فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیش از اسلام، مراکز آموزشی در مجاور کاخ ها، مراکز حکومتی یا آتشکده ها و نقاطی دور از مراکز تجاری قرار داشت، اما در دوران اسلامی، امکان تحصیلات عالی کمابیش برای همه گروه های مردم فراهم شد و مراکز آموزشی در سطح شهر یا در کنار بازار شکل گرفت. هدف از این پژوهش رسیدن به مدلی درباره معیارهای جانمایی و مکان یابی مدارس در دوره اسلامی است که با بررسی محل استقرار مدارس علمیه در شهرهای قزوین و اصفهان صورت گرفته است. پرسش پژوهش این است که به طور معمول مدرسه های علمیه در چه نقاط و محورهایی ساخته می شدند؟ در این پژوهش از روش تاریخی و توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. مبانی نظری پژوهش بر این دیدگاه استوار است که از یک سو به سبب ارتباط کارکردی و آیینی مدارس با مساجد، به ویژه مسجد جامع و از سوی دیگر به دلیل رعایت محرمیت محله های مسکونی و دوری فضاهای عمومی و مردانه از آن ها، بیشتر مدرسه های علمیه در کنار بازار و گذرهای عمومی شکل می گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد بیشتر مدارس در شهرهای بزرگ، در امتداد راسته بازار شکل می گرفتند و این امر در اصفهان مشهود است، اما از آنجا که عده ای در زمین یا محل مورد نظر مدرسه ای می ساختند، شماری از این مدارس در محله های مسکونی ساخته می شد. مدارس دوره قاجار در قزوین نیز بیشتر در داخل محله های مسکونی شکل گرفته است.
تأثیر مبادلات اقتصادی در توسعه شهرهای مرزی (مطالعه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
1049 - 1065
حوزههای تخصصی:
بخشی از رشد و توسعه شهری کشورها تابع موقعیت جغرافیایی آن هاست. توسعه شهرهای مرزی بیشترین وابستگی را به موقعیت جغرافیایی و فاکتورهایی مانند مبادلات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن ها با فضای پیرامونی دارد. پیرانشهر در آذربایجان غربی، یکی از این شهرهای مرزی است که به دلیل موقعیت جغرافیایی اش، به لحاظ توسعه در وضعیت حاشیه ای قرار گرفته است. در این مقاله، نقش موقعیت جغرافیایی در توسعه شهر مرزی پیرانشهر و تأثیرات آن بر تحولات ناشی از گسترش اقتصاد مرزی آن بررسی می شود. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و مستندات و داده های مورد نیاز آن، با مطالعات کتابخانه ای، مراجعه به سازمان ها و آمارنامه ها و همچنین مطالعات میدانی گردآوری شده است. مطابق نتایج، مبادلات اقتصادی با کردستان عراق موجب اشتغال زایی، تغییر نقش و کارکرد اقتصادی شهر، گسترش کالبدی و تغییر کاربری زمین شده است. همچنین مشاهدات نشان می دهد درنتیجه مبادلات مرزی، نقش اولیه نظامی-امنیتی شهر به سوی کارکرد تجاری-خدماتی در حال تغییر است. با توجه به این مهم، ضروری است ضمن توجه به نقش واسطه ای - فراهم سازی مواد اولیه مورد نیاز داخلی و ایجاد دریچه ای برای صادرات محصولات تولیدی - توجهی ویژه به مقوله ساماندهی و مدیریت یکپارچه مبادلات و حداقل سازی پیامدهای منفی آن صورت گیرد.
سنجش و ارزیابی میزان زیست پذیری سکونتگاه های شهری مناطق مرزی (موردمطالعه: تربت جام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
31 - 46
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از راهبردهای توسعه پایدار است و شهری زیست پذیر نام دارد که سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در آن، به سمت توسعه پایدار گام بردارند. در راستای چنین هدفی پژوهش حاضر باهدف سنجش میزان زیست پذیری سکونت گاه های شهری مناطق مرزی در شهر تربت جام انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جامعه آماری شامل ساکنان شهر تربت جام بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۳ برآورد شده است. در تجزیه وتحلیل داده ها از روش تی هتلینگ و آزمون فریدمن و تی تک نمونه ای گردیده است. در این پژوهش سهم مؤلفه اقتصادی – اجتماعی و زیست محیطی با سیزده شاخص موردبررسی قرارگرفته اند که به ترتیب عبارت اند از: امکانات و زیرساخت ها، امنیت فردی و اجتماعی، اوقات فراغت و فضای باز، امکانات بهداشتی درمانی، هویت و حس مکان، مشارکت، امکانات آموزشی، آلودگی، حمل ونقل، مسکن، چشم انداز، اقتصاد و اشتغال و نوع سفر. نتایج حاصل از آزمون تی هتلینگ و تی تک نمونه ای و فریدمن نشان از تأثیرگذاری پنج شاخص اولیه در افزایش میزان زیست پذیری دارند. و همین طور هشت شاخص باقیمانده دیگر نیز از میانگین اصلی پایین تر هستند که این نیز نشان دهنده وضعیت نامطلوب این شاخص ها در سطح شهر موردمطالعه است. پس درنهایت می توان اذعان نمود که میزان زیست پذیری در تربت جام به عنوان شهری مرزی پایین تر از سطح میانگین قرار دارد.
ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی در مناطق شهری و تبیین عوامل مؤثر بر آن مطالعه موردی: شهر کنارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
51 - 64
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم توسعه رفاه در یک جامعه به کار می رود و دارای دو وجه ذهنی (کیفی) و عینی (کمی) است. سنجش کیفیت زندگی در بُعد ذهنی به منظور پایش برنامه های توسعه در مناطق شهری از ضرورت های اساسی است. ازاین رو شهر کنارک که دریکی از محروم ترین مناطق کشور (جنوب استان سیستان و بلوچستان) ازلحاظ بیش تر شاخص های توسعه یافتگی و کیفیت زندگی قرارگرفته است، ضرورت و ارزش این پژوهش را دوچندان می نماید؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف ارزیابی کیفیت زندگی ذهنی- ادراکی و تبیین برخی عوامل مؤثر بر آن در شهر نامبرده انجام گرفت. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و اخذ اطلاعات میدانی آن مبتنی بر تکمیل پرسش نامه و به روش تصادفی ساده گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای ساکن در شهر کنارک شامل 7975 خانوار بوده است. نمونه آماری با استفاده از روش کوکران 310 نفر محاسبه شد. روایی ابزار تحقیق (پرسش نامه) با بهره گیری از دیدگاه افراد متخصص و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ با ضریب 898/0 تأیید شد. یافته ها با روش های آماری آزمون t تک گروهی، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون، با بهره گیری از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که کیفیت زندگی ذهنی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- محیطی کم تر از حد متوسط و باارزش میانگین (85/2) می باشد. درعین حال نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که شاخص های میزان تحصیلات خانوار، وضعیت شغلی، متوسط مالکیت زمین و کالاهای بادوام در کنار میزان تقدیرگرایی، باکیفیت زندگی ذهنی رابطه معناداری دارند، ولی بین نوع مالکیت مسکن و کیفیت زندگی ذهنی ارتباط زیادی وجود ندارد.
نقش سیاست گذاری دولتی در ارتقاء زیست شهری با تأکید بر سلامت و بهداشت؛ مطالعه موردی منطقه 15 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت و رفاه مردم یک شهر، شاخص مهمی برای نشان دادن میزان موفقیت سیاست گذاری دولتی در ارتقاء زیست شهری است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از تحلیل و بررسی نقش سیاست گذاری دولتی در ارتقاء زیست شهری با تأکید بر سلامت و بهداشتدر منطقه 15 شهر تهران است. سؤال اصلی مقاله این است که سیاست گذاری دولتی چه نقشی در ارتقاء زیست شهری با تأکید بر سلامت و بهداشت ایفا می کند؟ روش تحقیق مقاله توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که بر طبق تعداد نمونه و بر اساس مدل کوکران تعداد 400 پرسشنامه در محدوده مورد مطالعه توزیع گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز بر اساس آزمون t تک نمونه ای مورد پردازش قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که سیاست گذاری دولتی در ایران به دلیل دولتی بودن همه حوزه ها نقش مهمی در ارتقاء و یا ضعف زیست شهری به ویژه در حوزه سلامت و بهداشت ایفا می کند و منطقه 15 شهر تهران به دلیل آن که چندان هدف سیاستگذاری های دولتی نبوده است از نظر بهداشتی و درمانی در وضعیت بحرانی قرار دارد و کمبود بیمارستان و مراکز درمانی سبب کاهش کیفیت بهداشت و سلامت در منطقه 15 شهر تهران شده است
تحلیلی بر کنترل فضای عمومی در پارک های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
649 - 673
حوزههای تخصصی:
یکی از روندهای تأثیرگذار بر تولید فضاهای عمومی معاصر، گرایش روزافزون به کنترل و نظارت بر این فضاهاست، اما تاکنون این روند کمتر مطالعه شده است. پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با هدف «ارزیابی کنترل فضای عمومی و روش های آن در پارک های شهر تهران» و «بررسی دیدگاه کاربران این پارک ها درمورد کنترل فضای عمومی» در دو بخش انجام شد. محدوده مورد مطالعه، شامل پارک های ملت، لاله، رازی و پارک شهر است. داده ها نیز براساس مشاهده میدانی و پرسشگری از 100 کاربر هر پارک گردآوری شد. با توجه به نتایج، کنترل فضای عمومی رابطه ای مستقیم با کیفیت فضای عمومی دارد. از میان پارک های مورد بررسی، پارک ملت و لاله کمترین درجه کنترل و پارک شهر و رازی بیشترین درجه کنترل را دارند. با اینکه پارک های شهر تهران به روش های سخت کنترل می شوند، کاربران آن ها عموماً خواهان کنترل فضا به روش های نرم هستند. همچنین زنان در مقایسه با مردان به استفاده از روش های کنترل نرم موافق ترند. در تشدید کنترل بر فضا نیز تنها کاربران پارک رازی، خواستار نظارت و کنترل بیشتر بر فضای پارک هستند که دلیل این امر امنیت پایین محله ای است که پارک در آن قرار دارد. درنهایت، کاربران هر چهار پارک با درجه بالایی از توافق، خواستار جلوگیری از ورود گروه های حاشیه ای مانند تکدی گران، کودکان کار و افراد بی خانمان به فضای پارک ها هستند. نتایج این مطالعه، ضرورت توجه به خواسته ها و منافع افراد و گروه های گوناگون را به عنوان بخشی از ذی نفعان فضا در فرایند مدیریت فضاهای عمومی نمایان می سازد.
عوامل موثّر بر وفاداری به مقصد گردشگری با نقش میانجی رضایت گردشگران(مورد مطالعه: شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
105 - 120
حوزههای تخصصی:
وفاداری به مقصد گردشگری یکی از چالشهای کلیدی بازاریابی گردشگری است. درواقع رضایتمندی گردشگر که یکی از شروط لازم برای موفقیت صنعت گردشگری است؛ در صورتی منافع بلندمدت ایجاد میکند که زمینه ساز وفاداری گردشگران باشد. وفاداری گردشگر به یک مقصد بطور خلاصه عبارت است از قصد گردشگر به بازدید مجدد از مقصد و همچنین توصیه به دیگران جهت سفر به مقصد. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری با اتکا به تئوری برند و با نقش میانجی رضایت گردشگران انجام شده است. به این منظور، 300 پرسشنامه بطور تصادفی بین گردشگران در شهر کاشان توزیع و 274 پرسشنامه بازگشت داده شد. داده ها با استفاده از سازوکارهای آمار توصیفی و استنباطی و با بکارگیری نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل تحلیل شدند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تصویر مقصد گردشگری بر شخصیت مقصد، رضایتمندی گردشگران و وفاداری آنها به مقصد، تاثیر مثبت و معناداری دارد. این امر بیانگر ضرورت توجه متولیان مدیریت مقصد گردشگری به تقویت تصویر مقصد می باشد. از سوی دیگر، برخلاف تحقیقات پیشین، نتایج تحقیق حاضر نشان داد ارتباط میان شخصیت مقصد و رضایت گردشگران در سطح جامعه مورد بررسی معنادار نمیباشد. با این وجود، گردشگران ویژگی های شخصیتی برای مقصد در نظر دارند و شخصیت مقصد به میزان قابل ملاحظه ای تحت تاثیر تصویر مقصد است.
Evaluation of the Physical Quality Livestock Hygiene Environment Rule on the Development of the Health of Human and Livestock in the Rural Regions (Case Study: Rural Regions of Firouzeh County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Evaluation of zoonotic diseases have existed since the beginning of human life on earth, but in recent decades it has become much more important. Today, zoonotic diseases not only important in health area, but also in international economics and politics are also special place are important. the main objective of the present article is to assess the impact of the physical quality livestock building on the development of human and animal health in rural areas. Methodology: In this regard, a survey method has been used. After applying the Cochran formula, 382 questionnaires were prepared in the form of a form and a questionnaire. case study is rural regions of Firouzeh county. For measure the research hypotheses, Binomial test and Linear Regression and TOPSIS has been used. Therefore, the research method is descriptive and analytical. Results: Binomial test results show that the villages are unfavorable in terms of physical quality of livestock buildings. Linear regression results show that increased physical quality of livestock buildings has a direct impact on the development of livestock and human health. Also according to TOPSIS, Taghiabad village, Nayerabad and Shorab are ranked first to third in terms of the high quality of livestock buildings. Practical solutions: Provide trifle and long term loans to ranchers, making changes to the old buildings keeping the livestock according to the quality standards of the livestock building, having a regular program for washing and cleaning the livestock building, more systematic monitoring of health centers by collecting livestock excrements and preventing the accumulation of waste at public passages are suggestions that can help improve the quality of livestock building and human health. Significance of the Study: Regarding the approach to physical quality and its impact on the development of human health and livestock in rural areas and in terms of the area studied, this research has been the first research on the health of animals and humans in rural areas (Firouzeh villages).
ارزیابی و سنجش اثرات احداث شبکه ارتباطی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیطی شهروندان موردشناسی: روستا- شهرِ شاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راستای توسعه مناطق شهری و روستایی، برنامه های اجرایی مختلفی توسط نهادهای متولی اجرا می شود. در صورتی که برنامه های مذکور متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه میزبانِ برنامه ها نباشد، مشکلات عدیده ای را برای آن ها به وجود می آورد. این مهم به ویژه در سکونتگاه های انسانی که منبع تأمین معیشت آن ها یک یا دو منبع اقتصادی باشد، نمود بیشتری می یابد. روش شناسی پژوهش کاربردی حاضر، کمّی است که با روش پیمایشی و با هدف بررسی اثرات احداث کمربندی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و محیطی ساکنان روستا-شهرِ شاهو از دیدگاه شهروندان انجام گرفته است. کل سرپرستان خانوار روستا-شهرِ شاهو (3526 نفر) جامعه آماری پژوهش بودند و با توجه به محدودیت های مالی و زمانی، محققان با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، 200 نفر از سرپرستان خانوار را به عنوان جامعه نمونه در نظر گرفتند و در ادامه پرسشنامه ها به صورتِ کاملاً تصادفی در میان سرپرستان خانوار توزیع شد. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی و پایایی آن با رعایت اصول پژوهش های میدانی و با انجام اصلاحات لازم به تأیید رسیده است. نتایج پژوهش نشان داد، میزان رضایتمندی حدود 90 درصد ساکنان روستا-شهرِ شاهو از احداث کمربندی در سطوح ضعیف و بسیار ضعیفی قرار گرفته و میانگین محاسبه شده 27/1 بوده است. نتایج بررسی میزان رضایتمندی شهروندانِ روستا-شهرِ شاهو از سکونت در شهر در قبل و بعد از احداث کمربندی نشان داد، میانگین رتبه ای میزان رضایتمندی شهروندان به صورت معناداری از 57/96 به 5/69 کاهش یافته است. همچنین نتایج نشان داد کاهش منابع درآمدی و افزایش میزان بیکاری، کاهش ارزش املاک و دارایی ها، انزوای جغرافیایی، مهاجرفرستی و ناهنجاری های اجتماعی، توقف رشد و توسعه شهر و تخریب محیط زیست، مهم ترین اثرات احداث کمربندی بر ساکنان روستا-شهرِ شاهو هستند که توانسته اند حدود 71 درصد از واریانس متغیّر وابسته را تبیین کنند
شبیه سازی رشد شهری تبریز با استفاده از مدل CA-Markov و تصمیم گیری چندمعیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرهای کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته، به طور هم زمان در حال تجربة تغییرات سریع و رشد در مساحت و جمعیت هستند. لازمة مدیریت رشد شهری پایدار و برنامه ریزی توسعة شهری، درک الگوهای صحیح رشد شهری است. در این تحقیق سعی شده تا روند گسترش مناطق شهری تبریز با استفاده از تصاویر ماهواره ای از سال 1372 تا 1392 برآورد، و نقشة رشد شهری سال 1407 با استفاده از مدل ترکیبی مارکوف- سلول های خودکار (CA-Markov) شبیه سازی شود. نتایج نشان می دهد در این مدت مناطق شهری در سال 1372 از 70 هزار و 90 به 11 هزار و 697 هکتار در سال 1392 افزایش داشته است که 98/64 درصد رشد را نشان می دهد، همچنین با استفاده از مدل CA-Markov با دقت کلی 91 درصد می توان گفت این افزایش در پانزده سال آینده، یعنی تا سال 1407 نیز ادامه خواهد داشت و با رشد 25 درصدی در مقایسه با سال 1392 به 14 هزار و 690 هکتار خواهد رسید، با توجه به این مسئله نیاز به برنامه ریزی مناسب به منظور کاهش آسیب های ناشی از رشد شهری به دیگر ابعاد شهری احساس می شود.
ارزیابی مدل های خطی فضایی و غیرخطی در تبیین پراکنش فضایی دفاتر مسافرتی در شهر مشهد، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدل های خطی و غیرخطی کاربرد زیادی در مطالعات پدیده های شهری دارند و پژوهشگران به روش های گوناگون و بسته به نوع مطالعه از آن ها بهره می برند. در بین مدل های خطی، رگرسیون جغرافیایی به دلیل دخالت عامل موقعیت در تبیین پراکنش فضایی پدیده ها از جمله مدل های مؤثر به شمار می رود. از سوی دیگر پیچیدگی مسائل، نگرش محققان را به سمت بهره گیری از مدل های غیرخطی رهنمون ساخته است؛ شبکة عصبی از جمله روش های مؤثر است. این مطالعه به شکل ویژه قصد دارد با تکیه بر مدل های رگرسیون جغرافیایی و شبکه عصبی به تبیین عوامل مؤثر در الگوی استقرار دفاتر مسافرتی در شهر مشهد بپردازد و به این سؤال پاسخ دهد که کدام یک از دو مدل نام برده قادرند تصویر بهتری از این استقرار را به نمایش بگذارند. شیوه مطالعه توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مدل های علّی است. این بررسی نتایج متفاوتی را از مدل های بالا نشان می دهد؛ به گونه ای که از نظر رگرسیون جغرافیایی، دفاتر مسافرتی عمدتاً متأثر از فضاهای خاص گردشگری هستند در حالی که از نظر شبکة عصبی، متأثر از فضاهای عمومی شهر هستند. انطباق یافته های هر مدل با واقعیت، بیانگر انحراف کمتر مدل شبکه عصبی در این خصوص و کارایی آن در زمینه پراکنش پدیده های فضایی است.
تحلیل مکان مندی و زمان مندی الگوهای اجتماعی فعالیت روزمره زنان در محله سنگلج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
85 - 98
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با اتخاذ رویکردی توصیفی_تحلیلی، الگوهای فعالیتی و حرکتی (به صورت پیاده) زنان محله سنگلج تهران در طول یک هفته (به شکلی ناپیوسته) با اتکا بر روش های مدل سازی و تحلیل تئوری «جغرافیای زمان» مطالعه شده است. هدف اصلی، درک این نکته بوده است که زنان چگونه به صورت روزمره در فضای محله با اهداف و انگیزه های اجتماعی جابه جا می شوند و فعالیت اجتماعی آنها در چه فضاها و مکان های محلی تحقق می یابد؟ به منظور دسترسی به برنامه های اجتماعی روزمره زنان در محله، داده های موردنظر از طریق روز نگاشت ها و جلسات مصاحبه های حضوری نیمه ساخت یافته با 78 مورد از زنان محله طی چهار ماه استقرار در دفتر محلی، گردآوری و از طریق روش های بازنمایی در تئوری جغرافیای زمان مدل سازی شده اند. نتیجه این مطالعات چند نکته جامع را در مورد فعالیت اجتماعی و حضور روزمره زنان در فضای محلی آشکار می کند. نخست این که، کانون فعالیت اجتماعی زنانه کمتر در فضاهای عمومی محلی و بیشتر در فضاهای خصوصی و یا فضاهای عمومی فرا محله ای واقع است و سهم فضاهای عمومی محلی در تعاملات اجتماعی زنان ساکن محله بسیار اندک است. دوم این که، فعالیت اجتماعی زنان سهم بسیار اندکی از بودجه زمانی روزمره آنها را به خود اختصاص می دهد. سوم این که، حلقه های فضایی فعالیت اجتماعی زنان نه یک فعالیت مستقل بلکه زیرمجموعه ای از سایر فعالیت های روزمره (مانند خرید کردن) محسوب می شود. در مورد خاص این مقاله، استفاده از مدل های یاد شده و نتایج تحلیلی حاصله می تواند نقش کلیدی در برنامه ریزی و طراحی حرکت و فعالیت اقشار مختلف اجتماعی در فرایند توسعه اجتماعی محله محور دارا باشد.
برنامه ریزی راهبردی گردشگری کردستان بر پایه هویت رقابت پذیری منطقه ای با استفاده از تکنیک Meta-SOWT(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
17 - 30
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یک فعالیت پویای اقتصادی، نقش مهمی در توسعه اقتصاد جوامع انسانی ایفا می کند. گسترش گردشگری بر درآمد ملی، منابع ارزی، اشتغال و دیگر شاخص های کلان اقتصادی تأثیرگذار است. در واقع در عصر حاضر، با توجه به مقوله جهانی شدن اکثر کشورها و شهرها سعی دارند با برنامه ریزی های مناسب در محیط رقابتی به وجود آمده جایگاه رقابتی خود و متعاقب آن کیفیت زندگی اجتماعات خود را بهبود بخشند. در تحقیق حاضر اهداف زیر دنبال می شود:1- تعیین جایگاه گردشگری استان کردستان با رقبای منطقه ای، 2- شناسایی مهم ترین منابع و قابلیت های گردشگری کردستان که دارای ویژگی (VIRO)( نادر بودن، تکرار نشدنی، تقلیدناپذیر و غیرقابل جایگزین) هستند و 3- شناسایی مهم ترین عوامل کلان تأثیرگذار بر گردشگری کردستان. یکی از روش های برنامه ریزی در زمینه گردشگری برنامه ریزی راهبردی و استراتژیک با تکنیک Meta-SWOT است. تکنیک Meta-SWOT براساس رهیافت داخل به خارج و به نوعی دیدگاه مبتنی بر منابع است. داده ها و اطلاعات موردنظر در دو بخش ابتدا از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و سپس به صورت میدانی و نظرخواهی از 25 نفر از کارشناسان متخصص در امر گردشگری که به روش هدفمند انتخاب شده اند، تهیه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مهم ترین عوامل کلان تأثیرگذار بر گردشگری کردستان عبارتنداز مدیریت کلان کشور، سیاست های خارجی دولت و تحریم های بین المللی. عدم تخصیص بودجه به امر گردشگری و عدم توجه به صنعت گردشگری در سطح کشور از دیگر عوامل اثرگذار بر گردشگری کردستان است. مهم ترین رقبای منطقه ای گردشگری کردستان در افق سند چشم انداز 1404 استان های کرمانشاه و همدان هستند.
ارزیابی شدت کارآیی مکانی کاربری اراضی در بخش مرکزی شهر، مطالعه موردی: بخش مرکزی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
73 - 88
حوزههای تخصصی:
گسترش کالبدی شهرها دگرگونی اجتماعی، اقتصادی و کالبدی گونا گونی را در پی دارد. از منظر اجتماعی، اصلی ترین آنها جابه جایی و تحرکات جمعیت شهری و مهاجر در نقاط مختلف شهر است. در بُعد کالبدی، توسعه فیزیکی ناموزون و تولید فرمهای شهری گونا گون از بارزترین تظاهرات گسترش بی رویه شهرها محسوب می شود. به تبع این دگرگونی ها، تغییر در تنوع و ترکیب کاربری های شهری در بخش مرکزی شهرها بسیار بیشتر از دیگر بخش های شهر نمایان می شود که در بسیاری از موارد از جمله بخش مرکزی شهر شیراز، به عنوان یکی از مسائل شهری، برجسته شده است. بخش مرکزی شیراز در گذشته دارای ترکیب مناسب، سازگار و متنوعی از کاربریها بوده، به گونه ای که از شدت کارآیی مکانی بیشتری نسبت به سایر محدوده های شهر برخوردار بوده است. امروز با یک نگاه موشکافانه می توان دریافت، هرجا که این ترکیب و تنوع از بین رفته، با جابه جایی جمعیتی و فرسودگی کالبدی همراه شده و زوال شهری ظهور پیدا کرده است. بنابراین پژوهش حاضر این سئوال اساسی را مورد پرسش قرار داده است که چه رابطه ای بین ابعاد ترکیب کاربریها )اختلاط کاربری( و شدت کارآیی مکانی کاربری های شهری وجود دارد؟ هدف کلی این تحقیق، معرفی رویکرد توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربریها به عنوان یکی از رویکردهای نوین توسعه شهری و کاربرد مدل مفهومی مورد نظر آن در ارزیابی شدت کارآیی مکانی کاربری اراضی شهری است (در این مطالعه: بخش مرکزی شهر شیراز). در این پژوهش، ابتدا ابعاد ترکیب کاربری های شهری بخش مرکزی شیراز براساس مدل مفهومی آلن راولی از ترکیب کاربریها، کشف شده و سپس با اتخاذ آن به عنوان متغیر مستقل، میزان شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش، مورد ارزیابی قرار گرفته است. مدل تحلیل فضایی که برای این منظور در نظر گرفته شده، مدل Intensity Zoning Control است. همچنین برای ارزیابی روابط، از روشهای آماری مانند آنالیز واریانس، آزمون Chi Square و ضریب همبستگی استفاده شده است. ضریب همبستگی پیرسون بین شدت کارآیی مکانی کاربری های بخش مرکزی شهر شیراز و ابعاد ترکیب کاربریها برابر با 0.191 بوده است. در تفسیر این آماره می توان بیان کرد که حدود 19 تا 20 درصد کارآیی مکانی کاربری های شهری در این بخش، مستقیماً به الگوهای ترکیب کاربریها مربوط می شود. همچنین مقادیر نسبت بین مربع میانگین رگرسیون و مربع میانگین باقیمانده ها نشان داد که با افزایش یک واحد در مقدار متغیر مستقل یا همان ترکیب کاربریها، برابر با 4.6 واحد به شدت کارآیی مکانی کاربریهای بخش مرکزی افزوده می شود. در نهایت نتایج این مطالعه نشان داد، دست کم 20 درصد از پویایی و کارآیی مکانی کاربریها به این متغیر بازمی گردد؛ از این رو می توان این رابطه را در تهیه طرحهای شهری و برنامه ریزی های شهرسازانه، مورد توجه قرارداد.
بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی مؤثر بر بروز بیماریهای تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت (مطالعه موردی: استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم و آلودگی هوا می تواند از عوامل مؤثر بر مرگ و میر انسان باشد .استان ایلام بدلیل موقعیت جغرافیایی، اقلیمی و نزدیکی به بیابانهای کشور مجاور مانند عراق، عربستان، سوریه و پراکندگی شهرستانهای آن از اقلیم متفاوت و متضادی برخوردار است. هدف از این تحقیق بررسی و مقایسه عناصر اقلیمی تأثیر گذار بر بروز بیماری های تنفسی در مناطق کوهستانی و دشت در استان ایلام می باشد. جمعیت مورد بررسی تعداد افراد مراجعه کننده به بیمارستان مصطفی خمینی شهر ایلام در طی دوره ی آماری 5 ساله (1392- 1388) در هر دو منطقه بوده است. آمار مربوط به عناصر اقلیمی طی سالهای (1392- 1388) به عنوان متغیّر مستقل در این پژوهش آمده است. در تحقیق حاضر با استفاده از روشهای تحلیل آمار توصیفی و استنباطی و مدل رگرسیون در سطح معناداری (P <.05) به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط بین عناصر اقلیمی مؤثر بر میزان مراجعین ناشی از بیماری های تنفسی پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین پارامترهای اقلیمی با مراجعین ناشی از بیماران تنفسی ارتباط معناداری وجود دارد، در نواحی معتدل و کوهستانی استان متغیرهای دمایی میانگین دما، فشار هوا و جهت باد و در مناطق دشت عناصر تعداد روزهای گردوغباری، رطوبت نسبی و جهت باد از متغیرهای تأثیرگذار و معنی دار در میزان مراجعات بیمارستانی ناشی از بیماری های تنفسی در این نواحی از استان می باشند ضریب برآورد آنها در مدل رگرسیون پواسن در هر دو شهرستان به ازای هر واحد افزایش میانگین دما و تعداد روزهای گردوغباری بطور میانگین بین 1 تا 2 واحد در سطح اطمینان (05/0) تعداد مراجعین افزایش داشته است.
تبیین نقش رویکرد توسعه اجتماع مبنا در نوسازی پایدار بافت های ناکارآمد شهری (نمونه موردی: نوسازی محله تختی شهر تهران- سال های 92-1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه اجتماع مبنا در امر توسعه نواحی ناکارآمد، یکی از موضوعات با اهمیت در رویکرد نوسازی پایدار شهری می باشد. در این نگاه به امر توسعه علاوه بر توسعه فضای فیزیکی- کالبدی، توسعه جماعت انسانی که در آن فضا زندگی می کنند، مورد توجه است. در سال های 92-1388 سازمان نوسازی شهر تهران تلاش بر آن داشته تا مبتنی بر رویکرد تسهیل گری و از طریق استقرار دفاتر خدمات نوسازی در محلات ناکارآمد، نوسازی را در تعامل با ساکنان و در راستای اجتماع مبنایی پیگیری کند. هدف این مقاله آن است تا ضمن تبیین مؤلفه های اجتماع مبنایی در نوسازی شهری، به بررسی جایگاه آن ها در اقدامات سال های مذکور در محله تختی به عنوان یکی از نمونه محلات ناکارآمد این شهر بپردازد. این تحقیق از موضع روش شناسی ارزیابی در حین اجراء می باشد. در بخش اول با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی و تحلیل مفاهیم، مؤلفه های مرتبط با توسعه اجتماع مبنا در نوسازی شهری تبیین شده و سپس در ادامه مبتنی بر روش های آماری توصیفی و قیاسی در نمونه مورد پژوهش، مؤلفه های فوق بررسی و با اطلاعات مشابه که مربوط به قبل از اقدامات تسهیلگری در این محله است، مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفته اند. به منظور بررسی تحولات مؤلفه های اجتماعی در دوره اقدامات نوسازی سال های فوق، 100 عدد پرسشنامه مبتنی بر فرمول کوکران در محله پر شد و سپس با کمک روش های تحلیل آمار توصیفی در نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از مقایسة مؤلفه های اجتماع مبنایی در دوره اقدامات نوسازی سال های 92-1388 محله تختی نشانگر بهبود نسبی در آن ها است.
تأثیر سفرهای درون شهری در ایجاد محیط دوستدار کودک (مورد مطالعه: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری های خدماتی و اجتماعی ناشی از وضعیت نامناسب شهرنشینی، ضرورت برنامه ریزی را برای تأمین نیازهای گروه های سنی مختلف، به خصوص کودکان ایجاب می کند. در این بین، احداث محیط شهری سازگار با روحیات کودکان، سهم عمده ای در بلوغ اجتماعی و تکامل شخصیتی آنان خواهد داشت. این امر ضمن تأثیر بر مراحل رشد کودکان، زمینه ساز طراحی متناسب شهرها براساس نیازهای فیزیکی و روان شناختی آن هاست. هدف این پژوهش شناسایی فضاهای دوستدار کودک براساس الگوهای رفت وآمد شهری و تأثیر آن در ایجاد بستر مناسب برای فعالیت کودکان در شهر زنجان است. روش پژوهش از نظر نوع، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی به شمار می آید و با استفاده از ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و روش اسنادی- پیمایشی انجام شده است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار متلب[1] و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. نتایج کلی این نوشتار نشان می دهد بین مؤلفه های جذب سفر، سفر تحصیلی، سفر با دوچرخه، اختلاط کاربری اراضی، تصادفات محله ای و آلودگی صوتی در محل، رابطه معکوسی وجود دارد؛ یعنی با افزایش ضرایب مؤلفه های نامبرده، جمعیت گروه سنی یک تا چهارده سال کاهش می یابد. درادامه بیان می شود که محله های دوستدار کودک در شهر زنجان براساس مرزهای محله ای خاصی نیست و پهنه های کودک محور در بخش های بیرونی و میانی استقرار یافته است. بیش از 13 درصد مساحت شهر در پهنه مطلوب استقرار دارد. در مقابل مساحتی بین 19 تا 22 درصد در پهنه نامطلوب قرار گرفته و درصد عظیمی از پهنه مذکور در بخش مرکزی شهر و تا حدودی در بخش میانی استقرار یافته است. [1]. MATLAB
اولویت بندی شاخص ها در فرایند هوشمندسازی شهرها (مطالعه ی موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
21 - 30
حوزههای تخصصی:
فرآیند هوشمند سازی در شهرهای دنیا شامل ایجاد شهرهای جدید و هوشمند کردن شهرهای موجود است. شهر هوشمند دارای شش مؤلفه ی اقتصاد، مردم، حکمرانی، محیط زیست، پویایی و زندگی هوشمند است. مجموع این مؤلفه ها دارای 33 معیار و مجموع معیارها دارای 74 شاخص است. به استناد پروژه های هوشمندسازی شهرهای دنیا، کمتر شهری را می توان یافت که به یکباره و یکجا شرایط هر شش مؤلفه از شهر هوشمند را دارا باشد؛ لذا اولویت بندیِ شاخص های هوشمندسازی مذکور در فرایند هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی این حوزه، مسأله ی اصلی این تحقیق است که از نوع تحلیلی- توصیفی بوده، تحلیل های آن ترکیبی از تحلیل های کیفی و کمّی است. اطلاعات به دست آمده به ترتیب از طریق فرآیند سه مرحله ایِ عملیات کتابخانه ای- اسنادی، مصاحبه ی هدفمند اوّل و مصاحبه ی هدفمند دوم به روش فوکوس گروپ صورت گرفت و نتایج مصاحبه ی دوم با استفاده از آزمون رتبه بندی فریدمن تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد رتبه های 1 تا 4 مربوط به شاخص نرخ فقر و شاخص میزان آمادگی در برابر فقر (هر دو زیر مجموعه ی مؤلفه ی زندگی هوشمند)؛ شاخص میزان اشتغال و شاخص نرخ بیکاری (هر دو زیرمجموعه ی مؤلفه ی اقتصاد هوشمند) است. این چهار شاخص، همگی دارای ضریب فریدمن 15/63 و انحراف معیار نزدیک به صفر بوده اند. این وضعیت نشان می دهد مسائل اقتصادی و معیشتی مردم باعث شده تا اولویت های اصلی هوشمندسازی شهر کرمان از نگاه کارشناسان خبره ی حوزه های مرتبط با هوشمندسازی کرمان بر این شاخص ها متمرکز شود و این همان واقعیتی است که در هوشمندسازی شهرهای جهان سوم خصوصاً در شهر مورد مطالعه باید در نظر گرفته شود. این در حالی است که شاخص میزان اهمیت و فعالیت های سیاسی شهروندان و شاخص اهمیت سیاست برای ساکنان (هر دو با ضریب فریدمن 68/6 و انحراف معیار 51/0)، شاخص تعداد رایانه های شخصی (با ضریب فریدمن 9/5 و انحراف معیار 51/0) و شاخص میزان ساعت آفتابی (با ضریب فریدمن 25/5 و انحراف معیار 489/0) به ترتیب در اولویت های پایانیِ 71 تا 74 قرار گرفتند.
عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در روستاهای شهرستان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری اراضی از چالش های مهم بخش کشاورزی در قرن 21 است. درا ین راستا هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی در شهرستان همدان به عنوان یک قطب کشاورزی است که با مسئله تغییر کاربری اراضی مواجه است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. برای گرد آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کارشناسان سازمان های کشاورزی شهرستان همدان بوده که به روش تمام شماری (حجم کل برابر 90 کارشناس ) انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه ای است که روایی آن با توجه به مبانی نظری و کسب نظر از کارشناسان فن و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (90/0) تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی در قالب نرم افزار SPSS/20 استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی پنج عامل را به عنوان علل گرایش به تغییر کاربری اراضی کشاورزی شناسایی نمود که عبارتند از: توسعه نیافتگی کشاورزی، اقتصادی نبودن بخش کشاورزی، ضعف اطلاعات و اجرای نادرست برنامه های عمران روستاها، توسعه شهرها و تمایل جوانان به مشاغل غیرکشاورزی در شهرها که در مجموع 232/59 درصد از متغیرهای تغییر کاربری را تبیین نموده است. همچنین، با افزایش جاذبه بخش کشاورزی برای کشاورزان و سرمایه گذاران این بخش، اجرای دقیق سیاست های توسعه روستایی با تأکید بر حفظ کاربری اراضی، افزایش جاذبه و کاهش دافعه زندگی روستایی برای جوانان و مدیریت ساخت و ساز در اراضی کشاورزی به عنوان خانه دوم می توان از گرایش کشاورزان به تغیر کاربری اراضی کشاورزی جلوگیری نمود.
تحلیل عوامل و فرایندهای محلی در تحولات فضایی شهر بجنورد طی سال های 1345 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر بجنورد از سال های اوایل دهه پنجاه، رشد شتابان خود را آغاز نموده و دگرگونی های همه جانبه های را از سرگذرانده است که شناخت ماهیت، ابعاد و آثار آن واجد اهمیت است. درباره منشأ، روند و پیامدهای این تحولات و توضیح عوامل خاص و عام مؤثر بر آن، بررسی هایی انجام شده است. ماهیت عوامل و فرآیندهای مؤثر در دگرگونی های شهر بجنورد ایجاب می کند که گسترش آن در فاصله سال های مورد بحث(1345 تا 1395) شناسایی شوند. تحقیق حاضر بر پایه این ایده انجام شده که "با اینکه نقش عوامل و فرایندهای «عام» مؤثر در تحولات شهری در ایران انکاناپذیر است، لیکن تحولات فضایی شهرها به طور «خاص» عمدتاً بازتاب نیروها و مقتضیات «محلی» بوده است". با توجه به ماهیت مسئله و اینکه قلمرو تحقیق کل شهر بجنورد بوده، تحقیق از نوع پس کاوی و به شیوه فراتحلیل و براساس داده های رسمی و ثانویه انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از این است که عوامل محلی «خاص» بجنورد از جمله: انتخاب شهر به عنوان مرکز سیاسی- اداری استان خراسان شمالی، مهاجرپذیری و رشد سریع جمعیت، افزایش محدوده طرح جامع مصوب، واگذاری اراضی دولتی، تفاوت قیمت اراضی در بخش های مختلف شهر، سیاست ایجاد مسکن مهر، ادغام کانون های روستایی و سکونتگاه های حاشیه نشین (غیررسمی) در پیکره شهر، فرسودگی هسته درونی شهر و کاهش جمعیت بخش مرکزی به نفع بافت های پیرامونی و...، تحولات این شهر را رقم زده است.