فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۶۱ تا ۵٬۸۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث توسعه شهرها در شبکه جهانی نیز مطرح شده است و هر روز، شهرها و شهرک های جدیدی در فضای مجازی ساخته می شوند که نه تنها بر عوامل اجتماعی، اقتصای، فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی تأثیر می گذارند، مسائل و مشکلات شهری را نیز حل می کنند؛ این پیشرفت سبب ارایه نظریه شهر الکترونیک و شهر پایدار در سراسر جهان شده است. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شاخص های شهر الکترونیک در راستای توسعه پایدار شهری از دیدگاه مدیران شهر کرمان است. نوع پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات و داده های لازم با روش های اسنادی و میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شده اند. جامعه آماری شامل 40 مدیر شهری ساکن در مناطق چهارگانه شهر کرمان است که با روش دلفی و تصادفی انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss، آزمون کلموگروف اسمیرنوف و آزمون آماری تی تک نمونه ای، برای وزن دهی از مدل آنتروپی و برای رتبه بندی مناطق شهر کرمان از مدل ویکور (vikor) استفاده شده است. یافته های پژوهش با توجه به آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهند که از دیدگاه مدیران، شهر کرمان از لحاظ شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شهر الکترونیک در راستای توسعه پایدار، شهری نامطلوب و نامناسب است. در نهایت، با روش رتبه بندی به ترتیب منطقه های 2، 1، 4 و 3 بر اساس چهار شاخص (اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی) پژوهش رتبه بندی شدند و منطقه 2 شهر کرمان وضعیت مطلوب تری داشت.
تبیین مولفه های معماری حاکم بر بناهای عبادی از منظر حکمی و پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۱۵۴-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
از دیرباز مکان های عبادی، غایی ترین بستر تکامل و تعالی روحی آدمیان بوده و معماری روحانی و قدسی محیطی جهت عبادت جمعی مومنین خلق نموده است. در این بین و از میان ادیان الهی جنبه اجتماعی عبادت در اسلام پررنگ تر بوده و مکان خلق شده برای این عبادت جمعی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. به همین دلیل پژوهشگران و صاحب نظران در بررسی و نگرش به معماری اسلامی بناهای عبادی، از روش های متعددی بهره گرفته اند؛ به نحوی که هر یک از نظریه پردازان در گذر زمان با نگرش های متفاوت پدیده معماری اسلامی را تفسیر کرده اند. نکته حائز اهمیت این است که پدیدارشناس در روند شناخت تنها به قدرت تعقل و تفکر بسنده نموده است و در مقابل، محقق و پژوهشگر معماری اسلامی علاوه بر قدرت تعقل و تفکر با بهره گیری از نگاه حکمت آمیز و احکام اسلامی به معماری بناهای عبادی معرفت پیدا می کند. هدف این مقاله بررسی حکمت و پدیدارشناسی به عنوان دو روش شناخت شناسی مطرح در میان شیوه های نگرش به معماری اسلامی، و بررسی و تجزیه و تحلیل این روش ها در بازشناخت بناهای عبادی مندرج در این مقاله است. روش تحقیق در این مقاله از نوع کیفی و به صورت توصیفی- تحلیلی بوده که در آن به تحلیل موردی بناهای عبادی ایرانی می پردازد و نتایج حاصل از این مقاله، قرائت از مولفه های قدسی در ساختار و فرم بناهای عبادی به عنوان انگاره های قدسی حاکم بر طراحی فضاهای عبادی می باشد. روش نتیجه گیری این مقاله بصورت استنتاجی است که به طریق استدلال، گواه و شاهد از بحث های قیاسی حاصل می آید. بدین ترتیب، یافته های تحلیلی این مقاله، به بازشناخت مولفه های ارتقا دهنده معماری مساجد ایران منجر گردیده که تاثیر و نحوه حضور این مولفه ها در معماری مساجد و کهن الگوها به صورت شماتیک ارایه و تحلیل شده است. فرآیند تحلیل در این مقاله منجر به جستجوی کیفیتی شده است که بیش از هر چیز بر ارتقاء مولفه های بنیادین در بخش های مختلف معماری مساجد تکیه دارد.
ارزیابی توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در نواحی شهری مطالعه موردی شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۲۰۸-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی به مثابه مزیت و روح اجتماعی، نقش مهمی در بالندگی و پویایی فضاهای عمومی شهری بر عهده دارد. توجه به محله های شهری و مطالعه ظرفیت های موجود در آنها به منظور احیاء و تقویت کارکردهای مهم عناصر سرمایه اجتماعی، می تواند پشتوانه ای محکم برای توسعه اجتماع محور فراهم نماید. هدف تحقیق پیش رو تحلیل توزیع فضایی سرمایه اجتماعی در نواحی شهر ساری و سنجش و ارزیابی مولفه های تاثیرگذار در هویت بخشی فضاهای عمومی محله های شهری آن است. روش بررسی، توصیفی- تحلیلی بوده که داده های آن با استفاده از پرسشنامه به دست آمده است. جامعه آماری 383 خانوار از نواحی 20 گانه شهر ساری می باشند. برای ارزش گذاری و رتبه بندی میزان برخورداری نواحی، از مدل های تاپسیس استفاده گردید. برای تدقیق یافته ها جهت خوشه بندی نواحی از مدل تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی با الگوریتم (Ward) استفاده شد. مدل های مورد استفاده از طریق آنتروپی شانون وزن دهی شده و با استفاده از نرم افزار ARCGIS نقشه رتبه بندی نواحی شهر ترسیم شده است. نتایج نشان می دهد که بین نواحی شهر ساری به لحاظ برخورداری از شاخص های سرمایه اجتماعی تفاوت وجود دارد. در رتبه بندی سرمایه اجتماعی روش تاپسیس ناحیه 9 به عنوان برخوردارترین و ناحیه 19در پایین ترین سطح برخورداری جای گرفته اند. نواحی 20 گانه شهر ساری نیز در 4 خوشه همگن قرار گرفته اند، که 11 ناحیه در خوشه اول و دوم و 9 ناحیه در خوشه دوم و سوم قرار دارند. همچنین بین شاخص های سرمایه اجتماعی رضایت شهروندی (23.95) دارای بیشترین میزان و شاخص احساس امنیت (51/15)کمترین میزان را در میان نواحی شهر به خود اختصاص داده است.
هم پیوستاری خانه و شهر؛ خانه ایرانی جزئی از نظام همسایگی و محله با تاکید بر ارزشهای شهر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۳۶۶-۳۴۳
حوزههای تخصصی:
خانه ایرانی مهمترین عنصر شکل گیری شهر از مناظر گوناگون قابل بررسی و تامل است. به طورکلی زندگی خصوصی و اجتماعی به هم پیوسته است و نمی توان آنها را از یکدیگر تفکیک و جدا نمود. تاکید بر محیط مسکونی به جای مسکن نیز به همین دلیل است؛ حتی بهترین خانه اگر در محیط نامطلوبی از نظر کالبدی، فرهنگی، و اجتماعی قرار گیرد، قضاوت ارزشی را دگرگون می کند. بسیاری از اهدافی را که یک خانه دنبال می کند مانند امنیت، محرمیت، و مشرفیت را نمی توان تنها در خانه جستجو کرد، لذا مطالعه خانه به عنوان جزئی از یک سیستم بزرگتر ضروری است. ارتباط اجتماعی خانواده با دیگرگروه های جامعه مانند اقوام، همسایگان و افراد محله در پاسخگویی نیاز به روابط اجتماعی است. در این میان «واحد همسایگی» و پس از آن «محله» که نوعی قلمرو فیزیکی - اجتماعی و فرهنگی است، در پاسخگویی به این نیاز مهم در ساختار کالبدی شهرها جایگاهی مهم دارد. بسیاری از خانواده ها نسبت به محله مسکونی، همان احساسی را دارند که به خانه خویش دارند و با ورود به محله، خود را در منظر شهری (هنر یکپارچگی بخشیدن بصری و ساختاری) یک محیط آشنا و خودی می بینند و نسبت به واحد همسایگی خود اگر در طراحی شهری لحاظ شده باشد حس تعلق خاطر دارند. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی، در ابتدا در مفاهیم واحد همسایگی و محله به عنوان عناصر مهم در ساختار اجتماعی و محیط کالبدی شهر تامل نموده و به دنبال آن، رابطه و نسبت خانه با مفاهیم فوق جستجو می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که اگر خانه عرصه ای برای زندگی یک خانواده است، می توان محله را عرصه ای برای زندگی یک خانواده بزرگ فرض نمود. خانواده ای که همزیستی مسالمت آمیزشان بر اساس ارزشها و ویژگیهای مشترک شکل می گیرد و نقش و جایگاه هر عضو آن مشخص می گردد.
Investigating the Impact of Organizational Learning and Marketing Metrics on the Performance of Marketing (Case Study: Elon Plast Company)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to analyze the impact of organizational learning and marketing metrics on the marketing performance in the Elon Plast Company of Kermanshah province. It is a functional purpose study with descriptive – survey method. The statistical population includes 100 employees of Elon Plast Company in Kermanshah province. A sample of 80 people was chosen using Cochran formula. Data were collected through organizational learning questionnaire of Nife (2001); marketing metrics of Nazari and Akbari (2015) and marketing performance questionnaire of Nazari and Akbari (2015). The validity (content, convergent, divergent) and reliability (factor loading, composite Reliability coefficient, and Cronbach’s alpha coefficient) of questionnaires indicated that the measurement tools are of good reliability and validity. The results of the research by SMART-PLS software and using t test statistics and path coefficients (β) showed that organizational learning has strong, direct and significant impact on marketing metrics and marketing metrics have strong, direct and significant impact on the marketing performance. Also, organizational learning has strong, direct, indirect and significant impact on the marketing performance. On the other hand, marketing metrics can play the mediating role in the relationship between organizational learning on marketing performance. On the other hand, organizational learning can improve the positive effect that marketing metrics have on the marketing performance as a moderating variable.
ارزیابی مطلوبیت پیاده راه های شهری براساس مؤلفه های کیفی؛ مطالعه موردی: پیاده راه علم الهدی شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد فزاینده جمعیت در نقاط شهری پیامدهای ناگوار اجتماعی – اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی برای شهرها به وجود آورده است. بنابران شهرها باید مکان های بهتری را برای زندگی فراهم کنند. یکی از این مکان ها، خلق خیابان های پیاده است. این پژوهش با هدف سنجش وضعیت پیاده راه علم الهدی، شد. در گام اول ادبیات تحقیق مطالعه شد. و براساس این مطالعات چهار معیار (کالبدی، زیست محیطی، آسایش و راحتی، کاربری و فعالیت ها) و 22 شاخص انتخاب شد. در گام بعدی با استفاده از روش دلفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از نرم افزارExpert choice این شاخص ها اولویت بندی شدند. در مرحله بعد، با استفاده از مطالعات میدانی و تکمیل400 پرسشنامه توسط شهروندان حاضر در پیاده راه علم الهدی، وضعیت این پیاده راه با توجه به هر یک از شاخص ها ارزیابی شد. نتایج این بخش از لحاظ شاخص های کالبدی نشان داد که عرض پیاده روها با نمره 65/3 در رتبه اول و طراحی مناسب جداره ها با نمره 21/2 در رتبه هفتم قرار دارد. در بخش زیست محیطی شاخص حفاظت از پیاده ها در مقابل تغییرات جوی با نمره 61/2 بهترین وضعیت را دارد. در بخش آسایش و راحتی، شاخص آلودگی صوتی با نمره 59/3 در رتبه اول قرار دارد. شاخص های سهولت دسترسی به پیاده راه و امنیت به ترتیب با نمرات 47/3 و 45/3 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. نتایج بررسی ها درباره شاخص های معیار کاربری و فعالیت ها حاکی از آن است که شاخص تنوع کاربران با نمره 68/3 نسبت به شاخص های دیگر از وضعیت مطلوبتری برخوردار است. همچنین شاخص های امکان بارگیری و تخلیه بار واحد های تجاری و نشانه ها وبناهای شاخص به ترتیب با نمره های 83/2 و 72/2 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند.
Study on Iranian Traditional houses and match it with contemporary housing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۴
۳۲۰-۳۱۱
حوزههای تخصصی:
Traditional houses enjoy an organizing with inner spaces based on religious and traditional notions of Iranian families. Space flexibility, readability, introversion, spatial hierarchy and family privacy have had a special status in architecture of Iranian houses, replaced with an outward-oriented architecture. The traditional architecture which has had all the necessary spaces for any communication inside the house has converted to the hotel architecture that its residents have not expected the stability and comfort from it, to whom just the equipment and services at hotel architecture are of great importance to which they have no sense and attachment. Living at contemporary houses has raised the problems such as reduced sense of belonging, comfort and emotional and family problems. The present research intends to compare traditional houses with contemporary houses by study on architecture plans of Iranian traditional houses and emphasis on their spatial richness and quality so as to get familiar with spatial concepts of these houses and take an effective step on how to influence these neglected concepts on single-dimensional spaces of contemporary houses.
بررسی مشارکت شهروندان تهرانی در امور شهری با تاکید بر شهر سالم (منطقه 1 و 20 شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان مشارکت اجتماعی شهروندان تهرانی در فعالیت های شهری انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق براساس نظریه های جامعه شناسی دورکیم، گیدنز، هومنز، رابرت دال انتخاب گردید. جامعه آماری تحقیق شهروندان بالای هجده سال منطقه یک و بیست شهر تهران هستند که به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 286 نفر انتخاب شده اند. تحقیق حاضر از لحاظ روش یک تحقیق پیمایشی بوده که در آن از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج نشان داد 12.7 درصد پاسخگویان به میزان کم، 65.6 درصد تا حدودی و 21.7 درصد به میزان زیاد در امور شهری مشارکت دارند. همچنین بین میزان مشارکت پاسخگویان در امور شهری با منطقه سکونت، سابقه سکونت، میزان احساس مالکیت برمحیط شهری، اعتماد اجتماعی و رضایت از خدمات شهری رابطه معنادار مستقیم ملاحظه گردید
ارتقاء کیفیت فضایی پارک های شهری به منظور افزایش بهره وری اجتماعی و پیشگیری جرائم ناهنجاری مورد شناسی: پارک ملت شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهری حاصل ترکیب پیچیده ای از عناصر کالبدی شهر، وجود فعالیت های شهری و عناصر طبیعی محیط بوده است. یکی از معیارهای ارزیابی کیفیت محیط هر شهر، وجود فضاهای سبز عمومی است، فضاهایی که شهروندان در آن بتوانند با ایمنی و آسایش خاطر با هم به تعامل و گفتگو بپردازند. امروزه یکی از دغدغه های اصلی طراحان شهری ایجاد فضاهای جمعی با هدف بالا بردن تعاملات اجتماعی شهروندان است. پارک های شهری به عنوان یکی از فضاهای جمعی علاوه بر ایجاد مکانی برای سپری کردن اوقات فراغت و سرگرمی، می تواند محلی برای حضور جمعی مردم و در نتیجه افزایش تعاملات شهری فراهم کند. اما سرزندگی پارک های شهری مستلزم دارا بودن کیفیت های فضاهای جمعی است که عدم وجود این کیفیت ها سبب متروک شدن این فضاها و در نتیجه ایجاد بستر مناسبی برای نابهنجاری های اجتماعی در شهر می شود.
هدف از این پژوهش بررسی و شناخت کیفیت فضایی پارک ملت و علل عدم استفاده آن از سوی شهروندان و نیز ارائه راهکارهایی به منظور افزایش بهره وری اجتماعی و جلوگیری از تبدیل شدن آن به فضایی جهت استفاده نامطلوب است. پژوهش حاضر در شکل مطالعات کتابخانه ای و میدانی شامل بررسی کالبدی پارک و دستیابی به تصور ذهنی شهروندان از طریق انجام مصاحبه و پرسشنامه در بین شهروندان ایلامی صورت گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد نبود خدمات عمومی مناسب، ضعف در نورپردازی و مبلمان، وجود ساختمان های بدون استفاده، کاربری های ناهمخوان اطراف پارک، ورودی های ضعیف بیشترین تأثیر را در عدم استفاده مردم از این پارک داشته است. همچنین تصور ذهنی نامناسب و احساس ناامنی از سوی شهروندان، تأثیر بسزایی بر مولفه های سن و جنسیت داشته است. بنابراین با توجه به اهمیت و تأثیر اجتناب ناپذیر پارک ها و فضاهای سبز شهری در بهبود کیفیت زندگی شهری راهکارهایی جهت ارتقاء به منظور افزایش بهره وری اجتماعی و پیشگیری و کاهش جرائم ناهنجاری ارائه شده است.
ارزیاب ی و سنجش وضعیت پای داری محله ها در شه ر س ردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة پایدار و به تبع آن توسعة پایدار محله ای، مفهومی است که در سال های اخیر در مجامع علمی مطرح شده است و ارتباط تنگاتنگی با آسیب های اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و معیشت شهری، امنیت، مشارکت، شکل، بافت و مدیریت شهری دارد. امروزه پایدارترین و مؤثرترین برنامه های توسعه ای آنهایی اند که مبتنی بر ویژگی ها و نیازهای خانواده ها و جمعیت های محله ای تدوین و ارائه گردند؛ بنابراین، بررسی، شناخت و تحلیل قابلیت ها و توانایی های محله های شهری، گامی اساسی و مهم در فرایند تدوین برنامه ریزی های توسعه پایدار شهری تلقی می شود. بر این اساس، این پژوهش درصدد ارزیابی و سنجش وضعیت پایداری محله ها در شهر سردشت از لحاظ 4 شاخص در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی-کالبدی برآمده است. این تحقیق با رویکردی ت وصیفی- تح لیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز برداشت های میدانی و پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه محله های شهر سردشت استکه از بین آنها تعداد 380 نفر طبق جدول م ورگان به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و داده های آن با نرم افزارهای SPSSو GISتجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که میزان پایداری محله های شهر سردشت از نظر ساکنان با میانگین (66/2) پایین تر از حد میانه پاسخ ها است و در حد مطلوبی قرار ندارد. چنانچه یافته های تحقیق نشان می دهد که بین محله های مختلف این شهر به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه، نابرابری و اختلاف وجود دارد. طبق نتایج پژوهش، شاخص زیستی از بیشترین پایداری در شهر سردشت برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از آزمون Tنشان می دهد، با مقایسه میانگین پایداری محله ها، تنها محله های آشان، سرچاوه، فرهنگیان و ترمینال شرایط بهتری دارند و میانگین پایداری آنها بالاتر از حد میانه است که در این بین، کمترین میزان پایداری نیز در محله های سه راه مارغان و گرده سور است.
تجاری شدن کشاورزی در بهره برداری های روستایی و واکاوی عوامل مؤثر بر آن با رویکرد مدل سازی ساختاری و تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنای عام تجاری شدن کشاورزی، کشت تخصصی، تولید فراتر از نیازهای معیشتی و فروش آن در بازار است. مطالعه حاضر به سنجش تجاری شدن کشت توت فرنگی در شهرستان مریوان و تحلیل علّی عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. 191 نفر از بهره برداران توت فرنگی کار شهرستان با استفاده از روش طبقه ای به عنوان نمونه آماری تعیین شدند و داده های موردنیاز با انجام عملیات میدانی گردآوری شد. روایی ابزار گردآوری، محتوایی و پایایی آن مبتنی بر اجرای مطالعه مقدماتی و آزمون های آماری صورت گرفت. سنجش تجاری شدن کشت توت فرنگی براساس مؤلفه های تخصصی شدن، عمقی شدن، عملکرد، عرضه بازاری و توسعه کشت از محل درآمد محصول، با رویکرد معادلات ساختاری صورت گرفت. تحصیلات، سابقه، وسعت زمین در واحد بهره برداری، شیوه های نوین آبیاری، نیروی کار مزدی، فراگیری آموزش های حرفه ای و امید به آینده شغلی، متغیرهای مستقل بوده اند. روابط درونی بین آن ها و اثرگذاری های مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر تجاری شدن کشت با تحلیل مسیر ارزیابی شد. سه گزینه نخست متغیرهای بیرونی و بقیه متغیرهای درونی مدل علّی ساختاری تحلیل بوده اند. استفاده از سیستم های نوین آبیاری، با بیشترین میزان، اثر مستقیم و تحصیلات اثر غیرمستقیمی بر تجاری شدن کشت داشته اند. درمجموع اثرات، وسعت زمین در واحد بهره برداری، رضایت مندی، امید به آینده و استفاده از سیستم های نوین آبیاری بیشترین و استفاده از نیروی کار مزدی، سابقه و تحصیلات، کمترین تأثیر را بر تجاری شدن کشت توت فرنگی داشته اند.
نقش منظر فضاهای شهری در میزان «حس تعلق به مکان» از دیدگاه شهروندان (نمونه موردی: میدان های شهری همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظرشهری به عنوان اولین سطح برخورد و ارتباط شهروندان با محیط شهری نقش مهم و تأثیرگذاری در ادراک محیط و ارتقای تعلق مکانی شهروندان به فضاهای شهری دارد. ارتقای عوامل منظر شهری به عنوان محرک توسعه ابعاد هویتی و تعلقی مکان های شهری زمانی می تواند مفید باشد که بتوان ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار آن را شناخت و مقدار تأثیر این عوامل را در میزان تعلق به مکان از دیدگاه شهروندان در جهت رفع نقاط ضعف و ترفیع نقاط قوت مکان، مورد بررسی قرار داد. در این راستا هدف از این پژوهش ارتقای ارزش های کیفی منظر فضاهای شهری و همچنین بررسی تأثیر مؤلفه های منظرشهری در میزان حس تعلق مکانی شهروندان به فضاهای شهری از دیدگاه کاربران فضا می باشد. بدین منظور در پ ژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. با توجه به یافته های تحقیق می توان ابعاد حس تعلق منظر شهری را در سه مؤلفه انسانی، معنایی – ادراکی، کالبدی – فیزیکی و 21 شاخص طبقه بندی و ارائه نمود. از بین این مؤلفه ها و عوامل تحقیق، شاخص های بافت و ترئینات، نمادها و نشانه ها، رویدادهای جمعی و فردی در میدان امام خمینی، شاخص های پوشش سبز و طبیعی، هویت، ارزش های فرهنگی و تاریخی در میدان باباطاهر، شاخص های رنگ و فرم عناصر، نمادها و نشانه ها، ارزش های فرهنگی – تاریخی در میدان بوعلی سینا و شاخص های پوشش های سبز و طبیعی، یادمان های تاریخی، تعاملات اجتماعی در میدان شیر سنگی بیشترین بار مؤثر را در میزان حس تعلق مکان نسبت به میدان های مورد مطالعه داشته اند. با توجه به نتایج به دست آمده و می توان پیشنهادهایی مبنی ارتقای کیفی نماها و بدنه ها، استفاده از نمادها و نشانه های تاریخی، فراهم نمودن امکان تجمیع و تعاون و همکاری شهروندان، استفاده از موتیف های معماری در ساخت اجزای کالبدی میدان و فراهم نمودن امکان ایجاد رنگ تعلق شهروندان در ارتقای حس تعلق عوامل منظر شهری در میدان های مورد مطالعه ارائه داد.
تأثیر امنیت بر اجتماع پذیری فضاهای باز مجتمع های مسکونی در منطقه 2 شهر ایلام
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۸
۱۰۱-۱۱۶
حوزههای تخصصی:
زندگی آپارتمان نشینی در قرن حاضر به یک مسئله اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. ساکنان این فضاها به دلیل مساحت کم واحدهای مسکونی خود، نیاز به استفاده از فضای باز را بیشتر حس می کنند. در این فضاها توجه به مراجعه ی افراد و استفاده از آن ضرورت توجه به عوامل اجتماعی را پررنگ تر می نماید. ایجاد عوامل موثر بر اجتماع پذیری در طراحی این فضاها باعث افزایش مراجعه ی افراد می گردد. امنیت یکی از عواملی است که بر حضور یافتن و ماندن افراد در یک مکان موثر است. با توجه به اینکه در شهر ایلام سرانه فضای باز عمومی کم می باشد و افزایش این سرانه در داخل شهر امکان پذیر نیست زیرا در طرح تفصیلی این شهر فضای باز عمومی در نظر گرفته نشده، بنابراین افزایش سرانه ی فضای باز نیمه عمومی و خصوصی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد. نگارندگان با استفاده از مطالعه ی اسناد و مدارک کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی-پیمایشی، به طرح و توزیع پرسشنامه 18 سوالی، بصورت تصادفی در بین 150 نفر از ساکنان مسکن مهر 900 واحدی مشاغل آزاد، در محله ی جانبازان شهر ایلام، با هدف بررسی تاثیر عوامل موثر بر اجتماع پذیری در فضای باز مجتمع های مسکونی پرداخته و نتایج حاصل از تحلیل پرسشنامه توسط نرم افزارهای"اس.پی.اس.اس" و آموس نشان می دهد که با افزایش امنیت در فضای باز مجتمع های مسکونی، امکان حضور ساکنین در آن بیشتر شده و در نتیجه اجتماع پذیری افزایش می یابد. عوامل کالبدی افزایش امنیت نظیر محصوریت، عدم حضور افراد غیرساکن، کف سازی و مبلمان مناسب، نورپردازی مناسب شبانه.
فراتحلیل تبیین نظریه ها، الگوها، روشها و تکنیک های خلاقیت در معماری و طراحی شهرهای خلّاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۳۵۰-۳۲۱
حوزههای تخصصی:
در ادبیات شهرسازی جدید، فضای شهری خلاق به عنوان محل شکل گیری خلاقیت، دانایی، صنایع خلاق و نوآور و اقتصادی در یک رویکرد ترکیبی درنظرگرفته شده است. اگر بپذیریم که محور تمام موارد فوق حضور سرمایه های انسانی خلاق و نوآورند، بنابراین فضاهای شهری باید از شرایطی برخوردار باشند که بتوانند این سرمایه ها را جذب و حفظ کنند که نشان از اهمیت پرداختن به خلاقیت در طراحی یا شیوه های آموزش خلاق در طراحی معماری دانشگاه ها و مراکز آموزشی برای تربیت معماران و طراحان شهری خلاق دارد. در هنر و معماری نیز، اندیشه و اندیشه ورزی بخشی اساسی از فرآیند آفرینشگری هنری بشمار رفته و می رود؛ چنانکه معماری در طول تاریخ، محملی برای بیان اندیشه و تمنیات ذاتی بشری بوده است که تلاش داشته تا تبلور درونمایه های فکری و فرهنگی خود را به ترسیم و تجسیم مادی قرین کند. بر این اساس خلاقیت و نوآوری از موضوعاتی است که در هنر معماری و شهرسازی جایگاهی خاص داشته است، چنانچه امروزه مفهوم شهر خلاق و معماری شهری خلاق از مضامین بدیع در دانش معماری شهری است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ابعاد نظری شهرهای خلاق پرداخته شده است و نظریه ها، الگوها، روشها و تکنیک های خلاقیت در این رابطه بیان و جمعبندی شده است. در پایان نیز روش شناختی، الگوها، نظریه ها، روشها و تکنیک های خلاقیت در شهرهای خلاق و معماری آن و حتی سیستم طراحی معماری پرداخته می شود.
بررسی رابطه توانمندسازی روانشناختی کارکنان و بهبود سطح ارتقاء عملکرد آنها در شهرداری منطقه 18(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۵۵۹-۵۴۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «بررسی رابطه توانمندسازی روانشناختی کارکنان و بهبود سطح ارتقاء عملکرد آنها در شهرداری منطقه 18 تهران» با استفاده از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی انجام شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان شهرداری منطقه 18 تهران در سال 1395 بودند که بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود 830 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 263 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده استفاده شده است. به منظور سنجش متغیرهای مورد استفاده در پژوهش از دو پرسشنامه توانمندسازی و عملکرد کارکنان استفاده گردید. روایی محتوایی پرسش نامه ها مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است. پایایی پرسش نامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، پرسشنامه توانمندسازی (81/0)؛ عملکرد کارکنان (83/0) برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین توانمندسازی و تمامی ابعاد آن- احساس معناداری، احساس شایستگی، احساس خودمختاری، احساس موثربودن، احساس اعتماد - با عملکرد کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
اندازه مطلوب شهر و حومه از منظر فقه شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۲۰-۷
حوزههای تخصصی:
از مهمترین مسائل نظام شهرسازی، اندازه مطلوب شهر و حدود مطلوب برای توسعه کالبدیِ آن می باشد. اهمیت این مسئله به حدی است که بسیاری از سایر مسائل شهری نظیر نظام سلسله مراتب دسترسیِ شهر، نحوه توزیع خدمات شهری و غیره متأثر از این مسئله است. تاکنون، پژوهش هایی در این خصوص از زوایای اقتصادی و اجتماعی و غیره انجام شده است اما بداعت و نوآوری این پژوهش در این است که پاسخگویی به مسئله «چیستیِ اندازه مطلوب شهر» را از منظری فقهی انجام داده است. به این ترتیب که با استناد به آموزه های فقهیِ شیعی، ابتدا نظام هندسیِ مطلوب برای شهر اسلامی و کانون این نظام، استنباط شده است و سپس با استناد به احکام فقهیِ مسجد جامع (به عنوان کانون هندسیِ شهر)، حداقل و حداکثر اندازه قابل قبول برای شهر استنتاج شده است. بر این اساس، مدّعای نگارنده در این پژوهش، تبیین اندازه مطلوب شهر و حومه صرفاً از منظر فقهی (و نه از منظر اجتماعی و اقتصادی و غیره) است. روشی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است، روشی ترکیبی (مرکّب از تحلیل محتوای کیفی و استدلال منطقی) است. بر اساس یافته های این پژوهش، شهر ایده آل از منظر فقه شیعی، شهری است با حداقل قطر یک فرسخ (حدود 5.5 کیلومتر) و حداکثر قطر چهار فرسخ (حدود 22 کیلومتر). به علاوه، اندازه حومه شهر نیز می تواند حداکثر تا چهار فرسخ باشد.
واکاوی مفهوم آرمانشهر در تفکر سیاسی علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۳۰-۲۱
حوزههای تخصصی:
آرمانشهر را می توان جزء دیرین ترین آروزهای بشر دانست. آنجایی که بشر تنها یک آرزو داشت و آن تحقق خوشبختی و سعادت در کنار اجرای عدالت و برابری بود. در طول تاریخ همواره متفکران و فلاسفه ی بسیاری از سقراط و افلاطون گرفته تا فارابی و ملاصدرا، در اندیشه ی تبیین یک آرمانشهر بوده اند. تصور یک جامعه ی آرمانی برای نوع انسان، بخش عمده ای از مباحث تاریخ فلسفی بشری را به خود اختصاص داده و تا امروزه این آرمان بشری همواره مورد بحث و چالش بوده است. چالش در باب رهیافتی واقعی به سمت شهری که در آن گروه های اجتماعی کوچک و بزرگ در کنار هم از یک زندگی سعادتمند و سرشار از فضل و برابری در تمامی سطوح برخوردار گردند. می دانیم که بسیار مردان بزرگی در طی تاریخ همواره در پی بنا نهادن یک حکومت آرمانی و اجتماعی عدالت محور بوده اند. اگرچه نمی توان از کنار تلاش ها و مصائب راه آنان گذشت، اما در نهایت هرکدام شاید تنها به درجه ای از آرمانشهر مقصود خود رسیده اند. در این پژوهش پس از اشاراتی به مفاهیم و تئوری آرمانشهر، بخشی از تاریخ سیاسی زندگی علی (ع) را توصیف نموده و سپس در میان کنش های تاریخی جامعه ی دوران علی(ع) در پی تبیین پاسخی برای اثبات وجود اندیشه ی یک آرمانشهر در دوران خلافت ایشان خواهیم بود.
Sustainable Disaster Risk Reduction(SDR) for Developing Countries with emphasis on land system Resilience (LSR); Case Study: Rural and Urban Settlement(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۲
۱۱۸-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
With increasing frequency, the developing countries and the people living there are being affected by disasters. More and more often, development efforts are being destroyed. The reason for this trend is their growing vulnerability, which in turn is the result of economic and social development processes, such as the expansion of settlements and agricultural land in risk areas. The economic and social consequences of these disasters for the people in our partner countries last for years. To break and, if possible, reverse this trend, international organizations, governments and NGOs in the developing countries are increasingly upgrading the priority of disaster risk management for policy, and taking concrete preventive measures to reduce the risk to the population. This paper examined the concept of disaster and its management in the light of sustainable development with particular reference to Iran. It enumerated the different human and natural phenomena that could be characterized as disasters. It was discovered that, while hazard and/ or disasters possess anthropogenic origins, their consequences are felt on both human and the physical environments. In all cases, the human tolls have been significant. The paper highlighted the important elements of a typical Disaster Management Information System in Iran. After presenting a typology of disasters in Iran, the paper, advocated for a workable disaster management information system.
ارزیابی فرهنگ محیط زیست در توسعه پایدار صنعت هسته ای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۳۹۴-۳۸۵
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی فرهنگ محیط زیست در صنعت هسته ای به منظور دستیابی به اهداف توسعه پایدار می باشد. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار سنجش، پرسشنامه بوده است. در این تحقیق مؤلفه های فرهنگ محیط زیستی بر اساس مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و مدارک، گزارش های رسمی، منابع ملی و بین المللی و نیز مصاحبه با متخصصان محیط زیست تعیین شده است. 260 نفر از مدیران و کارشناسان صنعت هسته ای که در حوزه های مرتبط با مباحث و موضوعات محیط زیستی فعالیت داشته اند، جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده اند. روایی پرسشنامه محقق ساخته، توسط اساتید مربوطه اعتبارسنجی و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ، 88/0 محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که نمره کلی فرهنگ محیط زیستی در صنعت هسته ای مثبت ارزیابی شده و سهم افراد با فرهنگ محیط زیست مثبت، معادل 7/71 درصد و سهم افراد با فرهنگ محیط زیست منفی، معادل 3/28 درصد تعیین شده است. همچنین این تحقیق بیانگر آن است که بین فرهنگ محیط زیستی کارکنان با جنسیت تفاوت معنی داری وجود نداشته، ولیکن میانگین فرهنگ محیط زیستی کارکنان با افزایش سطح تحصیلات، مرتبه شغلی و سابقه کار افزایش می یابد. از طرفی دیگر، نتایج تحقیق با در نظر گرفتن هم زمان 3 پارامتر سطح تحصیلات، مرتبه شغلی و سابقه کار بر فرهنگ محیط زیستی نشان داده است که تأثیر سابقه کار و مرتبه شغلی بالاتر از تأثیر سطح تحصیلات می باشد. این امر به دلیل تعاملات صنعت هسته ای کشور با آژانس بین المللی انرژی اتمی و برگزاری دوره های آموزشی مختلف از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی برای مدیران و کارکنانی با سابقه کاری بالاتر می باشد.
Relationship between Media Literacy and Social Skills among Citizens in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ ضمیمه لاتین شماره ۴۳
۱۵۰-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
The aim of the present study was to explore the relationship between media literacy and social skills among citizens in Isfahan. To this end, a descriptive-correlation methodology was employed. The population under study consisted of all citizens living in Isfahan who were reported to be 1796967 persons in 2013. Using Cochran formula, 384 persons were selected by stratified sampling and were included in the research sample. The instruments used in the study were Karaman’s and Karatash’s (2009) Standard Media Literacy Questionnaire and Standard Social Skills Questionnaire (Oldmeadow et al., 2013). The validity of the questionnaires was confirmed using content validity and factor analysis. The reliability values of Media Literacy Questionnaire and Social Skills Questionnaire were determined by Cronbach’s alpha coefficient and were reported as 0.876 and 0.896, respectively. The results of the study indicated that media literacy with an influence rate of 0.39 affects social skills. Besides, media knowledge (critical thinking) as a component of media literary with an influence rate of 0.37 affects social skills. It was also found that analysis and reaction as a component of media literary with an influence rate of 0.68 affects social skills. The same was the case with judgment and observation of hidden messages as a component of media literary which affects social skills with an influence rate of 0.53. Media literacy with an influence rate of 0.33 was found to affect the expression social skill feelings. Finally, based on the findings of the study concerning the relationship between research variables, some suggestions were offered to improve media literary and social skills of people living in Isfahan.