فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مطالعه کمی ناهمواری ها، یکی از بخش های نوین و کم سابقه در مطالعات داخلی محسوب می شود که با توجه به این واقعیت، اعتبارسنجی های این نوع مطالعات نیز به همین منوال جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است. در این راستا در تحقیق پیشرو آنالیز شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) به صورت خودکار در دو ناحیه زون سنندج – سیرجان و زاگرس شکسته جهت دستیابی به نتایج صحیح تر، موردبررسی قرار گرفت. در این تحقیق با توجه به صحت سنجی و انطباق با شرایط مشاهداتی از بین سایر روش ها از روش Dickson & Beier استفاده گردید. پس از تهیه لایه TPI با تفکیک 4 طبقه (ارتفاعات، شیب تند، شیب ملایم و دره) به روش Dickson & Beier از لایه رقومی ارتفاعی (DEM) با دقت 10 متر از کل شهرستان صحنه در استان کرمانشاه، در گام بعدی به صورت پایلوت از هر دو ناحیه ژئومورفولوژیک زاگرس دو قسمت (A= زون سنندج – سیرجان و B= زاگرس شکسته) با ابعاد 07/6 × 07/6 کیلومتر انتخاب شدند. در قسمت پایانی پروژه نیز نتایج حاصل از شاخص موقعیت توپوگرافی با توجه به تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی بررسی شد. نتایج بیانگر تطابق مناسب مقادیر TPI=1، با دره ها و کانیون ها (حضور شبکه زهکشی)، TPI=2، با قسمت های سکونتگاهی، زراعی و شیب ملایم، TPI=3، بر دامنه های با شیب تند و پوشش اندک گیاهی و TPI=4، با ستیغ است. در دو قسمت نیز بخش های با شیب تند، حداکثر مساحت از هر دو زون موردمطالعه (پایلوت) را شامل شده است و سپس لندفرم های شیب ملایم و ارتفاعات و درنهایت نیز دره ها نیز حداقل مساحت را به خود اختصاص داده اند.
زمین شناسی، دگرسانی، کانی سازی و مطالعات ژئوشیمیایی در منطقه کلاته تیمور، شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه کلاته تیمور در 20 کیلومتری شمال غرب کاشمر و 4 کیلومتری روستای کلاته تیمور در استان خراسان رضوی قرار دارد. این منطقه جزیی از کمربند آتشفشانی- درونی شمال گسل درونه است و از نظر ساختاری در جنوب زون سبزوار، حد فاصل گسلهای درونه و تکنار واقع شده است. سنگهای منطقه شامل دو واحد اصلی مجموعه سنگهای آذرآواری- آتشفشانی با سن ائوسن زیرین تا میانی و سنگهای نیمه عمیق می باشد. سنگهای آتشفشانی با طیف ترکیبی آندزیت بازالت، آندزیت، لاتیت، تراکیت، داسیت و ریوداسیت به صورت گدازه، توف، لاپیلی توف و آگلومرا دیده می شود. بر اساس پیمایشهای صحرایی و مطالعات آزمایشگاهی، چندین توده نفوذی در منطقه برای اولین بار شناسایی شد. توده های نفوذی با رخنمون کوچکی به شکل استوک دیده می شوند. نفوذیها شامل کوارتز هورنبلند بیوتیت مونزودیوریت پورفیری، کوارتز بیوتیت مونزودیوریت پورفیری، کوارتز دیوریت پورفیری و میکرودیوریت می-شود. بارزسازی هاله های دگرسانی در محدوده مورد نظر با استفاده از طول موجهای VNIR و SWIR مربوط به تصاویر سنجنده های ETM+7 و استر انجام گرفت. آلتراسیون در منطقه، گستردگی خطی دارد و شامل انواع پروپیلیتیک، سرسیتیک، آرژیلیک و سیلیسی است. با وجود وسعت زیاد آلتراسیون در منطقه، وسعت کانی سازی در سطح محدود است. فراوانی کانی سازی سولفیدی کمتر از 3% و بیشتر به شکلهای افشان، استوک ورک و پرکننده فضای خالی دیده می شود. در منطقه چشمه نقره، آثار فعالیتهای معدن کاری قدیمی مشاهده می شود که بیانگر اهمیت معدنی این منطقه در زمانهای گذشته است. اکتشافات ژئوشیمیایی باعث کشف نا هنجاریهایی از عناصر طلا، مس، سرب، روی، نقره، ارسنیک، آنتیمون، جیوه و بیسموت گردیده است. بررسیهای ژئوشیمی سنگی در نواحی آلتراسیون، نشان دهنده همبستگی طلا با عناصر مس، سرب، روی و نقره می باشد. با توجه به الگوی آلتراسیون، توزیع غیریکنواخت کانی سازی و درصد پایین کانی زایی سولفیدی، مطالعات بیشتر می تواند بر روی سیستم منطقه در تیپ کانسار طلا- مس گرمابی از نوع کم سولفید صورت گیرد.
ارتباط پدیده ی النینو- نوسان جنوبی (ENSO) با تغییرات اُزون کلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر در لایه اُزون که تحت عنوان نوسان اُزون کلی سنجش و اندازه گیری می شود بخشی از دغدغه های بشر امروزی به عنوان یکی از علل و یا اثرات تغییر اقلیم است. در این پژوهش نوسانات اُزون کلی در گستره ی ایران مرتبط با پدیده ی ENSO مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور متوسط ماهانه اُزون کلی از سایت ماهواره ای پایگاه نقشه سازی طیف سنجی اُزون کلی (TOMS) از پایگاه داده ای NASA/GSFCدر گره های با فاصله 25/1×1 درجه جغرافیایی و نیز متوسط ماهانه شاخص SOI به عنوان تعریف کننده شرایط وقوع النینو/لانینا استفاده شد. نتایج نشان داد تغییرات مقدار اُزون کلی نسبت به شاخص SOI با مدل رگرسیونی درجه سوم بهترین برازش را دارد و در سطح اطمینان 99% می توان با استفاده از این مدل نسبت به برآورد اُزون کلی اقدام کرد. ارتباط بین مقادیر اُزون برآورد شده توسط مدل و شاخص SOI در سه مقیاس سالانه، فصلی و ماهانه در تمام گستره ی ایران بجز ناحیه کوچکی در شمال غرب درماه جولای معکوس، قوی و در سطح اطمینان 99% معنادار است. قوی ترین ضرایب همبستگی در ناحیه ی مرکزی، جنوبی و جنوب شرقی کشور و ضعیف ترین روابط در شمال و شمال غرب کشور به دست آمد. بر اساس نتایج این تحقیق مقدار اُزون کلی در گستره ی ایران در زمان وقوع النینو/لانینا، افزایش/کاهش می یابد. مقدار اُزون کلی از جنوب به شمال زیاد می گردد که شیب خط در زمان وقوع النینو بیشتر است.
تعیین تقویم زمانی گردشگری در دریاچه گهر بر اساس مدل MEMI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات بیوکلیمایی انسانی،پایه واساس بسیاری ازبرنامه ریزی های توریسمی است. تفاوت های زمانی - مکانی آب وهوا در مناطق مختلف یک پتانسیل قوی برای گردشگری است و از دلایلی می باشد که ایران را در ردیف پنج کشور متنوع گردشگری جهان قرار داده است. یکی از راهبردهایی که اخیرآ در اغلب کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته، توسعه و گسترش توریسم در نواحی محروم و دارای پتانسیل های لازم برای ترویج گردشگری می باشد. یکی از مناطق بسیار زیبا که از جنبه اکوتوریسم توان بالقوه فراوانی دارد، محدوده حفاظت شده اشترانکوه و به تبع آن دریاچه گهر در استان لرستان است. سطح آسایش انسان تحت تاثیر عوامل محیطی و فیزیولوژیکی قرار دارد. مدل MEMI جزءمدلهای موازنه حرارتی ترمو-فیزیولوژیک، از سه زیر شاخص PMV,PET ,SET تشکیل شده، اساس این مدل برمبنای معادله بیلان انرژی بدن انسان استواراست. در این پژوهش در راستای تعیین تقویم زمان مناسب گردشگری در دریاچه گهر از فراسنج های اقلیمی دمای خشک هوا به سانتیگراد، میزان ابرناکی آسمان به اکتا، سرعت باد غالب به متر در ثانیه، فشار بخار آب به هکتو پاسکال و رطوبت نسبی به درصد ایستگاه سینوپتیک شهر دورود در بازه زمانی 1391- 1379 ، و پیراسنج های فیزیولوژیکی انسانی( سن، جنس، وزن، قد، نوع پوشش و فعالیت)، به همراه متغیرهای موقعیتی( طول، عرض جغرافیایی و ارتفاع هندسی منطقه مورد مطالعه)،در قالب مدل MEMI ارزیابی گردیدند. نتایج حاصل از محاسبه و ارزیابی شاخص آسایش در این مدل حاکی از آن است که خروجی شاخص های PET و PMW تقریباً شبیه هم، و در تمام طول سال شرایط فیزیولوژیکی متنوعی در دریاچه گهر حاکم می باشد. بر اساس این مدل مناسبترین زمان برای فعالیت گردشگری در منطقه ماههای اردیبهشت، خرداد، شهریور و مهر است.
فرآیندهای هوازدگی و تاثیر آنها در نواحی شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انرژی زمین گرمایی، کاربردها و مزیت های آن در ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیل فراوانی خشکسالی های روزانه در ایران با شاخص خشکسالی مؤثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعداد ایران برای وقوع خشکسالی با شدت های مختلف، ضرورت بررسی این پدیده را با شاخص های جدیدتر بیش از پیش روشن می سازد. محدودیت مهم شاخص های موجود این است که قادر به پایش خشکسالی ها در مقیاس روزانه نیستند. شاخص خشکسالی مؤثر این نقص را برطرف کرده است. مطالعه حاضر، با هدف تحلیل فراوانی خشکسالی های روزانه با شاخص خشکسالی مؤثر در 43 ایستگاه سینوپتیک کشور در یک دوره آماری 30 ساله به انجام رسیده است. بر این اساس، فراوانی خشکسالی های روزانه در ایستگاه های کشور در طی فصول و سال با شاخص خشکسالی مؤثر محاسبه شد. سپس ایستگاه های کشور با استفاده از تحلیل خوشه ای بر پایه مجموع فراوانی خشکسالی های ملایم تا بسیار شدید (رده های 1 الی 4) به پنج گروه تقسیم گردید و الگوهای فراوانی در هر گروه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که خشکسالی های بسیار شدید، به جز سه ایستگاه گرگان، زنجان و تربت حیدریه در سایر ایستگاه ها رخ نداده است. در مقابل، فراوانی وقوع خشکسالی های ملایم، متوسط و شدید در کشور، خیلی بیشتر از خشکسالی های بسیار شدید و تعداد آنها تقریباً با هم برابر بوده است. در کل کشور در 56 درصد از روزها انواع خشکسالی (ملایم تا بسیار شدید) رخ داده است. بر اساس نقشه های خروجی، توزیع فراوانی خشکسالی ها در کشور از الگوی جغرافیایی خاصی تبعیت نمی کند. لذا می توان گفت که انواع خشکسالی در تمام مناطق کشور اتفاق افتاده است. مقادیر کاهشیِ شاخص خشکسالی مؤثر در طول زمان، نشان از گرایش اغلب ایستگاه های کشور به سمت خشکسالی دارد.
انتخاب نسبت طیفی بهینه به منظور تشخیص میزان کاتیون ها و آنیون های خاک با استفاده از تصاویر ماهواره ای ASTER مطالعه موردی: کویر دره انجیر – بافق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت گیری طیفییکی از رایج ترین روش های محاسباتی بارزسازی پدیده های سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای محسوب می شود و کاربردهای زیادی در زمین شناسی، کشاورزی، اکولوژی و غیره دارد. هدف از تحقیقحاضر استفاده از نسبت گیری های طیفی مختلف جهت تفکیک کاتیون ها و آنیون های خاک و انتخاب نسبت طیفی بهینه بااستفادهازداده هایماهواره ای استر در کویر دره انجیر بافق می باشد.بدینمنظورپس از تصحیحاتهندسیورادیومتریک تصاویر ماهواره ایو اعمال فیلتر میانگین، 56 نسبت مختلفطیفی ساخته شد. سپس نمونه برداریازخاک (42 نمونه) از سطح 5-0 سانتیمتر انجام و مقادیر کاتیون ها و آنیون های آنها اندازه گیری گردید. نقشه نقطه ای تهیه شده از محل پروفیل ها با تمامی لایه های اطلاعاتی حاصل از نسبت گیری های طیفی تلاقی داده شد و ارزش بازتاب هر پروفیل استخراج گردید. از روش اعتبارسنجی تقاطعی به منظور اندازه گیری میزان همبستگی و میانگین مربعات مجذور خطای بین مقادیر تخمینی هر نسبت طیفی و مقادیر آزمایشگاهی مربوط به هر پروفیل استفاده شد.
نتایج نشان داد که نسبت باندهای 5 به 6 ، 5 به 8 و ا به 2، 11 به 12 و 6 به 9 و 1 به 2 به ترتیب جهت بارزسازی کلسیم، پتاسیم و منیزیم و نسبت باندهای 11 به 12 و 7 به 9 و 11 به 10 به ترتیبجهت بارزسازی آنیون های سولفات و بیکربنات خاک می توانند با دقت مناسب (R2>0.5 , RMSE<13.61)مورد استفاده قرار بگیرند.
شاخص های فشار جو و اقلیم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین شاخص های اقلیمی و مطالعه ی پیوند از دور از روش های مهم در راستای هدف علم اقلیم شناسی همدید می باشد. مهم ترین این شاخص ها برای اقلیم ایران کدامند؟ برای این هدف، داده های رقومی روزانه ی ارتفاع ژئوپتانسیل برای سطوح مهم جوّی از مرکز ملّی پیش بینی محیطی و تحقیق جوّی آمریکا برای دوره ی 63 ساله(1948-2010) و داده های روزانه ی دما و بارش برای 43 ایستگاه دیده بانی همدید در دوره ی 30 ساله( 1977-2008) از هواشناسی ایران دریافت شد. با استفاده از روش تحلیل مؤلفه ی اصلی، شاخص های مهم جوّی در محدوده ی جغرافیایی 10 تا 70 درجه عرض شمالی و 10 تا 80 درجه طول شرقی برای نیمه ی سرد سال (پاییز و زمستان)شناسایی و با روش همبستگی، چگونگی و اهمیّت هر کدام از این شاخص ها در اقلیم ایران تعیین گردید. نتایج نشان داد، هفت شاخص جوّی در نیمه ی سرد سال در محدوده ی جغرافیایی مطالعه وجود دارند و مهم ترین آنها برای اقلیم ایران به ترتیب از شروع فصل سرما تا اواسط ماه نوروز شامل، شاخص آسیای مرکزی، سیبری شمالی، اروپای غربی، آناتولی و مدیترانه ی غربی می باشند. بیشترین تأثیر را شاخص ها بر اقلیم دمایی ایران دارند و تأثیر بارشی آنها به شکل ناحیه ای می باشد. بالاترین ارتباط بارشی را ساحل دریای خزر با شاخص آسیای مرکزی و اسکاندیناوی – مرکز آسیا به ترتیب در پاییز و زمستان وکل ایران با شاخص مدیترانه ی غربی دارند. بنابراین با توجه به اصل تابلر در جغرافیا، مراکز و شاخص های مهم جوّی اقلیم ایران در محدوده ی های نزدیک به ایران استقرار داشته و اهمیّت آنها بیش از شاخص های اقلیمی در فاصله خیلی دور می باشد.
تعیین مهم ترین پارامترهای گرانولومتری سنگفرش بیابان در تفکیک تیپ های مختلف دشت سر(مطالعه موردی : خضرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت سرها یکی از مهم ترین واحدهای ژئومرفولوژی در مناطق خشک می باشند و تاکنون شاخص های مختلفی برای جداسازی تیپ های مختلف آن ها ارائه شده است. وضعیت سنگ-فرش بیابانی در تیپ های مختلف است از ویژگی های موثر در جداسازی دشت سرها و محافظت خاک سطحی می باشد. در این پژوهش سعی شده است تا مهم ترین پارامترهای دانه بندی سنگ فرش بیابان در رابطه با تفکیک تیپ های مختلف دشت سر مورد بررسی قرارگیرد. تعداد 124 نمونه از سنگ فرش های مناطق بیابانی در قالب تیپ دشت سر لخت، اپانداژ و پوشیده واقع در منطقه خضرآبادیزد نمونه برداری و آزمایشات دانه بندی بر روی آن ها انجام گرفت.روش نمونه برداری نیز به صورت تصادفی طبقه بندی شده، ابرمکعب لاتین بود. نمونه های برداشت شده پس از انتقال به آزمایشگاه با استفاده الک های استاندارد و روش طبقه بندی ونتورث، طبقه-بندی وتوزین شده و منحنی دانه بندی آن ها ترسیم و همچنین سایر شاخص های دانه بندی در مورد آن ها محاسبه شد (نرم افزارGRGraph ). شاخص های محاسبه شده شامل قطر میانگین، جورشدگی، کج شدگی و پخی است. نتایج منحنی دانه بندی و محاسبه این شاخص ها در تمام 124 نقطه نشان داد، شاخص های قطر 20%، قطر 25% و قطر 50%، کارایی بیشتری را نسبت به بقیه قطرها در تفکیک تیپ های مختلف دشت سر بر اساس وضعیت دانه بندی سنگ فرش از خود نشان می دهد. پارامتر های قطر 90%، قطر 84% و قطر 95% دارای کارایی کمتری در این زمینه بوده و سایر شاخص ها در این زمینه از قابلیت چندانی برخوردار نمی باشند. بدین ترتیب چنانچه با احتمال 90 درصد، دامنه تغییر پارامترهای مذکور را بررسی کنیم، برای قطر 20% در دشت سر لخت، مقادیر 9/14 تا 9/69 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، مقادیر 7/13 تا 1/58 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، 8/0 تا 7/8 میلیمتر، برای قطر 25%، برای دشت سر لخت مقادیر 7/13 تا 1/78 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، 14 تا 50 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، مقادیر 9/0 تا 7/7 میلیمتر و در نهایت برای قطر 50%، برای دشت سر لخت، قطر 7/10 تا 9/45 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، قطر 6/9 تا 5/35 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، 8/4 تا 1/1 میلیمتر، انتظار می رود.
بررسی اکولوژیک پرندگان دریائی جزیره شیدور
حوزههای تخصصی:
تأثیر پدیده ی انسو بر تغییرات دمای ماهانه و فصلی نیمه ی جنوبی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین پدیده ی انسو با میانگین دمای هوای ماهانه و فصلی نیمه ی جنوبی کشور، طیّ دوره ی 55 ساله (2005-1951) انجام شد. برای این کار از داده های دمای 12 ایستگاه سینوپتیک کشور، داده های شاخص نوسان های جنوبی (SOI) و شاخص انتقالی انسو (TNI) استفاده شد. ابتدا میزان همبستگی بین دمای هوا با هر دو شاخص انسو در دو گام زمانی ماهانه و فصلی بررسی و سپس تأثیرپذیری دمای هوا از فازهای گرم (النینو) و سرد (لانینا) پدیده ی انسو، به کمک شاخص درصد تغییرات دما بررسی شد. نتایج نشان داد، تعداد ایستگاه های دارای همبستگی معنادار دمای هوا با شاخص TNI، به مراتب بیش از شاخص SOI بود. همچنین در هر دو مقیاس زمانی، بیشترین همبستگی های معنادار از نوع منفی بود که بیانگر کاهش دمای هوا با افزایش مقادیر شاخص های انسو است. از سویی، براساس شاخص TNI، دمای هوای ماه ژانویه و برمبنای شاخص SOI، دمای هوای ماه اکتبر به عنوان ماه های تأثیرپذیر از پدیده ی انسو معرّفی شدند. در مقیاس فصلی نیز، در فصل تابستان اکثر ایستگاه ها همبستگی معناداری با شاخص انسو داشتند. حدود دامنه ی همبستگی میان مقادیر شاخص SOI با دما در تمامی ماه ها از حدّاقل 549/0- برای آگوست تا حدّاکثر 463/0+ در ماه اکتبر و 458/0- در ماه های آگوست و سپتامبر تا 512/0+ در ماه سپتامبر برای شاخص TNI بود. در مقیاس فصلی نیز دامنه ی همبستگی های SOI و TNI به ترتیب از 365/0- در فصل بهار تا 459/0+ در فصل پاییز و 530/0- تا 384/0 در فصل تابستان متغیّر بود. با مبنا قرار دادن شاخص TNI، درصد تغییرات دمای ایستگاه ها در هر یک از فازها نشان داد، در مقیاس فصلی، فاز لانینا منجر به افزایش 4 درصدی دمای فصل زمستان و در مقیاس ماهانه، فاز لانینا منجر به افزایش 8 درصدی دمای ماه دسامبر شد. در مجموع نتایج مؤیّد تأثیرپذیری قابل ملاحظه ی دمای هوا از پدیده ی انسو بود.
تحولات مورفولوژی زراعی سکونتگاه های روستایی دهستان صالحان (شهرستان خمین) دوره 85- 1341(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مورفولوژیزراعیبهعنوانجزئیازساختزراعیسکونتگاه هایروستاییکشورتحول پذیراست. اینتحولاتکهماهیتیساختاری-کارکردیدارد، پیوستهدر حالوقوعاست. امّا، در جریاناصلاحاتارضیساختزراعیتحولاتناگهانی وسریعیراتجربهنمود. بهدنبالآن،مالکینافزایشیافتند،مکانیزاسیونواردروستاشدوجامعه یروستاییواردمرحله ی جدیدی از صورت بندی اجتماعی- اقتصادی یعنی دنیایسرمایه داری (البته شبه سرمایه داری) شد. اگرچه،تحولخصیصه یهرنظامیاست،امّاپیامدهایحاصلازاینتحولاتحائزاهمیتاست.
اینپژوهش،باهدفتوصیفوتحلیلمورفولوژیزراعیدر دهستانصالحانتحتتأثیرعواملونیروهایاجتماعی – اقتصادیانجام گرفته است. روشپژوهشازنوعتوصیفی- تحلیلیاستوبرایجمع آوریاطلاعاتازروش هایکتابخانه ایومیدانیوابزارهایی نظیرپرسشنامهونقشهاستفادهگردید. جامعه یآماریموردبررسی،دهستانصالحان(شهرستان خمین) می باشدکهدارای 9574 نفرجمعیّتدرسال 1385 بودهاست. برایانتخابروستاهاوخانوارهاینمونهازروش هاینمونهگیریطبقه بندیاحتمالیومکانیاستفادهشدهاست. براساساینروش ها،3 روستا (روستاهایمیشیجان علیا،خراوندودیوکن) و 174 بهره بردارانتخابگردیدند. نتایجاینپژوهشنشانمی دهدکهمورفولوژیزراعی (اعمازاندازهقطعات،شکلقطعاتو غیره) در جریاناصلاحاتارضیمتأثرازتغییردرساختارمالکیّت (بزرگمالکیبهخرده مالکی)، تغییردرمنابعآبمورداستفادهوتغییرشیوه یکشت (بهعبارتیمتأثرازتحولدرنظامسنتیتولید) تحولیافتهاست که زمینه سازافزایشدرآمدواشتغالروستاییانگردید.
شبیه سازی تغییرات اقلیمی آینده در منطقه ی جاسک و تأثیر آن بر جنگل های حرّا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تالاب های جزرومدی مانگرو که در منطقه ی مرزی بین خشکی و محیط زیست دریایی واقع شده اند دارای ارزش اکولوژیکی و اجتماعی- اقتصادی قابل توجهی هستند. در این مطالعه با استفاده از روش ریز مقیاس Lars-WG در دو مدل GCM (HadCM3و MIHR) با سناریو A1Bشبیه سازی متغیّرهای اقلیمی دمای حداقل، دمای حداکثر و بارندگی در دوره های گذشته و آتی انجام شد. در بررسی عدم قطعیت نتایج نشان از قابلیت بالای مدل Lars-WG در شبیه سازی متغیّرهای اقلیمی در اکوسیستم های خشک داشت. بر پایه نتایج ریز مقیاس MIHR دمای حداکثر و حداقل در ماه های سرد از نوامبر تا مارس افزایش به میزان تقریبی به ترتیب °C7/4+ و °C21/4+ در حالی که در فصل گرم از جون تا اکتبر افزایش تقریبی به میزان °C65/3+ و °C55/3+ را نشان داد.
طبق نتایج HadCM3میزان افزایش دمای حداقل در فصل سرد °C03/3+ و °C3/3+ در فصل گرم تا انتهای سال 2100 خواهد بود. بطوری که میانگین ماهیانه دمای حداکثر از مرز °C38 در طول فصل گرم در دوره ی آتی 2099-2080 خواهد گذشت. همچنین پیش بینی شد تفاوت دمای شبانه روز به حداقل مقدار ممکن برسد که این شرایط بر پروسه های بیولوژیک و اکولوژیک مانگروها تأثیر خواهد داشت. رگرسیون خطی داده های دمای حداقل مشاهداتی افزایش °C14/3+ در طول 42 سال گذشته را نشان داد. بر پایه ی نتایج مدل HadCM3 و MIHR در دوره 2080 تا 2099 شاهد افزایش بارش در ماه های گرم و کاهش شدید بارش در ماه های سرد خواهیم بود.
تحلیل آماری همدیدی امواج گرمایی بالای 40 درجة سلسیوس در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امواج گرمایی تأثیرات گسترده ای بر فعالیت های مختلف انسانی دارند و زمانی که از شدت و فراوانی بالایی برخوردار شوند، می توانند معضلات عمده ای تولید نمایند. هدف از این تحقیق، بررسی دماهای بالای 40 درجه سلسیوس و شناسایی الگوهای همدید ایجادکننده آن ها در غرب کشور به روش آماری- همدیدی است. به این منظور آمار دمای حداکثر روزانه شش ایستگاه سینوپتیک منطقه غرب کشور در یک دورة 32 ساله (2007-1976) جمع آوری و پس از بررسی های آماری، نقشه های همدید موج های گرمایی مربوطه تحلیل گردید. نقشه های همدید با استفاده از نرم افزار GrADS بر اساس داده های فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیلی تراز 500 هکتوپاسکال و مؤلفه نصف النهاری باد 200 هکتوپاسکالی تهیه شدند. بررسی های کمّی، تعداد 27 موج گرمایی را در طی دوره مورد مطالعه مشخص نمود. زمان معمول آغاز موج گرما در منطقه، اول مردادماه است. بیشترین امواج گرمایی در سال 1977 با فراوانی 4 موج، طولانی ترین موج در سال 1995 با تداوم 28 روز، و شدیدترین موج در سال 1998 با دمای میانگین 4/42 درجه رخ داده است. ایستگاه های خرم آباد و کرمانشاه بالاترین تعداد روزهای با دمای 40 درجه را در منطقه داشته اند. تعداد روزهای فوق گرم در ایستگاه های منطقه در دوره آماری به طور متوسط 06/2 روز افزایش یافته است. بر اساس نقشه های همدیدی، دو الگوی کلی برای ایجاد امواج گرمایی در منطقه تشخیص داده شد. الگوی اول (امواج نزدیک به حالت نرمال) که در آن پر ارتفاع آزور پر ارتفاع ثانویه ای بر روی عربستان ایجاد می کند و به دلیل اینکه در عرض های جنوبی تر ایجاد می شود، تأثیرات کمتری بر روی نیمه غربی ایران دارد. الگوی دوم (امواج شدیدتر) که پر ارتفاع جنب حاره ای آزور تا عرض های شمالی تر گسترش یافته و زبانه آن به-صورت کمربندی از شمال آفریقا تا روی ایران کشیده می شود (مانند موج گرمایی شدید سال 1998). در هر دو الگو، شکل گیری مراکز کم فشار حرارتی در سطح زمین در جنوب غرب ایران و مکش هوای گرم و خشک بیابان های عربستان به سمت منطقة مورد مطالعه، با رخداد امواج گرمایی همزمان بوده است.
بررسی روند دما و بارش های روزانه حدی در حوضه دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تغییر عناصر اقلیمی حوضه دریاچه ارومیه، دادههای درجه حرارت حداکثر و حداقل و بارندگی روزانه 4 ایستگاه در طی دورة 2006-1984 مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از شش شاخص برای تجزیه و تحلیل روند تغییرات درجه حرارت و هشت شاخص جهت بررسی روند تغییرات بارش بهره گرفته شد. روند این نمایهها با استفاده از روش حداقل مربعات تعیین گردید و برای تشخیص معنیداری آنها آزمون رتبهای من ـ کندال به کار رفت. نتایج نشان میدهد که شرایط اقلیمی در طی دورة مورد مطالعه در این منطقه تغییر پیدا کرده است. بطوری که تعداد روزهای تابستانی و شبهای گرم بطور معنیداری افزایش و تعداد روزهای سـرد و شبهای سرد به طور معنیداری کاهش یافتـه است. مجموع بارندگی سالانه، تعداد روزهای بارانـی (بیش از 2 میلیمتر) و تعداد روزهای بارندگی سنگین (بیشتر یا مساوی 10 میلیمتر)، نیز کاهش معنیداری داشته است. همچنین در طی دورة مورد مطالعه تعداد روزهای متوالی مرطوب بطور معنیداری کاهش پیدا کرده است. اما افزایش روزهای متوالی خشک معنیدار نبوده است.
مطالعه گنبد آتشفشانی بهلول داغی و تأثیر آن بر مورفولوژی منطقه شمال تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط های آتشفشانی از اشکال تأثیرگذار سطح زمین هستند که ارتباط زیادی با ساختارهای پوسته مانند گسل ها، چین خوردگی ها و ... دارند. گنبد آتشفشانی بهلول داغی در 2 0 کیلومتری شمال تبریز و از نظر پهنه بندی ساختمانی، در پهنه ایران میانی و در زیرپهنه البرز-آذربایجان واقع است. محدوده گنبد مورد مطالعه، به دلیل عوارض تکتونیکی فعال و لرزه خیزی بالا، از نقاط بحرانی است و لازمه مقابله با مخاطرات آن، شناسایی اشکال سطحی زمین با هدف پی بردن به ماهیت، علل پیدایش و آثار ژئومورفولوژیک ناشی از آن است که می تواند زمینه را برای برنامه ریزی جهت زندگی بهتر انسان ها فراهم آورد. ازآنجاکه بهلول داغی با ارتفاع 2227 متر در شمال کلان شهر تبریز، نقش برجسته ای را در مورفولوژی پرعارضه کنونی منطقه دارد، در این پژوهش سعی شده با استفاده از روش های میدانی و کتابخانه ای، ماهیت و علل خروج این عارضه و تأثیر آن بر مورفولوژی منطقه شمال تبریز بررسی شود. در این راستا از ابزارهایی نظیر نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، عکس های هوایی و ماهواره ای و نیز داده های آزمایشگاهی استفاده شده است. یافته های حاصل از مشاهدات عینی و تجزیه وتحلیل کتابخانه ای نشان می دهد که حرکات کششی و فشارشی تکتونیک فعال آذربایجان(که از آغاز همگرایی صفحات قاره ای عربی و اوراسیا در 30میلیون سال پیش ناشی می شود)، به ویژه در پلیو-کواترنر منجر به گسیختگی های ژرف و گسلش شدید منطقه شده، شرایط خروج ماگما از نقاط ضعیف تکتونیکی را فراهم نموده است. گنبد بهلول داغی نیز از خطواره گسل های آلمان داغ و شوردره، که به موازات گسل شمال تبریز ( NTF ) کشیده شده اند، بیرون آمده است. این مخروط با کنار زدن لایه های رسوبی میوسن، توانسته علاوه بر تغییر الگوی زهکشی منطقه، به عنوان منبعی برای تولید رسوب نواحی پایین دست (مخروط واریزه، افتان ها و ...) عمل کند. هم چنین خروج این توده، موجب نوسان لایه های رسوبی افقی و تمایل آن ها به طرف رأس گنبد شده و باعث گسیختگی و ایجاد سطوح ضعیف در برابر سیستم های فرسایشی و تشدید مورفودینامیک منطقه شده است.
فرسایش و پیشروی رودخانه شیله و نابودی دریاچه هامون
حوزههای تخصصی:
تحلیل تجربی فشارهای زیست محیطی تولید ناخالص داخلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واکنش دوسویه رشد اقتصادی و کیفیت محیط زیست به همدیگر، موضوع بحث برانگیزی است که از دهه 1990 مورد توجه قرار گرفته است. فشار بر محیط زیست به واسطه فعالیت های بشری نه تنها از جنبه زیست محیطی اهمیت دارد، بلکه از نظر اقتصادی نیز مهم است. در ایران به دلیل وجود منابع انرژی فراوان در استفاده از آن ها برای انجام فعالیت های اقتصادی اتلاف و اسراف وجود دارد که این امر منجر به افزایش آلودگی های زیست محیطی می شود و از طرفی استفاده بیش از حد از منابع انرژی خود نوعی فشار بر منابع طبیعی و محیط زیست به حساب می آید. در این مطالعه رابطه بین مصرف انرژی به عنوان شاخصی برای فشار زیست محیطی و تولید ناخالص داخلی سرانه به عنوان شاخصی برای فعالیت های اقتصادی در قالب فرضیه زیست محیطی کوزنتس با استفاده از داده های سال های 1388-1346 ایران به روش هم انباشتگی جوهانسن- جوسلیوس مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که رابطه بین فشارهای زیست محیطی تولید ناخالص داخلی سرانه در ایران به صورتU وارون است و در دوره مورد بررسی در منطقه ابتدایی منحنی زیست محیطی کوزنتس و قبل از سطح آستانه قرار دارد. از این رو توصیه سیاستی این مقاله اتخاذ سیاست های رشد سریع اقتصادی است که هم به افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه منجر می شود و هم با عبور از سطح آستانه، در آینده کاهش آلودگی های زیست محیطی را سبب می شود. البته تا زمانی که اقتصاد هنوز در منطقه اولیه منحنی زیست محیطی کوزنتس قرار دارد سیاست گذاران بایستی در کوتاه مدت سیاست هایی اتخاذ کنند که پیامدهای خارجی منفی را کاهش دهد.
محیط زیست و انسان امروز (1)
حوزههای تخصصی: