فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱٬۷۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی همچون اوضاع اجتماعی (فرهنگ، آموزش، اقتصاد و...)، شرایط اقلیمی (میزان حرارت، رطوبت، ساعات آفتابی و...) و نظام اجتماعی (سیاست، قوانین و...) بر ارتکاب جرایم اثر گذار است، از میان عوامل یاد شده شرایط آب و هوایی تأثیر مهمی در وقوع برخی جرایم دارد، این تحقیق با هدف تأثیر شرایط آب و هوایی بر ارتکاب جرم در استان پهناور خوزستان صورت گرفته است. در این رابطه آمار وقوع (به تنهایی و غیر از کشف) از قبیل؛ سرقت، قتل، نزاع و درگیری، شرارت و مفاسد اجتماعی از سال 1386 تا سال 1391 هجری شمسی از سامانه مرکز کنترل و فرماندهی انتظامی استان خوزستان و پارامترهای آب و هوایی مربوط به 12 ایستگاه سینوپتیک در بازه زمانی یاد شده از سایت اداره کل هواشناسی استان خوزستان استخراج شد و با استفاده از نرم افزار SPSS محاسبات و تجزیه و تحلیل لازم صورت گرفت. در پایان با استفاده از نرم افزار GIS پهنه بندی جرایم در استان خوزستان انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که عناصر آب و هوایی تأثیر به سزایی در ارتکاب جرایم داشته است، افزایش 55/1 درصدی جرم سرقت در فصل زمستان، 09/1 درصدی جرم قتل در فصل بهار، 19/4 درصدی جرم شرارت در فصل تابستان،80/0 درصدی جرم نزاع و درگیری در فصل تابستان و 44/1 درصدی جرم مفاسد اجتماعی در فصل بهار مؤید این ادعاست.
تحلیل سینوپتیک یخبندان فروردین 1366
حوزههای تخصصی:
مدل سازی روند بارش و پیش بینی خشکسالی های حوضه آب ریز دریاچه ارومیه
حوزههای تخصصی:
ارزیابی اثر پدیدة «انسو»1 بر تغییرپذیری بارش های فصلی استان آذربایجان شرقی?با استفاده از «شاخص چند متغیرة انسو»2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استفاده از MEI نقش پدیدة جوّی- اقیانوسی انسو?در?تغییرپذیری بارش?های فصلی استان آذربایجان?شرقی مورد?مطالعه قرار?گرفته است.?نتایج حاصل از?بکارگیری روش تحلیل همبستگی «پیرسون» بیانگر ارتباط مثبت بین شاخص چند?متغیرة انسو و?بارش ایستگاه های آذربایجان?شرقی است که در?بین فصول چهار گانه میزان همبستگی فقط در?فصل پائیز? معنی دار?بوده و?در?سایر?فصول همبستگی معنی داری بین بارش و پدیده های ال نینو?و?لانینا مشاهده نگردید.?این امر?به معنی افزایش میزان بارش?های پائیزی به هنگام ال نینو (فاز گرم و?مثبت در پدیدة انسو) و?بر?عکس کاهش بارش در?فاز لانینا?(فاز سرد و ?منفی) است.?در?بین ایستگاه?های مورد مطالعه بیشترین میزان همبستگی بارش پائیزی با شاخص چند متغیرة انسو?در?ایستگاه سراب و?کمترین میزان همبستگی در?ایستگاه تسوج مورد محاسبه قرارگرفته است.?مقادیر?ضریب همبستگی مورد?محاسبه بین بارش و?MEI?بیانگر?نقش عوامل جغرافیایی در?میزان تأثیر پذیری از?پدیدة انسو می باشد؛ به این معنی که در?استان آذربایجان?شرقی از?غرب به شرق و?از?شمال به جنوب بر?میزان همبستگی یا به عبارت دیگر بر میزان تأثیرپذیری از?پدیدة انسو?افزوده می گردد?که اوج این افزایش در?ایستگاه سراب قابل مشاهده است.
نگرشی بر ناموزونی ها و روندهای ساعات آفتابی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان ساعات آفتابی با تأثیری که در تعیین میزان تابش خورشید دارد، عامل اصلی کنترل حیات، آب و هوا و سایر فعالیت های زیستی در سطح زمین به خصوص در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می رود. هدف این تحقیق آن است تا بر مبنای آخرین آمار، تصویری از ناموزونی ها و روندهای ساعات آفتابی در ایران، ارائه ومقادیر ساعات آفتابی را برآورد نماید. به این منظور سطح کشور با استفاده از روش تحلیل خوشه ای و قابلیت های نرم افزار ArcGISبا بهره گیری از آمار ساعات آفتابی سالانه و فصلی 87 ایستگاه سینوپتیک طیّ یک دوره ی 20 ساله (1986- 2005) پهنه بندی شد. برای تأیید صحت پهنه بندی از آزمون های پارامتریک سیداکو آنالیز واریانس یک طرفهیا آزمون های ناپارامتریک من- ویتنیو کروسکال- والیس استفاده شد. همچنین برای برآورد تعداد ساعات آفتابی و نیز شناسایی روندهای زمانی آن، به ترتیب از معادلات رگرسیون خطی چند متغیّره و ساده استفاده گردید.
نتایج تحقیق نشان داد که از شمال به جنوب و از غرب به شرق کشور، بر میانگین تعداد ساعات آفتابی افزوده و از میزان تغییرپذیری آن کاسته می شود تا جایی که ضرایب تغییرات سالانه ی ساعات آفتابی، بر عکسِ توزیع مکانی تعداد آن، در سواحل دریای خزر بیشترین مقادیر و در کویرهای مرکزی کمترین مقادیر را دارد. در تمام سطح کشور، روندهای ساعات آفتابی، یا بطور معنی دار، افزایشی است و یا اصلاً معنی دار نیست. حتی یک مورد نیز روند کاهشی معنی دار در سطح کشور مشاهده نشد. میانگین روند افزایشی در سطح کشور، 6/16 ساعت در سال محاسبه گردید. مدل آماری نشان می دهد که بجز فصل تابستان، نقش عرض جغرافیایی در توزیع مکانی ساعات آفتابی، بسیار چشمگیر است. با استفاده از این مدل، تعداد ساعات آفتابی در سطح کشور بر مبنای ارتفاع و عرض جغرافیایی با دقت خوب برآورد گردید.
بررسی ارتباط عناصر آب و هوایی با بیماری ناخنک چشم درشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناخنک از بیماری های شایع چشمی است که می تواند سبب آستیگماتیسم، محدودیت میدان دید و مشکلات زیبایی شود. این بیماری شایع جهانی با ٢٢% شیوع در نقاط استوایی بیشترین فراوانی را در بین بیماری های چشمی دارا است. هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش عناصر آب و هوایی در بیماری ناخنک در بازه ی زمانی(1390-1385) در شهر مشهد است. جهت انجام این پژوهش از آمار مراجعین به کلینیک چشم پزشکی خاتم الانبیاء در طی سالهای 1385 تا 1390 که مبتلا به بیماری ناخنک چشم بودند و همچنین داده های اقلیمی ایستگاه سینوپتیک مشهد استفاده شده است. پس از گردآوری ابتدا نرمال بودن داده ها در محیط نرم افزار Minitab 16 مورد آزمون قرار گرفت و سپس با استفاده از روش های آماری رگرسیون ، همبستگی پیرسون و چندگانه، مدل ANOVA تأخیر زمانی(توابع خودهمبستگیACF ) و شاخص اشعه ماوراء بنفش به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط عناصر آب و هوایی با بیماری ناخنک پرداخته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که همبستگی ماهانه عناصر آب و هوایی گرد و غبار، ساعات آفتابی، تابش کل و سرعت باد با بیماری ناخنک در ماه های (اردیبهشت، خرداد، آذر، دی و بهمن) بیشترین مقادیر را دارا است. همچنین در بین عناصر یاد شده ارتباط بین سرعت باد و ساعات آفتابی با بیماری ناخنک دارای بیشترین همبستگی می باشد (89/0 r=،01/0 p= و 63/0 r=،1/0 p=). از دیگر نتایج این پژوهش نشان داد که تاثیر عناصر آب و هوایی با زمان تاخیر فصلی و یک دوره شش ماهه در تشدید بیماری است که این ارتباط در شش ماهه دوم سال بیشتر مشهود است.
مدل سازی بارش- رواناب حوضه آبریز کشکان براساس مدلهای آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رواناب سطحی به آن قسمت از بارش گفته می شود که در امتداد سطح شیب زمین جاری و به صورت جریان سطحی یا زیر سطحی از حوضه خارج می گردد. مدل هیدرولوژیکی ساختاری است که بتواند با توجه به ویژگی های حوضه و عامل های موثر بر پدیده مورد نظر، تعامل و رفتار آن را با تقریب قابل قبولی نشان دهد. حوضه آبریز رودخانه کشکان یکی از زیرحوضه های مهم حوضه آبریز کرخه است. جهت انجام مدل سازی «بارش، رواناب»، از داده های14رگبار در طی دوره آماری 1389-1360، در زیر حوضه پلدختر که دارای آب نمود لحظه ای می باشد، استفاده شده است، سپس بر اساس پنج ویژگی هایتوگراف 14رگبار به عنوان متغیر مستقل و هفت ویژگی هیدروگراف به عنوان متغیر وابسته، به ارزیابی کاریایی مدل های مختلف رگرسیون یک متغیره برای مدل سازی بارش رواناب و هم چنین به برآورد احتمال وقوع سیل با استفاده از روش سری های جزیی اقدام شده است در این راستا تعداد 30 سیل با دبی بیش از 500 متر مکعب در ثانیه انتخاب و سپس بر اسال روش سری های جزیی به برآورد دبی سیل در بازه های زمانی 2 ،5، 10، 25، 50، 100 و 200 ساله مبادرت شده است. نتایج بررسی مدل سازی نشان داد که از میان انواع روشهای رگرسیون یک متغیره، روشهای خطی، مرکب و توانی دارای بیشترین تبیین برای مدل سازی بارش- رواناب می باشند. سپس بر اساس رگرسیون چند متغیره به ارایه یک مدل رگرسیونی بارش- رواناب پرداخته شده، برای واسنجی مدل تهیه شده از معیارها و شاخص های متعددی از جمله ضریب همبستگی، خطای استاندارد، خطای نسبی تخمین و تایید، درصد میانگین قدر مطلق خطا، میانگین نسبی مجذور مربعات خطا، میانگین مجذور مربعات خطا و میانگین قدر مطلق خطا استفاده شده است. R^2 به دست آمده نشان می دهد که 796/0 درصد رواناب در حوضه کشکان مربوط به سه عامل حداکثر شدت رگبار(MIS )، مقدار بارش مازاد(ASP ) و مدت زمان بارش مازاد(DSP ) می باشد. نتایج روش سری های جزیی نشان داد که هر سال به احتمال 99/99 درصد سیلی با میزان دبی 32/606 متر مکعب به وقوع می پیوندد.
زمانیابی ورود پرفشار سیبری به سواحل جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق زمانیابی ورود و آغاز فعالیت پرفشار سیبری به سواحل جنوبی دریای خزر با روش سینوپتیکی مطالعه شده است. در این مطالعه، دادههای دمای حداقل و فشار سه ایستگاه انزلی، بابلسر و گرگان، طی دوره آماری 1971 الی 1980 م. برای ماههای سپتامبر، اکتبر، نوامبر و دسامبر، بهعنوان ایستگاههای منتخب استفاده شد. معیار تشخیص پرفشار سیبری، حضور زبانه سامانه مذکور با خط هم فشار حداقل 1020 هکتوپاسکال در سواحل جنوبی دریای خزر، به شرط استقرار سلول مرکزی پرفشار سیبری در محدوده 60 الی ْ120 طول شرقی و 40 تا ْ60 عرض شمالی بوده است. بنابراین تغییرات دما و فشار ایستگاهها، همزمان با نفوذ زبانههای پرفشار سیبری به روی منطقه، بهعنوان زمان ورود پرفشار سیبری به سواحل جنوبی خزر منظور شده است. بر این اساس، دهه دوم اکتبر برابر با دهه سوم ماه مهر با بیشترین فراوانی به میزان 50 درصد در طول دوره آماری، بهعنوان آغاز مرحله فعالیت پرفشار سیبری در منطقه شناخته شد.
برآورد نیازهای حرارتی مراحل فنولوژیکی کلزای پاییزه (ارقام Okapi SLM046،) در شرایط اقلیمی سرد ایران (مطالعه موردی شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر گیاه برحسب شرایط اقلیمی برای دوره حیات خود نیاز به کسب مقدار معینی حرارت دارد. در پژوهش حاضر، نیازهای حرارتی دو رقم از کلزای پاییزه برای مناطق سرد بررسی شده است. به این منظور به مدت 7 سال پیاپی این ارقام در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات هواشناسی کشاورزی فرخ شهر کشت گردید و اقدام به برداشت اطلاعات فنولوژیکی آن شد. نتایج نشان داد که میانگین کل دوره حیاتی ارقام SLM046، Okapi به ترتیب برابر 161 و 163 روز است و به این ترتیب اختلاف زیادی با یکدیگر ندارند. میانگین مجموع نیازهای حرارتی این دو رقم نیز به ترتیب برمبنای دمای پایه صفر درجه (دمای فعال) برابر با 2340 و 2383 درجه بوده است و براساس دمای 5 درجه سانتی گراد (دمای مؤثر) به ترتیب برابر 1548 و 1559 محاسبه شد. مقایسه میانگین مجموع طول کل دوره حیاتی این دو رقم با دیگر ارقام پاییزه که بین 83 تا 126 روز در سایر نقاط دنیا گزارش شده است، نشان می دهد که این دوره در منطقه سردسیر کشور ایران در حدود 35 تا 40 روز بلندتر است. این امر می تواند به دو علت باشد یا تفاوت ژنتیکی ـ که کمتر به نظر می رسد چنین اهمیتی داشته باشد ـ یا تفاوت اقلیمی محل کشت ـ که محتمل تر به نظر می رسد ـ زیرا طول روز و عرض جغرافیایی مناطق کشت، میزان انرژی کسب شده به وسیله گیاه را تغییر می دهد.
تحلیلی برجنبه های سینوپتیکی- دینامیکی آلودگی هوا درکرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، با استفاده از داده های ساعتی و روزانه عناصر آلاینده، شامل مونو اکسید ازت، دی اکسید ازت، اکسیدهای ازت، مونو اکسید کربن، دی اکسید گوگرد، ریزگردها و ازن در سال های 1385 و 1386 و همچنین نقشه های تولیدی پایگاه اطلاعاتی NCEP/NCAR، جنبه های سینوپتیک و دینامیک تشکیل و تشدید آلودگی هوا در شهر کرمانشاه مورد مطالعه قرار گرفت. برای تعیین وضعیت جوی در طول دوره های آلودگی هوا از نقشه های سینوپتیکی سطح زمین و سطوح ژئوپتانسیل 850، 700 و 500 هکتوپاسکال و همچنین برای تعیین شدت وارونگی و پایداری هوا از نمودارهای ترمودینامیکی (اسکیوتی) در استفاده گردید. نتایج نشان داد که تمام انواع آلودگی های هوای کرمانشاه در این دوره را می توان در قالب سه الگوی مشخص ارائه نمود. الگوی نوع اول (A) زمانی شکل می گیرد که پرفشارهای دینامیک اروپایی در دوره سرد سال با پرفشار کوچک قفقاز ادغام شده و تا منطقه زاگرس جنوبی نفوذ می کنند. این وضعیت سبب پایداری هوا و کاهش ارتفاع لایه وارونگی دما شده و شدیدترین آلودگی های هوا را موجب می شود. در الگوی نوع دوم (B)، پرفشارهای آسیائی و سیبری که ناشی از سرمایش سطح زمین در دوره سرد سال هستند، با نفوذ به ایران از سمت شمال شرق و گسترش تا ارتفاعات زاگرس، شرایط را برای تقویت پایداری هوا در کرمانشاه فراهم می کنند. در الگوی نوع سوم (C) آلودگی های که می توان آن را آلودگی ذرات معلق نیز نامید با استقرار فرود مدیترانه ای در شرق این پهنه آبی تا شبه جزیره عربستان در سطوح بالای جوی و تقویت سیستم کم فشار دینامیک در سطح زمین، انتقال ریزگرد بیابان های عراق و سوریه به داخل ایران و از جمله کرمانشاه، صورت می گیرد.
نقش مدیریت دامنه ای در سیل خیزی حوضه آبریز: مطالعه موردی: سیل مرداد 1377 ماسوله گیلان - ایران
حوزههای تخصصی:
شهرک توریستی ماسوله در ارتفاع 1050 متری از سطح دریا های آزاد دریک ناحیه کوهستانی - جنگلی قرار گرفته است. این شهرک با شماره 1090 در فهرست آثار ملی ایران ثبت گردیده، همچنین در فهرست آثار یونسکو نیز به ثبت رسیده است .این ناحیه از نظر جغرافیایی و معماری در ایران و حتی جهان منحصر به فرد می باشد.
این مقاله عوامل و عناصر مؤثر در ایجاد سیل سال 1377این منطقه را که در کاهش تعداد بازدید کنندگان از آن مؤثر بوده شناسایی کرده است. نوشتار حاضر بخشی از نتایج طرح پژوهشی با عنوان «شناخت بلایای طبیعی ماسوله گیلان در چارچوب جغرافیای طبیعی» است که توسط نویسنده مقاله در سال 1380 تحقیق و پژوهش شده است .
روش کار استفاده از مطالعات میدانی بوده است و با توجه به این که سیل می تواند دلایل اقلیمی، ژئومورفولوژیکی و انسانی یا تکنولوژیک داشته باشد، نتیجه مطالعات نشان داد که عامل سیل مزبور نتیجه عملکرد نامناسب انسانی یا تکنولوژیک در برخورد با پدیده های ژئومورفولوژیکی مسلط ناحیه (رسوبات ریزدانه یخچالی) بوده است و چنانچه تمهیدات مناسب در این ارتباط انجام نگیرد در آینده سیل با شدت بیشتری تکرار خواهد شد
ارزیابی پتانسیل تولید انرژی بادی در ایستگاه های منتخب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مهار منابع انرژی های تجدیدپذیر، یکی از راهکارها جهت اتخاذ مدیریت ریسک در حوزه تأمین انرژی می باشد. در این تحقیق با استفاده از داده های ساعتی و دوره آماری سالهای 1992 تا 2004 م، میزان تولید انرژی در مقیاس فصلی و سالانه برای 3 ارتفاع 10، 30 و 40 متری از سطح زمین برای 42 ایستگاه کشور، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سرعت باد، نشان دهنده بیشترین میانگین سالانه سرعت باد مؤثر به میزان 59/8، 35/11 و 29/12 متر بر ثانیه برای ایستگاه زابل و کمترین آن با 67/5، 25/7 و 36/8 متر بر ثانیه، به ترتیب برای سطوح 10، 30 و 40 در گرگان می باشد. نتایج نشان می دهند که در بین فصول مختلف سال، بهار و تابستان مشترکاً با میانگین 69 و 129 وات بر متر مربع بترتیب برای تراز ارتفاعی 10 و 30 متر، همچنین بهار با 150 وات بر متر مربع برای تراز ارتفاعی 40 متر، بیشترین پتانسیل تولید انرژی بادی را دارا می باشند. از طرف دیگر در بررسی انجام شده در میان ایستگاه های مختلف کشور، مشخص گردید که بیشترین توان چگالی نیروی باد در ارتفاع 40 متری از سطح زمین بترتیب با مقادیر 3042، 1675 و 1092 وات بر متر مربع در مقیاس سالانه به ایستگاه های زابل، اردبیل و کیش اختصاص یافته است. از این رو انرژی بادی می تواند جایگزین مناسبی نسبت به سوخت های فسیلی در برخی از مناطق کشور مطرح باشد.
پیش بینی بارش فصلی بر اساس الگوی سینوپتیکی با استفاده از سیستم استنباط فازی - عصبی تطبیقی ( ANFIS )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی فرآیندهای آب و هوایی ابزار مناسبی در اختیار مدیران حوزههای مختلف قرار می دهد تا با در نظر گرفتن این پیش بینی ها، سیاست های آینده را در جهت بهینه نمودن صرف هزینه ها و امکانات بهره وری حداکثر طرح ریزی کنند. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط الگوهای سینوپتیکی بزرگ مقیاس اقلیمی با بارش محدوده خراسان بزرگ می باشد. در این مطالعه با استفاده از سیستم استنباط فازی- عصبی تطبیقی پیش بینی بارش در بازه زمانی دسامبر تا می(آذر تا اردیبهشت) در منطقه خراسان بزرگ شامل سه استان خراسان رضوی، خراسان شمالی و خراسان جنوبی ارائه شده است. در این مطالعه، ابتدا ارتباط بین تغییرات الگوهای سینوپتیکی شامل فشار سطح دریا، اختلاف فشارسطح دریا، دمای سطح دریا، اختلاف دمای سطح دریا و سطح 1000 میلی باری، دمای سطح 850 هکتوپاسکال، ارتفاع معادل سطح 500 هکتوپاسکال و رطوبت نسبی سطح 300 هکتوپاسکال با بارش متوسط منطقه ای مورد بررسی قرار گرفته است. در انتخاب این مناطق که مجموعه ای از نقاط در خلیج فارس و دریای عمان، دریای سیاه، دریای خزر، دریای مدیترانه، دریای شمال، دریای آدریاتیک، دریای سرخ، خلیج عدن، اقیانوس اطلس، اقیانوس هند و سیبری را شامل می شوند، تاثیر پذیری بارندگی منطقه شمال شرق ایران از الگوهای سینوپتیکی در مناطق فوق مورد توجه قرار گرفته است. سپس، مدل سیستم استنباط فازی عصبی تطبیقی در دوره 1993-1970 آموزش داده شده است و در پایان، پیش بینی بارش در دوره 2002-1993 انجام شده است. نتایج نشان می دهد سیستم استنباط فازی- عصبی تطبیقی در 70 درصد سال ها می تواند بارش را با دقت قابل قبولی پیش بینی کند.
بررسی اثر تغییر اقلیم بر روند نمایه های حدی بارش ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران، که در منطقه خشک و نیمه خشک جهان واقع شده است، هر ساله شاهد رویدادهای حدی بارش کم (خشکسالی) و رویداد های حدی بارش زیاد (رخداد سیل) هستیم. از این رو، ضرورت بررسی مقادیر حدی بارش و حرکت و فراوانی رخداد این کمیت طی دوره های گذشته و، همچنین، تأثیر گرمایش جهانی بر حرکت مقادیر حدی بارش طی دوره های آتی کاملاً احساس می شود. بنابراین، در این مطالعه نمایه های حدی بارش طی دوره های گذشته (1961-1990) و دوره ی آتی (2011-2040) در دو سناریوِ A2و A1Bبر اساس مدل HadCM3بررسی و مقایسه شده است. این بررسی در سناریوِ A2روند افزایشی رویدادهای حداکثر بارش یک روزه در مناطق شمال غربی (جز استان آذربایجان غربی)، مرکزی و جنوب غربی و شمال شرقی و سواحل غربی دریای خزر را پیش بینی کرده است. همچنین، افزایش روند تعداد روزهای خشک متوالی در مناطق شمال شرقی، مرکزی و جنوبی کشور مشاهده می گردد. نتایج حاصل از سناریوِ A1Bنشان داده است مقدار بارش 24 ساعته در دوره ی آتی در مناطق شرقی و شمال شرقی و مرکزی همچنین نوار باریکی از بخش های غربی، جنوب غربی و شمال غربی کشور با کاهش همراه است. نتایج حاصل از پیش آگاهی برون داد مدل HadCM3و سناریوِ A1Bدر خصوص رویداد های حداکثر بارش پنج روزه روند بسیار مشابه ای با الگوی حاصل از سناریوِ A2داشته است. نمایه ی SDIIدر بخش شمالی و غربی کشور افزایش نشان می دهد و در سایر مناطق کشور روند منفی خواهد داشت. روند مثبت در تعداد روزهای با بارش سنگین به بخش های از استان اصفهان، مرکزی، کهکیلویه و بویراحمد، لرستان، ایلام، چهارمحال بختیاری و خوزستان در غرب و جنوب غرب کشور محدود شده و در سایر بخش ها با کاهش این نمایه روبه رو خواهیم بود. افزایش روند خطی نمایه ی حداکثر تعداد روزهای متوالی تر (CWD) در مناطق غربی، جنوب غربی و شمال شرقی کشور و افزایش تعداد روزهای متوالی خشک در مناطق شمال شرقی، مرکزی و بخش هایی از جنوب کشور و، همچنین، جمع بارش سالانه و روزهای تر در نواحی غربی و جنوب غربی، جنوبی، شمال غربی و بخش هایی از شرق کشور افزایش نشان می دهد
بررسی خشکسالی، ترسالی و پیش بینی پارامترهای اقلیمی بارش و درجه حرارت منطقه شیراز با استفاده از روش های استوکستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدلهای استوکستیک به عنوان یک روش جهت بررسی تغییرات آب و هوایی آینده مورد استفاده قرار میگیرند. در میان پارامترهای هواشناسی بارش و دما به عنوان شاخصهای اصلی مطرح میباشند. هدف از پژوهش حاضر تحلیل وضعیت پارامترهای اقلیمی بارش و متوسط درجه حرارت ماهانه، بررسی خشکسالیها و ترسالیهای ناشی از کمبود بارش، شبیهسازی و پیشبینی پارامترهای مورد مطالعه با استفاده از روشهای استوکستیک میباشد. در این تحقیق از آمار 21 ساله بارش و متوسط درجه حرارت ماهانه ایستگاه سینوپتیک شیراز استفاده شده است و براساس مدل آریما و روش خود همبستگی و خود همبستگی جزیی و با ارزیابی تمامی الگوهای احتمالی به لحاظ ایستا بودن و بررسی پارامترها و انواع مدلها، مدل مناسب جهت پیشبینی بارش ماهانه، ARIMA(0 0 0)(2 1 0)12 و جهت پیشبینی متوسط درجه حرارت ماهانه، ARIMA(2 1 0)(2 1 0)12 به دست آمد و پس از اعتبارسنجی و ارزیابی مدل، پیشبینی سالهای زراعی 88-1387 و 89-1388 انجام گرفت. با توجه به پیشبینی صورت گرفته با وجود تداوم خشکسالی، احتمال افزایش بارش وجود دارد. در مورد متوسط درجه حرارت ماهانه نیز روند صعودی دما بویژه در سالهای اخیرادامه داشته و نتایج پیشبینی، نشاندهنده افزایش دما همراه با کاهش دامنه تغییرات میباشد.
شبیه سازی تغییرات رژیم دمای مراغه در اثر خشک شدن دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت پوشش سطح زمین نقش بسیار مهمی در دمای هوا و در لایه خرد و محلی دارد. بطورکلی هرگونه تغییر در سطح زمین پیامدهای آب وهوای شدیدی در این مقیاس ها خواهد داشت. خشک شدن دریاچه های داخلی از مسائل نوظهور آب وهواشناسی می باشد که خشک شدن احتمالی دریاچه ارومیه در شمال غربی ایران یکی از این نمونه هاست. در این پژوهش از مدل شبیه ساز آلودگی هوا (TAPM)، جهت شناخت اثر خشک شدن دریاچه ارومیه بر تغییرات دمایی ایستگاه مراغه در سال های 2003 و 2006 استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده در این پژوهش، متوسط دمای سالانه ایستگاه مراغه در اثر خشک شدن دریاچه 0.25 درجه سلسیوس افزایش، و در ماه های گرم سال به ویژه اوت و ژوئیه در ساعات میانی روز به طور متوسط افزایش حدود 4 درجه سلسیوس و همچنین در ماه های سرد به ویژه دسامبر و ژانویه حدود 3.5- درجه سلسیوس در متوسط دمای شبانه، کاهش را نشان می دهد. بر این اساس با خشک شدن دریاچه ارومیه دماهای کمینه و بیشینه سالانه در منطقه مورد مطالعه تغییرات محسوسی را نشان می دهند.