فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۴۱ تا ۲٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
125 - 139
حوزههای تخصصی:
رخداد جرائم در مناطق تفریحی شهر گرگان، یکی از دغدغه های مدیران انتظامی و امنیتی است که جذب مسافر به مناطق تفریحی را تهدید می کند. هدف پژوهش، بررسی عوامل بروز رفتارهای مجرمانه در تفرجگاه های النگ دره و ناهارخوران و شیوه های پیشگیری از آن است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها، کیفی و از نوع اکتشافی است. جامعه مربوط به شناخت عوامل بروز رفتارهای مجرمانه، 321 پرونده ای بود که در تفرجگاه های شهر گرگان در سال 1396 در کلانتری مربوطه، اداره آگاهی و مواد مخدر تشکیل شده بود. همچنین، جامعه مشارکت کنندگان مربوط به شناسایی شیوه های پیشگیری از بروز رفتارهای مجرمانه، فرماندهان، مدیران، کارشناسان انتظامی و اساتید رشته جامعه شناسی دانشگاه های استان گلستان، بالغ بر 60 نفر بودند. روش انتخاب پرونده ها، به صورت تصادفی در دسترس بود. حجم نمونه براساس جدول مورگان 181 پرونده تعیین شد و درنهایت امکان دریافت 185 پرونده فراهم شد. برای انتخاب مشارکت کنندگان بخش مصاحبه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته، روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تلخیصی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بیشترین جرم تفرجگاه های شهر گرگان در سال 1396 (8/36 درصد از کل جرائم) سرقت است. در این بین ضرب وجرح و مصرف مشروبات الکلی بعد از سرقت، بیشترین جرائمی بودند که رخ دادند. درباره علت جرم، بیشترین علت جرائم مربوط به نیاز مالی است که حدود 7/9 درصد (18 مورد) از کل جرائم بود. سپس اعتیاد، دوستان مجرم و دلایل روان شناختی، بیشترین درصد علت جرم را به خود اختصاص داده است. درباره مهم ترین علت بروز جرم در این پژوهش یعنی نیاز مالی، صاحب نظران به اشتغال زایی، اعطای وام و مهارت آموزی نوجوانان و جوانان اشاره کردند. درباره راهکارهای پیشگیری از بروز جرائم مربوط به اختلالات روان شناختی، بیشترین راهکارها به تخصیص بودجه توسط دولت به منظور کاهش هزینه درمان روان شناختی، فرهنگ سازی درباره اهتمام به روان درمانی و تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات مشاوره ای بود.
تحلیل بافت های تاریخی شهری برای مقابله با مخاطرات انسانی مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
589 - 613
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی شهری دربرگیرنده آثار جایگزین ناپذیری از گذشته هستند که می توانند در آگاهی جوامع از ارزش های فرهنگی پیشینیان مؤثر باشند. حفظ آن ها علاوه بر برانگیختن غرور ملی و ایجاد حس هویت، بر کیفیت زندگی نیز می افزاید. هدف از این پژوهش، تحلیل بافت های تاریخی شهری برای مقابله با مخاطرات انسانی است و منطقه 12 شهر تهران که یکی از مناطق قدیمی و مرکزی این شهر محسوب می شود، به دلیل وجود بناها و آثار تاریخی ارزشمند و متعدد، به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. این تحقیق از نوع اکتشافی است که با هدف کاربردی به بررسی داده ها پرداخته است. براساس اهداف و پرسش های تعیین شده برای تحقیق، به طور عمده مطالعات اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفت و با استفاده از روش پرسشنامه و مصاحبه برای آگاهی از نظرات، افکار و اندیشه های گروه های هدف استفاده شد. با بهره گیری از تکنیک ها و روش های معمول در مطالعات جغرافیایی، داده های جمع آوری شده، رتبه بندی، وزن دهی و دسته بندی و سپس تحلیل شدند. برای تهیه نقشه های موضوعی براساس داده های گردآوری شده و همچنین تجزیه و تحلیل و ترکیب لایه های اطلاعاتی و تهیه نقشه های استنتاجی از سیستم های اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. مهم ترین نکته قابل توجه در پژوهش حاضر، تلفیق اصول اساسی رویکرد «پدافند غیرعامل» و پارادایم «توسعه پایدار شهری» در تحلیل بافت های تاریخی برای مقابله با مخاطرات انسانی است؛ چرا که دو رویکرد فوق، تضاد مفهومی و عملکردی با هم دارند و تاکنون نیز در تعامل با یکدیگر مطالعه نشده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد بافت های تاریخی شهری در منطقه 12 تهران به شدت در برابر مخاطرات انسانی آسیب پذیر هستند. عامل «انسان» به همان میزان که قادر است بافت تاریخی را با انواع خطرات جدی مواجه سازد، به دلیل نقش تأثیرگذار خود در محافظت از این بافت، توان مقابله با انواع مخاطرات، به ویژه مخاطرات انسانی را نیز دارد؛ بنابراین پارادایم توسعه پایدار شهری به منظور حفظ تعادل بین سه رکن «فضا»، «جمعیت» و «فعالیت» و رویکرد پدافند غیرعامل با تأکید بر توانمندی عاملیت مقوله انسانی، علی رغم پارادوکس هایی که در معیارهای پایداری شهر با یکدیگر دارند، برای حفاظت بافت های تاریخی شهر باید در کنار یکدیگر استفاده شوند.
کاربست سیاست های کاربری زمین در راستای ارتقای تاب آوری شهری، مطالعه موردی: شهر رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
39 - 54
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین قابلیت بالایی در بهبود شرایط سکونتگاه های انسانی و افزایش تاب آوری شهرها در برابر مخاطرات دارد. با توجه به ابعاد ساختار مکانی- فضایی و تأثیرگذاری ابزارهای تحلیلی و سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین بر شدت و نوع توسعه، ابزاری مهم برای کاهش خطرات محسوب می شوند. درواقع هدف از این پژوهش، کاربرد سیاست های برنامه ریزی کاربری زمین در راستای بهینه سازی و استفاده از توانایی ها و تاب آور کردن شهر در برابر مخاطرات طبیعی است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش ماهیتی توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها با مطالعات اسنادی- کتابخانه ای و برداشت های میدانی از طریق ابزارهایی همانند مشاهده و تکمیل پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان ساکن در شهر رودبار بوده که تعداد نمونه ها با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. پایایی پرسشنامه نیز با آزمون آلفای کرونباخ 915/0 محاسبه شد. از رگرسیون چندگانه که یک پیش شرط لازم برای موردبررسی قرار دادن رابطه معناداری است استفاده شد. متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین به میزان 68 درصد توانایی برآورد ارتقاء شاخص نهادی، 61 درصد اقتصادی، 57 درصد کالبدی و 55 درصد بعد اجتماعی تاب آوری شهری را دارد. و همچنین ضریب بتای متغیرها نیز از بیشترین به کمترین بدین شرح است؛ 826/0 نهادی، 761/0 کالبدی و 742/0 اجتماعی. این ضرایب مثبت بیان گر آن است که اگر یک انحراف معیار از متغیر سیاست کالبدی کاربری زمین در شهرستان رودبار افزایش یابد به این میزان که اگر سیاست کالبدی حفظ تناسب میان توسعه عمودی و افقی اجرا شود به همان میزان نیز تنوع مسکن به لحاظ تاب آوری در شهر افزایش می یابد. با مقایسه برخی از شاخص های تاب آوری شهری با ابعاد سیاست های کاربری زمین مشخص شد که اگر سیاست های کاربری زمین در شهر رودبار طبق برنامه ها و طرح های تهیه شده اجرا شود شاخص های تاب آوری شهری رودبار نیز قابل ارتقاء است.
تحلیل اکتشافی عوامل مؤثر بر احساس ناامنی در فضاهای سبز شهری (نمونه موردی: پارک های ناحیه ای شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
1191 - 1208
حوزههای تخصصی:
امروزه ، مقول ه امنیت شهری ب ه ویژه در فضاهای عمومی مانند پارک ها و فضاهای سبز ، که همواره مأمنی برای آرامش و تفریح شهروندان است، حائز اهمیت بسیاری است. زیرا شهروند در مقصد مورد نظر اگر احساس امنیت ن کند، گذران اوقات فراغتش را در خانه ، به رفتن به فضاهای سبز ، ترجیح خواهد داد. در پژوهش حاضر ، نظر به اهمیت موضوع فوق ، به بررسی عوامل مؤثر بر احساس ناامنی در پارک های ناحیه ای شهر یزد پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش تحقیق رویکردی اکتشافی و توصیفی- تحلیلی دارد. جامع ه آماری پژوهش را شهروندان ساکن در شهر یزد (529673 نفر) تشکیل می دهند که از میان آن ها 384 شهروند به عنوان حجم نمونه و به صورت تصادفی ساده در سطح پارک های ناحیه ای شهر یزد در دو مرحله (مصاحب ه نیمه ساختاریافته با شهروندان در مرحل ه اول در جهت شناسایی نماگرهای اثرگذاری بر احساس ناامنی و تکمیل پرسش نامه در جهت عامل بندی نماگرها و بررسی میزان اثر هر عامل در مرحل ه دوم) انتخاب ش ده اند. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از یافته های کیفی (تحلیل محتوای مصاحبه ها در نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا) و کمی (تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده ش د. بر اساس نتایج پژوهش ، 27 نماگر در قالب 5 عامل مؤثر بر احساس ناامنی در پارک های ناحیه ای توسط جامع ه میزبان شناسایی و وزن دهی ش د. از میان عامل های مورد بررسی، عدم مطلوبیت زیرساخت های نظامی- انتظامی با مقدار ویژ ه 179 / 10 و درصد واریانس 699 / 42 مهم ترین عامل مؤثر بر احساس ناامنی شهروندان و عامل محدودکنند ه فردی- اجتماعی با مقدار ویژ ه 449 / 1 و درصد واریانس 367 / 5 کم اهمیت ترین عامل بوده است.
نقش تبلیغات انتخاباتی در دیوارنویسی های وندالیستی فضاهای عمومی شهری، مورد مطالعه: شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر نقش تبلیغات انتخاباتی در دیوارنویسی های وندالیستی فضاهای عمومی شهر خرم آباد و نیز روش های کنترل و مقابله با آن است. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایشی است. به منظور بررسی دقیق تر موضوع، جامعه آماری تحقیق شامل جمعیت شهر خرم آباد طبق آمار سرشماری سال 1395 (373.416) که دارای 3 منطقه،23 ناحیه و 77 محله شهری است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر بر اساس نمونه گیری خوشه ای انجام شد. برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ (839/0) و جهت روایی پرسش نامه از نظرسنجی کارشناسان امور شهری استفاده شده است. مطالعه نقش تبلیغات انتخاباتی در دیوارنویسی های وندالیستی، نوآوری این پژوهش محسوب می شود. به منظور بررسی اثرات وندالیسم در شهر با استفاده از پرسش نامه هایی که توسط کارشناسان مسائل شهری تکمیل شد؛ از طریق مدل ELECTERE به رتبه بندی مهم ترین عوامل وندالیسم در شهر پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین دیوارنویسی هایی که موجب از بین رفتن حقوق شهروندان و نیز صدمه به مبلمان شهری شده، مربوط به تبلیغات انتخاباتی نامزدهای این شهر بوده است و سایر دیوارنویسی های وندالیستی کمترین مقدار را به خود اختصاص داده است. بنابر بررسی های انجام گرفته، بیش از 33/58 درصد دیوارنویسی های شهر خرم آباد مربوط به تبلیغات نامزدهای انتخاباتی است.
توسعه گردشگری شهری با تاکید بر خلاقیت (مورد مطالعه: شهر بیرجند)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
129 - 112
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از عوامل موثر بر رشد و توسعه اقتصادی جوامع به شمار می رود. توسعه گردشگری منجر به افزایش درآمد، ایجاد اشتغال مستقیم و غرمستقیم و همچنین کسب درآمد ارزی برای کشور می گردد. برای بهره مندی بیشتر از آثار مثبت گردشگری، توجه به خلاقیت و نوآوری از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به آثار و جاذبه های متعدد گردشگری در استان خراسان جنوبی و به ویژه شهر بیرجند از یک طرف و خشکسالی های چندین ساله از طرف دیگر توجه به این صنعت در بهبود وضعیت اقتصادی این منطقه تاثیر گذار است در این راستا، پژوهش حاضر در صدد بررسی عوامل موثر در توسعه گردشگری در شهر بیرجند با تاکید بر خلاقیت می باشد. پژوهش حاضر کاربردی و روش پژوهش توصیفی تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات میدانی از طریق پرسشنامه از 67 فعال گردشگری و گردشگر جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS و نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل صورت گرفته است. متغیرهای موثر بر گردشگری شهری با تکیه بر خلاقیت به 6 مولفه کلی ( اقتصادی، زیرساختی و کالبدی، محیط زیست، فناوری اطلاعات، سیاسی و امنیتی، اجتماعی و فرهنگی) که هر کدام در برگیرنده چند شاخص میباشد، تقسیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مولفه سیاسی و امنیتی با ضریب 1/58 و مولفه فناوری اطلاعات با 1/3 بیشترین تاثیر بر گردشگری شهر بیرجند با تاکید بر خلاقیت داشته اند. واژه های کلیدی: گردشگری شهری ، خلاقیت، شهر خلاق، شهر بیرجند.
تحلیل جغرافیایی نقش مکان بر احساس نشاط شهروندان اهواز براساس شهر شاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
761 - 799
حوزههای تخصصی:
انسان از همان آغاز زندگی، همراه با دیگران در مکان ها، دانش و تجربه زندگی کسب می کند. از طرفی مکان ها حاصل روح جامعه و مردمی هستند که در آن زندگی می کنند. بررسی مکان به عنوان کانون علم جغرافیا و تلاش برای درک تفاوت ها و مسائل مکانی سنت دیرینه این علم است؛ بنابراین در پایگاه این علم، پرداختن به نشاط شهروندان براساس مکان های مختلف شهر اهواز مسئله ای مهم است که با مشکلات محیطزیستی، کالبدی، مدیریتی و نابرابری های فضایی، اجتماعی و اقتصادی روبه رو است . هدف پژوهش، تحلیل اثرگذاری نقش مکان بر احساس نشاط شهروندان در محله های منتخب شهر اهواز است. پژوهش حاضر کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی-اکتشافی است. ابزار مورداستفاده، ترکیبی از پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد است. جامعه آماری شامل شهروندان شهر اهواز (زن و مرد) در محدوده سنی 15 سال به بالا (280، 887 نفر) است. حجم نمونه متناسب با جامعه آماری و براساس فرمول کوکران 38 5 نفر و روش نمونه گیری نیز طبقه ای نسبی است. پرسشنامه ها در شش محله منتخب شهرک نفت، کیانپارس، گیت بوستان، عامری، منبع آب و کوی علوی توزیع و تکمیل شد. از آنجا که این محله ها براساس شاخص های مکانی شامل جمعیت، سطح کیفیت زندگی و قشربندی اجتماعی دارای سطوح مختلف و تفاوت مکانی هستند، تنوعی از مکان ها و بافت های مختلف شهر اهواز اعم از حاشیه نشین فرسوده از پیش طراحی شده و جدید را شامل می شوند. همچنین توزیع و پراکندگی آن ها گستره جغرافیایی و مناطق شهر اهواز را پوشش می دهد. این محله ها به عنوان محله های مناسب به منظور بررسی و تحلیل موضوع موردمطالعه تعیین شدند. براساس یافته های پژوهش، بین محله های موردمطالعه، از نظر وجود فضاهای نشاط آفرین و اثرگذاری این فضاها بر احساس نشاط شهروندان تفاوت و جدایی گزینی فضایی وجود دارد و الگوی توزیع فضاهای نشاط در بین این محله ها عدالت محور نیست. محیط کالبدی و فراغتی در احساس نشاط شهروندان اثرگذار است و سطح نشاط شهروندان در محله های برنامه ریزی شده که از لحاظ فضاهای نشاط آفرین غنی تر هستند (شهرک نفت، کیانپارس و گیت بوستان)، نسبت به محله های بافت فرسوده (عامری) و حاشیه نشین (محله منبع آب و کوی علوی) که از این لحاظ فقیر هستند، بالاتر است. شرایط عینی محیط شهری در احساس نشاط شهروندان اثرگذار است و تفاوت مکانی در برخورداری از فضاهای نشاط آفرین در سطح نشاط شهروندان و نقش تعدیلگری در کیفیت محیط کالبدی و فراغتی و نشاط شهروندان اثرگذار است. محیط عینی در خلق فضاهای شهری بانشاط و ارتقای شاخص های کیفیت زندگی شهروندان اثر دارد و در مقابل، بانشاط بودن فضاهای شهری موجب جذابیت فضاها و مکان ها برای حضور و فعالیت شهروندان می شود. در پایان نوشتار، پیشنهادهای مناسب ارائه می شود.
تحلیل و بررسی میزان تأثیر زمینه گرایی بر دلبستگی به مکان در محله های تاریخی (موردشناسی: محله های سرخاب و دوه چی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نادیده گرفتن اصول و ابعاد زمینه گرایی در فضای محله ها، منجر به کاهش میزان دلبستگی به مکان شده و به تبع آن مسائل و مشکلات متعددی به وجود آمده است؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف ارتقاء دلبستگی به مکان محله های تاریخی (سرخاب و دوه چی) شهر تبریز ازطریق ابعاد زمینه گرایی به روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از ابزار پرسش نامه و انجام آزمون های Spss به روش نمونه گیری تصادفی-خوشه ای انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان محله های سرخاب و دوه چی با تعداد 300 نمونه آماری (150 نفر از هر محله) است. برای بررسی «زمینه گرایی»، ابعاد کالبدی، تاریخی، اجتماعی-فرهنگی و طبیعی و برای بررسی «دلبستگی به مکان»، مؤلفه های کالبدی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین ابعاد زمینه گرایی (به جز زمینه طبیعی) و دلبستگی به مکان، ارتباط خطی در محله ها برقرار است که بیشترین مقدار مربوط به بُعد کالبدی (به ویژه خوانایی) است. ازلحاظ میزان تأثیرگذاری نیز بُعد تاریخی زمینه گرایی بیشترین تأثیر را بر دلبستگی به مکان دارد؛ بنابراین برای ارتقاء دلبستگی به مکان در محله های تاریخی شهر تبریز لازم است برنامه ریزان و طراحان معماری و شهرسازی به ابعاد کالبدی و تاریخی توجه و تأکید بیشتری داشته باشند.
راهبرد قطب رشد در گردشگری سلامت (نمونه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری سلامت می تواند به عنوان صنعت پیشران عمل کرده و صنایع جانبی را نیز توسعه دهد. غالباً توسعه گردشگری سلامت بدون برنامه ریزی صورت می گیرد هر چند مواردی وجود دارد که گردشگری به صورت سنجیده با استفاده از استراتژی قطب رشد برنامه ریزی می شود این استراتژی شامل ایجاد امکانات گردشگری سلامت در مکان هایی است که از نظر استراتژیکی به عنوان مراکز ترویج توسعه گردشگری وتوسعه سلامت مناسب هستند. پژوهش حاضر تلاش می کند تا الگو و مدل قطب رشد را در گردشگری سلامت مورد ارزیابی قرار دهد. در این پژوهش از روش دلفی و طیف لیکرت (5-1) و با استفاده از اجماع و موافقت خبرگان و کارشناسان متخصص و از طریق پرسشنامه و در محیط اکسل استفاده شده است. روش دلفی روشی است، جهت رسیدن به اتفاق نظر کارشناسان خبره در موضوعات مختلف و پس از تائید، به عنوان نظریه شناخته می شود. این موافقت به صورت درصد و میانگین پاسخگویی خبرگان بیان می شود. درصد بالای 51 درصد بیانگر اجماع نظر نخبگان و کمتر از 51 درصد نشانگر رد نظریه است. یافته های پژوهش نشان می-دهد که شهر تبریز توانمندی های لازم را با لحاظ کردن استراتژی قطب رشد، جهت تبدیل شدن به یک قطب گردشگری سلامت را داراست.
تأثیر بحران هیدروپلیتیک بر زیست پذیری مناطق جغرافیایی با تأکید بر جغرافیای مرزی ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک یکی از ابعاد رقابت ژئوپلیتیک میان واحدهای جغرافیایی رقابت بر سر منابع آبی مشترک است. این موضوع تنش-های سیاسی، اقتصادی و در مواردی نظامی را به وجود آورده است؛ اما یکی از مهم ترین تأثیرات این بحران چالش زیست پذیری مناطق جغرافیایی است؛ زیرا عنصر آب در کنار سایر مؤلفه ها نقش حیاتی در تداوم زیست انسانی و محیطی مناطق جغرافیایی دارد. مرز ایران و افغانستان از جمله مناطقی است که با بحران هیدروپلیتیک دست به گریبان است. هدف این مقاله بررسی تأثیر بحران هیدروپلیتیک بر زیست پذیری مناطق جغرافیایی با تأکید بر جغرافیای مرزی ایران و افغانستان می باشد. سؤال اصلی مقاله این است که بحران هیدروپلیتیک چگونه زیست پذیری مناطق جغرافیایی با تأکید بر جغرافیای مرزی ایران و افغانستان را دچار چالش می کند؟ روش این مقاله توصیفی- تحلیلی است. نتایج مقاله نشان می دهد که با توجه به شکننده بودن جغرافیای منطقه مرزی ایران و افغانستان هرگونه دخالتی در اکوسیستم طبیعی منطقه منجر به وارد آمدن ضربات اساسی بر عناصر زیست پذیری منطقه و تضعیف توان اقتصادی و اجتماعی منطقه خواهد شد.
شناسایی و بررسی مؤلفه های مؤثر بر توسعه شهرهای میانه اندام با رویکرد تحلیل تأثیرات متقاطع (نمونه موردی: شهر خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با بروز تحولات جدید در ایران، شهرهای بزرگ به سرعت عوامل مهم رشد و توسعه را به خود اختصاص داده و باعث ایجاد شکلی از نظام نامتعادل و نامتوازن در شبکه شهری کشور شدند. در این بین، تقویت شهرهای میانه اندام در سطوح گوناگون کالبدی- فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان یکی از مؤثرترین راهکارها در راستای به تعادل رساندن توزیع جمعیت و فعالیت های اقتصادی در سطح مناطق مطرح شد. روش: در این راستا هدف این پژوهش، شناسایی نیروهای تأثیرگذار و در نهایت عوامل کلیدی مؤثر بر رشد و توسعه شهر میانه اندام خوی می باشد. بدین منظور، برای شناسایی عوامل مؤثر بر وضعیت آینده سیستم از روش دلفی استفاده شد که در نتیجه آن 30 عامل اولیه مؤثر بر روند آینده سیستم شناسایی شدند. در ادامه برای استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده سیستم، روش تحلیل تأثیرات متقاطع با بهره گیری از نرم افزار MICMAC به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیستم مورد مطالعه، سیستمی ناپایدار بوده و در صفحه پراکنش متغیرها، پنج دسته از عوامل (عوامل تأثیرگذار، دووجهی، مستقل، تأثیرپذیر و تنظیمی) قابل شناسایی هستند، در نهایت نرم افزار MICMAC از مجموع 30 عامل اولیه، 11 عامل را به عنوان عوامل کلیدی مورد شناسایی قرار داد. نتیجه گیری: این عوامل در واقع به عنوان بازیگران اصلی در توسعه شهر خوی ایفای نقش می کنند. با در نظر گرفتن این عوامل در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های شهری، می توان شاهد روندی مثبت و محسوس در توسعه شهر خوی در سطح استان بود.
تحلیلی بر برنامه ریزی توسعه پایدار بخش مرکزی کلانشهر تهران با محوریت حمل ونقل شهری (منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی سالیان گذشته و با افزایش مشکلات مرتبط با حمل ونقل در شهر تهران، توجه به رویکرد «توسعه ی حمل ونقل محور»، در کانون توجه برنامه ریزان شهری این کلان شهر قرار گرفته است. بدین منظور، این تحقیق با هدف بررسی میزان اهمیت مقوله ی «حمل ونقل» در راستای محوریت قراردادن آن در روند توسعه کالبدی منطقه 12 و همچنین بررسی اصول توسعه پایدار منطقه موردمطالعه با محوریت حمل ونقل شهری، به انجام رسید. جهت دستیابی به اهداف این تحقیق از روش پیمایشی و رویکرد آینده پژوهی استفاده گردید. در این راستا، اقدام به مطالعه ی کتابخانه ای و پرسش گری از مدیران و صاحب نظران منطقه ی مورد مطالعه به تعداد 30 نفر، شد. پرسشنامه ها در قالب «جدول اثرات متقابل» طرح گردیده و با نرم افزار میک مک تحلیل شده اند. نتایج بخش اول تحقیق نشان داد که مسائل مرتبط با حمل و نقل دارای میزان تأثیرگذاری بالاتری نسبت به سایر چالش های کالبدی منطقه موردمطالعه بوده و منطقی است تا توسعه ی آتی منطقه را با محوریت حمل ونقل پیگیری نمود. نتایج بخش دوم تحقیق در زمینه ی اصول «توسعه ی مبتنی بر حمل ونقل» در منطقه ی مورد مطالعه نیز منجر به شناخت 12 نیروی اصلی تأثیرگذار گردیده که تعدادی از آن ها همچون توجه به «تراکم» و یا «تنوع» با اصول مطروحه در توسعه ی حمل ونقل محور تفاوت اساسی دارند.
بررسی و تحلیل فضایی - مکانی عوامل چالش زای منابع انسانی بخش کشاورزی در نواحی روستایی شهرستان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
139 - 156
حوزههای تخصصی:
در کشورهای درحال توسعه منابع انسانیِ بخش کشاورزی در نواحی روستایی با چالش پیر سنی و مهاجرت جوانان مواجه شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل عوامل چالش زای منابع انسانی بخش کشاورزی در نواحی روستایی شهرستان ملایر انجام شده است. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در بخش نظری به شیوه کتابخانه ای و در بخش داده ها به صورت میدانی از شیوه هایی همچون مشاهده، مصاحبه، و انجام دادن پرسش نامه و حضور در نقاط سکونتگاهی بهره گرفته شده است. جامعه آماری 73 روستای بخش مرکزی شهرستان ملایر است. با توجه به حجم بالای جامعه آماری، به نمونه برداری از روستاها اقدام شده است که100 خانوار از 5 روستای مرکز دهستان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن با کسب نظر ااستادان محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و سایر روش ها تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که با توجه به آزمون فریدمن عوامل اقتصادی از جمله کمبود اشتغال، درآمدکم، محدودیت زمین، تضمین ناکافی خرید محصولات، مشکلات بیمه با میانگین رتبه 3/2 در رتبه نخست، سپس عوامل فرهنگی و اجتماعی از قبیل عوامل جاذب جمعیت در شهر، چالش جوانان با اعضای خانواده و محیط روستا، وجود بستگان در شهر، ازدواج، و رشد بالای جمعیت روستاها با میانگین رتبه 08/2 در مرحله دوم و عوامل خدماتی و زیرساختی همچون کمبود امکانات آموزشی، درمانی، تفریحی، و عمرانی با میانگین رتبه 63/1 در مرحله سوم ایجاد چالش منابع انسانی نواحی روستایی مؤثر بوده اند.
شناسایی و طراحی رهیافت معیشت پایدار مکمل در نواحی روستایی کشور افغانستان مورد: شهرستان اندر در استان غزنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور پایداری فعالیت های معیشتی می بایستی تلاش های زیادی صورت گیرد تا بتوان از راه فعالیت های تولیدی، منابع پایداری برای امرار معاش خانواده ها ایجاد کرد. در این راستا، هدف این پژوهش شناسایی و طراحی رهیافت معیشت پایدار در روستاهای شمالی شهرستان اندر در کشور افغانستان می باشد. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با بهره مندی از روش نظریه مبنایی انجام شده است. به منظور تحلیل داده ها از روش استراوس و کوربین در نظریه مبنایی استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های عمیق و مشاهده بوده و به منظور گردآوری داده ها از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 19 مقوله اصلی و 27 مقوله فرعی شد که در قالب مدل پارادایمی دسترسی به معیشت پایدار به عنوان مقوله محوری و شرایط علی (وابستگی بیشتر به بخش کشاورزی، جنگ و چالش های امنیتی و کارایی ضعیف بخش دامداری و طیور)، عوامل زمینه ای (ضعف در زیرساخت و خدمات، پایین بودن سطح آگاهی کشاورزان و تکانه های اقتصادی و مالی)، شرایط مداخله گر (فروش و بازاریابی محصولات کشاورزی، مسایل اجتماعی و هزینه های بالایی منابع مصرفی)، راهبردها (صنعتی سازی روستاها، استفاده از انرژی های خورشیدی، مقاوم سازی مساکن روستایی، اثربخشی عوامل تولید و پرورش طیور بومی در حیاط) و پیامدها (ایجاد فرصت های شغلی متنوع، کاهش میزان وابستگی به بخش کشاورزی، کاهش هزینه های زندگی، تقویت صنایع دستی و بهبود روش های کسب درآمد) قرار گرفت.
جستاری تحلیلی در طیف سنجی و بررسی تطبیقی وجوه متفاوت برنامه ریزی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ارائه بخشی از مطالعات و پژوهش تفصلیلی انجام شده ناظر بر شناسایی وجوه مختلف و متفاوت برنامه ریزی معماری، سیر تحول آن در دوره پس از مدرن و نیز تحلیل ویژگی های هر وجه از برنامه ریزی معماری و انجام دسته بندی بر اساس ویژگی های احصاء شده در قالب طیف سنجی وجوه متفاوت برنامه ریزی و در نهایت مقایسه تطبیقی طیف های مختلف احصاء شده است. در این پژوهش مفهوم جدید طیف سنجی در ارتباط با برنامه ریزی معماری مورد شناسایی, تبیین و تدقیق قرارگرفته است و با ابزار مقایسه تطبیقی در خصوص طیف های مختلف برنامه نسبت برنامه ریزی بر اساس شاخص ها و معیار هایی مشخص با مقولاتی مانند تعریف برنامه ریزی , ارتباط ماهوی با معماری , شکل مدل برنامه ریزی , نحوه انجام برنامه ریزی , ارتباط با طراحی, آفرینش فرم و خلق فضا , محصول و نتیجه برنامه و نقش معمار در ارتباط با برنامه و فرایند طراحی در هریک از طیف های برنامه ریزی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. لذا هدف پژوهش بازشناسی و تحلیل وجوه مختلف برنامه ریزی معماری و ارائه دسته بندی جدیداز آنها براساس ویژگیهای مبتنی بر تحلیل های انجام گرفته در قالب طیف سنجی برنامه ریزی معماری می باشد که بر نقش برنامه ریزی معماری درفرآروند طراحی دلالت دارد. روش تحقیق مورد استفاده دراین مقاله , روش تحقیق کیفی با بهره گیری از ابزار تحلیل محتوا می باشد و روش جمع آوری اطلاعات و داده های پایه بر اساس روش کتابخانه ای بوده است.
نقش کیفیت محیطی بر دلبستگی به مکان در فضاهای شهری (مطالعه موردی: میدان مرکزی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به مکان براساس تعامل شناختی، عاطفی، و عملکردی بین افراد، گروه ها، و مکان کالبدی- اجتماعی طی زمان شکل می گیرد. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر کیفیت های محیطی در میزان دلبستگی به مکان در فضاهای شهری است. شاخص ها و معیارهای مورد سنجش در ارتباط با میزان دلبستگی به مکان شامل مؤلفه های اجتماعی - معنایی، کالبدی - عملکردی، زمینه ای - ساختاری، و ادراکی - احساسی است. میدان مرکزی شهر همدان با توجه به ویژگی های فضایی - تاریخی آن به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. روش تحقیق این پژوهش به صورت تفسیری - تحلیلی و به صورت کمی و کیفی است. در بخش کمی، تحلیل ها بر اساس آزمون مدل معادلات ساختاری و ضریب ماتریس های همبستگی برای بررسی ارتباط میان اجزای متغیرهای تحقیق بهره گرفته شد. به منظور تحلیل یافته ها در این بخش، از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. حجم نمونه حدود 400 نفر بوده که از طریق فرمول کوکران انتخاب شده است. در بخش تحلیل های کیفی از ابزار مشاهده غیرمشارکتی، تحلیل نقشه های رفتاری، تصاویر و نقشه ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد عوامل کالبدی، اجتماعی، و معنایی رابطه مستقیمی با دلبستگی به مکان در میدان های شهری ایفا می کند. «احساس محصوریت مطلوب در فضای میدان»، «نقش میدان به عنوان نشانه ادراکی در شهر»، « موقعیت و جانمایی میدان در پیوند با بافت اطراف»، و در نهایت، «تنوع کاربری های موجود» مهم ترین عوامل مؤثر در دلبستگی به میدان های شهری است.
بررسی روش های سازگاری روستاییان با کم آبی در استان خوزستان: کاربرد نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
246 - 257
حوزههای تخصصی:
سازگاری با تنش های آب جهت حمایت از معیشت و تأمین امنیت غذایی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بااین حال، نوع و میزان راهبردهای سازگاری در مناطق و بسترهای اجتماعی - اقتصادی و اگرو اکولوژیکی آنان متفاوت است. شناسایی و طبقه بندی روش های سازگاری مبتنی بر داده های تجربی می تواند به طراحی و اجرای مشوق ها، قوانین و یا اصلاحات نهادی کمک کند. از این رو هدف مطالعه حاضر شناسایی انواع روش های سازگاری با تنش های آبی با استفاده از روش کیفی نظریه بنیانی است. تکنیک های به کار رفته برای جمع آوری داده ها عبارت اند از مشاهده مستقیم، مصاحبه نیمه ساختاریافته، یادداشت های میدانی و ضبط شواهد و یافته ها که در جریان مصاحبه ها صورت گرفت. اشباع نظری داده ها، با استفاده از نظرات 41 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی و کشاورزان به دست آمد. بر اساس یافته های تحقیق روش های سازگاری به چهار دسته کلی شامل تغییر در عملیات کشاورزی، مدیریت آبیاری، مدیریت مالی و اقتصادی و مدیریت اجتماعی تقسیم بندی گردید. روش های مدیریت عملیات کشاورزی به نوبه خود شامل دو دسته مدیریت محصول و مدیریت مزرعه بوده است. مدیریت آب شامل صرفه جویی در آب و فناوری تأمین آب، روش های مدیریت اقتصادی شامل، تنوع بخشی به درآمد یا شغل، بیمه کشاورزی، پس انداز کردن و صرفه جویی در هزینه ها و دریافت کمک مالی به صورت قرض یا وام بوده است. مدیریت اجتماعی در زیر طبقه مهاجرت و شبکه سازی و گسترش دانش به منظور افزایش آگاهی در مورد روش های کاهش آسیب بوده است.
تبارشناسی به مثابه روشی برای تحلیل تحولات نقشِ شهر (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
173 - 193
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف توصیف و تشریح چگونگی و چرایی کاربرد روش تبارشناسی برای تحلیل تحولات نقش شهرها در طول زمان تدوین شده است. برای تحلیل تحولات نقش شهرها رویکردهای متعددی نظریه پردازان اقتصادی و جغرافیای شهری ارائه کرده اند. شهر و نقش آن از منظر تبارشناسی فوکو تحت تأثیر قدرت و روابط قدرت در فضاست. تحلیل چگونگی ایجاد نقش های مسلط کنونی شهر به کمک ابزار و محصولات دانش وابسته به قدرت امکان پذیر می شود. تبارشناسی نقش شهر مشهد با هدف بررسی نقش های مسلط کنونی، گفتمان پدیدآورنده این نقش ها و قدرت و ظرفیت نهفته در شهر برای تنوع بخشی به نقش های جدید تدوین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد نقش مسلط شهری مشهد در مقاطع تاریخی مختلف و در میانه گسست های تاریخی در نتیجه روابط فضایی بین عناصر کلان و خُرد قدرت و دانش در فضای شهری به وجود آمده است. شبکه درهم تنیده دانش- قدرت در شهر متأثر از فلسفه های سیاسی حاکم در طول دوره های تاریخی پهنه های گفتمانی متفاوتی را با اثرهای متنوع در طول زمان خلق کرده است و روند توسعه شهری و تحولات کالبدی-انسانی آن را تحت تأثیر قرار داده است. این شهر به دلیل موقعیت ویژه خود در ساختار نظام شهری ایران و پذیرش نقش سیاسی- مدیریتی دارای کارکردهای مرتبط با این نقش است و همچنین از نقش و کارکرد منحصربه فرد زیارتی و گردشگری برخوردار بوده که این نقش چشم انداز توسعه شهر مشهد از گذشته(زمان پیدایش نقش) تا کنون را رقم زده است.
تدوین راهبردهای توسعه گردشگری کلان شهرتهران بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای با استفاده از روش متاسوات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو بررسی جایگاه شهر تهران از منظر گردشگری در میان سایر رقبا و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای می باشد. جامعه هدف مسئولان و افراد صاحب نظر در عرصه گردشگری می باشد که براساس تکنیک دلفی افرادی که با موضوع و محیط آشنایی داشتند به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیدند. روش تحقیق از نظر هدف ، کاربردی و از نظر متدولوژی جزو تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. جهت تدوین استراتژی توسعه و تشریح اهداف ، منابع و عوامل کلان محیطی و معرفی جایگاه شهر تهران در میان رقبا از تکنیک تحلیلی متاسوات و به منظور تعیین جایگاه و رتبه بندی شهرهای مورد مطالعه از روش واسپاس بهره گرفته شده است. نوآوری تحقیق در استفاده از روش های ترکیبی متاسوات و واسپاس در تعیین جایگاه شهر تهران در منطقه می باشد. براساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که شهر دبی با وزن 6/4 از نظر درآمد گردشگری و شهر ریاض با وزن 3/4 از نظر جذب تعداد گردشگر بزرگ ترین رقیب های شهر تهران می باشد. در این راستا مهم ترین عوامل در عدم توسعه مناسب گردشگری نیز عواملی چون کمبود زیرساخت های گردشگری ، عدم انسجام سیاست های کلان شهری ، نبود برنامه ریزی های مشخص و واحد در استفاده از پتانسیل های انسانی ، پراکندگی سایت های گردشگری ، مشکلات حمل و نقل شهری ، اعمال تحریم های غرب علیه ایران شناخته شدند.
ارزیابی تاب آوری اقلیمی در بعد کالبدی (مطالعه موردی: محله نقش جهان، اصفهان، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵
55-66
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای اصلی مقابله با تغییرات اقلیمی و بحران های ناشی از آن در شهرها، تاب آوری شهری است. تاب آوری به توانایی هر سیستم شهری در تحمل و بازیابی سریع در اثر ضربه و فشارهای متعدد و تداوم ارائه خدمات اشاره دارد. شهر تاب آور شهری است که ضمن حفظ عملکردهای اساسی، ساختارها و هویت خود و همچنین سازگاری و پیشرفت در برابر تغییرات مداوم، آماده بازسازی آسیب های ناشی از هرگونه بحران مانند تغییر اقلیم است. این موضوع در تحقیقات مختلف و اسناد بین المللی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است و از آن جا که ایران در معرض چالش های اقلیمی بسیاری است، ضرورت چنین تحقیقاتی بیش از پیش احساس می شود. در این پژوهش، سوال اصلی این است که چگونه تاب آوری اقلیمی در بستر شهر شکل می گیرد و چگونه ابعاد آن به ویژه تاب آوری کالبدی باید ارزیابی شود. با توجه به این که اصفهان در معرض تغییرات اقلیمی است و بر اساس سناریوهای مختلف، تغییرات گسترده ای در دما و بارندگی این شهر برای دهه های آینده پیش بینی می گردد؛ پژوهش حاضر برای ارزیابی تاب آوری کالبدی محلات شهری در برابر تغییرات اقلیمی در نمونه پژوهی محله نقش جهان در شهر اصفهان طراحی و انجام شده است. اولین گام در راستای این امر بررسی چارچوب نظری تاب آوری شهری و استخراج شاخص های تاب آوری کالبدی بود. سپس جمع آوری داده ها از روش هایی مانند مطالعات اسنادی، مصاحبه و مشاهده انجام و داده های به دست آمده توسط نرم افزارهای تحلیل گردید. در انتها سطح تاب آوری اقلیمی در پنج دسته از معیار های محیطی-کالبدی، ساختار شهری، مقاومت SPSS و GIS و سازگاری، تراکم و دسترسی به خدمات ارزیابی و تحلیل شد. در بافت نقش جهان، امتیاز نهایی نشان می دهد که تاب آوری کالبدی در برابر تغییرات اقلیمی در سطح متوسط است. بنابراین در راستای بهبود آن راهبردهایی نیز ارائه شد.