فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۶۱ تا ۵٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
به رغم اهمیت بنگاه های کوچک و متوسط به عنوان یکی از ابزارهای اصلی دستیابی به توسعه اقتصادی، این بنگاه ها به ویژه در بخش کشاورزی در کشور به شکل مطلوبی توسعه پیدا نکرده و میزان موفقیت آنها بسیار پایین بوده است. با توجه به اهمیت موضوع، هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی بوده است. تحقیق حاضر به لحاظ روش، از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق را تمامی مدیران و صاحبان این بنگاه ها در استان زنجان تشکیل داده است (354N=) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، یک نمونه 220 نفری از آنها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. داده ها با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. روایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ برای مقیاس اصلی پرسشنامه 79/0 بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل های عاملی اکتشافی و تأییدی انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 747/67 درصد از واریانس کل عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی را پنج عامل حمایتی (189/19 درصد)، مالی- تسهیلاتی (438/15 درصد)، قانونی- اداری (388/12 درصد)، آموزشی (720/11 درصد) و ارتباطی (012/9 درصد) تبیین کردند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از آن بود که مقادیر t هر یک از پنج عامل اشاره شده از 96/1 بزرگتر بوده و این عوامل اثر مثبت و معنی داری در تبیین سازه ""عوامل تأثیرگذار بر توسعه بنگاه های کوچک و متوسط"" داشتند. با در نظر گرفتن یافته های تحقیق، می توان نتیجه گرفت که اجرای سیاست های حمایتی، اعطای تسهیلات و اعتبارات، تدوین قوانین مناسب و رفع موانع اداری، آموزش مدیران بنگاه ها و ایجاد ارتباط اثربخش بین بنگاه ها، پیش شرط های اصلی توسعه مطلوب بنگاه های کوچک و متوسط کشاورزی در استان زنجان به شمار می آیند.
تبیین معیارهای پدافند غیرعامل در تخلیه و اسکان اضطراری شهرهای بزرگ با استفاده از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین معیارها و ضوابط پدافند ی در تخلیه و اسکان اضطراری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تکنیک مورد استفاده در آن دلفی است و جهت نهایی سازی معیارها از نظرات فوکوس گروپ استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه متخصصان حوزه پدافند و معماری است که از آن ها 10 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که معیارهای پدافند غیرعامل در تخلیه و اسکان اضطراری در دو دسته کلی تخلیه و اسکان گنجانده می شوند. مرحله تخلیه شامل فرایند تخلیه، حمل و نقل و مسیرهای تخلیه جمعیت گشته و مرحله اسکان نیز مکان یابی فضاهای اسکان، مسیرها و راه های دسترسی به مناطق اسکان، مراکز اسکان موقت در داخل و خارج شهر را در بر می گیرد. اعضای پانل در راستای رسیدن به معیارهای پدافند ی به 69 معیار دست یافته که در نهایت به منظور تعدیل معیارها در فوکوس گروپ های تشکیل شده 21 معیار به عنوان معیارهای مهم پدافند غیرعامل در تخلیه و اسکان اضطراری شهرهای بزرگ استخراج و نهایی سازی شد.
تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی منطقه کلانشهری مشهد طی دوره 1420-1375(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
51 - 62
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی اخیر مناطق کلانشهری کشور دچار تغییر و تحولاتِ گسترده ای شده اند. منطقه کلانشهری مشهد نیز به عنوان یکی از مهمترین قطبهای توسعه در شرق کشور در حال تجربه این تحولات می باشد. این منطقه با بیش از سه میلیون نفر جمعیت، از عدم تعادل فضایی، پراکنده رویی و تمرکزِ شدید رنج می برد. پیامد منطقیِ این تمرکز، رشد کالبدی شهر مرکزی، پدیدار شدنِ نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، تخریبِ اراضی سبز و کشاورزی، بورس بازیِ زمین و رانت خواری، آسیب هایِ اکولوژیکی و... می باشد. از این رو تحلیل و پیش بینی ساختار فضایی یکپارچه در این منطقه ضرورت دارد. برای این منظور با تکیه بر بعدِ ریخت شناسی ساختار فضایی، ابتدا تغییراتِ کاربری اراضی برای دو دوره 1405 و 1420 شبیه سازی می شود. در گام دوم، با استفاده از سه شاخص توزیع، خوشه بندی و تجمع، بر پایه داده های پیش بینی شده جمعیت در سال های مزبور، سیمای فضایی منطقه ترسیم می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که روندِ تغییرات به سمتِ از بین رفتنِ هر چه بیشترِ اراضی کشاورزی و مراتع پیش می رود، به طوری که در سال 1405 مساحتی معادل 247 کیلومترمربع به مساحتِ اراضی ساخته شده در سال 1390 اضافه می شود، در سال 1420 این رقم به 1004 کیلومترمربع می رسد. نتایج حاصل از تحلیل داده های جمعیت و اشتغال بر اساس سه شاخصِ مزبور، نیز حاکی از پیش رفتنِ منطقه به سوی قطبیتِ بیشتر است. لذا لازم است نظام مدیریتِ منطقه ای در راستای جلوگیری از تحقق این پیامدها تمهیدات لازمی بیندیشد.
تحلیل شاخص های حکمروایی خوب شهری با تأکید بر نظرات شهروندان و مدیران مطالعه موردی: شهر تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
43 - 52
حوزههای تخصصی:
طی سه دهه گذشته، حکمروایی خوب شهری در مقابل رویکرد مدیریت شهری دولت محور مورد تأیید و تأکید سازمان های بین المللی و ملی قرار گرفته و از آن به عنوان یکی از پیش نیازها و ویژگی های شهرهای پایدار یاد می کنند. این پژوهش با توجه بر این مهم، دو هدف اصلی را دنبال می کند: نخست، بررسی وضعیت حکمروایی شهری در شهر تربت حیدریه و دوم، تلاش برای شناخت تفاوت ها و تشابه ها در نوع نگاه و ادراک دو ذی نفع اصلی در موضوع حکمروایی خوب (یعنی شهروندان و مدیران و کارشناسان) از شاخص های حکمروایی در شهر تربت حیدریه. روش تحقیق توصیفی _تحلیلی و گردآوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه و بررسی های پیمایشی می باشد. نمونه آماری شامل 383 نفر از شهروندان بالای 20 سال و 170 نفر از مدیران و کارشناسان سازمان های شهری است. یافته های تحقیق گویای آن است که امتیاز کلی شاخص حکمروایی از نظر شهروندان برابر با 98/1 و از نظر کارشناسان برابر با 35/2 می باشد که گویای وضعیت نامطلوب حکمروایی شهری از نظر هر دو گروه می باشد. همچنین بررسی ها نشان دادند که از مجموع نُه شاخص اصلی حکمروایی شهری مورد بررسی در این پژوهش، در 80 درصد آنها، میانگین امتیازهای شهروندان پایین تر از کارشناسان می باشد و تنها در دو شاخص جهت گیری توافقی و بینش راهبردی، وضعیت برعکس است. یافته ها نشان می دهد که بیشترین اختلاف نظر میان شهروندان با مدیران و کارشناسان در شاخص های قانون مداری و کارایی و اثربخشی و بیشترین وجه اشتراک میان آنها در سه شاخص مسئولیت پذیری، شفافیت و عدالت می باشد. در مورد شاخص مشارکت، یکی از وجوه اشتراک مهم هر دو گروه مورد مطالعه، تأکید آنها بر صوری و شعاری بودن مشارکت در سازمان ها و نهادهای مدیریت شهری و نگاه عوام فریبانه و استفاده های ابزاری و سیاسی مدیران از مفهوم مشارکت می باشد. نتیجه نهایی این پژوهش گویای آن است که پیاده سازی حکمروایی خوب شهری در تربت حیدریه، نیازمند وجود یک عزم سیاسی و اراده قوی در سطوح بالای حاکمیت و به خصوص اعتقاد آنها به چنین الگوی مدیریتی است.
تحلیلی برعوامل موثر بر شکل گیری تصویر مقصد در گردشگری شهری مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
اهمیت تصویر گردشگری برای همگان چه محققین و چه متولیان در صنعت گردشگری روشن است، این اهمیت عمدتاً بدلیل تأثیر بر روی درک ذهنی گردشگران و رفتار منتج از آن (انتخاب مقصد) مورد توجه قرار گرفته است. از این رو پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر تصویر ذهنی گردشگران از شهر ارومیه و الگوی رفتاری منتج از آن پرداخته است. رویکرد پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی است. بدین منظور ابتدا مدل مفهومی پژوهش بر اساس مبانی نظری، پیشینه تحقیق و سوالات طراحی گردید و سپس با استفاده از روش پیمایشی از طریق پرسشنامه محقق ساخته به گردآوری اطلاعات درمورد تصویر ذهنی گردشگران قبل و بعد از سفر به شهر ارومیه بر اساس شاخص ها و متغیرهای مورد مطالعه و در انتها آزمون فرضیات گردید. جامعه آماری شامل کلیه گردشگران داخلی بوده که در شش ماهه اول سال 1393 به شهرارومیه سفرکرده اند. حجم نمونه براساس جدول مورگان به تعداد 350 نفرانتخاب گردید. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Spss صورت گرفت. نتایج حاصل از پژوهش بر اساس صورتبندی مدل مفهومی پژوهش و سوالات تحقیق نشان دهنده اینست که ارزش درک شده بر تصویر مقصد گردشگران تاثیر مستقیم داشته یعنی با توجه به میزان ضریب تبیین بدست آمده در مدل رگرسیونی می توان گفت که 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته (تصویر مقصد) متاثر از تغییرات متغیرهای وارد شده در مدل یعنی کیفیت سفر و ارزش درک شده می باشد . همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم موید این مطلب است که تصویر ذهنی قبل و بعد از سفر به شهر ارومیه بعنوان مقصد گردشگری در برخی از شاخصهای مورد مطالعه تفاوت معناداری را نشان می دهد،آزمون فرضیه سوم نیز حاکی از اینست که رابطه مستقیم و نسبتاً قوی(75/0) مابین دو متغیر تصویر استنباط شده از شهر ارومیه و تمایل گردشگران به سفر مجدد وجود دارد، بنحوی که آزمون رو اسپیرمن نشان می دهد که رابطه رضایت از سفر و تمایل به سفر مجدد در فاصله اطمینان 95 درصد معنا دار است و می توان گفت با بهبود تصویر ذهنی گردشگران تمایل گردشگران به سفر مجدد نیز افزایش پیدا می کند. بنابراین طراحی راهبردهای مؤثر برای ایجاد یک تصویر قوی و مثبت در ذهن گردشگر ضروری به نظر می رسد.
مطالعه تطبیقی عوامل ساختاری، کارکردی و نهادی اِلمان های گردشگری شهری و عوامل موثر بر توسعه آن ها (مطالعه موردی: برج های آزادی و ایفل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
93 - 108
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در جوامع شهری براساس اختصاص فضاهای خاص برای گذران اوقات فراغت و نیازهای مختلف، نقش بسیار مهمّی در ساختارهای فضایی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به خود اختصاص داده است. یکی از این فضاهای خاص، نمادها و اِلمان ها هستند که در طول سالیان متمادی در قالب بناها، یادمان ها و معابر عمومی به وجود آمده اند. برج ایفل و برج آزادی از جمله این اِلمان ها هستند. پژوهش حاضر که از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است با هدف مقایسه برج آزادی و برج ایفل از لحاظ ساختاری، کارکردی و نهادی انجام شده است. ابتدا داده های مربوط به ابعاد ساختاری- کارکردی و نهادی برج آزادی و ایفل از طریق آمار سازمانی و سپس داده های مربوط به عوامل موثر بر توسعه گردشگری برج آزادی از طریق پرسش نامه محقق سا خته بین 30 نفر از خبرگان اجرایی و دانشگاهی توزیع و اطلاعات بدست آمد. اطلاعات گردآوری-شده با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، روش رادار و هم چنین مقایسه تطبیقی آمار کمّی گردشگری برج های آزادی و ایفل تحلیل شد. نتایج بیانگر این است تعداد گردشگران برج آزادی رقمی بسیار پایین و هزینه های نگهداری آن در طول سال بیش از درآمدزایی آن است. وضعیت ساختاری- نهادی و کارکردی برج آزادی در مقایسه با برج ایفل در زمینه گردشگری مطلوب نبوده و براساس نتایج حاصل از روش رادار عدم پویایی نهادی، عامل اصلی عدم مطلوبیت الگوی پیشرفت گردشگری برج آزادی می باشد. تحلیل عوامل موثر بر توسعه گردشگری برج آزادی نیز نشان داد عامل نهادی مهمترین عامل اثرگذار بر تحقق توسعه پایدار گردشگری برج آزادی می باشد.
نقش منظر فضاهای شهری در میزان «حس تعلق به مکان» از دیدگاه شهروندان (نمونه موردی: میدان های شهری همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظرشهری به عنوان اولین سطح برخورد و ارتباط شهروندان با محیط شهری نقش مهم و تأثیرگذاری در ادراک محیط و ارتقای تعلق مکانی شهروندان به فضاهای شهری دارد. ارتقای عوامل منظر شهری به عنوان محرک توسعه ابعاد هویتی و تعلقی مکان های شهری زمانی می تواند مفید باشد که بتوان ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار آن را شناخت و مقدار تأثیر این عوامل را در میزان تعلق به مکان از دیدگاه شهروندان در جهت رفع نقاط ضعف و ترفیع نقاط قوت مکان، مورد بررسی قرار داد. در این راستا هدف از این پژوهش ارتقای ارزش های کیفی منظر فضاهای شهری و همچنین بررسی تأثیر مؤلفه های منظرشهری در میزان حس تعلق مکانی شهروندان به فضاهای شهری از دیدگاه کاربران فضا می باشد. بدین منظور در پ ژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. با توجه به یافته های تحقیق می توان ابعاد حس تعلق منظر شهری را در سه مؤلفه انسانی، معنایی – ادراکی، کالبدی – فیزیکی و 21 شاخص طبقه بندی و ارائه نمود. از بین این مؤلفه ها و عوامل تحقیق، شاخص های بافت و ترئینات، نمادها و نشانه ها، رویدادهای جمعی و فردی در میدان امام خمینی، شاخص های پوشش سبز و طبیعی، هویت، ارزش های فرهنگی و تاریخی در میدان باباطاهر، شاخص های رنگ و فرم عناصر، نمادها و نشانه ها، ارزش های فرهنگی – تاریخی در میدان بوعلی سینا و شاخص های پوشش های سبز و طبیعی، یادمان های تاریخی، تعاملات اجتماعی در میدان شیر سنگی بیشترین بار مؤثر را در میزان حس تعلق مکان نسبت به میدان های مورد مطالعه داشته اند. با توجه به نتایج به دست آمده و می توان پیشنهادهایی مبنی ارتقای کیفی نماها و بدنه ها، استفاده از نمادها و نشانه های تاریخی، فراهم نمودن امکان تجمیع و تعاون و همکاری شهروندان، استفاده از موتیف های معماری در ساخت اجزای کالبدی میدان و فراهم نمودن امکان ایجاد رنگ تعلق شهروندان در ارتقای حس تعلق عوامل منظر شهری در میدان های مورد مطالعه ارائه داد.
تحلیل رفتاری پذیرش طرح ایران کد در صنایع تبدیلی و بسته بندی کشاورزی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تحلیل عواملی است که باعث پذیرش ایران کد از سوی صنایع تبدیلی و بسته بندی کشاورزی استان گیلان در سه گروه برنج، چای و زیتون می گردد. طی پژوهشی توصیفی همبستگی، متغیرهای تحقیق در قالب نظریه رفتار برنامه ریزی شده اولویت بندی شدند، همبستگی بین متغیرها با پذیرش محاسبه و عوامل تعیین کننده در تمدید عضویت ایران کد، از روش رگرسیون لجستیک تعیین گردید. نتایج نشان داد از 20 متغیر مورد استفاده، 15 متغیر بر پذیرش طرح ایران کد مؤثر بودند و از این تعداد، پنج متغیر در تمدید عضویت سالیانه بیشترین نقش را داشتند که مربوط به هر سه عامل باور رفتاری (نگرش)، باور اصولی (هنجار ذهنی) و باورکنترلی (کنترل رفتاری درک شده) بودند. متغیرهای رضایت از درآمد و کاربرد روزانه فناوری اطلاعات، بیشترین سهم را بر تمدید داشتند که مربوط به باور کنترلی پاسخ دهندگان می شد. بعد از آن تأثیرپذیری از شرکت های عضو ایران کد، متغیری بود که به عامل باور اصولی اختصاص داشت و در نهایت زمینه سازی ایران کد در ورود به تجارت الکترونیک و تأثیر در تبلیغ واحد، از موثرترین متغیرها بودند که در شکل گیری نگرش مدیران صنایع روستایی نقش مهم تری داشتند. در نهایت 36 درصد پاسخ دهندگان مایل به تمدید عضویت سالیانه طرح بودند و 64 درصد در این ارتباط پاسخ منفی داشتند. همچنین کاهش هزینه تمدید سالیانه طرح و ارسال کد کالا در حداقل زمان از مهم ترین دغدغه های پاسخ دهندگان در رابطه با این طرح بوده است.
شاخص ها و عوامل مکانی و جغرافیایی در عملکرد پارک های علم و فناوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر برگرفته از بخشی از پایان نامه ی بوده که به شاخص ها و عوامل مکانی و جغرافیایی در توسعه پارک های علم و فناوری ایران پرداخته است. در این تحقیق با استفاده از روش پژوهش پیمایشی توصیفی و همچنین بررسی اکتشافی، ابتدا وضعیت مکانی و جغرافیایی موجود پارک های علم و فناوری مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با توجه به وضعیت موجود، میزان رضایت شرکت های دانش بنیان از محل استقرار فعلی پارک های علم و فناوری مورد سنجش قرار گرفته است. علاوه بر آن در بررسی اکتشافی سعی شده است تا مهمترین عوامل و شاخص های مکانی و جغرافیایی در عملکرد پارک های علم و فناوری ایران از دیدگاه صاحبان شرکت های فناور تعیین و معرفی شوند. نتایج تحقیق در بخش توصیفی نشان داد که : محل استقرار بیش از نیمی از پارک های علم و فناوری در خارج از دانشگاه ها و همچنین خارج از شهر مستقر بوده اند علاوه برآن فاصله زیادی با مراکز صنعتی نیز داشته اند که با توجه به این، شرکت های دانش بنیان میزان رضایت خود از محل استقرار پارک های علم و فناوری در رابطه با نزدیکی و دوری از مراکز دانشگاهی و علمی و همچنین مراکز صنعتی، 50 نفر با 6/15 درصد گزینه نظری ندارم، 61 نفر با 1/19 درصد گزینه بسیار کم، 48 نفر با 15 درصد گزینه کم، 54 نفر با 9/16 درصد گزینه متوسط، 63 نفر با 7/19 نفر گزینه زیاد و 44 نفر با 8/13 درصد گزینه بسیار زیاد را انتخاب کرده اند. علاوه بر آن، نتایج تحقیق در بخش بررسی اکتشافی نشان داد که: مهمترین عوامل و شاخص های جغرافیایی در توسعه و موفقیت پارک های علم و فناوری از دیدگاه شرکت های دانش بنیان 1- همجواری دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی در منطقه و ارتباط با پارک (مهمترین عامل)؛ 2- وجود فعالیت های R&D و high-tech مرتبط با پارک در منطقه (عامل مهم دوم)؛ 3- حضور شرکت های قوی در پارک (عامل مهم سوم)؛ 4- نزدیکی و دسترسی به امکانات حمل و نقل مناسب؛ 5- وجود نیروی کار در منطقه؛ 6- نزدیکی به بازار مصرف داخلی؛ 7- دسترسی به مراکز و تاسیسات شهری؛ 8- همجواری مراکز صنعتی و ارتباط با آنها؛ بوده است. همچنین نتایج نشان داد در مورد فرضیه های پژوهش نشان داد که : 1- بین مکان جغرافیایی استقرار پارک های علم و فناوری و میزان تولیدات علمی 2- بین توسعه پارک های علم و فناوری و رشد دانش بومی و منطقه ای رابطه معناداری وجود دارد.
ارزیابی آسیب پذیری مسیرهای راهپیمایی و کاربری های آن به جهت افزایش امنیت شهری با رویکرد پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل به عنوان عاملی مهم در افزایش امنیت شهری رویکرد نوینی است که ماهیت وجودی آن بر افزایش سطح امنیتی با استفاده از روش های غیرنظامی استوار می باشد و در این راستا مدیریت و برنامه ریزی صحیح به عنوان مهمترین عامل در جهت افزایش امنیت و کاهش آسیب پذیری ها مطرح است. هدف از این مقاله ارزیابی آسیب پذیری مسیرهای راهپیمایی و کاربری های آن به جهت افزایش سطح امنیت شهری با رویکرد پدافند غیرعامل است. محدوده مورد مطالعه، مسیرهای ده گانه راهپیمایی در شهر قم است که این مسیرها در تمامی شهر پخش و در نهایت به نقطه مشترکی که میدان مطهری(هسته مرکزی شهر) می باشد ختم می گردد. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش مطالعه تحلیلی- پیمایشی است . به طوری که کاربری های اطراف مسیرها پس از برداشت های میدانی دسته بندی شده و به دنبال آن آسیب پذیری مسیرها و کاربری ها در زمان بحران با استفاده از فرمول سطح بندی محاسبه گردیده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در تعیین میزان آسیب پذیری مسیرهای راهپیمایی براساس شاخص طول مسیر شماره یک (خیابان صدوقی، میدان زنبیل آباد) با طول5.9 و براساس شاخص امتیاز کل مسیر شماره نه ( خیابان امامزاده ابراهیم، میدان سعیدی) با امتیاز 18.2 آسیب پذیرترین مسیرهای راهپیمایی در سطح شهر قم شناخته شدند. هم چنین در زمان بحران بانک ها و موسسات مالی و اعتباری و مراکز تجاری دارای آسیب پذیری بسیار زیاد بوده و پس از آن ادارات و ارگان های دولتی و خصوصی دارای آسیب پذیری متوسط می باشند.
تحلیل تطبیقی احساس امنیت در قلمروهای مرزی (نمونه ی موردی؛ کردستان ایران و کردستان عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر بررسی ابعاد ذهنی امنیت و تاثیر آن بر مکان است. رسمیت کردستان عراق از یک منطقه ی خودمختار به یک کشور-ملت، موضوعی است که می تواند سویه های مختلفی بر امنیت ایران داشته باشد. به نظر می رسد که با توجه به پیوستگی ژئوپلیتیکی و فضایی اقلیت های مذهبی و قومی کردستان عراق در درون فضای سرزمینی ایران، رسمیت یافتن منطقه ی خودمختار کردستان عراق به یک کشور-ملت، تبعاتی خواهد داشت که با توجه به وضعیت فعلی ایران، پیامدهای منفی آن بیشتر از پیامدهای مثبت خواهد بود. برای سنجش تبعات رسمیت یافتن کردستان عراق به یک کشور مستقل، پژوهش حاضر به بررسی احساس امنیت در مرز کردستان ایران و کردستان عراق پرداخته است. بر پایه ی نتایج این تحقیق، وضعیت اقتصادی به عنوان نخستین عامل در ناپایداری وضعیت امنیت در کردستان ایران شناسایی شده است و پیوستگی ژئوپلیتیکی قومیت به عنوان دومین عامل در تولید احساس امنیت ناپایدار در کردستان ایران نقش داشته است. بنابراین، مقایسه ی ذهنی که مرزنشینان در دو سوی مرز انجام می دهند، به عنوان یک شاخص تهدیدآفرین در رسمیت کردستان عراق به عنوان یک کشور مستقل، شناسایی شده است.
بررسی مشارکت شهروندان تهرانی در امور شهری با تاکید بر شهر سالم (منطقه 1 و 20 شهرتهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان مشارکت اجتماعی شهروندان تهرانی در فعالیت های شهری انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق براساس نظریه های جامعه شناسی دورکیم، گیدنز، هومنز، رابرت دال انتخاب گردید. جامعه آماری تحقیق شهروندان بالای هجده سال منطقه یک و بیست شهر تهران هستند که به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 286 نفر انتخاب شده اند. تحقیق حاضر از لحاظ روش یک تحقیق پیمایشی بوده که در آن از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج نشان داد 12.7 درصد پاسخگویان به میزان کم، 65.6 درصد تا حدودی و 21.7 درصد به میزان زیاد در امور شهری مشارکت دارند. همچنین بین میزان مشارکت پاسخگویان در امور شهری با منطقه سکونت، سابقه سکونت، میزان احساس مالکیت برمحیط شهری، اعتماد اجتماعی و رضایت از خدمات شهری رابطه معنادار مستقیم ملاحظه گردید
مکان یابی صنایع کارخانه ای با روش (AHP) و مدل منطق فازی در شهرستان سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان یابی یکی از عوامل مهم برنامه ریزی در امر توسعه منطقه ای است. توزیع منطقی و متوزان فعالیت های اقتصادی و اهداف توسعه منطقه ای از بعد سیاسی و اجتماعی استقرار واحدهای صنعتی، رشد اقتصادی را به دنبال داشته و توزیع بهتر به کاهش اختلافات منطقه ای و تعدیل نابرابری های شهری و روستایی منجر شده و به نوعی تحقق عدالت اجتماعی را در سطح منطقه در پی دارد. شهرستان سبزوار با توجه به وجود معادن و همچنین فعالیت های کشاورزی زمینه لازم را برای توسعه صنایع کارخانه ای را دارد. لذا در این تحقیق سعی می گردد با تاکید بر هیدرو اقلیم منطقه و آمار20ساله (2010- 1990) ایستگاه سینوپتیک شهرستان سبزوار ، سایت های مناسب برای توسعه صنایع کارخانه ای تشخیص داده شود. در این مطالعه با استفاده از لایه های اقلیمی و هیدرولوژی (بارندگی، دما، باد ، رودخانه، سطح آب های زیرزمینی و...) و دیگر لایه های اطلاعاتی نظیر توپوگرافی، خطوط انتقال نیرو، جاده و... که همگی حاصل تجزیه و تحلیل در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) می باشند، به انتخاب مکان های مناسب برای احداث صنایع پرداخته شده است. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی، استاندارد های مشخص شده توسط سازمان محیط زیست و دانش کارشناسی برای احداث صنایع کارخانه ای و وزن های بدست آمده با روش وزن دهی مقایسه زوجی (AHP) ، در پنج گروه صنایع کد«الف، ب، ج، د و ه» مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نقشه های خروجی نهایی در گروه های مختلف صنعتی با اعمال جهت باد غالب برای بهترین مناطق مکان یابی به شرح زیر می باشد:کد الف: مناطق جنوب غربی و شمال و شمال شرقی.کد ب: مناطق جنوب غربی و شمال غربی.کد ج: مناطق جنوب غربی و شمال غربی.کد د: مناطق جنوب غربی و شمال غربی.کد ه: مناطق جنوب غربی و شمال غربی شهرستان.
ارزیابی و تحلیل توسعه یافتگی ناحیه ای با استفاده از مدل HDI (مطالعه موردی استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قوانین و مقررات شهری را می توان به عنوان یکی از مهم ترین نقاط اتصال بین مدیریت شهری و شهروندان قلمداد نمود.به تعبیر بهتر شهروندان به عنوان بازیگران و عنصر اصلی مدیریت شهری در پرتو قوانین و مقررات شهری می توانند ضمن تعریف نقش برای خود و سایر اعضا در اداره امورشهر نیز مشارکت کنند و مفهوم شهروندی را محقق سازند. بیش از یک دهه نیست که مدیریت شهری به عنوان رشته ای نوین، مورد توجه جوامع علمی قرار گرفته است. این رویکرد جدید به مسایل شهروندان و فضاهای شهری، اشتراکات گسترده ای با سایر علوم همانند مدیریت دولتی، جامعه شناسی، شهرسازی و ... دارد. متغیر اعتماد به دلیل ماهیت چند سطحی و چند رشته ای خود از جمله نقاط اشتراک بین علوم اجتماعی است. اعتماد به صورت متغیرهای وابسته، مداخله گر و مستقل در مدل های مدیریتی نقش مهمی ایفا میکند. هدف از این پژوهش نیز سنجش میزان اعتماد شهروندان به مدیریت شهری میباشد. در این تحقیق روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای، اسنادی و نیز میدانی(پرسشنامه ای)، و نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش مطالعه اسنادی- تحلیلی و پیمایشی بوده است . پس از طراحی پرسشنامه ، ازطریق تحلیل نتایج پرسشنامه های توزیع شده توسط نرم افزار SPSS میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بررسی می شود و توسط روش ضریب همبستگی میزان همبستگی بین فرضیه های تحقیق و درستی آنها بررسی می شود و مطالعات انجام شده نشان می دهد که شهروندان در اطلاع رسانی مشکلات شهری به مدیران مشارکت کمتری را از خود نشان دادند که در نهایت پیشنهاداتی جهت کمک به بهبود این روابط ارائه میگردد.
بررسی مطلوبیت موقعیت مکانی مراکز مدیریت بحران در راستای دستیابی به یک مدل راهبردی (مطالعه موردی: منطقه 8 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع مخاطرات طبیعی نظیر سیل، زلزله، توفان و مخاطرات انسانی مانند جنگ، آتش سوزی و غیره سبب گسسته شدن روند زندگی مردم می شود و تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی باقی می گذارد و خسارتهای اقتصادی، اجتماعی و محیطی گسترده ای بر جوامع تحمیل می کند. منطقه 8 شهرداری تهران جزء مناطق شلوغ و پرتردد شهر تهران به حساب می آید که در صورت وقوع مخاطرات طبیعی نیاز به امداد رسانی سریع دارد. بنابراین مدیریت بحران در این منطقه امری ضروری به نظر می رسد. از سوی دیگر علم و فن آوری سیستم اطلاعات جغرافیایی( GIS) با قابلیت های بالا در اخذ داده های مکانی و غیر مکانی، ذخیره سازی، نمایش، مدل سازی و تحلیل اطلاعات مکانی می تواند در جهت ساماندهی، تجزیه و تحلیل جامع و سریع اطلاعات، اخذ تصمیمات و برنامه ریزی های مناسب تر و کارآمدتر در مدیریت بحران مورد استفاده قرار می گیرد.این تحقیق جزء تحقیقات هدف گراست و برای بررسی اهداف تحقیق در ابتدا شاخص های مکان گزینی پایگاه های مدیریت بحران بر اساس روش دلفی و منابع و اطلاعات کتابخانه ای شناسایی شده است، بعد از شناسایی این معیارها و زیر معیارها با استفاده ازمدل AHPو نرم افزارExpert Choiceوزن و درجه اهمیت هرکدام از آنها مشخص شد و در نهایت با استفاده از روش ترکیبی منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی مکان گزینی پایگاه های مدیریت بحران در سطح منطقه 8 مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و در نهایت مکانهای اولویت دار برای دستیابی به یک مدل راهبردی مشخص گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که، پایگاه های مدیریت بحران در منطقه 8 به لحاظ مکان گزینی در سطح مناسب و خیلی مناسبی قرار دارد.
از پراکنده رویی تا رشد هوشمند: تحلیلی بر الگوی گسترش فضایی سکونت گاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای آخوند محلّه و سلیمان آباد، ناحیه تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجلّی فضایی افزایش جمعیت سیاره خاکی به تبع صنعتی شدن، بهبود استانداردهای زندگی و کاهش بیماری های همه گیر طی سده گذشته، گسترش کالبدی- فضایی سکونت گاه های شهری و روستایی بوده است.
روش: بر این اساس، پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و استفاده از روش های کتاب خانه ای و میدانی برای گردآوری اطلاعات، بر آن است تا ضمن تحلیل الگوی گسترش فضایی روستاهای آخوند محلّه و سلیمان آباد به ترتیب، طی سال های 92-1389 و 92-1386 بر مبنای الگوی پراکنده رویی روستایی به بررسی مزایای احتمالی کار بست راهبردهای رشد هوشمند به عنوان رهیافت بدیل پایدار در گسترش کالبدی- فضایی سکونت گاه های روستایی بپردازد. جامعه آماری مورد بررسی، خانوارهای ساکن دو روستای سلیمان آباد و آخوند محلّه است که در سال 1390 دارای 894 خانوار بوده است. حجم نمونه مورد مطالعه نیز 286 خانوار است. شاخص هایی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است؛ شامل: نیروها و عوامل اقتصادی (اشتغال و سرمایه گذاری)، اجتماعی (جمعیت و مهاجرت) و فرهنگی (جدایی گزینی و تملک اتومبیل) است.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که تحولات جمعیتی و ورود مهاجران که با خود سرمایه به همراه آورده اند و تغییر ساختار اشتغال و نوع سرمایه-گذاری های ساکنان و تملک بیشتر اتومبیل شخصی از جمله عوامل مؤثر در پدیده رشد پراکنده هستند. هدایت رشد به درون بافت، تقویت پیوندهای روستایی- شهری و تقویت خدمات و امکانات روستایی، اولویت بندی اصلی رشد هوشمند در سکونت گاه های روستایی مورد مطالعه است.
محدودیت ها: محدودیت اصلی که حاکم بر این پژوهش، دسترسی نداشتن به داده ها و نبود پژوهش های مرتبط در ارتباط با سکونت گاه های روستایی بود.
راهکارهای علمی: جلوگیری از رشد بیرونی با هدایت رشد به درون بافت، افزایش خدمات و مراکز تأمین نیازهای اصلی روستاییان جهت کاهش رفت و-آمد، تقویت پیوند روستا- شهری جهت تأمین نیازهای دو طرفه و نه صرف شکل گیری جریان یک طرفه، تهیه استراتژی های توسعه اقتصاد زراعی که بر چشم انداز سنتی روستا تکیه می کند، احیای محلّه های قدیمی با تکیه بر ویژگی های فرهنگی و کالبدی برگرفته از محل به منظور تقویت حس تعلق مکانی.
اصالت و روش: انجام نشدن کار پژوهشی در حوزه رشد هوشمند روستایی از نوآوری های این مقاله است. به جرأت می توان گفت این پژوهش در این حوزه، جزو اولین پژوهش ها است.
سنجش شاخص چند مرکزیتی عملکردی شبکه شهری(نمونه موردی: شبکه شهری استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پانزده سال اخیر توسعه چند مرکزی به یکی از مفاهیم جذاب و پرکاربرد برنامه ریزی فضایی تبدیل شده است. در این مقاله تلاش شده است شاخصی جهت سنجش میزان چندمرکزیتی عملکردی منطقه با در نظر داشتن هم زمان دو بعد کارکردی و مورفولوژیکی شبکه ارائه شود. این شاخص، پتانسیل و ظرفیت دستیابی به یک ساختار متعادل چند مرکزی را در یک سیستم شهری بررسی می کند. از نظر روش شناسی این پژوهش در زمره تحقیق های اثبات گرایانه و از نوع تحقیقات کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق اسنادی و کتابخانه ای استخراج شده است. عملکردهای مورد بررسی در این پژوهش جریانات مردم، کالا، سرمایه و اطلاعات و داده های یادشده از نوع جریانی و به صورت مبدا- مقصد است. در پژوهش حاضر، از روش های رابطه ای و به طور خاص از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شده است. شاخص چند مرکزیتی عملکردی به عنوان شاخصی برای تعیین آستانه زمانی و فاصله در شبکه های شهری برای تحقق نظام چند مرکزیتی عملکردی معرفی شده است. این شاخص با در نظر گرفتن شدت روابط میان شهرهای یک منطقه و فاصله میان شهرها، پتانسیل شکل گیری نظام چند مرکزی را در عمل بررسی می کند، همچنین می توان با محاسبه اندازه این شاخص در یک سری زمانی گرایش نظام فضایی- عملکردی منطقه را در طیفی از ساختارهای تک مرکزی تا چند مرکزی برآورد کرد. در نهایت بزرگی شاخص محاسبه شده نشان می دهد ساختار چند مرکزیتی استان مازندران از شدت عملکردی قابل توجهی بهره می برد و این پتانسیل وجود دارد که بتوان عملکرد شبکه را تا حد ساختاری کاملاً متعادل و با بیشینه راندمان افزایش داد. بیشینه فاصله زمانی ملاک قرارگیری نقطه ای در شبکه شهری استان، ۱۵۰ دقیقه است. این فاصله شرط لازم برای قرارگیری یک نقطه در شبکه شهری است؛ بنابراین شهرهایی که فاصله زمانی آن ها بیشتر از ۱۵۰ دقیقه از یکدیگر است نمی توانند با یکدیگر تعاملات مؤثر بر ساختار شبکه شهری استان را داشته باشند.
تحلیل اثرات کالبدی اجرای طرح های هادی روستایی از دیدگاه روستائیان شمال استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان تهیه و اجرای نخستین طرح هادی (روانبخشی روستا) بیش از 20 سال می گذرد. مروری بر آثار تهیه و اجرای طرح هادی نشانگر آن است که این طرح توانسته زمینه لازم را برای تحقق توسعه کالبدی در روستاها فراهم نموده و آثار مثبتی را به دنبال داشته باشد؛ از طرف دیگر این طرح در فرآیند تهیه و اجرا با چالش ها و مشکلاتی مواجه است. هدف تحقیق پی بردن به اثرات کالبدی اجرای طرح های هادی روستایی در نواحی شمال استان اردبیل می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بخش اصلی داده ها از شیوه میدانی بصورت مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسشنامه بین ساکنان روستاها جمع آوری و استفاده شده است. از بین 58 روستا که طرح هادی اجرا شده بود؛ از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده 17 روستا انتخاب شدند. جامعه آماری روستاهای مورد مطالعه برابر با 2294 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول گرجسی– مورگان برابر با (303S=) سرپرست خانوار برآورد گردید و از طریق نمونه گیری تصادفی ساده پرسشنامه ها در بین ساکنین روستاها توزیع شد. این داده ها پس از استخراج با استفاده از نرم افزار SPSS بررسی و تجزیه و تحلیل و سپس مورد تفسیر قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل رگرسیون تک متغیری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که سطح معنی داری خطای رگرسیون برای ضریب اطمینان 95/0 در هر سه فرضیه کوچک تر از 05/0 است. بنابراین می توان گفت که هر سه فرضیه مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین عوامل کالبدی بر اجرای طرح هادی روستایی تأثیرگذار بوده و اجرای طرح هادی روستایی تمام مؤلفه های کالبدی را پیش بینی می کند و بین آن ها رابطه معنی داری وجود دارد.
امکان سنجی تولید برق از پنل خورشیدی پشتبام در مناطق روستایی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق امکان سنجی تولید برق خورشیدی با سامانه فتوولتائیک در مناطق روستایی و با استفاده از پشت بام واحدهای مسکونی در استان خوزستان به عنوان سامانه ی کمک یار شبکه ی تأمین برق است. بررسی واحدهای مسکونی روستایی این استان نشان داد که بیشترین سطوح قابل استفاده پشت بام این واحدها، جهت نصب پنل های خورشیدی، به ترتیب با 56/22، 08/10، 58/8 و 73/7 درصد از کل مساحت مفید، در شهرستان های اهواز، دزفول، شوش و شادگان، قرار دارند. همچنین مقدار سطح مفید پشت بام واحدهای مسکونی روستایی، جهت نصب سامانه فتوولتائیک، 45 درصد محاسبه شد. بر اساس نقشه ی تهیه شده در محیط GIS، میانگین سالانه ی شدت تابش روزانه آفتاب در کل روستاهای استان خوزستان، 219/5 کیلووات ساعت به دست آمد.
بیشترین میانگین سالیانه شدت تابش آفتاب در روستاهای شهرستان های رامهرمز و هندیجان، به ترتیب با 37/5 و 36/5 کیلووات ساعت بر مترمربع در روز به دست آمد. با فرض استفاده از 25 درصد از سطح پشت بام و بازده 48/6 درصدی سامانه تبدیل انرژی خورشیدی، امکان تولید برق در پشت بام واحدهای مسکونی روستایی استان خوزستان، 5/766 گیگاوات ساعت در سال می باشد که این مقدار، 29/7درصد از مصرف کل برق خانگی استان و 80/28درصد سرانه مصرف برق خانگی در استان خوزستان است. همچنین در استان خوزستان بیشترین مصرف برق همزمان با بیشترین تابش خورشیدی است. بنابراین، می توان با استفاده از سامانه های فتوولتائیک در پشت بام منازل روستایی، فشار بر خطوط انتقال برق و قطعی برق را کاهش داد.
ارزیابی رابطه کشاورزی پایدار و توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: نواحی روستایی شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی نقش اساسی و تعیین کننده ای در سرنوشت جامعه روستایی ایران دارد و نمی توان انتظار داشت بدون داشتن راه حلی استوار و منطقی برای کشاورزی به توسعه روستایی رسید. هدف تحقیق حاضر ارزیابی رابطه کشاورزی پایدار و توسعه پایدار روستایی در نواحی روستایی شهرستان فسا است. در این مطالعه از روش توصیفی تحلیلی استفاده و داده ها به روش پیمایشی تهیه شد. جامعه آماری این تحقیق شامل سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان فسا بود که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 285 نفر از بین آن ها به صورت تصادفی انتخاب شد. این افراد از طریق پرسش نامه که اعتبار آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ آزموده شده بود بررسی شدند. در این مطالعه برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد آماری مدل سازی معادله های ساختاری و آزمون تحلیل عاملی تأییدی دوعاملی مرتبه اول استفاده شد. نتایج آزمون ها نشان داد هر دو مدل اندازه گیری توسعه روستایی و کشاورزی پایدار اعتبار قابل قبولی دارد. همچنین مدل دوعاملی مرتبه اول برای ارتباط بین توسعه پایدار روستایی و کشاورزی پایدار و برازش آن ها با داده های گردآوری شده اعتبار داشت. بر اساس نتایج تحلیل درمجموع معرف های کشاورزی پایدار تأثیر مستقیم بیشتر و معنادارتری بر توسعه پایدار روستایی نسبت به شرایط معکوس این رابطه داشته اند.