فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
310 - 327
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تحلیلی شناسه های حرارتی مصالح مصرف شده در جداره های خارجی خانه های بومی واقع در مناطق روستایی اقلیم کوهپایه ای استان مازندران است. لذا نمونه هایی به روش نمونه گیری تصادفی ساده در پهنه موردمطالعه تعیین و جزییات 30 نمونه از جداره های خارجی خانه های بومی با قدمت 60 تا 80 سال و با مساحت زیربنای 40 تا 60 مترمربع در روستاهای محدوده پژوهش برداشت شده است. در ادامه مشخصات مصالح مصرفی در جداره های متداول را بر اساس استاندارد طراحی محیطی (CIBSE) و اطلاعات مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن استخراج کرده و شناسه های حرارتی هشت گانه هرکدام از جداره ها بر اساس لایه های مصرفی آن ها با استفاده از برنامه طراحی شده در محیط نرم افزار EXCEL محاسبه گردید. همچنین تمامی انواع جداره ها بر پایه هرکدام از شناسه های حرارتی هشت گانه در قالب نمودارهای میله ای مقایسه و درنهایت با توجه به اولویت بندی میزان اهمیت هرکدام از شناسه های حرارتی، قیاس جداره ها بر اساس کم ترین و بیش ترین میزان اتلاف انرژی حرارتی انجام شد. به عنوان نتیجه از میان انواع جداره های موجود، جداره خشت خام ازنظر گرمای ویژه حجمی، ضریب کاهش و زمان تأخیر، کارایی بالایی داشته و در موارد دیگر کارایی متوسطی را از خود نشان داده و درمجموع مناسب ترین نوع جداره از منظر موضوع این پژوهش (شناسه های حرارتی هشت گانه) است.
Spatial Analysis of Rural Settlements Development Using Sustainable Development Approach (Case Study: Villages of Khorramabad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Spatial equilibrium at different stages, especially at the district level, is the most significant purpose of spatial development planning that is the focus of attention in Iran's policy and planning system. In this regard, spatial recognition and analysis of the components and the criteria of eligibility are significant in the context of the existing development concept. By identifying the eligibility components of rural settlements, it is possible to identify low eligibility of spatial areas affected by adverse socio-economic and spatial processes. Accordingly, the research team attempted to examine this criterion in the district of Khorramabad. Design/methodology/approach - The research method was descriptive-analytical. The statistical population was the villages of Khorramabad county (Given the frequency of a statistical population, 150 villages out of 647 were selected as the sample using stratified- random sampling. The required data (35 indices) were collected by the library method (using population and housing census and statistical yearbook of 2016). Data analysis was done using FANP model (for summarizing the indices and determining their weight), VIKOR technique (for ranking the villages), and finally, path analysis test for determining the influence degree of the factors on the level of development. According to the research findings, the following results were obtained; Finding - The process of development in Khorramabad county, is in relatively in good condition. In this process, Integrated development has not been considered. Some components (access to services, economic participation and, economic welfare) are in good conditions while some other components (agricultural production, education and population growth) are not. These conditions resulted in a decline in some villages. The level of development in Khorramabad county has been confronted with spatial inequality not just in terms of topic-specific but an area-specific aspect. This inequality resulted in the formation of the center-periphery spatial pattern that causes the marginalization (and deterioration) of disadvantaged villages.
تبیین اثرات سیاست های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری (موردپژوهی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله سیاست های مؤثر و حساس توسعه شهری را می توان برنامه های مداخله در بافت های فرسوده شهری دانست که در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی قابل تجزیه و تحلیل هستند که شناسایی وضعیت کالبدی - عملکردی این بافت ها به منظور برنامه ریزی و مدیریت حفظ و نگهداری آنها از اقدامات اولیه و مهمی است که باید صورت پذیرد. وجود بافت های فرسوده شهری در شهر تهران و اجرای سیاست هایی توسط دولت و شهرداری با هدف احیای آن، دارای آثار متفاوت بر بافت شهری و کیفیت زندگی شهروندان بوده است که سنجش آثار این سیاست ها، مزیت ها و ضعف های این طرح ها را مشخص می کند. بنابر این هدف این پژوهش، تبیین آثار سیاست های مداخله در بافت فرسوده در منطقه 12 شهر تهران می باشد. روش این مقاله، توصیفی- تحلیلی بوده و ابزار جمع آوری داده ها بصورت پرسشنامه و جهت تحلیل از T تک نمونه ای، آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون فریدمن از نرم افزار Spss و جهت تحلیل عاملی تأییدی از نرم افزار Liserel مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست های اجرا شده در راستای بهسازی و نوسازی بافت فرسوده منطقه 12 منجر به بروز ناپایداری شده و همچنین رابطه معناداری بین سطح مولفه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و اجرای سیاست های بهسازی و نوسازی وجود دارد. بنابراین تحلیل سیاست ها مبتنی بر بازآفرینی پایدار شهری یکپارچه نگر بوده و تمامی ابعاد که تحت تأثیر اجرای سیاست ها در بافت فرسوده صورت می پذیرد را مورد سنجش قرار می دهد. نتایج تحلیل عاملی نشان از برازش مناسب این مدل جهت سنجش آثار سیاست های بهسازی و نوسازی در مناطق شهر تهران دارد.
ارزیابی عملکرد مؤلفه های آسایش بصری و رابطه آن با حس مکان (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
533 - 552
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع حس مکان و احساس تعلق به آن، از محورهای مهم در ارز ش بخشی به بافت های شهری و معماری بناها، به ویژه ابنیه تاریخی است. عامل مؤثر دیگر آسایش بصری است که در مکان و فضا وجود دارد و یکی از مؤلفه های مهم برای سکونت و زندگی در شهرها، به ویژه در شهرهای ایرانی از جمله شهر یزد به شمار می آید. طی سال های اخیر، آلودگی بصری یکی از دلایل اصلی کاهش ارتباط انسان با محیط شهری و افت راندمان کاری در میان شهروندان بوده است؛ از این رو هدف پژوهش کاربردی و توصیفی-پیمایشی حاضر، ارزیابی عملکرد مؤلفه های آسایش بصری و رابطه آن ها با حس مکان در شهر یزد است. جمع آوری اطلاعات به کمک 400 پرسشنامه (براساس فرمول کوکران) به صورت تصادفی در میان ساکنان منطقه 2 شهر یزد صورت گرفت. به منظور ارزیابی و رتبه بندی مؤلفه ها از تکنیک رتبه بندی MAPPAC و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. براساس نتایج، تکنیک MAPPAC و وزن دهی مؤلفه های مربوط که به روش سلسله مراتبی فولر انجام شد، مؤلفه کیفیت معماری بناها با وزن 381/0 مهم ترین عامل اثرگذار بر آسایش بصری مردم و مؤلفه امنیت اجتماعی با وزن 291/0 مهم ترین عامل تأثیرگذار بر حس مکان شهروندان شهر یزد است. همچنین مؤلفه پوشش گیاهی با وزن 069/0 کمترین عامل اثرگذاری بر آسایش بصری مردم و مؤلفه ایمنی عناصر کالبدی با وزن 033/0 کمترین عامل اثرگذاری بر حس مکان شهروندان شهر یزد محسوب می َشوند. همچنین نتایج پژوهش بیانگر رابطه معنا دار میان مؤلفه های آسایش بصری و مؤلفه های حس مکان در شهر یزد (در سطح 95 درصد) است.
مدل سازی معادلات ساختاری موانع و چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی مطالعه موردی: آرامگاه شمس تبریزی در خوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
107 - 124
حوزههای تخصصی:
گردشگری عامل مهم اشتغال زایی و ایجاد درآمد است و می تواند به عنوان راهکاری برای توسعه اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی جوامع باشد. گام نخست در توسعه گردشگری، شناسایی موانع و چالش های آن است. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) می باشد تا شناخت همه جانبه وضع موجود، زمینه ساز اتخاذ برنامه های هدفمند جهت رفع موانع و توسعه صنعت گردشگری در منطقه موردمطالعه گردد. مقاله حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی (توزیع پرسش نامه) انجام گرفته است. نمونه آماری پژوهش ۳۸۳ نفر از ساکنان محلی شهر خوی در سال ۱۳۹۶ بود که برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری، به ترتیب از روش تعیین حجم نمونه کوکران و نمونه گیری تصادفی بهره گرفته شد. برای تحلیل و طبقه بندی داده های مستخرج از پرسشنامه و آزمون فرضیه اصلی و فرضیات فرعی و مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار آماری AMOS استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از تائید فرضیه اصلی و فرضیات فرعی تحقیق می باشد. نتایج بیانگر آن است که اثر و تأثیر عوامل و شاخص های امکانات زیرساختی و زیر بنائی دولتی، بهداشت و کیفیت محیط، جاذبه های گردشگری و مدیریت شهری بر توسعه گردشگری معنادار و مثبت بوده و نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان می دهد که عوامل مذکور جزء چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی شهر خوی می باشند و اقدامات کالبدی انجام شده در راستای توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی به ویژه از طریق شمس تبریزی مناسب و کافی نبوده است.
بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری و ماندگاری گردشگران در هتل ها (مطالعه موردی: هتل های پنج ستاره شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هزینه های موردنیاز برای جذب مشتریان جدید، همواره بیشتر از هزینه های حفظ مشتریان فعلی است، لذا توجه به وفاداری مشتریان، به عاملی مهم در صنعت هتلداری مبدل شده است. بر این اساس، هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری و ماندگاری گردشگران در هتل های پنج ستاره شهر مشهد است. در این تحقیق، میزان وفاداری و ماندگاری گردشگر در هتل های پنج ستاره شهر مشهد در ارتباط با عوامل عمومی، اعتبار، اطمینان، پاسخ گویی، همدلی، و وفاداری بررسی شده است. رویکرد کلی پژوهش، از نوع پژوهش های کمی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور توزیع پرسشنامه، نمونه ای به تعداد 354 نفر موردبررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها، با استفاده از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی انجام شده است. به طورکلی نتایج نشان می دهد که عوامل عمومی (ضریب 788/0)، اعتبار (ضریب 823/0)، اطمینان (ضریب 703/0)، پاسخ گویی (ضریب 717/0)، همدلی (ضریب 640/0)، و وفاداری (ضریب 725/0) بر وفاداری و ماندگاری گردشگر در هتل های پنج ستاره شهر مشهد، تأثیر مثبت و معناداری دارد.
مطلوبیت گردشگری شبانه ی شهری از دیدگاه گردشگران مطالعه ی موردی: گردشگران شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
67 - 85
حوزههای تخصصی:
مقاصد گردشگری و جوامع آنها درصدد یافتن راه های جدیدی برای رقابت در بازار گردشگری هستند و گردشگری شبانه به عنوان یکی از این راه ها در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. شهر شیراز به عنوان یکی از کانون های اصلی گردشگری در کشور، پتانسیل های قابل توجهی در این زمینه دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی مطلوبیت گردشگری شبانه از دیدگاه گردشگران شهر شیراز می باشد. جامعه ی آماری تحقیق، گردشگران وارد شده به شهر شیراز در فروردین 1396 بوده که حداقل به مدت سه شبانه روز در این شهر اقامت داشته اند. حجم نمونه معادل 400 نفر بوده و گردآوری داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه صورت پذیرفته است. پرسشنامه دارای سه بخش شامل مشخصات عمومی گردشگران، ارزیابی گردشگران از میزان مطلوبیت عوامل محیطی و جاذبه های گردشگری شهر شیراز در ساعات شبانه و نظر گردشگران در خصوص میزان اهمیت عوامل محیطی و جاذبه های مختلف در توسعه-ی گردشگری شبانه بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های رتبه های علامت دار ویلکاکسون، فریدمن، من-ویتنی، کروسکال والیس، رگرسیون ساده و چندگانه صورت گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، در میان متغیرهای محیط شبانه ی شهر شیراز، متغیرهای «آب و هوا» و «زیبایی منظر شبانه» از دیدگاه گردشگران مطلوبیت بیشتری داشته اند. در میان جاذبه های مختلف، مطلوبیت شبانه ی بناها و آثار تاریخی در رتبه ی نخست و مطلوبیت شبانه ی جاذبه های فرهنگی، باغ ها و پارک ها، فضاهای تفریحی و جاذبه های مذهبی به طور مشترک در مرتبه ی بعدی قرار دارند. نتایج حاصل از مدل رگرسیون نشان می دهد که 30.9 درصد از واریانس «رضایتمندی گردشگری» به وسیله ی واریانس متغیرهای «مطلوبیت محیطی» و «جاذبه های گردشگری شبانه» تبیین می شود. همچنین، 54.4 درصد از واریانس «وفاداری گردشگری» به وسیله ی «رضایتمندی گردشگری شبانه» تبیین می شود.
تبیین نقش عوامل مؤثر بر قلمرویابی در ایجاد حس تعلق به مکان در مجموعه های مسکونی (مطالعه موردی: مجموعه مسکونی اعتمادیه همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۷
۸۱-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای انسان، نیاز به تعامل عاطفی با مکانی است که در آن زندگی می کند و به عبارتی حس تعلق به مکان خوانده می شود، ایجاد مهمترین رابطه ای که بین انسان و مکان برقرار است و این رابطه در مکانهای مانند مجموعه های مسکونی از اهمیت زیادی برخوردار است، فضای که عمده زمان زندگی افراد در آن می گذرد با به گونه ای مطلوب باشد که عرصه های تعریف شده و سلسله مراتب فضایی منظمی را تأمین کند. در این نوشتار با هدف بررسی چگونگی ایجاد نقش عوامل موثر بر قلمرویابی در ایجاد حس تعلق به مکان در مجموعه مسکونی مورد پژوهش (مجتمع مسکونی اعتمادیه همدان) ابتدا مولفه ها و شاخصه های دلبستگی و ایجاد تعلق به مجموعه مسکونی، سپس شاخصه های موثر قلمرویابی بررسی گردید، رویکرد این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد که با دو رویکرد کیفی و کمی انجام شده، در مرحله اول که با مروری بر پیشینه ی نظری پژوهش می باشد با روش تحلیل محتوای متن و در بخش مطالعات میدانی با روش مطالعه موردی و همبستگی به سنجش رابطه بین ویژگی های عوامل محیطی موثر بر قلمرویابی و حس مکان می پردازد. نتایج نشان می دهد که عوامل موثر در قلمروپایی نظیر نظم بصری، تعادل در محیط، مرزبندی و ..... نقش مهمی در شکل گیری محیط دارند. ایجاد قلمرو به وسیله ی علائم و نشانه های فیزیکی (مثل دیوار، نرده ی جدا کننده،...) به آن شکل می دهد و عامل مهم در ارتقا حس تعلق به مکان در مجتمع مسکونی است، همچنین توجه به ویژگیهای کالبدی نظیر فرم، زیبایی، انعطاف پذیری و روابط که در مجموعه تا حدودی مشاهده می شد، نیز می تواند در ارتقا این حس موثر باشد.
تبیین معیارهای کیفیت بصری منظر خیابانی با روش طبقه بندی کیفیت بصری و ماتریس دست یابی به اقدامات، مطالعه موردی: مسیرهای پیاده مشهد و گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسیرهای پیاده، راهروهای شهری هستند که بیشتر فعالیت های اجتماعی در آن ها رخ می دهد. از این رو، توجه به معیارهای مؤثر بر زیبایی و بهینه سازی این مسیرها از اهمیت بسزایی در بررسی منظرهای خیابان ها برخوردار هستند. هدف از تحقیق حاضر شناسایی مهم ترین معیارهای زیبایی شناختی مسیرهای پیاده می باشد. در مجموع چهار مسیر پیاده از دو شهر مشهد و گرگان با کمک رویکرد های روش طبقه بندی کیفیت بصری و روش ماتریس دست یابی به اقدامات مورد بررسی قرار گرفته شده است. داده های حاصل از تکمیل 100 پرسش نامه مصور در طی دو مرحله توسط 50 کارشناس به کمک دستور تحلیل روش های طبقه بندی کیفیت بصری و ماتریس دست یابی به اقدامات تجزیه و تحلیل شدند و در نهایت مهم ترین معیارها شناسایی گردیدند. نتایج حاصل از پرسش نامه نشان داد از نظر کاربران دو معیار رنگ با 2/82/0 و فضای سبز با کسب امتیاز 7/77/0 به ترتیب نقش مؤثرتری نسبت به سایر معیارها در زیبایی مسیرهای پیاده روی داشتند. هم چنین، نتایج این امکان را برای پژوهشگران ایجاد می کند تا با بهره برداری از آن ها، امکان افزایش کیفیت بصری بیش تری از مناظر شهری فراهم شود و از طرف دیگر معیارهای دقیق تر و کاربردی تر به جای معیارهای انتزاعی مؤثر بر زیبایی مناظر خیابانی شناسایی شوند و روند بررسی زیبایی منظر خیابان ها برای طراحان و برنامه ریزان محیط شهری تدقیق و تسریع گردد.
تحلیل معیارهای تاب آوری در بافت فرسوده شهری در برابر زلزله با تأکید بر تاب آوری کالبدی (مورد: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
1 - 21
حوزههای تخصصی:
مستندنگاری تغییرات اکولوژیکی طبیعی و انسانیِ فضاهای باز شهری (مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای باز شهری یکی از عوامل هویت بخش ساختار محلات تاریخی شهرها محسوب می شوند که در بسیاری از موارد، نادیده گرفته شدن ارزش های ساختاری و معنایی آنها باعث از هم گسیختگی بافت تاریخی در پی طرحهای توسعه ای شده است و این امر به وضوح در مرکز تاریخی شهر کرمان مشاهده می شود. از آنجا که مطالعات مدوّن و مستندی پیرامون فضاهای باز و عمومی در قلمرو پژوهش (بافت قاجاری شهر کرمان) صورت نگرفته و خطر تخریب و دگرگونی تمامیت بافت تاریخی و از جمله فضاهای باز را تحت تاثیر قرار داده، شناخت و مستندنگاری روند و علل تغییرات اکولوژیکی طبیعی و انسانی در این فضاها ضروری به نظر می رسد. روش: نوشتار حاضر پژوهشی کیفی با راهبرد تاریخی– تفسیری است که با روش توصیفی-تاریخی، تحلیلی با کمک اسناد مکتوب، پیمایش میدانی و تبدیل عکس های هوایی دهه های مختلف به نقشه های متریک درصدد این مهم برآمده است. یافته ها: یافته ها حاکی از این است که حضور کاربری های مذهبی (مسجد و به خصوص حسینیه) در پویایی و مانایی فضاهای باز شهری کرمان نقش تعیین کننده دارند و هندسه و نحوه شکل گیری غالب در این فضاها هندسه منظم ارگانیک است که مرکزیت فضایی آنها در بافت همجوار کاملا مشهود می باشد. در بررسی تحولات نیز نقش عوامل طبعی و انسانی به چشم می خورد. نتایج: با توجه به سرعت روند تخریب و از هم گسستگی در بافت تاریخی شهر کرمان و حذف یکایک فضاهای باز شهری (و نقش غیرقابل انکار عوامل انسانی)، بازبینی سیاست های توسعه ای و تعریف پروژه های تخصصی مستندنگاری در بافت تاریخی، جهت اتصال گذشته ارزشمند به آیندهای با هویت و پویا ضروری به نظر می رسد.
بررسی تطبیقی الگوهای مکان - رفتار در مساکن قبل و بعد از زلزله روستای زلزله زده سرند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
34 - 49
حوزههای تخصصی:
روستای سرند از توابع شهرستان هریس در زلزله آذربایجان شرقی 1391 دچار تخریب صد در صد گردید. هدف از پژوهش حاضر، شناخت و بررسی روند بازسازی و الگوی مسکن ارائه شده برای آسیب دیدگان و مقایسه آن با الگوهای پیشین و نیز ارزیابی تطبیقی الگوهای مکان-رفتاری در دو وضعیت قبل و بعد از زلزله و روشن شدن نواقص و مشکلات به وجود آمده جهت رفع آن در حوادث بعدی است. در راستای رسیدن به اهداف مورد نظر، علاوه بر مطالعه اسناد و مدارک موجود، از پیمایش محیطی نیز استفاده شده است، بدین منظور از روش اکتشافی توصیفی در کل پژوهش بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که الگوهای مکان- رفتار بعد از زلزله مساکن روستای سرند تفاوت اساسی با الگوهای قبل از زلزله داشته و به دلیل شتاب زده بودن بازسازی توجهی به الگوهای سنتی و بومی و مشارکت اهالی روستا، همچنین معیشت روستائیان نشده است. علاوه بر این نتایج نشان می دهد زبان الگوی خانه های جدید (بعد از زلزله) در مقابل زبان الگوی خانه های سنتی، قرار دارد. همچنین در مورد الگوهای انسانی می توان نتیجه گرفت که الگوهای مکان-رفتار خانه های سنتی به الگوهای کالبد-عملکرد در خانه های جدید تقلیل یافته اند. لذا می توان گفت با همکاری و مشارکت دادن روستائیان در بازسازی و استفاده از تجربه و اندیشه آنان و به کارگیری اصول سنتی و بومی تا حد لزوم می توان تا حدودی زیادی از شدت مشکلات احتمالی در آینده کاست.
تبیین نقش و کارکرد ژئوپلیتیک خلیج چابهار در تحولات اقیانوس هند (با تأکید بر رقابت های میان هند و چین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
1051 - 1071
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی در سده بیستم، مناسبات ژئوپلیتیک در مقیاس جهانی سرشتی ژئواکونومیک محور یافت؛ بدین معنا که کارکرد اقتصادی مکان ها به آن ها وزن ژئوپلیتیک داد. خلیج چابهار فضای جغرافیایی واجد نقش آفرینی ژئوپلیتیک است که در کانون توجه قدرت های اقتصادی دنیا قرار گرفته است؛ زیرا دسترسی به پهنه های اقیانوس هند را فراهم می کند و به منزله محل اتصال فضای درونی و میانی با فضای بزرگ می تواند در ساختار نوین اقتصاد سیاسی بین الملل و اقتصاد سیاسی تجارت و ترانزیت انرژی در منطقه اقیانوس هند، در شکل دهی به سازمان همکاری های منطقه ای نقشی راهبردی ایفا کند. در این میان، ایران می تواند از این ظرفیت برای سامان دهی نهادهای منطقه ای و بین المللی، به ویژه در منطقه اقیانوس هند استفاده کند و از این راه منافع کشورهای دیگر را با ساحل دریای عمان پیوند بزند. همچنین می تواند علاوه بر ارتقای منزلت ژئوپلیتیک خود در جهان و منطقه، با بسترسازی اجماع منطقه ای و جهانی، فرصت های جدیدی را برای تضمین امنیت ملی خود تولید کند؛ از این رو پژوهش حاضر به بررسی و تبیین نقش ژئوپلیتیک خلیج چابهار در رقابت میان دو قدرت هند و چین متمرکز است. روش شناسی حاکم بر پژوهش، روشی آمیخته است. پژوهشگر با مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های اکتشافی، شاخص های مدنظر را احصا کرده و ابزار پرسشنامه را برای تأیید روایی و پایایی نتایج مصاحبه ها را ساخته است. پس از تجزیه و تحلیل نتایج در محیط نرم افزاری SPSS، مشخص شد ژئوپلیتیک خلیج چابهار با اطمینان 99 درصد در رقابت میان دو قدرت هند و چین اثرگذار است.
ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مسکن مهر (نمونه موردی: مجتمع وحدت شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
63 - 74
حوزههای تخصصی:
مطالعات در مورد ضایت مسکونی درک ما را از سطح موفقیت یا شکست پروژه های مسکن، کیفیت پروژه و عوامل رضایت یا نارضایتی ساکنان افزایش می دهد. این مطالعات در اطلاع رسانی سیاست های مسکن بسیار مهم است. هدف این پژوهش، ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمع مسکن مهر وحدت شهر شیراز می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی– تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کل ساکنان مجتمع مسکن مهر وحدت شهر شیراز و حجم نمونه برابر با 384 نفر که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از آزمون آماری t</em> تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های استحکام مسکن با میانگین کلی (58/2)، نحوه تصرف مسکن با میانگین کلی (26/3)، تراکم و ازدحام با میانگین کلی (13/3)، کیفیت محله با میانگین کلی (04/3)، 8 شاخص از 11 شاخص دسترسی به خدمات در محله با میانگین کلی (52/2)، پایین تر از حد متوسط (5/3) و دارای وضعیت نامطلوبی بوده و ساکنان از آن ها رضایت نداشته اند. در مقابل؛ سه شاخص دسترسی به مسجد با میانگین (41/4)، دسترسی به سوپرمارکت و مغازه های خرده فروشی و ... با میانگین (43/4)، دسترسی به وسائط حمل و نقل عمومی با میانگین (80/3) و شاخص های امکانات اولیه مسکن با میانگین کلی (06/4)، بالاتر از حد متوسط (5/3) و دارای وضعیت مطلوبی بوده و ساکنان از آن ها رضایت داشته اند.
اُلگوی «نقد و تحلیلِ فرآیند مبنا» در آثار مسکونیِ معاصر بر پایه مؤلفه های: «مأموریت بنا، اهداف، ضروریات عملکردی و کانسپت ها»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیریِ شخصیت یک طراح و فراگیری مهارت های طراحی وابسته به مؤلفه ها و متغیرهای ویژه ای از جمله: مشاهده و جستار نمونه ها، نحوه یِ تحلیل و برخورد با نمونه ها، درگیری مستقیم و آغشته شدن با دغدغه مسئله طراحی و ... می باشد. نقد معماری و تحلیل آثار گذشتگان و نمونه های موفق و ناموفق، همواره نقش کلیدی در آموزش معماری بر عهده می گیرند. این که چگونه می توان از اطلاعات عددی و مفهومی، به اطلاعات بصری دست یافت یا به عبارت دقیق تر، «راز اثر هنری» را کشف کرد؛ تحلیل و نقدِ دانش بنیانِ «پروژه های موجود از لحاظِ نوعِ برخورد طراح با طرح و مسائل طراحی(از قبیل: عملکرد، سازماندهی، زمینه و ...)» و «نحوه یِ برقراری رابطه بین پروژه و بافت شهری، اجتماعی و فرهنگی شهر» می باشد، این که طراح چه «اهداف، ضروریات و کانسپت هایی» را برای طرح خود برگزیده است و چگونه آنها در پروژه نهایی به نمایش گذاشته است.
تحلیل و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در کانون های جرم خیز، مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر همگام با رشد سریع شهرنشینی، کیفیت زندگی، به عنوان جانشینی برای رفاه مادی، به اصلی ترین هدف اجتماعی کشورهای مختلف تبدیل شده است. در همین راستا هدف از تدوین این مقاله تحلیل و ارزیابی مؤلفه های کیفیت زندگی در کانون های جرم خیز منطقه 12 شهرداری تهران است. روش کار در این تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای (اسنادی) و مشاهدات میدانی است. ابتدا با استفاده از داده های جرائم سرقت به کمک نرم افزار ArcGIS از طریق اکستنشن تخمین تراکم کرنل، کانون های جرم خیز مشخص گردید، سپس از بین جامعه آماری 400 پرسشنامه به شیوه تصادفی در کانون های جرم خیز تکمیل گردید. به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه، از نرم افزار spss و روش های آماری t تک نمونه ای و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان داد که متوسط میانگین رضایتمندی ساکنین در ابعاد اجتماعی- فرهنگی 63/2، اقتصادی 98/1، امنیت 56/2، دسترسی به مراکز خرید روزانه 86/2، دسترسی به مراکز تفریحی 65/2، دسترسی به مراکز آموزشی 43/2، زیست محیطی 33/2، زیرساخت های شهری 83/2، مسکن 37/2، حمل ونقل و ترافیک 58/2 و حکمروایی شهری 24/2 در سطح پایینی قرار دارد. هم چنین برای بررسی ضرایب همبستگی ابعاد کیفیت زندگی با کل کیفیت زندگی شهری از همبستگی پیرسون استفاد شد. این آزمون نشان داد که ابعاد یازده گانه کیفیت زندگی با کل کیفیت زندگی شهری رابطه ی مستقیم و معناداری دارد، یعنی با افزایش هر یک از ابعاد کیفیت زندگی بر میزان کل کیفیت زندگی شهری نیز افزوده می شود. در نهایت نتایج نشان داد که مطلوبیت کیفیت زندگی شهری در کانون های جرم خیز منطقه 12 شهر تهران با توجه به کلیه ابعاد و مؤلفه ها خیلی ضعیف بوده است، بنابراین این بخش از شهر تهران از کیفیت زندگی پایینی برخوردار است.
تحلیل فضایی شاخص های تبیین کننده تاب آوری در زیرساخت شریانی حمل ونقل (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
375 - 391
حوزههای تخصصی:
تاب آوری رویکردی راهبردی برای ارتقای ظرفیت مانایی مؤلفه های توسعه شهری در برابر حوادث و بلایای انسانی و طبیعی است. آگاهی و اتخاذ سیاست های راهبردی برای بسترسازی تفکر مانایی و تحمل پذیری این مؤلفه ها، به خصوص در بخش زیرساخت های شریانی مانند شریان های حمل ونقل شهری، امری ضروری و مهم در شهرها و به خصوص کلان شهرها، به جهت تراکم جمعیت و تراکم مصرف آنها می باشد. براین اساس، پژوهش کاربردی-توسعه ای و توصیفی-تحلیلی حاضر، به تحلیل تاب آوری زیرساخت شریانی حمل ونقل در کلان شهر اهواز پرداخته است. بدین منظور پنج شاخص تبیین کننده، یعنی الگوی طراحی شبکه شریانی، قرارگیری در بافت شبکه، درجه محصوریت شبکه، سنخ شناسی شبکه و تراکم مصرف شبکه با استفاده از روش دلفی و شیوه نمونه گیری هدفمند شناسایی شد و مبنای تحلیل و ارزیابی میزان تاب آوری شریان های حمل ونقل شهری در کلان شهر اهواز قرار گرفت. جهت وزن گذاری شاخص های تبیین کننده، از دیدگاه های پانزده کارشناس مرتبط با موضوع مورد بحث استفاده شد. ابزارهای تحلیلی پژوهش، مدل شباهت به گزینه ایده آل فازی (FTOPSIS) و تحلیل فضایی (Spacial Analysis) در قالب نرم افزار Arc GIS 10-3 است که متناسب با اهداف پژوهش برای تحلیل وزن ها و نمایش و تحلیل فضایی تاب آوری شریان های حمل ونقل شهری در گستره فضایی کلان شهر اهواز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد پیشران تبیین کننده درجه محصوریت شبکه بیشترین حساسیت را برای تبیین تاب آوری در حمل ونقل شهری در کلان شهر اهواز دارد. از سوی دیگر، تحلیل فضایی پیشران های تبیین کننده سه نقطه بحرانی با لکه های داغ را در بخش های مرکزی، شمالی و غربی کلان شهر اهواز برای سنجش تاب آوری حمل ونقل شهری نشان می دهد.
تحلیل و بررسی شاخص های شهر مطلوب سالمندان (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربردی حاضر ارزیابی شهر تبریز براساس شاخص های شهر مطلوب سالمندان (فضای باز شهری، حمل ونقل، مشارکت شهروندی و استخدام و ارتباطات و اطلاعات) است. شیوه جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل همه سالمندان 60 سال به بالا براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 در میان مناطق 1 و 10 شهرداری تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به ترتیب برای منطقه 1، تعداد 138 و برای منطقه 10 نیز 138 نفر به دست آمد و با بهره گیری از روش نمونه گیری دردسترس در میان این مناطق توزیع و جمع آوری شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های پیشرفته آماری و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. براساس نتایج، میان ویژگی منطقه مسکونی (منطقه 1 و 10 شهر تبریز) و شاخص های شهر مطلوب سالمندان تفاوت معناداری وجود دارد، اما نتایج سنجش معنا داری تفاوت میانگین هرکدام از شاخص های شهر مطلوب به تفکیک سطح تحصیلات و درآمد نشان می دهد هیچ کدام از شاخص های مورد مطالعه تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد، اما در زمینه فعالیت های روزانه آنان شرایط کمی متفاوت است و تفاوت میانگین شاخص های فضای باز شهری با میزان هم بستگی 029/0 و ارتباطات و اطلاعات و فعالیت با سطح معناداری 044/0 معنادار به شمار می آید. همچنین میان همه شاخص های شهر مطلوب سالمندان در سطح آلفای 05/0 رابطه مثبت و معناداری دیده می شود. میزان اثرگذاری ارتباطات و اطلاعات بر حمل ونقل درون شهری 55/0، اثرگذاری فضای باز شهری بر حمل ونقل درون شهری بر احترام 37/0 و میزان اثرگذاری مشارکت مدنی بر حمل ونقل درون شهری 11/0 است.
توسعه شهری دانش بنیان؛ تدوین نقشه راهبردی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
151 - 170
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری دانش بنیان (KBUD) رهیافت و الگویی از توسعه است که بنیادهای رقابت و پایداری را در ویژگی های مولد، زایشی و افزایشی اقتصاد دانش بنیان شهر جست وجو می کند. شهرها و در رأس آن ها کلان شهرها به دلایل مختلف مکان های بهینه ای برای تعامل شهر و دانش با هدف توسعه شهری دانش بنیان هستند. این مقاله با دیدگاه مبتنی بر منابع و تفکر راهبردی در تحلیل منابع و موانع، جایگاه و مزیت رقابتی و ارزیابی تناسب راهبردی منابع را تبیین می سازد و نقشه راهبردی توسعه شهری دانش بنیان تهران را تدوین و پیشنهاد می کند. روش این مقاله توصیفی-تحلیلی است و به دلیل داشتن ماهیت راهبردی، دستاورد (هدف) کاربردی دارد. داده های نظری به روش اسنادی و داده های تجربی به روش پیمایشی تهیه شده اند. در پردازش اطلاعات و تدوین نقشه راهبردی نیز از مدل Meta-SWOT و تحلیل PESTEL استفاده شده است. نتایج نشان می دهد منابع داخلی تهران اهمیت یکسانی در KBUD ندارند. تهران در مقایسه با سایر منابع داخلی قابلیت هایی دارد که در توسعه دانش بنیان شهر باارزش، تقلیدنشدنی، غیرقابل جایگزین و دارای تناسب راهبردی هستند و همچنین جایگاه رقابتی تهران در میان سایر کلان شهرها و مزیت رقابتی آن در KBUD نشان می دهند. این عوامل عبارت اند از: پیشتازی دیجیتال، پارک های علم و فناوری، ساختار صنعتی، چشم انداز دانش بنیان و جمعیت فعال و متخصص. در مقابل، ضعف تحقیق و پژوهش، تحریم و رکود اقتصادی، نبود اقتصاد دانش بنیان و مخاطرات محیطی هستند که موانع و تهدیدهای اصلی KBUD به شمار می روند. احتمال وقوع این ضعف ها بسیار زیاد است و از نظر درجه اضطرار در رده بسیار فوری قرار دارند. منابع و موانع یادشده باید در شالوده خط مشی KBUD پذیرفته شوند و در تدوین نقشه و پیشنهاد برنامه راهبردی تهران به عنوان اولویت های اقدام یا ضرورت های مهار و کنترل تبیین شوند تا چرخه اقتصاد دانش بنیان شهر را فعال کنند. با این همه، نباید فراموش کرد که گذار به توسعه شهری دانش بنیان، بدون تغییر و بازنگری در سرچشمه های رانتی اقتصاد ملی و رانت فضایی ناشی از فعالیت های ساختمانی در درون شهرها بسیار دشوار خواهد بود.
سنجش ظرفیت های گردشگری خلاق در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
1 - 13
حوزههای تخصصی:
گردشگران امروزی از تکرار خسته شده اند و به دنبال تجربه و لمس حس تازگی هستند. فعالیت های مربوط به گردشگری خلاق به گردشگران اجازه می دهد که به کسب اطلاعات بیشتر در مورد مهارت های محلی، سنت ها و کیفیت های منحصربه فرد مکان های مورد بازدید بپردازند. شهرهای امروزی در حال تغییر هستند و همواره ناظر تبدیل شهرهای مدرن به شهرهای خلاق در کشورهای توسعه یافته هستیم. مسئولین این شهرها به خلاقیت به عنوان نیروی محرکه اقتصاد شهری و پیشرفت اجتماعی و فرهنگی می نگرند و درصدد هستند که با توسعه خلاقیت به پویایی اقتصاد و حفظ فرهنگ و سنن شان در عرصه جهانی شدن کمک وافری نمایند. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و متغیرهای مربوط به خلاقیت از ادبیات پژوهشی این حوزه گردآوری ودر همین راستا پرسشنامه ای تنظیم گردیده است. پرسشنامه تائید شده در بین 60 کارشناس امر گردشگری این شهر بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی توزیع شده است. درنهایت از بین 29 متغیر، پنج عامل کیفیت زندگی، استعداد خلاق، اعتماد اجتماعی، محیطِ آموزنده و محدودیت های توسعه گردشگری خلاق استخراج گردید. نتایج نشان می دهد از دیدگاه کارشناسان، این شهر نه تنها دارای ظرفیت گردشگری خلاق می باشد بلکه با سرمایه گذاری در امور فرهنگی و غنای فضای شهری می تواند در کنار تبدیل شدن به مکانی برای جذب طبقه خلاق، سرمایه های انسانی ارزشمندی را پرورش داده و سرانجام به شهر خلاق تبدیل شود.