فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: در حال حاضر یکی از مهمترین چالش های پیش روی مدیریت شهری، اسکان غیررسمی است. این پدیده از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی در جهان معاصر است که به ویژه در نتیجه صنعتی شدن شتابان و نابرابری های منطقه ای شکل گرفته و به دلیل محرومیت و عدم برخورداری سکونتگاه های غیررسمی از تسهیلات زندگی شهری در قیاس با دیگر نواحی شهری، آنها را کانون مسائل و مشکلات حاد شهری و ضد توسعه پایدار انسانی نموده است. با توجه به اهمیت موضوع فوق؛ پژوهش حاضر با هدف کلی بررسی عوامل مؤثر بر ناپایداری اسکان غیررسمی در شهر یزد گردآوری گردیده است. روش: پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان و مدیران شهری و خانوارهای ساکن در محلات حسن آباد، اسکان و کشتارگاه تشکیل می دهند که برای جامعه اول به منظور شناسایی نماگرهای مؤثر بر ناپایداری اسکان غیررسمی به صورت گلوله برفی و هدفمند 31 نفر از کارشناسان و مدیران شهری و برای جامعه دوم به منظور بررسی میزان اثر هر نماگر 366 خانوار از طریق روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردیده است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها از یافته های کیفی (تحلیل محتوای مصاحبه ها در نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا) و کمی (آزمون آماری T تک نمونه ای و تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده گردیده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد 44 نماگر در قالب 5 عامل در منطقه مورد مطالعه مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های غیررسمی بوده است. که از میان عامل های بارگذاری شده، عامل اقتصادی با 9 نماگر و مقدار ویژه 11.757 و درصد واریانس 26.722 مهمترین عامل و عامل زیست محیطی- بهداشتی با 4 نماگر و مقدار ویژه 5.843 و درصد واریانس 13.280 کم اهمیت ترین عامل مؤثر بر ناپایداری سکونتگاه های غیررسمی بوده است. نتایج: این پدیده اجتناب ناپذیر و رو به رشد است و باید آن را به عنوان واقعیتی انکارناپذیر پذیرفت، لذا بر دیدگاه ساماندهی و توانمندسازی که به مشارکت همه جانبه مردم در رفع مسائل و مشکلاتشان تکیه می کند و این امکان را برای آنان فراهم می سازد که با توجه به اولویت ها و نیازهایشان به بهبود شرایطشان بپردازند، تأکید می گردد.
برنامه ریزی استراتژیک و راهبردهای بازآفرینی پایدار بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
118-103
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی استراتژیک توسعه شهری رویکرد نوینی در برنامه ریزی و مدیریت شهری است که با اتکا به اصول توسعه پایدار شهری بر ترسیم چشم انداز، تدوین اهداف توسعه، رویارویی همه جانبه و سیستماتیک با مسائل اساسی شهر استوار است. یکی از استراتژیهای دستیابی به توسعه شهری، بازآفرینی پایدار بافتهای فرسوده شهری می باشد. در این پژوهش چارچوب برنامه ریزی استراتژیک به عنوان روش مناسب مورد استفاده قرار گرفته است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین استراتژی های بازآفرینی پایدار شهر کرمانشاه تدوین شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده است. در برنامه ریزی استراتژیک چندین مدل جهت دستیابی به توسعه پایدار شهری وجود دارد نظیر مدل برایسون، دیوید، دیکسون، گلکار و ...، در این پژوهش با بهره جستن از این مدلها، فرایند برنامه ریزی استراتژیک برای بازآفرینی بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه صورت گرفت. جهت تحلیل جدول SWOT و امتیاز دهی به عوامل درونی و بیرونی محیط با 15 کارشناس و خبره نظرسنجی و مصاحبه صورت پذیرفت و اولویت بندی استراتژیها با استفاده از مدل QSPM انجام گرفت. نتایج به دست آمده با توجه به خروجی مدل نشان داد "راهبرد محافظه کارانه" در برنامه ریزی استراتژیک بازآفرینی پایدار شهری میزان جذابیت بالایی داشته است. اولویت بندی راهبردهای بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه براساس نظر کارشناسان و خبرگان در ماتریس QSPM ، مدیریت شهری یکپارچه و واحد، برنامه ریزی مشارکتی، تأکید ویژه بر توسعه درونی و میان افزای شهری، ارائه بسته های تشویقی، حمایتی و تسهیلات و معافیت ها، تاکید بر برنامه ریزی محله مبنا، ارتقای توانمندی های اجتماعی و اقتصادی شهروندان به ویژه گروه های آسیب پذیر، آموزش، گفتمان سازی، اطلاع رسانی و فعالیت های فرهنگی-ترویجی؛ ظرفیت سازی و نهادسازی جامعه مدنی از راهبردهای اولویت دار در بازآفرینی پایدار شهری در بافتهای فرسوده شهر کرمانشاه می باشند.
تحلیل توزیع خدمات عمومی با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توزیع نامناسب و نابرابر خدمات در شهرها به دلیل جاماندن توسعه شهر از رشد آن، در حال حاضر یکی از چالش های مدیریت شهری در پاسخگویی به شهروندان است. با بررسی میزان نابرابری ها در توزیع خدمات و شناسایی الگوی فضایی بی عدالتی در سطح شهر می توان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تری هستند و بی عدالتی ها بیشتر در کدام بخش و محله شهری تمرکز یافته است؛ از این رو مدیریت شهری می تواند با عمل آگاهانه در توزیع فضایی خدمات عمومی و منافع اجتماعی، نابرابری های فضایی را کاهش دهد و با ارتقای کیفیت زندگی، توسعه پایدار شهری را تضمین کند. بدین منظور در پژوهش حاضر به مسئله توزیع خدمات عمومی با تأکید بر عدالت اجتماعی توجه شده است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که داده های آن به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. سپس با استفاده از روش های تحلیل خوشه ای، تکنیک ویکور فازی و آزمون های آمار استنباطی میزان برخورداری از خدمات عمومی به تفکیک محله و بافت های شهری تحلیل شده است. براساس نتایج، شهر بجنورد با کمبود شدید مراکز خدمات عمومی روبه روست. همچنین این کمبود به صورت ناعادلانه در محله های شهری مشاهده می شود و شاهد بروز نابرابری و بی عدالتی میان محله ها هستیم. این نابرابری ها به صورت مرکز پیرامونی است و هرچه از بخش مرکزی شهر به سمت حاشیه ها حرکت می کنیم، به محرومیت محله ها افزوده می شود. درواقع توسعه شتابان این شهر در سال های اخیر و برخی مشکلات ساختاری مربوط به نظام برنامه ریزی شهری سبب ناکارآمدی در تخصیص خدمات میان محله ای شده است؛ به طوری که تمرکز و تجمع امکانات در محله های مرکزی شهر سبب بروز مشکلات عدیده ای برای ساکنان این محله ها شده و دسترسی به خدمات عمومی برای ساکنان محله های محروم و حاشیه ای دشوارتر شده است.
ارزیابی توانمندی محیطی به منظور تعیین اراضی مستعد کشاورزی و مرتع داری در شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
366 - 383
حوزههای تخصصی:
ارزیابی توان محیط تلاش برای تعیین بهترین کاربری زمین با بالاترین کارایی و حداقل آسیب پذیری در برابر کمترین هزینه است. در میان کاربری ها مختلف زمین، ارزیابی توان کشاورزی به دلیل ارتباط مستقیم و تنگاتنگ این بخش اقتصادی با محیط طبیعی از حساسیت بیشتری برخوردار است. درواقع زمانی می توان به کشاورزی پایدار دست یافت که توان محیط طبیعی به خوبی شناسایی و متناسب با قابلیت و توان محیط با آن برخورد شود. هدف مقاله حاضر ارزیابی توانمندی محیط طبیعی شهرستان نیشابور به منظور تعیین مناطق مستعد کشاورزی و مرتع داری جهت نیل به کشاورزی پایدار است. در راستای این هدف از روش تجزیه وتحلیل سیستمی استفاده گردید و ابتدا توان ها و منابع محیطی منطقه شناسایی شد. سپس بر اساس رهیافت سامانه ای اطلاعات به دست آمده تجزیه وتحلیل، جمع بندی و تلفیق گردید و به صورت لایه های اطلاعاتی به دست آمد. در مرحله بعد از طریق سنجش واحدهای استخراج شده با معیارهای اکولوژیکی توان محیطی منطقه تعیین گردید و درنهایت با استفاده از شاخص موران، همبستگی فضایی پراکنش روستاها با محدوده های دارای توان کشاورزی و مرتع داری مشخص شد. نتایج تحقیق گویای آن است که اراضی منطقه برای فعالیت های کشاورزی و مرتع داری به طور خاص طبقه 3 دارای توان بالایی است و پس از آن به ترتیب فعالیت های کشاورزی طبقه 1 و 2 توان بیشتری دارد درحالی که کشاورزی طبقه 4 دارای پایین ترین توان است. نتایج شاخص موران نیز گویای آن است که توزیع فضایی پراکنش روستاها از نوع خوشه ای با ضریب موران برابر با 244/0 و سطح اطمینان 99 درصد است.
تبیین تأثیرات ساختار کالبدی محله های شهری بر اختلالات روانی به روش تحلیل محتوا (مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
715 - 736
حوزههای تخصصی:
سلامت روانی شهروندان ارتباط فراوانی با ساختار کالبدی محله ها و محیط های شهری دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی کیفی و تبیین تأثیرات ساختار کالبدی محله های شهری بر اختلالات روانی شهروندان بوده است. برای این مطالعه، محله های مرداویج و مفت آباد در کلان شهر اصفهان انتخاب شدند. در این پژوهش، برای رسیدن به هدف اصلی و پاسخ به این سؤال که کدام یک از عوامل محیطی در سلامت روانی شهروندان تأثیرگذار هستند، از روش تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، خانوارهای ساکن در محله های مفت آباد و مرداویج از منطقه 6 کلان شهر اصفهان بودند. براین اساس افرادی برای نمونه انتخاب شدند که از لحاظ محیط سکونت دارای تنوع بودند. همچنین شرط ورود به مطالعه، داشتن سن بالای 20 سال، سابقه سکونت حداقل 3 سال در محله مورد نظر و مبتلانبودن به اختلالات حاد روانی بود. براین اساس 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. براساس نتایج پژوهش، شش مقوله اساسی شرایط طبیعی محیط (تنوع پوشش گیاهی، فضاهای آبی و دمای محیط)، آلودگی های محیطی (آلودگی صوتی و محیط شهری ناسالم)، شرایط خیابان ها (قابلیت پیاده روی، روشنایی خیابان در شب، ترافیک روان در محله)، فضاهای عمومی (پارک محلی، مبلمان شهری، فضاهای نشستن جلوی مجتمع مسکونی)، خدمات محلی (بازار محلی و خرده فروشی ها) و سیما و منظر شهری (خوانایی محیط، کاربرد مناسب رنگ در محیط) بر هفت اختلال روانی (اختلال عصبی، شادابی و نشاط، استرس، اضطراب، پرخاشگری، افسردگی و ترس مرضی) تأثیرگذار بودند.
آینده پژوهی وضعیت توسعه کسب وکارهای کوچک تولیدی و خدمات فنی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
80 - 91
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران، به علت استقرار تعداد زیادی از واحدهای اقتصادی از بزرگ ترین قطب های فعالیتی کشور محسوب می شود. با وجود اهمیت این واحدهای کسب وکار در رشد و توسعه اقتصادی، اشتغال زایی و درنهایت، بهبود و افزایش رفاه شهروندان، نه تنها جایگاه این واحدها در نظام اقتصادی همچنان محدود و بدون تعریف مشخص باقی مانده، بلکه در اسناد مرتبط با توسعه شهری تهران نیز، رویکردی جامع نسبت به آن ها اتخاذ نشده است. به بیان دیگر، در اسناد شهری، از جمله طرح جامع و طرح تفصیلی شهر تهران به عنوان مهم ترین اسناد بالادستی توسعه کلان شهر تهران، جایگاهی برای فعالیت های کسب وکارها به طور عام و کسب وکارهای کوچک تولیدی و خدمات فنی به طور خاص در نظر گرفته نشده است. از سوی دیگر، مراجع قانون گذار در سطح ملی، با تدوین و تصویب قوانین و مقررات، به لزوم بهبود فضای کسب وکار برای توسعه کسب وکارهای کوچک اشاره می کنند. بر این اساس، تغییر رویکردهای کلان اقتصادی و افزایش گرایش به سمت توسعه کسب وکارهای کوچک در کشور، مستلزم نگاهی نوین، دانش بنیان و متکی برافزایش ارتباطات و تعاملات واحدهای کسب وکار با نهادهای حاکمیتی است. بر این اساس، در این مطالعه با بررسی عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار بر موضوع توسعه کسب وکارها در شهر تهران، روندها و عدم قطعیت های موضوع شناسایی شده است که درنهایت، به ارائه چهار سناریو منجر شد. بررسی ها نشان داد هریک از سناریوها مبتنی بر اوضاع فعلی کشور امکان پذیر است و بر این اساس، نمی توان به طور قطع در ارتباط با آینده پیش روی کسب وکارهای کوچک اظهار نظر کرد. اما می توان با ارائه راهبردهایی که در همه سناریوها امکان تحقق دارند، تصمیم هایی را برای بهبود فضای کسب وکار در شهر تهران اتخاذ کرد.
تحلیل و محاسبه مناسب ترین جهت ساختمان از منظراقلیمی با استفاده از روش قانون کسینوس ها در شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای تحلیل و محاسبه مناسب ترین جهت ساختمان از منظراقلیمی با استفاده از روش قانون کسینوس ها در شهر سقز تدوین گردیده است با استفاده از روش قانون کسینوس ها مناسب ترین جهت ساختمان در شهرستان سقز ابتدا بدون در نظر گرفتن عامل باد و سپس با لحاظ نموده این عامل محاسبه و ارائه شده است. برای این محاسبه لازم بود ابتدا سمت و زاویه تابش برای تمام طول سال محاسبه می شد. برای این کار از نرم افزار QBasic استفاده شده است. نتایج نشان داد که با اولویت قرار دادن انرژی در دوره سرد سال برای ساختمان های یک طرفه جهت جنوب، ساختمان های دو طرفه جهت شمال غرب - جنوب شرق و جهت شمال شرق- جنوب غرب، ساختمان های چهارطرفه جهت شمال - جنوب و غرب - شرق، مناسب ترین جهات جغرافیایی برای استقرار جهت دیوار ساختمان ها می باشند. بنابراین جهات دیوارها باید حتی المقدور در جهتی بین 180 درجه (جنوب) تا 135 + (جنوب شرق) انتخاب شود. با این همه چون در ساختمان های دو طرفه (آپارتمانها) بالاترین مقدار انرژی به دیوار جهت جنوب شرقی می تابد و چون این جهت با جهت شیب توپوگرافیک شهر هم منطبق است. بهترین جهت برای ساختمان های آپارتمانی جهت جنوب شرقی – شمال غربی است.نقشه کالبدی شهر تهیه شده و الگوی خیابان های اصلی و فرعی شهر استخراج و میزان انطباق الگوی گسترش مساکن نشان داد که بافت قدیم شهر انطباق تقریباً کاملی با الگوی مناسب جهت گیری حاصل از تحقیق و همساز با اقلیم دارد.
تحلیل بازآفرینی پایدار بخش مرکزی شهرها با رویکرد سناریونویسی (موردمطالعه: بخش مرکزی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی شهرها، به دلیل برخورداری از مرکزیت جغرافیایی، مرکزیت ثقل اقتصادی و ویژگی های تاریخی- فرهنگی دارای توان بالقوه بالایی است. علیرغم ویژگی های مثبت بخش مرکزی شهرها، محلات مسکونی آن با مشکلات کالبدی، زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، ازجمله فرسودگی، درهم پیچیدگی بافت و ضعف زیرساخت ها مواجهند. یکی از مراکز شهری با چنین مشخصه ای، بخش مرکزی شهر همدان می باشد. یکی از رویکردهای نوینی که توانسته با دید یکپارچه همه ابعاد مطروحه را در حل مسائل بخش مرکزی شهرها داشته باشد، رویکرد «بازآفرینی شهری پایدار» است. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل وضعیت شاخص های بازآفرینی پایدار و دستیابی به سناریوهای پیش رو در بخش مرکزی همدان می باشد. اطلاعات برای مطالعه وضع موجود از طریق اسناد فرادست و پرسشنامه شهروندان به دست امد در ابتدا رتبه بندی قطاع های شش گانه بخش مرکزی همدان از منظر شاخص های بازآفرینی شهری پایدار بر اساس مدل الکتر فازی بدست آمد. بطوریکه قطاع اول، پنجم و چهارم به ترتیب با تعداد چیرگی 5، 4 و 3 وضعیت بهتری از نظر شاخص های بازآفرینی پایدار به خود اختصاص داده اند. در ادامه برای دستیابی به آینده های پیش رو بخش مرکزی همدان با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد، با تشکیل ماتریس اثرات متقابل 30×30 در مجموع 2 سناریو قوی، 12 سناریوی باور کردنی و 242 سناریوی ضعیف به دست آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد که 3 سناریو (هگمتانه، دارینه و عراق عجم) با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیش روی آینده بخش مرکزی شهر همدان است. مطلوب ترین سناریو، سناریوی هگمتانه است.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری بافت های باارزش تاریخی مطالعه موردی: منطقه 12 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
51 - 63
حوزههای تخصصی:
بافت های باارزش تاریخی از مهم ترین بخش های شهری محسوب می شوند که نقش کلیدی در هویت یک شهر دارند. به علاوه دارای کارکردهای بالقوه اقتصادی و اجتماعی نیز می باشند. امروزه، به دلیل رشد سریع شهرنشینی و تغییر کاربری شهرها، این بافت ها دچار افول شده اند. در این راستا رویکرد گردشگری به ویژه گردشگری تاریخی، یکی از رویکردهای مؤثر در جهت حفظ و احیاء بافت های باارزش تاریخی می باشد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل اصلی مؤثر بر توسعه گردشگری بافت های تاریخی و سپس تحلیل میزان تأثیر هر یک از عوامل بر توسعه گردشگری بافت باارزش تاریخی منطقه 12 تهران می باشد. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است و برای شناسایی عوامل اصلی ادبیات پژوهش و مبانی نظری موردبررسی قرار گرفت. در نهایت معیارهای اصلی مطابق با نظرات صاحب نظران امر استخراج گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان گردشگری و برنامه ریزی شهری با توجه به زمینه تخصصی تحقیق است که با استفاده از نرم افزار Sample Power اقدام به برآورد حجم نمونه آماری گردید. سپس برای تحلیل میزان تأثیر هرکدام از عوامل شناسایی شده از نرم افزار Smart PLS بهره گرفته شد. در نهایت یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که عوامل امنیت، مدیریت منابع مالی و انسانی و تسهیلات رفاهی به ترتیب بیشترین تأثیر را در زمینه توسعه گردشگری بافت باارزش تاریخی منطقه 12 دارا هستند. نکته حائز اهمیتی که در یافته ها به چشم می خورد جای گیری عامل امنیت در رتبه اول و مهم ترین عامل در زمینه موفقیت توسعه گردشگری منطقه است. همچنین عامل تصویر ذهنی در رتبه چهارم و بالاتر از عواملی همچون کیفیت جاذبه ها و دسترسی قرار دارد که خود دلالت بر اهمیت ادراکات و برداشت ذهنی از مقصد دارد.
ابزارهای تأمین مالی و عوامل مؤثر بر مشارکت مردم در بهسازی محیطی شهر سبز (فراتحلیلی بر مطالعات انجام شده در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
امروزه، شهرها با چالش های اساسی ساختاری مانند ارتقای توسعه بازارهای داخلی و افزایش روند مهاجرت روبه رو هستند که به تحمیل آثار منفی مانند آلودگی های محیط زیستی، تراکم جمعیت و گسترش نامتوازن شهرها در زمینه ارائه خدمات منجر شده است. در این میان، بازآفرینی شهری به عنوان یکی از ارکان شهر پایدار یا شهر سبز، اهمیت زیادی دارد. در فرایند بازآفرینی شهری نیز تأمین منابع مالی یکی از استراتژی های مهم و ارکان اجرای طرح های بهسازی و نوسازی محسوب می شود. از این رو، هدف مطالعه حاضر آن است که با مروری بر مطالعات داخلی روش های تأمین مالی پروژه های نوسازی بافت فرسوده، بتوان به مجموعه ای از تجارب و مؤلفه های اثرگذار بر موفقیت آن ها دست یافت. بنابراین، در پژوهش حاضر با توجه به وسعت موضوع و تعدد مطالعات در این حوزه، با استفاده از روش کتابخانه ای، مروری و اسنادی، به بررسی و تحلیل روش های تأمین مالی بازآفرینی بافت فرسوده شهری، مؤلفه های اثرگذار بر انتخاب آن ها و همچنین، مباحث مرتبط با مشارکت مردم در این حوزه پرداخته شده است. نتایج نشان داد ساختار تأمین مالی استفاده شده براى پروژه نوسازی ممکن است در یک شهر و حتی منطقه به دلیل قوانین و شرایط خاص آن مؤثر نباشد؛ در حالی که به طور مؤثرى در مناطق دیگر قابل استفاده باشد. بنابراین، انتخاب روش تأمین مالی مناسب، به شرایط هر پروژه و ویژگی های منطقه میزبان بستگی دارد. همچنین، در بیشتر مطالعات فقط به رتبه بندی روش های تأمین مالی و بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب ابزارهای یادشده پرداخته شده است. این در حالی است که به ضعف ها و قوت های استراتژی های تأمین مالی نوسازی و بهسازی شهری پرداخته نشده است که باید به عنوان پیش نیاز رتبه بندی روش های تأمین مالی در مطالعات آتی در نظر گرفته شود.
نقش تنوع فعالیت های اقتصادی در کیفیت زندگی مهاجران بازگشته به روستاها مورد: روستاهای غرب شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ارتقای سطح کیفیت زندگی و تبدیل محیط های روستایی به محیط های قابل زیست؛ جهت کار، فعالیت و زندگی، آرمان اصلی برنامه ریزان توسعه به منظور جلوگیری از مهاجرت های گسترده، جذب و بازگشت مهاجرینی است که از روستاها به دلیل فقر و بیکاری مهاجرت نموده اند. در این راستا امروزه تنوع بخشی اقتصادی راهکار مطمئنی است که توانایی ترسیم چشم انداز روشنی از ارتقای سطح کیفیت زندگی روستاییان را با پایدارنمودن معیشت آن ها دارد. به منظور تبیین این اثرگذاری، پژوهش کاربردی حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی مبتنی بر مقایسه دو دوره قبل(سکونت در شهر) و بعد(بازگشت به روستاها) به بررسی وضعیت کیفیت زندگی خانوارهای روستایی بازگشته به نقاط روستایی بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان پرداخت که به دنبال تنوع فعالیت های اقتصادی انجام شده، با بازگشت مهاجران روبرو شده است. جمع آوری داده ها در بخش نظری، به روش اسنادی و در بخش عملی به روش پیمایشی مبتنی بر توزیع پرسشنامه در میان 144 سرپرست خانوار روستایی بازگشته به روستاها به روش تمام سرشماری و مصاحبه با آن ها انجام پذیرفت. پس از تجزیه وتحلیل با آزمون های آمار استنباطی(ویلکاکسون، تی زوجی و همبستگی)، نتایج نشان داد که به دنبال تنوع فعالیت های اقتصادی ایجادشده و بازگشت مهاجران به روستاها جهت منتفع شدن از منافع آن، کیفیت زندگی آن ها نسبت به دوره سکونت در شهر بهبودیافته و این شاخص اقتصادی کیفیت زندگی است که بیشترین تأثیر را در ارتقای سطح کیفیت زندگی مهاجران بازگشتی دارد .
Factors affecting the Sustainable Livelihood of Female Household Heads as the Clients of Microcredit Funds in Rural Areas (Case Study: Rural Areas of Ghaemshahr County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Since the rural unemployment rate has increased and rural dwellers suffer from the shortage of the basic requirements of life due to the lack of livelihood sustainability, it is important to address the significant role of Sustainable Livelihood in rural areas, particularly, regarding female household heads or women with unfit providers. Therefore, the present study has aimed to examine the factors that determine the SL of the afore-said women who have the membership of rural microcredit funds in Ghaemshahr County. Design/Methodology/approach- The data have been collected through a census with a sample of the female household heads and the women with unfit providers who are the clients of 30 microcredit funds in rural areas of Ghaemshahr County, Mazandaran Provice. (n=170). The data were collected through a researcher-made questionnaire, which was divided into two main sections of SL evaluation and the significant factors affecting the SL developed into 11 categories. The validity of the research tool was determined by the expert panels while the Cronbach’s alpha test determined the level of reliability. In order to analyze the data,the researchers employed SPSS25 and Smart PLS3 to obtain descriptive and inferential statistics. Findings- The results of the current study indicate that the personality, economic, support/service and cultural factors, respectively, with the path coefficients of 0.361 and 0.344, 0.291 and 0.266 had positive impacts on the SL of the aforesaid women. However, the first two factors had the confidence interval of 99% while support/service and cultural factors earned 95% confidence interval. Moreover, the results of the structural equation indicated that the factor of support/service had more impact on these women’s level of SL than other factors. Research limitations- One of the main limitations was the difficulty in identifying and accessing research population and the unbalanced distribution of microcredit funds in Ghaemshahr County. Practical Implications- There are several strategies that affect the ever-growing SL of female household heads, including government-supported facilities and low-yield financial services with the aim of enhancing fast-growing job opportunities, encouraging creative ideas and activities and entrepreneurships in rural areas, certain specialties, professional marketing for rural products and guaranteeing their dealership. Originality/value- The results of the present study can help the associated organizations and developers to focus on the accessibility and achievements of the predetermined objectives of the funds and financial services that address women’s activities -women financial services, especially, the ones that creates fast-growing job opportunities. Given the current financial problems, the present study has aimed to improve women’s SL.
تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
789 - 812
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق، مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت و همچنین مکانی جذاب برای کارکردن و زندگی شهروندان به ویژه نسل جوان هستند. همچنین می توانند مکانی برای جذب گردشگران و توانمندسازی بخش های مختلف اقتصادی باشند. خلاقیت شهری به عنوان یک رویکرد راهبردی می تواند بر کیفیت های زیستن در شهر تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق انجام شده که ضمن تأکید بر جنبه کاربردی بودن آن، بر مبنای الگوی پراگماتیسم (آمیخته)، با فن پیمایشی و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. شیوه جمع آوری داده ها بر مبنای پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی آن براساس نظر استادان و صاحب نظران و پایایی آن براساس آلفای کرونباح با ضریب 765/0 تأیید شده است. جامعه آماری کل شهر سنندج بوده است. حجم نمونه ها براساس روش کوکران 384 نفر بوده و نمونه ها براساس روش تصادفی طبقه ای ساده با فن انتساب متناسب از میان مناطق سه گانه شهر سنندج انتخاب شده اند. همچنین نمونه های کارشناسان و متخصصان مربوط (متخصصان شهرسازی، جغرافیا، معماری، جامعه شناسان در حوزه فرهنگ و مردم شناسی، اقتصاد، موسیقی و صنایع دستی، گردشگری، ایران شناسی و ادبیات کردی)، به صورت تمام شماری به تعداد 15 نفر انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و تکنیک SWOT و برای انجام روش های ذکرشده نیز از نرم افزارهای SPSS, AMOS و ArcGIS استفاده شده است. نتیجه تحلیل معادلات ساختاری بیانگر آن است که بعد فرهنگی با بار عاملی 95/0، بیشترین تأثیرگذاری را داشته و مهم ترین بعد در برنامه ریزی راهبردی شهر خلاق شهر سنندج بوده است. به همین ترتیب، بعد اجتماعی با بار عاملی 92/0، عامل اقتصادی با بار عاملی 88/0 و درنهایت عامل مدیریتی و سیاسی با بار عاملی 83/0 در مرتبه آخر و به عنوان کم اهمیت ترین عامل مشخص شده اند. نتایج به دست آمده از برنامه ریزی راهبردی نشان می دهد، بهترین راهبردها برای برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج از منظر شهر خلاق، راهبردهای تدافعی هستند. ازجمله راهبردهای مهم این استراتژی می توان به فرهنگ سازی و جلب توجه عمومی به زیبایی و منظر شهر سنندج، سرمایه گذاری بر زیرساخت های مناسب برای ایجاد شهر خلاق و تلاش برای استفاده از شیوه های نوین و تغییر ساختارهای سازمانی سنتی اشاره کرد.
تحلیل پیشرانهای کلیدی مؤثر بر تغییر کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری کلان شهر مشهد با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
17 - 34
حوزههای تخصصی:
امروزه بر اثر گسترش ارتباطات میان شهرها و روستاها شاهد تاثیرپذیری سکونتگاه های واقع در حریم شهرها از کلانشهرها هستیم، تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری کلانشهرها نمودی از آن می باشد که شاهد افزایش آن هستیم و این روند می تواند نتایج جبران ناپذیری برای کلانشهرها و سکونتگاه های واقع در حریم آن ها در برداشته باشد. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری با استفاده از رویکرد آینده پژوهی می باشد. روش تحقیق به صورت کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل سکونتگاه های پیراشهری کلانشهر مشهد می باشد که با استفاده از نرم افزار GIS و دستور Buffer سکونتگاه های واقع در حریم 3 کیلومتری شهر مشهد مشخص شدند که در این حریم تعداد 34 سکونتگاه قرار گرفتند و به عنوان جامعه آماری مشخص شدند. جهت تعیین عوامل موثر بر تغییرات کاربری اراضی نخست عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی با روش مشاهده اسنادی استخراج شدند سپس با استفاده از تکنیک دلفی مدیران (دهیاران)، ماتریس اثرات متقاطع مولفه ها تشکیل شد و در مرحله بعد با کمک نرم افزار MicMak عوامل کلیدی مؤثر در تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری در سه دسته عوامل درونی، عوامل بیرونی و عوامل ناشی از همجواری دسته بندی شد. نتایج نشان می دهد که از 35 عامل اولیه استخراج شده، متغیرهای اشتغال و الگوی بهره برداری از اراضی با امتیاز 82 دارای بیشترین ضریب تأثیرگذاری بر دیگر متغیرها بوده است. درنهایت 14 عامل الگوی بهره برداری از اراضی، اشتغال، تغییر در الگوهای بهره برداری از فضا، تحولات جمعیتی، تغییر ساختار معیشت روستایی تحت تأثیر هم جواری با شهر، تغییر استانداردهای زندگی، تغییر ارزش زمین و مسکن، نزدیکی روستا به شهر، جریان ها و پیوندهای روستا- شهری، توسعه و خزش شهری بر اثر تصمیمات مدیریت شهری، رونق سوداگری زمین، رشد بی رویه جمعیت حاشیه ای کلان شهر، ضعف در نظارت بر حرایم و عرصه های ممنوعه در ساخت وسازها، تغییر ابزار و منابع تولید، براساس نیروهای مستقیم و غیرمستقیم تأثیرگذار و تأثیرپذیر، مهم ترین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری محسوب می شود.
Assessing the Economic Resilience of Rural Households against Drought (Case Study: Mahidasht District in Kermanshah)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
43 - 61
حوزههای تخصصی:
Purpose- Currently he occurrence of recent droughts in Iran and the severity of its damage indicate the vulnerability of farmers. The economic-environmental damages and the resilience farmers to this incident are evident in diverse ways. Therefore, recognizing the resilience of the population influenced by drought can offer a tool to prevent life-threatening disaster in high-risk areas. The aim of this study was to evaluate the economic resilience of rural households to drought in plain of Kermanshah and answer the following questions. What is the extent of economic resilience of rural households in Mahidasht to drought? What are the most important factors affecting the economic resilience of rural households to drought? Design/methodology/approach- This is an applied research and a descriptive-analytical method along with library analysis and field surveys were adopted for data collection. The statistical population of this study consisted of 5081 households, out of whom 357 samples were selected according to Cochran's formula. Descriptive and inferential statistics (One-sample t-test) and structural equation modeling were used for data analysis. Findings- According to the results of t-test, the variables of vulnerability of villagers' property and assets (mean=3.99) and the impact of drought on the value of assets (mean=3.86) gained the highest average in terms of resilience. On the contrary, the two variables of ability to compensate (mean=1.67) and membership in cooperatives and agricultural companies (mean=1.67) had the lowest averages. Moreover, the test results of all four variables of evaluating farmers’ knowledge and awareness indicate a correlation between the independent variables (prevention, preparedness, reconstruction, institutional management) and the dependent variable (economic resilience). Therefore, it can be contended that the economic resilience of Mahidasht is fairly weak.
Environmental Responsibility in Rural Areas (Case Study: Rural Areas of Mazandaran Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
101 - 115
حوزههای تخصصی:
Purpose- Social responsibility for environmental protection at all levels and strata of society is an issue that is explicitly emphasized in paragraph 14 of the General Environmental Policy of the Islamic Republic of Iran and the villagers as the main users of environmental resources are expected to take environmental responsibility without exception. The purpose of this study was to investigate and identify level of responsibility of environmental behaviors of villagers and determine social factors affecting it. Design/methodology/approach- In this research, the framework of social psychology was used and the research method was survey and cross-sectional. The unit of analysis is the rural individuals. The statistical population of the study is all residents of rural areas of Mazandaran province in 1398/2019. The sampling method of multi-stage cluster sampling was used. The number of study villages surveyed was 30 villages and the sample size was 536 people. The data required for the research were collected through a researcher-made questionnaire. Finding- The results showed that the level of responsible environmental behavior of villagers is at a moderate level. In addition, the results of multivariate analyzes indicate that there is a significant relationship between social psychological factors (religious beliefs, environmental values and environmental knowledge) and responsible behaviors towards the environment. In the final evaluation, it can be said that the modified model of social psychological factors seems a suitable model for studying factors affecting environmental behaviors in rural communities and can be useful as a model for conducting similar research in other rural areas of the country.
ارزیابی میزان انطباق استاندارهای تعریض و اصلاح معابر با نیازهای روستائیان (موردمطالعه: روستاهای شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
190 - 205
حوزههای تخصصی:
یک ی از مؤلف ه ه ای طرح هادی روس تایی، توسعه شبکه های معابر روستایی است. شبکه معابر به عنوان استخوان بندی اصلی روستا تلقی می گردد؛ زیرا تمام جابجایی های انسان، دام و کالا در این شبکه های ارتباطی امکان پذیر است. اهمیت بررسی بدان جهت است که شبکه معابر از نظم و الگویی خاصی پیروی نمی کنند و تابعی از متغیرهای توپوگرافی زمین (ناهمواری، ارتفاع، شیب) هستند. پژوهش با هدف بررسی میزان انطباق استاندارهای تعریض و اصلاح معابر با نیازهای روستاییان در نواحی کوهستانی شهرستان پاوه انجام گرفته است. پژوهش توصیفی- تحلیلی و میدانی بوده، 9 روستای کوهستانی به صورت تصادفی در شهرستان پاوه انتخاب و 83 شبکه معابر ازنظر شیب، شکل و سطوح ارتفاعی موردبررسی قرار گرفتند. در این راستا دیدگاه مردم محلی با استفاده از 16 گویه در ارتباط با شبکه معابر به روش میانگین و کای اسکوئر موردسنجش قرار گرفت. یافته ها ازنظر ارتفاعی نشان داد روستاها بین1250-1750 متری از سطح دریا قرار دارند. ازنظر شیب، 24 شبکه معابر دارای شیب بالای 40 درصد؛ 32 شبکه معابر دارای شیب بین 20-39 درصد و 19 شبکه معابر کمتر از 20 درصد شیب و ازنظر بافت شکلی به صورت باز و مسقف هستند. نتایج نشان داد 66 درصد از پاسخ گویان نوسازی شبکه معابر را منطبق با نیازمندی های روستا تشخیص داده اند. پیشنهاد می گردد برای بهبود شبکه معابر روستایی، تمام معابر روستایی تحت پوشش اجرایی قرار گیرد؛ از مصالح باکیفیت به منظور بادوامی شبکه معابر استفاده شود، و در ساخت پله به عامل ارتفاع به منظور سهولت در جابجایی و حفظ سلامتی ساکنین توجه گردد.
تجزیه وتحلیل اثرات فرهنگ شهری بر توسعه پایدار شهر فولادشهر
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
41-48
حوزههای تخصصی:
دنیای امروز، دنیای تغییر و تحول است و همواره یکی از آرزوهای دیرین بشر این بوده که از این تغییر و تحول در راه ایجاد یک جامعه ی آرمانی و ایدهآل استفاده کند. اما آنچه در این میان مهم به نظر می رسد این است که اگرچه توسعه و پیشرفت امری اجتناب ناپذیر است ولی حدومرز آن نیز باید مشخص باشد و سرعت فزاینده ی آن متناسب با زیرساخت ها و بسترهای هر جامعه باشد. به عبارت دیگر، توسعه باید پایدار باشد، یعنی هم رشد کمی و هم رشد کیفی را در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی ، اقتصادی و... فراهم آورد. بحث از پایداری و توسعه پایدار بدون توجه به شه ر و شهرنشینی بی معنا خواهد بود، چراکه توسعه بی برنامه شهر، منجر به ناپایداری در شهر و برهم زننده توسعه ی متوازن می شود. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا نقش فرهنگ و به ویژه فرهنگ شهری بر توسعه پایدار شهر فولادشهر آن هم به دلیل تنوع قومی زیاد در این شهر موردبررسی قرار گیرد. به این منظور ابتدا مفاهیم کلیدی تحقیق موردبررسی قرار گرفت و سپس بر اساس مدل های موجود درزمینه ی توسعه پایدار که اختصاصا نقش فرهنگ را به عنوان عاملی استراتژیک در نظر می گیرند، فرضیات تحقیق تعریف و با استفاده از پرسش نامه ای که روایی و کندال ، مورد آزمون قر ار گرف . ت همچنین از این b پایایی آن به تائید رسید و با استفاده از آزمون های همبستگی اسپیرمن و تاو من-ویتنی برای مقایسه توسعه U آزمون ها برای بررسی رابطه سابقه خدمت افراد (متغیر تعدیل کننده) با توسعه پایدار و از آزمون پایدار بر اساس جنسیت و وضعیت تأهل استفاده شد و نهایتا این فرضیات مورد تائید قرار گرفت؛ اما رابطه معنی داری بین سابقه خدمت و توسعه پایدار یافت نشد.
تحلیلی بر زیست پذیری مسکن شهر کرج با رویکرد عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن ابتدایی ترین و حیاتی ترین نیاز هر موجود زنده ای در طبیعت، به معنا و مفهوم سرپناه است. مسکن یکی از مهم ترین بخش های توسعه در یک جامعه بوده که شناخت و بررسی وضعیت و برخورداری آن درقالب عدالت اجتماعی منوط به شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار می باشد. همچنین ارتقا مسکن قابل استطاعت و افزایش انتخاب گزینه های مسکن مناسب برای تمامی افراد نیز یکی از اهداف عمده زیست پذیری می باشد. روش: از اینرو هدف تحقیق بررسی زیست پذیری مسکن برای رسیدن به زیست پذیری شهرها در سایه عدالت اجتماعی می باشد. پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای و روش آن توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی بوده و شاخص های مورد بررسی تحقیق از سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 مناطق شهر کرج می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره TODIM و در نهایت تلفیق شاخص ها در مدل مربوطه و تشکیل لایه های آن ها در نرم افزار ArcGIS و نقشه برخورداری مناطق به نمایش درآمده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که منطقه 8 شهرداری کرج نسبت به سایر مناطق از نظر شاخص های زیست پذیری مسکن در رتبه اول و سایر مناطق با اختلاف کمی در مراتب بعدی قرار گرفته اند. همچنین یافته ها نشانگر سطوح زیست پذیری متفاوت در درون هر منطقه می باشد که نشان از عدم پیوستگی میان محلات موجود در مناطق است. نتایج: این عدم پیوستگی نشان از عدم برخورداری محلات از تسهیلات و امکانات برابر می باشد که عدالت اجتماعی را در آنها کم رنگ کرده است.
تحلیل فضایی توسعه کشاورزی در شهرستان بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم برنامه ها و سیاست هایی که در راستای توسعه هر منطقه اجرا می گردد، دستیابی به توسعه جامع و پایدار است. به طوری که باعث کاهش نابرابری های موجود و ایجاد تعادل و توازن در آن منطقه گردد. این تحقیق به منظور بررسی و تحلیل فضایی توسعه کشاورزی در شهرستان بهبهان صورت گرفته است؛ هدف اصلی آن بررسی و سنجش سطح نسبی توسعه-یافتگی بین روستاها در بخش کشاورزی است. جامعه آماری این تحقیق را مجموع دهستان های شهرستان بهبهان تشکیل می دهد و سعی شده از شاخص های کلی که نشان دهنده وضعیت توسعه یافتگی بخش کشاورزی مناطق باشد، استفاده گردد. از مدل تاکسونومی عددی برای همگن سازی مناطق و تعیین سطح نسبی توسعه یافتگی مناطق در بخش کشاورزی استفاده شده است. نتایج نشان داد که هر چند طی سال های اخیر رشد چشمگیری در بخش کشاورزی شهرستان بهبهان صورت گرفته است، با این وجود شکاف زیادی بین دهستان های این شهرستان در بخش کشاورزی ایجاد شده است. دهستان دودانگه توسعه یافته ترین منطقه به لحاظ توسعه یافتگی بخش کشاورزی با دهستان تشان غربی که در رتبه آخر قرار گرفته است، فاصله زیادی دارد و شکاف عمیقی مشاهده می گردد. پیشنهاد می شود برای رسیدن به توسعه یکپارچه و پایدار در مناطق روستایی، برنامه ها و سیاست های توسعه روستایی در جهت رشد متوازن مناطق و کاهش شکاف و نابرابری های منطقه ای موجود حرکت نمایند؛ همچنین مناطقی که دسترسی به منابع کمتر و فاصله بیشتری از مرکز شهر دارد نیز در برنامه ریزی ها اولویت دار باشد.