فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۴۱ تا ۳٬۶۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose - The present study aims to examine the challenges and opportunities for local stakeholders' empowerment related to rural planning in Iran. In general, the current approach of planning process from making decision to implementation and monitoring is based on instrumental rationalism approach, irrespective of the villagers’ viewpoints. Urban – Rural divided planning has created some challenges for sustainable rural development and opportunities for improving environmental-ecological and socio-economic indicators, which have been ignored . Design/Methodology/Approach- Less attention has been paid to local stakeholders' empowerment in planning methods and procedures, which is regarded as an obstacle for the promotion of the indicators related to sustainable rural development. The present study was based on a descriptive – analytical method. Correlation test and multivariate regression were used to provide a meaningful framework. Library and field studies were used for data collection. Library method was used to understand the impact of policy implementation and planning approach on the socio-economic empowerment of local stakeholders for their socio-economic participation in sustainable rural development and the study of previous research experiences and other countries on appropriate planning. The statistical population of the study is 124 villages in south and southeast of Tehran. Random sample size for completing the questionnaire of local authorities at village level, using Cochran formula and its adjustment formula for small statistical population, with 95% confidence level and probability of 0.05 and prediction of variance S2 0.25 = sample size of 54 villages was achieved. In these 54 villages, 450 questionnaires were completed according to size by specifying sample size in each village .The validity of the research questionnaire was conducted by experts in organizations. The reliability of the questionnaire through Cronbach's alpha was 0.801. Findings- The results indicated that local stakeholder's generative empowerment is important although unproductive empowerment is increasingly overcoming. In addition, the possible effects of this process have been identified. Thus, problem-oriented planning is necessary for formulating a community-based approach optimally and strengthening social capital, which is not based on current instrumental rationalism approach. Thus, for the best planning with a community-based approach and the reinforcement of social capital, the group to convene is needed in the process and problem-oriented planning is important. This is inconsistent with the techno centrism rationalism approach.
ارزیابی ژئومورفوسایت های شهرستان خور و بیابانک و طبس به منظور گردشگری کم شتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقصد های کویری و بیابانی به سبب داشتن ویژگی هایی مانند بکر بودن، آرامش، مهمان نوازی ساکنان و فرهنگ غذایی غنی، از مقصدهایی محسوب می شوند که قابلیت زیادی در گردشگری کم شتاب دارند. با تلفیق دو گونه گردشگری «کم شتاب» و «زمین-محور» و رعایت ضوابط پایداری محیط زیست، می توان از راه گردشگری کم شتاب، به حفظ ژئومورفوسایت ها دست یافت. این پژوهش درپی شناسایی و ارزیابی مقصدهایی است که با ویژگی های خود به ماندگاری بیشتر گردشگران در مقصد ها کمک کنند. اطلاعات این پژوهش توصیفی-کاربردی، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اینترنت و گفت وگو با کارشناسان گردآوری شد و به کمک پرسشنامه، تعداد 20 ژئومورفوسایت از دو شهرستان طبس و خور و بیابانک با استفاده از روش فاسیلوس ارزیابی شد. دلیل انتخاب روش فاسیلوس، تعداد بیشتر معیارهای امتیازدهی و هم خوانی بیشتر آنها با معیارهای گردشگری کم شتاب است. داده ها به کمک نرم افزار SPSS و با به کارگیری تحلیل عاملی اکتشافی، بررسی و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان دادند که ژئومورفوسایت های دق سرد و گرم، کال سردر، معادن و روستای پروده، روستای بیاضه و کویر روح مرغوم به ترتیب امتیاز 1 تا 5 را برای هدف گردشگری کم شتاب داشتند. همچنین، ژئومورفوسایت های کال نمک، تل خاکستری، آب معدنی گرمه، ریگ جن و روستای بیاضه به ترتیب امتیاز 1 تا 5 را برای هدف گردشگری زمین-محور به دست آوردند. در پایان، راهکارهایی پیشنهاد شد، از جمله: تکمیل راه های ارتباطی، فضاهای تفریحی و امکانات گردشگری؛ تهیه و تولید نقشه و بروشور برای معرفی ژئومورفوسایت ها؛ سازگاری اقامتگاه ها با محیط؛ دوره های آموزشی برای گردشگران و مردم محلی؛ بهره برداری از گردشگری علمی برای جذب گردشگران و دیدار از مناطق.
آسیب شناسی تعاونی های آب بران (موردمطالعه: دشت میان دربند شهرستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
650 - 665
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آمیخته، شناسایی و اولویت بندی آسیب های مدیریت مشارکتی آبیاری در بین تعاونی های آب بران دشت میان دربند شهرستان کرمانشاه است. جامعه مورد مطالعه بخش کیفی افراد صاحب نظر در زمینه تعاونی های آب بران و مدیریت مشارکتی آبیاری به تعداد 15 نفر با انتخاب هدفمند بود. جامعه آماری بخش کمی نیز، 688 نفر از اعضای تعاونی های آب بران منطقه میان دربند بودند که تعداد 245 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته های بخش کیفی نشان داد آسیب های عنوان شده به دو دسته آسیب های مربوط به تعاونی ها و اعضا (آسیب های درونی) و آسیب های مربوط به سازمان و ارگان های مرتبط با مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی (آسیب های بیرونی) تقسیم شدند. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده بخش کمی، مهم ترین آسیب های تعاونی های آب بران عبارت اند از: عدم برگزاری جلسات هیئت مدیره و مجمع عمومی، نارضایتی از سیاست گذاری های مدیریتی شبکه، بی اعتمادی اعضای تعاونی نسبت به یکدیگر، عدم تحویل به موقع آب در طول فصل زراعی، یکنواخت نبودن توزیع آب در تمام شبکه، بالا بودن نرخ آب بها و عدم اختصاص اعتبارات بلندمدت از طرف دولت برای احیای منابع آب. به منظور دسته بندی تعاونی های آب بران از لحاظ میزان تأثیرپذیری از آسیب های شناسایی شده از تحلیل خوشه ای استفاده شد. تعاونی ها بر اساس میزان تشابهی که از نظر تأثیرپذیری از آسیب ها داشتند در 5 خوشه قرار گرفتند.
تبعات تقلیل فضای انتزاعی در برنامه ریزی شهری به نقشه ی طرح تفصیلی در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
103 - 116
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش فضا بسان ظرفی خنثی و فاقد تأثیر درک نمی شود، بلکه فضا به سان محتوایی آگاهی بخش به انسان ها فهم شده است. به عبارتی دیگر زمان در چارچوب فضا متصلب و هر نوع درکی از فضای اجتماعی، مستلزم فهمی تاریخی و آگاهی از اراده انسان است. هدف پژوهش رمزگشایی سازوکارهای مؤثر بر تولید فرم شهری «طبقاتی و بی قواره»، کارکرد «مصرف گرای سوژه ساز» و گسست ساختاری «تعاملات اجتماعی» در شیراز است. جریان هایی که درک آن ها به آسانی حاصل نمی شود و نیاز به موشکافی دقیق و تفکر انضمامی دارد. تجربه فضا جدا از متن نیست، بلکه حاکی از قلمروی نظری و درواقع ارتباط «کیفیت ایده آلیسم» با«کیفیت زندگی» دارد. هر نوع تعریف مطلق، انتزاعی، ریاضی، اجتماعی و ... فضا، به تبع روش شناسی خاص خود را دارد. با توجه به تولید اجتماعی فضا، نوع پژوهش کیفی و مبتنی بر دیالکتیک سه گانه؛ فضای محسوس (کنش ها و اقتصاد مسلط بر شیراز)، فضای معقول (ساختارها و قوانین حاکم بر شهر) و فضای زیسته (درک اراده مردم) است. درواقع سلطه تکنوکرات های به جای جامعه مدنی، کاهش تعاملات اجتماعی و تفکر، فقدان ساختار مالیاتی، رانتی شدن کدگذاری طرح تفصیلی، ناتوانی مالی عمده شهروندان در استفاده از خدمات با توزیع عادلانه، فقر، شکاف های طبقاتی و... از وِیژگی های شیراز امروز است. نتایج پژوهش حاکی از فقدان برنامه ریزی در شیراز و تقلیل آن به نقشه طرح تفصیلی است، نقشه ای که تحقق آن با توزیع گسترده و تثبیت تله های فضایی فقر در شیراز همراه بوده است. به طوری که از 477916 خانوار شهر شیراز تا سال 1395، بیش از 45% در خانه های اجاره ای سکونت داشته اند. خانوارهایی که با افزایش حدود 100% قیمت مسکن در پی تورم سال 1397، به شدت متضرر و امیدهای آن های برای خانه دار شدن بر باد رفت.
تحلیل و بررسی نقش قوانین کیفری ایران در حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار مقاصد گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست سرمایه مشترک بشر برای نسل حاضر و نسل های آینده است. م حیط زی ست دارای ویژگی ها و ابعاد متنوع و گوناگون است و ه مین ام ر س بب ش ده اس ت که با دانش ها و رش ته های علمی مختلف مانند جامعه شناسی ، زیست شناسی، پزشکی، روانشناسی، جغرافی ، شیمی ، اقتصاد و...بستگی و ارتباط پیدا ک ند. در طبقه بندی های به عمل آمده جای عنوان جرائم علیه محیط زیست در کنار سایر ع نوان ها خ الی است. جرائم محیط زیستی از جمله جرائم عمدی محسوب می شود که اگر سوءنیت در آن وجود داشته باشد در قانون مشمول مجازات شدیدی است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از تحلیل و تبیین حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار مقاصد گردشگری در قوانین کیفری ایران. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار مقاصد گردشگری در قوانین کیفری ایران چگونه نگریسته شده است؟ برای پاسخگویی به این سؤال اصلی فرضیه ای را که در صدد تجزیه و تحلیل آن هستیم این است که حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار مقاصد گردشگری نیازمند حمایت قوانین کیفری است. روش انجام این تحقیق با توجه به موضوع و اهداف و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت توصیفی - تحلیلی و از طریق بررسی متون قانونی و نظریات حقوقدانان و فقهای در خصوص موضوع حاضر است. بر این اساس جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مراجعه به پایگاه های داده و جستجوی اینترنتی مقالات دارای درجه علمی معتبر و به روز رسانی شده خواهد بود. ابزار گردآوری اطلاعات به صورت فیش برداری و بانک های اطلاعاتی است. روش تجزیه و تحلیل در این مقاله به صورت کیفی و استدلالی خواهد بود. بدین شیوه که متغیرهای موضوع را مورد بررسی قرار داده و ضمن توصیف و تحلیل داده های گردآوری شده به صورت نظام مند به تبیین ابعاد مختلف موضوع پرداخته و با گذار از آنچه هست به آنچه باید باشد، داده ها مورد استدلال قرار می گیرند.
تحلیل پراکنش فضایی کاربری های خدمات عمومی شهری با استفاده از روش شاخص ویلیامسون (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود نابرابری در توزیع خدمات و امکانات در مناطق یک شهر پدیده ای جدید در هیچ یک از شهرهای جهان نیست و این نابرابری و عدم تعادل در شهرها یک امری طبیعی است و می توان آن را به حداقل ممکن رساند. این تحقیق با هدف بررسی وضعیت پراکنش فضایی کاربری های خدمات عمومی و ارائه راهکارهای لازم جهت کاهش این نابرابری در شهر تبریز می باشد. نوع روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش مناطق ده گانه شهرداری تبریز است. نتایج نشان می دهد که وضعیت تحقق پذیری طرح های توسعه شهری به لحاظ توزیع فضایی کاربری های خدمات عمومی با مشکلات زیربنایی مواجه بوده و براساس پراکندگی جمعیت نبوده و این امر در مناطق محروم به ویژه مناطق سه، چهار، هشت و نه تبریز قابل توجه می باشد و در جهت کاهش این نابرابری و نحوه توزیع خدمات پیشنهاد می شود با بازبینی های دقیق و کارشناسانه و اجرای صحیح طرح های توسعه شهری در راستای حل مشکلات شهروندان گام برداشته شود
پیامدهای امنیتی تحولات ژئوپولیتیکی کشور سوریه برقدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول در فضای ژئوپولیتیک محیط امنیتی آسیای جنوب غربی پس از حادثه 11 سپتامبر 2001، قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای را به در پیش گرفتن رویکردهای متفاوت، نسبت به بحران های حادث شده در این منطقه، وادار نموده است. تحولات سوریه از زمان آغاز تاکنون، یکی از مهمترین رویدادهایی است که علاوه بر مسائل منطقه ای، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار داده است. به طوری که وضعیت سوریه برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازی با حاصل جمع جبری صفر درآمده و هرگونه تحول ژئوپولیتیکی در ساختار سیاسی این کشور، قدرت منطقه ای ایران را بشدت تحت تاثیر قرارداده است. لذا از آنجا که کشور سوریه سالهای متمادی، نقش دروازه ورود ایران به جهان عرب، محورمقاومت و اتصال استراتژیک ایران به مدیترانه و خاور نزدیک را داشته است. این امرموجب شده تا تضعیف سوریه و سرنگونی بشار اسد، علاوه بر تضعیف محور مقاومت، کاهش نفوذ و قدرت منطقه ای ایران را در پی داشته باشد. پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی بوده و می کوشد تأثیرات متغیر مستقل یعنی تحولات ژئوپولیتیکی سوریه را بر امنیت منطقه ای ایران به منزله متغیر وابسته به بحث و بررسی گذارد. هدف اصلی نوشتار تجزیه و تحلیل قدرت منطقه ای ایران در پرتو تحولات سوریه می باشد. نتایج پژوهش نشانگر آن است که هر یک از سناریوهای پسا بحران مرتبط با تحولات ژئوپولتیکی کشور سوریه، تاثیرات اساسی بر امنیت ملی و قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در بر خواهد داشت.
تأثیر متغیرهای معماری بر زمان تخلیه کلاس درس در شرایط اضطراری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روند تخلیه ی افراد از یک فضای ساخته شده مانند یک استادیوم، سالن تئاتر، یا یک کلاس درس نه تنها مورد توجه مدیران و سازمان های کمک رسان است بلکه مورد علاقه طراحان و پژوهشگران حوزه ی معماری نیز است. در این مطالعه روند تخلیه ی یک کلاس درس با ابعاد داخلی 8/7 متر در 12 متر و با 42 نفر دانش آموز در شرایط اضطراری بوسیله ی مدلسازی کامپیوتری به روش عامل محور و با استفاده از الگوریتم A* مورد بررسی قرار گرفت و تاثیر متغیرهای معماری عرض درب خروجی، تعداد درب های خروج و جهت کشیدگی کلاس بر زمان تخلیه ی کامل افراد از اتاق با یکدیگر در دوازده سناریوی مختلف بررسی و مقایسه گردید. نتایج این بررسی مشخص نمود که بیشترین تاثیر در کاهش زمان تخلیه مربوط به تعداد درب خروج و کمترین تاثیر مربوط به جهت کشیدگی کلاس است. بررسی های بیشتر مشخص نمود جهت کشیدگی کلاس ها هنگامی بر کاهش زمان تخلیه تاثیرگذارند که با استفاده از سایر متغیرهای معماری تراکم جلوی درب های خروجی کاهش پیدا کرده باشد.
بررسی عوامل مؤثر در زیست پذیری بافت های فرسوده شهر ایلام (مطالعه موردی: محله بانبرز)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
34-55
حوزههای تخصصی:
عوامل زیادی در زیست پذیری و تشدید زیست پذیری نقش ایفا می کنند که هر عامل به نحوی در تصمیمات و انگیزش افراد و جامعه جهت سکونت و اقامت تأثیرگذار است. وجود این عوامل موجب رونق زیستی و نبودشان موجب رکود زیستی در یک مجموعه می گردد. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در زیست پذیری بافت های فرسوده به صورت توصیفی – تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان محله بانبرز شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 376 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شد. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان 968/0 تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون های تحلیل عاملی تأییدی و t تک نمونه ای در نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های اجتماعی (از طریق عامل های مشارکت ساکنان و امنیت اجتماعی)، اقتصادی (از طریق عامل های دسترسی مناسب به خدمات عمومی و امکانات شهری، تمایل بخش خصوصی به سرمایه گذاری در بافت، وجود استانداردهای زندگی)، کالبدی (از طریق عامل های کیفیت و قدمت ابنیه (میزان فرسودگی مصالح و بنا)، وجود عناصر هویت بخش و شاخص بصری، مساحت مناسب و کافی مسکن، سازگاری ابعاد معابر بافت و تراکم طبقات)، مدیریتی (از طریق عامل های مدیریت یکپارچه در بین نهادها، ایجاد تسهیلات مالی برای ساکنان بافت، میزان حمایت از سرمایه گذاران در بافت) و زیست محیطی به عنوان عامل های مؤثر بر زیست پذیری در محله بانبرز شناسایی شدند. همچنین از نظر ساکنان، وضعیت زیست پذیری محله بانبرز نامناسب است (055/2 m=)، که وضعیت زیست پذیری اقتصادی محله از سایر مؤلفه ها ضعیف تر است (925/1 m=).
ارزیابی اثرات الگوی توسعه معدنی- صنعتی در ایرانِ مرکزی (مورد شناسی: اثرات مجتمع چادرملو بر شهرستان بهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اثرگذاری اقدامات توسعه ای در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی یکی از مؤلفه های مهم در موفقیت یا شکست اقدامات و الگوهای توسعه محسوب می شود؛ به طوری که ارزیابی جامع اثراتِ اقدامات و الگوهای توسعه با دیدی کل نگر، زمینه ارزیابی کامل اثرات و نیل به الگوی اثرگذاری مراکز معدنی- صنعتی را ممکن می کند. در همین راستا پژوهش حاضر با دیدگاه ارزیابی اثرات جامع و با بررسی تأثیرات معدن چادرملو بر شهرستان بهاباد، در جستجوی میزان تأثیرگذاری مراکز معدنی- صنعتی بر سکونتگاه های نواحی مرکزی ایران است. این پژوش از منظر ماهیت در رده پژوهش های کاربردی و توسعه ای بوده و از منظر روش از نوع توصیفی تحلیلی است که با بهره گیری از روش های اسنادی، کتابخانه ای و پیمایشی، اطلاعات موردنیاز پژوهش را گردآوری کرده و سپس با استفاده از آزمون های T-test و تحلیل مسیر، به تجزیه و تحلیل اطلاعات مبادرت کرده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که میزان اثرات منفی به ترتیب در شاخص های اجتماعی- فرهنگی و سپس شاخص های زیست محیطی بیشتر بوده و در شاخص های اقتصادی و کالبدی مجتمع چادرملو دارای اثرات به نسبت مثبتِ بیشتری بوده است. تجربه توسعه معدنی- صنعتی در ایران مرکزی و به طور ویژه در شهرستان بهاباد نشان می دهد، اگرچه از منظر اقتصادی و در سطوح استانی و ملی این الگوی توسعه نسبتاً موفقیت آمیز به نظر می رسد؛ اما از منظر اقتصاد محلی، زیست محیطی و همچنین حوزه های اجتماعی- فرهنگی با اثرات منفی بسیاری روبه رو بوده است و توجه به مسئله پایداری توسعه را در مقیاس های محلی به شدت به چالش کشیده است. در مقیاس های محلی در مقابل آنچه از دست رفته است، برآیند و نتایج بایسته و شایسته ای که از آن بتوان به مثابه «نقش پایدار و مهم توسعه معدنی- صنعتی در فرایند توسعه ایران مرکزی» یاد کرد، وجود ندارد و متأسفانه باید از آن به مثابه «میراث ناپایدار توسعه معدنی- صنعتی بر سکونتگاه های ایران مرکزی» یاد کرد.
تبیین محیطی پدیدآیی و ناپایایی سکونتگاه های روستایی با رویکرد ارزیابی چندمعیاره فضایی (GIS-MCE) در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی نخستین الگوهای مکانی تعامل انسان با طبیعت و تأثیر محیط بر جوامع انسانی اند. در تحول این الگوها طی زمان، علاوه بر عوامل غیرمحیطی، محیط نیز همچنان مؤثر بوده است. پژوهش پیش رو به شناسایی جمعیت گریزی و ناپایایی (تخلیه)های روستایی استان اصفهان طی ربع سده 1365 تا 1390 و تبیین محیطی آن در محیط GIS پرداخته است. توان یا نارسایی محیط، از روابط متقابل و غیرجبرانی عوامل محیطی ناشی می شود و سکونت پذیری سرزمین، مستلزم برخورداری همزمان از کمینه کارکردهای محیطی مصالحه ناپذیر برای فعالیت و معیشت است. بر این اساس، در این پژوهش تبیین پدیدآیی و ناپایایی سکونتگاه های روستایی استان، با رویکرد چندمعیاره فضایی و روش های آماری صورت گرفت و پایگاه داده ها شامل پراکنش فضایی روستاهای دارای سکنه در سال 1365، روستاهای ناپایا (تخلیه شده) تا سال 1390، لایه های محیطی پردازش شده موقعیت ژئومورفیک، شیب، راستای شیب، دما، منابع اراضی و فاصله از منابع آبی چاه و چشمه بود. تحلیل فضایی و آماری تراکم پدیدآیی روستاها در پهنه های توان محیطی و درصد روستاهای ناپایای هر پهنه نسبت به ابتدای دوره، بیانگر رابطه مثبت (80 درصدی) توان محیط با تراکم پدیدآیی و رابطه مثبت (56 درصدی) نارسایی محیط با درصد ناپایایی روستاها بود. به این ترتیب، گرچه محیط هم در پدیدآیی و هم در ناپایایی روستاها مؤثر است، تعیین کنندگی غنای الگوهای محیطی در پاگیری نظام های سکونتگاهی بیشتر از تعیین کنندگی ضعف محیط در گریز جمعیت از آنهاست. بنابراین، ناپایایی روستاها از سازوکارهای غیرمحیطی نیز متأثر است و هم افزایی «فرسودگی بنیان های محیطی» و «ناکارامدی ساختارهای اقتصادی-اجتماعی»، به بازتولید آن و نارسایی توسعه متوازن و آمایش سرزمین دامن می زند.
کاربردهای GIS در بهبود و توسعه کسب وکار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
765 - 781
حوزههای تخصصی:
بهبود کسب وکار در مناطق شهری شامل کارآفرینی، ارتقای کسب وکارهای خرد و کلان و بازاریابی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کاربردها و نقش سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) در بهبود و توسعه کسب وکار شهری است. در گام اول، کاربردهای GIS در بهبود این کسب وکارها به روش کتابخانه ای بررسی شده است. در گام دوم، مناسب ترین مکان ها برای تأسیس رستوران در شهر بابلسر استان مازندران، به روش تلفیقی بهترین-بدترین و ابزارهای تجزیه و تحلیل GIS، به عنوان یکی از کاربردهای GIS در کسب وکار انتخاب شد. در این گام، ابتدا با استفاده از روش بهترین-بدترین، وزن معیارها محاسبه و سپس به کمک مدل ترکیب خطی وزن دار (WLC) مبتنی بر GIS، نقشه اولویت بندی نهایی گزینه های رستوران ها تولید شد. بررسی ها نشان می دهد به کمک GIS می توان رفتار مشتریان، رقبا و بازار را به صورت مکانی مدل سازی کرد و به پرسش های متعددی از جمله تحلیل مشتری و بازار، پیش بینی وضعیت بازار، سیاست های تبلیغات، انتخاب و بهینه سازی مکان، مدیریت مناطق فروش، سرمایه گذاری و سیستم بازاریابی پاسخ داد. با توجه به این قابلیت ها و تجزیه و تحلیل های مکانی می توان از این سیستم برای بهبود و توسعه کسب وکار در فضای شهری استفاده کرد. تعداد کل گزینه های پیشنهادی برای تأسیس رستوران در شهر بابلسر 5375 بوده که براساس نتایج مدل مبتنی بر GIS، از این مقدار به ترتیب 2426، 2234 و 715 گزینه در طبقات مناسب، متوسط و نامناسب طبقه بندی شده اند. همچنین نتایج نشان می دهد موقعیت مکانی 53، 40 و 7 درصد از رستوران های شهر بابلسر به ترتیب در کلاس های مناسب، متوسط و نامناسب قرار دارند.
The Effect of National and State Land Resource Allocation on Sustainable Rural Development (Case Study: Northern and Southern Bar’an Rural District in Isfahan Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- In addition to preservation of and getting religious and legal rights of the government and people, one of the most important goals of ownership and consolidation of national and government domains is to keep and develop renewable natural resources and to allocate them for development of agricultural and productive activities. The ultimate goal of the legislator, has been movement towards comprehensive agricultural self-sufficiency, deprivation reduction, and development in villages. The present study aims at investigating the effect of national land resource allocation on rural sustainable development. As a result, the rural districts of Northern and Southern Bar’an, as a part of the central province of Isfahan, were selected. Design/methodology/approach- The present study is applied in terms of aims, descriptive-analytical in terms of research method, and survey study in terms of data collection. Data collection was performed through library and field studies. The population of the research consisted of farmers of five villages of the Northern Bar’an rural district and five villages of the Southern Bar’an rural district and 30 experts. A sample 260 farmers were selected using Cochran formula. Findings- The results indicated that the effectiveness of the allocation of national and government lands on the dimensions of rural sustainable development is at a moderate level. It shows poor efficiency of allocation of national and public land resources. Research limitations / implications- Problems like farmers' reluctance to cooperate and questionnaire distribution were among the challenges faced in this research. Originality/value: Given the importance of the studied region in production and agricultural, the findings of the present study can be regarded a big step in exploiting the potentiality of this region to determine strategies for sustainable rural development.
تحلیل عوامل اثرگذار بر توانمندسازی روستاییان مورد: بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی از اجزای لازم برای رسیدن به توسعه پایدار به حساب می آید؛ به گونه ای که، دستیابی به توسعه پایدار، بدون توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه امکان ناپذیر توصیف می شود. هدف پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توانمندسازی روستاییان در بخش چندار شهرستان ساوجبلاغ است. این پژوهش ازنظر هدف «کاربردی» و از نظر نحوه گردآوری داده ها، «توصیفی، پیمایشی» است. شاخص های تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی تحقیقات گذشته تدوین شده است. در این پژوهش از شاخص های (شاخص بهره مندی از ظرفیت های جغرافیایی، خدمات کمیته امداد، آموزش، علاقه، مشارکت و گردشگری) با 21 گویه استفاده شده است. جامعه آماری با توجه به موضوع پژوهش، ساکنان دهستان چندار با جمعیت 28,841 نفر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر تعیین گردید. مقیاس اندازه گیری براساس طیف لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد و نحوه نمره دهی پرسش ها نیز از نمره 1 تا 5 بود. برای تحلیل از روش های آماری با استفاده از نرم افزار spss و لیزرل انجام گردید. نتایج نشان می دهند که بالاترین ضریب استاندارد را شاخص بهره مندی از ظرفیت های جغرافیایی(00/1) به دست آورده است و بعد از آن شاخص های خدمات کمیته امداد(88/0)، آموزش (81/0)، علاقه(78/0)، مشارکت(75/0)، گردشگری(63/0)، قرارگرفته اند.
عوامل مؤثر بر ناپایداری الگوی کشت در ناحیه لنجانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات الگوی کشت، فرآیندهای پویای فضایی هستند که از مؤلفه های بسیاری تأثیر می پذیرد. شناخت این مؤلفه های تأثیرگذار، بازگوکننده ی ع واملی است که برای انتخ اب ن وع کشت موردتوجه کشاورزان قرار می گی رد که خود باعث درک بهتر چرایی رفتار آ ن ها خواهد شد و می تواند م ورد اس تفاده مس ئولان و سیاستگذاران بخش کشاورزی به منظور معرفی محصولات و نوآوری های جدید ب ه کش اورزان و هدایت تصمیمات آن ها به سوی تنظیم الگوی کشت بهینه قرار گیرد. در این مقاله ضمن بررسی عوامل درونی و بیرونی مؤثر بر انتخاب الگوی کشت در نواحی روستایی لنجانات و چگونگی ارتباط این عوامل در ایجاد ناپایداری الگوی کشت در این ناحیه، به بررسی پیامدهای ایجاد شده بر اثر این ناپایداری با استفاده از روش کیفی پرداخته شده است. مشارکت کنندگان پژوهش، بهره برداران کشاورز ساکن در محدوده 10کیلومتری در دو طرف رودخانه زاینده رود در ناحیه لنجانات (بلوک لنجان) هستند. از بین آن ها، با استفاده از نمونه گیری نظری، 25 نفر در پژوهش مشارکت داشتند. دراین پژوهش از فنون مشاهده، مصاحبه های عمیق و بحث گروهی متمرکز برای جمع آوری اطلاعات و از روش نظریه ی زمینه ای برای تحلیل اطلاعات استفاده شد. ناپایداری الگوی کشت، تک عاملی نبوده، بلکه متأثر از عوامل مختلفی است که ماهیت طبیعی – اکولوژیک، اجتماعی – اقتصادی، زیرساختی و نهادی دارند. در بین این عوامل، وجود و بروز تنش های محیطی و ضعف نقش پذیری مؤثر دولت عواملی هستند که از نگاه جامعه محلی از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. ناپایداری الگوی کشت متأثر از این عوامل، ناحیه لنجانات را با پیامدهایی چون تغییر و تخریب اراضی زراعی، تضعیف نظام اقتصادی کشاورزان و در نهایت افزایش مهاجرفرستی و زوال روستایی روبرو ساخته است.
بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه پایدار شهر اراک
حوزههای تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان مفهومی چندبعدی و تأثیرگذار در بسیاری از حوزههای جامعه است و در رابطه با توسعه نیز جایگاه ویژه یافته است؛ به گونهای که بعضی سرمایه اجتماعی را حلقه مفقوده توسعه می دانند با این استدلال که افرادی که از سرمایه اجتماعی فراوان برخوردارند، تمایل بشتری به زندگی سالم و شادتر و شرکت در فعالیت های اجتماعی در جوامع دارند. بر همین اساس هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه پایدار شهر اراک می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مورد بررسی، ترکیبی از روش های «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ساکنان شهر اراک است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران و با خطای 5 درصد 390 نفر انتخاب گردید (جامعه آماری شهر اراک بر اساس سرشماری سال 1395، 591737 نفر بوده است). سپس داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل آزمون t test یک طرفه نشان داد که هر دو دسته شاخص های سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار شهر اراک در وضعیت متوسط رو به پایین قرار دارد..
سنجش ظرفیت اجتماعی در پذیرش اصول رشد هوشمند در نواحی شهری (مطالعه موردی: کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
239 - 264
حوزههای تخصصی:
به دنبال ظاهرشدن پیامدهای ناگوار رشد پراکنده شهری، سیاست های رشد هوشمند به منزله راهکارهایی سازگار با توسعه پایدار در سطح جهان شناخته شده است. در حال حاضر، این سیاست های چکیده ای است که همه نظریه های گذشته را دربرمی گیرد و برای منطقی کردن گسترش شهرها به آن توجه می شود. افزون بر این، ظرفیت سازی و سنجش ظرفیت مردم در رسیدن به توسعه پایدار الزامی است. با توجه به اصل تشویق همکاری های جامعه و سهامداران، پیشنهاد نظرسنجی برای افزایش مشارکت شهروندان در حل مسائل شهری مطرح می شود. هدف از این پژوهش، بررسی ظرفیت اجتماعی ده ناحیه شهر کاشان در پذیرش اصول ده گانه رشد هوشمند است. در این پژوهش اصول رشد هوشمند یک بار ترکیب شده و پس از مقایسه مقبولیت آن در قالب یک سیاست در ده ناحیه، تفاوت های نواحی در پذیرش اصول آزموده شده است. پس از این، بررسی جزئی تر مقبولیت هر اصل در هر ناحیه در قالب ظرفیت سنجی اجتماعی صورت گرفته است. پژوهش حاضر کاربردی است که برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز آن از مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است. داده ها به کمک پرسشنامه در مقیاس پنج طیفی لیکرت، با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده و نقشه ها با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه شده است. جامعه آماری، 66.731 خانوار ساکن در شهر کاشان است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد کل نمونه 320 به دست آمده است. براساس نتایج، ناحیه بازار بیشترین و ناحیه خزاق کمترین ظرفیت اجتماعی را در پذیرش رشد هوشمند دارند. در بررسی هر اصل در ناحیه های شهر کاشان مشخص شد ظرفیت اجتماعی در پذیرش چهار اصل توسعه انتخاب ها و فرصت های مسکن، حفاظت از فضاهای باز و نواحی زیست محیطی، استفاده از تکنیک های طراحی نوآورانه و تشویق همکاری های جامعه و سهامداران تفاوت معناداری ندارد.
تبیین و تحلیل معیارهای کاربری برنامه ریزی زمین در کاهش خطر زلزله جهت افزایش تاب آوری شهری (نمونه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع زلزله باعث خسارت های زیادی به سیستم شهر شده که ناشی از عدم توجه به شناخت عوامل اساسی در آسیب پذیری در برابر زلزله می باشد، از این رو لازم است که به بررسی و تحلیل مؤلفه های تأثیر گذار کاربرد برنامه ریزی زمین در کاهش خطر زلزله جهت افزایش تاب آوری شهری پرداخته شود. هدف پژوهش کاهش آسیب پذیری شهر و تقویت برنامه ریزی کاربری زمین جهت بهینه سازی توانایی های شهر برای مقابله باخطرات ناشی زلزله با توجه به معیارهای، فضایی– کالبدی، اجتماعی، اقتصادی است. در این پژوهش سعی داریم که با تلفیقی از (3) معیار «ابعاد» و (12) زیر معیار و (23)«گزینه» متفاوت در قالب طیف مفهومی به تحلیل و ارزیابی شهرک اقماری آساوله، سنندج براساس مدل AHP، با استفاده از نرم افزار Expert choice بپردازیم. تحلیل نتایج پژوهش نشان می دهد؛ که معیار فضایی- کالبدی دارای بیشترین اهمیت می باشد. همچنین نتایج زیر معیارها در مجموعه معیار فضایی – کالبدی نشان می دهد؛ که خصوصیات ساختمانی، خصوصیات ژتوتکنیک وکاربری زمین دارای بیشترین اهمیت از نظر کاهش خطر زلزله جهت افزایش تاب آوری شهری شهرک آساوله سنندج را دارا بوده است. Abstract The occurrence of the earthquake has caused a lot of damage to the city system due to the lack of attention to recognizing the basic factors in vulnerability to earthquakes. Therefore, it is necessary to study and analyze the components of land use planning to reduce the risk of earthquakes. To increase urban resilience. The question of this research is: Which of the land use planning criteria are effective against earthquakes and increasing urban alleviation? The purpose of the research is to reduce the vulnerability of the city and strengthen land use planning to optimize the city's ability to cope with the earthquake hazards in terms of criteria, spatial-physical, social, and economic.To analyze the data from the AHP technique and model, use Expert selection and GIS software.In this research, three main dimensions of "dimensions", spatial-facet, social, and economic are considered, which are hypothetical concepts in two alternative situations, "reducing the risk of earthquakes and increasing urban resilience" based on the amount of privileges and relative importance of the case In order to investigate the main objective that includes determining the land application planning criteria to reduce the risk of earthquakes in order to increase urban alleviation, in order to provide raw information, field surveys have been carried out and based on the information obtained through the matrix The points used in the scorecard model are presented and presented in the form of descriptive information set. According to the obtained weights for each of the criteria after the comparison of the pair, according to the sub criteria and the options studied, the spatial and physical criteria with 710 have the highest importance, the economic criterion with 219. Medium importance And the social standard with 070. It has the least importance. Also, the results of the following criteria in the set of space-cluster criteria show that the constructional characteristics weighing 420, the characteristics of geotechnical with a weight of 248., land use with a weight of 159. has the highest weights and interference with a weight of 24. The lowest weight and rank It is important to study the ratio of earthquake risk reduction to increase urban resilience.The analysis of the research results shows that the spatial-physical criteria are the most important. Also, the results show the following criteria in the spatial-physical criteria set: the characteristics of construction, geotechnical properties and land use have the most importance in terms of reducing the risk of earthquakes to increase urban resilience.
اثرات و پیامدهای مهاجرت معکوس در تحولات محیطی- اکولوژیکی و کالبدی روستاهای ساحلی شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت بازگشتی فرایند مهاجرت از روستا به شهر و اقامت نسبتاً طولانی در آنجا و سپس بازگشت به موطن روستایی است. عوامل مختلفی در این فرایند تأثیر داشته و مهاجران بازگشته در تحولات روستا نقش ایفا کرده اند. هدف تحقیق حاضر تحلیل و اثرات پیامدهای مهاجرت های معکوس در تحولات روستایی شهرستان رشت در طی دو دهه اخیر است. سؤال اصلی مقاله این است که تحولات روستاهای بخش ساحلی در ابعاد مختلف توسعه تا چه حدی در تعداد و میزان مهاجرت معکوس رابطه دارد و میزان تفاوت ها و اثرات و پیامدهای مهاجرت های معکوس در روستاهای ساحلی و جلگه ای چگونه بوده است؟ به همین منظور به روش کتابخانه ای و میدانی به دنبال جمع آوری اطلاعات و اسناد مورد نیاز بوده و جهت تکمیل داده ها و اطلاعات از ابزاری مانند مشاهده مستقیم و عکس و پرسشنامه نیز استفاده نموده و برای تعیین جامعه نمونه در مطالعات میدانی از روش مورگان استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد مهاجرت های روستایی در طی سال های اخیر شدت یافته و خانواده ها تمایل زیادی برای بازگشت به روستاها دارند. این روند در روستاهای ساحلی به دلیل برخورداری از آب و هوای ساحلی بیش از سایر نقاط شدت دارد و اثرات اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فرهنگی بر جای گذاشته است که بیشترین اثر آن در بخش کالبدی قابل مشاهده است.
تحلیل سازمان های مردم نهاد و نقش آنها در افزایش ظرفیت توسعه گردشگری شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان های مردم نهاد در یزد با مشکلاتی همچون: محدویت های مالی، نداشتن کادرهای حرفه ای و تشکیلات منسجم، تعداد داوطلبان کم، عدم مجوز فعالیت، عدم حمایت و همکاری سازمان های دولتی روبه رو می باشند که این عوامل موجب ایجاد مشکلاتی برای این سازمانها و دل سردی مردم شهر یزد به فعالیت های داوطلبانه گردشگری شده است. هدف از این تحقیق شناسایی و تحلیل سازمان های مردم نهاد در افزایش ظرفیت توسعه گردشگری در شهر یزد می باشد. روش تحقیق « توصیفی- تحلیلی» و براساس داده ها و اطلاعات حاصل از مطالعه ء</sup> منابع کتابخانه ای، اسناد و نوشته های مربوط به بررسی و تکمیل پرسشنامه از 50 نفر از اعضای 5 سازمان مردم نهاد فعال و کارشناسان مربوطه می باشد که با بهره گیری از آزمون پیرسون و روش دلفی به تحلیل تأثیرگذارترین شاخص های مؤثر ظرفیت سازمان های مردم نهاد گردشگری در شهر یزد پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشانگر این است که ضریب همبستگی پیرسون برابر با (292/0) بوده و بین ظرفیت سازمان های مردم نهاد با توسعه گردشگری شهر یزد رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با بهره گیری از روش دلفی مشخص شد که شاخص های بالا بودن میزان اهمیت ظرفیت فرهنگی در توسعه سازمان های مردم نهاد گردشگری با میانگین3.62 در رتبه اول، تقویت و واگذاری گروه های محلی به سازمان های مردم نهاد گردشگری با میانگین 3.6 در رتبه دوم و ثبت1200 نفر عضو متغیر و 400 نفر عضو ثابت در انجمن گردشگری طبیعت پارسیان با میانگین 3.5 در رتبه سوم از تاثیرگذارترین عوامل سازمان های مردم نهاد در افزایش ظرفیت توسعه گردشگری یزد بوده است.