فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۰۱ تا ۳٬۱۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
69 - 85
حوزههای تخصصی:
امروزه سرعت عمل شهرداری ها در زمینه ارائه خدمات شهری و در رأس آن ها جمع آوری زباله های شهری نقش بسیار مهمی درزمینه بهبود کارایی این ارگان و درنتیجه جلب رضایت شهروندان دارد. این در حالی است که باوجود مدرنیزه شدن ماشین آلات جمع آوری زباله ها، مسئله سرعت عمل ارائه خدمات با اینکه همواره تأثیر بسزایی درزمینه کاهش هزینه و بهبود کیفیت ارائه خدمات دارد، عمدتا مورد بی توجهی و غفلت مدیران شهری قرارگرفته است. شهر اردبیل نیز مستثنا از این قضیه نیست. این شهر دارای چهار منطقه و بالغ بر 100 محله مختلف هست که همواره شهرداری را درزمینه سرعت عمل در جمع آوری پسماندهای شهری و ارائه یک چشم اندازی زیبا از شهر با مشکل مواجه کرده است. هدف این مقاله افزودن فاکتور سرعت به فرایند فعالیت اکیپ های جمع آوری زباله از طریق پیشنهاد بهترین مسیر حرکت برای این ماشین آلات با استفاده از مدل الگوریتم رقابت استعماری است.، به این صورت که با برنامه نویسی مربوطه و تعریف موقعیت محلات 100 گانه برای مدل، اقدام به معرفی بهینه ترین مسیرهای حرکت به اکیپ های خدماتی شهرداری می نماییم، با این شرط که از هر محله فقط یک بار عبور کنند و بعد از طی همه محلات درنهایت به نقطه شروع حرکت بازگردند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و در صورت لزوم بررسی میدانی است. یافته های تحقیق نشان داد که الگوریتم مورداستفاده در تحقیق در صورت دریافت اطلاعات مناسب، ابزار کارآمدی به منظور افزایش سرعت عمل اکیپ های جمع آوری زباله های شهری است. همان طور که برای محلات 100 گانه واقع در مناطق 4 گانه شهر اردبیل با تکرار 200 و به ترتیب با ضریب اطمینان 99، 91،93 و 97 درصد و در بازه زمانی30، 22، 30 و 24 ثانیه به بهینه ترین جواب دست یافت. به عبارت دیگر گروه های خدماتی در بازه زمانی کمتر، بهترین مسیر برای حرکت و جمع آوری زباله ها را انتخاب کردند.
واکاوی نقش طرح های ساختاری- راهبردی در تحقق انگاره حکمروایی خوب شهری (مطالعه موردی: منطقه 22 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1357 - 1371
حوزههای تخصصی:
تغییر در نگرش به توسعه و فرایند آن برای شهرها از عوامل مهم در پیدایش زمینه تغییر رویکرد در برنامه ریزی شهری به سمت استفاده از برنامه ریزی ساختاری-راهبردی بود. این تغییر نتیجه تحولات سیاسی در جوامع برای استقرار دموکراسی و مشارکت پذیری دولت ها در اداره شهرهاست. برنامه ریزی ساختاری-راهبردیو حکمروایی به شکل چارچوب مناسبی می تواند کمبود دموکراسی موجود مربوط به تصمیم گیری مرتبط با مسائل مهم محلی را پر کند که می تواند راه مهم دیگری برای ارائهمحتوای جدید به دموکراسی محلی باشد. برنامه ریزی ساختاری-راهبردی هم فرایند هم محصولی است که موجبات تأمین بخشی از حکمروایی خوب شهری را مهیا می کند. استراتژی توسعه شهری در شهرهای مختلف تابع یک چارچوب واحد نیست؛ ولی حداقل به پنج موضوع مهم شهری توجه دارد: زیست پذیری شهر، پایداری زیست محیطی، شکل فضایی شهر و زیرساخت های آن، منابع مالی، و حکمرانی شهر. استراتژی توسعه شهری بر این فرض مبتنی است که مسیر توسعه شهرها از طریق مداخلات استراتژیک جامعه، بخش خصوصی، و تشکل های مدنی در زمان و به شیوه مناسب می تواند به شکل شگفت انگیزی تغییر یابد. هدف از این پژوهش واکاوی نقش طرح های ساختاری- راهبردی در تحقق انگاره حکمروایی خوب شهری با نمونه مطالعاتی منطقه 22 کلان شهر تهران است. روش تحقیق کیفی (تحلیل محتوا) است. در این بخش با قاعده اشباع نظری با 22 نفر مصاحبه شد. ساختار نمونه به شیوه تدریجی با رویکرد گلوله برفی در فرایند تحقیق مشخص شد. نتایج نشان دهنده وجود مشکلاتی عمده در ساختار مدیریت و قوانین شهری است.
ارزیابی مطلوبیت طراحی فضاهای مسکونی برای معلولان جسمی- حرکتی با رویکرد شهر دوستدار معلولان (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1433 - 1452
حوزههای تخصصی:
معلولان جسمی- حرکتی بخشی از افراد جامعه اند که همچون سایر شهروندان نیازمندمطلوبیت طراحی فضاهای مسکونی اند؛ بنابراین، هدف از اجرایاین پژوهش ارزیابی مطلوبیت طراحی فضاهای مسکونی برای معلولان جسمی- حرکتی با رویکرد شهر دوستدار معلولان در سطح شهر یزد است. این تحقیق ازنظرهدفکاربردی، ازنظرماهیت و روشتوصیفی از نوع پیمایشی است. مطالعات میدانی به صورت پرسش نامه توسط 157 نفر افراد معلول جسمی- حرکتی (براساس جدول مورگان) به صورت تصادفی در سطح شهر یزد تکمیل شده است. به منظور ارزیابی و رتبه بندی شاخص ها، از تکنیک UTA و برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده از تکنیک UTA و وزن دهی شاخص های مربوط، که به روش سلسله مراتبی فولر انجام گرفته است، مشخص شد معیار ایمنی با وزن 437/0 در رتبه اول و معیار دسترسی با وزن 183/0 در رتبه آخر قرار دارد. در تحلیل همبستگی پیرسون مشخص شد بین میزان درآمد افراد معلول، مدت اقامت آن ها در فضا های مسکونی، و سطح زیربنای محل سکونتشان با سطح رضایت این افراد رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین رعایت استانداردهای لازم در فضای سکونت با سطح رضایت معلولان رابطه برقرار است. تحلیل رگرسیونی نیز نشان می دهد رعایت استانداردها در فضای سکونت اولویت اول را در رابطه با سطح رضایت معلولان دارد و سطح زیربنای مسکونی، درآمد، و مدت اقامت به ترتیب اولویت دوم، سوم، و چهارم را دارا می باشند.درنهایت،می توان نتیجه گرفت مطلوبیت طراحی فضا های مسکونی برای معلولان جسمی- حرکتی می تواند به ایجاد شهر دوستدار معلولان در سطح شهر یزد منجر شود.
مدل سازی الگوی پخش فضایی ویروس کووید-19 در مناطق روستایی و شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظرفیت مدل سازی مکانی در GIS اهمیت فراوانی در درک تفاوت توزیع جغرافیایی بیماری های واگیردار و عفونی و نیز مطالعات اپیدمیولوژیکی و بهداشت جامعه دارد. یکی از این بیماری های واگیردار و عفونی در قرن 21، ویروس کرونا (کووید-19) است که از اواخر دسامبر سال 2019 به صورت شیوع پنومونی از ووهان چین به سراسر جهان در حال گسترش است. از این رو بررسی جغرافیایی این بیماری در جهت کنترل و پیشگیری آن امری ضروری است؛ بنابراین در پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی حاضر، با استفاده از آمار فضایی به مدل سازی پخش فضایی اپیدمیولوژی ویروس کرونا درروستاها و شهرهای کشور به صورت توزیع منطقه ای و استانی کشور پرداخته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 31 استان کشور است که داده های مبتلایان به ویروس کرونا در بازه زمانی 3 اسفند 1398 الی 3 فروردین 1399 (21638 نفر) و با استفاده از نرم افزار ArcGIS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از کاربرد شاخص موران درباره توزیع فضایی ویروس کرونا در تاریخ 3 اسفند 98، مقدار z-score برابر 485/1 و الگوی آن از نوع تصادفی بوده اما در تاریخ 3 فروردین 99، مقدار z-score برابر 039/3 و خوشه ای بودن توزیع بیماری را در نواحی کشور نشان می دهد. تحلیل خودهمبستگی فضایی براساس فاصله نشان می دهد که در فاصله 8/383 کیلومتری از استان قم ، ضریب موران برابر 136627/0 و مثبت است؛ اما در فاصله 6/762 کیلومتری از استان قم، ضریب موران برابر 040246/0- و منفی بدست آمده و بیانگر این است که از این فاصله به بعد، تعداد مبتلایان به کرونا کاهش یافته است. همچنین تحلیل لکه های داغ در خصوص تعداد مبتلایان به ویروس کرونا نشان داد که استان های (قم، تهران، گلستان، سمنان، اصفهان، مازندران و البرز) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری بالا، در خوشه های داغ و استان های (بوشهر، ایلام و کرمانشاه) به عنوان مناطق با جمعیت روستایی و شهری کمتر، در خوشه های سرد قرار دارند. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که مهمترین عامل جغرافیایی انتشار ویروس کرونا در کشور، فاصله و مجاورت مکانی استان های درگیر با این بیماری بوده و از الگوی پخش فضایی سازش پذیر تبعیت می کند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر کاهش فقر با تأکید بر شاخص های نو منطقه گرایی مورد: شهرستان کوهدشت- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دردهه های اخیر رویکرد های مختلفی جهت کاهش فقر در سطوح مختلف جغرافیایی پیشنهادشده است. رویکرد نو منطقه گرایی به عنوان یکی از رویکرد های جغرافیایی و فضایی به توسعه محلی و کاهش فقر شهری و روستایی توسط جغرافیدانان و سیاست گذاران پیشنهادشده است. نو منطقه گرایی، ماهیتاً بیانگر سیر تکاملی منطقه گرایی، به دوراز رویکرد های دولت محور، برای تأسیس نوع جدیدی از منطقه که نهاد های مدیریتی همیاری می کنند، در موضوعاتی از قبیل رشد اقتصادی، رقابت پذیری منطقه ای، موضوعات محیط زیستی و ایجاد شبکه ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش رویکرد نو منطقه گرایی در کاهش فقر شهرستان کوهدشت است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه در سطح نواحی شهری و روستایی جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار ها و مدل های آماری ازجمله تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شهرستان کوهدشت به لحاظ شاخص های نو منطقه گرایی وضعیت مناسبی دارد که می تواند با تقویت آن ها و هدایت کردن سرمایه های اجتماعی در قالب مشارکت های اجتماعی و تعاونی های تولیدی در نواحی شهری و روستایی فرآیند سرمایه به ثروت اتفاق بیافتد. همچنین نتایج نشان می دهد که عوامل دانش کارآفرینی (81/0)، مشارکت اجتماعی (217/0)، جنسیت (133/0)، اعتماد عمومی (126/0) و اعتماد نهادی (124/0) بیشترین تأثیر را بر ظرفیت کارآفرینی (شاخص کاهش فقر شهری و روستایی) دارد. بنابراین جهت بهبود وضعیت اقتصادی و محرومیت در نواحی شهری و روستایی شهرستان کوهدشت لازم است شاخص های مربوطه موردتوجه قرار گیرد. در یک نتیجه گیری کلی می توان چنین بیان کرد که تغییر رویکرد منطقه گرایی به نو منطقه گرایی در برخورد با توسعه اقتصادی محلی و نواحی محروم می تواند به آزادسازی ظرفیت های اجتماعی و انسانی شده و اقدام اجتماعی و محلی را در پی خواهد داشت.
بررسی شاخص های زیست پذیری در بافت های فرسوده و تاریخی محلات شهری مطالعه موردی: منطقه 12 کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
87 - 95
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده و تاریخی درون بخش های قدیمی و میانی شهرها به دلیل شرایط خاص اقتصادی، اجتماعی و کالبدی خود، موجبات فرسودگی و شکاف عمیق با سایر بخش های شهری را پدید آورده است. پایین آمدن منزلت اجتماعی و اقتصادی و نابسامانی های کارکردی و کالبدی این بافت ها به همراه افت بسیار شدید کیفیت محیطی زیست شهری، ضرورت توجه به زیست پذیری این محدوده ها از شهر را بیش از پیش نموده است. در این راستا تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی و اولویت بندی عوامل موثر بر زیست پذیری بافت های فرسوده و تاریخی منطقه 12 شهر تهران در راستای پایداری محلات شهر پرداخته است. جامعه آماری ساکنین بافت فرسوده و تاریخی منطقه 12 است که حجم آنها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر می باشد. روش جمع آوری داده ها اسنادی کتابخانه ای و با استفاده از ابزار پرسش نامه است. برای تجزیه و تحلیل و همچنین آزمون فرضیه های تحقیق از مدل های ویکور، روش درون یابی داده های (idw) و همچنین آزمون t test استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که منطقه 12 به طورکلی به لحاظ شاخص های زیست پذیری در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد. در بین محلات محله بهارستان در وضعیت مطلوب در مقابل محله های بازار و پامنار در وضعیت نامطلوبی به لحاظ شاخص های زیست پذیری قرار دارند. با توجه به یافته های پژوهش، مؤلفه های امکانات زیرساختی وحمل و نقل به ترتیب با بیشترین میزان مطلوبیت، اثرگذارترین مؤلفه ها در زیست پذیری منطقه 12 بوده و مؤلفه های امنیت اجتماعی و فردی، هویت و حس مکان با کم ترین میزان مطلوبیت،کم اثرترین مؤلفه ها در زیست پذیری منطقه بوده اند.
پیشنهاد ارائه ضوابط در طراحی نورگیرهای واحدهای مسکونی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نورگیرها یا چاه های نور، بخشی جدایی ناپذیر از طراحی ساختمان هایی با بر کم و عمق زیاد، به حساب می آیند. طراحی این نورگیرها در مناطق مختلف بر اساس ضوابط خاصی انجام می گیرد. در ضوابط موجود در همدان صرفا به ابعاد این نورگیرها و نسبت مساحت نورگیر به ارتفاع بنا جهت طراحی نورگیر اکتفا گردیده است. هدف این پژوهش بررسی صحت عملکرد نورگیرهای طراحی شده بر اساس ضوابط موجود در شهر همدان و برآورد ابعاد بهینه نورگیر، جهت دستیابی به روشنایی موردنیاز فضا و در نتیجه کاهش مصرف انرژی الکتریکی جهت روشنایی است. برای دستیابی به این هدف ابتدا مطالعاتی در زمینه نور روز، انرژی خورشیدی، مشخصات اقلیمی منطقه و استانداردهای موجود در زمینه روشنایی انجام شد. سپس سه ساختمان به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و در چهار فصل سال، روشنایی دریافتی در فضاهای مشرف به نورگیر، بوسیله لوکس متر، برداشت شد و بر اساس مطالعات صورت گرفته، میزان روشنایی به دست آمده تحلیل شد. در مرحله بعدی با استفاده از نرم افزارهای شبیه ساز، ابعاد نورگیر، مدل سازی شده جهت دستیابی فضا به روشنایی استاندارد، تغییر داده شد و در مرحله آخر با تغییر پارامتر ارتفاع، ابعاد بهینه نورگیر برای ساختمان های یک تا نه طبقه توسط نرم افزار تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که ضوابط موجود در همدان، کارآمد نبوده و دریافت نور این سامانه، به طور کافی انجام نمی گیرد و ابعاد جدیدی در این تحقیق معرفی گردید.
تحلیل عوامل موثر بر قابلیت پذیرش عمومی طرح های قیمت گذاری ترافیک "نمونه مورد مطالعه: طرح ترافیک تهران (سال 98 و 97)"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
17 - 30
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از کلانشهرهای جهان برای کاهش آثار استفاده روزافزون از اتومبیل از جمله ترافیک و آلودگی هوا، طرح های قیمت گذاری ترافیک به عنوان یک راهبرد به اجرا گذاشته می شود. به زعم مطالعات صورت گرفته "قابلیت پذیرش عمومی" طرح های قیمت گذاری ترافیک نقش مهمی در موفقیت اجرای این طرح ها دارد. با توجه به تأکید محققان بر این که عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی طرح های قیمت گذاری ترافیک و درجه اهمیت آن ها در هر زمینه و کشوری باتوجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن کشور متفاوت است و با توجه به معدود بودن مطالعات در این زمینه در ایران، این مقاله با به کارگیری روش تحلیل محتوای مبتنی بر اینترنت، عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی در طرح اخیر ترافیک تهران (98- 1397) را بررسی و آن را از ابعاد مختلف تحلیل کرده است. بدین منظور نظرات شهروندان (حدود 350 نظر) ارائه شده در ذیل اخبار اطلاع رسانی در ارتباط با طرح ترافیک تهران در رسانه های خبری آنلاین در بازه های زمانی مشخص گردآوری و بر مبنای عوامل مؤثر بر قابلیت پذیرش عمومی استخراج شده از ادبیات نظری، کدگذاری و تحلیل گردید. یافته ها حاکی از آن است که شش عامل ادراکی شامل اعتماد، عدالت، میزان تأثیرگذاری، تحمیل شدگی، پیچیدگی طرح و باور به نحوه مناسب تخصیص درآمدهای حاصل از طرح آن گونه که مطرح شده بر قابلیت پذیرش عمومی طرح ترافیک تهران مؤثر بوده اند. از میان این عوامل پایین بودن "اعتماد" و "عدالت" دو عاملی است که به ترتیب تأثیر بسزایی در کاهش قابلیت پذیرش عمومی داشته است. همچنین با گذشت زمان و اجرای این طرح در دو سال متمادی، عامل ادراک شده "تأثیرگذاری" نقش مهم تری در کاهش قابلیت پذیرش عمومی طرح ترافیک تهران در سال 1398 داشته است.
تحلیل مدیریت ظرفیت های صنایع تبدیلی و تکمیلی در مناطق روستایی شهرستان زیرکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی و تکمیلی بخش کشاورزی یکی از مهم ترین صنایع روستایی به شمار می رود و ایجاد و تقویت این صنایع یکی از سودمند ترین ارتباطات بین دو بخش صنعت و کشاورزی است. این تحقیق از نظر روش کمی، از نظر هدف کاربردی، و از نظر ماهیت از نوع توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات در این تحقیق با استناد به مدارک موجود، مقالات، کتب و آمارها، جمع آوری شدند و در مرحله بعد اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و با کمک روش میدانی جمع آوری گردیدند. تعداد 17 روستا در این تحقیق به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدند. کلیه بهره برداران کشاورزی در این 17 روستا جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهند، کل تعداد بهره برداران 4023 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران نمونه گیری انجام شد و عدد 350 بدست آمد، که این تعداد به نسبت تعداد بهره بردار بین روستاهای نمونه تقسیم شد. در مرحله بعدی با استفاده از نرم افزار های Excel و Spss پرسشنامه ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آزمون ها برای پاسخ دادن به فرضیات، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تی برای دو گروه وابسته هستند. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق عامل نهادی در بین سه عوامل دیگر اقتصادی، اجتماعی و محیطی نقش تعیین کننده و اهمیت زیادی در مدیریت ظرفیت های صنایع تبدیلی و تکمیلی دارد. بنابراین از آنجا که مدیریت ظرفیت ها در این شهرستان ضعیف است می توان با تکیه بر عامل نهادی و ایجاد یک حکمروایی مناسب و توسعه روش های مشارکتی و توسعه سازمان های مردمی به بهبود مدیریت ظرفیت ها در شهرستان کمک کرد. و این امر با در پیش گرفتن نظریات حکمروایی: توانمند سازی، ظرفیت سازی، توسعه مشارکتی، و توسعه نهادی امکان پذیر می گردد.
تاب آوری زیرساخت آب رسانی شهری: با رویکرد تحلیل زمانی در راستای بازیابی عملکرد خطوط آب رسانی به شهروندان (مطالعه موردی: منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون وابستگی جوامع شهری به زیرساخت ها، به ویژه سیستم آب رسانی، اهمیت تاب آوری این زیرساخت را در هنگام بروز سوانح طبیعی، از جمله زلزله، بیش از پیش نمایان می کند. تاب آوری سیستم آب رسانی با شاخص های بازیابی عملکرد، افزایش روند خدمات رسانی به جمعیت هدف، و افزایش ایستایی تحلیل می شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی استکه با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، با هدف ارزیابی زمان بازیابی عملکرد زیرساخت های خطوط آب رسانی در برابر زلزله در راستای افزایش تاب آوری آن در منطقه ۲ شهر تهران و ارائه راهکارهای کاهش زمان بازیابی و افزایش نرخ خدمات رسانی انجام شده است. در این پژوهش، نخست با استفاده از روش تحلیل خطر احتمالاتی، شاخص های لرزه ای همانند بیشینه شتاب زمین محاسبه شد. پس از تعیین میزان خسارات در خطوط سیستم به تحلیل زمان بازیابی عملکرد براساس سه سناریو مطابق با شاخص های مطالعاتی اقدام شد. نتایج نشان می دهد که زمان تعمیر و بازیابی خسارات ناشی از زلزله محتمل 56/267روز تیم طول خواهد کشید که زمان تعمیر شکست ها 198/89 روز و زمان موردنیاز برای تعمیر نشت های خطوط 397/178 روز تیم است. نتایج حاکی از آن است که نرخ خدمات رسانی بلافاصله پس از وقوع زلزله 72درصد خواهد بود. براساس نرخ خدمات رسانی و میزان آسیب وارده به سیستم، سه سناریو بررسی شد که با تعیین متغیر منابع عملیاتی، زمان بازیابی به عنوان شاخص تاب آوری تحلیل شد.
نقد مبانی معرفتی مکتب پوزیتیویسم با تأکید بر علم جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوزیتیویسم یکی از مکاتب فلسفی است که در ادبیات جغرافیایی در مکاتبِ محیط گرایی، علم فضایی، جغرافیای رفتاری، و نگرش سیستمی تأثیرگذار بوده است. این رویکرد در پیِ معرفت به فضای جغرافیایی از راه بنیان های تجربی و منطقِ ریاضی است. بر این اساس، جغرافیا دانشی عینی، مشاهده ای، کمّی، و استقرایی است و حاوی مشاهداتِ فارغ از نظریه و قضاوت های ارزشی است. بنابراین، جغرافی دانان؛ در پیِ کشف روابط علّیِ میان پدیده ها و ارائه آن در قالب «قوانینِ عام و فراگیرِ جغرافیایی» هستند. بر این اساس، جغرافی دانانِ پوزیتیویست، ضمن وداع با مباحث متافیزیکی و رو آوردن به «تجربه آزمون پذیر»، تجربه و آزمونِ تجربی را معیارِ معنی داری می دانند. بنابراین،به نفی فرضیه ها، مقولات، و پیش فرض ها می پردازند و شروع علم را با مشاهده می دانند و به نقش مسئله، فرضیه، و نقش فعال و خلاق محقق در روند تحقیق بی توجه اند. سپس، براساس مشاهدات انجام شده بر پایه استدلالِ استقرایی، برای دست یابی به قوانین به تعمیم(تعمیم های ناروا/ مسئله استقرا) می پردازند که موجب خلط «روندوقانون» در جغرافیای تحصل گرا شده است. در این راستا، در مقاله حاضر، گزاره های متعدد جغرافیایی بررسی شد. بنابراین، بکارگیری رویکرد پوزیتیویسم به دلیل اشکالات فوق، به عنوان رهیافتی علمی، با مشکلات جدّی مواجه است. بنابراین، فاقد قابلیت هایِ لازم برای بکارگیری آن در حوزه مطالعات جغرافیایی در مرحله «داوری» به عنوان یک رویکرد و روش «علمی» است. هدف اصلی از مقاله حاضر، که با رویکردی رئالیستی و نگرش عقلانیت انتقادی نوشته شده، بررسی و واکاوی این مطلب از منظر تحلیل های منطقی و معرفت شناختی است.
عملکرد موزه های باستان شناختی و نقش آن در توسعه ی گردشگری میراث فرهنگی(مطالعه موردی: موزه خانه کلبادی شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
37 - 50
حوزههای تخصصی:
عملکرد موزه ها به عنوان جاذبه های محوری گردشگری میراث، از اهمیت شایانی در جذب گردشگران برخوردار است. مقاله حاضر به بررسی توسعه گردشگری میراث فرهنگی با تأکید بر عملکرد نهاد موزه در شهر تاریخی ساری پرداخته است. داده های پژوهش با روش کتابخانه ای (مطالعه منابع مکتوب) و میدانی (ابزار پرسشنامه) گردآوری شده است. برای پردازش و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار spss و آزمون های اتا، پیرسون، تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، میان نگرش زنان و مردان نسبت اهمیت توسعه گردشگری میراث در شهر ساری تفاوتی دیده نمی شود. اما نگرش این دو جنس نسبت به اهمیت عملکرد موزه متفاوت است. بعد عملکرد موزه، تأثیر معناداری بر توسعه گردشگری میراث فرهنگی داشته است. بتای محاسبه شده برای بعد عملکرد موزه خانه کلبادی، نشانگر سهم بیش از 60 درصدی آن بر توسعه گردشگری میراث فرهنگی و اهمیت عملکرد موزه است. در این خصوص باید اذعان داشت، آنچه مخاطب در موزه با آن مواجه می شود، مجموعه ای از فعالیت های تخصصی است. در حقیقت رابط میان مخاطبان و اشیاء فرهنگی صامت در موزه ها، عملکرد موزه است که عمدتاً از طریق نیروی انسانی متخصص طراحی و اجرا می شود. همچنین معیار عملکرد فنی موزه با بتای 404/0 بیشترین سهم را در توسعه گردشگری میراث داشته است که نشانگر رعایت دقیق مسائل حفاظتی در موزه است. معیار کیفیت خدمات نیز با بتای 075/0 کمترین سهم را در توسعه گردشگری میراث داشته است، این وضعیت با کمیت و کیفیت ارائه خدمات فرهنگی توسط موزه و کارکنان آن به گردشگران در ارتباط است.
سنجش و تحلیل شاخص های خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
91 - 108
حوزههای تخصصی:
جهان در حال تغییرات عمده اقتصادی و اجتماعی است. به نظر می رسد ما به سمت برهه ای از زمان پیش می رویم که خلاقیت محرک رشد اقتصاد ملی، منطقه ای و شهری است و از آنجایی که امروزه شهرها زیستگاه اصلی طبقه خلاق هستند، همواره رقابت اصلی شهرها بر سر پرورش، حفظ و جذب طبقه خلاق و سرمایه انسانی خواهد بود. با توجه به اهمیت موضوع، هدف این پژوهش نیز تعیین مهم ترین شاخص ها و رتبه بندی شهرستان های استان لرستان ازنظر میزان برخورداری از شاخص های خلاقیت است. این تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به صورت مرور اسنادی بوده است. در این پژوهش پس از حل مدل DANP وزن هریک از شاخص های سی وچهارگانه خلاقیت به دست آمد. در ادامه از مدل VIKOR برای رتبه بندی شهرستان ها براساس ضریب خلاقیت (Q) استفاده شد. در این راستا، نتایج تکنیک VIKOR نشان داد که شهرستان خرم آباد به عنوان مرکز استان با ضریب (0) در رتبه اول و شهرستان های بروجرد (2214/0)، الیگودرز (4966/0)، ازنا (6802/0)، سلسله (6803/0)، دورود (7075/0)، پلدختر (7586/0)، کوهدشت (8639/0) و دلفان (9244/0) به ترتیب در رتبه های بعدی از لحاظ برخورداری از شاخص های خلاقیت قرار دارند. یافته های به دست آمده از تکنیک DANP نشان داد که از میان شاخص های 34گانه شهر خلاق ازنظر میزان اهمیت در تحقق مفهوم خلاقیت در شهرستان های استان لرستان شاخص درصد متخصصان (0434/0) به عنوان تأثیرگذارترین عامل و همچنین شاخص تعداد صندلی سینما (0202/0) به عنوان کم اثرترین شاخص شناخته شد.
تحلیل نقش موقوفه های زهان در توسعه پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
39 - 50
حوزههای تخصصی:
روستاشهر زهان در منطقه قاینات دست کم از عهد صفوی به بعد موقوفه های مهمی داشته است که در توسعه روستا به لحاظ فرهنگی، آموزشی و رواج برخی هنجارهای اجتماعی موثر بوده است. توجه به نسخ کتب مورد توجه مدرسه علمیه، وقف کتاب بر آن مدرسه، ساخت و تعمیر مسجدجامع و مساجد محلات مختلف، وقف بر مخارج بناهای عام المنفعه نظیر حمام و غسال خانه و نیز توجه به فقرا و غرباء همگی حکایت از جایگاه شایسته موقوفه ها در توسعه روستایی زهان دارد. نکات اجتماعی مطرح شده در وقف نامه ها نیز شرایط مطلوب زهان در آن عهد و توسعه آن به نسبت روستا بودنش را نشان می دهد. تاکید بر برخی واژگان علمی و واحدهای اندازه گیری، نگارش برخی موقوفه ها به دو زبان عربی و فارسی استفاده از آیات، روایات، اشعار متناسب با متن هم رشد اجتماعی و مذهبی زهان در اعصار صفوی تا قاجار را نمایان می سازد. با این که بخش زهان 113 موقوفه ثبت شده دارد، موقوفه های مدنظر در این مقاله مربوط به مرکز بخش می شود و هم این که تنها موقوفه هایی که زمان وقفش مربوط به قبل از تغییر جایگاه سیاسی زهان بوده، مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل نقش عوامل مؤثر بر بازآفرینی فضاهای شهری از منظر کاربران (مطالعه موردی: بافت مرکزی شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل نقش عوامل مؤثر بر بازآفرینی شهری به عنوان رویکردی نو در بازسازی و بهسازی بافت های فرسوده مرکز شهر کرمانشاه از منظر کاربران است. روش پژوهش در این مقاله با توجه به ماهیت و اهداف موضوع از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شهروندان بخش مرکزی شهر کرمانشاه می باشد. در این پژوهش ۳ مؤلفه مورد سنجش قرار گرفت. داده های مورد نیاز به کمک پرسش نامه محقق ساخته گردآوری و سپس تحلیل شد. تعداد پرسش نامه ها شامل ۳۸۴ مورد بود که از فرمول کوکران به دست آمده است. ضریب پایایی کل پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد که نشان از اعتبار بالای این پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که عواملی نظیر اختلاط و گوناگونی فعالیت ها، اصل الگوی تراکمی توسعه و دسترسی و نفوذپذیری در حد ضعیفی از منظر مردم در بازآفرینی شهری بخش مرکزی شهر کرمانشاه تأثیر داشته اند. به منظور کارآمد نمودن اقدامات لازم برای بازآفرینی فضاهای شهری هماهنگی میان زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی با ظرف زمانی و مکانی فضا ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بدین سان هویت افراد حفظ شده و از شیءوارگی آنها جلوگیری به عمل می آید و حیات مدنی حامعه تداوم می یابد.
تحلیل مقایسه ای گردشگری منطقه ای با رویکرد درآمد محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
85 - 96
حوزههای تخصصی:
با توجه به گسترش صنعت گردشگری و نقش آن در اقتصاد کشورها، به ویژه کشورهای درحال توسعه فاقد منابع تولیدی، شناسایی عوامل مؤثر در بهبود گردشگری، امری ضروری بوده و از اهمیت بسیاری، برخوردار می باشد. ازاین رو پژوهش حاضر به دنبال این هدف است تا عوامل کلیدی و اثرگذار در توسعه گردشگری منطقه ای را بر اساس شاخص های مختلف هر منطقه (ازجمله مباحث درآمدی) شناسایی و با تقسیم مناطق به سه بخش درآمد بالا، پایین و متوسط، شاخص های اثرگذار بر گردشگری را در مناطق مختلف، با رویکرد مدل سازی اقتصادی، موردقیاس قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، تحلیلی – توصیفی می باشد. دوره زمانی موردبررسی تحقیق، 1995 تا 2015 بوده و نمونه موردبررسی 120 شهر از پایتخت های کشورهای با درآمد متوسط، پایین و بالا می باشد. نتایج حاصله از تحقیق، نشان می دهد که متغیرهای نرخ ارز، شاخص قیمت خرده فروشی (CPI) و تولید ناخالص داخلی سرانه از مهم ترین عوامل اثرگذار بر گردشگری جهانی همه کشورها و هر سه گروه کشورهای با درآمد پایین، متوسط و بالا، محسوب می شود و در این میان، شاخص های نرخ ارز و تولید ناخالص داخلی سرانه تأثیر مثبت و شاخص خرده فروشی قیمت ها (تورم)، تأثیر منفی بر گردشگری در کشورهای مختلف داشته که نشان دهنده تأثیرگذاری یکنواخت این شاخص ها در مناطق مختلف می باشد. همچنین، ضرایب کاملاً یکسان مربوط به کشورهای با درآمد متوسط و بالا، در مدل های تخمینی، شباهت زیاد این دو گروه در بخش گردشگری و جذب گردشگر را نشان می دهد و بالطبع حاکی از این است که سیاستمداران و قانون گذاران بخش گردشگری در این گروه کشورها، می توانند از یکدیگر تبعیت کنند.
تدوین الگوی توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
99 - 112
حوزههای تخصصی:
مبحث توسعه اجتماع محلی به رغم سابقه نسبتاً طولانی در متون و نوشتارهای علمی و اجرایی، در اواخر دهه ۱۹۸۰ در قالب نظریه توسعه محلی مورد توجه قرار گرفت. این در حالی است که شاخص های مربوط به توسعه اجتماع محلی در شهرهای اسلامی به رغم وجود بنیادهایِ معرفتی آن در کانون توجه پژوهشگران قرار نداشته و پژوهش های انجام شده در این مورد بسیار اندک اند. از این رو شناسایی شاخص ها و میزان اهمیت آنها برای تدوین الگویی در جهت توسعه اجتماعات محلی مناسب با شرایط شهرهای اسلامی می تواند این رهیافت برنامه ریزی را بیش از پیش در شهرهای اسلامی کاراتر سازد. هدف این پژوهش، شناسایی عناصر الگوی توسعه اجتماعات محلی در شهر اسلامی است و روش این مطالعه با توجه به سؤالات و اهداف پژوهش، کیفی است که در دو مرحله بازبینی مدون متون و پیمایشی- مصاحبه با خبرگان به روش دلفی- صورت گرفته است. حجم نمونه مطالعاتی ده نفر از صاحب نظران حوزه توسعه اجتماع محلی و شهر اسلامی هستند که به شکل هدفمند انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان داده است که ابعاد اصلی الگوی مورد نظر شامل 4 مؤلفه، 13 معیار و 23 شاخص می باشد که در این الگو، وزن هر دسته و ترتیب اهمیت شاخص ها در هر دسته نشان داده شده است. طبق نظر خبرگان مهم ترین مؤلفه مربوط به سیاست های کاربردی توسعه اجتماع محلی با امتیازی برابر با 31/8 است که دارای معیارهایی چون عدالت محوری، مسئولیت پذیری، توانمندسازی و مشارکت در امور محله می باشد. پس از آن مولفه سرمایه اجتماعی محله با امتیاز 27/8، دارایی های مالی محله با امتیاز 23/8 و مولفه نهادها و عوامل اثرگذار با امتیاز 15/8 قرار دارند. در پایان دور سوم روش دلفی، ضریب هماهنگی کندال برای این پژوهش معادل 59/0 بدست آمد که به مقدار نسبتا متوسط تا زیاد می توان به ترتیب عوامل آن اعتماد کرد.
پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست (مطالعه موردی: دشت خان میرزا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از این تحقیق پایش تغییرات کاربری اراضی دشت خان میرزا با استفاده از الگوریتم های مختلف است که از تصاویر ماهواره لندست 5، 7، و 8 و سنجنده های TM، ETM، و OLI برای سه دوره 1996، 2006، و 2016 استخراج شد و نقشه کاربری اراضی دشت با استفاده از چهار الگوریتم حداکثر احتمال، شبکه عصبی مصنوعی، حداقل فاصله، و فاصله ماهالانویی با استفاده از ضریب کاپا ارزیابی شد. نتایج حاصل از ارزیابی دقت این دو روش با استفاده از تعیین ضریب کاپا نشان داد الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی نسبت به الگوریتم حداکثر احتمال با ضریب از دقت بیشتری برخوردار است. همچنین، دو الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی و حداکثر احتمال با دقت کلی 29/90 و 79/86 در شش کلاس کاربری (کشاورزی، مرتع، مسکونی، اراضی سنگی و لخت، باغ، و اراضی پست نم دار) طبقه بندی شد. تجزیه وتحلیل حاصل از تغییرات نشان داد کاربری های کشاورزی و مسکونی روند افزایشی داشته اند؛ به طوری که میزان این افزایش به ترتیب برابر با 5/62 و 5/3درصد بوده است و از اراضی پست نم دار، مراتع، و اراضی سنگی و لخت کاسته است. بیشترین تغییر کاربری ها مربوط به تبدیل کاربری اراضی سنگی و لخت به کاربری کشاورزی است که 1673 هکتار از اراضی سنگی و لخت در سال 2006 به اراضی کشاورزی در سال 2016 تبدیل شده است. از دیگر تغییر کاربری های مشهود در منطقه تغییر کاربری اراضی سنگی و لخت و مراتع به اراضی مسکونی است؛ به طوری که 7/65 هکتار از اراضی سنگی و لخت و 8/40 هکتار از اراضی مرتع به کاربری مسکونی تبدیل شده است.
بررسی تناسب زیرساخت سبز شهری با رویکرد عدالت فضایی با استفاده از متریک های سیمای سرزمین و تحلیل شبکه فازی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
299 - 325
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مهم رشد شهری و افزایش جمعیت، تغییر کاربری زمین و از بین رفتن زیرساخت سبز است. در دهه های اخیر، زیرساخت سبز شهری کلان شهر تبریز که سریع ترین رشد شهری را در میان شهرهای شمال غرب کشور دارد، به دلایل مختلف از جمله توسعه شهر از سوی مدیران و گاهی خود شهروندان، قربانی سودجویی اقتصادی و کاربری های خاکستری شده است؛ از این رو پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای-کاربردی و توصیفی-تحلیلی به بررسی توزیع فضایی زیرساخت سبز شهری مناطق دهگانه کلان شهر تبریز با رویکرد عدالت فضایی پرداخته است. در این پژوهش، از سه معیار محیطی، اجتماعی، اقتصادی و پانزده زیرمعیار تأثیرگذار (ارتفاع، لیتولوژی، شیب زمین، جهت شیب، آسایش، فاصله از کاربری مسکونی، فاصله از کاربری آموزشی، فاصله از معابر اصلی، فاصله از تأسیسات و تجهیزات شهری، تراکم جمعیت، بعد خانوار، امنیت اجتماعی، پراکنش زیرساخت سبز، ارزش زمین و درآمد) استفاده شد. همچنین برای ارزیابی تناسب زیرساخت سبز از روش تحلیل شبکه فازی (ANP Fuzzy) استفاده شد. پس از استخراج وزن متغیرها در محیط نرم افزار Super Decision، این وزن ها در لایه های مربوط اعمال شدند و نقشه نهایی پهنه بندی زیرساخت سبز در پنج کلاس کاملاً مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و کاملاً نامناسب استخراج شد. از سوی دیگر متریک های سیمای سرزمین (CA, NP, Pland, Pd, LPI) در محیط نرم افزار Fragstats به دست آمد. براساس نتایج، مناطق دهگانه تبریز از نظر برخورداری از زیرساخت سبز در سطح کلاس کاملاً مناسب بدین ترتیب قرار دارند: منطقه 1 با برخورداری از 72 درصد در رتبه اول، منطقه 2 با 51 درصد، منطقه 10 با 21 درصد، منطقه 4 با 20 درصد، منطقه 3 و 7 با 17 درصد، منطقه 5 با 14 درصد، منطقه 6 و 8 با 7 درصد و درنهایت منطقه 9 با نداشتن کلاس کاملاً مناسب به ترتیب در رده های دوم تا دهم قرار گرفته اند. بررسی نتایج سیمای سرزمین نیز نشان می دهد، وضعیت زیرساخت سبز شهری در مناطق دهگانه، به جز مناطق 1، 2 و 10، در بقیه مناطق نامطلوب است. همچنین تناسب زیرساخت سبز شهری از منظر عدالت فضایی در سطح مناطق دهگانه کلان شهر تبریز رعایت نشده است.
بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد از طریق کسب وکارهای الکترونیک در شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
19 - 27
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «تعیین راهکارهای ارتقای بهره وری از طریق کسب وکارهای الکترونیک در شهرداری تهران» انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را مدیران، رؤسا، مسئولان و کارشناسان ارشد مناطق شهرداری تهران در یک نمونه 360 نفره تشکیل داده اند. روش تحقیق از نوع کاربردی، توصیفی و پیمایشی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد با 72 سؤال بوده است. برای آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج نشان داده است عوامل داخلی بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 522/0، عوامل خارجی بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 531/0، ابعاد کیفی کسب وکار الکترونیک بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 490/0، عوامل فناورانه بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 369/0، عوامل مربوط به مشتریان بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 229/0، بهبود قابلیت های فناورانه بر بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک به میزان 214/0، بهبود کیفیت کسب وکار الکترونیک بر بهبود عملکرد و کارایی کسب وکار الکترونیک به میزان 210/0، بهبود قابلیت های فناورانه بر بهبود عملکرد و کارایی کسب وکار الکترونیک به میزان 497/0 و بهبود قصد استفاده از خدمات الکترونیک توسط مشتری بر بهبود عملکرد و کارایی کسب وکار الکترونیک به میزان 452/0 تأثیر مثبت داشته است.