فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری اراضی کشاورزی و افزایش نسبی دمای شهر یزد ناشی از رشد سریع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد در ایران شهرهایی که با مساله ی گسترش سریع سکونتگاه های خود روبرو بوده اند، این توسعه با تخریب و نابودی اراضی کشاورزی آنها همراه است. به عبارت دیگر، بخش زیادی از زمین مورد نیاز توسعه ی فیزیکی این دسته از شهرها، از طریق تغییر کاربری اراضی کشاورزی آنها فراهم شده و بر اثر آن دمای هوای این گونه شهرها نیز افزایش می یابد. بررسی این مساله در شهر یزد نشان داد در فاصله ی سال های 1362 تاکنون با گسترش سریع همراه بوده که به موجب آن 3/875 هکتار یا 7/7 درصد از اراضی زراعی و باغات شهر نابود شده و به دنبال آن از مساحت مناطق دارای کلاس های بسیار خنک و خنک در این شهر کاسته شده و مساحت مناطق تحت کلاس گرم و خیلی گرم افزوده شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی– تحلیلی است و برای استخراج داده های مورد نیاز از تکنیک مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بهره گرفته شده، ضمن آن که، نقشه های ارائه شده و اطلاعات مربوط به آنها نیز در سیستم سنجش از دور و در محیط نرم افزاری ILWIS تهیه شد.
تحول کارست و نقش آن در منابع آب زیر زمینی در ناهمواریهای بیستون – پرآو (کرمانشاه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه مورد تحقیق در تقسیمات واحدهای زمین شناسی ایران ، در زون زاگرس ( زاگرس رورانده یا مرتفع ) واقع شده است که با توجه به خصوصیات تکتونیکی و زمین شناسی و اقلیم گذشته حاکم بر آن ، اشکال کارستی تکامل یافته و بسیار شاخصی در آنها شکل گرفته است . تکامل اشکال کاردست در منطقه ، همانند عوارضی نظیر غارهای متعدد ، حفره ها و چاههاب ، سراب ها ی زیادی با حجم آبدهی بالا را بوجود آورده است . عوارض کارست سهم مهمی در جذب نزولات جوی و نفوذ آب دارند . شناسائی این اشکال و عوارض بطور یقین در شناسائی پتانسیل منابع آب زیرزمینی و بیلان آب در منطقه بسیار حائز اهمیت است . لذا در این تحقیق ، مطالعه موردی در ناهمواریهای بیستون نشان می دهد که در مکانهائی که تحول کارست پیشرفته است ، پتانسیل قوی در جذب آب و ذخیره آن ایجاد شده که وجود سرابهای متعدد در حاشیه و همچنین ارائه روشهای مناسب در بهره برداری از مخازن کارستی با توجه به شرایط زمین شناسی و اقلیمی حاکم بر این مناطق ، می تواند در رشد و شکوفائی منطقه در احداث پروژه های مختلفی که نیازمند منابع آب بیشتر هستند ، مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این ، شناسائی روند تکوین و یا تخریب این اشکال می تواند کاهش یا افزایش پتانسیل آبهای زیرزمینی منطقه را نیز در دراز مدت پیش بینی نماید .
بررسی خصوصیات هیدروژئومورفولوژی حوضه آبخیز خیرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیدروژئومورفولوژی یکی از شاخه های جغرافیای طبیعی است که به مطالعهی اشکال ناهمواریهای ناشی از عمل آب میپردازد. شناخت عوامل هیدروژئومورفولوژیک و عملکرد آنها در حوضهی آبریز خیرآباد در راستای شناخت و مدیریت محیط در این حوضه، اهمیت زیادی دارد. منطقه مورد مطالعه از زیر حوضه های رودخانه زهره در استان کهگیلویه و بویراحمد و از زیر حوضه های، حوضه آبریز خلیج فارس محسوب میشود. رودخانه خیرآباد تنها رودخانه اصلی و جاری در شهرستان گچساران (در قسمت شمال شرقی حوضه ) میباشد و از به هم پیوستن شاخه های فرعی و متعددی (غالباً به صورت رودخانه های فصلی) از ارتفاعات شمالی و شمال شرقی، شرقی و جنوبی منطقه سرچشمه میگیرد و در نهایت به رودخانه زهره در شهرستان کهکیلویه میپیوندد.
از اهداف این پژوهش تحلیل نقش پدیده های هیدروژئومورفولوژی درتعیین قابلیت های حوضه و بیان راهکارها و کاربریهای منطقه در چهارچوب محدودیت ها و قابلیت ها به منظور استفاده منطقی از منابع موجود میباشد. در این پژوهش از روش حوضه ای استفاده شده است. بررسی عوامل فیزیوگرافی، هیدرولوژی، ژئومورفولوژی، زمین شناسی، آب و هواشناسی، خاک و پوشش گیاهی و بررسیهای میدانی در حوضه، نقش بارز آب های جاری در تکوین و توسعه اشکال ژئومورفولوژی موجود در حوضه را نمایان می سازد
تحلیل ساختاری گسل ایذه در بخش مرکزی زاگرس با استفاده از تکنیک های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مورفولوژی کمربند چین- راندگی زاگرس، به دلیل عملکرد گسل های مختلف در طی کوهزایی، پیچیدگی های خاصی یافته است. گسل ایذه (با روند N-S) یکی از این عناصر ساختمانی بنیادی است که حرکات آن در دوره های زمین شناسی، آثار زیادی را در الگوی رسوب گذاری و سیمای مورفوتکتونیکی زاگرس بر جای گذاشته است. در این مقاله، یافته های جدید در خصوص سبک و سازوکار دگرشکلی سیستم گسلی ایذه، در بخش مرکزی زاگرس مورد بحث قرار گرفته است. این پژوهش به کمک تکنیک های سنجش از دور و با استفاده از تصاویر ماهواره ای ASTER و IRS-PAN، و مدل رقومی ارتفاع (DEM) ناحیه انجام شده است. برای تصحیح هندسی، پردازش داده ها و بارزسازی عوارض ساختاری و آثار شکستگی در تصاویر ماهواره ای، از نرم افزار ER Mapper 6.4 استفاده شد. به علاوه، برای بررسی دقیق تر سیماهای دگرشکلی و آثار شکستگی در واحدهای رسوبی، از انواع مدل های سه بُعدی مبتنی بر DEM نیز کمک گرفته شد. مشاهدات سنجش از دور حاکی از آن اند که حرکات گسل ایذه باعث تغییرات زیادی در ویژگی های زمین ساختی بخش مرکزی زاگرس شده است. آثار دگرشکلی ناشی از گسل ایذه عمدتاً به صورت کشیدگی و چرخش راستگرد محور چین ها، و یا گسیختگی و جابه جایی طبقات نمایان شده اند. حرکات این گسل، اُلگوی جهت گیری و شدّت شکستگی در واحدهای زمین شناسی را نیز متأثر کرده است. تحلیل ساختاری دسته های شکستگی در مناطق مختلف این را مطرح می سازد که برخی از آنها احتمالاً بر اثر سیستم بُرشی ناشی از حرکات راستگرد گسل ایذه تشکیل شده اند. در مجموع، شواهد زمین ساختی نشان می دهند که حرکات گسل ایذه در طی فازهای مختلف کوه زایی، به واسطه سازوکارهای متفاوت، موجب تغییر الگوی دگرشکلی ناحیه ای و یا تعدیل سیمای مورفوتکتونیک بخش مرکزی زاگرس شده است. به علاوه، برخی از شواهد دلالت بر آن دارند که این گسل در طی فازهای جوان آلپی نیز فعّال بوده است.
آشکارسازی تغییرات ژئومورفیک مسیر رودخانه کارون، با استفاده از داده های GIS و RS (بازه شوشتر تا اروندرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود تأسیسات زیربنایی عمده و مهم کشاورزی، پروژه های عمرانی و صنعتی و شهری، و نیاز اجتماعات واقع در حاشیه رودخانه کارون به آب و رسوب این رودخانه، همچنین زیان های ناشی از تغییرات ژئومورفولوژیکی و تغییرات گسترده پیچان رودها در مسیر رودخانه کارون، سبب ایجاد نظریه بررسی شدت و نوع و میزان تغییرات این رودخانه شده است. محدوده مورد مطالعه، قسمتی از رودخانه کارون واقع در استان خوزستان است که به طول 364 کیلومتر از شوشتر آغاز می شود و تا اروندرود امتداد می یابد. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای، لایه های GIS، مطالعات میدانی، بررسی آمار اقلیمی و هیدرولوژیکی، شدت و نوع تغییرات حاشیه رودخانه کارون به مساحت حدود 4000 کیلومترمربع بررسی شده است. تغییرات ژئومورفولوژیک این بازه از رودخانه به مدت 52 سال ـ از سال 1955 تا 2007 ـ مورد آنالیز قرار گرفته و از تصاویر ماهواره های Landsat، IRS، Terra، عکس های هوایی و نقشه های توپوگرافی استفاده شده است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی مهم ترین اشکال ژئومورفیک ساحل رودخانه کارون و تعیین میزان تغییرات در طول دوره مطالعه است. نتایج بررسی نشان می دهد که در دورة مطالعه میزان تغییرات رودخانه افزایش پیدا کرده و طول رودخانه بیشتر شده است.
بررسی روند دمای ایران در نیم سده گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران در کمربند خشک عرض میانه قرار گرفته است. میانگین دمای آن حدود 18درجه سلسیوس است. دمای ایران در نیم سده گذشته روند های مثبت و منفی داشته است. برای ارزیابی این روند ها، داده های دمای ماهانه ایران (دمای شبانه، روزانه و شبانه روزی) از ژانویه 1951 تا دسامبر 2000 بررسی شد. به کمک این پایگاه داده، نقشه های همدمای ماهانه کشور با اندازه یاخته? 15?15 کیلومتر و روش کریگینگ محاسبه شد. به این ترتیب هر نقشه شامل 238,7 یاخته بر روی ایران است. برای تعیین روند دمای شبانه، روزانه و شبانه روزی روی تک تک یاخته های نقشه های همدما، برای هر ماه به طور جداگانه یک مدل رگرسیون به روش حداقل مربعات پیاده شد. تحلیل روند دما نشان داد که در نیم سده گذشته دمای شبانه، روزانه و شبانه روزی ایران به ترتیب با آهنگ حدود سه، یک و دو درجه در هر صد سال افزایش داشته است. روندهای افزایش دما عمدتاَ در سرزمین های گرم و کم ارتفاع و روندهای کاهشی عمدتاَ در رشته کوه ها دیده می شوند. واژگان کلیدی: تحلیل روند، ایران، دما، میانیابی.
انواع تعادل در شبکه های رودخانه ای و نحوه ی تشکیل تراس های مرکب
حوزههای تخصصی:
پایش تغییرات کاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش هامون، طی سال های 1365 تا 1388 با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سامانه های اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری و پوشش اراضی از عوامل مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش و تنوع زیستی مناطق تحت حفاظت قلمداد می شود. با درک این تغییرات می توان اکوسیستم را در مسیر اهداف حفاظتی، مدیریت کرد. این مطالعه به منظور بررسی تغییرات کاربری و پوشش اراضی پناهگاه حیات وحش هامون در سه دهه گذشته با استفاده از تصاویر ماهواره لندست سال های 1365 و 1379 و 1388 صورت گرفت. پس از انجام تصحیحات لازم بر روی تصاویر، با استفاده از روش طبقه بندی ترکیبی، نقشه کاربری و پوشش اراضی تهیه شد. نقشه پوشش گیاهی با استفاده از شاخص سبزینگی تسلدکپ و نمونه برداری میدانی و نقشه آب، شوره زار و خاک لخت با استفاده از شاخص نرمال شده آب و پردازش PCA بر روی تصویر تهیه گردید. در انتها تمامی لایه های اطلاعاتی تهیه شده با یکدیگر ترکیب شدند و نقشه کاربری و پوشش اراضی منطقه برای هر سال تهیه شد. به منظور بررسی تغییرات به وجود آمده در منطقه، روش مقایسة پس از طبقه بندی به کار رفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در این دوره مطالعه در سال 1379 تالاب هامون کاملاً خشک شده و به همین دلیل بین سال های 1365 الی 1379 مقدار پوشش گیاهی آن به شدت کاهش پیدا کرده و بر سطح اراضی شور افزوده شده است. با آبگیری مجدد تالاب در سال 1388 پوشش گیاهی آن احیا گردید، و این پوشش از 6 درصد کل منطقه در سال 1379 به 20 درصد افزایش پیدا کرد، و اراضی شور نیز از 39 درصد کل منطقه به 13 درصد کاهش یافت.
بررسی میزان راحتی انسان در شرایط اقلیمی مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قابلیت گیاه آتروپیلکس در بهبود شرایط بیابانی و جلوگیری از گسترش بیابان
حوزههای تخصصی:
شاخص های زمین ریخت شناسی در شناسایی منابع آب زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش روز افزون جمعیت، شهر اهر و شهرک های موجود در دشت اهر روز به روز به آب نیاز بیشتری پیدا می کنند. منابع آب سطحی نیز کفاف تأمین آب مساحت زیادی از زمین های کشاورزی این منطقه را نمی نماید. به دلیل همین محدودیت از دیرباز توجه به سوی منابع آب زیرزمینی جلب شده است. پژوهش های زمین شناسی و زمین ریخت شناسی به دلیل ارائه ی شاخص هایی برای اکتشافات آب زیرزمینی و هدایت سریع پژوهشگران برای کشف نقاط دارای منابع آب زیرزمینی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. مهم ترین اشکال زمین ریخت شناسی قابل مطالعه از نظر آب های زیرزمینی، مخروط افکنه ها و پادگانه های آبرفتی می باشند. لذا در این تحقیق سعی بر این است که بین اشکال و فرایندهای زمین ریخت شناسی دشت اهر و منابع آب زیرزمینی آن رابطه ای برقرار شود تا بر اساس آنچه که در طبیعت دیده می شود، منابع آب زیرزمینی حدس زده شود. نتیجه مطالعه نشان می دهد دشت سیلابی در امتداد رودخانه اهر چای از نظر آب زیرزمینی غنی می باشد.
قلمرو جغرافیایی بیابان های استان اصفهان و ویژگی های بوم شناختی حاکم بر آن
حوزههای تخصصی:
ارتباط شاخص نوسان قطبی با نوسان های دمایی مورد؛ ایستگاه شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوسان قطبی (AO) به عنوان یکی از الگوهای پیوند از دور نیمکره شمالی، عبارت است از ناهنجاری فشار جوی در تراز دریا در عرض های قطبی شمال و عرض های میانی (عرض 45 درجه شمالی). این ناهنجاری به صورت فازهای های مثبت و منفی نشان داده می شود. الگوی نوسان قطبی، تغییرات الگوهای فشار، دما، بارش، ارتفاع ژئوپتانسیل، جهت باد و... را در دوره های خاصی از سال کنترل می کند. در این میان دما یکی از عناصر اقلیمی بسیار حساس از نظر تاثیرپذیری از سایر عوامل تاثیرگذار اقلیمی است که تحت تاثیر این الگو قرار دارد. این پژوهش با آشکارسازی پیوند بین الگوی نوسان قطبی و تغییرات الگوی دمای حداقل (یخبندان) در ایستگاه شهرکرد، زمینه را برای پیش بینی روند تغییرپذیری این الگوها در تقابل با هم، فراهم خواهد نمود. این پژوهش، نشان می دهد که یک پیوند معکوس بین AO و دماهای حداقل شهرکرد با ضریب همبستگی 0.46- وجود دارد و بین میانگین سالانه AO با دمای حداکثر، متوسط سالیانه دما و متوسط سالیانه فشار شهرکرد نیز ارتباط وجود دارد. همچنین آشکار می شود که در سال هایی که فاز مثبت AO حاکم است، با کاهش میزان AO روزانه، دماهای حداقل روزانه شهرکرد افزایش می یابد و بالعکس. لذا پیش بینی تغییرات دماهای حداقل شهرکرد و بویژه دماهای زیر صفر درجه سانتی گراد (روزهای یخبندان) در طی سال هایی که شاخص نوسان قطبی (AO) در فاز منفی به سر می برد، منطقی به نظر می رسد
برآورد نیروی جنگل شهری در ترسیب کربن اتمسفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش گازهای گلخانه ای منجر به تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی شده و آثار زیانباری بر حیات انسان بر روی کره زمین گذاشته است. دیاکسیدکربن عمده ترین گاز گلخانه ای است که جنگل های شهری نیروی بالایی در جذب و ترسیب آن در بیومس و خاک دارند. برای انجام این تحقیق توده های 40 ساله اقاقیا و زبان گنجشک به همراه زمین بایر مجاور (شاهد) در پارک جنگلی چیتگر تهران انتخاب شد و مقدار کربن ترسیب شده در بیومس (هوایی و زیرزمینی)، لاشبرگ و خاک (0تا 15 و 15 تا 30 سانتیمتری) مورد اندازه گیری شد. نتایج نشان داد هر یک از توده های اقاقیا و زبان گنجشک به ترتیب سالانه 63/9 و 5/3 تن در هکتار کربن ترسیب کرده و منجر به افزایش نیروی ترسیب کربن در حدود 5/482 و 140 تن در هکتار شده اند. ارزش اقتصادی حاصل از ترسیب کربن با توده های مذکور به ترتیب 20 و 5/2 میلیون دلار محاسبه شد. بیشترین سهم از ترسیب کربن کل به بیومس تنة درختان (61 درصد در تودة اقاقیا و 51 درصد در توده زبان گنجشک) اختصاص یافت. مقدار اسیدیته، درصد شن و نیتروژن نیز به ترتیب از مهم ترین عوامل مؤثر بر کربن آلی خاک بودند. نتایج این تحقیق نیروی بالای جنگل شهری در جذب و ترسیب کربن اتمسفری را ثابت کرد. بنابراین با توجه به مزایای بسیار زیاد ترسیب کربن و همچنین عضویت ایران در کنوانسیون تغییرات اقلیمی، ضروری است که با مدیریت و محافظت مناسب این جنگل شهری و جنگل های شهری مشابه در تهران و سایر مناطق ایران گام مثبتی به منظور کاهش تراکم کربن اتمسفری و در نتیجه کاهش گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی برداشته شود.
بررسی وتحلیل فرسایش آبراهه ای با استناد به شواهد ژئومورفولوژیکی وبا استفاده از روش های کمّی وکلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش آبراهه ای درحوضه های کوهستانی ،ازمهمترین عامل افزایش رسوب محسوب می شود.عوامل بی شماری به تنهائی ویادرقالب یک مجموع ،در تحریک بسترجریان رودخانه ها ویا شیب های مشرف به دره ها،نقش ایفا می کنند.نحوه عملکردفرآیندهای مختلف رودخانه ای ودامنه ای ،با شاخصه هایی همراه هستند که مهمترین آنها،حضوراشکال کاوشی ویا نهشته ای درطول دره هاوتغییرنیمرخ طولی آنها درطی زمان می باشد.استنادبه نحوه آرایش نیمرخ طولی دره ها در بررسی نحوه عملکرد فرآیندها،می توانند اطلاعات با ارزشی ارائه دهد.مهمتر اینکه ، می توان نیمرخ طولی دره ها رابا استفاده ازتحلیل های رگرسیونی (باانواع توابع ریاضی )تفسیروتغییرات آن رادرطی زمان بررسی نمود ودره ها را با تکیه به ضرایب حاصل ازتحلیل های رگرسیونی مقایسه نمود.با این توجیه که ،تحول دره ها مشخص کننده میزان سایش درطول دره ها ویادرکل حوضه یک آبریزویژه است ،دراین مقاله سعی شده است نحوه فرسایش درطول آبراهه ها درارتباط با تحول دره ها وکل حوضه ،با استفاده از تحلیل های رگرسیونی مورد بررسی قرارگیرد وبا استناد به نتایج حاصل ،محدوده های تحت انواع فرسایش ،پهنه بندی شود.نتایج این بررسی ها نشان می دهد که بطورکلی حوضه قرنقو ،دره اصلی و بعضی ازدره های فرعی آن درمرحله بلوغ (برازش با تابع توانی ) واقع شده اندوبیشترین مساحت حوضه نیزتحت فرسایش آبراهه ای متوسط قراردارد .
بررسی ناپایداری ژئومورفولوژیک گردنه صائین (بین شهر نیر و سراب، منطقه آذربایجان) با استفاده از روش آنبالاگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مورخه شانزدهم خردادماه سال هزار وسیصد و هشتاد و چهار در محور مواصلاتی نیر-سراب (گردنه صائین) در استان اردبیل زمین لغزه نسبتاً بزرگی رخ داد که در اثر آن حدود یک کیلومتر از محور فوق الذکر از بین رفت و خسارات جانی و مالی فروانی را به وجود آورد. عوامل مختلفی در ایجاد این زمین لغزه نقش داشته اند؛ که از جمله می توان به عوامل زمین شناسی (لیتولوژی و ساختار زمین شناسی)، ضخامت و بافت خاک، درصد پوشش گیاهی، کاربری زمینها، میزان پستی و بلندی و شیب دامنه و بالاخره آب های زیر زمینی اشاره نمود. برای پی بردن به میزان ناپایداری در قسمت های مختلف منطقه بر اساس روش آنبالاگان، ابتدا کل منطقه مورد مطالعه به 32 واحد کاری تقسیم گردید و سپس عوامل تاثیر گذار در لغزش به صورت جداگانه در هرکدام از واحدهای کاری مورد ارزیابی قرار گرفت و ارزش عددی هرکدام بدست آمد و در نهایت کل امتیازات جمع گردید. بر اساس امتیاز های بدست آمده نقشه خطر زمین لغزش برای کل منطقه رسم گردید. بررسی این نقشه گویای این حقیقت است که کل منطقه به پنج پهنه از نظر خطر زمین لغزه تقسیم شده اند؛ پهنه باخطر بسیار بالا 5/10 کیلومتر مربع از مساحت کل منطقه یا 23 درصد اراضی را به خود اختصاص داده که در اطراف رودخانه و محل عبور جاده قرار گرفته اند. مناطق با خطر زیاد 6/24 درصد منطقه مورد مطالعه، پهنه با خطر متوسط 1/2 درصد، پهنه با خطر کم 18 درصد و پهنه با خطر خیلی کم 75/14 از منطقه را به خودشان اختصاص داده اند.
بررسی شرایط محیطی و نیازهای حرارتی کشت پسته در دشت جرقویه سفلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات آب و هواشناسی کشاورزی، شناخت ویژگیهای آب و هوایی هر منطقه به منظور بررسی تطابق کشت هر گیاه و پیش بینی احتمال رخدادهای نامطلوب جوی برای جلوگیری از آسیبهای گیاهی و افزایش راندمان تولید حایز اهمیت است. در این پژوهش، شرایط محیطی و نیازهای حرارتی کشت پسته در دشت جرقویه سفلی اصفهان با روش توصیفی تحلیلی - میدانی برای سالهای 84-1383 بررسی شده است. بدین منظور پس از جمع آوری اطلاعات لازم از منابع و سازمانهای مختلف با احداث یک ایستگاه هواشناسی کشاورزی در باغ پسته، اقدام به دیده بانیهای فنولوژیک و هواشناسی گردید. آنگاه داده های جمع آوری شده با استفاده از برنامه های SPSS و Excel تجزیه و تحلیل آماری گردید. یافته های این تحقیق نشان داد که طول دوره فعالیت بیولوژیک پسته در این منطقه 273 روز است که در این مدت گیاه در مجموع به 6/4234 درجه - روز حرارت در فازهای مختلف نیاز دارد. در این دوره، از میان عناصر آب و هوایی، بارش و تابش می توانند برای گیاه محدودیت ایجاد کنند، اما رطوبت نسبی هوا و نوع خاکها برای آن محدودیتی ایجاد نمی کنند. پیش بینی تاریخ احتمالی آغاز، طول و توسعه هر فاز فنولوژیک و همچنین رو به رو شدن با سرمای بهاره و پیش رس در منطقه از یافته های این تحقیق است.اگر چه درجه حرارت عنصر شروع کننده و عامل فرآینده بیداری و رشد هر گیاه در دوره فعالیت بیولوژیک است، اما همین عامل می تواند باعث توقف و یا نارسا شدن رشد گردد و یا به طور کلی نابودی آن را موجب شود. شناخت درجه حرارتهای لازم و مطلوب در هر یک از فازهای فنولوژیک و درجه توسعه هر فاز با توجه به مجموع واحدهای حرارتی کسب شده و نیز آستانه های حداقل و حداکثر محدوده های طاقت گیاه و نیز میزان رطوبت نسبی و آب موردنیاز آن مسایلی است که باید برای کشت هر گیاه درنظر گرفته شوند. علاوه بر آن، ویژگی های خاک نیز از موضوع هایی است که در بررسیهای محیط باید مدنظر قرار گیرد.
کاربرد مطالعات هواشناسی آلودگی هوا در طراحی شهری
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی هواشناختی پدیده ی گرمباد در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ی گرمباد یکی از پدیده های میان مقیاسی است که الگوهای بزرگ مقیاس میدان های فشاری، نقش مهمی در ایجاد و کنترل آن دارد. در مناطق شمالی کشور شرایط برای رخداد این پدیده فراهم بوده و آثار قابل ملاحظه ای به جا می گذارد. این پدیده با بادهای شدید گرم و خشک همراه است که باعث افزایش قابل ملاحظه ی دما، کاهش نم نسبی و افت و تغییر دیگر فراسنج های هواشناختی شده و پیامدهای مختلفی از جمله آتش سوزی جنگل ها و مراتع در این نواحی می گردد. در این مطالعه با استفاده از داده ها و نقشه های هواشناسی طیّ دوره 2008-2000 برای ایستگاه های رشت، انزلی و آستارا یدیده گرمباد بررسی شد. نتایج حاصل نشان داد این پدیده در ماه های سرد سال رخ داده و در ماه های دسامبر و ژانویه بیشترین فراوانی را دارد، از نظر توزیع مکانی در رشت بیشترین بسامد و شدت را دارا می باشد. در همه ی حالت های مطالعه شده، استقرار سامانه ی پرفشار در جنوب البرز و سامانه ی کم فشار در نواحی جنوبی دریای مازندران از عوامل اصلی رخداد گرمباد در گیلان است. این شرایط با پشته ی ارتفاعی سرد و ناوه ی ارتفاعی گرم ترازهای پایین وردسپهر به ترتیب در جنوب و شمال البرز همراهی می شود. گرادیان افقی فشاری بین دو سامانه ی پرفشار و کم فشار، سبب واداشت هوای سرد کوهستان به سمت شمال می گردد که پس از عبور رشته کوه، به علت سنگینی هوای سرد، فرونشین شده و با حرکت به سمت ارتفاعات پایین تر ضمن گرم شدن، شتاب می گردد. سازوکار رخداد این پدیده در استان گیلان ویژگی منحصر به فردی داشته، بطوری که استقرار هوای سرد بر روی ارتفاعات بلند البرز و نواحی جنوبی آن، همراه با گرادیان فشار بین نواحی جنوبی و شمالی البرز و وجود دره ی سفیدرود سبب شده تا ساز و کار پدیده ی گرمباد در گیلان، ترکیبی از فرونشینی هوا و باد دره ای[1] است.