فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
29 - 44
حوزههای تخصصی:
امروزه پرداختن به موضوع حضور جوانان در فضاهای شهری و ارتباط آن با مؤلفه های معماری بسیار با اهمیت است. دستیابی به نقش این عناصر در افزایش حضور جوانان در معابر، گام مهمی برای کاهش مشکلات جوانان خواهد بود. تقویت حضور جوانان، ضمن ایجاد تعامل با سایر شهروندان، زمینه استفاده از این فرصت ارزشمند به منظور برنامه ریزی اوقات فراغت جوانان و افزایش سرزندگی شهروندان در فضاهای شهری خواهد بود. مهم ترین هدف این پژوهش، ارزیابی تأثیر عناصر کالبدی معماری از جمله فرم و شکل نمای بناهای مجاور معابر شهری، رنگ بدنه ها، نوع کف سازی، مبلمان، تنوع کاربری، محل قرارگیری و شکل باغچه ها و آب نماها و ... بر میزان حضور جوانان در فضاهای شهری و به ویژه معابر است. این تحقیق از نقطه نظر هدف بیرونی از گونه کاربردی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و دیدگاه 400 نفر از شهروندان شامل ساکنان، کسبه و رهگذران، با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته، برداشت شده است. این برداشت ها با استفاده از تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS v.24 اولویت بندی گردیدند. در ادامه با روش تجزیه و تحلیل عاملی، محتوا و بار عاملی پرسش های موجود در هر یک از مؤلفه ها ارائه گردیده است. بر مبنای نت ایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، مهمترین مؤلفه ها از نظ ر پاس خ دهن دگان دسته بندی شد. یافته های تحقیق نشان می دهد، عناصر مبلمان شهری ب ا ض ریب همبس تگی 64/. در مقایسه با مؤلفه های خدمات عمومی و رفاهی، محیطی، ویژگی های عملکردی، مؤلفه های ایمنی و امنیت، تنوع فضایی، کالبدی و مؤلفه های انعطاف پذیری، بیشترین تأثیر را بر افزایش حضور جوانان در خیابان عفیف آباد شیراز داشته اند. همچنین مشخص گردید، توجه به نظافت و پاکیزگی محیط و دسترسی به خدمات عمومی، مهمترین عوامل مورد توجه جوانان حاضر در خیابان عفیف آباد به منظور انگیزه حضور آنان در معابر شهری بوده است.
تحقق مدیریت یکپارچه شهری با تأکید بر نقش و قدرت بازیگران سطوحِ مختلف مدیریت شهری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
31 - 46
حوزههای تخصصی:
تعدد مدیریت و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امور شهری از چالش های مدیریت کلانشهری تهران است. هدف از پژوهش حاضر که از نوع کاربردی بوده، بررسی و ارزیابی تحقق مدیریت یکپارچه شهری با تأکید بر نقش و قدرت بازیگران سطوح مختلف مدیریت شهری در تهران است. برای رسیدن به آن از روش توصیفی تحلیل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارشناسان، مدیران شهری و اساتید دانشگاه که در زمینه توسعه شهری، برنامه ریزی شهری و مدیریت شهری مشغول به فعالیت در شهر تهران هستند، می باشد. 100 نفر از افراد مذکور به صورت تصادفی انتخاب و اطلاعات لازمه با استفاده از ابزار تحقیق جمع آوری شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ای است که روایی آن به صورت محتوایی (صوری) و پایایی آن با استفاده آزمون آلفای کرونباخ (75/0-87/0) مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج نشان داد، وضعیت کلی تحقق مدیریت یکپارچه شهری تهران، براساس نظرات کارشناسان مورد مطالعه، (2/3- = t) در حال حاضر در مسیر تحقق نیست و یا سرعت رفتن به آن سمت چشم گیر نمی باشد. از طرفی، نتایج آزمون t تک نمونه ای بدست آمده برای عوامل حکمروایی شهری (9/6 = t) و شرایط ساختاری مدیریتی (8/3 = t) نشان دهنده مناسب بودن این دو عامل در زمینه تحقق مدیریت یکپارچه شهری است. همچنین، نتایج بررسی نقش و قدرت بازیگران سطوح مختلف مدیریت شهری تهران نشان داد که نهادهای دولتی، شهرداری و شورای شهری بیشترین قدرت را در سطوح تصمیم گیری مدیریت شهری داشته و به عبارتی بیشترین تأثیرگذاری را بر تحقق مدیریت یکپارچه شهری تهران دارند.
تحلیل پایداری بازآفرینی بافت مرکزی شهر مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی پایداری بازآفرینی بافت مرکزی شهر زنجان می باشد. روش اتخاذشده، توصیفی- تحلیلی و نوع تحقیق کاربردی است. جمع آوری داده ها به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی می باشد. تحلیل داده ها با تکنیک چند معیاره ویکور (VIKOR) و برای مدل سازی اثرات پایداری نواحی موردمطالعه در بازآفرینی شهری از روش مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار AMOS انجام شده است بدین صورت؛ در بحث سنجش میزان پایداری نواحی چهارگانه در بافت، ناحیه یک بیشترین وضعیت پایداری را دارا است و بر اساس مدل سازی معادلات ساختاری، بعد کالبدی به مقدار 92/0 و بعد اقتصادی به میزان 51/0 دو بعد از ابعاد ساختاری پایداری شهر هستند که قوی ترین ارتباط را در بازآفرینی شهری در نواحی موردمطالعه داشته و بیشترین تأثیر را در بازآفرینی محدوده دارند و بیشترین اثرات روابط بین ابعاد موردمطالعه مربوط به اثر بعد کالبدی بر روی بازآفرینی شهری با وزن رگرسیونی 918/0 و بعدازآن؛ بعد اقتصادی با وزن رگرسیونی 516/0 می باشد. به عبارت دیگر، ابزارهای کنونی هدایت توسعه شهری؛ علیرغم اقدامات پراکنده در زمینه گذر از رویکرد اصالت بخشی و صرفاً کالبدی به سوی رونق صنایع دستی، گردشگری بافت مرکزی، پیاده محوری، برگزاری جشنواره ها و ... هنوز قابلیت بازآفرینی پایدار در جهت تحقق شهر خلاق را به مفهوم واقعی آن ندارند.
ارزیابی زندگی شبانه شهری با تأکید بر اقتصاد شبانه مطالعه موردی: خیابان کمال اسماعیل اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
47 - 62
حوزههای تخصصی:
تغییرات عمده در ساختار و سبک زندگی روزمره در دهه های اخیر، مانند تغییر در زمان کار، اوقات فراغت، توجه به زندگی درون شهری و اضطرار زمانی باعث ایجاد مفهوم زندگی شبانه و شهرهای بیست وچهارساعته گشته است. مفهوم زندگی شبانه دارای معیارهای متنوع و درهم تنیده بسیاری است. رویکرد اصلی این مقاله توجه به معیار اقتصاد شبانه، به عنوان یکی از مهم ترین معیارها و ستون فقرات مفهوم زندگی شبانه شهری می باشد. این نوشتار ضمن بررسی آرای نظریه پردازان مختلف در باب مفهوم زندگی شبانه در فضای شهری، اهداف آن و اهمیت معیار اقتصاد شبانه، به تدوین مجموعه ای از شاخص ها پرداخته تا بتواند فاصله وضع موجود را با وضعیت آرمانی موردسنجش قرار داده، میزان موفقیت مفهوم زندگی شبانه را در راستای معیار اقتصاد شبانه اندازه گیری نماید. برای دستیابی به این هدف، بخشی از خیابان کمال اسماعیل اصفهان به صورت مورد پژوهی و با استفاده از روش ترکیبی و بهره گیری توأمان از روش های کمّی و کیفی، جهت درک همه جانبه موضوعات، موردبررسی قرارگرفته است. در طول پروژه از روش های برداشت میدانی، مشاهده، مشاهده رفتار (ریتم آنالیز) و مصاحبه بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از بررسی ها بر روی نمونه موردمطالعه نشان داد که فقدان مکان های سوم، کم بودن زمان فعالیت کاربری های مستقر، ضعف در انعطاف پذیری پلاک ها، جداره غیرفعال و خسته کننده، تراوش اندک کاربری ها در محدوده ای بسیار ناچیز و هم چنین عدم روشنایی مناسب سبب کاهش کیفیت معیار اقتصاد شبانه، باوجود همه پتانسیل ها، و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی شبانه شهری شده است.
تأثیر فقر شهری بر دسترسی به خدمات شهری مطالعه موردی: شهر شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 66
حوزههای تخصصی:
شهری شدن فقر پدیده ای است که شهرهای معاصر را به سمت نابرابری سوق داده است. در این میان شاخص های اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بر شکل گیری گستره های فقر شهری تأثیر می گذارند. بر همین اساس هدف مقاله حاضر ارزیابی شاخص های مختلف فقر در میان شهروندان شهر شهریار و تأثیر آن بر دسترسی به خدمات شهری و قطبش اجتماعی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که داده های آن با استفاده از پرسش نامه و داده های ثانویه طرح های توسعه شهری گردآوری شده است. جامعه آماری شامل ساکنان شهر شهریار است که با استفاده از فرمول کوکران و روش تصادفی، تعداد 322 نفر می باشد. برای تحلیل داده ها از واریانس رگرسیون، آزمون اسپیرمن و شاخص نزدیک ترین همسایه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از بین شاخص های کالبدی، میزان مالکیت مسکن، تراکم جمعیت، نفر در اتاق؛ نسبت واحد مسکونی فاقد گاز، برق، آب آشامیدنی، توالت و حمام؛ تعداد خانوار در واحد مسکونی، تعداد نفر در واحد مسکونی و نوع اسکلت بنا، عمر بنا، مساحت واحد مسکونی از ضریب تأثیر مثبتی درسطح معنا داری بیش از 95% برخوردار هستند. از میان شاخص های اقتصادی-اجتماعی نیز میزان درآمد خانوار، میزان بار تکفل، نسبت اجاره نشینی، نرخ بیکاری، دسترسی به کامپیوتر، نرخ مالکیت اتومبیل، بعد خانوار، میزان سالخوردگی، تعداد معلولان، نرخ باروری، میزان مرگ و میر کودکان، نرخ بی سوادی، نرخ تحصیلات عالی ضریب تأثیر مثبتی درسطح معنی داری بیش از 95% را نشان می دهند. نمره Z حاصل از میانگین نزدیکترین همسایه برای دسترسی به خدمات اضطراری ، مراکز اداری، تأسیسات شهری و مراکز آموزشی به ترتیب برابر با 76/4-، 5/6، 83/4 و 3/7- است. از این رو توزیع توزیع فضایی این خدمات در سطح شهر شهریار خوشه ای می باشد. نتایج بیانگر تجمع فقر در کانون های سوم (شهریار) و چهارم(امیریه یا بردآباد) شهر شهریار است که بافت های فرسوده و سکونتگاه های غیررسمی بخش های بزرگی از این پهنه ها را تشکیل داده است.
Factors Affecting Rural Tourism Cluster Development (Case Study: Ashtaran Village, Touyserkan County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Villages are full of new and undiscovered opportunities that can be explored in a timely manner to create opportunities and new businesses for the villagers. In this regard, those approaches are sustainable that, due to changes in technology and the market, constantly assess market and technological needs and provide a more appropriate employment model. To this end, development through business clusters has recently been considered by economic and industrial policies.
Design/methodology/approach- The main purpose of the study was to investigate factors affecting rural tourism cluster development via a quantitative approach. The statistical population consisted of two groups of experts in Hamadan province with 21 individuals and 360 rural households. A total of 185 rural households were randomly selected using the Krejcie and Morgan table. This research was an applied research that investigated the contribution of each independent variable in explaining the dependent variable (rural tourism cluster development) using structural equation modeling through Smart PLS6 software.
Findings- The results showed that in the structural model of research, the highest effect (β=0.420) belonged to institutions on rural tourism development and the relationship was positive and significant. In total, 56 percent of the dependent variable of tourism development in Ashtaran village is explained by four factors: institutions, tourism infrastructure, economic capacities and tourism services.
The Spatial Analysis of the Distribution of Agro-Processing Industries in Rural Areas of Guilan Province, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
131 - 146
حوزههای تخصصی:
Purpose- The growing attention to rural development issues has created a strong trend in related scientific communities, as over the last few years one can see the traces of this thinking in many relevant scientific trends. One of the most important relevant subjects was job creation using the resources available in rural areas in line with their industrialization and the emergence of agro-processing industries. Spatial distribution of rural industries, spatial justice and their fair distribution based on the distribution of rural settlements have been among the most important concerns in this field. Therefore, the present study aimed to investigate the distribution of agro-processing industries with a spatial approach in rural areas of Gilan Province. Design/methodology/approach- This research is an applied one conducted in a descriptive-analytical method. The collected data were analyzed using the average nearest neighbor, multi-distance spatial cluster analysis, mean center and standard deviational ellipse. Results showed that industries in rural areas of Gilan Province have been located in clusters. Finding- That is, their sites were selected with an eye to favorable conditions such as proximity to cities, population centers and markets, access to infrastructure, proximity to political and decision-making centers, access to major roads, access to more raw materials and cheaper agro-processing industries. Such industries are often located in the counties of Rasht, Rudsar, Astar, Talesh, Lahijan, Langrud and Sowmehsara. Therefore, the officials in charge should make plans to establish agro-processing industries in a more scattered and diverse manner in Gilan Province.
الگوسازی پویایی توسعه بهینه آتی شهری بر پایه داده های مکانی جهت تحلیل سازگاری زمین (مطالعه موردی: شهرکُرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مکان یابی توسعه بهینه آتی شهری یکی از پیچیده ترین تصمیم های جغرافیایی است که در زمره تحلیل سازگاری زمین و در چهارچوب تعیین مکان مطلوب قرار می گیرد. این فرآیند قابلیت سنجی فیزیکی بستر و تناسب های اقتصادی و اجتماعی را ارزیابی می کند تا پویای شهری کمترین برخورد با طبیعت و حداقل تنش های محیطی را به همراه داشته باشد. بنابراین هدف از این پژوهش الگوسازی پویایی توسعه بهینه آتی شهرکرد بر پایه مقایسه روش های میانگین گیری وزنی و تحلیل سلسه مراتبی جهت تحلیل سازگاری زمین است. روش: بدین منظور، ابتدا لایه های رقومی ارتفاع، شیب، جهت دامنه، سنگ شناسی، فاصله از گسل و کانون زلزله، تراکم و فاصله از آبراهه، دما، بارش، رطوبت نسبی، میانگین سرعت باد، حداکثر سرعت باد غالب، روزهای یخبندان، تراکم و فاصله از راه ها، فاصله از مراکز درمانی، بیمارستان، خدماتی و اداری، آموزش عالی، آموزش ابتدایی و متوسطه، فضای سبز شهری، فضای سبز حفاظت شده و کاربری اراضی تهیه شد. سپس برای تعیین وزن نسبی پارامترها، ازطریق مقایسه زوجی مبادرت به تحلیل کمّی و ارجحیت بندی آن ها گردید. درنهایت با تلفیق لایه ها برمبنای وزنشان طبق روش های میانگین گیری وزنی و تحلیل سلسله مراتبی، اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی منطقه به لحاظ مناطق دارای معیارهای بهینه جهت گسترش آتی شهرکرد شد. یافته ها: نتایج نشان داد که به ترتیب وسعتی برابر 72/128 و 74/184 کیلومترمربع (6/31 و 22/55 درصد) از کل منطقه در روش های تحلیل سلسله مراتبی و میانگین گیری برای توسعه آتی شهرکرد تناسب زیاد تا خیلی زیاد دارند که گستردگی آنها عمدتاً با بخش های مرکزی و شمالی محدوده مطابقت مکانی دارد. نتایج: اگرچه رعایت ترتیب صعودی شاخص ارزیابی دقت از پهنه تناسبی خیلی کم به خیلی زیاد در تحلیل سلسله مراتبی مؤید نتایج قابل قبول آن است، اما به دلیل صحت بالای میانگین گیری در پیش بینی پهنه های زیاد و خیلی زیاد و همچنین یکنواختی و تمرکز آن ها در نقشه تناسب ارضی، نتایج به نسبت مطلوب تری دارد.
ارزیابی پایداری سیاست های سازگاری کشاورزی با تغییرات اقلیم از دیدگاه کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی پایداری سیاست های سازگاری با تغییرات اقلیم در بخش کشاورزی است. به لحاظ روش شناسی، این تحقیق در دو مرحله متوالی به انجام رسیده است که مرحله نخست آن با هدف شناسایی و استخراج فهرستی از نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی سیاست های سازگاری با تغییرات اقلیمی در بخش کشاورزی مبتنی بر پارادایم تحقیق کیفی و با بهره گیری از تکنیک گروه های کانونی و مصاحبه با 17 نفر از کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی به انجام رسیده است. در مرحله دوم، با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به مقایسه زوجی معیارها و زیرمعیارها با توجه به هدف اصلی یعنی پایداری سیاست های سازگاری و همچنین مقایسه زوجی هرکدام از مجموعه گزینه های دسته بندی شده در چهار محور قوت، ضعف، فرصت و تهدید با توجه به این معیارها و زیرمعیارها پرداخته شد. داده ها از طریق نرم افزار Expert Choice تحلیل شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد به منظور دستیابی به پایداری در پیشبرد سیاست های سازگاری به ترتیب معیارهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی بیشترین اهمیت را داشته اند. همچنین در معیار زیست محیطی، «عدم انتشار گازهای گلخانه ای»؛ در معیار اقتصادی، «کمک به تنوع درآمدی کشاورزان» و در معیار اجتماعی، «توجه به مشارکت اجتماعی» به عنوان مهم ترین زیرمعیارها شناسایی شدند.
نقش مشارکت شهروندان در ارتقای امنیت و توسعه اجتماعی (مطالعه موردی: شهر هرات، افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: استفاده از قابلیت شهروندان در جوامع مختلف نقطه قوتی برای ارتقای جایگاه اجتماعی شهروندان و بالابردن امنیت در سطح جامعه می باشد. براین اساس هدف از انجام این تحقیق بررسی وضعیت مشارکت شهروندان در شهر هرات و تاثیر آن بر بالابردن امنیت و توسعه اجتماعی شهروندان است. این تحقیق از نظر هدف نوعی تحقیق کاربردی و از دیدگاه ماهیت، محور این تحقیق نوعی تحقیق توصیفی –تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه شهروندان) صورت گرفته است. به منظور رسیدن به این هدف بعد از جمع آوری داده های اولیه ای با بهره گیری از روش همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی، آزمون تی و مانند آن در نرم افزار SPSS رابطه بین متغیرها بررسی شده سپس با استفاده از روش Waspas و GIS تحلیلهای فضایی لازم پیرامون مناطق شهر هرات مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته ها موید آن می باشد که از نظر وضعیت و تمایل به مشارکت شهروندان دو ناحیه دهم و نهم به ترتیب بالاترین و کمترین سطح مشارکت و از نظر شاخص های مربوط به توسعه اجتماعی ناحیه هفتم شهر هرات بالاترین امتیاز و کمترین آن را ناحیه نهم و نهایتا با توجه به شاخص های مربوط به امنیت شهری بیشترین امتیاز را ناحیه چهاردهم و کمترین آن را ناحیه دهم شهر بدست آوده اند. نتایج: نتایج تحقیق موید آن می باشد که تمایل شهروندان به مشارکت در امور شهری از میزان بالایی برخوردار می باشد و این در حالی است که مسئولین امر نسبت به این مساله کم توجه بوده و از قابلیت و طرفیت شهروندان در برقراری امنیت و به تبع آن بالابردن توسعه اجتماعی جامعه غافل بوده اند که امر نیازمند بازبینی و توجه بیشتری می باشد.
مدلسازی رابطه بین سرزندگی شهری و حس تعلق مکانی در شهر قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
17 - 30
حوزههای تخصصی:
سرزندگی یکی از معیارهای اصلی شهرهایی است که از کیفیت بالای برنامه ریزی و طراحی برخوردارند. محیط های شهری سرزنده، زمینه ساز تعاملات اجتماعی، خلق و افزایش سرمایه اجتماعی و حس تعلق به مکان می گردند. هدف این مطالعه تحلیل رابطه سرزندگی و حس تعلق مکانی در شهر قاین است. این تحقیق جزو تحقیقات پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه می باشد. حجم نمونه آماری 382 نفر از شهروندان شهر قاین می باشد که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده است. متغیرهای مستقل این تحقیق شاخص های سرزندگی شهری (دسترسی، پویایی اجتماعی، سرزندگی اقتصادی، امنیت شهری، طراحی معابر، مبلمان، روشنایی فضاهای شهری، سیما و منظر شهری و خوانایی) و متغیر وابسته، حس تعلق مکانی می باشد. برای تحلیل رابطه متغیرها از مدل های k- نزدیک ترین فاصله و الگوریتم جنگل های تصادفی استفاده شده است. شاخص سرزندگی از 28 گویه تشکیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین 17 گویه آن در سطح مناسبی قرار ندارد و 11 گویه آن در سطح قابل قبولی هستند. در کل سرزندگی شهری در شهر قاین پایین است. همچنین میانگین متغیر حس تعلق مکانی در سطح متوسطی قرار دارد. با توجه به خروجی مدل ها روش K نزدیک ترین همسایه نتایج بهتری از مدل جنگل تصادفی داشته است. عملکرد مدل K-NN گویای آن است که این مدل تأثیر سرزندگی بر تعلق مکانی را با ضریب همبستگی 82/0 و میزان خطای 66/0 و ریسک برآورد 43/0 شبیه سازی کرده است. بر اساس مدل ایجاد شده توسط الگوریتم جنگل تصادفی متغیر دسترسی بیشترین و خوانایی کمترین تاثیر را در حس تعلق در شهر قاین را دارند.
پردازش فلسفی- مفهومی حق به شهر از منظر مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1235 - 1255
حوزههای تخصصی:
تحولات انجام گرفته در عرصه های مختلف زمینه ساز شکل دهی به مباحث جدید در عرصه مطالعه در حوزه شهرها به عنوان پدیده های فضایی- جغرافیایی است. این تحولات ناشی از بی عدالتی، تبعیض جنسیتی، فقر، و توزیع درآمد در روابط قدرت موجود در مناسبات شهری است که در حوزه مطالعات شهری، اجتماعی، و حقوقی می توان به آن پرداخت. بر این مبنا، می توان گفت وجود تبعیض و دسترسی نداشتن به امکانات حق چگونه زیستن را در میان انسان ها به خطر می اندازد و باید پاره ای از امور فراهم باشد تا انسان ها بتوانند به یک زندگی مطلوب دست یابند. این حق در شهر را جمعی از متخصصان این حوزه «حق به شهر» نامیده اند که در آن شهروندان «حق آزادی، حق مشارکت و تملک، حق دسترسی به امکانات شهری، و...» را باید دارا باشند و برای رسیدن به آن می توانند فریاد یا درخواست کنند. پژوهش حاضر مبتنی بر روش تحلیل محتوا در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان مفهوم سازی درست از حق به شهر ارائه داد. فرضیه تحقیق این است: به نظر می رسد مفهوم سازی درستی از حق به شهر در کارهای مورد بررسی انجام نگرفته و فقط به توصیف آن از طریق بیان مثال ها بسنده شده است. نتیجه اینکه اگر ایده حق به شهر از سوی مدیریت شهری تحقق یابد، شاهد آن خواهیم بود که شهرها در آینده به فضاهایی پویا و پایدار تبدیل شوند. بنابراین، حق به شهر عبارت است از شناخت منابع و امکانات موجود و توزیع عادلانه آن در فضای شهر؛ به طوری که مدیریت دموکراتیک شهری براساس شفافیت، مسئولیت پذیری، و پاسخ گویی زمینه مشارکت شهروندان را فراهم آورد تا شهروندان بتوانند آن گونه که شایسته است بر سرنوشت خود نقش داشته باشند و چگونه زیستن را خود طراحی و اجرا کنند؛ زیرا انسان دارای قدرت اختیار و خودآگاهی است و درحقیقت این خودآگاهی و اختیار تشکیل دهنده گوهر انسانی اوست.
سنجش و رتبه بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی در برابر تاب آوری خشکسالی با تأکید بر بُعد اقتصادی در بخش ماهی دشت شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
91 - 122
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای کاهش ابعاد آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر مخاطرات طبیعیِ خشکسالی، تاب آورساختن این جوامع است که می تواند یکی از استراتژی های اصولی مدیریت، برنامه ریزی و توسعه پایدار روستایی در برابر پیامدهای خشکسالی باشد. هدف از این پژوهش، سنجش و رتبه بندی توسعه یافتگی مناطق روستایی در برابر تاب آوری اقتصادیِ ناشی از خشکسالی در بخش ماهی دشت شهرستان کرمانشاه است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه در ابعاد توسعه یافتگی -اجتماعی-رفاهی، اقتصادی، سیاسی-انتظامی و اداری، کالبدی، آموزشی، تأسیسات-زیربنایی و ارتباطی و فرهنگی و مذهبی و بُعد تاب آوری (اقتصادی)- استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق براساس سرشماری سال 1395، دارای 5081 خانوار است که براساس فرمول کوکران و با خطای 05/0، حجم نمونه 357 خانوار برآورد شده است. همچنین برای ارزیابی شاخص از 10 کارشناس کمک گرفته شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره توصیفی و استنباطی و مدل ویکور استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که سه متغیر بازار فروش محصولات کشاورزی با میانگین 24/3، بیمه محصولات و دام با میانگین 76/2 و مهارت شغلی با میانگین 54/2، به ترتیب رتبه های اول تا سوم را به خود اختصاص داده و دارای بیشترین اهمیت هستند. درمقابل نیز سه متغیرِ توانایی جبران خسارت با میانگین 47/1، عضویت در تعاونی و شرکت های کشاورزی با میانگین 865/0 و کارآفرینی با میانگین 814/0 به ترتیب با کسب رتبه های 17، 18 و 19، کم ترین میزان اهمیت را داشتند. همچنین روستاها از نظر شاخص های مورد مطالعه در 5 گروه قرار گرفتند که به ترتیب روستاهای چقاگینو (0)، قلعه دارابخان (038/0)، سه چقا (125/0)، جامه شوران (166/0) و رحیم آباد سفلی (168/0)، در ردیف توسعه یافته؛ روستاهای کاشنبه سفلی (293/0)، تازه آباد نامیوند (355/0) و ذالکه وزیری (400/0) در ردیف روستاهای درحال توسعه؛ روستای گوهرآباد (535/0) در ردیف روستاهای کم تر توسعه یافته؛ روستاهای قمشه تپه (624/0)، لعل آباد حسینقلی خانی (709/0) و توه لطیف (717/0) به عنوان توسعه نیافته و در مرحله آخر نیز روستاهای قیماس (809/0)، بان لرینی (901/0)، لعل آباد کل کل 2 (959/0) و قمشه باباکرم (1) در ردیف روستاهای محروم قرار دارند.
طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی گردشگران خارجی مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 79
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد فزاینده تجارت جهانی و جهانی شدن زمینه را برای بازاریابی قومی، مهاجرت و گردشگری فراهم کرده است. دراین بین پتانسیل کشور ایران با داشتن قومیت های گوناگون و متنوع در این زمینه بسیار مهم است و نیاز به تبیین و طراحی مدلی از بازاریابی قومی برای گردشگری دارد. در این راستا این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه ها و عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی و با استفاده از روش شناسی پژوهش آمیخته مورد تحلیل قرارگرفته است. بدین منظور، از ادبیات موضوع و روش فراترکیب، همچنین نظرسنجی خبرگان به کمک پرسشنامه و تکنیک دلفی، با روش نمونه گیری غیر احتمالی (قضاوتی و گلوله برقی) از نظرات 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و 10 نفر از مدیران و متخصصان بازاریابی و گردشگری استفاده شده است و جهت توافق نظرسنجی از ضریب توافق کندال بهره گرفته شده است و طی مرحله کیفی، جهت رسیدن به اجماع نظر خبرگان سه مرحله تکنیک دلفی اجرا و مدل نهایی پژوهش استخراج گردید. با توجه بااینکه صنعت گردشگری راه حلی برای اقتصاد محسوب می شود، برای بهره ور کردن آن لازم است پیش بینی هایی انجام شود تا از آثار منفی آن جلوگیری شود. در این راستا پژوهش بر روی مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی در شهر تهران و در این زمینه بیشتر بر کالایی کردن غذا، به منظور دست یابی به راه هایی برای سودآوری بیشتر و توسعه اقتصادی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ازنظر خبرگان به ترتیب ابعاد بازاریابی قومی، فرهنگ پذیری گردشگران خارجی، فرهنگ، قومیت، غذاهای قومی، در اولویت هستند.
ارائه الگوی ارزیابی توزیع فضایی فعالیت(اشتغال و بیکاری) زنان در شهرستان های ایران با استفاده از سیستم های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث اشتغال از مهم ترین مباحث مورد توجه درکشورها در حال توسعه و توسعه نیافته محس وب می شود و مقوله ای اقتص ادی، اجتماعی و سیاسی است که باید به آن توجه ویژه شود. از آنجا که نیروی انسانی یکی از مهم ترین و اساسی ترین عوامل تولید محسوب می گردد، از طریق مشارکت در تولید چه به لح اظ فیزیکی(نیروی کار) و چه به لحاظ فکری، مدیریتی و تکنولوژیکی می تواند نقش بسیار برجسته ای را در رون د تولی د ایف ا نماید، بنابراین لازم است که زمینه های اشتغال نیروی انسانی را فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی و تعیین جایگاه هر یک از (شهرستان های )کشور به لحاظ بهرمندی از شاخص های اشتغال زنان و تبیین میزان شکاف بین مناطق کشور در زمینه ی بهره مندی از شاخص های مذکور انجام شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. در این تحقیق شهرستان های کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی از 6 شاخص در قالب 2 مولفه استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از سیستم دانش بنیان با استفاده از منطق فازی و نرم افزار متلب و نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که بین استان ها و شهرستان های کشور از لحاظ بهره مندی از شاخص های اشتغال زنان نابرابری و شکاف زیادی وجود دارد به طوری که از یک سو، مشارکت اقتصادی زنان با 21/44 درصد در 168 شهرستان در وضعیت خوب و رو به بهبود قرار دارند و از سوی دیگر، بالابودن نرخ بیکاری زنان در استانهای کشور از نظم خاصی پیروی نکرده و هر جا شرایط برای کار و اشتغال فراهم بوده است از نرخ بالایی برخوردار شده است که بخش هایی از سیستان در درجه پایین مشارکت اقتصادی و لکه هایی از غرب،کرمانشاه، لرستان و جنوب غرب، در درجه دوم قرار دارند. درجه مشارکت اقتصادی در خوش بینانه ترین حالت شامل اصفهان، یزد، خراسان جنوبی و لکه هایی از بوشهر و هرمزگان و جزایر جنوبی از مشارکت بالایی برخوردار بوده که شرایط خاص اقتصادی این مناطق در این امر دخیل است.
Framework for Studying Consequence of Rural Tourism Entrepreneurship Development (Case Study: Shit and Shirin Sou areas of Tarom County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
105-120
حوزههای تخصصی:
Purpose- The purpose of this study is to present a framework for studying the consequences of rural tourism entrepreneurship development. Design/methodology/approach- The type of study is applied Research and descriptive-exploratory in essence. Data collection tool was a researcher-made questionnaire and the validity of the questionnaire items was confirmed by experts and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha (.876). Based on statistical population of experts, local managers and owners of tourism complexes in the villages of Darram and Chavarzgh counties that were selected through purposive non-probability sampling method, 277 households were selected from the owners of tourism complexes and practitioners related to tourism activity. The field-library data collection and data analysis were performed using SPSS software and Structural Equation Modeling (SEM) using AMOS software. The relevance of the four factors affecting the outcomes of rural tourism entrepreneurship development is discussed. Finding- The results show that the extent of the impact of independent variables of entrepreneurship on tourism development outcomes in the study area, respectively, are the indicators of the opportunities created by the growth and development of entrepreneurship with 0.98 as the first rank and the most influential, socio-economic value creation index of entrepreneurship with 0.87, which is ranked second, innovation and creativity index is ranked third with 0.43 and finally, environmental entrepreneurship index of tourism entrepreneurship is 0.38 and is ranked fourth. Practical implications- The formulation framework for evaluating the implications of tourism entrepreneurship development presented in this study has a meaningful and acceptable explanation in the study area.
بررسی بلایای طبیعی از نگاه حقوق بین الملل؛ مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون ابعاد و زوایای مختلف این بحران ها مورد پژوهش قرار گرفته است اما می توان گفت در مواردی که مدیریت آن ها از توان یک کشور به تنهایی خارج است بایستی همه ی کشورها در حد توان کشور گرفتار بحران را کمک کنند. باسؤال اصلی مقاله این است که حقوق بین الملل دارای چه قواعد و چارچوب هایی برای مدیریت کارآمد بحران در جهان است؟ روش این مقاله توصیفی تحلیلی است. نتایج این مقاله نشان می دهد که کاهش و کنترل خطرات و آسیب پذیری ناشی از بلایای طبیعی و آمادگی پیش از وقوع بلا، اقدامات اضطراری حین بلا و اقدامات ترمیمی پس از آن، از جمله اموری هستند که در حقوق بین الملل به آن ها پرداخته شده است. از طرف دیگر، احترام به حقوق بنیادین و رفع نیازهای اولیه ی افراد متأثر از بلایای طبیعی یکی از مهم ترین مسائل موجود در این زمینه بوده که مورد توجه حقوق بین الملل قرار گرفته است. در خصوص کلیه ی این مسائل اسناد مختلفی، در عرصه ی حقوق بین الملل موجود است، اما فقدان یک سند جامع بین المللی که ضمن پرداخت به ابعاد مختلف بلایای طبیعی و حقوق افراد متأثر از آن، عام الشمول و الزام آور نیز باشد، کاملاً احساس می شود. کمیسیون حقوق بین الملل، در سال 2007، کار بر روی پیش نویسی در این زمینه، با عنوان حمایت از افراد در بلایا را آغاز کرد که تاکنون 21 ماده از آن تدوین شده است.
واکاوی شاخص ها و الگوهای ذهنی غالب متخصصان در ادراک بصری مردم از سیمای محیط روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
422 - 439
حوزههای تخصصی:
سیمای محیط به عنوان بخشی از منظر روستایی، تعریف کننده شخصیت عملکردی فضاها است که در ادراک بصری افراد از محیط روستایی نقش موثری دارد. همانطور که در فرآیند شکل گیری منظر، محیط داخلی زندگی انسان بایستی از کیفیت لازم برخوردار باشد محیط بیرونی آن نیز می بایست معیارهای لازم بصری را داشته باشد. لذا به منظور بهبود سیمای روستایی، شناسایی معیارهای مؤثر بر ادارک بصری مردم از محیط روستایی هدف انجام این پژوهش است. این پژوهش دارای روش آمیخته (کمی-کیفی) است که بر حسب هدف بنیادی، به لحاظ ماهیت پژوهش اکتشافی و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه 21 متخصص در حوزه معماری، شهرسازی و روستایی است که از طریق پرسشنامه حاصل از تحلیل محتوای اسنادی و پیمایش دلفی به صورت غیرتصادفی شبکه ای مورد پرسشگری قرار گرفتند. شاخص های استخراجی مراحل دلفی، با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق تحلیل عامل کیو و محاسبه میانگین وزنی و انحراف معیار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد چهار الگوی ذهنی غالب برای متخصصین به ترتیب اولویت شامل: زیبایی منظره، انسجام ساختاری، وضوح پذیری و خوانش محیط است که بیشترین درصد واریانس تبیین شده، مربوط به عامل زیبایی منظره با 568/35 % بوده که حاکی از اهمیت و ارجعیت این عامل دارد. از میان شاخص های مطرح شده در این الگوهای ذهنی نیز، به ترتیب شاخص های نشانه (619/7)، چشم انداز (476/7) و فرم (381/7) بیشترین میانگین وزنی و بیشترین تأثیر را از دیدگاه جامعه متخصصین در ادراک بصری مردم از سیمای محیط روستا دارد.
بررسی مفهوم حق به شهر در سیاست گذاری شهری
حوزههای تخصصی:
مسیرهای توسعه در هر جامعه بیش از هر امری نتیجه انتخاب ها و تصمیماتی است نتیجه ی که در شیوه های سیاست-گذاری رقم می خورد. در دهه های اخیر، تغییرات سریع شهرها و بحران های ناشی از آن توجه ها را به سمت عرصه ی سیاست گذاری شهری جلب نموده است. از سوی دیگر صورت ها و اشکال نابرابرانه توزیع منابع و فرصت ها به ضرر بخش عمده ی افراد و گروه های اجتماعی ساکن در شهرها موجب شد تا نظریه پردازان انتقادی شهر با تکیه بر مفهوم «حق به شهر»، مطالبه های شهروندان را در برابر سیاست گذاران و تصمیم سازان شهری مطرح نمایند. هدف مقاله ی حاضر درک مفهوم حق به شهر در عرصه ی سیاست گذاری و برنامه ریزی مسائل شهرها و انتقال آن به متخصصان حوزه ی شهری و سعی در جهت عملی کردن این ایده در عرصه ی سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری است. در این مقاله سعی شده تا با استفاده از چارچوب نظری ارائه شده توسط لوفور درباره ی مفهوم حق به شهر و رویکرد محققان درباره ی سیاست گذاری شهری به بازشناخت و تحلیل رابطه ی دو مفهوم حق به شهر و سیاست گذاری شهری پرداخته شود. پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بر اساس روش کیفی است. شیوه های گردآوری اطلاعات شامل گزینش اسناد، تحلیل تماتیک دیدگاه های متخصصان و صاحب نظران درباره ی موضوع انتخاب شده است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر سیاست گذاری شهر مهم ترین عرصه برای چانه زنی درباره ی شیوه های توزیع منافع و فرصت ها در شهرها از سوی ذینفعان شهری است که همین مهم، ضرورت حضور شهروندان را در لایه های تصمیم سازی و سیاست گذاری شهرها موجب می شود. مغفول ماندن ساز و کارهای نهادی، ظرفیت سازی شفافیت، پاسخ گویی، به کارگیری بودجه ریزی مشارکتی و برنامه ریزی مشارکت جو، موجب شده تصمیم گیری دموکراتیک برای مشارکت شهروندان به عنوان جدی ترین ذینفع در حیات شهری امری دشوار و تا حدودی ناممکن شود. تقویت نهادهای مدنی و اجتماعی و ایجاد ساز و کارهای نظارت و مشارکت شهروندان در روند تصمیم گیری ها درباره ی انتخاب و انجام پروژه های کلان شهری در کنار به کارگیری بودجه ریزی مشارکتی در چگونگی هزینه ی سرمایه های شهر از جمله مواردی است که در عمل می تواند منجر به تحقق حق به شهر در اداره ی شهرها شود.
تحلیل موانع مشارکت مردم محلی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان بیشه سر بخش مرکزی شهرستان قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
1131 - 1151
حوزههای تخصصی:
توجه به مشارکت و تأکید بر نقش آن یکی از عوامل مؤثر در توسعه روستایی شناخته شده است، زیرا مشارکت زمینه را برای افزایش کارایی برنامه ه ای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و کیفیت تصمیم گیری برای مناطق روستایی فراهم می کند. بنابراین، برای دست یابی به توسعه روستایی نیازمند مشارکت مردم در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی هستیم. هدف از این پژوهش تحلیل موانع مشارکت مردم محلی در توسعه روستایی در دهستان بیشه سر بخش مرکزی شهرستان قائم شهر است. نوع تحقیق براساس هدف کاربردی و از جهت روش توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری و مدل واس پاس بهره گرفته شد. نتایج آزمون tتک نمونه ای نشان داد میانگین معیارهای موانع اقتصادی- مالی، فردی و شخصیتی، نهادی و سازمانی و اطلاعاتی در توسعه روستایی بیشتر از مقدار میانگین نظری مطلوب است. مقادیر میانگین موانع مشارکت محلی (محیط اجتماعی، اقتصادی، فردی، نهادی، و اطلاعاتی و ارتباطی) در خوشه دوم بیشتر از خوشه اول است. بنابراین، جدول ANOVAنشان داد که براساس میزان معناداری، موانع محیط اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، فردی و شخصیتی، نهادی و اطلاعاتی و ارتباطی با سطح خطای کوچک تر از 01/0 بیشترین نقش را در جداسازی خوشه ها دارد. همچنین، نتایج خروجی مدل WASPAS نشان داد که موانع مشارکت مردم محلی در توسعه روستایی در روستای بالافراکتی نسبت به سایر روستاها شدیدتر و در روستای پاشاکلافراکتی نیز موانع ذکرشده از شدت کمتری برخوردار است.