فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۸۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از سرزمین ایران را مناطق کوهستانی فرا گرفته است. یکی از مخاطراتی که همواره این مناطق را تهدید می کند، ناپایداری های دامنه ای است. وقوع این پدیده، هر ساله خسارات زیادی را به اراضی دامنه ای و مورد بهره برداری انسان وارد می کند. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین این ناپایداری ها پدیدة لغزش می باشد. هدف بررسی علل وقوع و شیوه های پایدارسازی این فرآیند است. در این تحقیق نیز هدف پهنه بندی خطر زمین لغزش به منظور به نقشه در آوردن لغزش های موجود در حوضة جلیسان (یکی از زیر حوضه های چالکرود) به عنوان مطالعة موردی است. این حوضه در استان مازندران و در غرب شهرستان تنکابن واقع شده است. شرایط خاص زمین شناسی و ژئومرفولوژیکی، اقلیمی و نوع استفاده از زمین سبب شده که این حوضه از مناطق مستعد زمین لغزش به شمار آید. تخریب جنگل ها، جاده ها، آبادی ها و از بین رفتن زمین های کشاورزی از جمله خسارت هایی هستند که در اثر وقوع این پدیده به طور مکرر مشاهده می گردد. برای بررسی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در این حوضه، ابتدا نقشة عوامل اصلی مؤثر در رخداد این پدیده تهیه و رقومی شده است. سپس با استفاده از تکنیک تفسیر عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ایETM+2002 و عملیات میدانی (GPS)کلیة لغزشهای موجود در حوضه شناسایی و در روی نقشه ثبت شده اند. سپس با تلفیق نقشه های عامل با نقشة زمین لغزش ها در قالب مدل LNRF، مقدار عددی هر یک از عوامل محاسبه و درصد وقوع لغزش در واحدهای مختلف هر نقشه بدست آمده است. در نهایت نقشة پهنه بندی خطر زمین لغزش با همپوشانی نمودن لایه های مختلف اطلاعاتی حاصل شده است. نتایج نشان می دهد که مدل LNRF کارایی بسیار خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی زمین لغزش در نواخی مرطوب تا نیمه مرطوب نشان می دهد.
نگاهی به ژئومورفولوژی استان یزد/ قسمت دوم
حوزههای تخصصی:
بررسی پدیده های بزرگ ژئومورفولوژی دشت رفسنجان
حوزههای تخصصی:
نقش انسان در بروز آشفتگی ها در سطوح دامنه ها و در طول دره های کوهستان های نیمه خشک و پیامدهای آن؛ مطالعه موردی: دره لیقوان (یکی از دره های شمالی کوهستان سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوهستان های نیمه خشک به لحاظ شرایط طبیعی، از حساس ترین مناطق در برابر فعالیت فرآیندهای فرسایشی می باشند. حضور آثار ژئومورفولوژیکی متنوعی در طول دروه ها و سطوح دامنه ها از نتایج فعالیت چنین فعالیت هایی محسوب می شود. با توجه به آشفته شدن سطوح دامنه ها و انباشتگی حجم زیادی از مواد در دره های کوهستان سهند به عنوان یکی از کوهستان های نیمه خشک کشور سعی شده است در این مقاله، ابتدا پتانسیل سایشی منطقه از نظر شرایط طبیعی (ویژگی های اقلیمی، لیتولوژیکی و ژئومورفولوژیکی)، با به کارگیری روش های کلاسیک و ریاضی و با استفاده از داده های واقعی بارش، دبی، دما و رسوب مورد ارزیابی قرار گیرد، سپس نقش انسان در آشفتگی ها بررسی شود. نتایج این مطالعات نشان می دهد که تغییرات کاربری فعالیت های انسانی در طول دره ها و سطوح دامنه ها، به فعالیت این فرآیندها شتاب فزاینده ای بخشیده است و عملکرد این فرآیندها را در مرحله دیگری از فرسایش، یعنی نوع تسریع شده آن، قرار داده است. آثار این آشفتگی ها، به صورت ازدیاد مواد انباشته شده در طول دره، ظهور بعضی از اشکال ژئومورفولوژیکی ، مانند تشکیل خندق ها ایجاد زخم ها در سطوح شیب های مشرف به دره، تغییر در ویژگی هیدرولوژیکی (مانند پیچان ها و افزایش بار رسوب رودخانه) نمود پیدا کرده است. ایجاد ویلاها در مسیر جریان رودخانه ها، انحراف آبهای جاری در بسترهای سیلابی به کناره ها و به پای دیواره دره ها، تغییرات کاربری در سطوح دشت های سیلابی و سطوح شیب دار مشرف به دره ها، باعث شتاب در فعالیت فرآیندهای کاوشی در بخشی از بستر و افزایش در سرعت فعالیت های انباشتی در بخش دیگر از آن شده است. در دهه های اخیر، تنگ شدگی در مسیر جریان آبهای جاری، به طور مستقیم و غیر مستقیم به دست انسان، مهمترین عامل در بروز آشفتگی در بستر جریان رودخانه ها بوده است که تاثیر آن در محدوده مورد بررسی، به گونه های مختلف ظاهر شده است. تاثیر عمده تنگ تر شدن بستر جریان رودخانه ها و خمیده شدن رودخانه در اثر دست اندازی به دشت سیلابی، بیشتر به وقوع سیل های بزرگتر و افزایش قدرت سایشی آبهای جاری منجر شده است
عوامل تشکیل فروچاله های دشت فامنین - قهاوند در استان همدان
حوزههای تخصصی:
بررسی ژئومورفولوژی ساختاری بیرون زدگی های سنگی زگیلی شکل در فلیشهای جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحثی پیرامون ژئومورفولوژی استان سیستان و بلوچستان (6): خاش
حوزههای تخصصی:
استخراج گسل های البرز مرکزی با استفاده از تصاویر سنجنده ASTER به روش بصری و رقومی خودکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از کاربردهای دورسنجی در زمین شناسی تهیه نقشه خطواره هاست که به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات در مطالعات زمین شناسی مناطق مختلف در نظر گرفته می شود. هدف از این تحقیق، استخراج خطواره های (گسل) البرز مرکزی با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده ASTER به روش بصری و رقومی خودکار است. بعد از انجام تصحیحات هندسی تصاویر تکنیک های بارزسازی مکانی شامل فیلترگذاری، تجزیه مؤلفه های اصلی و نسبت گیری باندی بر روی تصاویر سنجنده ASTER اعمال شد. استخراج خطواره ها بر روی این تصاویر پردازش شده به دو روش تفسیر بصری و رقومی خودکار انجام شد. سپس خطواره های استخراج شده به دو روش بصری و رقومی خودکار با یکدیگر و با خطواره های (گسل) استخراج شده از نقشه زمین شناسی منطقه مقایسه گردید. نتایج نشان داد که میزان گسل های استخراج شده با روش تفسیر رقومی خودکار با میزان گسل های نقشه زمین شناسی همخوانی ندارد و روش تفسیر رقومی خودکار نتوانسته سبب استخراج و شناسایی خطواره های گسلی منطقه (گسل خزر و شمال البرز) شود. ولی میزان خطواره های استخراج شده به روش بصری با میزان گسل ها در البرز همخوانی بیشتری نشان می دهد. بنابراین روش رقومی خودکار به علت دقت پایینی که دارد، برای مطالعات زمین شناسی که بر مبنای مطالعات صحرایی دقت بالایی دارد، پیشنهاد نمی شود. در نتیجه، بهترین روش برای انجام مطالعات زمین شناسی و بررسی های ساختاری در مناطق وسیع و یا مناطقی که دسترسی به آنها مشکل است، استفاده از روش تفسیر بصری و رقومی سازی دستی برای استخراج خطواره هاست.
تحلیل سیستمی، به عنوان یک الگوی پایه در روش تحقیق ژئومورفولوژی
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تاثیرات نوزمین ساخت فعال در دامنه های کرکس با استفاده از روش های ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های ژئومورفولوژیک در ارزیابی فعالیت های تکتونیک ابزاری مفید و قابل اطمنیان هستند زیرا از روی آنها می توان نواحیی را که در گذشته فعالیت های سریع و یا حتی کند تکتونیک را پشت سر گذاشته اند، شناسایی نمود. منطقه مورد مطالعه در بخش های مرکزی استان اصفهان واقع شده است. ارتفاعات کرکس جزیی از زون سنندج - سیرجان است. هدف از این تحقیق شناخت شواهد و ارزیابی فعالیت های تکتونیک فعال در منطقه تحت بررسی است. برای دستیابی به این هدف، علاوه بر استفاده از مطالعات پیشین و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای از عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی نیز به عنوان ابزارهای تحقیق استفاده شده است. شاخص های مورفومتریک، همچون شاخص سینوزیته جبهه کوهستان، پهنای دره به عمق، گرادیان رودخانه و نظایر آن نیز برای بررسی حرکات نوزمین ساخت به عنوان تکنیک های مدلی و مفهومی به کار گرفته شده اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که دامنه های کرکس از نظر تکتونیک همچنان فعال است؛ با این تفاوت که دامنه های شمال شرقی، بیشتر از دامنه های جنوب غربی از این فعالیت ها متاثر هستند.
پدیده های ژئومورفولوژیکی گسل تبریز
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر اثرات عوامل تکتونیکی و ژئومورفولوژیکی در بلایای طبیعی به ویژه زلزله با تاکید بر کلان شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز در حریم یک گسل بزرگ و فعال بنا شده است. این گسل با طول حدود 500 کیلومتر از مرزهای غربی آذربایجان تا میانه و سراب نقشه برداری شده است. این سامانه گسلی، رشته کوههای بزرگی مانند بزقوش، میشوداغ و موروداغ را در برگرفته است. و در طول تاریخ علاوه بر تبریز شهرهایی که در مجاورت این گسل بوده اند. بارها دچار ویرانی شده اند .
گسل تبریز در ادامه شمال غربی خود با روند SE – NW دارای ساز و کاری راستا لغز با مولفه راست براست. و یکی از لرزه خیزترین گسل های ایران در ناحیه آذربایجان است. در قسمت های مختلف این گسل وجود آثار ریخت شناسی متعدد ناشی از فعالیت های زمین ساختی در راستای آن است.
یافته های پژوهش نشان می دهد که مناطق با غمیشه، ولیعصر و سیلاب از مناطق مخاطره آمیز شهر هستند. اما از دیدگاه تکتونیکی به لحاظ پراکندگی گسل های فرعی در سراسر منطقه در برابر زلزله آسیب پذیری برای همه جا یکسان است
مروری بر مطالعات لرزه خیزی گستره تهران
حوزههای تخصصی:
مفهوم زمان و طیف ها و مقیاس های آن در پژوهش های ژئومورفولوژی (با نگاه تحلیلی بر مفهوم زمان در سیستم های طبیعی)
حوزههای تخصصی:
تغییرات مرفولوژی شهری ( مطالعه موردی شهر رشت در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مورفومتری و مورفولوژی شبکه زهکشی در مخروط آتشفشانی تفتان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط آتشفشانی تفتان در جنوب شرق ایران و در شمال غرب شهر خاش واقع شده است. با توجه به این که هم اکنون از قله این آتشفشان بخار آب و گازهای گوگردی خارج می شود، ولی وجود دره های عمیق و شکل نامنظم شبکه آبراهه ها در دامنه های این مخروط، نشانگر عملکرد درازمدت فرسایش و تکامل شبکه زهکشی در این مخروط می باشد. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر مورفومتری و لیتولوژی در تکامل و الگوی زهکشی در دامنه های این مخروط آتشفشانی بوده است. برای دستیابی به این هدف، متغیر های مؤثر از جمله، سنگ شناسی، شیب و جهت دامنه در محیط نرم افزاریILWIS به عنوان ابزار اصلی تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که به جز نواحی مخروط افکنه ای و پادگان های، نسبت تراکم زهکشی از سازندهای قدیم به جدید کاهش و از شیب های زیاد به کم افزایش می یابد. تراکم زهکشی در دامنه های با جهات شرق و جنوب شرق، بیشتر از دیگر جهات است. هر چند الگوی زهکشی کلی در تمامی مخروط های آتشفشانی به صورت واگراست و تفتان نیز از این قاعده مستثنی نیست ولی مقایسه مستقل هر شبکه در پهلوهای این مخروط نشانگر آن است که در گدازه های جدید تر الگوی موازی و در نمونه های قدیمی تر الگوی شبکه درختی حاکم است. با این وجود بی نظمی هایی نیز دیده می شود. مقایسه مخروط افکنه های جدید و قدیمی که در نتیجه فرسایش مخروط آتشفشانی در دامنه های آن تشکیل شده است در تصاویر ماهواره ای، تفاوت زیادی را در الگوی زهکشی نشان می دهند. به طور کلی بررسی شبکه زهکشی در مخروط آتشفشانی تفتان نشان می دهد که با وجود صحت کلی نظریه محققینی مانند پارکر در زمینه ارتباط تراکم و الگوی زهکشی با گذشت زمان و شیب در این مخروط، پیچیدگی هایی در خصوصیات آبراهه ها به ویژه الگوی زهکشی آن دیده می شود. این موضوع تا حدودی به پیچیدگی ذاتی زمان تشکیل مخروط آتشفشانی و درهم ریختگی لیتولوژیکی آن مربوط می شود.
فازهای کوهزایی میوسن در ایران
حوزههای تخصصی:
کانی ها و سلامتی انسان
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضائی حوضه کُر با تکیه بر استدلالهای ژئومورفیک و هیدرولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های ژئومورفولوژی حوضه ها را می توان از سه دیدگاه مورد مطالعه قرار داد؛ که این دیدگاه ها عبارتند از I. دیدگاه تاریخی (موریس دیویس و طرفداران نظریه او)، II . کاتاستروفیسم (بزرگی وقوع رویدادها با توجه به بسامد این رویدادها) و III. دیدگاه سیستمی (تراز بیلان انرژی و ماده ورودی و خروجی از حوضه های ژئومورفیک). در مقاله حاضر تحولات ژئومورفولوژیکی حوضه کر از دریچه تئوری فضائی مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف از انجام این پژوهش تعیین وضعیت تعادلی و پایداری حوضه از گذشته تاحال و در آینده می باشد. روش انجام تحقیق تعیین ورودی و خروجی ماده و انرژی (بارش، تابش خورشیدی، تکتونیک و نئوتکتونیک و ...) به حوضه با توجه به سیبرنتیک میان دادی حوضه هم چنین محاسبه بیلان انرژی و ماده در سطح حوضه با توجه به آنتروپی مثبت و منفی در سطح حوضه بوده است. با استناد به یافته های پژوهش حاضر که حاصل برآیند سیبرنتیکی بین فرم و فرآیند در حوضه است، می توان با اطمینان اظهار نمود که حوضه در چه وضعیت تعادلی قرار داشته است که خود این وضعیت تعادلی موجود، برآیند حالت های تعادل ایستا، دینامیکی و یک نواخت است که بر وضعیت ژئومورفولوژیک حوضه مسلط می باشند. بنابراین با توجه به وضعیت سیستم ژئومورفیک حوضه بهترین روش آمایشی حوضه از میان روش های (برنامه ریزی، مدیریت ریسک و مدیریت بحران) در حوضه که هم مستلزم صرف هزینه های گزاف نباشد و هم باعث ایجاد اغتشاش در پایداری و تعادل ژئومورفولوژیک حوضه رودخانه کر نگردد؛ استفاده از شیوه مدیریت بحران می باشـــد.