فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
منابع طبیعی یکی از ثروت های حائز اهمیت برای نسل های کنونی و آینده است که نقش بسیار مهمی در تعادل بوم شناختی، درآمدزایی و توسعه روستایی دارد؛ اما این منابع اکنون با بهره برداری بیش ازحد مجاز و غیراصولی در معرض نابودی قرارگرفته است. حفاظت از این منابع به صورت حاکمیتی و با برنامه ریزی از بالا به پایین انجام می شود و علی رغم اقدامات سخت گیرانه و هزینه های زیاد از طرف دولت، تخریب منابع طبیعی همچنان ادامه دارد، این مسئله نیاز به مدیریتی سازگار برای حفاظت منابع طبیعی با تأکید بر همکاری جوامع محلی را ضروری می نماید. جامعه آماری در بخش کمی تحقیق شامل بهره برداران مراتع حوزه رامه بود است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین و تعداد 70 پرسشنامه تکمیل و مقایسه نگرش ساکنین و تحلیل عاملی صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد اجرای توانمندسازی و توان افزایی جوامع محلی درنهایت منجر به حفاظت بهتر منابع طبیعی شده و گروه های محلی پایدار مانده و رضایتمندی مردم با مشارکت در مراحل برنامه ریزی اجرا و پایش حاصل شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های کمی و کیفی مربوط به اثرات اجرای طرح و میزان واریانس تبیین شده آن ها نشان می دهد مؤلفه مشارکت مردم در اجرای طرح اثربخش تر بوده و توجیه کننده واریانس بیشتری (95/32) نسبت به دیگر مؤلفه ها بود؛ به عبارت دیگر در تلخیص مؤلفه های موردبررسی، مشارکت مردم در اجرای طرح بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است.
سنجش و ارزیابی وضعیت مولفه های زیست پذیری خیابان از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: خیابان ولیعصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر خیابان ها به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و زیست پذیری هستند. خلق و ارتقای زیست پذیری در یک فضای شهری علی اخصوص، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آنها را به دنبال داشته باشد. این پژوهش با هدف سنجش و ارزیابی مولفه های زیست پذیری در خیابان ولیعصر تهران صورت گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی شامل شهروندان خیابان ولیعصر و حجم نمونه در این پژوهش 150 نفر بوده است. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و برمبنای راهبرد پژوهش، از نوع پیمایشی است و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ (815/0) به دست آمد. برای تحلیل داده ها رگرسیون چند متغیره، آماره تی تک نمونه ای و آزمون کروسکال با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی شهروندان و میزان زیست پذیری خیابان ولیعصر با مولفه های تحصیلات و مدت سکونت در آن رابطه معناداری وجود دارد. یافته های دیگر نشان داد در بین مولفه های مورد مطالعه، بعد زیست محیطی با میانگین (89/2) دارای بیشترین رتبه بوده و پس از آن به ترتیب بعد فرهنگ و پایداری اجتماعی (49/2) در رتبه دوم، بعد حمل و نقل (28/2) در رتبه سوم، بعد بهداشت و سلامت (18/2) در رتبه چهارم، بعد مسکن (90/1) در رتبه پنجم و در نهایت بعد اقتصادی (87/1) در رتبه ششم قرار دارد. در نهایت می توان نتیجه گیری کرد توزیع مولفه های زیست پذیری از نظر شهروندان در خیابان ولیعصر به صورت یکسان بوده است
بررسی علل وقوع تخلفات ساختمانی در شهرهای ایران با تأکید بر نقش شهرداری مطالعه موردی: محدوده منطقه 3 شهریزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلاتی که در دهه ﻫﺎی ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﻈﺎم ﻣﺪیﺮیﺖ و برﻧﺎمه ریﺰی ﺷﻬﺮی را در کشورﺗﺤﺖاﻟﺸ ﻌﺎع ﺧ ﻮد ﻗ ﺮارداده، روند روزافزون ﺳﺎخت وﺳﺎزﻫﺎی ﻏیﺮﻣﺠﺎز مسکونی است. تخلف ﺳﺎﺧﺖوﺳﺎزها از ﺿﻮاﺑﻂ ﻓﻨﯽ و ﺷﻬﺮﺳازی در ﺷﻬﺮهای ایران واقعیتی ریشه دار و در عین ﺣﺎل در حال ﮔﺴﺘﺮش است و با ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺠﺎﺯاﺕﻫﺎیﻰ کﻪ ﺑﺮﺍﻯ آن ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷ ﺪﻩ، همچنان در شهرها و منجمله در محدوده شهرداری منطقه 3 شهر یزد، رو به افزایش است. برای ﺟﻠﻮﮔیﺮﻯ ﺍﺯ ﺗﺨﻠﻔﺎت ساختمانی لازم است ماهیت ﺍیﻦ مسئله و علل وقوع آن ﺍﺯ ﻫﺮ ﺟﻬﺖ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻗﺮار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی، علّی، همبستگی و پیمایشی بوده و داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. براساس یافته ها60درصد تخلفات ساختمانی منطقه 3 طی سال های 95-1370 مربوط به ساخت وسازهای بدون پروانه و 40درصد برخلاف مفاد پروانه بوده است. نگرش مردم نسبت به علل تخلف با نگرش کارشناسان شهرداری یزد کاملاً همسان نیست و مردم عمده ترین علل را «نقص مدارک، ضعف برنامه های آموزشی، عدم آگاهی کامل متقاضیان صدور پروانه نسبت به قوانین ساخت وساز، بوروکراسی اداری، نقض آرا و ضعف نظارت به وسیله شهرداری» می دانند. همچنین میان نگرش درآمدزایی شهرداری به پدیده تخلف ساختمانی، ناکارآمدی سیستم نظارت بر ساخت وسازهای مسکونی و وضعیت بوروکراسی اداری در امر صدور پروانه ساختمانی در منطقه 3 شهرداری یزد با وقوع تخلف ساختمانی، رابطه همبستگی نسبتاً بالایی وجود دارد. بنابراین تأمین منابع درآمدی پایدار، بهبود سیستم نظارت بر ساخت وسازِ شهرداری و نیز بهبود وضعیت بوروکراسی اداری صدور پروانه در شهرداری منطقه 3 شهر یزد می تواند به کاهش تخلفات ساختمانی در این محدوده کمک کند.
مقایسه تطبیقی مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود رضایت مندی سکونتی در مجموعه های مسکونی اقشار کم در آمد مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی مهر غدیر ، مهر فرهنگیان و مهر کوی رضا در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
93 - 108
حوزههای تخصصی:
مسکن مهر در راستای پاسخ به نیاز سرپناه اقشار متوسط و ضعیف جامعه برنامه ریزی و ساخته شد اما تا چه اندازه این پروژه موفق بوده و رضایت مندی ساکنان را به همراه دارد؟ در شهر همدان با توجه به گوناگونی فراوانی که در طراحی این مجموعه ها دیده می شود (بعضی محصور و بعضی متصل به بافت شهری)، مسکن مهر کمتر محور مطالعه بوده است. به همین منظور پژوهش حاضر با تمرکز بر مؤلفه های کالبدی و فضایی حاکم بر مجموعه های مسکونی مهر شهر همدان، سه مجموعه مسکونی محصور و غیرمحصور را مورد آزمون قرار داد. اکثر تجربیات جهانی بیان می دارند که در مجموعه های مسکونی محصور نسبت به مجتمع های غیرمحصور، وضعیت سکونتی مطلوبتری که انتظار می رود، دیده نمی شود؛ همین موضوع در پژوهش حاضر ملاک عمل قرار گرفت. روش تحقیق مقاله حاضر، در مرحله ادبیات و مبانی نظری تحقیق، روش توصیفی و تحلیلی است. به منظور تحلیل داده ها نیز از آنالیز واریانس(به روش بونفرونی)، تی تست مستقل، تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین میانگین رضایت مندی سه محله اختلاف معنی داری وجود دارد. اولویت بندی مؤلفه های کالبدی و فضایی مؤثر بر رضایت مندی سکونتی در هر مجموعه مسکونی نیز گویای آن است که در مجموعه های محصور، سلامت محیطی و در مجموعه های غیرمحصور سلامت محیطی، امکانات، تسهیلات جانبی و انعطاف پذیری اثر گذاری بالاتری دارند. به طور کلی و بنا بر فرضیه اصلی پژوهش، میزان رضایت کل افراد ساکن در مجموعه های مسکونی محصور بالاتر است.
مانیتورینگ و ردیابی نابرابری خدمات و امکانات درون شهری با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: یکی از مهمترین فاکتورهای توسعه پایدار در اعلامیه دستور کار 21 کاهش نابرابری در شهرها است. لذا ضرورت شناخت وضع موجود شاخص های عدالت فضایی و ارزیابی فضاهای شهری جهت هرگونه برنامه ریزی کالبدی، اقتصادی و اجتماعی جهت مطلوبیت امری اجتناب ناپذیری است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی– تحلیلی با ماهیت توسعه ای- کاربردی بوده که از تکنیک های برنامه ریزی فضایی- شهری برای شناخت جنبه هایی از نابرابری های فضایی- مکانی در نواحی شهر گرگان استفاد شده است. هدف پژوهش تحلیل و ارزیابی توزیع فضایی مؤلفه ها و شاخص های خدمات و امکانات درون شهری جهت اولویت بندی و سطوح برخورداری نواحی شهری گرگان است. برای تحلیل داده های مربوط به خدمات شهری از تکنیک های تصمیم گیری تشابه به گزینه ایده آل (TOPSIS)، راه حل توافقی و بهینه سازی چندمعیاره (VIKOR)، میانگین وزنی ساده (SAW) در محیط نرم افزار Excel و برای رسیدن به یک نتیجه واحد، از تکنیک ادغام استفاده شده است. یافته ها: نتایج تکنیک تاپسیس نشان می دهد که ناحیه 2 از منطقه 2 با ضریب توسعه (0.5057) رتبه نخست را به خود اختصاص داده است و به عنوان ناحیه برخوردار و ناحیه 2 از منطقه 1 با ضریب توسعه (0.04117) رتبه آخر را دارا می باشد. بر اساس نتایج تکنیک ویکور نیز ناحیه 2 از منطقه 2 با ضریب ویکور (0) برخوردارترین و ناحیه 2 از منطقه 1 با ضریب ویکور (1) محروم ترین ناحیه به شمار می روند. نتایج: نتایج تکنیک ادغام نشان می دهد که نواحی 1 و2 منطقه 2 برخوردار، نواحی 1 و 2 از منطقه3 نیمه برخوردار، ناحیه 3 از منطقه 3 کم برخوردار و نواحی 1 و 2 از منطقه 1 و ناحیه 3 از منطقه 2 در شرایط محرومیت قرار گرفته اند.
تبیین الگوی بوم آورد از رهیافت توسعه خوشه ای شهر (CCD) (مطالعه موردی: شهرستان های غرب استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق به عنوان بستر سکونت و شکل گیری فعالیت های شهری و روستایی، امروزه با چالش های اساسی در زمینه های مختلف مواجه هستند؛ از این رو برنامه ریزی برای آن ها امری مهم و اجتناب ناپذیر است. توسعه خوشه ای شهر، رویکردی شهر-محور است که برای دستیابی به توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار در مناطق پیشنهاد شده است. این رویکرد با بهره گیری از هشت عامل کلیدی به شناسایی کانون های شهری همگن و ارائه طرح توسعه مشترک در مناطق پرداخته و قابلیت عملکرد و فعالیت شهرها را با بررسی زمینه های مشترک ارزیابی می کند. هدف این پژوهش تبیین مدل مفهومی از ابعاد و شاخص های مؤثر در این رویکرد و بررسی آن در بخشی از استان تهران است. براساس سوابق نظری، پیدایش خوشه های شهری با مفهوم حوزه شهری ارتباط دارد، اما از آنجا که شاخص های مؤثر این مفهوم در دوره های زمانی مختلف و بنا به شرایط هر منطقه متفاوت است، حوزه های شهری در پنج الگو بررسی و ارتباط آن با عوامل کلیدی مشخص شده است. براساس تحلیل فوق، از هشت عامل مؤثر، چهار مورد در تشخیص خوشه های همگن و مابقی در طرح پیشنهادی قابل ارائه است. این رویکرد در شش شهرستان غرب استان تهران با استفاده از روش های تحلیل خوشه ای و PROMETHEE بررسی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد، بخشی از شهرستان های مورد بررسی عملکرد و فعالیتی هماهنگ با یکدیگر دارند و تقسیم آن ها به شهرستان های مجزا به دلیل نبود مدیریت یکپارچه نمی تواند موجب توسعه هماهنگ مناطق شود.
تبیین تفکر ژئوپلیتیکی در سیاست خارجی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
1093 - 1110
حوزههای تخصصی:
با پایان جنگ سرد، ملاحظات جغرافیایی و ژئوپلیتیکی که در طول تاریخ در ایجاد امپراتوری روسیه و سپس بر سیاست های شوروی سایه افکنده بود، بر سیاست های فدراسیون روسیه نیز تأثیرگذار است؛ سیاست هایی که با از دست دادن پهنه قابل توجهی از سرزمین های خود و موقعیت ابرقدرتی در ساختار نظام دوقطبی همچنان به عنوان یک قدرت منطقه ای بازیگری می کند. به دنبال فروپاشی شوروی که پوتین رئیس جمهور روسیه آن را «فاجعه ژئوپلیتیکی قرن بیستم» نامید و جابه جاشدن مرزهای جغرافیایی روسیه، موجی از اندیشه های ژئوپلیتیکی و اوراسیاگرایی مبتنی بر احیای قلمروی امپراتوری روسیه و همچنین اندیشه های روس گرایی و روس بودگی متمرکز بر حوزه سرزمینی، در طیف متنوعی در روسیه به راه افتاد. همچنین بحث احیای تمدن اوراسیایی در میان روشنفکران روسی مطرح شد. سیر تحولات اندیشه سیاسی در روسیه به طور چشمگیری ملهم از جریان های ژئوپلیتیکی است و هم اکنون نیز در گردونه سیاسی این کشور از تفکرات رایج و قابل تحلیل قلمداد می شود. این نوشتار با واکاوی تفکرات و رویکردهای ژئوپلیتیکی در میان نخبگان سیاسی روسیه درمی یابد با وجود اینکه نمی توان هیچ دیدگاه و تفکر مسلطی را در رویکرد سیاست خارجی روسیه عنوان کرد، نگرش های ژئوپلیتیکی همچنان بر سیاست های کلی این کشور در محیط پیرامونی و منطقه ای تأثیرگذار است. بی تردید این امر در فهم رفتار خارجی روسیه و تأثیر آن بر سیاست گذاری و سیاست پژوهی جمهوری اسلامی ایران نیز اهمیت فراوانی دارد. از آنجا که بنیان تفکرات ژئوپلیتیکی در روسیه بر حوزه اوراسیایی و تمدن اوراسیایی متمرکز است، چارچوب نظری اصلی در این مقاله، مبتنی بر رویکرد ژئوپلیتیک سنتی و منطبق بر نظریه هارتلند مکیندر با محوریت اوراسیا تنظیم شده است.
تحلیل فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی (منطقه سبزوار- نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار نواحی روستایی به عنوان راهبردی جامع و پایدار منوط به وجود پایداری اقتصادی در کنار سایر ابعاد پایداری است. با این حال بی عدالتی اقتصادی، عدم ثبات سازوکارهای اقتصادی، سطوح پایین رفاه اقتصادی، فقر، بیکاری، نارضایتی شغلی و درآمدی، همواره پایداری اقتصادی نواحی روستایی را با تردید مواجه نموده است و سطوح مختلفی از نابرابری های فضایی را به همراه دارد. از آنجا که جلوه هایی از فقر، بیکاری، نارضایتی از اشتغال، درآمد و سطوح پایینی از رفاه اقتصادی، در منطقه سبزوار – نیشابور(غرب استان خراسان رضوی)، به چشم می آید، محقق با هدف تحلیل فضایی پایداری اقتصادی سکونتگاههای روستایی منطقه، با استفاده از 48 نماگر، در قالب 516 پرسشنامه در قالب 50 واحد پایه، تحلیل پایداری اقتصادی سکونتگاه های روستایی منطقه را مورد توجه قرار داده است. جهت تعیین سطح پایداری اقتصادی، آزمون آماری تی تک نمونه ای و جهت الگوسازی اختلافات فضایی، خودهمبستگی فضایی در دو سطح عمومی (آماره موران و آماره G )، و محلی (آماره Gi* ) استفاده شده است. جهت ساخت واحدهای پایه نظریه MAUPT ، مدل چهار ضلعی بکار رفته است. نتایج حاکی است پایداری اقتصادی روستاهای منطقه کمتر از میانگین مورد انتظار است و در سطح ضعیف قرار دارد، همچنین ارزش هایی با مقادیر مشابه تمایل به تشکیل خوشه دارند، بنابراین مقادیر پایداری اقتصادی الگوی فضایی خوشه تشکیل داده اند. مقادیر آماره عمومی G ، نشان می دهد که تشکیل خوشه ها در سطح فضا ناشی از تمرکز مقادیر زیاد و یا کم نیست بلکه بصورت تصادفی است. همچنین تحلیل لکه های داغ در سطح محلی مبین این است که در قسمت شرق منطقه، لکه های داغ تشکیل شده و در نوار شمالی لکه های سرد تشکیل شده اند، که نشان دهنده میزان پایین پایداری اقتصادی در این مناطق نسبت به میانگین منطقه است.
بررسی ویژگی های اقتصادی مسکن و برآورد نرخ سودآوری و بهره وری عوامل تولید مسکن (مطالعه موردی: سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
571 - 586
حوزههای تخصصی:
مسکن در ایران از نظر اقتصادی دووجهی است؛ یعنی در عین مصرفی بودن، با توجه به شرایط اقتصادی کشور، همواره کالایی سرمایه ای محسوب می شود. ارزش سرمایه ای مسکن در شرایطی که سایر بخش های تولیدی و تجاری کشور در حال رکود هستند و این کالا یکی از بخش های محدود جذب کننده نقدینگی های مردم به شمار می آید، بیشتر می شود. با توجه به جایگاه و اهمیت مسکن در اقتصاد خانوارها و اقتصاد کلان کشور، تحولات هریک از بخش های کلان اقتصادی کشور در بازار مسکن تأثیرگذار است و هر تغییر در ویژگی های اقتصادی بخش مسکن، پیامدهای زنجیره ای در اقتصاد کلان به دنبال دارد. در شهر سنندج با توجه به شرایط توپوگرافی و محدودیت در عرضه زمین مرتبط با نرخ رشد جمعیت (به ویژه مهاجرت پذیری)، اقتصاد مسکن شرایط ویژه و مهمی دارد. تأمین مالی و سهم پس انداز خانوارها نیز عاملی تعیین کننده است. در این مقاله، با بررسی اجمالی بازار تولید و عرضه زمین و مسکن، سهم مسکن در سبد هزینه ای خانوارها تحلیل شده است. همچنین با بررسی نرخ حمایت در بازار زمین و حجم یارانه ها، نرخ سودآوری اقتصادی در بازار زمین و ساخت وساز محاسبه شده است. بررسی برآورد بهره وری عوامل تولید، به عنوان یکی از عوامل اصلی تأثیرگذار در رونق یا رکود این بخش در پایان صورت گرفته است. پژوهش حاضر به صورت کتابخانه ای و میدانی است و نتایج آن نشان می دهد میان تقاضای مؤثر و تقاضای بالقوه شکاف معناداری وجود دارد. همچنین درحالی که نرخ سودآوری در بازار زمین و ساخت وساز بسیار بالاست، بهره وری عوامل تولید مسکن درمجموع مثبت و روبه رشد است.
عوامل مؤثر بر توزیع درآمد در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توزیع درآمد در مناطق روستایی ایران است. برای تحقق این هدف و تعیین روابط بلند مدت بین بهره وری توزیع درآمد و متغیرهای توضیحی، از روش هم انباشتگی جوهانسن- جوسیلیوس و الگوی تصحیح خطای برداری ( VECM ) استفاده شده است. یافته های حاصل از تخمین تابع بلندمدت مدل، بیانگر تأثیر منفی و معنی دار متغیرهای تحقیق و توسعه، سرمایه گذاری در صنایع روستایی، بهره وری نیروی کار و شاخص نسبت سطح زیر کشت به تعداد نیروی کار بر ضریب جینی است. همچنین تأثیر رشد اقتصادی بر ضریب جینی مثبت و معنادار شده است، از این رو رشد بهره وری نیروی کار کشاورزی منجر به بهبود توزیع درآمد و کاهش فقر در مناطق روستایی می شود و افزایش سرمایه گذاری در صنایع روستایی، افزون بر بهبود توزیع درآمد، از درصد روستاییان کم درآمد نیز خواهد کاست. همچنین، مخارج تحقیقات و آموزش کشاورزی به کاهش ضریب جینی در راستای توزیع عادلانه تر درآمد خواهد انجامید. در این راستا می بایست، زیرساخت های اقتصادی که از عوامل بسیار مهم در رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است، در مناطق روستایی و مناطق دارای فقر گسترده، توسعه یابند تا بر میزان عدالت افزوده و از میزان فقر کاسته خواهد شود.
واکاوی بسترهای ایجاد شهر خلاق در نواحی شهری نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
123 - 132
حوزههای تخصصی:
در قرن 21، شهرها در چارچوب اقتصاد جدید جهانی به شدت با یکدیگر در رقابت هستند و هر یک سعی می کنند فرصت های بیشتری را به سوی خود جذب کنند. در نظریه های نوین توسعه ی شهری، نظریه شهر خلاق بیان می کند که طبقه خلاق کلید رشد اقتصادی و ثروت شهرها هستند، بنابراین شهرها بایستی بستری را برای جذب طبقه خلاق ایجاد کنند. با وجود اقدامات انجام شده در کشورهای توسعه یافته جهت استفاده از طبقه خلاق برای توسعه شهرها، اما ایران تاکنون آنطور که شایسته است نتوانسته از آن ها بهره مند شود. شهر نیشابور، به عنوان شهری که دارای تاریخ و فرهنگ غنی است و پتانسیل های خلاق بودن را دارد به عنوان مورد پژوهی انتخاب شد. هدف پژوهش حاضر سنجش بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است، اطلاعات موردنیاز از طریق روش اسنادی تهیه شده اند. در این پژوهش، با مروری بر اندیشه های نظریه پردازان، مشخص شد شهر خلاق شامل دو مؤلفه اصلی طبقه خلاق و بسترهای جذب طبقه خلاق است. بنابراین به تحلیل بسترهای جذب طبقه خلاق در نواحی شهر نیشابور پرداخته شده است تا بتوان دریافت به چه میزان این شهر آمادگی جذب طبقه خلاق و نهایتا ایجاد شهر خلاق را دارد. جهت تحلیل داده ها و رتبه بندی نواحی شهر نیشابور، از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Expert Choice استفاده شده است و پس از استخراج نقشه رتبه بندی از نرم افزار GIS نتایج نهایی مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ناحیه 7 بهترین وضعیت را به لحاظ بسترهای جذب طبقه خلاق دارد و نواحی 6 و 11 در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج پژوهش حاکی از عدم تعادل میان نواحی شهر نیشابور به لحاظ برخورداری از بسترهای جذب طبقه خلاق است به گونه ای که عمده ی بسترها در نواحی مرکزی قرار دارند، که می تواند مانعی برای تبدیل شدن نیشابور به شهری خلاق به صورت یکپارچه باشد.
ارزیابی تاثیر شهروندان بر کیفیت زندگی محلات شهری با تاکید بر جنسیت، مطالعه موردی : محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر شهروندان بر کیفیت زندگی در محلات شهری، نمونه موردی محلات کارمندان و اسلام آباد شهر زنجان می باشد. پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی و تحلیلی است با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون های توصیفی نظیر میانگین، آزمون استنباطی پیرسون و آنوا، انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در محله کارمندان و اسلام آباد میانگین شاخص های سرمایه های اجتماعی متفاوت بوده، اما در هر دو محله میانگین شاخص های مشارکت در امور محله و اوقات فراغت کم تر از میانگین متوسط حاصل شده است. هم چنین شاخص های کیفیت محیط کالبدی در محله کارمندان در سطح بالایی قرار داشته و در مقابل میانگین شاخص های تسهیلات مسکن و امکانات اوقات فراغت کم تر از متوسط میانگین حاصل شده است. در محله اسلام آباد شاخص های امنیت تردد، وضعیت دفع زباله و دسترسی به خدمات عمومی بیش تر از میانگین و در سطح پایینی ازلحاظ این شاخص ها نسبت به محله کارمندان قرار دارد. هر دو محله بیش تر ین میزان تأثیر در گروه های شغلی خانه دار و بازنشسته بوده است. تفاوت معناداری میان تأثیر اشتغال و کیفیت محیط کالبدی در محله کارمندان وجود دارد. درحالی که در محله اسلام آباد تفاوت معناداری میان اشتغال زنان و کیفیت محیط کالبدی وجود ندارد. اشتغال گروه های مختلف زنان نیز بر کیفیت محیط کالبدی آن تأثیر نداشته است.
تحلیل تطبیقی سطح توسعه یافتگی سکونتگاههای شهری با تآکید بر شاخص بهداشتی و درمانی (مطالعه موردی: شهرستان های استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش جمعیت، گسترش روزافزون شهرنشینی و افزایش سطح پیچیدگی نیازهای بشری، ضروری است توزیع امکانات شهری جهت بهره مندی شهروندان از نیازهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و... بصورت عادلانه و هماهنگ صورت گیرد تا شرایط متناسب و متعادل برای زندگی سالم همه افراد جامعه فراهم گردد. توسعه پایدار شهری، برقراری حالت توازن، تعادل و یکپارچگی در میان پراکنش جمعیت و توزیع خدمات و تسهیلات شهری در ابعاد مختلف توسعه است که هدف اصلی آن تامین رفاه و آسایش و ارتقاء و بهبود سطح کمی و کیفی زندگی انسان است. عدم تعادل در ساختار فضایی-کالبدی مناطق یکی از رویدادهای اساسی کشورهای در حال توسعه محسوب می گردد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از تکنیک های توسعه یافتگی موریس (Morris) و شاخص ترکیبی توسعه انسانی (HDI)، سعی در سنجش سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس میزان برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی (تعداد 17 متغیر) و ارائه پیشنهاداتی جهت کاهش نابرابری ها و شکاف های موجود در منطقه می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات از مطالعات اسنادی-کتابخانه ای و با استفاده از داده های سالنامه آماری و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان آذربایجان غربی در سال 1396 و سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 اتخاذ گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده عدم تجانس و ناهماهنگی در سطح توسعه یافتگی و نحوه توزیع متعادل امکانات و تسهیلات بهداشتی و درمانی بر اساس فاکتور جمعیت در برخی از شهرستان ها می باشد. یافته های پژوهش بیانگر این است که شهرستان ارومیه در میان سایر شهرستان ها بالاترین سطح توسعه یافتگی را به خود اختصاص داده است. همچنین شهرستان های خوی، میاندوآب، مهاباد، بوکان، سلماس، سردشت و نقده در رده های بعدی توسعه قرار دارند. شهرستان چایپاره نیز در پایین ترین سطح توسعه استان جای گرفته است. در نهایت جهت افزایش سطح تعادل و حذف نابرابری های توسعه یافتگی به ارائه پیشنهاداتی پرداخته می شود.
بررسی اثرات کاربری های صنعتی-کارگاهی در مبادی ورودی شهر(مورد شناسی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جای گیری نامناسب و سازمان نیافته برخی از فعالیت های صنعتی، تولیدی و خدماتی در فضاهای شهری، در سلامت جسمی و روانی شهروندان و همچنین در سیما و منظر شهرها تأثیر نامطلوب می گذارد. هدف این مقاله، مطالعه وضعیت موجود و سنجش نگرش شهروندان درباره اثرات کارگاه ها و کاربری های صنعتی بر مبادی ورودی شهر گرگان (ورودی های شرقی، غربی و شمالی) است و با الهام از مبانی نظری تحقیق و بومی سازی آن در قالب چهار بُعد زیست محیطی، کالبدی، سیما و منظر شهری و ترافیکی انجام شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری داده ها با انجام تحقیقات میدانی، پیمایشی و با استفاده از ابزارهایی چون مشاهده و پرسشنامه انجام شده است. نمونه آماری شامل 384 نفر از ساکنان این ورودی هاست که به روش احتمالی طبقه بندی شده انتخاب شده اند. به منظور بررسی نرمال بودن داده ها، از آزمون هاای آماری کولموگوروف-اسمیرنوف و شاپیرو-ویلک در نرم افزار SPSS استفاده شد و به دلیل غیر نرمال بودن داده ها، از آزمون ناپارامتریک دوجمله ای (باینومینال)[1] استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر شهروندان، کارگاه ها و کاربری های صنعتی مستقر در ورودی های شرقی و غربی تأثیرات نامطلوبی در وضعیت زیست محیطی این ورودی ها دارند؛ در حالی که در ورودی شمالی، این تأثیر نامطلوب نسبتاً کمتر است. در رابطه با اثرات کالبدی، نتایج در دو ورودی شرقی و غربی نشان دهنده تأثیر نسبتاً زیاد است؛ ولی در ورودی شمالی، تفاوت میانگین با نقطه انقطاع (3) معنی دار نیست. در رابطه با تأثیر برروی سیما، منظر و ترافیک، در ورودی های شرقی و غربی تأثیر نسبتاً زیاد است؛ درحالی که در ورودی شمالی تأثیر کمی می گذارند. این نسبت تأثیرگذاری منطقی به نظر می رسد؛ زیرا تعداد کارگاه ها و کاربری های صنعتی در ورودی شمالی نسبت به ورودی های دیگر ناچیز است. نتایج به دست آمده، با نتایج پیشینه تحقیق مقایسه شد. نتایج نشان داد که تصمیم گیران در برنامه ریزی های گذشته، اهمیت و ارزش منابع طبیعی و محیط زیست را نادیده گرفته اند و بسیاری از صنایع بدون توجه به ملاحظات زیست محیطی، طراحی و بهره برداری شده اند. جانمایی های نامطلوب و بدون برنامه صنایع و کارگاه ها و بی توجهی به آیین نامه های منطقه بندی و کاربری زمین، ازجمله مشکلات ریشه ای شهرهای مورد مطالعه بوده است. نتایج این تحقیق مشکلات مشابه را در ورودی های شهر گرگان تأیید می کند. [1]. Binomial test
شناسایی و اولویت بندی مولفه ها و فرایندهای موثر در ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین گردشگری کوهستانی-جنگلی، مورد مطالعه: منطقه مازندران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
87 - 106
حوزههای تخصصی:
محیط به شدت رقابتی در بخش گردشگری، فعالان این حوزه را وادار می کند تا به دنبال روش های جدید برای بهبود مزیت رقابتی خود باشند. مدیریت زنجیره تامین گردشگری یکی از استراتژی های اثربخش است که بنگاه های فعال گردشگری می توانند برای افزایش مزیت رقابتی خود مورد استفاده قرار دهند. مطالعه در زمینه ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین در بخش خدماتی نظیر گردشگری در مقایسه با بخش تولیدی بسیار محدود است؛ این امر بیانگر ضرورت توجه به مطالعه بیشتر در این حوزه است. از این رو، این پژوهش سعی دارد تا با بررسی ادبیات مربوط به مدیریت زنجیره تامین گردشگری روستایی، فرایندها و مولفه های مدیریت زنجیره تامین در بخش گردشگری روستایی را با استفاده از روش دلفی شناسایی کرده و با استفاده از روش دنپ الگویی از تأثیرگذاری و رتبه بندی فرایندها را از دیدگاه خبرگان ارائه کند. منطقه مورد مطالعه مناطق کوهستانی- جنگلی شهرستان های مازندران مرکزی است. جامعه آماری، خبرگان دانشگاهی و مدیران محلی هستند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. دو پرسشنامه به صورت طیف لیکرت و مقایسات زوجی طراحی و برای امتیاردهی در اختیار آن ها قرار گرفت. برای افزایش روایی صوری از نظر خبرگان و برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب سازگاری مقایسه های زوجی صورت گرفته استفاده شد. پرسشنامه با ضریب سازگاری 0035/0، از پایایی لازم برخوردار بود. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که بنا به نظر خبرگان محلی، فرایند مدیریت ارزیابی عملکرد دارای بالاترین اولویت و فرایند مدیریت دانش دارای کمترین اهمیت در ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین مقصدهای گردشگری شهرستان های مورد مطالعه است.
نقش ظرفیت های پهنه های گردشگری حوزه نفوذ کلان شهرمشهد در توسعه پایدار شهری، نمونه موردی: دهستان ابرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارش های سازمان جهانی گردشگری بیانگر این مطلب می باشد که امروزه گردشگری به یکی از بزرگ ترین صنایع دنیا تبدیل شده است. آن چه که در بحث گردشگری حائز اهمیت است تنها مسائل اقتصادی از قبیل اشتغال زایی، ارزآوری و ... نمی باشد؛ بلکه نقش آن در توسعه پایدار شهری و در کنار آن پاسخگویی به یکی از مهم ترین نیازهای انسانی یعنی نیاز به امنیت، آرامش روحی و روانی و تفریح و سرگرمی است که انسان با رفتن به محیط های طبیعی و سپری کردن مدتی در آنجا، سبب ارضای این نیاز ذاتی او می گردد. در این راستا، پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی پهنه های دارای قابلیت گردشگری در یکی از مناطق مستعد گردشگری در حوزه نفوذ کلان شهر مشهد، یعنی دهستان ابرده می باشد. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است که از طریق مطالعات اسنادی و میدانی و هم چنین استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام می گیرد. بدین منظور، ابتداء عوامل مؤثر در پهنه بندی به روش دلفی شناسایی شده و سپس با روش تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از نرم افزار expert choice به متغیرها وزن داده می شود. در ادامه لایه های مختلف در نرم افزار GIS به وسیله توابع overley تلفیق شده و امتیاز هر پهنه با توجه به کل عوامل مؤثر و وزن آن ها، به دست آمده و سپس کل پهنه ها به سه دسته پهنه های با ظرفیت بالا، متوسط و کم برای گردشگری، طبقه بندی شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که تنها 15 درصد اراضی موجود در دهستان ابرده دارای ظرفیت بالای گردشگری می باشد که بر این اساس، در جهت رونق هر چه بیشترگردشگری در این منطقه لازم است با توجه به ظرفیت بالقوه موجود در هر پهنه، کاربری جاذب گردشگر برای آن ها پیشنهاد گردد.
تبیین عدالت فضایی از منظر تمهید خدمات سلامت در فضاها و کاربری های شهری برای قشر سالمند (مورد پژوهی: منطقه 15 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به جایگاه و نقش سالمندان در نظام برنامه ریزی شهری و معماری از یک طرف و تحقق پذیری شهرهای دوستدار سالمند، از اولویت های اساسی در فرایند برنامه ریزی شهری و معماری است. خدمات شهری ساختار دهنده ی شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر است؛ لذا بی عدالتی در نحوه ی توزیع آن، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر به ویژه سالمندان را با چالش های جدی روبرو می کند. تحقیق حاضر به بررسی وضعیت عدالت فضایی در سطح نواحی منطقه 15 تهران پرداخته شد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف در زمره پژوهش های کاربردی و به لحاظ روش تحقیق پیمایشی می باشد. در روند تحقیق ابتدا با طراحی پرسشنامه و برداشتهای میدانی به بررسی میزان دسترسی شهروندان به ویژه سالمندان در سطح نواحی شهر تهران پرداخته شد و سپس جهت رتبه بندی نواحی شهر به لحاظ دسترسی به خدمات از مدل VIKOR استفاده شد و در نهایت از مدل نزدیکترین همسایه جهت ارزیابی الگوی پراکندگی خدمات در سطح نواحی شهر استفاده گردید. نتایج مدل ها حاکی از آن است که پراکنش فضایی خدمات شهری در نواحی منطقه 15 از الگویی منظم پیروی نمی کند و توزیع ها به صورت تصادفی و خوشه ای می باشد. همچنین تخصیص خدمات شهری در رابطه با قشر سالمند در نواحی منطقه مذکور تفاوت معنی داری دارد. در بررسی های به عمل آمده از لحاظ دسترسی به خدمات ناحیه 3 بیشترین دسترسی و برخورداری و ناحیه 5 و 6 کمترین دسترسی برخوردارند.
تحلیل شاخص های عملکرد زیستی مناطق شهری اصفهان در تحقق پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق پایداری با بهره برداری مناسب از منابع و ایجاد توازن میان انسان، اجتماع و طبیعت امکان پذیر می باشد. از این رو، شرایط امروزی شهرها ایجاب می کند که برنامه ریزان، اقدام به بررسی، تجزیه و تحلیل و ارزیابی پایداری شهرها از جهات مختلف نمایند. هدف تحقیق حاضر، ارزیابی کارایی برخی از شاخص های عملکرد زیستی مناطق شهری اصفهان با تاکید بر مولفه های تاثیرگذاری چون؛ جمعیت، محدوده و مساحت، میزان تولید پسماند و همچنین میزان فضاهای سبز شهری، تعداد درختان موجود و میزان نهرها مناطق شهری اصفهان می باشد. روش تحقیق در این مقاله، روش توصیفی- تحلیلی است. در این راستا، از مدل تحلیل پوششی داده ها برای توصیف و تحلیل شرایط موجود استفاده شده است. جامعه آماری شامل مناطق چهارده گانه شهر اصفهان، براساس اسناد رسمی شهر می باشد. مطابق با نتایج کلی، در مدل CCR-O، تنها مناطق شهری 4 و 9 دارای کارایی کامل و منطقه 5 دارای کارایی قابل قبول است. هم چنین، در روش BCC-O، مناطق 2، 12 و 13 شهری به مناطق کارآی موجود در مدل CCR-O اضافه شدند و مناطق 5 ، 6 ، 7 ، 8 ، 10، 11و 14، دارای کارایی قابل قبول می باشند.
ارزیابی استراتژی های توسعه گردشگری پیرامون نواحی کلان شهری: (شهرستان شمیرانات، بخش لواسانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری ارتباط متوازن و استراتژیک بین تقاضای روزافزون جمعیت شهری برای گذراندن اوقات فراغت و تفریح در سکونتگاه های روستایی و ضرورت توسعه این سکونتگاه ها با استفاده از منابع و پتانسیل های گردشگری موجود در این مناطق راهبرد مدیریت و برنامه ریزی اقتصادی عصر حاضر به شمار می رود. هدف این مقاله تحلیل و بررسی راهبردهای توسعه گردشگری بخش لواسانات در شهرستان شمیرانات به منظور پاسخگویی به دو نیاز توسعه منطقه و تقاضا برای گردشگری است. با توجه به موقعیت پیرامونی بخش لواسانات در شهرستان شمیرانات نسبت به کلان شهر تهران از یک طرف و پتانسیل های گردشگری آن از طرف دیگر سؤال اصلی مقاله این است که بهینه ترین استراتژی برای توسعه گردشگری در این منطقه کدام استراتژی است؟ فرضیه ای را که در این مقاله برای پاسخ گویی به سؤال اصلی در صدد آزمون آن هستیم این است که به نظر می رسد مناسب ترین استراتژی برای توسعه گردشگری در ناحیه مورد مطالعه استراتژی های تهاجمی (SO) یعنی توجه به نقاط قوت داخلی این منطقه (پتانسیل های گردشگری) و بهره گیری از فرصت های موجود در پیرامون آن (تقاضا برای گذران اوقات فراغت در کلان شهر تهران) است. روش تحقیق مقاله تلفیقی از روش های تحلیل شبکه ای (ANP) و سوآت (SWOT) است و برای سنجش وزن سنجه ها از آزمون t تک نمونه استفاده شده که جامعه آماری مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 389 نفر متشکل از 2 گروه (مردم و مسئولان) تعیین شد و میزان پایایی و روایی پرسش نامه به روش آلفای کرونباخ (89. برای مردم و 91. برای مسئولین) به دست آمده است. نتایج مقاله نشان می دهد که مناسب ترین استراتژی برای توسعه گردشگری در محدوده مورد مطالعه استراتژی تهاجمی و در اولویت بعد رقابتی (SO)(توسعه ای) است و نیز از میان سنجه های 66 گانه مدل سوآت سنجه های S<sub>1</sub> ، W<sub>15</sub> ، O<sub>1</sub> و T<sub>1</sub> بیشترین امتیاز را کسب کرده اند. Abstract Establishing a balanced and strategic relationship between the growing demand for urban population to spend leisure time and have fun in rural settlements (this dimension is more likely to be found in the countryside and neighboring villages with larger cities) and the need to develop rural settlements using the resources and potential of tourism in these areas is current economic management and planning strategy. The purpose of this paper is to analyze and evaluate the tourism development strategies of the Lavasanat section in the city of Shemiranat. The main question of this article is that considering the peripheral location of the Lavasanat section in the city of Shemiranat compared to Tehran metropolis from one side and its potential for tourism on the other, which strategy is the most effective strategy for tourism development in this region? The hypothesis we are trying to test in this article is to answer the main question seems that the most appropriate strategy for developing tourism in the studied area is aggressive strategies (SO), namely, the attention to the internal strengths of this region (tourism potential) and the exploitation of the opportunities available around it. The demand for leisure in the metropolis of Tehran). Method of research paper is a compilation of Network Analysis (ANP) and Swot(SWOT) to measure the weight of the measurements, a single sample t test was used. The population of the study was determined using the Cochran formula consisting of 389 people, composed of 2 groups (people and authorities)the reliability and validity of the questionnaire were obtained by Cronbach's alpha (89 for people and 91 for officials). The results of the paper show that the most appropriate strategy for tourism development in the studied area is aggressive and in the next stage is competitive (SO) (development) and from the 66th model of Swat model also the scores of S<sub>1</sub>, W<sub>15</sub>, O<sub>1</sub> and T<sub>1</sub> have earned the most points.
الگوی روابط امنیتی ایران و پاکستان در مقابله با پدیده تروریسم از سال 2001 تا 2017(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر حق همسایگی و حسن هم جواری از جانب کشور ایران در قبال پاکستان به طور کامل ادا شده و در این باره رساندن خط لوله صلح، فراهم کردن امکانات صادرات برق به این کشور، عدم تجاوز به خاک این کشور با وجود حملات تروریستی متعدد از آن سوی مرز را می توان مهم ترین شواهد این مدعا دانست. با این حال از آنجایی که امنیت مهم ترین پیش نیاز یا به عبارتی زیرساخت اصلی هرگونه توسعه روابط اقتصادی و فرهنگی با کشورهای دیگر است، نبود تضمین برای برقراری امنیت از سوی پاکستان در منطقه سبب شده است تا روابط دو کشور نیز تحت تأثیر قرار گیرد.سوال اصلی مقاله حاضر این است که روابط امنیتی ایران و پاکستان چه تأثیری بر مقابله با پدیده تروریسم از سال 2001 تا 2017 داشته است؟ در این مقاله نگارندگان با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی کوشیده اند به تحلیل الگوی روابط امنیتی ایران و پاکستان در مقابله با پدیده تروریسم از سال 2001 تا 2017 بپردازند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که الگوی روابط امنیتی ایران و پاکستان در مقابله با پدیده تروریسم بیش از هر چیز می بایست با توجه به مؤلفه های مافیای مواد مخدر، قرار گرفتن دو کشور در مجاورت افغانستان، وجود مرزهای طولانی مشترک، سرمایه گذاری و نفوذ عربستان در پاکستان، شکل گیری و فعالیت های گروهک های جندالله، انصار الله و جیش العدل در سیستان و بلوچستان، قرار گرفتن در کانون بحران خیز خاورمیانه، تحریکات گروه های تکفیری در نقاط کانونی بحران زا، ترددهای غیرمجاز مرزی، اقدامات تروریستی گروه هایی مانند طالبان، لشکر جنگوی و سپاه صحابه در پاکستان و استفاده از ظرفیت های اقتصادی بندرهای چابهار و گوادر شکل بگیرد.