فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
121-136
حوزههای تخصصی:
اختلاط کاربری اراضی یکی از اجزاء ضروری چشم انداز شهری در توسعه پایدار نواحی شهری و تنوع کاربری ها است. نحوه قرارگیری کاربری های شهری، تاثیر بسزایی در سطح کیفیت زندگی و کارایی خدمات مربوط به کاربری های مختلف دارد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جمع آوری منابع کتابخانه ای است. میزان همبستگی بین شاخص های اختلاط کاربری اراضی و همبستگی فضایی نواحی از نظر میزان اختلاط کاربری شهری بررسی شده و با محاسبه شاخص موران و شاخص نهایی اختلاط کاربری اراضی شهری با استفاده از GIS به دست آمده و اختلاط کاربری اراضی شهری ارزیابی گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اختلاط کاربری بر اساس شاخص آماره کانونی در حد پایین است و اختلاط کاربری بر اساس شاخص دسترسی کاربری مسکونی به سایر کاربری ها فاصله بین مقدار دامنه های مورد نظر در شهر اردبیل زیاد نبوده و در حد متعادل است ولی مقدار مطلوب فاصله در حد پایین است و اختلاط کاربری بر اساس شاخص آنتروپی نشان دهنده تفاوت چشم گیر در یک نواختی و ضعف در توزیع کاربری ها است. شاخص نهایی اختلاط کاربری از طریق میانگین گیری شاخص ها نشان دهنده ضعف و عدم ارتباط مناسب آن ها است و میزان شاخص موران محاسبه شده برای شاخص های مورد مطالعه نشان دهنده یک توزیع تصادفی است و میزان همبستگی بین این شاخص ها با استفاده از آزمون پیرسون رابطه معنادار را نشان می دهد و بر اساس آزمون رگرسیون خطی با فاصله گرفتن از مرکز شهر از اختلاط کاربری ها کاسته می شود.
گل خانه تاریک انرژیتیک رومیزی با نگاه به اقتصاد خانوار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب، محیط زیست، غذا و انرژی از منابع حیاتی برای بشر هستند؛ بنابراین ایجاد امینت پایدار در این منابع که ارتباط درهم تنیده ای با هم دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش راه کاری تحت عنوان گل خانه تاریک انرژیتیک رومیزی معرفی شده است و اجزای آن شرح داده شده است. هم چنین تاثیر این سامانه بر حوزه های مختلف مدیریت شهری نیز توضیح داده شده است. این راه کار می تواند به طور هم زمان به افزایش امنیت پایدار آبی، محیط زیست، غذایی و انرژی در چارچوب هم بست چهارگانه آب، محیط زیست، غذا و انرژی در زندگی شهری کمک کند. گل خانه تاریک انرژیتیک رومیزی در مقیاس خانگی به کار گرفته می شود. برای این سامانه از دو منظر سرمایه گزار و خانوار شهر تهران، تحلیل اقتصادی انجام شده است و هزینه ها و درآمدها از این دو منظر محاسبه شده است. طبق محاسبه های انجام شده، سود و زیان تجمعی این سامانه در پایان هر سال نیز از این دو منظر ارائه شده است. از منظر سرمایه گزار این سامانه دارای دوره بازگشت سرمایه حدود 5 سال است. از منظر خانوار شهر تهران این سامانه دارای بازگشت سرمایه زیر 4 سال است.
بررسی توزیع مکانی مطب های تخصصی شهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب به منظور ارائه الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده از روش های سنتی برنامه ریزی مطب های تخصصی برای ارائه خدمات بهداشتی - درمانی، به معنای هدر رفتن کاغذ و زمان می باشد؛ اما امروزه، استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان ابزاری در جهت ایجاد بانک اطلاعاتی مناسب و کارآمد عمل می کند. یکی از زمینه های کاربرد این سامانه مکان یابی کاربری مطب های تخصصی است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی توزیع مکانی مطب های تخصصی شهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب با الگویی مطلوب به صورت توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. روش: جامعه آماری پژوهش را کارشناسان مدیریت شهری تشکیل می دهد که تعداد 20 نفر از آن ها به شیوه در دسترس انتخاب و بین آن ها پرسشنامه توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه تحلیل سلسله مراتب فازی و تلفیق با لایه های رقومی در نرم افزارهای Expert Choice و ArcGIS انجام شد که شامل تهیه لایه های اطلاعاتی با فرمت رستری برای هر معیار، طبقه بندی هر لایه داده هایی بر اساس میزان ارزش با استفاده از تحلیل سلسله مراتب فازی، ترکیب همه لایه های اطلاعاتی، اعمال ضرایب نهایی مدل Fuzzy-AHP و تهیه نقشه نهایی بوده است. یافته ها: نتایج بررسی ها نشان داد که، معیارهای «تراکم جمعیت و جمعیت آسیب پذیر» به صورت مشترک با ارزش (303/0) و معیار «فاصله از کاربری تجاری» با ارزش (016/0) به ترتیب مهم ترین و کم اهمیت ترین معیارهای پژوهش هستند. نتیجه گیری: با توجه به معیارهای مورد بررسی پژوهش 43 هکتار از اراضی شهر ایلام به عنوان پهنه بسیار مناسب برای استقرار مطب های تخصصی مشخص شد که این پهنه ها در نواحی 2 و 3 منطقه یک، نواحی 1 و 2 منطقه دو، نواحی 1، 2 و 3 منطقه سه، و نواحی 1، 2 و 4 منطقه چهار شهرداری ایلام هستند.
تدوین الگوی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه بافت های تاریخی در راستای بازآفرینی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
219 - 236
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بافت تاریخی شهرها به واسطه قدمت تاریخی و وجود عناصر و ارزش های نادر زیبایی شناختی، تداوم خاطرات جمعی و مؤلفه های هویت بخشی واقعیت انکارناپذیر شهرهایی بشمار می روند که واجد پیشینه ی تاریخی هستند. این بافت ها در طول زمان با تحولات متعددی مواجه شده و به تدریج دچار نارسایی و اختلال در ابعاد گوناگون کارکردی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، ارتباطی و زیست محیطی شده اند. با توجه به اهمیت بافت های تاریخی، این پژوهش در پی توسعه دانش کاربردی در زمینه شناسایی و تدوین الگوی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافت های تاریخی کلان شهر تبریز است. روش: روش پژوهش در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. هم چنین، جامعه آماری پژوهش شامل مدیران شهری، نخبگان دانشگاهی و کارشناسان آشنا به مسائل بافت های تاریخی است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر به دست آمده که با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران به تعداد 344 کاهش یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که 8 متغیر اصلی و 38 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافت های تاریخی را 911/0 درصد و تنها با از دست دادن 089/0 درصد تبیین می کنند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که بیش ترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در راستای بازآفرینی بافت های تاریخی مربوط به مدیریت واحد و حمایت کننده، انسجام و هم افزایی نهادی، ساختار تشکیلاتی یکپارچه و دیدگاه سیستمی به ترتیب با امتیاز 864/0، 732/0، 551/0 و 447/0 می باشد. از سوی دیگر، شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 549/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری پژوهش حکایت دارد.
آینده پژوهی راهبردی کلانشهر اصفهان (بر مبنای آنالیز چالش ها با مدل علت و معلولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم وجود نگاه آینده پژوهانه در نظام توسعه شهری از عوامل عمده ضعف نظام برنامه ریزی شهری در نظر گرفته شده است، از این رو ضروری است تا آینده را در چارچوب مدل های آینده پژوهی و با رویکرد برنامه ریزی شهری قابل فهم کرده تا از چالش های پیش رو با حداقل آسیب عبور نمائیم. این پژوهش، با هدف آینده پژوهی در برنامه ریزی و مدیریت شهری با رویکرد شناخت چالش های آین ده در ح وزه برنامه ریزی شهری کلانشهر اصفهان و شناخت راهبردهای اجرایی به منظور کاهش چالش ها از دیدگاه متخصصان و مدیران اجرایی نگاشته شده است. در این تحقیق در گام اول با استفاده از نظر خبرگان و کارشناسان اجرایی حوزه مدیریت شهری و مدل دلفی، تعداد 16 عامل به عنوان چالش های کلیدی شهر اصفهان در آینده تبیین گردید. درگام دوم از روش دیمتل به منظور تجزیه وتحلیل و رتبه بندی عوامل علی و معلولی استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل علی و معلولی دیمتل نشان می دهد که عدم مدیریت یکپارچه و کارآمد شهری، الحاقات به شهر اصفهان و تراکم فروشی شهرداری اصلی ترین و تاثیرگذارترین عوامل در ایجاد بحران های آینده شهر اصفهان هستند و در نهایت با استفاده از نظر خبرگان و استفاده از مدل دلفی کارآمدترین راهکارها با توجه به معضلات مطرح شده تعیین و با استفاده از مدل آنتروپی شانون رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که مهمترین راهبردهای برون رفت از معضلات کلانشهر اصفهان برنامه ریزی و دیدگاه یکپارچه به مسائل شهری و استقرار مدیریت یکپارچه شهری، تهیه و تدوین طرح جامع شهری با رویکرد های نوین و برنامه ریزی با مشارکت مردم ( مردم برای مردم) است.
مقایسه عملکرد رگرسیون های خطی چندگانه و جنگل تصادفی درجهت ارزیابی قیمت واحدهای مسکونی (موردشناسی: ولیعصر شمالی، شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد مسکن یکی از مهم ترین ابعاد اقتصادی هر کشوری می باشد. چرا که تغییرات قیمتی آن تبعات مختلفی را در کوتاه مدت و بلندمدت بر اقتصاد ملی در بر خواهد داشت؛ بنابراین، تعریف مدلی که بتواند قیمت مسکن را ارزیابی نماید بسیار ضروری است. در این راستا، اهداف پژوهش حاضر مقایسه رگرسیون های خطی چندگانه و جنگل تصادفی برای تعریف مدل ارزیابی قیمت واحدهای مسکونی و استخراج عوامل مؤثر بر قیمت واحدهای مسکونی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه واحدهای مسکونی محله های یک الی چهار کوی ولیعصر واقع در منطقه یک شهر تبریز به تعداد 30272 واحد می باشد. با استفاده از فرمول کوکران 379 نمونه در سطح اطمینان 95 درصد و ضریب خطای 5 درصد برآورد گردید. جهت مدل سازی مطلوب، اطلاعات 400 واحد مسکونی به عنوان نمونه به صورت میدانی جمع آوری شد. به منظور حذف اثر زمان در این پژوهش، تنها از داده های شهریور سال 1399 استفاده شد. همچنین، جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای ArcMap، SPSS و RStudio استفاده شد. بر اساس نتایج، متغیرهای مساحت با 78/24 درصد، کل طبقات ساختمان با 86/9 درصد، سال ساخت با 9/7 درصد، فاصله از مراکز بهداشتی با 89/6 درصد، فاصله از تأسیسات شهری با 84/6 درصد، فاصله از فضای سبز با 03/5 درصد، فاصله از کاربری مذهبی با 48/4 درصد، فاصله از مراکز درمانی با 26/4 درصد، فاصله از مراکز نظامی و انتظامی با 99/3 درصد و استقرار واحد در طبقه با 92/3 درصد به ترتیب ده متغیر مؤثر دررابطه با قیمت مسکن محله های ولیعصر شمالی می باشند. بر پایه یافته های پژوهش مشخص گردید که رگرسیون جنگل تصادفی نسبت به رگرسیون خطی چندگانه قابلیت بالایی را در پیش بینی قیمت مسکن ولیعصر شمالی شهر تبریز دارا می باشد.
Neoliberalization, Separations, and Environmental Crises - Emphasizing the Ecological Crisis of Lake Urmia, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The ecological crisis of Lake Urmia began in 1995, and its critical state was announced in 2014. Previous studies have demonstrated that farmers and water management in agriculture sector are the main contributors to the crisis. Therefore, the purpose of this study is to investigate the role of neoliberalization in water financing, commodification, and privatization programs in reducing the water level of Lake Urmia. Design/methodology/approach - This research is descriptive-analytical in terms of method. The method of data collection is also documentary and field interviews. The documents include the laws of First Plans (1990) to the Fifth (2011) of the Islamic Republic of Iran, the Fair Water Distribution Acts (1982), and the Provincial Agricultural, and Water Development Documents. The documentary analysis approach corresponds to the interpretive analysis paradigm of information analysis. Findings - What the represented results and the discussions indicate is that when politics and economics are together (as it always is today), separation becomes a neoliberal trick to restore order and self-preservation, and it causes, “The separation of the elements of water, the exploiter, the private interest from the public interest, and from each other”. In this way, by using fake tricks in the name of development and protection, it uses the environment and water resources to gain legitimacy and capital accumulation and transfers the costs of these conspiracies to the environment and the water source. Original/value- Nevertheless, it seems that the policies of structural adjustment and implementation of programs in different governments have created different "separations" and they have imposed enormous environmental costs on water resources.
ارزیابی ابعاد تغییر قلمروهای مدیریتی در منطقه کلان شهری تهران (مطالعه موردی: جداسازی سیاسی-اداری فردیس از شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
555 - 587
حوزههای تخصصی:
انتزاع و گسیختگی سیاسی و کالبدی-فضایی مقدمه بحث درباره حکومت های کلان شهری به انضمام تعداد زیادی از قلمروهای حکومتی و مدیریتی درون یک منطقه کلان شهری عملکردی بدون هیچ مرجع حکومتی واحد برای تصمیم گیری و عمل در گستره کل منطقه کلان شهری بوده است. بر این مبنا، یکی از چالش های موردبحث در نظام مدیریت منطقه ای ایران به ویژه در دهه اخیر، مسئله تقسیم کالبدی و انتزاع فضایی سرزمین در سطوح ملی، میانی و محلی بوده است. استان البرز سی ویکمین استان زایشی ایران است که در سال 1389 به طور رسمی شکل گرفت. تبعات فضایی چنین زایشی محدود به تقسیمات رده ملی و میانی نیست و در سال 1391شکل گیری شهر فردیس و انتزاع کالبدی این هسته از دو هسته دیگر (کرج و مهرشهر) آغاز شد. در این پژوهش، ضمن ارزیابی ماهیت این تصمیم و تبعات فضایی-کالبدی آن، به بیان مهم ترین پیشنهاد ها و بازخوردهای التزام به رویکرد مدیریت یکپارچه در منطقه کلان شهری تهران و کرج پرداخته می شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناختی توصیفی-تحلیلی است. برای انجام این پژوهش از روش پیمایش، تکنیک دلفی و همچنین تلفیق مدل SWOT-MetaSWOT استفاده شد. نتایج این پژوهش ضمن بازخوردهایی منفی درباره گسست فضایی منطقه نظیر تراکم بالای جمعیت، ناهمگونی بافت جمعیتی مناطق و محله ها، بروز اختلاف در سطح محدوده ها و نامشخص بودن حریم را نشان می دهد. همچنین مطابق نتایج، نهاد برنامه ریزی و مدیریتی یکپارچه در یک کل به هم پیوسته با دوازده منطقه شهرداری با سه هسته به هم پیوسته کرج قدیم، مهرشهر و فردیس و به صورت نیمه دولتی که فرای مدیریت محلی قرار می گیرد، دارای انعطاف پذیری و پویایی ذاتی است. این نهاد دارای حوزه های عملکردی معین در سطح منطقه کلان شهری یکپارچه است و ابزار کافی را برای اطمینان از اجزای تصمیمات خود دارد.
بررسی و تحلیل نقش جاذبه های مؤثر بر توسعه گردشگری مطالعه موردی: مناطق ده گانه کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش از نوع کاربردی بوده که به صورت توصیفی- تحلیلی و استنباطی صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را گردشگران وارد شده به کلان شهر تبریز تشکیل می دهند (1500000نفر). با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. داده های مورد نیاز به صورت پرسشنامه آماری و پرسشنامه دلفی گردآوری شد. متغییرهای این پژوهش، 51 متغییر مرتبط با جاذبه های گردشگری است. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری تحلیل عاملی، رگرسیون چند متغییره و آزمون همبستگی پیرسون و برای اولویت بندی معیارها و مناطق شهری از مدل ANP استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی منجر به کاهش 51 متغییر به 5 عامل (مراکز تاریخی- فرهنگی، غذا، سوغاتی و صنایع دستی، مراکز خرید، مراکز تفریحی و آموزشی، مراکز درمانی و اشتغال) شد که توانایی تبیین 08/95 درصد از تغییرات واریانس را دارند. نتایج پیرسون نشان داد که متغییرهای بازار تاریخی تبریز، کفش تبریز، خانه های تاریخی، فرش تبریز و موزه ها، همبستگی بیشتری با توسعه گردشگری دارند. نتایج یافته های رگرسیون ضمن اینکه مؤید اثرگذاری متغییرهای فرهنگی و تاریخی به عنوان جاذبه اصلی گردشگری شهر تبریز بوده، نشان داد که 1/71 درصد از تغییرات واریانس توسط متغییرها قابل تبیین است. نتایج یافته های ANP نشان داد که منطقه 8 کلان شهر تبریز به دلیل وجود عناصر تاریخی و محل عرضه فرش و سوغاتی تبریز نسبت به سایر مناطق، امتیاز بیشتری دارد. با توجه به تفاوت ماهیت جاذبه های گردشگری در مناطق مختلف کلان شهر تبریز، پیشنهاد می شود برنامه ریزی گردشگری در هر منطقه متناسب با پتانسیل های گردشگری آن منطقه ولی هم راستا با اهداف سند توسعه گردشگری این شهر باشد.
تاثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر تهران بر مطلوبیت ادراکی- بصری از منظر شهروندان، متخصصان و هنرمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ایستگاه های مترو در زمره فضاهای همگانی شهرها قرار می گیرند، جداره آنها مشتمل بر آثار هنری همگانی به ویژه دیوارنگاره ها، بخشی از منظر شهری به حساب می آید. آثار هنری موجود در جداره می تواند با ایجاد سامانه ارتباطی میان اثر، هنرمند و مخاطب، زمینه ای برای تعامل بیشتر میان مردم و محیط فراهم آورد. بدین جهت، شناخت عوامل مؤثر بر ترجیحات بصری مخاطبان برای ایجاد مطلوبیت ادراکی _ بصری ضرورت دارد. هدف این پژوهش، شناخت چگونگی تأثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر بر مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری جداره ایستگاه است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر چگونه بر مقبولیت و مطلوبیت بصری جداره ایستگاه تأثیرگذارند؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش آمیخته و برای گردآوری داده ها از روش های مشاهده، مصاحبه و تکنیک ترجیح بصری استفاده شده است. از بین شهرهای گوناگون، به لحاظ موقعیت الگوفرستی، شهر تهران و از میان ایستگاه های مترو در این شهر، ایستگاه متروی تئاتر شهر به دلیل موقعیت مکانی و نزدیکی به خیابان ولی عصر، تئاتر شهر و پارک دانشجو انتخاب شد. از میان دیوارنگاره های این ایستگاه، نُه دیوارنگاره مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که مطلوبیت ادراکی _ بصری در هر سه گروه ناظران تعلیم نیافته (شهروندان)، ناظران تعلیم یافته (متخصصان هنرهای تجسمی) و خالقان آثار (هنرمندان) وجود داشته و نظر شهروندان و هنرمندان به یکدیگر نزدیک تر بوده است. در ارزیابی به عمل آمده، شهروندان از به کارگیری طرح های دارای نوآوری، ریتم و تضادهای فرمی استقبال نموده و از نظر ایشان محل نصب دیوارنگاره ها به لحاظ میدان و زاویه دید و ارتباط با جداره ها مطلوب ولی نورپردازی آثار، نامطلوب ارزیابی شد. این موارد در نمونه های مورد مطالعه به عنوان عوامل اصلی مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری دیوارنگاره های ایستگاه شناخته شد.
مدل سازی مفهومی عوامل تأثیرگذار بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگری کشاورزی با رویکرد سیستمی مورد: روستاهای شهرستان محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اغلب برنامه ریزان توسعه روستایی به این نتیجه رسیده اند که مناسب ترین راهبرد پاسخگویی به چالش های اقتصادی در مناطق روستایی تشویق روستاییان به فعالیت های کارآفرینانه می باشد. یکی از حوزه های شکل گیری فعالیت های کارآفرینانه در مناطق روستایی، گردشگری کشاورزی است که تحت تأثیر عوامل و نیروهای متعددی می باشند. لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد و مؤلفه های مؤثر بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگری کشاورزی و مدل سازی مفهومی این عوامل در قالب رویکرد سیستمی می باشد. بنابراین پژوهش حاضر از نظر هدف یک پژوهش کاربردی و از نظر نتیجه یک پژوهش اکتشافی و با روش کیفی- کمی است. به منظور بررسی میزان تأثیر هر یک از متغیرها در مدل عوامل علی، تعداد 30 پرسشنامه در اختیار نخبگان اجرایی و دانشگاهی قرار گرفت. برای ترسیم مدل مفهومی علی و معلولی بر اساس مدلسازی سیستم پویا از نرم افزار Vensim و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (تک نمونه ای و آزمون فریدمن) در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش بر اساس آزمون t نشان می دهد که تأثیر عامل سیاست گذاری بر توسعه کسب و کارهای کارآفرینانه گردشگری کشاورزی دارای رتبه اول می باشد و عامل امکانات و خدمات گردشگری، عوامل فرهنگی- اجتماعی، مهارت های فردی و ظرفیت های محلی کشاورزی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
تحلیل اثرات گردشگری بر جامعه میزبان نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستای تمین در شهرستان میرجاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از گردشگری روستایی، توسعه اقتصاد محلی و بهبود استانداردهای زندگی جوامع محلی است. توسعه گردشگری، می-تواند اثراتی بر جامعه میزبان بگذارد. شناخت آنها و نحوه ارزیابی اثرات به منظور مواجهه با آن ها، چه مثبت و چه منفی، بسیار مهم است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرات گردشگری در ابعاد مختلف بر جامعه میزبان در روستای تمین است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است که به دو روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را مردم محلی روستای تمین که بر طبق آمار سال 1395 جمعیت آن 762 نفر بوده است، تشکیل می دهد. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که به وسیله آن تعداد 256 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت شاخص اقتصادی با میانگین 109/3، شاخص احتماعی 178/3، شاخص زیست محیطی 053/3 و شاخص کالبدی با میانگین 178/3 بالاتر از میانگین مطلوب است و گردشگری باعث بهبود وضعیت این ابعاد در روستای تمین شده است. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که گردشگری بیشترین تاثیر را بر بعد اقتصادی و بعد کالبدی به ترتیب با مقدار بتای 362/0 و 302/0 ؛ و کم ترین تاثیر با ضریب بتای 157/0، بر بعد اجتماعی و بعد زیست محیطی با ضریب بتای 234/0 در روستای تمین داشته است.
تحلیلی بر تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار در مقیاس محلی در راستای مدیریت پایدار (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1033 - 1056
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش و اهمیت زیرساخت ها در شهرها بر کسی پوشیده نیست. زیرساخت اجتماعی زیرمجموعه ای از زیرساخت ها و شبکه پیچیده و درهم تنیده ای از دارایی های ملموس و غیرملموس است که سطح کیفی زندگی را در یک اجتماع محله ای ارتقا می دهد و نقش مهمی در ایجاد جامعه ای منسجم، تاب آور و پایدار دارد. با این حال در کشور ما به دلیل کمبود زیرساخت های متناسب با نیازها و لحاظ نکردن ابعاد اجتماعی پروژه ها، شاهد اتلاف طیف وسیعی از دارایی ها هستیم. به این ترتیب، پژوهش حاضر در پاسخ به ضرورت فوق و بنا به اهمیت زیرساخت های اجتماعی انجام شده و هدف اصلی آن ارائه راهکارهایی برای تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار در سطح محلی و در راستای مدیریت پایداری پروژه به منظور نیل به اهداف توسعه پایدار شهری است. روش تحقیق در این پژوهش کیفی است و مطالعه موردی در آن، پروژه فرهنگی، مسکونی و ورزشی جوانان یزد است. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از دو روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و نیز مطالعات میدانی (مصاحبه با افراد آگاه و فعال در پروژه و متخصصان صاحب نظر در حوزه پژوهش و اجرا) گردآوری شده است. سپس برای تحلیل داده ها از روش کیفی تحلیل محتوا استفاده شده است. پس از تحلیل داده های پژوهش، مهم ترین راهکارهای پیشنهادی در راستای توسعه پایدار و همسو با مدیریت پایداری پروژه و برای تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار در پروژه های زیرساختی ارائه شده اند که عبارت ا ند از: استفاده از نیروی انسانی متخصص و تجهیزات کافی، همکاری بخش خصوصی با دولتی، درنظرگرفتن موقعیت هایی ایمن و راحت برای حمل و نقل، برنامه ریزی برای چشم انداز آینده و نیازهای روبه رشد، بهره برداری بهینه از امکانات موجود، برنامه ریزی جامع مورد توافق عوامل اصلی پروژه. جمع بندی نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، در مقیاس محلی می توان با اطمینان از تأمین عوامل فوق با اتکا بر اصول مدیریت پروژه، گام مهمی در صنعت ساخت برداشت. همچنین با تعمیم مباحث فوق از جنبه های پژوهشی و اجرایی می توان به تدریج بستر لازم برای تأمین زیرساخت های اجتماعی پایدار را برای سایر پروژه های مشابه و در سطح کشور مهیا کرد.
تحلیل اثرات آرمان گرایی روستائیان بر توسعه روستایی (موردمطالعه: منطقه سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
768 - 781
حوزههای تخصصی:
میل به پیشرفت و توسعه جزء آرمان های جوامع است و آرمان گرایی به عنوان یک عامل تحرک برانگیز می تواند زمینه ساز توسعه جوامع انسانی و به ویژه مناطق روستایی باشد. بنابراین، هدف اصلی این جستار تحلیل اثرات آرمان گرایی بر توسعه روستایی منطقه سیستان است. این پژوهش بر پایه روش، توصیفی - تحلیلی استوار بوده و از نظر هدف، کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات روش های اسنادی و پیمایشی به کار رفت. حجم نمونه در واحد روستا با استفاده از فرمول اصلاحی شارپ 40 روستا تعیین گردید. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه برای واحد سرپرست خانوارها 381 در نظر گرفته شد. روایی پرسشنامه محقق ساخته توسط متخصصین مرتبط با موضوع، تأیید و ضریب پایایی (با 856/0) مورد تأیید قرار گرفت. برای بررسی اثرات آرمان گرایی روستائیان بر توسعه روستایی، آزمون های ضریب همبستگی اسپیرمن، تحلیل واریانس و روش تاکسونومی به کارگرفته شد. نتایج سطح بندی توسعه به روش تاکسونومی و سطح بندی آرمان گرایی روستاها نشان داد که بیشترین تعداد در هر دو سطح بندی در گروه متوسط قرار دارد. نتایج ارزیابی آرمان گرایی نشان داد، روستای ژاله ای در شهرستان زابل (08/124) بالاترین و روستای کنگ امام داد در شهرستان هیرمند (33/66) کمترین سطح آرمان گرایی را داشتند. همچنین روستای کرباسک از شهرستان زابل (66/3) بیشترین و روستای آخوندزاد از شهرستان هیرمند (86/1) کمترین سطح توسعه روستایی را دارند و نتیجه کلی پژوهش نشان داد که بین آرمان گرایی و سطح توسعه روستایی در روستاهای منطقه سیستان رابطه معناداری (با 000/0 =sig) وجود دارد.
سنجش کیفیت زندگی شهری با الگوبرداری از شاخص های بارومتر اروپایی (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی شهری بیانگر رفاه افراد، اجتماعات، و محیط های شهری است و با افزایش جمعیت شهرها و سرعت شهرنشینی بیش از پیش مهم تر شده است. سنجش کیفیت زندگی شهری پتانسیل شناسایی الگوهای فضایی و روندهای پیش روی جوامع را دارد و می تواند مسیر مطمئنی برای شناخت، ارزیابی، و نیازسنجی در برنامه ریزی شهری باشد. مرور نظام مند پژوهش های این حوزه معیارهای متنوعی را در شاخص های ارزیابی نشان می دهد. پایایی برخی از معیارهای پژوهش داخلی گزارش نشده است. در این پژوهش با الگوبرداری از مدل سنجش کیفیت زندگی در شهرهای اروپایی (بارومتر اروپایی) مقیاسی با دسته بندی نسبتاً مختصر و جدید از معیارهای سنجش کیفیت زندگی طراحی شده و با به کارگیری عوامل پایای مدل نهایی به ارزیابی وضعیت کیفیت زندگی در شهر قزوین پرداخته شده است. با نظرسنجی از ساکنان شهر قزوین توسط پرسش نامه و اجرای تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS، پایایی شش عامل توسط آلفای کرونباخ محرز شد. سپس، میزان کیفیت زندگی در این شهر با استفاده از آزمون T تعیین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. بر اساس یافته های پژوهش، معیارهای رضایت از زندگی، پاکیزگی و نظافت، کالبد شهری و ایمنی، امنیت و اعتماد به ترتیب بیشترین رضایت کلی را کسب کردند. بیشترین نارضایتی مربوط به عوامل وضعیت اقتصادی و خدمات آموزشی و رفاهی است. بر اساس نتایج پژوهش، میزان کیفیت زندگی در شهر قزوین بسیار اندک ارزیابی شد و رتبه بندی عوامل رضایت و مناطق سه گانه شهری نیز به دست آمد. همچنین، شاخص سنجش بومی و پایا با دسته بندی جدیدی از معیار های سنجش کیفیت زندگی شهری حاصل شد.
شناسایی عناصر سازنده پیاده راه های شهری مبتنی بر ادراکات حسی شهروندان (مطالعه موردی: پیاده راه تربیت و ولیعصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بهبود کیفیت ادراک پیاده راه های شهری با استفاده از مؤلفه های حسی شهروندان گرفته تا با در نظر گرفتن ادراکات شهروندان پیشنهادهایی برای ساماندهی این فضاها ارائه نماید. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، از نوع پژوهش های کمّی و ازنظر نحوه ی گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های میدانی محسوب می شود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی مخاطبان (ساکنان، شاغلان و بازدیدکنندگان، درمجموع 84240 نفر) تشکیل داده است. با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده 380 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. پایایی پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 893/0 برای تربیت و 889/0 برای ولیعصر به دست آمد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل عاملی منجر به کاهش 55 متغیر به 24 متغیر و 4 عامل در هر دو پیاده راه شد. با توجه به عامل های بارگذاری شده، با توجه به متغیرهای بارگذاری شده می-توان عامل های چهارگانه را بنام های عامل حس بینایی، حس چشایی و بویایی، حس شنوایی و حس لامسه نام نهاد. همین چهار عامل برای پیاده راه ولیعصر به ترتیب اهمیت عبارت اند از عامل کیفیت بصری، عامل چشایی، عامل بینایی و عامل چندگانه. درمجموع چهار عامل توانایی تبیین توانایی تبیین این 1/85 درصد از تغییرات واریانس پیاده راه تربیت و 06/72 درصد از تغییرات واریانس پیاده راه ولیعصر را دارند. همچنین نتایج آزمون کای اسکور و تحلیل مسیر نیز نشان داد که کیفیت ادارک ذهنی در سطح معناداری 95/0 بین دو پیاده راه وجود دارد. در نهایت پیشنهادهای کاربردی متناسب با نوع ادراک ذهنی شهروندان ارائه گردید.
تاثیر اقلیم بر مسئولیت مدنی مهندس ناظر و نقش وی در مدیریت و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که عدم نظارت مناسب نسبت به پروژه های ساخت و ساز، آثار و تبعات زیان بار زیادی بر دوش شهر می گذارد به طوریکه حتی پس از اتمام پروژه چه بسا طیف وسیعی از شهروندان از این موضوع متاثر گردند. و از سوی دیگر عملکرد مناسب و دقیق در این حوزه منجر حرکت به سمت توسعه پایدار و تحصیل بخش قابل توجهی از اهداف مدیریت و برنامه ریزی کلان شهری می گردد. شایسته بود در تحقیقی مستقل نقش و جایگاه متصدیان امر کنترل و نظارت بر امر ساخت و ساز که نقطه ثقل تحقق کیفیت سازه های شهری محسوب می گردند مورد بررسی قرار گیرد. در همین راستا این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی پس از تبیین نوع مسئولیت مدنی مهندسین ناظر، و تاثیر اقلیم های چهارگانه جغرافیای ایران بر آن، نقش و تاثیر آن را در مدیریت و برنامه ریزی شهری مورد مطالعه قرار داد. که نتایج حاصل حاکی از آن است که با توجه به گستره وسیع مسئولیت مهندسین ناظر که مشتمل بر نتایج و پیامدهای کار وی نیز میگردد، وی میتواند در هر دو بعد مدیریت مادی و فرهنگی شهر اثر گذار بوده و در جلوگیری از سوء مدیریت شهری نقش مهمی ایفا نماید.
تحلیل جایگاه شهرستان بستان آباد در منطقه آذربایجان شرقی از منظر شاخص های توسعه اقتصاد محلی (LQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه اقتصاد محلی، حاصل فرایند همکاری دولت و بخش خصوصی در مقیاس محلی برای دستیابی به رشد اقتصادی و اشتغال زایی بالاتر است. راهبرد توسعه اقتصاد محلی رویکردی است که در چند دهه اخیر برای بهبود شاخص های اقتصادی در کشورهای مختلف اتخاذ شده است. کاهش بیکاری، شناسایی پتانسیل های منطقه ای و افزایش درآمد و به تبع آن کاهش فقر، از نتایج پیاده سازی این راهبرد می باشد. در این تحقیق تلاش شده ضمن توجه به شاخص های اصلی توسعه اقتصادی در سطوح محلی و شهری به زمینه های اصلی توسعه اقتصاد محلی نیز توجه شود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد و با استفاده از داده های اسنادی و آماری موجود، تدوین شده است. در تهیه پایگاه داده و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری مانند Excel و Spss و از نرم افزار توصیف و پردازش داده های مکانی ArcGis استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق، توسعه شهر بستان آباد در پیوند با گسترش مناسبات و ارتباطات اقتصادی با شهرهای مجاور و روستاها و توسعه اقتصادی بازارهای محلی صورت گرفته است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که شهر بستان آباد از قابلیت ها و توان های اقتصادی زیادی در بخش کشاورزی و صنعت برخوردار است. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد، با توجه به محدودیت های زیرساختی و زیست محیطی در توسعه اقتصاد محلی بستان آباد، در این راستا محدودیت هایی هم در زمینه اقتصادی و کالبدی وجود دارد که براساس تحلیل نتایج یافته های تحقیق، راهبرد توسعه اقتصادی شهر بستان آباد، باید مبتنی بر اولویت سرمایه گذاری در واحدهای کوچک صنعتی در سه بخش کشاورزی، صنعت و معدن باشد.
پس نگری برای تحقق شهر هوشمند در افق؛ 1420 مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر در شهرها چالش های متعددی در حوزه های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده اند که با رشد روزافزون شهرها و جمعیت شهری این چالش ها بیشتر شده اند. اما امروزه در سراسر جهان، با توجه به نقش های اجتماعی و اقتصادی شهرها بر جوامع، باید با کمک مسئولین توسعه شهری و راه حل های پایدار بر این چالش های شهرنشینی غلبه کرد. در ادبیات حوزه شهر، مفاهیم و رویکردهای زیادی برای ارائه تصویری از آینده شهرها وجود دارد که یکی از مهم ترین این مفاهیم، مفهوم شهر هوشمند است. پژوهش حاضر که در حوزه ی آینده نگاری شهری است به دنبال ارائه راهکارهایی برای آینده نگری مؤثرتر پیرامون شهر هوشمند اصفهان در افق 1420 با توجه به این مفهوم است. رویکرد این پژوهش کیفی، از نظر هدف کاربردی است و به منظور انجام این پژوهش و در مرحله پیش آینده نگاری، ابتدا با کمک پویش محیطی و مطالعات کتابخانه ای به جمع آوری تعاریف گوناگون شهر هوشمند از مقالات متعدد پرداخته شد. به عنوان مرحله آینده نگاری نیز در غالب یافته های پژوهش با انجام پس نگری برای شهر هوشمند، راهکارهایی برای تبدیل اصفهان به یک شهر هوشمند در قالب یک نقشه راه ارائه شد. بسترسازی لازم برای تولیصرف کنندگی انرژی های تجدیدپذیر، افزایش تاب آوری اکولوژیک اصفهان و زمینه سازی برای اقتصاد استارت آپی از مهم ترین مؤلفه های نقشه راه هوشمندسازی شهر اصفهان هستند.
بازآفرینی شهری در چارچوب پروژه های محرک توسعه شهری (مطالعه موردی: محله های سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه در شیراز، کرمان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
339 - 362
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیش از انقلاب صنعتی و رشد شهرها، محلات شهری رشدی بطئی و پیوسته داشتند و ضمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتا ثابت ساکنان خود پاسخ می دادند. با رشد شتابان در کلان شهرهای ایران، بافت های قدیمی و سکونت گاههای کهن و محله ها مورد تهدید واقع شدند و نیاز به مرمت شهری و بازآفرینی بافت های قدیمی بیش تر از گذشته احساس شد. توسعه شهری با توجه به دو رویکرد توسعه درونی و مرمت شهری بافت های فرسوده، سعی در احیا و بازگرداندن حیات شهری به عرصه های ناکارآمد داشته است. در راستای تسهیل این روند و توجه به پیوند بافت های قدیمی با توسعه شهری، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از راهبردهای به کار گرفته شده جهت فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و مالکان مورد توجه واقع شد. روش: بافت کهن شهرهای کرمان، شیراز و اصفهان به ویژه محدوده های محله های قلعه محمود، سنگ سیاه و هارونیه افزون بر این که بازتاب کننده تاریخ توسعه و تحولات فرهنگی در گذر زمان هستند آثاری شاخص از فرهنگ و تمدن کشور را در مقیاس ملی و جهانی در خود جای داده اند، این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و رویکرد روش شناسی آن نیز کیفی، کمی، ترکیبی است. منابع پژوهش، منابع اسنادی، کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و پرسش نامه مردمی (تحلیل در قالب نرم افزار SPSS) است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش در سه محله سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه؛ نشان داد که 1) پروژه های محرک توسعه در بافت تاریخی شهری موجب تقویت احساس امنیت می شوند، 2) مهم ترین عامل عدم احساس امنیت در بافت فرسوده، شکل و ساختار کالبدی نامطلوب بافت است و 3) می توان با رویکرد محرک توسعه به عنوان بینشی کامل و یکپارچه به احیا و بازآفرینی محله و نیز حفظ ارزش های تاریخی و کالبدی آن در جهت تبدیل محله به یک مکان زیستی هماهنگ با زندگی امروزی و مطابق با شخصیت و هویت تاریخی دست پیدا کرد.