبی و ساعات آفتابی) ایستگاه بندرعباس و تعداد بازدیدکنندگان جزیره هنگام استفاده شده است. برای مدل سازی تغییر اقلیم از سناریوهای انتشار A1B، A2 و B1داده های مدل گردش عمومی جو HADCM3 استفاده شده است که به کمک مدلLARS-WG5 ریزمقیاس شده اند. بررسی رابطه دما و تعداد بازدیدکنندگان، رابطه معکوسی را بین دما و تعداد بازدیدکنندگان جزیره هنگام نشان می دهد؛ به طوری که با افزایش دما در فصول بهار و تابستان، از تعداد بازدیدها کاسته شده و با کاهش دما در فصول زمستان و پاییز، شمار بازدیدکنندگان افزایش می یابد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شمار بازدیدگنندگان جزیره هنگام در آینده دچار تغییرات فصلی خواهند شد. افزایش بازدید در دو فصل تابستان و پاییز و کاهش بازدید در فصل های بهار و زمستان در هر سه سناریوی مورد بررسی، پیش بینی می شود. به طور کلی در فصل بهار سناریوی A1B، بیشترین و در فصل زمستان سناریوی B1 کمترین روند کاهشی را در پیش بینی بازدیدهای منطقه مورد مطالعه داشته اند. همچنین در فصل تابستان سناریوی A1B بیشترین روند افزایشی و در فصل پاییز سناریوی A2، کمترین روند افزایشی بازدیدها را نشان می دهد.
اثرات نوسان اطلس شمالی بر ناهنجاری تراز میانی جو و بارش ایران(مطالعه موردی: غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی اثرات نوسان اطلس شمالی بر تغییرات تراز میانی جو و در نتیجه ریزش های غرب کشور می باشد. جهت انجام این کار، ابتدا داده های بارش ماهانه 17 ایستگاه سینوپتیک منتخب غرب کشور در بازه ی زمانی 30 ساله از سال های 1984 تا 2014 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. همچنین داده های پیوند از دور نوسان اطلس شمالی و داده های ناهنجاری ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار تراز دریا و بارش از سایت NOAA دریافت گردید. برای مشخص شدن ارتباط بین دو فاز شاخص NAO با بارش غرب ایران از ضریب همبستگی پیرسون در سطح حداقل معنی داری95 درصد، (P_value = 0.05) استفاده شد. در نهایت با استفاده از نقشه های سینوپتیک، ارتباط فضایی بین داده ها، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج گویای آن بود که بین تغییرات نوسان اطلس شمالی با ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو و میزان بارش های غرب ایران در چهار ماه ژانویه، مارس، آوریل و نوامبر ارتباط و همزم انی وج ود دارد. نتایج نشان داد که، در زمان حاکمیت فاز مثبت نوسان اطلس شمالی، میانگین ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو در نیمه غربی ایران 17 متر کم تر از بلندمدت شده و میانگین بارش در هر ماه 23/5 میلی متر افزایش یافته و تر سالی حاکم می شود؛ اما زمانی که حاکمیت با فاز منفی باشد، ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو به طور میانگین 20 متر بیشتر از نرمال است، در نتیجه خشک سالی غرب کشور را فرا گرفته و بارش در این منطقه هر ماه با کاهش 30 میلی متری روبرو شده است. درکل می توان گفت که خشک سالی های همزمان با فاز منفی بسیار شدیدتر از ترسالی های ناشی از فاز مثبت نوسان اطلس شمالی بوده است.
اقیانوسی که در حال تشکیل است
حوزههای تخصصی:
تحلیل شکل مجرای رودخانه کلقان چای (حد فاصل سد کلقان تا الحاق به رودخانه قرنقو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق تحلیل عوامل موثر بر شکل گیری الگو و دینامیک مجرا در محدوده مورد مطالعه رودخانه کلقان چای و ارزیابی قدرت رودخانه و اثرات آن بر مورفولوژی مجرا تحت تاثیر عوامل و اقدامات انسانی در تغییر شکل مجرا می باشد. تصاویر ماهواره ای، نفشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، داده های هیدرولوژیکی جریان، داده های مستخرج از مدل رقومی ارتفاع و داده های مطالعات صحرایی داده های تحقیق را تشکیل می دهند، جهت رسیدن به هدف تحقیق، از روشهای تحلیل قدرت رودخانه، قدرت مخصوص رودخانه، شاخص های ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی و تحلیل سینوسی مسیر برای تحلیل دینامیک و الگوی مجرا استفاده شده است. نتایج روشهای مختلف نشان داد که شکل گیری الگو و دینامیک مجرا در محدوده مورد مطالعه تحت تاثیر ویژگیهای فرایندهای هیدرولوژیکی ناشی از فرایند تدارک دبی و دبی رسوبی، مقاومت لیتولوژیکی بستر و کنارهای های رودخانه می باشد و نقش عوامل انسانی به صورت تصرف و اشغال بستر رودخانه به شکل ایجاد باغات و مزارع و همچنین برداشت منابع شن و ماسه از بستر رودخانه می باشد. نتایج تحلیل قدرت سیلابی و قدرت مخصوص رودخانه نشان داد که با کاهش عرض معبر رودخانه، قدرت رودخانه افزایش می یابد، و قدرت سیلابی رودخانه به ویژگیهای مورفولوژیکی رودخانه بستگی دارد. نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی بازه های حداکثر توان رودخانه و بازه های تحت تاثیر فرسایش رودخانه ای استفاده شود.
ارزیابی وضعیت سیل خیزی و سیل گیری حوضه آبریز لیقوان چای با استفاده از مدل ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سیل به عنوان یکی از مهم ترین مخاطرات محیطی شناخته شده در طبیعت است. کشور ایران به دلیل برخورداری از شرایط طبیعی مساعد برای سیل خیزی در زمره کشورهای حادثه خیز از نظر وقوع این مخاطره است. هدف اصلی این پژوهش تعیین پهنه های سیل خیز و سیل گیر حوضه لیقوان چای تبریز است. جهت انجام این کار از مدل ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه و منطق فازی به همراه 12 پارامتر طبیعی استفاده شده است. بر اساس مدل فرآیند تحلیل شبکه برای سیل خیزی، معیارهای شیب(187/0)، جنس سازند(125/0) و برای سیل گیری نیز پارامترهای شیب(229/0)، انحنای پلان (2/0) بیشترین ضریب تأثیر را داشته اند. بر اساس نتایج، بخش های جنوبی حوضه با قرارگیری در پهنه هایی با پتانسیل خیلی زیاد و زیاد، به عنوان سیل خیزترین بخش های حوضه معرفی شده اند. این مناطق به خاطر سنگ بستر آتشفشانی، نفوذپذیری پایین، شیب زیاد، دریافت بارش بیشتر و تراکم شبکه آبراهه بالا قابلیت تولید روآناب بالایی را دارا هستند و از این نظر در کلاس طبقات با پتانسیل خیلی زیاد و زیاد قرار گرفته اند. از نظر سیل گیری نیمه شمالی حوضه بیشترین پتانسیل سیل گیری را دارد. این مناطق عمدتاً زمین های اطراف رودخانه های اصلی، زمین های پست و هموار بخش خروجی حوضه را در بر می گیرند. از نظر تقسیمات واحدهای اراضی این مناطق عمدتاً به عنوان زمین هایی با پستی و بلندی کم و شیب نسبی کمتر از 10 درصد می باشند که اغلب نواحی حاشیه ای رودخانه ها، تراس های قدیمی و جدید را در بر می گیرند. این مناطق با ویژگی هایی همچون شیب کم، ارتفاع نسبی پایین، فاصله کم از رودخانه و انحنای پلان و پروفیل مقعر مشخص شده اند.
به سوی شناخت عوامل پویایی زیستگاه ما، زمین
حوزههای تخصصی:
بررسی احتمال تواتر و تداوم روزهای بارانی در جنوب غرب ایران با استفاده از مدل زنجیره مارکف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل در مناطق خشک و نیمه خشک مدیریت منابع آب است. بنابراین با مطالعه و شناخت رفتارها و احتمال وقوع یا عدم وقوع بارش توان مدیریتی مربوط به منابع آبی را در این مناطق بهبود بخشید. در این پژوهش احتمال وقوع روزهای همراه با بارش در جنوب غرب ایران با استفاده از داده های بارش روزانه ایستگاه های سینوپتیک در دوره آماری 1995-2009 و با استفاده از مدل زنجیره مارکف انجام شد. سپس ماتریس فراوانی، ماتریس تغییر وضعیت و ماتریس پایا محاسبه شد و در نهایت بارش های تداومی و دوره بازگشت بارش های 2 و 5 روزه محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که کم ترین احتمال بارش در مناطق هموار و بیش ترین احتمال بارش در مناطق کوهستانی است. هم چنین بیش ترین احتمال ماهانه مربوط به ژانویه و کم ترین احتمال در تابستان قرار دارد. کم ترین دوره بازگشت و بیش ترین بارش های تداومی در ایستگاه های کوهستانی و بیش ترین دوره بازگشت و کم ترین احتمال بارش های تداومی در مناطق هموار قرار دارد. هم چنین در ماه ژوئن برخلاف سایر ماه ها احتمال روزهای بارانی در دامنه پشت به باد بیش تر است
دورسنجی بقایای گیاهی سوزانده شده در مزارع با بهره گیری از تصاویر سنجنده لندست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در مزارع ذرت و گندم منطقة ارزوئیة استان کرمان انجام شده است. در این مطالعه، توانایی تصاویر سنجندة لندست برای پایش مزارعی که در آن ها بقایای گیاهی آتش زده شده، با استفاده از شاخص های طیفی و آنالیز جداسازی طیفی خطی، ارزیابی شد. بدین منظور، چهار وضعیت سطح خاک شامل زمینِ خاک ورزی نشده، زمین با بقایای گیاهی، زمین با پوشش گیاهی سبز، و زمین با بقایای گیاهی سوزانده شده درنظر گرفته شد و چهار شاخص طیفی NDVI، BAI، NBR، و NBRT برای قطعات آزمایشی ایجاد شد. نتایج نشان داد شاخص BAI قادر است، بهتر از سایر شاخص های مورد بررسی، مزارعی را که در آن ها بقایای گیاهی آتش زده شده از سایر عوارض موجود در سطح زمین جدا کند. مساحت مزارع آزمایشیِ آتش زده شده در تصاویر ماهواره ای، که به وسیلة شاخص BAI محاسبه شده بود، با مساحت واقعی مزارع آزمایشی همبستگی بسیاری (95 /0R 2=) داشت. بنابراین، برای تمایز قائل شدن بین مزارع سوخته و سایر عوارض، می توان از شاخص BAI استفاده کرد. همچنین، سطح مزارع سوخته، که با آنالیز جداسازی طیفی خطی تخمین زده شده بود، با داده های به دست آمده از روش زمینی همبستگی مناسبی (89 /0R 2=) داشت.
تحلیل طیفی سری های زمانی توفان های تندری شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بادهای شدید تحت عنوان توفان نامگذاری شده اند که به شکل های متفاوت و با سرعت زیاد برای مدتی کوتاه می وزند و معمولاً با هوای ناپایدار همراه هستند. اگر هوای پایدار رطوبت داشته باشد توفان تندری و اگر خشک باشد توفان گرد و خاک ایجاد می شود. هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل نوسان های زمانی توفان های تندری در شمال غرب ایران (استان های اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی) با استفاده از تحلیل طیفی (تحلیل همسازه ها) می باشد. بدین منظور داده های روزانه 16 ایستگاه همدید (در قالب داده های هوای حاضر)، از سازمان هواشناسی کشور طی دوره آماری 1988-2009 استفاده شد. در ادامه کدهای مربوط به توفان های تندری شامل کد 17، 29، 91 تا 99 استخراج گردید. سپس به منظور بررسی و تحلیل چرخه های توفان های تندری شمال غرب ایران از امکانات برنامه نویسی در محیط نرم افزارMatlab و برای انجام عملیات ترسیمی از نرم افزار Surfer بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که فراوانی چرخه های 2 ساله بیش تر از بقیه حاکمیت دارد؛ بنابراین از نظر فراوانی تعداد چرخه های معنی دار، 2 چرخه با فراوانی 5 ایستگاه بیش ترین نسبت را به خود اختصاص داده است. ایستگاه های ماکو و خوی و نواحی مرکزی شامل ایستگاه های تبریز، مراغه، مهاباد و تکاب، چرخه های 6-2 ساله را به خود اختصاص داده اند و از حیث احتمال بیش ترین احتمال وقوع در این نواحی قرار گرفته است.
بررسی اثر تغییرات اقلیمی و کاربری ارضی بر سیلاب در شمال ایران (حوضه مادرسو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخاطرات هیدرولوژیکی در نتیجه تغییر فراوانی و شدت بارش،افزایش دما و تغییرات کاربری اراضی رخ می دهند. استان گلستان در ساحل جنوبی دریای خزر در سالهای اخیر با مخاطره سیلاب در حد شدید روبرو بوده است(سیلاب نکا).جهت بررسی علل رخداد سیلاب ها در این استان حوضه آبی مادرسو با مساحت 4485 کیلومتر مربع انتخاب گردید.در این مورد فرضیات همچون تغییرات اقلیمی(به ویژه تغییر بارش ها)و عناصر اقلیمی دیگری مانند دما و تغییرات کاربری اراضی به عنوان عوامل موثر در بزرگی این سیلاب ها مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های استفاده شده شامل داده های دما و بارش در دوره زمانی (1387-1350)، داده های دبی(1387-1350)،فراوانی لکه های خورشیدی(1387-1350)و تصاویر چند زمانه لندست 5 (1386-1366) می باشند. تکنیک های استفاده شده در این مقاله مشتمل بر آزمون روند داده های اقلیمی و هیدرلوژی در آزمون من-کندال، ریزمقیاس گردانی داده های لکه های خورشیدی با عناصر هیدرواقلیمی با روش رگرسیون و بررسی تغییرات کاربری اراضی به کمک تصاویر چند زمانه لندست با روش فازی می باشد. بر این اساس داده های مجموع و فراوانی بارش ،دما و دبی دارای روند معنی داربوده که با فراوانی لکه های خورشیدی در چرخه های 5/11 ساله قابل توجیه می باشند.علاوه برآن بررسی تصاویر ماهواره ای حاکی از تغییرات کاربری گسترده اراضی می باشد. حدود 60000 هکتار از اراضی حوضه طی دوره 20 ساله (1386-1367)از جنگل به سایر کاربری های تغییر کرده که با توجه به نقش پوشش گیاهی در ایجاد رواناب،این تغییر کاربری منجر به افزایش رواناب و رخداد سیلاب های بزرگ در حوضه شده است.در نتیجه مشخص گردید که سیلاب های رخ داده در حوضه آبی مورد بررسی بیشتر ناشی از تغییرات کاربری ارضی وبه ویژه تخریب جنگل ها می باشد.بنابراین با اعمال مدیریت آمایش مبتنی بر توان های محیطی حوضه آبخیز ،تقویت جنگلداری و جلوگیری از تخریب آنها جلوگیری نمود و از خسارات ناشی سیلاب در سطح حوضه کاست.