فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که در مقایسه با سایر بلایای طبیعی از نقطه نظر میزان، شدت، طول مدت واقعه، گسترش منطقه، تلفات جانی، خسارتهای اقتصادی و اثرات بلندمدت از بالاترین درجات برخوردار است. در دهههای اخیر از میان حوادث طبیعی که زندگی انسان را بر روی کره خاکی تحت تاثیر قرار داده است، فراوانی خشکسالی بیش از سایر حوادث میباشد. به طوری که تعداد کل آسیب دیدگان از خشکسالی طی سالهای 1966 تا 1988 بالغ بر یک و نیم میلیارد نفر برآورد شده است که 52 درصد آسیب دیدگان از کل بالایای طبیعی را تشکیل میدهد. خسارتهای خشک سالی عمدتا به صورت کاهش عملکرد مراتع، کاهش تولید محصولات زراعی به ویژه دیم، کاهش منابع آب کشاورزی و شرب، کاهش منابع اب سطحی و زیرزمینی، طغیان آفات و بیماریهای گیاهی و دامی، افزایش مهاجرت و در نهایت اثرات سوء زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی ظاهر میشود که توسعه پایدار منطقه را مورد تهدید قرار میدهد. در این مقاله که انعکاس دهنده بخشی از تحقیقات و مطالعات انجام شده بر روی پایش و پیش آگاهی خشکسالی میباشد، ابتدا موضوع رخداد خشکسالی و روشهای معمول پایش آن بررسی شده، سپس خشکسالی سالهای زراعی 79-1378 و 80-1379 از نظر ابعاد خسارتهای وارده و تعیین بعضی از شاخصهای قابل دسترس برای استان یزد مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین وضعیت خشکسالی در این سال ها در سایر استان های کشور نیز با مقایسه شاخص های پیشنهادی، ارزیابی شده است.
مقدمه ای بر مسئله خشکی و تنگنای کم آبی و تعیین میزان کسری آب در مناطق خشک و نیمه خشک ایران
حوزههای تخصصی:
مدلسازی سازگاری دمایی زیتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اثرات عناصر اقلیمی بر محیط جغرافیائی
حوزههای تخصصی:
نگرشی بر محیط زیست حوضه رودخانه شور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قسمت اعظم سرزمین ایران به دلیل نفوذ پر فشار جنب گرمسیری نواحی خشک گسترده ای از جمله استپ ها بیابان ها و کویر ها استقرار یافته اند البته عوامل دیگری در این خشکی نمقش دارند ولی نقش تخربیبی انسان این شرایط را تشدید نموده است از سوی دیگر متاسفانه اهمیت نواحی بیابانی و استپی کشورمان هنوز بریا بسیاری ازم ردم توجیه شنده است قطع رستنی ها چرای بی رویه و به زیر کشت بردن مراتع تخریزب زیادی را بر محیط زیست اعمال می کند و اکولوپی گیاهی با توجه به این روند با سیر قهقرایی مواجه گردیده است شکار بی رویه و عدم پایبندی به اصول شکار اکولوپی جانوری پهنه مورد مطالعه را با مشکل مواجحه ساخته است اهمیت اکوسیستم رودخانه شور به ویژه با گیاهان انتبوه و زنجیره های غذایی جالب و جانوران مهاجر نیز باید مورد توجه قرار گیرد آلودگی ناشی از دفع زباله پهنه مورد مطالعه را به شدت تحت تاثیر قرار داده است و انجام یک چنین اقدامات مخرب درجای جای کشورمان مشاهده می شود شیوع بیماری ناشی از دفع زباله و هجوم حشرات و جانوران زباله خوار پهنه مورد مطالعه را به مخاطره انداخته که در نهایت پیامدهای اسف باری را به انسان وارد نوموده است .
تأثیر کاهش منابع آب برکشاورزی طی سال های آبی (1391-1370) با تأکید بر تغییرات سطح زیر کشت و تولید محصولات باغی (مطالعه موردی: شهرستان لنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت باغداری در شهرستان لنجان از اهمیت فراوانی بر خوردار می باشد. در این منطقه همزمان از آب های سطحی و زیر زمینی جهت آبیاری سطوح زیر کشت استفاده می شود. در نتیجه بروز خشکسالی سال های اخیر، در منابع آب تأمین کننده بخش کشاورزی نوساناتی ایجاد شده است. در این پژوهش سعی شده تأثیر کاهش منابع آب بر وضعیت سطح زیر کشت و تولید محصولات عمده باغی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. روش پژوهش این مطالعه «توصیفی – تحلیلی» است و اطلاعات از منابع و اسناد کتابخانه و سازمان های مرتبط تهیه شده است. در فرآیند مطالعه، داده ها بر اساس هدف پژوهش با روش همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون، تحلیل واریانس، آماره آزمون t تجزیه و تحلیل شده است. نتایج مطالعه نشان داده است که سطح زیر کشت و تولید محصولات باغی شهرستان لنجان در سال های خشکسالی کاهش قابل ملاحظه ای داشته است. اما مطالعه روند سطوح زیر کشت و تولید محصولات بر اساس مدل رگرسیون نشان داده است که کل سطح زیر کشت باغی، سطح زیر کشت و تولید محصولات خشکبار( بادام وگردو) علیرغم کاهش منابع آب روند افزایشی داشته و کل تولیدات باغی، سطح زیرکشت محصول انگور و تولید آن روند کاهشی داشته است.
سیل برگردان نهاوند
حوزههای تخصصی:
تحلیل روند و تخمین دوره های بازگشت دما و بارش های حدی در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند تغییرات 27 شاخص مرتبط با درجه حرارت و بارش های حدی در تبریز، طی دوره آماری 2011-1961 با استفاده از آزمون های ناپارامتریک من-کندال و تخمینگر شیب sen مورد بررسی قرار گرفت. همچنین توزیع مقادیر کرانه ای تعمیم یافته به رویدادهای حدی مشاهداتی برازش داده شد و مقادیر چندک متغیرها به ازای دوره های بازگشت مختلف تخمین زده شد. نتایج نشان داد که طی نیم سده گذشته، روند شاخص های مربوط به روزهای تابستانی، شب های حاره ای و شب های گرم افزایشی بوده و از نظر آماری معنی دار می باشد. شاخص های روزهای یخی و روزهای سرد دارای روند رو به پایین و معنی دار می باشد. کمترین مقدار سالانه درجه حرارت حداکثر و حداقل روزانه روند افزایشی معنی داری را نشان می دهد. در شاخص های تعداد روزهای با بارش مساوی یا بیش از 10 و 15 میلی متر، روزهای تر متوالی، مجموع بارش روزهای تر و مجموع بارش مواقعی که بارندگی بیش از صدک 95 و 99 است، روند نزولی معنی دار تجربه شده است. منحنی های رشد و نمودارهای Q-Q پس از برازش توزیع مقادیر کرانه ای تعمیم یافته به مقادیر سالانه دمای حداقل و حداکثر روزانه و بارش حداکثر روزانه در تبریز ترسیم گردید. بررسی نمودارها نشان می دهد که تابع توزیع مذکور قابلیت زیادی در برازش سری داده های حدی حتی در قسمت انتهایی توزیع دارد.
نقش مؤلفه های ژئومورفولوژی در تشکیل و تغذیه سفره آب زیرزمینی مطالعه موردی: دشت ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به دو روش استنباطی- تحلیلی و وزنی، رابطه بین مولفه های ژئومرفولوژی با منبع آب زیرزمینی دشت ذهاب واقع در مغرب استان کرمانشاه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در روش اول، با استفاده از داده های چاه های اکتشافی و پیزومتری، تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت ذهاب با عناصر ژئومورفولوژی این دشت مورد ارزیابی مقایسه ای قرار گرفته است و در روش دوم نیز با استفاده از تلفیق 7 متغیر: شیب، زمین شناسی، ژئومورفولوژی، کاربری اراضی، هیپسومتری، بارش و تراکم زهکش در محیط GIS، مبادرت به پهنه بندی حوضه به واحد های هیدروژئومورفولوژی گردید. نتایج حاصل از هر دو روش بیانگر رابطه معنی دار بین عناصر ژئومورفولوژی و منبع آب زیر زمینی در دشت ذهاب می باشد. در واقع این بررسی نشان داده است که هرچند دشت ناودیسی انباشته از مواد رسوبی جوان زمینه تشکیل سفره آب زیرزمینی در دشت ذهاب را فراهم آورده است، اما نقش اصلی در تغذیه این منبع را مخروط افکنه های حاشیه شرقی دشت ذهاب و بستر سیلابی رود جگیران بعهده دارند. این عوارض علاوه بر نفوذ مستقیم 112/5 میلیون متر مکعب آب برگشتی کشاورزی و 147/4 میلیون متر مکعب آب باران (البته با مشارکت رسوبات سطح دشت)، موجب نفوذ 570/7 میلیون متر مکعب آب از جریان سطحی نیز می شوند. تقسیم بندی حوضه دشت ذهاب نیز نشان داده است که از نظر هیدرو-ژئومورفولوژی، دشت تراکمی با رسوبات آبرفتی و مخروط افکنه ای بیشترین نقش در نفوذ آب به داخل زمین را دارند. دشت های فرسایشی(گلاسی) پوشیده از مواد دامنه ای از این لحاظ در درجه دوم و دامنه های نامنظم با مواد واریزه ای در درجه سوم اهمیت قراردارند. نقش اراضی بد لندی در تغذیه دشت نیز غیر مستقیم است. اراضی بد لندی آب حاصل از بارش را به جریان سطحی تبدیل می کنند و این آبها نیز توسط رودخانه جگیران به روی مخروط افکنه حاشیه شرق دشت ذهاب زهکشی شده و در آنجا نفوذ داده می شوند.
بررسی اثر الگوهای دورپیوند بر خشکسالیهای فراگیر زمستانه استان سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی دلایل نوسانات بارش و شدت خشکسالیهای زمستانه استان سیستان و بلوچستان در ارتباط با الگوهای دورپیوند نیمکره شمالی است. در این جهت ابتدا داده های اقلیمی ایستگاههای هواشناسی منطقه جمع آوری شد و با استفاده از آنها شاخص استاندارد بارش زمستانه(SPI) محاسبه و با استناد به آن شدت و گستره خشکسالیهای شدید زمستانه منطقه تعیین شد.شاخصهای دورپیوند فعال نیمکره شمالی در فصل زمستان و همچنین شاخص چند متغیره انسو(MEI) با شاخص (SPI) مقایسه گردید. با استفاده از آزمونهای همبستگی و مدلهای رگرسیونی چندمتغیره گام به گام و عقب رو مشخص گردید. این الگوها در مجموع 55 درصد از تغییرات شاخص (SPI) را تبیین می نمایند و الگوی اسکاندیناوی که معنی دارترین همبستگی را با شاخص(SPI) دارد، به عنوان مؤثرترین الگوی تبیین کننده شدت خشکسالی تعیین شد. در شرایط خشکسالی نیز الگوی آرام شمالی (NP) مؤثرترین الگو شناخته شد.آزمونهای فرض(T، U و ویلکاکسون ) تفاوت بارش طی فازهای مثبت و منفی الگوهای قطبی- اورآسیا(POL)، اسکاندیناوی و حاره ای نیمکره شمالی(TNH) معنی دار نشان داد. مدلها نشان می دهد که با کاهش هر واحد از شاخص های قطبی-اورآسیا(POL) و اسکاندیناوی به ترتیب حدود 18 و22 درصد بر شدت خشکسالی افزوده می شود.
ازطریق نقشه های ترکیبی و مقاطع طولی وعرضی در برابر ارتفاع جو، الگوهای سینوپتیک حاکم در نیمکره شمالی همزمان با شرایط ترسالی و خشکسالی شدید بررسی شد. نتایج نشاندهنده تغییر مسیر مشخص در مسیرهای سیکلونی، رودبادها و مراکز فشار همزمان با بروز خشکسالیهای سیستان و بلوچسنان در مقیاس سینوپتیکی نیمکره شمالی است.
موقعیت و فراوانی فصلی مسیرهای چرخندی در ترسالی های غرب میانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه انجام شده بر روی 66 سامانه چرخندی در دوره های ترسالی غرب میانی ایران (2003-1973) نشان داد که مراکز چرخندزایی مدیترانه، سودان و دریای سرخ و نیز بین النهرین در ترسالی های شدید منطقه، به شدت فعال اند و بیشترین نقش را در بارش های دوره مرطوب منطقه ایفا می کنند. به طور کلی، سامانه های مذکور با توجه به الگوهای همدیدی حاکم، از سه مسیر عمده زیر وارد منطقه می شوند:
الف) از مناطق چرخند زایی غرب و مرکز مدیترانه و نیز شمال قبرس در ترکیه که به سمت شمال شرق حرکت می کنند و غالباً با تقویت در شرق دریای خزر به طرف دریاچه آرال ادامه مسیر می دهند.
ب) از منطقه چرخندزایی قبرس و شمال بین النهرین شروع می شوند و با جهت شمال شرقی ـ جنوب غربی به طرف منطقه مورد مطالعه در شرق زاگرس کشیده می شوند.
ج) از قبرس و نیمه شمالی دریای سرخ و بین النهرین به طرف شمال خلیج فارس حرکت می کنند و با عبور از زاگرس به طرف شمال شرق و گاهی اوقات به جنوب شرق ایران کشیده می شوند.
تعداد چرخند ها و نیز مسیرهای چرخندی فصل پاییز به علت وجود وردش در عقب نشینی کمربند پرفشار جنب حاره دارای وردایی زیادی است. چرخند های فصل زمستان دارای عمر طولانی تری نسبت به فصول دیگر و نیز فشار مرکزی کمتری در مقایسه با پاییز و فشار بالاتری در مقایسه با فصل بهار هستند. چرخند های این فصل عمدتاً به علت غلبه حالت دینامیکی ـ علاوه بر شرایط پیش گفته ـ دارای جابه جایی بیشتری نیز هستند. اگرچه پراکندگی تقریباً زیادی در مسیرهای چرخندی بهار مشاهده می شود ولی دو مسیر مشخص شده در فصل زمستان با کمی تغییر در این فصل نیز مشاهده می شود.
بررسی تنوع کروموزومی برخی از گونههای گیاه دارویی آویشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل مربوط به شناسایی و ارزیابی فوائد زیست محیطی جنگلها
حوزههای تخصصی:
مدل کامپیوتری تغییرات ازت در خاک
حوزههای تخصصی:
تحلیل تغییرات جانبی مجرای رودخانه زرینه رود با استفاده از روش های ژئومورفومتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجرای رودخانه های آبرفتی سیستم های دینامیکی هستند که در معرض تغییرات مختلفی می باشند. در این رابطه، جابجایی مجرا و فرایندهای مرتبط باعث مخاطراتی از قبیل آب شستگی پل ها، تخریب جاده های ارتباطی و از بین رفتن اراضی می شود. ازاین رو، پایش و نظارت بر تغییرات مجرای رودخانه ها ازجمله اقدامات اساسی در زمینه مدیریت رودخانه ها و دشت های سیلابی می باشد. در تحقیق حاضر، تغییرات جانبی مجرای رودخانه زرینه رود (جیغاتی چای) در طی 30 سال گذشته بررسی شده است. این پژوهش متکی بر کارهای میدانی و آزمایشگاهی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی و داده های ایستگاه های هیدرومتری می باشد. به منظور تحلیل های کمّی از روش ها و شاخص های ژئومورفومتریک به همراه مدل HEC-RAS استفاده شد. مجرای رودخانه در بالادست سد انحرافی نوروزلو به دو بازه (از ابتدای بازه مطالعاتی تا شهرک صنعتی شاهین دژ به عنوان بازه اول و از این شهرک تا محل سد مذکور به عنوان بازه دوم) و از پایاب سد انحرافی نورزولو تا چاله ارومیه به سه بازه (از پایاب این سد تا شهر میاندوآب به عنوان بازه سوم، از میاندوآب تا روستای چلیک به عنوان بازه چهارم و از این روستا تا مصب به عنوان بازه پنجم) تقسیم بندی شد. پلان فرم مجرا در بازه های بالادست سد انحرافی از نوع مئاندری با میان برهای شوت (میان پشته ای) می باشد. از پایاب سد نوروزلو تا شهر میاندوآب، درنتیجه دخالت های انسانی تبدیل به شبه مئاندری شده و سپس دوباره الگوی مئاندری ظاهر می شود. با اینکه توان رودخانه در بازه اول نسبت به سایر بازه ها زیاد است اما به علت مواجهه با یک بستر آرمورینگ و برخورد کناره های رودخانه به واحد کوهستان، از انجام کار ژئومورفیک محدودی برخوردار می باشد. درحالی که توان نسبتاً بالای رودخانه، افزایش پهنه های سیل گیر، پوشش گیاهی پراکنده، کنترل محدود متغیر زمین شناسی و فرسایش پذیری زیاد مواد کناره باعث شده است که بازه دوم دارای بیشترین میزان دینامیک عرضی باشد. از پایاب سد نوروزلو تا شهر میاندوآب به علت برداشت شن و ماسه بستر و کناره ها، رودخانه در بستری عریض و گود افتاده جریان می یابد و ارتباط آن با دشت سیلابی خود قطع شده است. این شرایط تا حدودی در بازه پایین دست نیز دیده می شود و بنابراین ازنظر دینامیک جانبی، غیرفعال محسوب می شود. در بازه انتهایی نیز خاصیت چسبندگی رس با توان پایین رودخانه و شیب ملایم کناره ها توأم شده و توسعه و مهاجرت مئاندرها از آهنگ پایینی برخوردار شده است. نتایج نشان دهنده افت چشمگیر دینامیک جانبی مجرا در طی 15سال گذشته است. شاخص های ژئومورفومتریکی برای بازه های پایاب سد نوروزلو نشان دهنده دینامیک بسیار پایین و تنگ شدگی مجرا در طی این بازه زمانی می باشد. دلیل اساسی این امر مربوط به کاهش شدید دبی رودخانه (تقریباً دوسوم) و فعالیت های انسانی می باشد. کاهش دینامیک جانبی در بازه های بالادست سد نوروزلو به صورت افت نرخ مهاجرت جانبی مجرا، کاهش قابل توجه رخداد میان برهای شوت و تمایل بیشتر رودخانه به الگوی مئاندری نمایان شده است.
بوم شناسی مصب
حوزههای تخصصی:
مروری بر خصوصیات لندفرم های کارستی در لایه های گچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارست در سنگ گچ و انیدریت عموماً""کارست گچی"" نامیده می شود، به دلیل حلالیت و سرعت انحلال بالای گچ، توسعه عوارض کارستی در آن بسیار سریع تر از سنگ آهک رخ می دهد، به بیانی دیگر کارست گچی می تواند به جای مقیاس زمان زمین شناسی، در مقیاس زمانی انسانی تکامل یابد. بنابراین عوارض کارست گچی بسیار قابل توجه هستند. علی رغم رخدادگسترده ی کارست های گچی در سطح جهان و اهمیت وابسته به آن ازلحاظ کاربردی (مخاطرات، اثرات و منابع)، کمتر موردتوجه قرارگرفته و نسبتاً مطالعه نشده باقی مانده است. تقریباً از دهه 1990 مطالعه کارست گچی به صورت جدی در سطح جهان آغاز شد. در ایران نیز مطالعه کارست های گچی بسیار جوان می باشد و به ندرت مطالعه ای به صورت خاص به کارست گچی پرداخته است و این شاخه از علم کارست در ابتدای راه قرار دارد. نبود منابع فارسی مدون در این رابطه انگیزه اصلی نگارش این مقاله بوده است تا بتواند مقدمه ای برای مطالعات مدون کارست گچی در ایران فراهم آورد. مقاله حاضر بررسی روایی از مطالعات انجام شده پیرامون کارست گچی با محوریت ژئومورفولوژی است، بنابراین ابتدا کارست گچی معرفی و تفاوت هایش با کارست کربناته بیان شده و در ادامه لندفرم های سطحی کارست گچی ازجمله فروچاله ها، کارن ها، اشکال گنبدی شکل، تامولی ها، پلیگون ها، پرتگاه ها و زمین لغزه ها ی گچی، پولیه ها، دره های کور، چشمه ها و لندفرم های حاصل از انحلال میان لایه ای گچ و فرونشست سنگ های پوشاننده آن توصیف و به مشکلات و فوایدی که برای زندگی انسان ایجاد می کنند، اشاره شده است. درنهایت می توان گفت با توجه به اینکه حدود هشتاد هزار کیلومترمربع از مساحت زمینی کشور ما ایران توسط رخنمون های گچی پوشیده شده اند، انجام مطالعات مدون درباره رخنمون های گچی، نقشه برداری از لندفرم های کارست گچی و تولید نقشه های حساسیت و خطر فروچاله ها و فرونشست ها و همچنین بررسی هیدروژئولوژی محلی چنین مناطقی برای توسعه و امنیت عمومی بسیار ضروری می باشد.