فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
توسعه به مثابه تغییر اجتماعی برنامه ریزی شده ازجمله برداشت هایی است که الگوی برخی کشورها ازجمله ایران قرار دارد. در این تحقیق به بررسی تغییرات ناشی از احداث سدسازی به عنوان یکی از طرح های توسعه ای پرداخته شد. با ساخت سد کارون 3، تمام یا بخش زیادی از 70 روستای حاشیه سد زیر آب رفت و ساکنان آن ها مجبور به جابجایی ناخواسته شدند. مقصد تعداد زیادی از این مهاجران، شهرستان ایذه و روستاهای اطراف آن بود. این پژوهش به بررسی تغییرات ایجادشده در زندگی روستائیان حاشیه سد کارون 3 پرداخت. رویکرد انجام تحقیق کیفی و روش مورداستفاده پدیدارشناسی بود. نمونه تحقیق 35 نفر و داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش تحلیل مضمون، تم های تحقیق استخراج گردید. یافته های تحقیق نشان داد پس از جابجایی روستائیان، همه اشکال مناسبات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قبلی دستخوش تغییر اساسی شدند. شکل گیری روابط مبتنی بر پول؛ شکل جدید همسایگی؛ بهبود اوضاع زندگی زنان و جوانان؛ تغییر الگوی اشتغال و حضور پررنگ بروکراسی و قدرت در زندگی، و سست شدن پایه های پدرسالاری ازجمله تغییرات به وجود آمده در زندگی این اجتماعات بود. همچنین یافته ها نشان داد ضعف یا نبود حمایت نهادی بلندمدت منجر به گسیختگی مکانی، زوال میراث معنوی و حاشیه ای شدن اجتماعی ساکنان این روستاها شد. در خصوص جبران برخی آثار منفی، اقدامات جبرانی نهادی برای گروه های تحت تأثیر پیشنهاد شد.
تأثیر توسعه اکوتوریسم بر توانمندسازی زنان روستایی منطقه الموت غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
183 - 201
حوزههای تخصصی:
با توجه به وجود نابرابری های جنسیتی که عمدتاً در بسیاری از جوامع علیه زنان دیده می شود، بحث توانمندسازی آن ها در سال های اخیر اهمیت خاصی یافته است که در این زمینه نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد، لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر توسعه اکوتوریسم بر توانمندسازی زنان روستایی منطقه الموت غربی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را زنان روستایی بخش الموت غربی قزوین تشکیل دادند که با توجه به پراکندگی روستاها و تعداد زیاد آن ها، 9 روستا (از هر دهستان 3 روستای هدف گردشگری) به عنوان روستای نمونه انتخاب شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 283 نفر به دست آمد که به 290 نفر ارتقاء داده شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های آماری هم چون T تک نمونه ای، پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون ناپارامتری دوجمله ای در نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتایج نشان داد که توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی زنان روستاهای منطقه الموت غربی با میانگین 47/3، توانمندسازی اجتماعی با میانگین 42/3 و توانمندسازی زیست محیطی با میانگین 32/3 تأثیر داشته ولی اثرات آن در توانمندسازی روانی زنان روستایی با میانگین 18/3 کمتر می باشد. همچنین زنان روستاهای جوینک، پررود و سفیدآب بیشترین و زنان روستاهای بلکان، کامان و دستجرد سفلی کم ترین تأثیرپذیری را از توسعه اکوتوریسم در منطقه داشته اند. بنابراین با توجه به تأثیر توسعه اکوتوریسم در توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی زنان روستایی، ارائه آموزش های اکوتوریستی و گردشگری به صورت دوره ای به آن ها، هم نسل جدید را دعوت به تلاش خواهد کرد و هم نیازهای اکوتوریست ها برای جامعه محلی بهتر شناسایی می شود.
ارزیابی روستاهای گردشگری ایران از لحاظ آسیب پذیری ژئوفیزیکی با استفاده از سناریوهای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
85 - 100
حوزههای تخصصی:
آسیب های ژئوفیزیکی می تواند نمونه بارزی از عوامل و مخاطرات طبیعی مؤثر در توسعه روستاهای گردشگری باشد. شناخت و تحلیل روستاهای گردشگری از لحاظ آسیب پذیری ژئوفیزیکی می تواند بسیار مهم و یک اقدام در راستای برنامه ریزی محیطی و پیشگیری از بحران باشد. در این پژوهش این موضوع برای روستاهای هدف گردشگری ایران بر اساس سناریوهای فازی در GIS انجام شده است. روش پژوهش تحلیلی-کمی و مبتنی بر تحلیل داده ها بر اساس سناریوهای منطق فازی (خوش بینانه، بدبینانه و متعادل) در GIS است. در این پژوهش متغیرهای ژئوفیزیکی شامل گسل های فعال؛ بافت و دانه بندی خاک؛ دشت های سیلابی؛ مناطق حفاظت شده؛ نقاط زمین لغزش؛ شیب زمین و سازندهای زمین شناسی استفاده شد. نتایج نشان داد بیش از 543 روستای گردشگری ایران در سناریوی بدبینانه دارای حداکثر آسیب پذیری ژئوفیزیکی با مقدار یک؛ 201 روستا در سناریوی متعادل دارای حداکثر آسیب پذیری با حداکثر مقدار برابر با 7/0 و در سناریوی خوش بینانه، 98 روستا دارای حداکثر آسیب پذیری ژئوفیزیکی با مقدار یک بوده اند. همچنین بررسی الگوی توزیع فضایی روستاهای گردشگری ایران از لحاظ میزان آسیب پذیری ژئوفیزیکی در سه سناریوی بدبینانه، متعادل و خوش بینانه از طریق شاخص موران نشان داد الگوی فضایی غالب، خوشه ای است. در نتیجه آسیب پذیری روستاها تحت تأثیر عوامل جغرافیایی مختلف از جمله مسیل ها، سازندها، توپوگرافی، زمین لغزش و... است. نتیجه آنکه روستاهای گردشگری قابل توجه ای در معرض خطرات ژئوفیزیکی قرار دارند که بایستی رویکرد مناسب با توجه به اولویت برای مدیریت و پیشگیری از مخاطرات برای آن ها اتخاذ شود.
شناخت و تحلیل عوامل جغرافیایی و معماری در پایداری کاربری مسکونی(نمونه موردی: خانه های سنتی شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کاربری مسکونی یکی از مهم ترین کاربری های شهری محسوب می شود که در دوره های تاریخی مختلف از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در این راستا، عوامل گوناگونی می توانند در پایداری کاربری های مسکونی شهری مؤثر باشند که عوامل فرهنگی، اقلیمی، طبیعی و جغرافیایی از مهم ترین آنها محسوب می شوند. هدف این پژوهش شناخت و تحلیل عوامل محیطی، اقلیمی و جغرافیایی مؤثر در پایداری کاربری مسکونی به صورت مطالعه موردی خانه های سنتی کرمانشاه است. روش مورد استفاده در این تحقیق روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان تأیید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ بالای 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را تعداد ۴۶۰ نفر از اساتید دانشگاه، کارشناسان، متخصصان و افراد آگاه به معماری بناهای مسکونی دوره قاجار در منطقه غرب کشور تشکیل داده اند. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان ۲۱۳ نفر محاسبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که عوامل اقلیمی و جغرافیایی شامل ویژگی های زمینه ای منطقه، ویژگی های مشترک، عوامل اقلیمی، مدرنیزاسیون و ویژگی های فرهنگی منطقه در سطح کمتر از 05/0 معنادار و در معماری و پایداری کاربری مسکونی دوره قاجاریه در شهر کرمانشاه تأثیرگذار بوده است. نتیجه رگرسیون تأیید نمود که عوامل بررسی شده، مجموعاً توان تبیین ۶۶ درصد از تغییرات (واریانس) معماری و پایداری بناها یا کاربری مسکونی این دوره را دارند. در این زمینه، ویژگی های زمینه ای (جغرافیا، طبیعت و اقلیم) با مقدار بتا برابر با 664/0 بیشترین تأثیرگذاری را بر معماری و پایداری کاربری مسکونی در منطقه غرب کشور داشته است.
سطح بندی چالش های پیشرفت شغلی زنان در صنعت گردشگری ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
29 - 46
حوزههای تخصصی:
موانع حضور زنان در مشاغل گردشگری به خصوص در پست های مدیریتی، چالشی دائمی برای این صنعت در سراسر جهان و بالاخص ایران بوده است. در این راستا هدف این مطالعه شناسایی چالش های پیشرفت شغلی زنان در صنعت گردشگری، با بررسی نقش میانجی گری تعهد سازمانی می باشد. به منظور انجام این پژوهش در ابتدا با استفاده از مطالعه پیشینه پژوهش، چالش های پیشرفت زنان شاغل در صنعت گردشگری مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه این چالش ها با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، به شکل یک سیستم ساختارمند درآمدند. به منظور برازش سیستم ساختاری شکل گرفته از تکنیک معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار اسمارت پی ال اس3(SmartPLS3) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر را تعدادی خبرگان، مدیران و زنان شاغل در حوزه گردشگری کشور تشکیل می دهد که مجموعا از 117 نفر داده ها جمع آوری شد. معیارهای فردی، اجتماعی و شغلی-سازمانی زنان از طریق میانجیگری تعهد سازمانی، به طور غیرمستقیم بر پیشرفت شغلی این قشر تأثیرگذار است. نتایج نشان داد چالش برقراری تعادل بین زندگی کار و زندگی شخصی تأثیر بیشتری بر پیشرفت شغلی زنان داشته و به عنوان نقطه کانونی برای سیاست ها و برنامه های مرتبط با جنسیت پیشنهاد می شود. این پژوهش همچنین جهت هایی را برای پژوهش های آتی به منظور غنی سازی جنبه های روش شناختی و شواهد تجربی این حوزه پژوهشی پیشنهاد می کند. براساس مطالعه انجام شده، تا کنون در ایران مطالعه ای در مورد پیشرفت شغلی در صنعت گردشگری و مهمان نوازی برای ارتقای شغلی زنان انجام نشده است.
اولویت بندی شاخص های زیست پذیری مبتنی بر مؤلفه های محیط زیستی تأثیرگذار در سکونت شهروندان (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد سریع شهرنشینی و تمایلات به زندگی در شهرها و همچنین ازدحام بیش ازحد شهرها، گذران اوقات فراغت و تعاملات شهروندان با فضاهای باز و سبز عمومی بیش ازپیش اهمیت یافته است و ازآنجایی که تعامل با فضای سبز و محیط اطراف پیرامون نقش مهمی در زیست پذیری جوامع محلی دارد، این پژوهش در نظر دارد تا با تحلیلی تطبیقی تأثیر مؤلفه های زیست محیطی بر روی زیست پذیری به اولویت بندی شاخص ها در محلات امامیه و استاد یوسفی شهر مشهد بپردازد. روش پژوهش شامل دو بخش اسنادی و پیمایشی است و حجم نمونه پرسشنامه از طریق محاسبه با روش کوکران برابر با 384 نفر و روش نمونه گیری تصادفی تکمیل شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها به دو صورت کمی و کیفی که درروش کمی از روش معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و SMART-PLS و تحلیل کیفی بر اساس تکمیل و تحلیل چک لیست کنترلی پرشده توسط ناظر تعلیم یافته و نقشه های تراکمی تطبیقی بین محلات مورد مقایسه مطالعه گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد در میان دو نمونه موردمطالعه مؤلفه های زیست محیطی در زیست پذیری تفاوت معناداری ندارد و ازنظر اولویت بندی، مؤلفه پایداری اکولوژیکی به دلیل دارا بودن پارک های بزرگ مقیاس در محله و اطراف محله بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است (76/4 امتیاز) و بعدازآن به ترتیب مؤلفه های بهداشت و پاکیزگی (32/3 امتیاز)، آلودگی آب وهوا (02/3 امتیاز)، آسایش اقلیمی (77/2 امتیاز) و آلودگی صوتی (14/1 امتیاز) اولویت های بعدی را به خود اختصاص داده است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر وفاداری به گردشگری در مقصد رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور مدیریت بهتر رقابت در بازار گردشگری، مهم است که وفاداری گردشگر نسبت به مقصد درک شود. هدف پژوهش، بررسی تأثیر میانجی رضایت بر اثر انگیزه رانشی و کششی بر وفاداری است. هدف پژوهش کاربردی و از نظر روش پیمایشی و بر اساس "مدل معادلات ساختاری" است. جامعه آماری، از گردشگران داخلی و خارجی تفریحی شهر رشت، تشکیل شده است. از نمونه گیری خوشه ای و از پرسشنامه برای جمع آوری داده استفاده شد. داده های پژوهش با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی عوامل قابل توجهی را تعیین کرد، از جمله هشت عامل انگیزه سفر رانشی و ده انگیزه سفر کششی تحلیل های عاملی قابل قبول ارائه کردند. شاخص های نیکویی برازش نشان دادند که مدل اندازه گیری کلی، قابل قبول است و مدل پیشنهادی بر داده های جمع آوری شده با حجم نمونه تناسب دارد. رضایت و وفاداری مقصد به طور همزمان نیز نتایج قابل قبول ارائه کرده اند. این مطالعه قابلیت قابل توجهی برای ایجاد کاربردهای دقیق تری در رابطه با رفتار مقصد، به ویژه در مورد انگیزه، رضایت و وفاداری به مقصد ارائه می کند. بنابراین، پیشنهاد می شود که مدیران گردشگری مقصد، پیامدهای عملی متغیرهای انگیزشی را در نظر بگیرند، زیرا می توانند عوامل اساسی در افزایش رضایت از خدمات و محصولات مقصد و همچنین افزایش وفاداری مقصد را ارتقاء دهند.
سنجش و ارزیابی کیفیت متدها و الگوهای بهینه ذهنی سفر درون شهری (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه ریزی الگوهای بهینه سفر شهری شامل تجزیه و تحلیل داده ها در مورد روندهای فعلی و آتی در تقاضای حمل و نقل، ارزیابی زیرساخت های موجود و پیشرفت ها یا گسترش های بالقوه برای برآورده کردن نیازهای حمل و نقل جمعیت در یک راه کارآمد و پایدار بوده است. داده و روش: روش تحقیق پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت پژوهش در زمره تحقیقات اکتشافی؛ به لحاظ نوع پژوهش بنیادی؛ به لحاظ استراتژی پژوهش دارای استراتژی استقرایی؛ به لحاظ ماهیت داده ها از نوع پژوهش های آمیخته(کیفی-کمی) و از نوع نظریه داده بنیاد بر اساس مدل اشتراوس و کوربین است. یافته ها: سفرهای انجام شده با الگوی کار شخصی ، تفریح و تحصیلی بیشترین حجم سفرها و سفرهای انجام شده با الگوی خرید و هیچ سرخانه کمترین حجم سفرها را در این دوره زمانی به خود اختصاص داده اند. در مورد سفرهای شغلی بیشترین تعداد این سفرها از منطقه 1 به 3 انجام می شود. یافته های به دست آمده ازالگوهای سفر نشان از این دارد که محدوده مرکزی شهر کرمان شامل( میدان ولیعصر(عج)، میدان آزادی، خیابان استقلال، بلوار جمهوری اسلامی، فیروزه، بهمنیار و خیابان شهید صدوقی بیشترین مییزان سفرهای درون شهری را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: به استناد کلیه تحلیل های کمی و کیفی صورت گرفته در خصوص سفر درون شهری کرمان و یافته های به دست آمده از نظریه رویشی در قالب نرم افزار مکس کیودا می توان گفت؛ بین تقاضای سفر درون شهری کرمان با الگوهای بهینه رفتاری، باورها، ارزش ها و نیازهایی که تأثیر قابل توجهی بر اهداف سفر درون شهری دارند رابطه مستقیمی وجود دارد و الگوی بهینه ذهنی تقاضای سفر درون شهری می تواند به عنوان یک الگوی مطلوب در برنامه ریزی حمل و نقل شهری مورد استفاده قرار گیرد که در برگیرنده استفاده از حمل و نقل عمومی خواهد بود.
بررسی نقش مرزنشینان در ارتقای سطح بازرگانی خارجی با کشورهای شبه قاره هند
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
627 - 642
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش مرزنشینان در ارتقاء سطح بازرگانی خارجی کشور از طریق بررسی مطالعات گذشته، مطالعه در الگوهای ارائه شده است و پژوهشگر به دنبال پاسخ به این سوالات در مورد جامعه مورد نظر می باشد که؛ آیا بازارچه های مرزی بر ارتقاء سطح بازرگانی خارجی با کشورهای همسایه (افغانستان-پاکستان) نقش دارند؟ از آنجا که پژوهش حاضر از طریق ترکیب مدل های مختلف و شناسایی عوامل و مؤلفه های اصلی در پی طراحی مدلی در این خصوص بوده، بدین جهت مجموعه دانسته های موجود را توسعه داده و نوعی تحقیق کاربردی تلقی می گردد که به کشف روابط میان پدیده ها می پردازد. بنابراین شیوه پژوهش در حقیقت، کاربردی بودهاست .از نظر گردآوری داده ها، نوعی تحقیق توصیفی است که پس از بررسی گسترده مبانی نظری و شناسایی عوامل و مؤلفه های اصلی در دو بخش (تحقیق پیمایشی به روش دلفی) و طراحی الگو اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش اساتید، خبرگان و متخصصان حوزه اجرایی در زمینه پژوهش هستند. که با توجه به برآوردی که انجام شد در این پژوهش، جهت انتخاب نمونه های تحقیق از روش گلوله برفی استفاده گردیده است، ابتدا محقق مصاحبه را با اعضا هیات عملی دانشگاه سیستان و بلوچستان آغاز نمود و با پیشنهاد خبرگان دانشگاهی از خبرگان فعال در حوزه مناطق ویژه اقتصادی، مناطق آزاد، بازارچه های مرزی و گمرک، اتاق بازرگانی، صنعت، معدن تجارت؛ نمونه کامل شد. (n=16). با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته شده پنج فرضیه پژوهش با استفاده از نرم افزار SmartPLS3 و تکنیک معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفتند و تایید شدند. نتایج نشان داد که مرزنشینان در ارتقاء سطح بازرگانی خارجی کشور تاثیر مثبت و معناداری دارند. در انتها هم پیشنهادهای تحقیق برمبنای نتایج ارائه شده و به محققین بعدی ارائه شد
Cross-Cultural Differences in Rural Landscape Assessment: Iran and Sweden(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
87 - 106
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study explores cross-cultural differences in the assessment of rural landscapes among landscape architecture experts in Iran and Sweden. The research focuses on three key indicators of landscape aesthetics: diversity, naturalness, and sense of place, aiming to understand how cultural background influences the perception and valuation of these elements in rural environments. Design/methodology/approach- A quantitative survey approach was employed using a structured questionnaire based on a 7-point Likert scale. The sample included 31 landscape architecture experts—18 from Iran and 13 from Sweden—who were selected purposively and responded via email. To analyze the data, non-parametric statistical methods were used, including the Kolmogorov–Smirnov test for normality and the Mann–Whitney U test for comparing group differences. Findings-The results revealed that both groups valued vegetation diversity similarly, indicating a shared professional appreciation for diverse plant types. However, a significant divergence was noted in perceptions of naturalness: Iranian experts tended to associate cultivated and managed vegetation with higher natural value, while Swedish experts favored more untouched, wild natural elements. Regarding the sense of place, particularly the activity subcomponent, Iranian experts gave more weight to cultural infrastructure and traditional or religious events, reflecting the socio-cultural importance of communal and ritual activities in Iran. Practical Implications- These findings can guide rural landscape planning and design processes that are sensitive to cultural context, providing a basis for cross-cultural assessment tools tailored to differing aesthetic values. Originality/Value- The study contributes to the underexplored area of non-Western landscape perception research, offering fresh insights into how cultural frameworks shape aesthetic evaluations across distinct environmental and social settings.
بررسی تأثیر تغییر الگوی کشت بر ابعاد توسعه روستایی دهستان کوت عبدالله شهرستان کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
135 - 158
حوزههای تخصصی:
مطالعات مختلفی که پیرامون توسعه پایدار روستایی انجام شده است، اهمیت تغییر الگوی کشت را در فرایند توسعه روستایی مشخص کرده و نقش آن را به عنوان یک عامل مهم در کاهش فقر خانوارهای روستایی نشان داده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین تأثیر تغییر الگوی کشت بر توسعه پایدار روستاهای دهستان کوت عبدالله شهرستان کارون تدوین شده است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کشاورزانی است که در دهستان کوت عبدالله همه یا بخشی از اراضی خود را به زیر کشت چای ترش برده اند. تعداد کشاورزان مورد نظر 152 نفر هستند. لذا با توجه به جامعه آماری کم، تمامی آن ها به عنوان حجم نمونه لحاظ شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل از شاخص های برازش مناسب برخوردار است. بر اساس نتایج، بار عاملی متغیرهای توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی- فرهنگی و توسعه زیست محیطی به ترتیب برابر 0/98، 0/94 و 0/84 است. بنابراین با توجه به اهمیت مصرف آب در کشت و کار گیاهان و مقاومت گیاه چای ترش به کم آبی، کشت این گیاه در منطقه مورد مطالعه می تواند به تحقق توسعه کمک نماید.
بررسی زیست پذیری شهرهای واقع در مناطق حساس از نظر زیست محیطی، نمونه موردی: شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زابل سال ها است که با پدیده گرد و خاک و مشکلات زیست محیطی روبرو است؛ اما در این ارتباط مطالعات اندکی به انجام رسیده است. به همین دلیل مطالعه حاضر با روش توصیفی و تحلیلی برای شرایط زیست پذیری این شهر اجرا گردید. داده های این بررسی از اسناد کتابخانه ای و بررسی های میدانی و نظرخواهی از نمونه ای به حجم 383 نفر از ساکنین (تعیین حجم با استفاده از فرمول کوکران و شیوه انتخاب، تصادفی ساده)، برای تعیین سطح زیست پذیری و 30 نفر از کارشناسان (گزینش به شیوه در دسترس) به منظور تعیین وزن شاخص ها و شهرهای مشابه، به دست آمد. داده ها با آماره های توصیفی و استنباطی و بهره گیری از نرم افزار SPSS، تجزیه و تحلیل گردید. در این بررسی از روش آنتروپی شانون به منظور وزن دهی شاخص ها و برای رتبه بندی از تکنیک کوپراس استفاده شد. یافته های تحقیق با نتایج بررسی های مربوط به شهرهای نمونه (اهواز و ارومیه) که شرایطی همانند یا نسبتاً همانند با زابل داشتند، مقایسه گردید. نتایج نشان داد که شاخص های زیست پذیری در این شهر در حد 245762/0 بوده و اختلاف بین نواحی شش گانه آن نیز قابل ملاحظه است. علاوه بر آن این شهر نسبت به شهرهای نمونه، وضعیت بحرانی تری داشته اما به همان نسبت مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار نگرفته است و به همین دلیل آمار و اطلاعات اندکی در ارتباط با آن در دسترس است.
Exposition of the Socio-Economic Impacts of Tourism Development on Local Communities in Rural Areas (Case Study: Baft County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural tourism has various effects on the economic and social aspects of rural households. Considering the significant impact of tourism on the economic and social development of local communities, this research aims to investigate the economic and social effects of rural tourism in Baft County.Design/methodology/approach- The statistical population consists of 2512 households in the rural of Baft Township, out of which 333 households were selected through simple random sampling based on Cochran's; formula. The primary tool for data collection was a questionnaire, the validity of which was examined through content and structural validity, and its reliability was assessed using composite reliability and Cronbach's; alpha (α = 0.90). Data analysis was performed using SPSS and LISREL software. To examine the fit of the measurement model of economic and social effects on rural tourism; the collected data were analyzed using LISREL software and second-order confirmatory factor analysis.Findings- The research findings indicate that the most significant impact is on the economic dimension, including employment and income, investment, and satisfaction. Moreover, the most prominent effects in the social dimension include social participation, protection of intangible heritage, sense of place, heritage and tradition preservation, tourist satisfaction, education and awareness, and ultimately, cultural elevation. The research findings also revealed that the absolute fit indices (AGFI = 0.91, GFI = 0.94), comparative fit indices (NNFI = 0.92, CFI = 0.95), and parsimonious fit indices (RMSEA = 0.054, X2/df = 2.63) confirm the excellent fit of the measurement model of economic and social effects on rural tourism with the observed data. Furthermore, the structural equation modelling results indicate that the most signicant impacts are in the economic dimension of employment and income and the social dimension of social participation.
ارزیابی شاخص های مؤثر بر مشارکت شهروندان در امور شهری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشارکت شهروندان در روند تصمیم گیری شهری یکی از عناصراصلی توسعه همه جانبه شهری بوده که نقش مهمی در ایجاد تعادل شهری ایفا نماید . هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های مؤثر در مشارکت شهروندان در امور شهری با رویکرد مدلسازی است. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. که از نظرات 30 نفر از متخصصین این موضوع با استفاده از روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات 6 عامل به عنوان عوامل تأثیرگذار قوی مشارکت شهروندان در امور شهری از مدلسازی تفسیری - ساختاری ISM و سپس با نرم افزار میک مک و نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه شهر کرمانشاه است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان اثرگذاری شاخص شفافیت نسبت به سایر عوامل تأثیرگذاری بیشتری داشته است. همچنین نتایج نشان داد که شاخص های شفافیت، پاسخگویی، کارایی و مشارکت مندی و شاخص های عینی جز متغیرهای پیوندی هست که از قدرت نفوذ و وابستگی بالایی برخوردارند ولی شاخص شفافیت و پاسخگویی به سمت عوامل کلیدی سوق دارند و در مرز بین شاخص های پیوندی و کلیدی قرار دارند که از قدرت نفوذ بالا و وابستگی پایینی برخوردارند و بیشترین تاثیر بر امور شهری می گذارد و همچنین شاخص های ذهنی از قدرت نفوذ ضعیف، ولی وابستگی بالایی برخوردار است و بیشترین تأثیر را از عوامل کلیدی و پیوندی می پذیرد. و در نهایت به ارائه پیشنهادها برای توسعه مشارکت شهروندان در امور شهری در شهر کرمانشاه پرداخته شده است. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد از بین شاخص های تاثیر گذار بر مشارکت شهروندان در امور شهری شاخص شفافیت و پاسخگویی بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و شاخص عینی دارای وضیعت نامطلوبی می باشد. به همین منظور مسئولین و برنامه ریزان شهری باید توجه ویژه ای به شاخص های عینی داشته باشند.
شناسایی و اولویت بندی مشکلات فرآیند مدیریت ادعا در پروژه های عمرانی (مورد مطالعه: شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
119 - 130
حوزههای تخصصی:
پروژه های عمرانی مهم ترین محرک توسعه زیربنایی جوامع هستند که پیشرفت و توسعه در جوامع بشری نیاز به ایجاد و بهره برداری از پروژه های عمرانی را روز افزون ساخته است. اجرای پروژه های عمرانی نیازمند صرف زمان، هزینه و سایر منابع از سوی عوامل ذیربط پروژه می باشد که صرف این منابع خود ایجاد حق و ادعا برای طرفین می نماید. در نتیجه موفقیت پروژه های عمرانی وابستگی شدیدی به حل موثر ادعاها دارد. هدف از انجام این پژوهش شناسایی مشکلات فرآیند مدیریت ادعا در پروژه های عمرانی و عوامل موثر بر آن و رتبه بندی این عوامل بر اساس تکنیک DANP می باشد. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کمی قرار می گیرد و از نظر هدف کاربردی و از منظر روش توصیفی است. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از ابزار پرسش نامه و نظرات 8 خبره شاغل در پروژه های عمرانی شهر شیراز استفاده شده است. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، اسناد ادعا با وزن 216/0 به عنوان مهم ترین مرحله از فرآیند مدیریت ادعا شناسایی شد. همچنین عدم نگهداری اطلاعات به صورت مکتوب و سیستم ثبت ناکارآمد هر دو از مرحله اسناد ادعا به ترتیب با وزن 0464/0 و 0439/0 و زمان ناکافی برای تهیه اسناد مربوطه از مرحله اعلان ادعا با وزن 0438/0، به عنوان 3 مشکل اساسی فرآیند مدیریت ادعا شناسایی شدند. بنابر نتایج به دست آمده و مشخص شدن اهمیت مرحله اسناد ادعا و همچنین اهمیت مشکلات این مرحله از فرآیند مدیریت ادعا؛ می بایست توجه بیشتری به این مرحله از فرآیند مدیریت ادعا جهت حل مؤثر ادعاهای مطرح شده در پروژه های عمرانی داشته باشیم. در عین حال نزدیک بودن اوزان به دست آمده نشان از اهمیت سایر مراحل فرآیند مدیریت ادعا در حل ادعا دارد که نباید از آن غافل شد.
آینده نگری روند تحولات و راهبردهای مدیریت رشد سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با مرور چند دهه تلاش برای کنترل، کاهش و ساماندهی اسکان غیررسمی، شاهد آن هستیم که نه تنها مسئله حاشیه نشینی به سطحی قابل قبول نرسیده بلکه آمارها حاکی از شیوع و عمیق تر شدن آن در کشور است. حاشیه نشینی تنها یک معضل اجتماعی تلقی نمی شود بلکه عاملی است که خاصیت انباشتی داشته و بازتولید کننده انواع آسیب ها و مسائل اجتماعی است برون رفت از آن نیازمند ملاحظات پیچیده ای است. هدف: این پژوهش به شناسایی عوامل و متغیرهای شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی پرداخته است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی و با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی و با استفاده ترکیبی از مدل های کمی و کیفی این رویکرد انجام گردید. برای انجام این پژوهش، از تکنیک پویش محیطی و دلفی جهت استخراج عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه استفاده گردید. اطلاعات پرسشنامه ها از طریق 23 نفر از کارشناسان سازمانی، اساتید دانشگاهی به دست آمد و عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه با استفاده از اطلاعات گردآوری شده در پرسشنامه ها در نرم افزار Micmac، شناسایی گردید و از روش سناریونویسی و نرم افزار Vensim برای تدوین سناریوهای مختلف جهت رسیدن به سناریوهای مطلوب استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی به عنوان قلمرو جغرافیایی پژوهش انتخاب شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که 48 عامل در 4 حوزه مختلف (اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی) استخراج شدند. میزان تأثیرگذاری عوامل و درجه پرشدگی ماتریس نشان می دهد که عوامل در بیش از 92 درصد بر یکدیگر تأثیرگذار بوده اند. بنا به نظر متخصصان سه متغیر وضعیت کلان اقتصادی، نرخ بیکاری و میزان سرمایه گذاری دولت تأثیر مؤثری در شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی داشته است. نتایج: با توجه به وضعیت نیروهای کلیدی و تأثیرگذار چهار سناریو برای آینده اسکان غیررسمی در شهر مراغه ارائه شد که در نهایت سناریوی اول که سناریوی مطلوب بود، راهبردهایی که در این راستا شکل خواهند گرفت، ارائه داد: سیاست های توازن منطقه ای، مدیریت شهری و منطقه ای واحد و یکپارچه، سیاست های باز توزیعی، فقرزدایی.
طراحی الگوی عوامل جامعه شناختی صندوق های کارآفرینی امید با رویکرد تحلیل مضمون در روستاهای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 128
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی با توجه به نگرش متفاوت نسبت به مقوله اقتصاد، کسب و کارها را بخش اصلی و مبنای اساسی ظرفیت اقتصادی و اجتماعی هر جامعه ای می داند. تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی با هدف طراحی الگوی عوامل تأثیرگذار جامعه شناختی صندوق های کارآفرینی امید بر توسعه کسب و کارهای خرد است. بر این اساس با استفاده از روش تحلیل مضمون، مفاهیم و عوامل نهفته در مضامین بیان شده در مصاحبه با افراد با تجربه شناسایی شد. مشارکت کنندگان پژوهش، مدیران صندوق های کارآفرینی امید و مدیران کسب و کارهای خرد روستایی هستند. گردآوری اطلاعات از نوع مصاحبه های نیمه ساختاریافته است و حجم نمونه به روش نظری تعیین شد. بر همین اساس با 18 نفر در روستاهای استان گیلان در سال 1402 به روش اصل اشباع نظری مصاحبه انجام شد که 12 نفر مدیر کسب و کار و 6 نفر مدیر صندوق های کارآفرینی امید بودند. براساس یافته های تحقیق، شش عامل اصلی مؤثر بر توسعه کسب و کارهای کوچک به لحاظ جامعه شناختی وجود دارند که می توان به واسطه دریافت وام از صندوق های امید وضعیت آن ها را در جامعه بهبود بخشید و به عملکرد اقتصادی مطلوب تری دست یافت. تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از تحلیل مضمون به ایجاد مدل و شناسایی شش مؤلفه اصلی انجامید که عبارتند از رضایت اجتماعی، امنیت اجتماعی، عدالت اجتماعی، مشارکت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، همبستگی (انسجام) اجتماعی.
آسیب شناسی مدیریت شهری شهر سنندج با رویکرد حکمروایی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصری که شاهد رشد شتابان و پیچیده تر شدن شهرها و گسترش بحران های شهری هستیم، اعمال حاکمیت و مدیریت به صورت یک سویه توسط حکومت برای مدیریت جامعه شهری، دیگر مطلوب و جواب گو نیست، لذا کاربست راهبردهای تعاملی با جلب همکاری و مشارکت شهروندان و نهادهای مدنی، بیش ازپیش ضرورت یافته اند. یکی از این کاربست های پیشنهادی الگوی حکمروایی خوب شهری می باشد. این الگو از سوی اغلب سازمان های بین المللی برای اداره شهروندمدارانه شهرهای جهان پیشنهاد شده است. این پژوهش با پی بردن به نیاز شهر سنندج به به کارگیری الگوی حکمروایی خوب شهری در این شهر، اقدام به بررسی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر سنندج نموده است. همچنین به این موضوع پرداخته شده است که عملکرد مدیریت شهری در نواحی مختلف بر اساس الگوی حکمروایی خوب به چه میزان از هم متفاوت می باشند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد. اطلاعات موردنیاز این پژوهش با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و روش پرسشنامه ای به دست آمده است و برای تحلیل داده ها از آزمون های تی استیودنت، آنوا و توکی استفاده شده است. نتایج این پژوهش بیانگر وضعیت ضعیف شاخص های حکمروایی خوب شهری در شهر سنندج می باشد. با این حال وضعیت شاخص مشارکت نسبت به سایر شاخص ها در جایگاه بهتری قرار دارد و شاخص قانونمندی بصورت نسبی در وضعیت نامناسبی قرار گرفته است. همچنین تفاوت معنی داری بین عملکرد مدیریت شهری شهر سنندج در نواحی مختلف مشاهده شده است. بدین معنی که نواحی پیرامونی شهر و همچنین نواحی بخش شمالی شهر دارای جایگاه مطلوبی نمی باشند. در حالی که نواحی بخش جنوبی شهر دارای شرایط نسبتاً مناسبی می باشند.
بررسی تأثیر عملکرد گسل کوشک بر رخداد زمین لغزش در روستای علی آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: زمین لغزش یکی از مخاطرات زمین شناختی مهم است که سالانه خسارت های قابل توجهی را در سکونتگاه های روستایی و شهری سرتاسر جهان به بار می آورد. یکی از عوامل تأثیرگذار در رخداد زمین لغزش فعالیت های زمین ساختی، از جمله گسل خوردگی است که با ایجاد سطوح ضعف در مناطق کوهستانی و در دامنه ارتفاعات باعث کاهش مقاومت توده سنگ و خاک شده و منجر به حرکات دامنه ای می شود. روستای علی آباد بر روی دامنه ای با شیب متوسط 20 الی 30 درصد، در منطقه برشی گسل کوشک و بر روی مصالح یک زمین لغزش قدیمی واقع شده است. بستر سنگی روستا کنگلومرا و مارن همراه با لنزهای گچی است. در حدود یک سال پس از رخداد زلزله سال 1369 رودبار-منجیل، حرکات دامنه ای به صورت خزشی در محدوده روستای علی آباد شروع به فعالیت کرد. حرکات خزشی در دامنه روستای علی آباد پیرو کم آب شدن چشمه ها و قنات قدیمی روستا اتفاق افتاد. در دوره های ترسالی شدت حرکت در دامنه بیشتر شده و توأم با خسارت بوده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط زمین لغزش رخ داده در محدوده روستا با فعالیت گسل کوشک است. روش پژوهش: در این راستا، با بررسی نقشه های زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای، شواهد به دست آمده از بازدیدهای میدانی و انجام مطالعات ژئوفیزیکی موقعیت گسل کوشک در محدوده روستای علی آباد ترسیم و تدقیق شد. دو چشمه و مادرچاه یک قنات قدیمی در امتداد گسل کوشک وجود دارد که پس از رخداد زلزله سال 1369 رودبار-منجیل کاهش آبدهی داشته و یا خشک شده اند. یافته ها: پیرو مطالعات انجام شده گسل دیگری در فاصله 600 متری جنوب گسل کوشک و در دامنه های پایین دست روستا با سازوکار کششی شناسایی شد. در امتداد این گسل نیز چشمه های متعددی وجود دارد که هم زمان با رخداد زلزله سال 1369 رودبار-منجیل دچار کاهش آبدهی شده است. نتیجه گیری: نتایج مطالعات ژئوالکتریک اشباع بودن لایه های خاک دامنه تا عمق 25 متری را نشان می دهد، این موضوع گویای این مطلب است که جنبایی گسل کوشک و گسل F2 (گسل شناسایی شده در دامنه های جنوبی روستا) هم زمان با رخداد زمین زلزله رودبار-منجیل موجب کاهش آبدهی چشمه ها و متعاقباً اشباع دامنه شده است.
واکاوی نقش مکان های سوم شهری در کیفیت محیطی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
187 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی نقش مکان های سوم شهری در کیفیت محیطی شهر اهواز است. این پژوهش با رویکردی کمَی، به روش پیمایشی و متکی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی در سال 1402 در شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان اهوازی (885000 نفر) در سال 1395 می باشند که به وسیله فرمول کوکران تعداد 390 نفر به عنوان حجم نمونه و به صورت تصادفی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون های ANOVA، تحلیل رگرسیون، T تک نمونه ای، تحلیل مسیر و... استفاده شد. یافته ها نشان می دهد، تمامی 10 شاخص بررسی شده بالاتر از میانگین مبنا (3) بودند. همچنین در مدل رگرسیونی مشخص شد، متغیرهای پیش بین حدود (741/0= R2) از واریانس متغیر ملاک (کیفیت محیط) را تبیین می کنند؛ و منطقه 6 (میانگین 08/4) برتری بیشتری نسبت به سایر مناطق 8 گانه اهواز ازلحاظ کیفیت محیطی داشت. نتایج نشان داد؛ کیفیت محیط و میزان رضایت شهروندان اهوازی از مکان های سوم شهری با توجه به فرهنگ بومی ساکنین این شهر، ارتباطی تنگاتنگ با وضعیت مکان های سوم این شهر (با بار عاملی 722/0) دارد.