فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری بعنوان یکی از راهکارهای نجات روستاها از فقر، مهاجرت، مشکلات اقتصادی، ایجاد رفاه، حفظ ازشهای فرهنگ سنتی و در مجموع حفظ منابع طبیعی قلمداد می شود. این مقاله با هدف تعیین نقش گردشگری در تغییرات اقتصادی نواحی روستایی شهرستان رودسر در دو دهه اخیر می باشد. مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده. اطلاعات داده های تحقیق از طریق منابع اسنادی و مطالعات میدانی در قالب، مشاهده، مصاحبه، و پرسش نامه بدست آمده است. برای تعیین نمونه با استفاده از روش کوکران از بین 4354 خانوار، تعداد 384 خانوار روستایی و 63 نفر از مدیران محلی به عنوان حجم نمونه انتخاب شد و در 27 روستا که زمینه های بیشتری برای گردشگری داشتند پرسشنامه بین مدیران و روستائیان توزیع گردید سپس روایی از طریق متخصصین و پایایی گویه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ 82/0 محاسبه شد.جهت بررسی کمی داده ها از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان می دهد گردشگری در مناطق روستایی شهرستان رودسر بر اشتغال با شدت میانگین 83/3 تاثیر گذار بوده که این میزان نشان دهنده شدت اثر گذاری است و میزان افزایش درآمد خانوارها دارای میانگین 61/3 می باشد ساخت خانه های دوم با میانگین 54/3 و کاهش بیکاری با میانگین 45/3 حاکی از تاثیرات مثبت گردشگری است؛ که توانسته است موجب رونق درآمد،جلوگیری از مهاجرت و تنوع فعالیت اقتصادی گردد در واقع گردشگری در مناطق روستایی موجب توسعه اقتصادی نواحی روستایی گردیده است.
تبیین نقش مهاجرت های معکوس در توسعه اقتصادی-اجتماعی سکونتگاه های روستایی(مورد مطالعه روستاهای منطقه 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، همبستگی و علی و باهدف تبیین نقش مهاجرت های معکوس در توسعه سکونتگاه های روستاییان منطقه19 صورت گرفته است. همچنین شناسایی مهمترین عوامل دخیل در مهاجرت های معکوس روستاییان هدف دیگر تحقیق به شمار می رود. سوال اصلی تحقیق آن است که بدانیم چه رابطه ای بین مهاجرت های معکوس و توسعه اقتصادی، اجتماعی سکونتگاه های روستایی وجود دارد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته می باشد که روایی آن با نظر کارشناسان مربوطه بصورت صوری مورد تأیید قرار گرفته، و برای تعیین پایایی پرسشنامه نیز از مقدار آلفای کرونباخ استفاده شد که برابر با 78/0 بوده و در تحقیقات مربوط به علوم انسانی این مقدار رضایت بخش می باشد. حجم جامعه آماری پژوهش بر اساس مدل کوکران 384 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی بود. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تی مستقل و از نرم افزارهای spss و pls استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که نقش آفرینی مهاجرت های معکوس در توسعه سکونتگاه های روستایی از لحاظ ابعاد اقتصادی، اجتماعی خیلی زیاد می باشد. نتایج بررسی تفاوت نظرات دو گروه کارشناسان و مهاجران با استفاده از آزمون تی مستقل نشان داد سطح معنی داری برای مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی کمتر از 05/0 و تفاوت معناداری بین میانگین نظرات کارشناسان و مهاجران در خصوص تاثیرگذاری مهاجرت معکوس بر توسعه اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه های روستایی وجود دارد.
تاثیر عوامل مشارکت اجتماعی شهروندان و گردشگران به منظور حفاظت از محیط زیست در شهرهای ساحلی (مطالعه موردی: شهر محمود آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تاثیر عوامل مشارکت اجتماعی شهروندان و گردشگران به منظور حفاظت از محیط زیست در شهرهای ساحلی(مطالعه موردی شهر محمود آباد ) می باشد. پژوهش از نظر هدف توسعه ایی –کاربردی و به روش آمیخته انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیئت علمی رشته های محیط زیست، ابخیز داری، کشاورزی،جغرافیا، گردشگری، دانشگاه های محمود آباد، مدیران سازمان های دولتی و شرکت های خصوصی، کارفرمایان و پیمانکاران بودند.روش نمونه گیری در بخش کیفی، غیر تصادفی از نوع هدفمند و در دسترس بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش اول مصاحبه نیمه ساختاریافته حضوری تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه با 29 نفر (23آقا و 6 خانم)چهاربعد و 21گویه شناسایی گردید. بخش دوم گویه هادر اختیار اعضای گروه دلفی(8 نفر) در دو مرحله برای طراحی پرسشنامه قرار گرفت.در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته ای در مقیاس پنج ارزشی لیکرت به صورت آنلاین در میان نمونه آماری(85 نفر) توزیع گردید.پایایی مدل اندازه گیری پژوهش ضرایب آلفای کرونباخ رفتار(769/0)، آگاهی و نگرش(755/0) ، اعتقادات دینی(914) و معاشرت(00/1) بدست آمد.نتایج نشان داد وضریب استانداربین (عوامل معاشرت بر مشارکت اجتماعی)199/0= β؛ و ضریب معناداری 691/13=t رابطه معنادار و در رتبه اول همچنینضریب استاندارد بین (عوامل آگاهی و نگرش برمشارکت اجتماعی) 302/0β= ؛ ضریب معناداری 048/13= t این رابطه معنادار و در رتبه دوم ، ضریب استاندارد بین (عوامل رفتار و مشارکت اجتماعی) 325/0= β؛ ضریب معناداری 364/12= t این رابطه معنادار ؛ در رتبه سوم وهمچنین ضریب استانداردبین (عوامل اعتقادات دینی بر مشارکت اجتماعی) 316/.= β؛ضریب معناداری 964/11= t رابطه معنادار ؛ و در رتبه سوم قرار می گیرد.
گونه شناسی خانه های تاریخی شهر همدان بر اساس معیارهای کالبدی موثر بر عملکرد اقلیمی خانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همدان به عنوان یکی از کهن ترین شهرهای ایران زمین، از قدمت چند هزار ساله ای برخوردار است. از دوره ی قاجار و پس از آن، آثار معماری قابل توجهی به جا مانده است که در این میان سهم خانه ها نیز قابل توجه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ماهیت آن یک تحقیق آمیخته است که از روش های کیفی و کمی بهره می گیرد. در ابتدا به بررسی علمی اقلیم شهر همدان بر اساس مشخصات آب وهوایی بلندمدت و نیازهای اقلیمی منطقه به وسیله نرم افزار کلایمت کانسالتنت پرداخته می شود و سپس تعداد 33 خانه که واجد اطلاعات و مدارک کامل بودند جهت گونه بندی، برگزیده شد. گونه شناسی به عمل آمده با تحلیل ساختاری و یافتن الگوها و ویژگی های کالبدی مشترک خانه ها بر اساس شاخص های تاثیرگذار بر عملکرد اقلیمی آن ها صورت گرفته است. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، بیشتر خانه های دوره ی قاجار به صورت گونه درونگرا با حیاط مرکزی بوده است. در دوره ی پهلوی معماری بناهای مسکونی به لحاظ شکل و فرم وارد مرحله ی جدید شد. بنابراین می توان خانه های تاریخی موجود در شهر همدان را به سه گونه، بر اساس معیارهای کالبدی موثر بر عملکرد اقلیمی خانه ها در بازه ی زمانی قاجار تا پهلوی دسته بندی کرد: گونه ی :A خانه های دوره ی قاجار که به صورت درونگرا با حیاط مرکزی و فضای اندرونی و بیرونی بوده است. گونه ی B: خانه های مربوط به دوران اواخر قاجار و پهلوی اول که تلفیقی از گونه ی درونگرا و برونگرا هستند. گونه ی C: خانه هایی که با تأثیرپذیری از فرهنگ معماری غرب پلان ها در آن ها برونگرا شده است.
تبیین پیشران های موثر بر توسعه گردشگری شهرستان دماوند با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل کلیدی و پیشران های اصلی در توسعه گردشگری شهرستان دماوند ، در راستای مدیریت و طراحی سناریوهای ممکن در آینده ، چارچوب سیاست گذاری و برنامه ریزی انعطاف پذیر متناسب با شرایط منطقه است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت بر اساس روش های جدید علوم آینده پژوهی، تحلیلی - اکتشافی است که با بکارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است.ابتدا، پرسشنامة باز برای استخراج کلی پیشران های مؤثر بر توسعة گردشگری شهرستان دماوند در بین کارشناسان و متخصصان گردشگری شهرستان دماوند در قالب 7 بخش و 60 عامل تنظیم شد. سپس برای استخراج عوامل اصلی تاثیرگذار بر توسعة گردشگری شهرستان و به منظور تبدیل شاخص ها و متغیرها از نرم افزارهایMic Mac و Scenario wizard استفاده شده است. نتایج، نشان داد 5 سناریو با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیشروی توسعة گردشگری شهرستان دماوند وجود دارند. سناریوهای ضعیف این پژوهش 4111 سناریو است که به نظر می رسد اعتماد به سناریوهای ضعیف غیرمنطقی است و همینطور سیاست گذاری و برنامه ریزی برای آن ها کاری غیرعملی، غیرممکن و غیرمنطقی است. بنابراین، منطقی است که بین سناریوهای محدود قوی و سناریوهای وسیع ضعیف، سناریوهای با سازگاری 1 را در نظر بگیریم که بر این اساس، تعداد 14 سناریو معقول و منطقی برای برنامه ریزی و سیاست گذاری در اختیار پژوهش قرار گرفت.
ارزیابی تاثیر اقلیم بر شکل گیری مسکن در دوره معاصر به روش آنتروپی(مورد مطالعه: محله ی رشدیه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ساختمانها بیش از نیمی از انرژی در سراسر جهان را مصرف می کنند، که به طور قابل توجهی با انتشار گازهای گلخانه ای که ایجاد می کنند، به تغییرات اقلیمی و آب و هوایی دامن می زنند. در فرآیند گذر از معماری خانه های تاریخی به خانه های معاصر در ایران بخصوص در شهر تبریز، باید دریافت که خانه های تاریخی چه ارزش هایی را از دست داده و چه عوامل دیگری به غیراز دانش بومی، طبیعت گرایی و صرف جویی در انرژی، برشکل گیری خانه های معاصر تبریز منجمله محله ی رشدیه تبریز تاثیر گذاشته است. هدف از این تحقیق ارزیابی تاثیر اقلیم بر شکل گیری مسکن معاصر تبریز در محله رشدیه می باشد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده و به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده و جامعه ی آماری شامل کل جمعیت شهرک رشدیه تبریز (6378 نفر) بوده و حجم نمونه 362 نفر تعیین شد که از طریق فرمول کوکران بدست آمد. برای پایایی سوالات از آلفای کرونباخ استفاده شده که براساس آن ضریب پایایی سوالات معادل 898/0 دست آمده است. بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات برای وزن دهی معیارها از تکنیک آنتروپی شانون به بررسی برهمکنش و تاثیر معیارها بر شکل گیری مسکن و درجه اهمیت آنها در مقایسه با یکدیگر پرداخته شده که با تقریب قابل قبول محوری بودن تمامی موارد و لزوم بکارگیری همزمان آن ها در طراحی نشان داده شده است. در پایان راهبردهایی جهت بهبود طراحی اقلیمی در شکل گیری مسکن که در آینده ساخته می شوند ارائه گردیده است.
شناسایی و تحلیل انواع ریسک های مرتبط با کشت زعفران (موردمطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
796 - 813
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل منابع ریسک کشت زعفران در استان کرمانشاه با روش کمی انجام شد. جامعه آماری پژوهش زعفران کاران استان کرمانشاه به تعداد114 نفر بودند که به صورت تمام شماری از آن ها اطلاعات گردآوری شد. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته دو قسمتی، شامل ویژگی های فردی و حرفه ای بهره برداران و گویه هایی جهت سنجش ریسک بوده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نظرسنجی و فرمول های مرتبط استفاده شد. از نظر زعفران کاران مهم ترین ریسک های تولید(عرضه نشدن به موقع نهاده ها بخصوص بنه های زعفران، وجود حیوانات و جوندگان و عدم شناخت سموم مختلف جهت مبارزه با علف های هرز)؛ ریسک انسانی (کمبود نیروی انسانی در دسترس برای برداشت زعفران، بیماری و مهاجرت افراد جوان خانواده و سرقت محصول و ادوات کشاورزی)؛ ریسک بازار(تضمین فروش، عدم وجود تجهیزات و امکانات بسته بندی و فروش فله ای محصول و قیمت گذاری سلیقه ای)؛ ریسک های مالی(دسترسی نداشتن به تسهیلات بانکی، عدم وجود نقدینگی کمبود سرمایه و فاصله زمانی کوتاه بین دریافت و بازپرداخت وام) و ریسک های نهادی(فقدان حمایت و کمک دولت در فروش و بازاریابی زعفران با قیمت مناسب، عدم وجود پوشش بیمه ای توسط دولت، عدم وجود شبکه ارتباطی بین زعفران کاران در سطح محلی و منطقه ای) هستند که لازم است به منظور توسعه کشت زعفران تلاش در جهت رفع ریسک های مربوطه صورت پذیرد.
سنجش و ارزیابی توان های گردشگری شهرستان بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
95 - 105
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری امروزه از اهمیت فوق العاده ای برخوردار شده است و به دلیل مزایایی که دارد توجه دولت ها و مسئولان ملی و محلی را به خود جلب کرده است. این تحقیق باهدف، سنجش و ارزیابی توان های گردشگری شهرستان بیرجند می باشد که با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از تکنیک های رینارد - پری یرا -وایکور - کوپراس و کپلند به دنبال دستیابی به این مهم می باشد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که شاخص «تعداد آثار و بناهای تاریخی» در هر دو تکنیک رینارد و وایکور بهترین وضعیت را دارا می باشد. در بررسی گزینه های موردبررسی نیز مشخص گردید که بیرجند، خوسف و محمد شهر جایگاه های اول تا سوم را ازنظر توان گردشگری شهرستان بیرجند در برگرفته اند. درمجموع می توان نتیجه گرفت در سطح شهرستان، شهر بیرجند، خوسف و محمد شهر به ترتیب دارای وضعیت های ورا توسعه، میان توسعه و فرو توسعه می باشند. در پی نتایج به دست آمده، پیشنهادهایی مشتمل بر افزایش کیفیت زیرساخت ها از جمله امکانات اقامت، حمل ونقل و...، توسعه امکانات بهداشتی، استراحتگاهی، تفریحی، ورزشی و ... در منطقه، تشویق مردم منطقه به مشارکت در جهت توسعه زیرساخت ها، تجهیزات و تسهیلات گردشگری، استفاده از مشارکت بخش خصوصی در احداث تأسیسات گردشگری منطقه ارائه می گردد.
Social Capacities to Facilitate the Establishment of Solar Energy Technology and its Effects on Sustainable Rural Development (Case Study: Kerman Desert Region, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
105 - 123
حوزههای تخصصی:
Purpose: The use of solar energy has long been human interest. Some countries are trying to gradually replace fossil energy with solar energy because of special benefits such as lack of environmental pollution, frequency, immortality, and sustainable access. The potential of solar energy provides a good platform for the development of marginal villages and regions that are deployed away from urban centers or rural population centers. However, in some countries, despite the favorable weather conditions, for various reasons, the use of solar energy technology is still not commensurate with the potentials.
Design/Methodology/Approach: This research adopted a descriptive-analytical method to explain the potentials of solar energy technology for sustainable rural development in the study area on 400 randomized samples. The potential and process of developing and expanding solar energy technology, as an effective factor, was determined by 34 items under indicators such as education and awareness-raising, knowledge and skills, trust-building, capacity building, participation, and partnership in investment. The dependent research variable was also measured through 106 items in ecological, socioeconomic, and physical dimensions of settlement development.
Findings: The results suggested that the utilization of solar energy technology was effective in promoting sustainable development indicators of rural settlements in the study area. Hence, it is suggested to pay further attention to improving training and raising awareness as well as building support for villagers to increase the level of employment, participation, and investment in the utilization of solar energy technology.
طراحی مدل بهینه توسعه افقی در مراکز شهری (نمونه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
175 - 188
حوزههای تخصصی:
د گسترش شهرها امری غیرقابل اجتناب است، و این رشد زمانی مشکل آفرین می شود که فرایند گسترش بدون برنامه و به صورت خود به خودی صورت گیرد. در نتیجه، نظارت، تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی پیش بینی گسترش شهر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه؛ توسعه شهر یاسوج با مدل اتوماتای سلولی مبتنی بر GIS به منظور بررسی توسعه افقی شهری تا سال 1410 است. ابتدا پارامترای تناسب فیزیکی، راه های ارتباطی و اثر همسایگی محاسبه شدند. سپس با توجه به تقاضای کاربری های مختلف، اقدام به شناسایی مناطق توسعه یافته و توسعه نیافته شد. در مرحله بعدی تخصیص کاربری های دارای تقاضا با استفاده از تعامل میان تقاضا و تناسب کلی هر قطعه ملکی و متناسب با بیشترین ارزش به دست آمده در بین نقشه های تناسب کاربری انجام شده است. نتایج نشان داد مدل سازی پیشنهادی، توسعه شهر یاسوج از مناطق بیرونی شعاع آن زیاد می شود و بخصوص از ناحیه جنوب غربی، زیرا که در شمال و شرق شهر موانع طبیعی مانع از گسترش آن می شود. ارزیابی مدلسازی اتوماتای سلولی بیانگر دقت 61 درصدی رشد افقی می باشد.
تحلیل نقش هم افزایی میان نهادی در بازآفرینی شهری با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه (مطالعه موردی: منطقه ۸ شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
241 - 261
حوزههای تخصصی:
سیستم مدیریت شهری زمانی موفق است که نهادهای مدیریتی آن هم در بین واحدهای مستقل خود هم در بین نهادهای مدیریتی دیگر هماهنگی برقرار کند. در این راستا، رویکرد هم افزایی به عنوان یکی از نتایج مدیریت یک پارچه مطرح می شود. هدف از این پژوهش بررسی نقش هم افزایی میان نهادی در نهادهای متولی بازآفرینی منطقه ۸ شیراز است تا اولاً شناخت صحیحی از وضعیت مناسبات نهادهای ذی ربط با یکدیگر حاصل شود و همچنین مشکلات و مسائل هم افزایی نهادهای متولی بررسی شود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است و، به منظور تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه و نیز مصاحبه، از روش کمّی تحلیل شبکه و نیز تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد شاخص های کلان شبکه در هر سه شاخص هم افزایی شامل مشارکت، اعتماد، و اطلاع رسانی دچار ضعف اند. بر این اساس، شاخص تراکم در سه شبکه مشارکت، اعتماد، و اطلاع رسانی به ترتیب 7/32، 41، و 2/28درصد است که در هر سه شبکه کمتر از میانگین 50درصد بوده است. میزان شاخص دوسویگی نیز بیانگر سطح پایداری کمتر از 50درصد در اغلب نهادهای ذی ربط بازآفرینی است. شاخص انتقال یافتگی به ترتیب با میزان 22/22، 36/25، و 85/17درصد در سه شبکه مذکور بیانگر عدم نهادینه شدن روابط در شبکه کلان است. همچنین، باتوجه به وجود رابطه معنی دار (Sig< 0.00) بین سه شاخص هم افزایی(مشارکت به عنوان متغیر وابسته و اعتماد و اطلاع رسانی به عنوان متغیرهای مستقل) این نتیجه حاصل می آید که ایجاد مشارکت مؤثر بین نهادهای بازآفرینی نیازمند بهبود سازوکارهای اطلاع رسانی و نیز اعتماد است.
تحلیل سطح پذیرش فناوری انرژی خورشیدی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان کلیبر و شهرستان خداآفرین- استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
283 - 301
حوزههای تخصصی:
امروزه، بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر در مناطق روستایی برای تأمین انرژی از پیش شرط های توس عه پای دار اس ت. پایان پذیری منابع سوخت های فسیلی و محدودیت آن ها در تأمین انرژی و نیز آسیب های زیست محیطی ناشی از بهره برداری از این منابع، توسعه و کاربرد انرژی های تجدید پذیر به ویژه بهره گیری از انرژی خورشیدی را به عنوان یک منبع انرژی پایدار ضروری کرده است. استفاده از انرژی خورشیدی در مناطق روستایی نیازمند پذیرش توسط روستاییان است. این پژوهش، به دنبال تحلیل سطح پذیرشفناوری پنل خورشیدی از سوی روستاییان است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است و گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و پیمایش میدانی انجام گرفته است. در این پژوهش 27روستا از شهرستان های کلیبر و خداآفرین در استان آذربایجان شرقی به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند که 5 روستا دارای پنل و 22روستا بدون پنل اند. واحد تحلیل پژوهش سرپرستان خانوار است. در روستاهای پنل دار 60 خانوار و در روستاهای بدون پنل 256 خانوار از طریق روش نمونه گیری کوکران انتخاب شدند که در مجموع 316 سرپرست انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. داده ها نیز از طریق آزمون تی تک نمونه ای تجزیه و تحلیل شدند. یافته های آماری بیانگر این است که در روستاهای دارای پنل سطح پذیرش در ابعاد سه گانه اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی فناوری انرژی خورشیدی در حد پایین تر از حد متوسط و مقدار آن برابر با 01/2 است که بیانگر پذیرش پایین در این گروه است. در روستاهای غیربرخوردار، این مقدار بالاتر از میانگین و میزان آن در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، و اقتصادی به ترتیب برابر با 28/4، 14/4، و 12/4 است.
سنجش زیست پذیری بافت های شهری با تأکید بر پایداری اجتماعی (مطالعه موردی: محلات اسکان غیررسمی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: پایداری اجتماعی به طور کلی با ابعاد کیفی همراه بوده و توأم با آن مفاهیم مشارکت، اعتماد، امنیت، انسجام و کیفیت زیستی را با خود عجین ساخته است. بررسی این مفهوم در محلات با ماهیت اسکان غیررسمی به دلیل رواج الگوی مداخله شهر مدار، شهروند گرا و پایدار بیش از پیش اهمیت یافته است. این مقاله باهدف بررسی زیست پذیری در ابعاد پایداری اجتماعی و سنجش ظرفیت پایداری اجتماعی بافت های اسکان غیررسمی در نمونه موردی شهر همدان نگارش یافته است. روش: روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی داده های مورد نیاز گردآوری شده است. شاخص های پژوهش شامل سه مؤلفه مشارکت، امنیت و کیفیت زندگی می باشد. جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در محلات اسکان غیررسمی شهر همدان با حجم نمونه 360 مورد می باشد. روش تحلیل با استفاده از آماره های میانگین، واریانس و پیرسون، تی تک نمونه ای و تی زوجی انجام یافته است. روایی پژوهش حاصل مطالعات مبانی نظری و پایایی پژوهش با استفاده از آلفای کرونباخ برابر با 0.68 به دست آمده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد با وجود تفاوت های مکانی محلات، وضعیت پایداری اجتماعی در محلات مزبور مشابه هم است. اختلاف میانگین شاخص های مورد بررسی مشارکت و امنیت اجتماعی نسبت به هم اندک ولی اختلاف شاخص کیفیت زندگی با سایر شاخص ها نسبتاً زیاد است. نتایج آزمون تی زوجی و پیرسون نشان می دهد شاخص های با یکدیگر در ارتباط بوده و بر همدیگر اثرگذار می باشند. نتایج: شاخص های پایداری اجتماعی زیست پذیری در بعد عینی و ذهنی کیفیت زندگی با توجه به سطح دسترسی به خدمات و رضایت از خدمات ارائه شده شکاف پایین تری دارد که نشان از نارسایی خدمات رسانی و به تناسب سطح انتظار پایین از خدمات رسانی در محلات مزبور دارد.
تحلیل گفتمان سیاست های توسعه روستایی ایران در دولت های هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد گفتمان دولت های هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد در حوزه توسعه به طور عام و توسعه روستایی به طور خاص را تحلیل کرده و با استفاده از آن به تفسیر شکل گیری گفتمان توسعه در سیاست های توسعه روستایی ایران در این دوران دست یابد. در روش تحقیق این مقاله از اصول نظریه گفتمان لاکلاو و موفه و از روش پیشنهادی تحلیل گفتمان پسابنیادین (PDA)، برای عملیاتی کردن آن استفاده شده است. داده های این مقاله از میان مصاحبه ها، سخنرانی ها و اظهارنظرهای روسای دولت و همچنین مواد و تبصره های مرتبط با حوزه روستایی در متن برنامه های توسعه پنج ساله اول، دوم و پنجم به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. نتایج نشان داد که هرچند حوزه روستایی در گفتمان دولت هاشمی به قلمروی گفتمانی دولت وارد شد، اما مجموعه عواملی باعث ایجاد نقص در ارتباط حوزه روستایی با کلیت گفتمانی دولت و درنتیجه بروز ناهماهنگی های زیادی در این حوزه گردید. از سوی دیگر، گفتمان دولت احمدی نژاد در مقایسه با دولت هاشمی رفسنجانی، مناسبات گفتمانی قوی تری را با حوزه روستایی برقرار کرده است. می توان گفت گفتمان دولت احمدی نژاد برای از میدان به در کردن گفتمان دولت هاشمی، با تمرکز بر شرایط فیزیکی و بیرونی کوشید که توزیع این شرایط را بهبود بخشد. اما همان طور که دولت هاشمی از بهبود جنبه های نرم افزاری نظیر حوزه های فرهنگی و اجتماعی غافل شد، گفتمان دولت احمدی نژاد نیز درنهایت توجه چندانی بر این حوزه ها نداشت و عمدتاً بر بهبود توزیع امکانات و تسهیلات فیزیکی تأکید نمود.
تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی در ایران مبتنی بر آرای متخصصان و حرفه مندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستاها در بستری طبیعی و با استفاده از مصالح و فناوری محلی طی ده ها و گاه صدها سال به تدریج برپا شده و تکامل یافته اند. با توجه به اینکه در حال حاضر، شاهد تخریب محیط های روستایی و عناصر باارزش آن هستیم، شناسایی و تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی منطبق با موقعیت و شرایط ایران ضرورت دارد. پس از مطالعه اجزا و خصوصیات منظر روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن، معیارهای اولیه بیان کننده پایداری منظر به صورت ترکیبی از دو گروه معیار استخراج و تجمیع شدند. روش شناسی پژوهش به شیوه اکتشافی و تبیینی انجام و در آن نشانگرهای اصلی منظر پایدار طی روندی پیوسته و گزینشی اعتبارسنجی و ازطریق ارزیابی متخصصین- حرفه مندان تبیین شده اند. با توجه به محدود بودن تعداد متخصصین در زمینه منظر روستایی و برای افزایش اعتبار پژوهش، تلاش شده است جامعه آماری دربردارنده طیفی از تخصص های مرتبط با علوم منظر باشد و آرای آن ها در ارزیابی لحاظ شود. به منظور افزایش دقت، صحت و اعتبار، هر نشانگر با سه عامل: میزان ارتباط، میزان اهمیت و قابلیت اندازه گیری ارزش گذاری شده است. تحلیل ها یک بار به صورت تجمعی و یک بار به تفکیک هر نشانگر انجام و نشانگرهای با ارزش تر و مؤثرتر از دیدگاه متخصصین- حرفه مندان حوزه علوم به دست آمده است. نتایج این پژوهش عوامل اصلی شکل دهنده و تأثیرگذار در پایداری منظر پایدار روستایی را مشخص و تبیین می نماید، بنابراین تصمیم گیرندگان را قادر می سازد برنامه ریزی های آتی خود را هم راستا و مبتنی بر حفظ و ارتقای نشانگرهای اصلی منظر پایدار تبیین کنند.
تحلیل و بررسی امنیت اجتماعی در مناطق شهری با مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1197 - 1216
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرنشینی شتابان چه در کشورهای توسعه یافته چه در کشورهای درحال توسعه، با ناهنجاری های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و فضایی زیادی همراه است که سبب افزایش تضادها و نابرابری های اجتماعی از یک سو و انحرافات، کج روی های اجتماعی، و نزول امنیت از سویی دیگر در محیط های شهری شده است. با توجه به اهمیت امنیت و لزوم بررسی و سنجش این مقوله در شهرهای کشورمان، تحقیق حاضر با هدف بررسی شاخص های امنیت در سطح مناطق چهارگانه شهر اردبیل تهیه شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن نیز توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات به صورت پیمایشی (از طریق پرسش نامه با 384 نفر نمونه با روش نمونه گیری خوشه ای (از مناطق چهارگانه) با سطح با اطمینان 95درصد) جمع آوری شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات نیز از نرم افزار اس پی اس اس، لیزرل، و مدل کوپراس (COPRAS) استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد شاخص های احساس امنیت مالی شهروندان با مقدار آماره تی 4.23، احساس امنیت جانی شهروندان با مقدار تی26/5، احساس امنیت کالبدی با مقدار تی 59/4، و شاخص نقش نیروی انتظامی با مقدار تی24/2 در سطح کاملاً معنی داری قرار دارد و از ارتباط درونی نسبتاً مناسبی با هم قرار دارند. همچنین، نتایج حاصل از مدل کوپراس نیز نشانی می دهد که احساس امنیت مالی، نقش نیروی انتظامی، احساس امنیت کالبدی، و احساس امنیت جانی به ترتیب بیشترین تأثیر در احساس امنیت از دید شهروندان دارند. درنهایت، در بین مناطق چهارگانه شهر اردبیل منطقه 2 شهری با کسب بیشترین امتیاز (28/0 Q= ) در میان مناطق چهارگانه شهر در جایگاه اول قرار گرفته است.
تبیین معیارهای حیات مبتنی بر علم بیونیک در برنامه ریزی و طراحی سکونتگاه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبیعت طی میلیاردها سال به سعی و خطا پرداخته و در این مدت فقط کارآمدترین ساختارهای طبیعی باقی مانده اند که می توانند با واسطه علم بیونیک منبع الهام انسان و راه گشای چالش های انسانی باشند. از طرفی، سکونتگاه های انسانی، به عنوان مهم ترین و عمده ترین بخش از زیستگاه های انسانی، با وجود فناوری های پیشرفته، در مقایسه با گذشته کیفیت مطلوبی ندارند. از این رو، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که معیارهای حیات بر مبنای اصول علم بیونیک به منظور استفاده در برنامه ریزی و طراحی سکونتگاه های انسانی چیست؟ برای پاسخ به این پرسش ضروری است اصول علم بیونیک شناخته شود تا بتوان با نگاه عمیق تر در سیستم های زنده کیفیات ویژه و حیات را به سکونتگاه های انسانی بازگرداند. پژوهش حاضر براساس هدف بنیادی است که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. در بخش اول نظریه های پایه به روش کتابخانه ای جمع آوری و متناسب با هدف و در جهت شکل گیری چارچوب نظری پژوهش به روش استدلال منطقی تجزیه و تحلیل شده است. در ادامه، با استفاده از روش دلفی و طی سه راند پیمایشی متوالی معیارهای حیات جمع آوری، دسته بندی، تعدیل، تلخیص، رتبه بندی، و عرضه شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد حیات کیفیت ویژه ای از طبیعت است که هم به جاندار هم بی جان اطلاق می شود و دارای مراتب و ترازهای مختلف و قابل اندازه گیری است. معیارهای حیات در قالب چهار معیار اصلی (مجموعیت، تکامل، سازگاری، بهینه سازی)، یک معیار بنیادی (نظم)، و دو معیار مکمل (نفوذپذیری و مرکز نیرومند) عرضه شده اند که حیات بخشی به سکونتگاه های انسانی فقط در پرتو توجه به همه معیارها محقق می شود.
تحلیلی بر ظرفیت های فرهنگی – اجتماعی تأثیرگذارِ بافت های فرسوده بر توسعه درون زا (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: بافت های فرسوده به عنوان بخش هایی از شهر که از چرخه تکاملی حیات آن جدا گشته و به شکل کانون مشکلات و نارسایی ها درآمده ، دارای ظرفیت ها و قابلیت های نهان بسیاری هستند که اگر به فعلیت برسند می توانند در فرایند توسعه شهر به عنوان نیروی محرک استفاده شوند. از اینرو هدف این تحقیق سنجش ظرفیت های فرهنگی – اجتماعی تأثیرگذار بافت های فرسوده بر توسعه درون زا در کلان شهر تبریز می باشد. روش: روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی – میدانی (پیمایشی) استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل ساکنان بافت فرسوده، مدیران، کارشناسان و نخبگان دانشگاهی آگاه بر مسائل و مشکلات شهری در کلان شهر تبریز است که حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی 200 نفر برآورد شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد هفت مؤلفه ی اجتماعی– فرهنگی تحقیق، توسعه درون زای بافت فرسوده کلان شهر تبریز را 72 درصد تبیین می کنند که در بین متغیرهای تحقیق بیشترین مولفه تأثیرگذار بر توسعه ی درون زا عبارت است از علاقمندی به ادامه سکونت در بافت، احساس امنیت در بافت، کمک همسایگان در حل مشکلات، شاهد شکل گیری وقایع مختلف در بافت بودن و میزان مشارکت در انتخابات شوراهای شهر که به ترتیب با ارزش 936/0، 936/0، 933/0، 929/0 و 921/0 می باشند. نتایج: بیشترین تأثیر مؤلفه های اجتماعی – فرهنگی موجود بر توسعه اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی بافت های فرسوده به ترتیب با ارزش 792/0، 760/0، 663/0 و 553/0 می باشد.
تبیین اثربخشی سرمایه اجتماعی بر گسست تله فقر فضایی (مورد مطالعه: سکونتگاه های روستایی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فصل مشترک بیشتر مطالعات پژوهشگران در مورد سکونتگاه های روستایی واقع در نواحی کوهستانی – جنگلی کشورهای جهان سوم بیانگر این است که در این نواحی علاوه بر شدت بالای فقر، مدت طولانی فقر حائز اهمیت است و این فرآیند موجب شکل گیری تله فقر شده است. پژوهش حاضر در پی آن است که دریابد سرمایه اجتماعی چه تأثیری بر گسست تله فقر فضایی در این نواحی دارد؟ جامعه آماری این پژوهش، اعضاء انجمن های اعتبار و پس انداز در نواحی روستایی جنگلی – کوهستانی شهرستان بابل بوده که مطابق با فرمول کوکران، 215 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است. پس از گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته، تجزیه و تحلیل آن با استفاده از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS 22 و همچنین به کمک مدل یابی معادلات ساختاری در رویکرد حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار smart – PLS انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که انجمن ها به مثابه سرمایه اجتماعی بر سرمایه های معیشتی به مثابه نماگرهای تله فقر فضایی با شدت همبستگی متفاوت رابطه مثبت و معنادار دارد. همچنین، سرمایه اجتماعی توان تبیین 62 درصد از واریانس سرمایه مالی، 68 درصد از واریانس سرمایه انسانی، 65 درصد از واریانس سرمایه اقتصادی، 66 درصد از واریانس سرمایه فیزیکی، 49 درصد از واریانس سرمایه طبیعی، 52 درصد از واریانس سرمایه نهادی و 56 درصد از واریانس سرمایه فرهنگی را داراست. از این رو تأثیر مقوله های آگاهی، اعتماد، حمایت، انسجام و مشارکت تحت عنوان یک سازه کلی به نام سرمایه اجتماعی بر گسست فقر فضایی مورد تأیید قرار می گیرد. بنابراین با تقویت هر یک از این مولفه ها می توان با ارتقاء سطح سرمایه های معیشتی و گسست تله فقر فضایی در نواحی روستایی دست یافت.
تحلیل و ارزیابی آسیب های اجتماعی در محلات دارای اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: محله اسلام آباد - شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
59 - 76
حوزههای تخصصی:
از زمینه های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، سکونتگاه های غیررسمی می باشد که به علت عدم توانایی سیاست های شهری برای حل و فصل مشکلات مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه و کنترل مهاجرت ها شکل گرفته است. سکونت گاه های غیررسمی با تجمعی از اقشار کم درآمد و غالباً با مشاغل غیررسمی و شیوه ای از شهرنشینی ناپایدار همراه اند و به دلیل برخورداری از شرایط انزوا زمینه ساز بسیاری از آسیب های اجتماعی به شمار می روند. هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آسیب های اجتماعی ناشی از اسکان غیررسمی و وضعیت آن ها در محله غیررسمی اسلام آباد شهر زنجان می باشد. روش پژوهش اکتشافی- تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه بوده است. تعداد نمونه آماری مورد مطالعه جهت تکمیل پرسشنامه شامل 382 نفر از ساکنین محله غیررسمی اسلام آباد می باشد. شاخص های تحقیق در قالب ابعاد شش گانه آسیب های اجتماعی شامل ابعاد اقتصادی، محیطی، اجتماعی-فرهنگی، خانوادگی، فردی-روانی، مدیریتی به صورت محقق ساخته بوده و با مطالعه پیشینه تحقیق و نظریه ها و رویکردهای آسیب های اجتماعی تنظیم گردیده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی، آزمون تک نمونه ای t، آزمون رگرسیون خطی چندگانه و الگوی تحلیل یکپارچه ANP بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین عوامل تقویت کننده آسیب های اجتماعی در محله غیررسمی اسلام آباد ناشی از بیکاری (با ضریب 0.980)، بی عدالتی (با ضریب 0.988)، و توزیع ناعادلانه ثروت (با ضریب 0.978) می باشد و بعد «اجتماعی- فرهنگی» (با ضریب 0.627=β) بیش ترین همبستگی را بر گسترش آسیب های اجتماعی دارد. یعنی با تضعیف شرایط اجتماعی-فرهنگی در جامعه، آسیب های اجتماعی نیز گسترش پیدا می کند.